#پندانه
🌼عقلی که روی آن را نفْس گرفته، خوب کار نمیکند
▫️همیشه گمان میکردم اگر روزی انسان به اجبار در مجلس گناهی وارد شود و دلش با خدا باشد، نفس را بر او اثری نیست.
◼️روزی، در زمستانی سرد از اتوبوس پیاده شدم تا وارد یک غذاخوری شوم.
▪️عینکی بر چشم داشتم. دیدم سریع عینکم را بخار گرفت و دیگر چیزی ندیدم.
▫️آن روز فهمیدم محیط تا چه اندازه روی نفس تأثیر دارد.
🌀اگر انسان وارد محیطی از گناه شود، خواسته یا ناخواسته مثل عینکِ من که بخار آن را فراگرفت، نفس هم رویِ عقل را میپوشاند و دیگر جز نفس چیزی را نمیبیند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
یه تکنیک ساده برای رفع استرس، ساخت جعبه نگرانیه:
یک جعبه مقوایی مثل جعبه کفش بردارید و در اون رو محکم چسب نواری بزنید و بالای اون یک شکاف کوچک مثل صندوق رای گیری ایجاد کنید.
حالا هر نگرانی که نسبت به یک موضوع دارید رو ،روی یک تکه کاغذ بنویسید و داخل جعبه بندازید.
بعد از گذشت چندماه در جعبه رو باز کنید و تمام نگرانی های گذشته خودتون رو دوباره بخونید باور کنید که کلی میخندید و در اوج ناباوری می بینید که ۹۰ درصد اون استرسها اصلاً اتفاق نیفتاده.
با این روش مغزتون یاد بگیره که به سادگی با مسائل کوچیک مضطرب نشه اگه این روش را ادامه بدید بعد یک مدت دیگه اصلا احتیاجی به جعبه نگرانی ندارید.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌱فکرایی که بهتون اضطراب میدن؛
• تصور بدترینها
-راه حل: احتمال رخ دادن بدترین اتفاق رو بسنجین و ببینین چه میزان از نگرانیتون به جاست
• نسبت دادن یک اتفاق منفی به تمام جنبه های زندگی
-راه حل: در مورد هر اتفاقی جداگانه واقعیت سنجی کنین و اتفاقهای مثبت و خوب رو هم به خودتون یادآوری کنین.
• دیدن همه چیز به صورت خوب یا بد مطلق
-راه حل: دنبال حد وسط باشین به خودتون یادآوری کنین که بیشتر آدمها و اتفاقها خاکستری هستن نه سفید یا سیاه
این فکرها و رفتارها هم میتونن افسردگی ساز و هم اضطراب آور باشن و در روابطمون هم اختلال ایجاد کنن.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#همسرانه
در زندگى مشترک، محبت و صفا و صمیمیت و یكرنگى لازم است و #صدا_زدن همسر به نامى كه مطلوب و محبوب اوست میتواند در بوجود آمدن صمیمیت بین همسران نقش داشته باشد.
هر یك از زن و شوهرها باید همسر خود را به نامى #صدا كند كه او بیشتر دوست دارد و خوشترش مىآید، چه اسم كوچك باشد و یا نام خانوادگى ، یا القاب مذهبى و عناوین اجتماعى
و شاید بعضى از مردان كه داراى عنوان حاجى و رئیس و دكتر و مانند آن هستند از همسرشان شنیدن این عناوین را دوست نداشته باشند و كلمه « احمد جان» را مثلا از او بهتر بپسندند؛ در آنصورت همسر باید همان كلمه ایى را بگوید كه او بیشتر دوست دارد..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🟠چند تا سوال خودشناسی عمیقی که باید از خودت بپرسی:
✅️1- برای خودم زندگی میکنم یا دیگران؟
ببین، واقعا داری کاری رو که خودت دوست داری انجام میدی، یا همیشه سعی میکنی بقیه رو راضی نگه داری؟ خیلی وقتا آدم خودش رو گم میکنه وسط توقعات بقیه. ولی تهش این زندگی مال توئه، بقیه که جای تو زندگی نمیکنن، پس چرا باید انتخابهات براساس نظر اونا باشه؟
✅️2- اگه امروز روز آخرم باشه، آمادهام؟
این سوال واقعا یه تلنگر سنگینه! اگه بدونی آخرین روزته، استرس میگیری که چقدر کار نکرده داری؟ یا میگی اوکی، تا همینجا هم هر چی تونستم کردم؟ زندگی اونقدر کوتاهه که نباید واسه چیزای بیارزش خودتو هلاک کنی.
✅️3- عمرمو دارم میگذرونم یا زندگی میکنم؟
تا حالا دقت کردی گاهی فقط منتظری روزا برن؟ مثلا “این هفته هم تموم شه راحت شم.” ولی سوال اینه: چرا زندگی اینطوری شده؟ داری ازش استفاده میکنی یا فقط داری ساعتای عمرتو میسوزونی؟ زندگی تو هر لحظهاش میتونه یه فرصت باشه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌺حالا شده هنگام تماشای فیلم گریه کنین؟
🔴باید بگم گریه کردن هنگام تماشای فیلم نشونه قدرت عاطفی شماست و نه ضعفتون...!
💠طبق تحقیقاتی که دکتر پل زاک دانشمند و عصب شناس دانشگاه لوما لیندا انجام داده پی برده که...
🔸✴️دیدن فیلم هایی که ما رو قانع میکنن و احساس مارو درگیر میکنن باعث ترشح هورمون اکسی توسین» در بدن ما میشن.
🔸✴️سپس اکسی توسین با افزایش احساس همدلی و شفقت همراه میشه و احساس ارتباط اجتماعی رو تشدید میکنه...
🔸✴️در نتیجه ارتباط عمیق تری با شخصیت های فیلم شما برقرار کرده و سپس فوران عاطفی ناگهانی گریه کردن رو تجربه میکنین...!
🔸✴️در نهایت به گفته روانشناس دانیل گولمن گریه در پاسخ به یک فیلم نشان دهنده همدلی بالا آگاهی اجتماعی و ارتباط است و نه نشونه ضعف شما ...!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
؛╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╭
✸دو اصل خودمراقبتی موثر!❤️
؛╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌
✸۱-مراقبت ذهنی
فعالیتی که ذهن یا قدرک درک شما رو به تحرک وادار میکنه به عنوان مراقبت ذهن درنظر میگیرند. به عنوان یک مزیت باعث میشه ذهن ما همیشه قوی بمونه.
✸فعالیت هایی که میتونید امتحان کنید:
خواندن کتاب حل کردن پازل بازی شطرنج
؛╌╌╌▾╌╌╌▾╌╌╌
✸۲-مراقبت شخصی
کارهایی که انجام میدید برای اینکه بهترین خودتون بنظر برسید و احساس کنید رو مراقبت شخصی در نظر میگیرند.
✸مراقبت شخصی شامل:
توجه شما به اینکه چطور بنظر برسید که احساس خوبی داشته باشید، میشه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ترلان
#عاقبت_به_خیر
#پارت_چهل_نه
من ترلان هستم یه دختر آذری
سال ۱۳۳۸ تو یکی از روستاهای اطراف تبریز به دنیا اومدم
کارد میزدی خونم در نمیومد،خانوم مجال حرف زدن به من نمیداد..با پررویی گفت؛ زود باش لباسها رو بشور بعدش پاشو بساط ناهار رو راه بنداز..از فرط خستگی نای حرف زدن نداشتم،بدون اینکه چیزی بگم، لباسهارو شستم و پهن کردم و خاطره رو شیر دادم و رفتم برای درست کردن ناهار..تازه پخت پز تو آشپزخونه رو تموم کرده بودم و زل زده بودم به تَلی از سبزی که باید پاکشون میکردم که یهویی با صدای در حیاط به خودم اومدم..وحیده اومد و یه جعبه شیرینی هم دستش بود و نیشش تا بناگوش باز بود..از حالِ خوشش فهمیدیم که تو راهی داره،خانوم ذوق زده بود و هر لحظه دنبال یه غذا یا میوهای بود که به خورد وحیده بده..با دیدن وحیده دلم به حال خودم میسوخت که هیچکسی هیچ کاری برام نمیکرد حتی وقتی حامله بودم...حال عجیبی داشتم و هر روز بدتر میشدم و صبح ها با حالت تهوع از خواب پامیشدم،اژدر چند روز بعد اومد و با خوشحالی گفت که کارش تو ارومیه درست شده و باید دوباره برگردند و تو خونهی سازمانی زندگی کنند..وحیده از اینکه قرار بود از دست مادرشوهر و خواهرشوهرهاش خلاص شه کم مونده بود بال دربیاره..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
"چهاررفتاری که ممکنه از اضطراب پنهان انجام بدید🐻❄️🍃"
*به تاخیر انداختن خواندنِ پیام های دریافتی: خیلی وقت ها به بهانه مشغولیت زیاد،پیام های دریافتیمون رو دیر چک میکنیم که میتونه از اضطراب بیاد که بهش آگاه نیستیم.
*غرق شدن در کار و درس: خیلی وقتا برای ندیدن اضطراب مون ناخودآگاه غرق در کار یا درس خوندن میشیم. که این یک روش موقت برای روبه رو نشدن با اضطراب هست.
*به راحتی حواستون پرت میشه و یادتون نمیاد درگیر چه فعالیتی بودید: اضطراب باعث میشه درگیرفکرای زیادی بشیم و به زمان و مکان کنونیمون نتونیم توجه کنیم.
*احساس خستگی تکرار شونده: خیلی وقتا خستگی مزمنی رو تجربه میکنیم که نمیدونیم از کجا اومده و با حجم فعالیت هامون هماهنگی نداره.زیرا این خستگی میتونه اضطراب پنهان باشه خیلی مهمه که بتونیم اضطراب پنهان رو به سطوح بالاتری از آگاهیمون بیاریم و به مرور یادبگیریم با اضطرابمون چجوری ارتباط بگیریم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌱#مسیر_سبز
🌈 راز انسانهای موفق چیه؟
🌻 راز اول: پول رو هدف اصلیشون قرار نمیدن بلکه ابزاری برای رسیدن به موفقیت میدونن.
🌻 راز دوم: از طرد شدن نمیترسن.
🌻 راز سوم: سختتر از همیشه کار میکنن.
🌻 راز چهارم: شکست رو به عنوان عاملی برای پیشرفت در نظر میگیرن.
🌻 راز پنجم: صبور هستن چون موفقیت در راه هست.
🌻 راز ششم: هنگامی که به بنبست میرسن مسیرشون رو تغییر میدن.
🌻راز هفتم: نقاط قوتشون رو میشناسن و نقطه ضعفهاشون رو اصلاح میکنن.
🌻راز هشتم: درست زندگی میکنن و تا میتونن دست دیگران رو میگیرن.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ترلان
#عاقبت_به_خیر
#پارت_پنجاه
من ترلان هستم یه دختر آذری
سال ۱۳۳۸ تو یکی از روستاهای اطراف تبریز به دنیا اومدم..
خواهرشوهرهاش خلاص شه کم مونده بود بال دربیاره..به اجبار خانوم، همگی رفتیم کمک و تمام اثاثیهی خونهی وحیده رو بستهبندی کردیم بار خونشون رو زدن و رفتند ارومیه..چند ماه یه بار به آنا سر میزدم ولی بیشتر از نیم ساعت نمیتونستم پیشش بمونم،دو هفته ای از مریضیم میگذشت..از علائمی که داشتم کمکم فهمیدم که حاملهام و سریع رفتم بهداشت و آزمایش دادم..تو دلم دعادعا میکردم که حامله نباشم،تو مرکز بهداشت گفتند که دو هفته طول میکشه تا جواب آزمایش بیاد..دو هفته انگاری تو برزخ بودم و مدام دلشوره داشتم که نکنه حامله باشم،یه روز خانوم برگه به دست اومد خونه و گفت که این برگه آزمایش رو تو بهداشت دادند که بدم به تو..با نگرانی برگه رو از دستش گرفتم و قبل از اینکه بازش کنم خانوم گفت؛ حاملهای دختر، از بهداشت گفتند که باید بری و پرونده تشکیل بدی..انگاری یه سطل آب یخ ریختند رو سرم، فکرش هم داغونم میکرد،دوری از حسین، این همه کار تو خونه و دوباره بارداری..با حال خراب چادر سر کردم و راهیه مرکز بهداشت شدم...
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📗داستان سمعک ارزان قیمت
مردی دریافت که نمیتواند خیلی خوب بشنود و باید سمعک بخرد، اما نمیخواست پول زیادی صرف خریدن آن کند
بنابراین به مغازهای رفت و از فروشنده قیمت سمعک را پرسید
فروشنده پاسخ داد: ما ۲ دلار تا ۲۰۰۰ دلار مدلهای مختلف داریم
مرد گفت: میخواهم مدل ۲ دلاری را ببینم
فروشنده یک نخ دور گردن مرد انداخت و گفت: این دکمه را در گوشتان قرار دهید و دنبالهی نخ را در جیبتان بگذارید
مرد خریدار پرسید: این چطور کار میکند؟
فروشنده جواب داد: این کار نمیکند، اما هنگامی که مردم آن را میبینند بلندتر صحبت میکنند.“
نکتهی اخلاقی: در واقع بیشتر مشکلات ارتباطی ما به این خاطر نیست که مردم آهستهتر صحبت میکنند، بلکه به این خاطر است که ما شنوندگان خوبی نیستیم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد