#مناجات
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
صاحبِ عصیانِ بسیارم، إلهي بالحسین
درگذر از من! گنهکارم، إلهي بالحسین
بیش از اندازه بد کردم! پشیمانم، ببین...
باز هم از توبه سرشارم، إلهي بالحسین
کار دستم داده! راحت کن مرا از دستِ نفْس
زخم خوردم! بد گرفتارم، إلهي بالحسین
دستهایم را به دستانت بگیر و تا که از
امرِ شیطان دست بردارم، إلهي بالحسین
من در این دنیا غریبم! بی انیس و مونسم
من فقط یک آشنا دارم، إلهي بالحسین
دور کرده معصیت هایم مرا از کربلا
دورم و مشتاق دیدارم، إلهي بالحسین
یاد تلقین و لحد، یاد شبِ تاریکِ قبر
در میان روضه می بارم، إلهي بالحسین
گفت با خود جانِ زهرا آبرویم را نبر
من أباالفضلِ علمدارم، إلهي بالحسین
در دلش میگفت سقای حرم در علقمه
بد گره افتاده در کارم، إلهي بالحسین
تیر بر چشمان من خورده ست و با دندان خود-
-تا که مَشکم را نگهدارم، إلهي بالحسین
#م_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_مناجات
#دوبیتی
روی دل عشّاق نوشت است حسین
حق،طینتمان ازتو سرشت است حسین
ما را چه نیاز است به فردوس برین..
وقتی که حریم تو بهشت است حسین
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_مناجات
عمرم بدون تو به هدر می رود حسین
تیر فراق تو به جگر می رود حسین
آقا بگو چه چاره کنم این فراق را
بی تابِ تو شدم چه کنم اشتیاق را
خواهم که زائرت شوم اما نمی شود
این راهِ بسته سمتِ حرم وا نمی شود
ما را به روی بالِ نسیمت نمی بری؟
ما را پیاده سمتِ حریمت نمی بری؟
ای جان پناهِ عالم و خون خدا حسین
دست مرا بگیر و ببر کربلا حسین
ما بی کَسیم و جز تو نداریم آشنا
نِعم َالاَمیرِ من نظری کن به زیر پا
شاهِ جهانِ من به رعیت نگاه کن
حالم بد است حال مرا روبه راه کن
شاها نگاه کن دل ما تنگِ کربلاست
در قلب ما زمینه و آهنگِ کربلاست
ای دور از وطن، وطنِ ماست کربلا
بعد از وفات هم سخن ماست کربلا
ما کربلا نرفته زِ دنیا نمی رویم
ما بی حسین جنّتِ اعلا نمی رویم
ما تا به حال اگر که نمُردیم معجزه است
دل را به دوری از تو سپُردیم معجزه است
از ذرّه کمتریم و تو ما را حساب کن
مورِ همین دَریم و تو ما را حساب کن
ای کشته ی تمامی سرنیزه ها حسین
ای پیکری که گشته به صحرا رها حسین
جانم فدای غربتت اربابِ بی کفن
ای تشنه لب تر از همه بی آبِ بی کفن
ای جان پناهِ زینب و سلطان کربلا
قرآنِ پاره پاره به دامانِ کربلا
دُورت شلوغ نه! به خدا ازدحام شد
بر پیکرِ شریفِ تو ظلم مدام شد
دورت شلوغ شد همگی بی حیا شدند
در قتلگاهِ تو همه حاجت روا شدند
دور از نگاهِ پاکِ حبیب و زهیر و حُر
از قتلگاهِ تو همه رفتند دستِ پُر
دور از نگاهِ حضرت عباس و اکبرت
آتش گرفت گوشه ی دامان دخترت
دارم برای پیکر تو گریه می کنم
بر گریه های دختر تو گریه می کنم
#مجتبی_شکریان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_صاحب_الزمان_عج💖
💞بس پیر در فراق تو مُرد و بسے جوان
✨در انـتظـار آمـدنٺ، پـیر مـےشود
💞تا ما نـمردهایـم، تو پا در رڪاب ڪن
✨تعجیل ڪن عزیز دلم! عزیز دلم دیر مےشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃❀✿❀🍃🌼🍃❀✿❀🍃
#امام_زمان_مناجات
#دوبیتی
کمتر رُخِ خويش را زِمن پنهان كن
بيمارِ تواَم درد مرا درمان كن
اين آرزويم بَرآر، تا آخر عُمر
يك جمعه مرا به خيمه ات مهمان كن
#عاصی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
مژده ی صبح ظهور و ظفرش می آید
مرد تنهای زمین از سفرش می آید
مرهم درد بشر جمعه ی موعود خدا
با همان سیصد و اندی نفرش می آید
سالیانیست که رزق همه آدم ها
از دل نافله های سحرش می آید
او به دنبال گرفتار پریشان راهی ست
آه من هم که بگیرد اثرش می آید
بوی خاکستر پروانه بپیچد همه جا
شمع هر جمع که باشد خبرش می آید
شب طوفانی و ابری دل دریا خون است
برسانید به دریا قمرش می آید
به امیدی در این خانه نشستم همه شب
که در این کوچه شبی رهگذرش می آید
از نگاهش به خدا معجزه ها می ریزد
خلق روح القدس از یک نظرش می آید
صاحب مجلس مادر خود آقا باشد
رزق اشک همه از چشم ترش می آید
.......
روضه این است خدایا که زن حامله ایی
بین دعوا چه بلایی به سرش می آید
شعله ها از طرفی...ضرب لگد از سویی
تازیانه طرف بال و پرش می آید
بینِ دیوار و در و شعله وسیلی دارد ...
ناله وای حسین از جگرش می آید
#حسین_رحمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
#دوبیتی
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بر هر که نظر کنی دگر بد نشود
زهرا تو دعا کن که بيايد مهدی
زيرا تواگر دعا کنی رد نشود
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
در تنور غمش قرارم سوخت
نه قرارم که روزگارم سوخت
زل زدم بس به جادهی خورشید
عاقبت چشم انتظارم سوخت
هجر آتش به دفترم انداخت
قلم و طبع تازه کارم سوخت
جادهی عاشقی شرر بار است
اول راه کوله بارم سوخت
من و امید همقطار شدیم
در تب خوف، همقطارم سوخت
روز وصلت نمیرسد از راه؟
ساعت ثانیه شمارم سوخت
فصل بی آبی است ای باران
در بیابان گلِ بهارم سوخت
صحبت از آب شد کباب شدم
جگرم سوخت چشم تارم سوخت
آه از آن دم که مادری میگفت
از عطش طفل شیرخوارم سوخت
یادگار از تو داشتم مادر
وسط شعله یادگارم سوخت
#میلاد_حسنی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مناجات
گیسوی تو ای دوست کمند است و طناب است
زلفی برسان دور گلویم که ثواب است
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من ظرفیت دیدن خورشید ندارم
خوب است که بر چهره ی زیبات نقاب است
بیمار توام حضرت سلطان خراسان
باید گره بر پنجره فولاد شما بست
ناخواسته مشغول سلوک است و تقرب
هر زائر دلخسته که در صحن تو خواب است
در چار طرف خنجر و انگشتر و شمشیر....
بالای سرت روضه ی گودال به قاب است
فریاد همه آبخوری های حریمت
ای وای علی اصغر و ای وای رباب است
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فهمیده ام از مرثیه ی یابن شبیب ات
زخمی شدن پلک تو از بزم شراب است
شعر از گروه #یا_مظلوم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
در تنور غمش قرارم سوخت
نه قرارم که روزگارم سوخت
زل زدم بس به جادهی خورشید
عاقبت چشم انتظارم سوخت
هجر آتش به دفترم انداخت
قلم و طبع تازه کارم سوخت
جادهی عاشقی شرر بار است
اول راه کوله بارم سوخت
من و امید همقطار شدیم
در تب خوف، همقطارم سوخت
روز وصلت نمیرسد از راه؟
ساعت ثانیه شمارم سوخت
فصل بی آبی است ای باران
در بیابان گلِ بهارم سوخت
صحبت از آب شد کباب شدم
جگرم سوخت چشم تارم سوخت
آه از آن دم که مادری میگفت
از عطش طفل شیرخوارم سوخت
یادگار از تو داشتم مادر
وسط شعله یادگارم سوخت
#میلاد_حسنی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|🌙🕊|•
هنوز دیر نکردهای...!!
هر روز
ساعت دلم را عقب میکشم
تا خیال کنم
دیر نکردهای هنوز ...
#امام_عصر علیه السلام
تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
🌱اللهم عجل لولیک الفرج
#حضرت_عبدالعظیم
از بوستان فاطمه، عطر و شميم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عميم داشت
خواندند اهل معرفت او را «نگين ري»
با آن که نام و شهرت «عبدالعظيم» داشت
از شهر بند رنج و غم، آزاد مي شود
هر کس که پاس بندگي آن حريم داشت
اين گلشن «حسن»، اين عاشق «حسين»
با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت
گل واژه حديث از آن لعل جان فزا
عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت
از محضر سه حجت معصوم فيض برد
يعني که ره به چشمه فوز عظيم داشت
مثل کبوتران حرم خانه «رضا»
روحي در آستان ولايت مقيم داشت
شاگرد پاک باخته مکتب «جواد»
دستي پر از کرامت و طبعي کريم داشت
از پرتو هدايت «هادي» اهل بيت
راهي به آستان خداي رحيم داشت
ايمان خويش را به امامش ارايه کرد
با آن که جان روشن و قلب سليم داشت
با خاندان وحي پل ارتباط بود
با اهل بيت رابطه ي مستقيم داشت
طور تجلي سه امام همام را
چون درک کرده بود، مقام کليم داشت
شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمه «يا کريم» داشت
#محمد_جواد_غفورزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_جعفر_طیار
#حضرت_حمزه
#دوبیتی
آن روز که روز غربت حیدر بود
خون بر جگر دختر پیغمبر بود
یارانِ علی به یک دگر میگفتند
ای کاش که زنده حمزه و جعفر بود
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حصرت_حمزه
ایا شهی که امیرِ سپاه عشق و وفایی
به قلب و دست و زبان، یاور رسول خدایی
کمالِ رکن و مقامی جمالِ حلّ و حرامی
عزیزِ خلق و خدایی مرادِ شاه و گدایی
به دوستی تو سوگند میخورند خلایق
چو ماه، بسکه سراپا کمال و نور و صفایی •
پس از علی ـ که کسی را قیاس از او نتوان کرد ـ
تو دینِ باقیِ اسلام را دلیلِ بقایی
چو بشنود سپه کفر و خیلِ دین، رجزت را
بر این، نویدِ حیاتی بر آن، وعیدِ فنایی
گره بر ابروی خشم افکنی چو در صف هیجا
گره ز ابروی سالارِ انبیا بگشایی
شجاعت علوی داری و شکوه حسینی
از آن سبب اسدالله و سیدالشّهدایی
جلالت تو همین بس که غصه داشت پیمبر
که کاش چون دگران، حمزه داشت نوحه سرایی ••
چو شد ز تیشۀ کین، نخل قامت تو شکسته
عزا گرفت برایت پیامبر، چه عزایی!
صفیّه خواهرت آمد کنار نعش تو اما
هرآنچه کرد نظاره، ندید غیر عبایی
نه پاره پاره جگر دید و نه شکافته پهلو
نه جای نیزه و تیری نه زخم سنگ و عصایی
شوم فدای دل خواهری که همچو صفیّه
ندید نعش برادر، فقط شنید صدایی
ولی به جای عبا، تیر و سنگ و نیزه و شمشیر
فکنده بود چنان پرده بین آن دو جدایی
درون گودی مقتل ـ که دیده بود چه ها شد
دوید و گشت و صدا زد: برادرم تو کجایی؟
توان شناخت تنی را که یک نشانه ندارد؟
نه سر نه جامه نه انگشتری نه کفش و ردایی...
• یکی از سوگندهای رایج در میان عرب حجاز این بود: «به محبت حمزه سوگند!». فرزدق در میمیّۀ جاودانهاش در ثنای سیدالساجدین علیه السلام، به این مطلب اشاره دارد: «هَذَا الَّذِي عَمُّهُ الطَّيَّارُ جَعْفَرُ وَ الْـ/ـمَقْتُولُ حَمْزَةُ لَيْثٌ حُبُّهُ قَسَم».
•• عنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمَدِينَةِ حِينَ دُفِنَ الْقَتْلَى ... فَسَمِعَ بُكَاءَ النَّوَائِحِ عَلَى قَتْلَاهُنَّ، فَتَرَقْرَقَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ وَ بَكَى، ثُمَّ قَالَ: لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ الْيَوْم! [بحارالانوار ج20 ص98]
#علیرضا_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_حمزه
از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه
شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه
هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد
خون شد از غم قلب ختمالانبیا واحَمْزَتاه
قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک
پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه
دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم
نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه
تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش
بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه
خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت
شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه
......
فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش
در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه
تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند
پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه
تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند
تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه
کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب
بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه
در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا
روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه
نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر
ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه
کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو
یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه
#عبدالحسین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_حمزه
موجیم که تقدیمی بحریم به ساحل
اوجیم که از خویش رسیدیم به سافل
.
در مرتبهی فرش زبانبسته و مسئول
در مرحلهی عرش عنانتافتهسائل
.
عجزیم سراپا و غروریم سراسر
در ظاهر خود شهد و به بطنیم هلاهل
.
در ساعت تقبیح خودیم از همه فارغ
در ساحت تسبیح خدا، بند سلاسل
.
فردا که به میزان عمل سعی بسنجند
کو طاعت و کی طوع و کجا قُرب و نوافل؟
.
از مقصد خود رد شده یا ابن سبیلیم
یک گام نرفتیم به سویی متعادل
.
دلداده از این عشوهگر پیر به غمزه
دلبسته از این کهنهرباطیم به منزل
.
از حیث کمالیم به هر منطقه ناقص
در وجه قصوریم به هر ناحیه کامل
.
دستاروشانیم که از نان و نشانی
دور سر خود گشته چنین عاطل و باطل
.
برخیز و بزن طرح نو ای دهر! که حق را
از ما نشود جز بدی و سیئه حاصل
.
آمد به سخن دهر کای از خاطره غافل!
کوتاه سخن کن که نه ای عالم و عامل
.
گر از همه اقبال گزیدی تو قفا را
بنمایمت از وجه اتم، طرح مقابل
.
تو مرد زبان نیستی ای همهمه! شو گوش
تا روی کنم از تو به سویی متمایل
.
توفیق سخن یافته ام عمّ نبی را
توفیق چنین کم بدهد دست به قائل
.
گفتم که بگو کیست که در عالم امکان
او را نبود عِدل و عدیلی و معادل؟
.
از من به سخن رو به احد کرد و چنین گفت:
ای میر قریش، آیت حق، تیغحمایل
.
نام تو اگر حمزه شد این عین صوابست
ضرغام نبی، شیر خدا، صفدر قابل
.
ای آنکه ملائک به مواسات تو با حق
بودند به توفیق تماشای تو نایل
.
ای آنکه به میزان عمل، نوح پیمبر
من جمله گزیدهست تو را شاهد عادل
.
با صولت هیجای تو دلگرم پیمبر
از غیرت والای تو سرد اند غوائل
.
در عزم مواسات تو با احمد مختار
کو واهمه در جان تو از عاجل و آجل
.
خصمی که به شمشیر به پرخاش تو آمد
بر دست نماندش نه اصابع نه انامل
.
بر پای جوانمردی ات افتاد محامد
از ساحت ایمان تو جوشید مناهل
.
توصیف تو در حدّ نبی بود و علی بود
ای عقل به درک تو به هر مرتبه جاهل
.
ای تربت تو فاطمه را سبحهی اوراد
جانها به فدای تو و آن تربت و آن گل
.
ای "جوهر" ایجاد به فیضت متمسّک
ای عالم امکان به مزارت متوسّل
.
بر گوی چه رازی به حریم تو نهان است
زهرا اگر اینگونه کشد رنج فواصل؟
.
داغ تو بزرگ است به ایمان تو سوگند
آن داغ که بر قلب پیمبر شده نازل
.
آن داغ که تنها به عبایی شده پنهان
بین تو و خواهر شده این پارچه حائل
.
صد داغ و صد افسوس از آن لحظه که زینب
دید آن سر بر نیزه و سر کوفت به محمل
#مجید_لشگری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_حمزه
وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي
يعني هـمه جا يـاورِ پيـغـمبر مـايي
سـرداري و سالار و جگردار و هُنردار
آن قدْر كه گـفـتند تو هم شيرِ خُدايي
هرگز نپـريـده ست به اذعان كمانت
از چِلّه ي ابروي خَـمت ، تيرِ خطايي
در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان
تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي
وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر
از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي
وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم
پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي
والله قســم هيچ نفهميده از ايـمان
هركس كه بگويد تو از اسلام جُـدايي
از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت
مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي
بالايِ سر قـبر تو با ديده ي گـريان
با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟
مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر
از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي
در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي
مي خواست دلت تا بشوي كربُـبلايي
مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد
اي كـاش بيارنـد به گــودال عبايي
تا خواهرِ مظـلـومه ي ارباب نبينـد
از نيزه مي آيـد به سر او چه بلايي !!!
در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد
در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي...
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_حمزه
این جمله کافی است برای فضیلتش
تسبیح ذکر گفتن زهراست تربتش
آن یل که جز شجاعت حیدر به روزگار
چشمی ندیده است نظیر شجاعتش
این نَقل رایج است که در هر نبرد بود
نُقل در دهان دوست و دشمن شهامتش
بی شک بنای دین خدا پا نمی گرفت
در دستِ دین نبود چو دست حمایتش
ای کاش بود تا نشود گونهای کبود
می بود اگر اجازه نمی داد غیرتش
از این مزار خاکی و بی سنگ و بی حرم
بعد از چهارده صد پیداست غربتش
توصیفش از زبان پیمبر شنیدنیست
با این سیاهه بی ادبی شد به ساحتش
#علی_مشهوری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️انا لله انا الیه راجعون
◾️ آیتالله فاطمینیا به ملکوت اعلی پیوست
@fateme_madarm
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
السلام و عليك يا حمزه،اي عموجان منم رسول خدا
اي علمدار لشگر اسلام،اي ملقب به سيدالشهدا
چه بلائي سر تو آوردند،مثله كرده كسي تمام تنت
با وجودي كه سر به تن داري،واي من واي من لب و دهنت
تو جگر گوشه ي مني اما،جگرم تكه پاره شد اينجا
جگرت را كسي در آورده،تن تو پر ستاره شد اينجا
خواهر تو صفيه آمده است،چه جوابي به خواهرت بدهم
از عبايم كمك گرفتم تا، سايباني به پيكرت بدهم
روضه هاي عبا چه جانسوز است،غم گرفته علي براي خودش
روضه ي سقط محسن اش را او،رفت و پوشاند با عباي خودش
كربلا هم عبا به كار آمد،بلكه بايد نوشت چندين بار
در عبا چيده جسم اكبر را،پدر او به زحمت بسيار
بار ديگر گرفت زير عبا،پاره پاره گلوي اصغر را
آه از اين روضه هاي حيراني،چه بگويد جواب مادر را
چقدر جاي مصطفي خالي ست،تا عبائي بياورد گودال
خواهرش ديده از بلندي تل،سر پيراهنش شده جنجال...
#محسن_صرامی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7