eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
978 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ما مصیبت زده‌ی کرب وبلاییم حسین بال و پر سوخته‌ی آل عباییم حسین بسکه خون دل از این دیده ز غم‌های تو رفت همنشین لب دریای بکاییم حسین عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین روز محشر که همان یوم یفرّالمرء ست ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین چون که احداث شود منبر منصور ملک باز پا منبری یار تو ماییم حسین همه آبادی دل از کرم مادر توست ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین ما خجالت زده‌ی غافله سالار غمیم که سر افکنده‌ی «نحن الاسراءیم» حسین چادر و معجر و عمّامه اگر سوخته شد ما به جا مانده از آن سوخته‌هاییم حسین چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار گرد راه پسر خیر النسائیم حسین تا شویم عارف و آماده‌ی ایام ظهور بر سر و سینه زنان غرق دعاییم حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماندیم در اضطراب و اندوه گناه در سایه ی شکیم و در انبوه گناه گفتند به کاه، کوه را میبخشی پس سمت تو آمدیم با کوه گناه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در کرب وبلا که آب نایاب نشد ناکام سپاه شام از آن آب نشد گردید چو شاه کربلا زان محروم از خجلتِ آن آب چرا آب نشد ...... یک مرتبه آب کاش نایاب شدی یا تشنگی و خشک لبی باب شدی اولاد نبیّ و حسرتِ یک دم آب ای کاش که آن دم دو جهان آب شدی ...... روبه صفتان وادی کرب و بلا کردند چها با پسر شیر خدا یک دشت سپاه دشمن و او تنها ای شیر خدا تو بودی آن روز کجا ...... باجانِ حزین به دامنِ آن صحرا زینب می گفت کای حبیبِ زهرا درقتلِ توکردند چوخاکم برسر پس من به سرِخاک توام زنده چرا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن خداوندی که عالم را منظم ساخته نوکرِ کویِ تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکر تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنّتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ ماهِ محرّم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من عالمی را از برای خود جهنّم ساخته هر چه می خواهد بشر ، در دستِ تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و بر تو از رسول ترک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلقِ عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق ، دم ساخته هر که گریانِ تو باشد مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|🌙🕊|• هنوز دیر نکرده‌ای...!! هر روز ساعت دلم را عقب می‌کشم تا خیال کنم دیر نکرده‌ای هنوز ... علیه السلام تعجیل در ظهور صلوات 🌱اللهم عجل لولیک الفرج
نگاهی کن به چشم بی‌قرارم که بارانی‌تر از ابر بهارم فقط یک آرزو در سینه مانده هوای دیدن شش‌گوشه دارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شیعه غم هجـــر امام مُنتظَـــــــــر دارد در چشمها اشگ و به دل سوز جگر دارد باید توسل کرد و گفت «الغوث یامهدی» مولا ازاین درد و پریشـــانی خبـــر دارد وقت سحر برخیز استغفار کن جانم تـــوبه بــرای درد بی درمان اثر دارد باور کن از درد وبلا دور است عبدی که حال مناجات و دعا ،اشگِ سحــــر دارد اصلا خبر داریم ؟سبکِ زندگیِّ ما... بهر امامِ عصـرِ ما خونِ جگــر دارد اصلا خبر داریم ؟ باتیرِ گناه ما... گاهی زبانم لال، قلبش زخم بردارد اصلا خبر داریم؟ مولا درنماز شب... بهر خطای شیعیان اشگِ بصر دارد ای وای بر حال رعیت که به جای خِیر بهــــــرِ ولیِّ نعمتِ خود دردِ سر دارد یک بار از دل بر ظهـــور او دعا کردیم؟! مولا که از ما فِی الضمیر ما خبر دارد... «عَجّل لِمُولانَا الفرج» گردیده تشریفات کو عاشقی که واقعا دیده به دَر دارد؟! تازه دعای حضرت مهدی ا ست ،حِرزِ ما ورنه گنـــــــــاهِ ما عـذابِ بیشتـــــر دارد دائم بگو «مولاتی یازهــرا اغیثینی» زهرا به احوال حسینی ها نظــر دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حسرت کوی تو دارم نشود ارزانی دوش در گوش دلم گفت یکی میدانی بعد منزل نبود در سفر روحانی دست بر سینه گذارم چه غم از دوری راه السلام علیک یا اباعبدالله قبر شش گوش تو والله که دیدن دارد بین بین الحرمین تو دویدن دارد دوری از کرببلا آه کشیدن دارد نپسندی که من از سینه کشم این همه آه السلام علیک یا اباعبدالله کاش می‌شد که مشمول دعای تو شوم یک شبی زائر آن صحن و سرای تو شوم یا سگ قافله کرببلای تو شوم چون که هر قافله دارد سگی هم همراه السلام علیک یا اباعبدالله (هر گلی را که بچینند گلابی دارد) آخر این خون جگری حد و حسابی دارد هر سلامی که بگویند جوابی دارد تو جوابم بده ارباب به یک گوشه نگاه السلام علیک یا اباعبدالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم را به لطف نگاهت رفو کن دعایی بر احوال بی آبرو کن تو را جان جدت علی یابن زهرا در این ماه غفران مرا زیر و رو کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم را به لطف نگاهت رفو کن دعایی بر احوال بی آبرو کن تو را جان جدت علی یابن زهرا در این ماه غفران مرا زیر و رو کن . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿بهترین نوع اعمال برای ماه رجب 🎙حجت الاسلام حسینی قمی ┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام محبوب بی مثالم،مهدی جان اینکه هر صبح به من اذن سلام میدهی ، نه از لیاقت من که از لطف و کرامت توست . من در آفتاب یاد تو می بالم ،قد می کشم و برگ و بار می گیرم... چگونه اینهمه محبت تو را جبران کنم؟
پیش الطاف خداوند سحر باید رفت با دل سوخته و دیدۀ تر باید رفت شمع با گریه سر تربت پروانه نشست محضر سوخته با خون جگر باید رفت خبر آمد جگرت سوخته راه افتادیم خواجه گفته است بدنبال خبر باید رفت به سگ کهف نگفتند بمان امّا ماند گرچه تحویل نگیرند مگر باید رفت سر به سنگ تو نگیرد به لحد میگیرد هر کجا که قدم توست به سر باید رفت خانۀ قبر به هر حال مرا میخواند بار بندید، از این خانه دگر باید رفت پدرم رفت و پی اش رفتم و دیدم نجفم خوب گفتند به دنبال پدر باید رفت خون قربانی ما ریخته زینجا رد شو خون پامال تو هستیم و هدر باید رفت پسرم از جگر سوخته ام یاد گرفت مثل پروانه در آغوش خطر باید رفت بهترین رزق سر سفرۀ مادر گریه است در دل بحر پی دُر و گوهر باید رفت /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کُنجِ نَمورِ این قفسِ غم فزا بس است خو با بلا گرفته‌ام اما بلا بس است قلبم گرفته باز ، جگر گوشه‌ام کجاست این روزِ آخری غمِ هجرِ رضا بس است چشمی نمانده گوشه‌ی تارِ سیاه چال دردی نمانده آه که این دردِ پا بس است زنجیر هم به شانه‌یِ من گریه می‌کند در زیرِ حلقه‌ها بدنی بی نوا بس است صیاد آمده به تماشایِ مرگِ من بیگانه کو که دیدنِ این آشنا بس است رحمی نمی‌کند نَفَسم مانده در گلو رحمی نمی‌کند که من و این جفا بس است اینجا کسی ندید که ساقم شکسته است اینجا کسی نگفت که سیلی چرا؟ بس است یک جمله گفته‌ام که بزن خوب میزنی باشد بزن دوباره ولی ناسزا بس است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من و توسل به صحن و سرای موسی بن جعفر سر ارادت ‌نهادم بپای موسی بن جعفر جهان هستی و جانش فدای نطق و بیانش که لب گشاید به مدح و ثنای موسی بن جعفر قسم به جان رضایش بکوش بهر رضایش رضای حق را بجو در رضای موسی بن جعفر به ذات حق کن توکل به سوی او بر توسل که کل رحمت بود در عطای موسی بن جعفر هزار خاقان و قیصر کم از غلام غلامش هزار حاتم گدای گدای موسی بن جعفر کلیم مدهوش طورش عصا به کف در حضورش مسیح بیمار دارالشفای موسی بن جعفر نه می دهم دل به طور و نه می کنم رو به سینا که سینه ام گشته دارالولای موسی بن جعفر عدوست مرهون فیضش به حیرت از کظم غیظش کع فیض گیرد به غیظ از دعای موسی بن جعفر کجا نیازم به درمان و یا به ناز طبیبان که درد خواهم به شوق دوای موسی بن جعفر ز عالمی پا کشیدم به کوی جانان رسیدم ز ما سوی دل بریدم سوای موسی بن جعفر نه عاشق خنده ی گل نه مستم از صوت بلبل که خیزد از بند بندم نوای موسی بن جعفر خوشم که صورت گذارم شبی به دیوار زندان که بشنوم نغمه ی دلربای موسی بن جعفر ز دیدگان اشک ریزد ندای العفو خیزد دل سحر از طنین صدای موسی بن جعفر به سجده آن جان جانان چنان شده نقش زندان که گشته تن در نظر چون عبای موسی بن جعفر ز خاندانش جدا شد به یاری دین فدا شد الا که جان دو عالم فدای موسی بن جعفر نگشت با آن غم دل ز دوست یک لحظه غافل نبود زنجیر قاتل سزای موسی بن جعفر خدا گواهی ز دردم چه می شود دفن گردم به دامن تربت با صفای موسی بن جعفر ز گریه بسته گلویم کجا روم با که گویم که خون روان شد به زندان ز پای موسی بن جعفر سیاه چال، آشیانه به کتف و گردن نشانه غروبها تازیانه غذای موسی بن جعفر چو باغبان در غم گل ز هجر و سنگینی غُل خمیده گردیده قدّ رسای موسی بن جعفر جنازه بر تخته ی در مشیّعش گشته مادر فتاده زاری کنان در قفای موسی بن جعفر سرشک غم آب و دانه شراره ی دل ترانه خموش شد مخفیانه صدای موسی بن جعفر رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری ز چشمه معصومه اشک عزای موسی بن جعفر به سینه تا هست آهش به ناله تا هست سوزش هماره «میثم» بگرید برای موسی بن جعفر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رشته‌ی دلهای عاشق پشت این در بسته شد بار ما از خانه‌ی موسی ابن جعفر بسته شد تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم مشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟ در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در دل حبسم و حبس است به دل فریادم فرصتی نیست که از سینه برآید دادم سال‌ها می‌گذرد رفته‌ام از یاد همه کاش می‌کرد اجل گوشۀ زندان، یادم طایر عرش کجا، قعر سیه‌چال کجا؟ من کجا بودم و یا رب به کجا افتادم همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس «هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم» زهر یکبار مرا کشت، خدا می‌داند بارها سوختم و ساختم و جان دادم به امیدی که رضا لحظه‌ای آید به برم سال‌ها حلقه‌صفت چشم به در بنْهادم بال پرواز، شکسته است و پرم ریخته است چه نیاز است که صیاد کند آزادم دل صیاد بوَد سنگ و ندارد اثری گیرم از سینه برآید به فلک فریادم منم آن لالۀ پرپر شدۀ دور از باغ که چو گلبرگ خزان داد فلک بر بادم مرهم زخم تن خستۀ من گریه بوَد چشم «میثم» مگر از اشک کند دلشادم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7