.
#شور_امام_حسین (ع)
دل منو برده نگاه تو
حرم تو و بارگاه تو
یه روزی میمیرم به راه تو
میون صحنت آقاجون
مست می صهبای عشقتم
خریدار سودای عشقتم
آواره ی صحرای عشقتم
تو لیلی و من هم مجنون
وقف توئه آقا هرچی دارم
گریه واسه ی تو کاروبارم
لحظه ای بیا سر مزارم ، یاور و یارم
آقام آقام آقام
همه ی وجودم نثار تو
دل دیوونم بیقرار تو
آرزوم اینه در جوار تو
خدا بگیره جونم رو
آرزومه مثل کبوترا
بیام و توی اون صحن و سرا
بشم جلد اون گنبد طلا
بدی تو آب و دونم رو
مستم آقا به خدا ز جامت
افتاده دل منم به دامت
ارباب منی و من غلامت ، خیلی میخوامت
آقام آقام آقام
بهشت منه بزم روضه هات
جهنمه دنیا دور از نگات
جونم به فدای گریه کنات
جداییه از تو هیهات
چشم منو جود و سخاوتت
دست منو لطف و کرامتت
الهی بمیرم تو هییتت
سرم باشه روی پاهات
تا به ابد آقا زیر پرچم
اسم تو رو لبمه دمادم
با عشق شما همیشه هر دم
می تپه قلبم
آقام آقام آقام
#بهمن_عظیمی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_6035049970007017388.mp3
6.63M
💥سبک: #مناجات #امام_زمان
🎤مداح: حاج #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #مناجات_امام_زمان(عج)
شکسته شد دلم از دست روزگار ، آقا
به خشکسالی دنیای ما ببار، آقا
بیا قدم به روی چشم های من بگذار
بیا که با تو، زمستان شود بهار، آقا
بدون دیدن روی تو زندگی کردن
گرفته از دل بی تاب من قرار، آقا
بیا که کعبه برای تو سخت دلتنگ است
بیا که منتظرت مانده ذوالفقار، آقا
آقا آقا آقا عیبی نداره بشین همه با هم یک ساعت اقا صدا کنیم آقا آقا آقا؛ هرکی دلش برا امام زمانش تنگ شده بگه آقا آقا آقا
همیشه حال مرا بغض و گریه می پرسد
شده است قصه ی دل بی تو گریه دار، آقا
همیشه ارزش هر چیز علتی دارد
گرفته عاشق تو از تو اعتبار، آقا
خوشا به حال کسی که کنار تو باشد#
خوشا به حال آن علی بن مهزیار، آقا.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
413.3K
#عربی
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
یا حسین یا حُسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سِپردن خوش است
(یا حُسین یا حسین شَهید کرببلا) ♬♬
وقت مردن بیا تو در کنارم حسین!!!
روی ماه تو را دیدن و مُردن خوش است ♬♬
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا)

لب شط فرات به یاد سَقای عشق ♬♬
تشنه لب بودن و از آن نَخوردن خوش است!!!
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا) ♬♬
قبر شش گوشه را بغَل گرفتن خوش است!!
راز دل با گل فاطمه گفتن خوش است ♬♬
أيُّها الخادمونَ للحُسينِ الشهيد
نحنُ فخراً بِكُمْ نقولُ هذا النشيد
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
* * *** ***
تَخْدُمُونَ الحُسينْ و تَلْطُمُونَ الصُّدُور
إنَّكُمْ إنَّكُمْ تُمَهِّدُونَ الظُّهُورْ
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
#زائر_کربلا
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#اربعین
هر یکی نوحه گر کنار قبر یکی ست
به گمانم رباب در انتظار کسی است
گل پرپر کجاست قبر اصغر کجاست
واحسینا
.
#ذاکر #مداح #خادم
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
345K
#زائر_کربلا
ای حسین جان فدای زائرانت شوم
من فدای تو وُ سینه زنانت شوم
در ره کربلا کن مرا هم صدا
ای حسین جان
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
من که از کودکی عاشق مشکی شدم
از پر شال مادرم حسینی شدم
می دهد بوی غم بغچه مادرم
وای حسینم وای حسینم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#اربعین
#محاوره_ای #فولکلور
عجب کاروانی شد این کاروان
پای غصه های تو از تاب رفت
ما هشتادو چارتا بودیم رفتنه
ولی کم کم این قافله آب رفت
چهل روزه از هم جداییم حسین
چهل روزه که بی قراره توام
یه روزی رسیدیم با هم کربلا
حالا من کنار مزار توام
سرت روی نی رفت پیش چشم ما
تموم مسیر بی قرارت بودیم
گرسنه و تشنه تو رو کشتنت
گرسنه و تشنه کنارت بودیم
دارم از مسیری میام که داداش
بدون تو هی غم روی غم اومد
ولی اخرش زینب و کاروان
کنار مزارت با پرچم اومد
همون پرچمی که توی علقمه
تو دستای سقا زمینش زدن
الهی که کور شن اونایی که تیر
به اون چشمای نازنیش زدن
میام از مسیری که تو شهر شام
آتیشی به قلب کبابم زدن
نه اینکه فقط سنگ به ماها زدن
سرِ شیر خوارِ ربابم زدن
تو که با خبر بودی از حال ما
کجاها کشیدن مارو با طناب
تو رو بردنت از رو نی توی تشت
امان از ملاقات تو بزم شراب
ما بودیم عزادار و وارد شدیم
پیش پای ما سازو نی میزدن
سرت رو آوردن تو تشت طلا
برا عرض تبریک مِی میزدن
سه ساعت روی پا معطل شدیم
توی جمع مستا بودیم بی پناه
تو رفتی تو مقتل ما تو بزم می
تو رو تیغ کشته ماهارو نگاه
#محمد_جواد_مطیع_ها ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#مناجات
#امام_حسین
هر چه هستم حتم دارم ، دوستم دارد حسین
نیست غم در روزگارم ، دوستم دارد حسین
اوست یارم ، قبل دنیا آمدن تا بعد مرگ
در خزان و در بهارم دوستم دارد حسین
دست و پا گیرم ولیکن دستگیرم لطف اوست
کی گره افتد به کارم دوستم دارد حسین
نیست در دل ذره ای هم وحشت تنها شدن
هست اربابم کنارم دوستم دارد حسین
عاشقی ارثیه ی آبا و اجدادی ماست
با همه ایل و تبارم دوستم دارد حسین
جنس بُنجل هستم اما او خریدارم شده
گرچه من سودی ندارم دوستم دارد حسین
گرچه از اول بنا این بود من یارش شوم
او همیشه گشت یارم دوستم دارد حسین
ثروتی دارم که محشر آرزوی عالمی است
این بُوَد دار و ندارم دوستم دارد حسین
در قیامت که رود هر کس پی ِ کار خودش
هست اربابم کنارم دوستم دارد حسین
ای بنازم بر مرامش زیر تیغ شمر هم
بود او دل بی قرارم ، دوستم دارد حسین
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
#مناجات_سیدالشهداء
#اربعین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 5 - hafteghi khordad 1401 - nariman panahi.mp3
3.75M
💥 #شور #فراق_کربلا
🎙مداح: #نریمان_پناهی
▪️مناسبت: #محرم #اربعین
مرهم واسه چشم ترم میخوام
حال دلم بده حرم میخوام
حال دلم خیلی بده جا موندم از قافله بازم
کرب و بلایِ تو شده تو این روزا همه نیازم
چاره ندارم میدونم باید بسوزم و بسازم
جانم حسین
رحمی بکن به چشمای زارم
خیلی بدم اما دوست دارم
تا کی تحمل بکنم تلخی درد و روزگارو
بهم بگو که تا به کی باید نبینم کربلارو
آخر میمیرم از غمت کی میشه دعوت کنی مارو
جانم حسین
معلومه کاری نداری با من
وقتی همه اومدن الا من
همه شدن زائرِ تو بغیر من که رو سیاهم
از دوری حرم ببین لبریزه اشک و سوز و آهم
جانِ رقیه بطلب یه عمره که من چشم به راهم
جانم حسین
.............
#زمزمه
#شب_اول_محرم
بین همه با عزتم کردی
ممنونتم که دعوتم کردی
ممنونتم راهم دادی بازم بیام تو بزم روضه ت
منت گذاشتی رو سرم راهم دادی میون هیئت
خودم خبر دارم آقا که من کجا این همه عزت
جانم حسین ۳ حسین جان
روزی مو از شاه کرم می خوام
حال دلم بده حرم میخوام
آقا نذار بیشتر ازین خاک دو عالم به سرم شه
بذار که دیدن حرم مرهم چشمای ترم شه
تربت کربلای تو درمون زخمای پَرم شه
جانم حسین ۳ حسین جان
قلب همه از غصه لبریزه
دوری ازت خیلی غم انگیزه
روزای دوری بخدا بُریده بدجوری امونم
من تازه فهمیدم باید قدر تو رو بیشتر بدونم
سخته برام این امتحان بدونِ روضه نمی تونم
جانم حسین ۳ حسین جان
✍بهمن عظیمی
#سبک_شرمنده_ام_آوارتون_کردم
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#واحد
#شهادت_امام_رضا
#واحد_امام_رضا(ع)
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
تازمانی که میباره رحمتت شبیه بارون
گِرِه کوری نمیمونه دیگه توو زندگی مون
گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم
تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم
اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد
دوباره مشهدُ الرِّضایی شد
دوباره پَر زد از توو سینه
فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا
قربونِ لطف و کرمت آقا
نداری توو جهان قرینه
علی سیرت حسینی خو
مدد یا ضامن آهو
رضاجانم
پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه
از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه
رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه
اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه
تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی
چقد برازندته سلطانی
مُرده به اذنِت زنده میشه
الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران
اون که نشه گدای تو سلطان
یقین یه روز شرمنده میشه
زدم در محضرت زانو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم
خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم
جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت
یامُعینَالْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت
مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی
همیشه ذره پروری کردی
هیچ وقت نکردی نااُمیدم
آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن
برات کربلامو امضا کن
دیگه از این دنیا بُریدم
بحق خونِ رو پهلو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
✍بهمن عظیمی
.................
#واحد #رسول_الله
#رحلت_رسول_اکرم
#واحد_شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
جبرئیل امشب عزادارِ یه دردِ دل خَراشه
آیه ی اِنّا اِلَیهِ راجعون روی لباشه
عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش
واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش
امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه
دل زمین و آسمون خونه - ازین عزا و این مصیبت
امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون
میون جنت همگی دلخون - مدینه رو گرفته غربت
امان از این غم جانکاه
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود
رفت ازین دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود
بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم
بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم
امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو
ندید گرفتن چون عدالت رو - حق رو به زیر پا گذاشتن
امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت
هیزم آوردن واسه ی بیعت - فاطمه رو تنها گذاشتن
میگه زهرا با گریه آه...
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه
لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه
دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه
واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن تو خونه
امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا
فاطمه مونده زیر دست و پا - دیگه نگم از زخم مسمار
امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن
یک سوم سادات و که کُشتن - توو شعله بین در و دیوار
حسن هی میمیگه وااُماه
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#بهمن_عظیمی ✍
#زحلت_پیامبر_اکرم
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#آخر_صفر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5902349585233218208.ogg
243.5K
.👆
#شور_امام_حسین(ع)
مث یه کوهه پدرت حسین
ناجی نوحه پدرت حسین
منو ببر کرب و بلا یه شب
تو رو به روح پدرت حسین
اجدادمن،دادن با گریه عشقو یادِ من
جزتو روضت،درنمیاد هیچ جایی دادِ من
خوب میدونم،نوکری تو رو اولادِ من
جانم حسین ای جانم حسین...
همه ی آرامش من تویی
به خدا نور چش من تویی
جز تو ندارم کاری با کسی
که آخرین خواهش من تویی
خیلی مردی،تو منو پا روضت آدم کردی
توی ایش شهر،میکنم به عشقت هیات گردی
تو واللهِ،تنها درمون هر رنج و دردی
جانم حسین ای جانم حسین...
الهی زیر علمت باشم
شامل لطف و کرمت باشم
آرزومه با پدرو مادرم
یه شب جمعه حرمت باشم
دوسِت دارم،حس خاصی به پابوست دارم
ساحلم که،انتظار اقیانوست دارم
می دونی که،به همه کس گفتم دوسِت دارم
جانم حسین ای جانم حسین...
شعر و سبک
#محمدصادق_باقی_زاده ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#اربعین
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشهاش آهنرُبا داشت
موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زنهایش شَوی همراه..،خوب است
آنقَدر طعم روضه ، بین راه ، خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت
ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت
شبگریه ها بغضگلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا ، زخم ها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟
این روزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
#کربلا
#بردیا_محمدی ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#اربعین
اگر چه چند خشکیده نهال از گلشن آوردم
ولی از شام غم سوغات صبح روشن آوردم
حسین جان نیمه جانی دارم و آن هم به صد زحمت
به سوی تربت پاکت به صد جان کندن آوردم
خمیدم در غمت اما ، علی گونه حسین جانم
به غارت رفته ها را در مقام یک زن آوردم
چهل منزل حماسه در چهل منزل غم و غربت
چهل منزل سرافرازی برای تو من آوردم
اگر چه تشنه ای برخیز و بنگر ای برادر جان
ز چشمم چشمه ای سوی تو دامن دامن آوردم
اگر انگشتر و انگشت تو اینجا به غارت رفت
گرفتم خاتم و گهواره را با شیون آوردم
نرفت از خاطرم عریان به روی خاک افتادی
سری بردار که از بهر تنت پیراهن آوردم
#داریوش_جعفری ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السلام علیکِ یا شريكةَ الحسين
تو ذکر خدا علی الدوامی زینب
زهرا و علی ، نبی ؟ کدامی زینب
گشتی سپر جان امام معصوم
تو حافظ جان نه امامی زینب
#محمدعلی_شهاب ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#مناجات
#امام_زمان
#اربعین
به شوق وصل شما راهی بیابانم
چه می شود سفر اربعین نمی دانم!!
تمام راه نجف تا به کربلا با خویش
حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم
نسیم صبح مشایه لطافتی دارد
دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم
دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو
شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم
گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو
قسم به موی پریشان تو پریشانم
دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل
چه عاشقانه شده آیه های قرآنم
قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش
گرفته داغ جدایی تو گریبانم
زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید
دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم
تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم
بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم
زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من
حسین غیرتی ام ای شهید عریانم
کنار پیکر عریان خجالتم دادند
نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم
به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی
چرا قبول نکردند من مسلمانم
امانتی تو را جا گذاشتم در شام
بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم
بدون غسل و کفن بین چادری خاکی
تنش به خاک سپردم به دست لرزانم
#غزل_مناجات
#مناجات_با_امام_زمان
#قاسم_نعمتی ✍
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#زبانحال_حضرت_زینب
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود
تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود
اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود
همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم
تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم
صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد
نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد
سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد
سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد
تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی
مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی
به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل
چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل
به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل
تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل
چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم
سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم
الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها
بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها
چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها
عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد
فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد
تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را
بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را
نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیدهم را
نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را
جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود
همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود
#وحید_عظیم_پور ۱۴۰۳
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#مشایه
#اربعین
تعجیل فرج شده است ورد لب ما
در جاده ی سر سبز طریق العلما
مـاییم و زمینه سازی فصل ظهور
با حرکت مشایه ی تا کرب و بلا
#محمدجواد_منوچهری ✍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طریق_العلما
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#امام_حسین
من منتظر هستم که باشمبیشتر با تو
من منتظر هستم عزیزم پس خبر با تو
هرکس که دارد ادعای عشق میفهمد
طعم محبت را نمیفهمد مگر با تو
از هر نظر دنیای بی تو آتش است آتش
اما بهشتی میشوم از هر نظر با تو
با اینکه دورم از حرم اما خدارا شکر
سر کرده ام در روضه شب را تا سحر با تو
حرف دل جامانده ها از اشک ها پیداست
اینجا تکلم میکند هر چشم تر با تو
آری هزاران بار می ارزد به آسایش
هرکس که شد یک لحظه حتی در به در با تو
من طبق عادت کوله بار خویش را بستم
از این به بعد ماجرای این سفر با تو
#احمدجواد_نوآبادی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قسمت دوم :
#روضه_اربعین
#استاد_حاج_اسماعیلی
تا رسیدند در دو راهی عشق
ساربان گفت که کجا برویم؟
ساربان آمد خدمت زین العابدین ، آقاجان این مسیر میره مدینه ، این مسیرمیره کربلا ، کدام مسیر رو برویم ؟ فرمود : بزارید از عمه جانم زینب بپرسم ... تا گفتم خانم این مسیر مدینه ، این مسیر کربلاست ... فرمود بریم کربلا ... ما هنوز برا حسین گریه نکردیم ، تا حالا هرچی زدند اونا زدند ... ما هنوز خودمون رو برا حسین نزدیم ...
پاسخی آمد از حریم حسین
همه گفتند کربلا برویم
تا رسیدند ، لحظهای ماندند
در سکوتی که چهرهها شد مات
زد به سینه ، غریب بی کفنم
باز شد بغضِ عمه ی سادات
به زمین خورد ، از سرِ محمل
( خودشون رو مثل برگی که از درخت به زمین می افته ، از رو ناقه ها ، به زمین انداختند ... )
تیر غمها به قلب بانو رفت
با ادب ، نیت زیارت کرد
سوی یارش به روی زانو رفت
#شاعر_مجتبی_شکریان
هر کدوم از این خانم ها ، مُخدرات (2) ، دنبال یه قبری میگردند ... راهنمای این قبور زین العابدینه ، هر کسی رو که صدا میزنه ، قبر عزیزش رو بهش نشون میده ... عمه جان بیا ، اینجا قبر بابام حسینه ... خواهرام ، سکینه ، فاطمه ، اینجا قبر داداشم علی اکبره ... نجمه خاتون بیا ، اینجا قبر پسرات ، قاسم و عبدالله است ... هر قبری رو نشون صاحب قبر میده ، یکی یکی عزیزانشون رو در آغوش گرفتند ، اما دیدند یه خانمی دستاش رو گهواره کرده ، زیر لب میگه ، پس قبر عزیز دل من کجاست ؟ زین العابدین صدا زد ، رباب بیا ، اینجا قبر میوه دلِ توست ... یه نگاهی کرد ، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسینه ؟ صدا زد رباب ، قنداقه رو روی سینه ی بابام گذاشتم ...
#یادآوری
(2) عُلیا مُخَدَّرَة : عنوانی برای احترام است ، یعنی زن والامقام ، بانوی باحجاب ، پرده نشین ، پاکدامن و باشرم و حیا ...
#حسینیه_شهید
#آل_مبارک_اهواز
27 مهرماه 1398
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#روضه_اربعین
قسمت اول :
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#استاد_حاج_اسماعیلی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
باز هم اربعین رسیده بیا
( با امام زمانمون مناجات کنیم ، درد دل کنیم ، صاحب عزای امروز ، امام زمانه ... )
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بی خبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
( خوش به حال اونهایی که الان بینُ الحرمین ، توو صحن وسرای آقامون سید الشهدا نشستند ، اونجا زیارت اربعین خوندن صفا داره .. )
روز و شب غبطه میخورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بی قرار و بی تابند
دست و پای تو را که میبوسند
امروز دامن شهدا رو بگیریم ، از شهدا استمداد میگیریم ، شفیع ما باشند .. بینِ ما و امام زمانمون جدایی افتاده ، شهدا رو واسطه کنیم ...
دو تا از اصحاب ابی عبدالله هستند ، یکی « حبیب بن مظاهرِ » و یکی هم « مسلم بن عوسجه » ، هر د وتا پیرغلام ، هر دوتا قدیمی ، هر دوتا محاسن سفید ، روز عاشورا اول « مسلم بن عوسجه » به میدان رفت ، به زمین افتاد ، با بدن پر از زخم ، دو نفر آمدند بالای سرش ، یه طرف « حبیب بن مظاهر » ، رفیق قدیمیشه ، اونطرف خودِ آقا سیدالشهداست ، حبیب شروع کرد باهاش درد دل کردن ، گفت : مسلم رسم رفاقت اینه ، اگر وصیتی داری ، بگی ، تا من به خانواده ات برسونم ، اما چه کنم ، من هم تا ساعتی دیگه به تو ملحق میشم ... اما توو این لحظه های آخر اگر حرف نگفته ای داری ، بگو مسلم ... « مسلم بن عوسجه » آخرین رمق ها و آخرین نفس هاشو داره میکشه ، با دست نیمه جونش ، یه اشاره ای کرد به سید الشهدا ، گفت ، حبیب :
عَلَیْکَ بِهَذَا الْغَریْب
اُوصِیْکَ بِهَذَا الْغَریْب (1)
بر تو باد به این آقای غریب ، حبیب نکنه آقامون تنها بمونه ، این حرف رو شهدای ما خوب درک کردند ، فلذا توو وصیت نامه های شهدا ، یک جمله ای خیلی زیاد تکرار شده ، میگفتند : امام رو تنها نگذارید ، برا امام خیلی دعا کنید ، همه شهدا فیض ببرند ..
#آقا_جان
دیدنِ تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی ؟
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟
نکند عاق کردهای من را ؟
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
در حرم ،
روضه خوان خودت هستی
( امروز توو کربلا چه خبره )
در حرم ،
روضه خوان خودت هستی
روضه ی کاروانِ جان بر لب
بینِ روضه بلند میگویی :
به فدای تو عمه جان ، زینب
#منابع :
(1)ابن کثیر، البدایه و النّهایه ، جلد ۸ ، صفحه ۱۸۲ ـ مقرّم، مقتل الحسین (علیه السلام) ، ص۲۴۱ ـ خوارزمی ج۲ ، ص۱۹
#حسینیه_شهید
#آل_مبارک_اهواز
27 مهرماه 1398
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نماهنگ غم کربلا.mp3
3.01M
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا
اگه دلت شکست حرفاتو بگو به کربلا
غریب کربلا بوی عطر سیب کربلا
نوشته رو دلم مثل هر کتیبه کربلا
🎙 #امیر_طلاجوران
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باور نمی کنم که رسیدم کنار تو
باور نمی کنم من و خاک دیار تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیر بلایم اسیر عشق
یک اربعین دچار فراقم دچار تو
یک اربعین دویده ام و زخم دیده ام
دنبال ناله های یتیمان زار تو
یک اربعین بجای همه سنگ خورده ام
یک اربعین شده بدنم سنگ سار تو
یک اربعین به گریه ی من خنده کرده اند
لبهای قاتلان تو و نیزه دار تو
مثل رباب مثل همه تار تر شده
چشمان خسته ی من چشم انتظار تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدار تو
یادم نمی رود به لبت آب آب بود
یادم نمی رود بدن غرقه خار تو
مانده صدای حرمله در گوش من هنوز
پستی که نیزه زد به سر شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم
گریم برای زخم تن بی شمار تو
من نذر کرده ام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یل تکسوار تو
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مژدگانی بده عباس که خواهر آمد
خاطر آسوده که با چادر و معجر آمد !
قافله همره خود مشک پرآب آورده
جرعه جرعه غم و اندوه رباب آورده
بسپارید که در علقمه هرگز نرود
وای اگر شکوه ی او پیش ابالفضل رود
آه بانو زچه رو قافله ات کم دارد
بعد از آن شام سیاه اشک دمادم دارد
نکند دختری که بود شبیه زهرا
جای مانده است در آن شام بلا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین تو رسیده است و ز راه آمده است
خواهرت با قد خم گشته و آه آمده است
زینب از وادی شام آمده چشمت روشن
از کجا تا به کجا آمده ؟ چشمت روشن
آه ای یوسف صد تکه ی بی پیراهن
پیرهن بافته ات را بگرفت از دشمن
به لبش ناله ی محزون اخ العطشان است
روضه خوان حرم و آن بدن عریان است
مو پریشان شده و سینه زن و نالان است
به دلش سوز نهان ، دیده ی او گریان است
زینبی که سر بازار معطل شده است
بهر او چشم حرامی است که معضل شده است
ازدحام هلهله ها خنده ی مردم دیده
ناسزا در همه ی راه چقدر بشنیده
سایه ی بر سر خود را به روی نی دیده
در کنار سر نورانی او می دیده
کوفه با خطبه ی خود ، شام چه غوغا می کرد
خواهرت در همه جا محشری برپا می کرد
خطبه اش تیغ شد و یک تنه یک لشگر شد
گاه چون فاطمه و گاه خود حیدر شد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز آوای جرس بر جگرم آتش زد
اشک آتش شد و بر چشم ترم آتش زد
ناله آتش شد و بر برگ و برم آتش زد
سوز دل بیش تر از پیش ترم آتش زد
پاره های دلم از چشم تر آید بیرون
وز نیستان وجودم شرر آید بیرون
دوستان با من و دل ناله و فریاد کنید
آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید
اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید
گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید
مرغ دل زد به سوی شهر شهیدان پر و بال
پیش تا از حرم الله کنیم استقبال
جابر این جا حرم محترم خون خداست
هر طرف سیر کنی جلوة مصباح هداست
غسل از خون جگر کن که مزار شهداست
سر و دست است که از پیکر صد پاره جداست
پیرهن پاره کن و جامة احرام بپوش
اشک ریزان به طواف حرم الله بکوش
جابرا هم چو ملک پر بگشا بال بزن
ناله با سوز درون علی و آل بزن
بر سر و سینة خود در همه احوال بزن
خم شو و سجده کن و بوسه به گودال بزن
چهره بگذار به خاکی که دهد بوی حسین
ریخته بر روی آن خون ز سر و روی حسین
جابرا اشک فشان ناله بزن زمزمه کن
گریه با فاطمه از داغ بنی فاطمه کن
در حریم پسر فاطمه یاد از همه کن
روی از گوشة گودال سوی علقمه کن
اشک جاری به رخ از دیدة دریایی کن
دست سقا ز تن افتاده، تو سقایی کن
گوش کن بانگ جرس از دل صحرا آید
ناله ای سخت جگر سوز و غم افزا آید
پیشباز اسرا دختر زهرا آید
به گمانم ز سفر زینب کبرا آید
حرمی روی به بین الحرمین آوردند
از سفر نالة ای وای حسین آوردند
بلبلان آمده گل ها همه پرپر گشتند
حرم الله دوباره به حرم برگشتند
زائر پیکر صد پارة بی سر گشتند
همگی دور مزار علی اکبر گشتند
گودی قتلگه و علقمه را می دیدند
هر طرف اشک فشان فاطمه را می دیدند
آب بر سینة خود دید چو تصویر رباب
عرق شرم شد و سوخت از شرم شد آب
جگر بحر ز سوز جگرش گشت کباب
شیر در سینه مادر، علی اصغر در خواب
یاد شش ماهه و گهوارة او می افتاد
به دو دستش حرکت های خیالی می داد
نفس دخت علی شعلة ماتم می شد
قامت خم شده اش بار دگر خم می شد
تاب می داد ز کف طاقت او کم می شد
پیش چشمش تن صد پاره مجسم می شد
حنجر غرقه به خون در نظرش می آمد
یادش از بوسة جد و پدرش می آمد
باز هم داغ روی داغ مکرر می دید
باغ آتش زده و لالة پرپر می دید
لحظه لحظه تن صد چاک برادر می دید
فرق بشکستة عباس دلاور می دید
رژه می رفت مصائب همه پیش نظرش
داغ ها بود که شد تازه درون جگرش
گریه آزاد شده بغض گلو را بسته
کرده فریاد درون حنجره ها را خسته
داغداران همه فریاد زنند آهسته
ذکرشان یا ابتا یا ابتا پیوسته
اشک اطفال دل فاطمه را آتش زد
گریة زینب کبری همه را آتش زد
گفت ای همدمم از لحظة میلاد حسین
ای سلامم به جراحات تنت باد حسین
از همان روز که چشمم به تو افتاد حسین
آتش عشق تو زد بر جگرم باد حسین
من و تو در بغل فاطمه با هم بودیم
همدم و یار به هر شادی و هر غم بودیم
حال بر گو چه شد از خویش جدایم کردی
در بیابان بلا برده رهایم کردی
گاه در گوشة گودال دعایم کردی
گاه بر نوک سنان گریه برایم کردی
چشمم افتاد سر نیزه به اشک بصرت
جگرم پاره شد از خواندن قرآن سرت
کثرت داغ سراپا تب و تابم کرده
خون دل سرزده از دیده خضابم کرده
سخنی گوی که هجران تو آبم کرده
چهره بنمای که داغ تو کبابم کرده
بر سر خاک تو از اشک گلاب آوردم
گرچه خود آب شدم بهر تو آب آوردم
روزها هر چه زمان می گذرد روز تواند
ظالمان تا ابد الدهر سیه روز تواند
اهل بیت تو همه لشکر پیروز تواند
که پیام آور فریاد ستم سوز تواند
سرکشان یکسره گشتند حقیر تو حسین
شام شد پایگه طفل صغیر تو حسین
دشمنان از سر کویت به شتابم بردند
بعد کوفه به سوی شام خرابم بردند
به اسارت نه که با رنج و عذابم بردند
با سر پاک تو در بزم شرابم بردند
شام را سخت تر از کرببلا می دیدم
سر خونین تو در طشت طلا می دیدم
شامیان روز ورودم همگی خندیدند
سر هر کوچه به دور سر تو رقصیدند
عید بگرفته همه جامة نو پوشیدند
لیک با زلزلة خطبة من لرزیدند
گرچه باران بلا ریخت به جانم در شام
کار شمشیر علی کرد زبانم در شام
گرچه این بار به دوش همگان سنگین بود
آنچه گفتیم و شنیدیم برای دین بود
و آنچه پنداشت عدو تلخ به ما شیرین بود
ارث ما بود شهادت، شرف ما این بود
"میثم" ابیات تو چون شعلة ظالم سوزند
تا خدایی خدا حزب خدا پیروزند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7