#مربع_ترکیب
#مدح_امام_حسن_علیه_السلام
حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد
کریم آمده به سفره ی فقیر نان دهد
فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد
نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد
بدون نام مرتضی اذان سرود باطلیست
اذان مصطفی فقط ترانه ی علی علیست
تو اولین امام زاده ای بزرگ زاده ای
تو بر فراز قله ی کرامت ایستاده ای
سر مسیر هر گدا خودت کنار جاده ای
حواله ی دل مرا به این و آن نداده ای
چه عزتی! چه نعمتی! بدون هیچ منتی
تو باب فیض و رحمتی، تو صاحب سخاوتی
به خود ندیده هیچ عابدی تعبد تورا
مسیر مکه عاشق است این تردد تورا
شب تولد تو خواستم فقط خود تورا
خدا گرفته میهمانی تولد تورا
به عهده ی خود خداست کل کار و بار ها
و سی شبانه روز دعوتند روزه داره ها
به ناز در دل عجم نشستی ای شه عرب
کریم هستی و به نام تو می آید این لقب
به ما رسیده از شما بدون خواهش و طلب
به یک اشاره ات درخت خشک می دهد رطب
به خشک سالی دل کویر هم نگاه کن
من خراب را به یک اشاره روبه راه کن
تو نسل کوثری به کوری دو چشم ابتران
شدند و خاک پای تو چه سروران چه نوکران
نمانده با جمال تو دلی برای دلبران
چه قاسطین چه ناکثین چه مارقین چه دیگران
نمی شوند تا ابد حریف ضرب دست تو
گرفته زهر چشم ازین قبیله ناز شصت تو
گرفته چشم مستت از شراب کسب و کار را
ز خواب خوب مستی اش پرانده هر خمار را
نگاه کردن تو کرده کار ذوالفقار را
زمین زد این نگاه کردنت شتر سوار را
تو بچه شیری و شتر سوار در مقابلت
شکست خورده از شکوه و شوکت شمایلت
به قول مسلمین حسن به قول عبریان شبر
به جز خدا نداشتی هراسی از بنی بشر
به مهر یا به قهر تو مثل شده است خیر و شر
عقب نرفته ای در اوج لحظه های پر خطر
قیام اگر نکرده ای چه آتشین نشسته ای
مدبرانه و برای حفظ دین نشسته ای
تو و حسین معنی حقیقی برادرید
تو برادرت بزرگ خاندان حیدرید
امیدهای مرتضی عزیزهای مادرید
دلاورید و دلبرید و سرورید و صفدرید
به من که نوکر توام ثواب می دهد حسین
صدا که می زنم حسن جواب می دهد حسین
به زور دلبری نصیب دلبران نمی شود
لقب به سادگی نصیب این و آن نمی شود
به جز علی کسی امیر مومنان نمی شود
پس از علی به جز حسن امیرمان نمی شود
خلافت خدا فقط رسد به نسل مرتضی
معاویه کجا و دلبری چنان حسن کجا؟
قلندرانه یا حسن حسن کنیم و بعد از آن
لباس سبز نوکری به تن کنیم و بعد از آن
به شوق ترک خانه و وطن کنیم و بعد از آن
ایادی سقیفه را کفن کنیم و بعد از آن
علم به دست با شعار یا امیر مومنین
مدینه ای درست می کنیم که بیا ببین
گسیل می کنیم قطره قطره های رود را
و غرق می کنیم نسل باطل ثمود را
به خاک می زنیم پادشاهی سعود را
و سر به نیست می کنیم دولت یهود را
تمام می کنیم کار ناتمام مانده را
به قدس می بریم بیرق به شام مانده را
#داوود_رحیمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
ازمیان ماه ماهی سرزده
طعنه بر یک کهکشان اختر زده
ماه ما در نیمه ی ماه صیام
بیت زهرا(س) وعلی(ع)را درزده
میهمانی خدا را این پسر
رنگ زیبایی خدایی تر زده
سبط اکبر بر پیمبر(ص)است او
بردلش نقشی زیک دلبر زده
نام زیبایش زسوی حق حسن(ع)
بوسه ها برروی اوحیدر زده
یوسف یعقوبیان بی جلوه شد
یوسف زهرا(س) به عالم سرزده
حسن وزبیائیش در حد کمال
از جمال الله ،او ساغر زده
حاتم طائی رهین منتش
بر کرامت صفحه آخر زده
حضرت ایوب شد میزان صبر
لیک در بحر حسن(ع)لنگر زده
راس برنایان اهل جنت است
این سخن در اصل پیغمبر زده
او امام دومین شیعه است
تکیه بر جای علی(ع)صفدر زده
مرغ دل شاد است در میلاداو
در هوای دوست بال وپر زده
هرکه مسروراست در این زاد روز
بر سر او فاطمه(س)افسر زده
#اسماعیل_تقوایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مربع_ترکیب
#امام_حسن_علیه_السلام
۱۴ رمضان
ما را برای دین خدا غیرتی بده
بهر ولیّ و راه ولا همّتی بده
بهر نثار هستی مان فرصتی بده
تا جان دهیم بهر شما رخصتی بده
ما روی دل به جانب دلبر گرفته ایم
دل بر تو داده ذکر مکرّر گرفته ایم
تا میل دوست بر که بیفتد چه خواهد او
تا آن که یار بر که دهد ساغر و سبو
تا او برآورَد ز که حاجات و آرزو
تا گوشه چشم یار بیفتد کدام سو
ما ظرف دل به جانب بالا گرفته ایم
بر عکس یار میل تماشا گرفته ایم
تا این که نقش یار بیفتد به جام ما
باشد به سوی دوست نگاه مدام ما
نیمه نگاه او شده رمز دوام ما
تنها به ذکر اوست همیشه کلام ما
ما باده ای ز حُسن رُخش از ازل زدیم
مستانه تا به حشر ز شهد و عسل زدیم
دلدار ما تجسم زیبایی خداست
او حُسن مطلق است و به جان ها چه آشناست
حُسنی که تا همیشه فروغ نگاه ماست
زیبایی خدا به جمالش چه دلرباست
گفته نبی چنین و قلم هم چنین نوشت
او عقل محض باشد و دردانه ی بهشت
وقتی نشسته بر درِ خانه چه ها شود
محشر شود ز مردم و غوغا به پا شود
چشم همه به دیدن آن مه لقا شود
تا راه خلق بسته و جان رونما شود
منْشین دگر کناره ی خانه بهار من
دل می بری ز اهل جهان ای قرار من
ما را خدا به خاطر حُسن تو آفرید
نقش تو را به صفحه ی دل دلربا کشید
زیباتر از تو دیده ی اهل جهان ندید
یوسف کجا و روی تو ای قبله ی امید
هر کس به شوق آمد و بیتی غزل سرود
سوگند می خورم همه الهامی از تو بود
جان را خدا چه واله و محبوس تن نوشت
گل را میان حلقه ی باغ و چمن نوشت
گاهی به خطّ یاس و گهی یاسمن نوشت
دل را اسیر و کشته ی عشق حسن نوشت
گر دل شده حسینی و مشتاق کربلاست
این از کرامت حَسن و لطف مجتباست
نالایقیم اگر چه ولی ترک سر کنیم
آلوده ایم و میکده آلوده تر کنیم
رخصت بده به درب سرایت نظر کنیم
یا لااقل ز کوی کریمان گذر کنیم
باشد رواق دیده ی ما جای پای تو
ماها کجا که عاشق تو شد خدای تو
ما را همین که نام شما می بریم و بس
ما سائلیم و بردن نام کریم و بس
پرسه زدن بر این در و در این حریم و بس
بر فخر ما همین که تو را نوکریم و بس
نیمه نگاه خود به دلم چون طبیب کن
آقا زیارتی ز بقیعت نصیب کن
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ترکیب_بند
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
امشب تماشای رخ جانانه خواهم
از دست ساقی ساغر و پیمانه خواهم
دُردی کشان را می کشم تا میکده ها
من جرعه ای از ساقیِ میخانه خواهم
هر چه سبو از دست بیگانه شکستم
از چشم تو جام میِ جانانه خواهم
مجنونم و راهی صحرای وصالت
در کار عشق تو دلی دیوانه خواهم
مشتاق دیدار گل روی تو هستم
قلبی به گِرد شمع تو پروانه خواهم
من خانه زاد بیت مِهر اهل بیتم
لطف و عطا از صاحب این خانه خواهم
من سائل ایل و تبار مصطفایم
من از ازل با این سلاله آشنایم
عهد الستی بود و من دلبر گرفتم
از ساقی کوثر می و ساغر گرفتم
من که تمام هستی و دار و ندارم
با دست او از جانب داور گرفتم
نور مسیر زندگی و بودنم را
از فاطمه سرچشمه ی کوثر گرفتم
تا که شدم سائل به درگاه کرامت
بس هدیه ها از سبط پیغمبر گرفتم
بر زندگانی زآن عطایای الهی
ره توشه ای تا صحنه ی محشر گرفتم
ای اهل عالم جملگی این را بدانید
من هر چه دارم از گل حیدر گرفتم
من تا ابد عبد حریم اهل بیتم
از ریزه خواران کریم اهل بیتم
ماه خدا زیبا شده از ماه رحمت
آن یِکِّه تاز حُسن و احسان و کرامت
در ماه مهمانی حق آمد به دنیا
ماه خدا نیمه شده با این ولادت
ما ریزه خوارانیم و او بنده نواز است
ما چون کویر تشنه او باران رحمت
برتر شود از کیمیا خاک دل ما
نیمه نگاهی گر کند بر ما عنایت
آن مقتدایی که دو عالم از برایش
دارد به سینه تا ابد دست ارادت
تا که به یادم می رسد بودم همیشه
مشتاق دیدار بقیع و یک زیارت
آن که به دل ها نور عشقش منجلی اَست
او یوسف زیبای زهرا و علی است
من جان نثار آل پاک مصطفایم
من مستمند آستان مرتضایم
گر چه تمام عترت طاها کریم اند
من ریزه خوار دست لطف مجتبایم
دست طلب دارم به درگاه کرامت
از سائلان بارگاه هَل اَتایم
مانندِ صدها حاتم طایی به دنیا
من سائل کوی کریمی مهلقایم
صدها هزاران یوسف مصری اسیرند
بر دلبری که من تماشایمش نمایم
جانم ندارد قابل اما فخرم این است
من جانفدای آن امیر و مقتدایم
آن که همیشه دلبر و دلدار من بود
میر کریمان ، صاحب احسان حَسن بود
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
مرا مثلِ یک اَبرِ حیران کشیدند
مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند
خدا آفرید و خدا عاشقم کرد
مرا مثلِ زُلفی پریشان کشیدند
کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم
گِلم ساختند و پس از آن کشیدند
مرا جان که دادند قلبم علی گفت
مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند
علی گفتم و لطف زهرا همانجا
مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
خدا گفت امشب خدا ، یاحسن جان
که غوغا نموده خدا با حسن جان
مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح
فقط از علی : جانِ بابا حسن جان
ندیده است این خانه شیرین تر از این
پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان
پس از این مدینه شلوغ است و بنبست
به هرجا که میآید آقا حسن جان
جمل از دَم خیمه تا شور او دید
فقط زیر لب گفت مولا حسن جان
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
تو آوردهای در زمین آسمان را
تو آوردهای در کران بی کران را
پیمبر نشان میدهد جلوهات را
ببینید آقای مُلک جنان را
تو میدان بیایی حضورِ تو کافی است
که دَرهم بدوزی زمین و زمان را
تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل
چهها میکنی تا بگیری کمان را
پدر اذن داد و پسر تیغ میزد
زدی بر زمین فتنهی بی امان را
- -
به تیغِ حسن احترام حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کسی بار اُفتاده را بر ندارد
بجز تو که چون تو پیمبر ندارد
اگر ما برایت حرم هم بسازیم
به جانت قسم این حرم در ندارد
زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم
که معنی در این خانه کمتر ندارد
به یک گام پشتت حسین است و گوید
کسی چون حُسینت برادر ندارد
و چندین قدم هم پس از او اباالفضل
که از سینه دستانِ خود بر ندارد
- -
حسن روحِ بیتالحرامِ حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کَرَم در کَرَم در کَرَم دارد آقا
گدا و گدا هر قدم دارد آقا
چه میشد بگویم به سمت مدینه
پیاده رَوی تاحرم دارد آقا
چه میشد ببینیم زیر رواقش
برای خودش محتشم دارد آقا
از این صحن تا صحن امالبنینش
دو صف خادمِ محترم دارد آقا
از آن صحن تا صحنِ زهرا هم آنجا
پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا
- -
پس از خون به لبهاش نام حسین است
سلامِ من امشب سلام حسین است
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
امشب دوباره قصد استغفـار کـردم
یعنی به کوچک بودنم اقـرار کردم
میخواهم از حالا فقط مـال تـو باشم
شرمنده ام آقا که بـد رفتـار کردم
میدیدم اینکه خار چشمت هستم اما
بیهوده بر این کـارها اصـرار کردم
امشب به جـای گفتـن العفـو العفـو
هفتاد دفعـه یاحسـن تکرار کردم
هرشب کنار سفره در فکـر حسینـم
امشب به یاد مجتبی افطـار کردم
من نذر کردم که غلامت باشم آقا
تا آخـر عمـرم بنـامت باشم آقا
ای اولین فرزند زهرا یا حسن جـان
ای دلبر و دلبنـد زهرا یا حسن جان
تو آمدی زهرا و حیدر شـاد هستند
ای معنی لبخنـد زهرا یا حسن جان
مادر تو را هر لحظه در آغوش دارد
یعنی شدی در بند زهرا یا حسن جان
یارب به حق مجتبی همسایه ها را...
نامت شده سوگند زهرا یا حسن جان
تو آمدی تـا آبروی شهــر باشی
دروازه ی رحمت به سوی شهر باشی
مهر شمـا در سینـه از روز ازل بود
با صلح جنگیـدن نبردی بی بدل بود
ای مـرجع تقلیـد عظمـای مدینه
رفتارتـان حی علی خیـر العمـل بود
ای بهترین شاگرد دست آموز حیدر
دشمن اسیر ضرب شصتت در جمل بود
با بانگ تکبیرت زمین میلـرزد آقا
انگـار پـای دشمنت روی گسـل بـود
خون تو در رگهای قاسم موج می زد
چون مرگ شیرینتر برایش از عسل بود
تـو روی نـام مـادرت حساس هستی
استاد رزم حضرت حضرت عباس هستی
من خوب میدانم که این آقا کریم است
جای کبوتر بین صحنش یا کریم است
اینجا کسـی با دست خالـی برنگشتـه
آقا شبیـه مـادرش زهـرا کریم است
هر کس به دریا رفت مروارید برداشت
اینها به این معناست که دریا کریم است
باران ببـارد خـوب و بـد فرقـی ندارد
باران بـرای کـل آدمهـا کریـم است
آقا بیا کــه پشت در سائل رسیده
طوفان زده اتگار بر ساحـل رسیده
آقا برایت یک حـرم بایـد بسازیـم
یک پنجره فولاد هم بایـد بسازیـم
پایین پایت میشـود یک باب قاسـم
بالا سرت باب الکـرم بایـد بسازیـم
یک باب صادق ، باب باقر ، باب سجاد
یعنی سه صحن دیگرم باید بسازیـم
بایـد فراخـوان داد بیـن شاعـرانت
ترکیب بنـد محتشـم بایـد بسازیـم
در بین اشعارم شبی آقا به من گفت
صحنی بـرای مـادرم بایـد بسازیـم
ای ناخـدای کشتـی اولاد زهرا
کی میرود از خاطر تو یـاد زهرا
هرگز نشد روزی به فکـر در نیفتی
هر شب به یاد چـادر مادر نیفتـی
اینجا ملائک بال خود را پهن کردند
از روی سجاده شبی با سر نیفتـی
هر روز میفتـی زمین در راه خانـه
مـا آرزو داریـم تـا دیگـر نیفتـی
مـا آرزو داریـم مثـل مـادر خـود
آتش نگیری بیـن خاکستـر نیفتی
این اشک ها یعنی که ما طاقت نداریم
مـا هیچ جایی جز همین هیئت نداریم
#احمد_ایرانی_نسب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#کریم_اهلبیت_ع
تنگ است دلم میل رهایی دارد
با یاد حسن چه کربلایی دارد
تردید مکن! تصورش هم زیباست
ایوان حسن عجب صفایی دارد
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_علیه_السلام
بر ماه شب نیمه ی این میکده سوگند
مثل تو ندیده است کسی کودک دلبند
خورده دلم از صبح همان روز نخستین
با مهر تو ای دست گل فاطمه پیوند
در لطف و عطا و کرم و بخشش و رحمت
گشتیم و ندیدیم کسی را به تو مانند
هر گوشه ای از نام تو حاجات گرفتند
از کوفه بگو تا به بخارا و سمرقند
حاتم که زبانزد شده در جود و سخاوت
یک عمر، بساطش به در خانه ات افکند
در بند توام، عبد توام، نام تو بردم
کوه گنهم را به تو بخشید خداوند
حکاک ازل شیر اُحد، نام حسن را
با خط خوشش سر در تالار دلم کند
تو زندگی ات خرج فقیران شده عمری
هر سائل محزون به کنارت شده خرسند
آن شامی بد خُلق هم از سوی تو حتی
چیزی نشنیده است به جز رحمت و لبخند
در آرزوی وصف تو مردند هزاران
تمثال گر و شاعر و نقاش و هنرمند
هر بار نقاب از رخت افتاد خدا گفت
جبریلِ امین دود کند بهر تو اسپند
جنگیدن قاسم همه اش از جمل توست
مردانگی ات خوب رسیده است به فرزند
"یا فاطمه" را یاد غمت، خیل شهیدان
با غصه نوشتند به هر پرچم و سربند
آن روز دوشنبه، وسط کوچه و مادر
گریان شده ایم از غم این واقعه هر چند...
هرگز کسی از راز تو آگاه نگشته
آن را که تو دیدی همه در پرده شنیدند
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#مسمط_مربع_میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
یا صاحب الزَّمان به غلامت نگاه کن
حالم برایِ بـَزْمِ عمو رو به راه کن
پاکْ از دلِ شکسته غـبارِ گناه کن
جانم فدایِ فاطمه روحی فداه کن
باید وَلیمِه داد شبِ مرتضیٰ علیست
لبهایِ این پسر رطبِ مرتضیٰ علیست
امشب دوباره شد دَمِ کون و مکان علی
شعرِ زمیـنیان و شعارِ زمان علی
فریاد می زند قـَمرِ آسمان علی
شورِ مُکـرّرِ سرِ کـَرّوبیان علی
گـهواره را تکان ندهد جُز نبی کسی
امشب بگو اذان ندهد جُز نبی کسی
سرمستِ جام و باده یِ خیرُالعمل منم
چشمی که خیره شد به شما در محل منم
خصـمِ سقیفه دشمنِ آلِ جـَمل منم
اَحْلٰا مِنَ العسل که بگویم عسل منم
وا می شود لب از لبِ من با همین سخن
هستم غـلامِ ایل و تبارِ شما حسن
سبطِ پیـمبری و نبیِ خصلتی کریم
فرزندِ اَرشدِ یلِ خوش غـیرتی کریم
تو سفره دارِ سفره یِ بی منّتی کریم
این نوکریِ توست عجب نعمتی کریم
تو یوسفی و من سرِ بازار... مشتری
در مکتبِ شما شد علمدار... حیدری
"سرمایه یِ محبّتِ زهراست دینِ من"
هر جا که بود تَـنْـتَـنِه یِ یا علی وطن
با ذکرِ یا حسین و حسن وا شده دهن
شد ربـّنایِ ماهِ مـناجات این سخن
یا ایُّهاالکریم... در این خانه نوکریم
هستیم نوکرِ تو سَلاطینِ محشریم
عشقِ علی و فاطمه قدرِ مُقَدَّر است
گرد و غبارِ صحنِ شما بهتر از زر است
یا مجتبی نوایِ شب و روزِ دلبر است
"پس کشتیِ نجاتِ حسینی شناور است"
از زائرانِ صحنِ بقیع شاهِ کربلاست
آنچه تو دیده ای سببِ آهِ کربلاست
حرفِ غـرورِ قلبِ تَرَک دارِ مجتباست
حرفِ عبورِ مادرت از بینِ کوچه هاست
حرفِ حضـورِ سارقِ آرامـشِ ولاست
حرفِ ظهـورِ منتـقم مادر شماست
افتاده ردِّ پنجه یِ گرگی به رویِ دین
مهدی بیا که مادرت افتاده بر زمین
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
کریمان را به جز جود و کرم کاری نباشد
به لطفِ سفره ی سبزت طلبکاری نباشد
به هر کس قدرِ وسعت نه،به میزانِ عطایت
فراوان میدهی مِترش، به مقداری نباشد
جهان را با تمام آنچه بر رویش روان است
به جز دستانِ تو دیگر نگه داری نباشد
جُزامی های افتاده به روی خاک دیدند
کسی غیر از حسن آماده ی یاری نباشد
به دست همسرت مسموم گشتی و برایت
درون خانه هم حتی هواداری نباشد
پشیمان می شود در آخرت حتما دو چشمی
که اشکش در مصیبت های تو جاری نباشد
تمام آرزوی کودکیِ تو همین بود
خدایا ضربه اش بر مادرم کاری نباشد
به روی صورتش در کوچه ی باریک و بن بست
اگر محکم زده تاثیر آن تاری نباشد...
#علی_علی_بیگی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر
از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر
شبنم ز پاکی تو، به گلبرگها نوشت
گل پیش روی توست ز هر خار، خوارتر
باران کرَم نمود و ترنّمکنان سرود
کز هر چه ابر، دست تو گوهر نثارتر...
شهر مدینه با فقرا جمله واقفاند
آن شهر کس نداشت ز تو سفرهدارتر
ایّوب دید صبر تو، بیصبر گشت و گفت
چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر
نامت حَسن، و لیک به هر حُسن، اَحسَنی
ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر
بودی لبالب از غم و درد نهان، و لیک
آیینهای نبود ز تو بیغبارتر
باشد یکی، قیام حسین و قعود تو
گشتی پیاده تا که شود او سوارتر...
#علی_انسانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
جان میدهم پای نگاری که گرفتم
دارد نفس حسّ بهاری که گرفتم
خوشحالم از اینکه قلم وقف حسن(ع)شد
خوشحال تر از پشتکاری که گرفتم
چشمم چه زیبا تر شده از شوق رویش
ممنونم از این آبشاری که گرفتم
صد دانه یاقوتم از او صدهاهزارو …
… خوش رنگتر ; دستم اناری که گرفتم
مشغول شغل نوکری هستم هماکنون
یک پادشاهم مثل کاری که گرفتم
آقا کریم و من کرامتخانه هستم
نذر خودش دارو نداری که گرفتم
نذر نفس های شمابود امشب انگار
نان ، ازخیابان کناری که گرفتم
من بر گدایی خودم امیدوارم
بر دست پر مهر حسن (ع) امید دارم
آموزگارم را بگو امــلا بسازد
در شعر باید از غزل انشا بسازد
جمع حسن(ع)باهرگدا وقتی بیاید
دیگر نیازی نیست که منها بسازد
میخانه آماده بگو حافظ برایش
باید ادرکع سن ونا ولها بسازد
جاداشت مثل نیمهی شعبان دوباره
حتی خدا هم یک شب احیا بسازد
حتما خدا میخواسته از ” لاالهش “
باجملهی تکمیلهی ” الا ” بسازد
” مرد کریم ” این را صفت دادن بر او
کو آن کسی کز این لقب معنا بسازد
وقتی که چوب خشک در دست علی(ع)بود
گهواره راهم حضرت زهرا(س)بسازد
در گفتن این سازه ها من بی زبانم
اما پیامم را به گوشش میرسانم
غوغا به پا کرده ، چهها کرده سکوتش
خون گلو میخورد از دردِ سکوتش
وقتی همه تزویر ها تأثیر دارد
دین را به روی دست آورده سکوتش
فصل زمستانِ امامت را امام است
گرماست وصلِ هالهی سرد سکوتش
متن ” معالیالسبط ” میخواند برایت
اسلام را جان داد عملکردِ سکوتش
شمشیر برّانش ندارد باکِ دشمن
لرزه به جان ظلم افکنده سکوتش
زیرلبش دست دعا بالا گرفتهاست
سجّاده هم با سجده پیگردِ سکوتش
دارد زمان را لحظه لحظه میشمارد
در انتظارش مانده شب ، گَردِ سکوتش
آوارهی خود کرده تدبیرش جهان را
بیچاره تر افلاک را ، کون و مکان را
حُسنش همین بوده که او تودار باشد
گاهی به وقتش هم یل و سردار باشد
بامصلحت قفل سکوتش بسته مانده
ازهیبت و مردانگی سرشار باشد
در آخرین ابیاتِ بی پایان تر از قبل
چشم غزل شاید کمی خونبار باشد
از بی وفایی ها کدامش را بگویم؟
در خانهاش اهل جفا بسیار باشد
قصدی ندارم روضه خوان باشم برایت
صحبت از آن کوچه پر از آزار باشد
آقای مارا کوچه ها از پا در آورد
وقتی که مادر دست بر دیوار باشد …
یا چند لحظه بعد میبیند که مادر
پیراهنش از خونِ سر گلدار باشد
از تو نوشتم این همه با دست خالی
باشد برای بعد اگر سر زد مجالی
#ابراهیم_روشن_روش
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
یک سرو، ولی سرو هزاران چمن است این
یک ماه، ولی ماه هزار انجمن است این
یک نور، ولی نور همه پنجتن است این
یک روح، ولی روح علی در بدن است این
زیبارخ و شورافکن و شیریندهن است این
ای ماه خدا چشم تو روشن حسن است این
-این خلق عظیم است عظیم است عظیم است
-فرزند کریم است کریم است کریم است
گلبوسۀ احمد، گل بستان جمالش
قرآن، ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش
پیغمبر و زهرا و علی، محو جمالش
شیری که به او فاطمه داده است، حلالش
بالاتر از اوهام همه، اوج کمالش
جاری ز کف او کرمِ احمد و آلش
-این محشر کبراست بیایید ببینید
-این یوسف زهراست بیایید ببینید
خورشید، دمیده به شب تار مدینه
گردیده چراغ دل بیدار مدینه
روییده گل وحی ز دیوار مدینه
خیل ملک آیند به دیدار مدینه
ارواح رسولان شده زوار مدینه
گردیده فلک غرق در انوار مدینه
-تابد به سرِ دست محمّد، قمر امشب
-تبریک بگویید!علی شد پدر امشب
ای صبح الهی!اثرت باد مبارک
ای بحر نبوت!گهرت باد مبارک
ای باغ ولایت!ثمرت باد مبارک
ای ماه خدایی!اثرت باد مبارک
ای شمسۀ عصمت!قمرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک
-ای حُسن فروشان!حسن آمد حسن آمد
-با آمدنش جان محمّد به تن آمد
این است که در پاسخ دشنام، دعا کرد
این است که از دشمن بیشرم، حیا کرد
این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد
این است که از خلق، ستم دید و دعا کرد
در صبر، همان کار علی- شیرخدا- کرد
در صلح، همان معجزۀ کربوبلا کرد
-گر جنگ کند، صلح، حرام است حرام است
-ور صلح کند، حکم قیام است قیام است
از صلح حسن، دین خدا یافت سلامت
این صلح، قیامیست به معنای قیامت
با آنکه همانند علی داشت شهامت
هر ظلم که دید آن خلف پاک امامت
تا حفظ شود دین خدا کرد کرامت
چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت
-با آنکه غریب وطن و غرق مِحن بود
-پیروزترین رهبر تاریخ، حسن بود
او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت
با صبر و رضا پرچم توحید بپا داشت
در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت
پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت
ده سال، امامت به امام شهدا داشت
در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت:
-من کیستم؟ احیاگر قانون خدایم
-بنیادگر واقعۀ کربوبلایم
من وارث شمشیر علی، رهبر صبرم
من ذات خدا را به خدا مظهر صبرم
من روح شکیبایی در پیکر صبرم
من وارث صبر پدر و مادر صبرم
من صاحب فتح و ظفرِ لشکر صبرم
من حیدر شمشیر و پیامآور صبرم
-این صبر، همان صبر خدای ازلی بود
-تفسیر کلام الله و شمشیر علی بود
با آنکه بوَد بازوی من بازوی حیدر
با آنکه مرا دست خداییست به پیکر
این صبر بوَد سختتر از غزوۀ خیبر
این صبر بوَد یک اُحد و خندق دیگر
این صبر بوَد نهضتِ ثاراللهِ اکبر
سوگند به اسلام و به قرآن و پیمبر
-ما بیم ز بیداد معاویّه نداریم
-حاشا که ستمگر را راحت بگذاریم
ما نخل ولاییم و شهادت ثمر ماست
بر جان عدو هر نفس ما شرر ماست
چون تیر برآید جگر ما سپر ماست
در بحر بلا موج خطر همسفر ماست
پیکار جمل نیز گواهِ دگر ماست
هرگز نهراسیم، که حیدر پدر ماست
-بازوی علی حیدر خیبر شکنم من
-«میثم،»حسنم من حسنم من حسنم من
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 #یا_امام_حسن_مجتبی (ع) ... 🍃
هر کجا که صحبت از اهل کرامت میشود
ناخودآگاه از «کریم الله» صحبت میشود
در ازل گفتند ، میخواهی که مداحش شوی ؟!
چشمهایم برق زد ؛ گفتم اطاعت میشود
با ثناگویش چه خواهد کرد ؟! وقتی از کرم
ناسزاگوی درش هم غرق نعمت میشود
کیست این شخص کریم الله ، غیر از «مجتبی» ؟
او که حتی خاکِ پایش نیز ، ثروت میشود
ذرهای از کوهِ لطفش سهم این دنیا شده
مابقیاش خرج ، در روز قیامت میشود
این کرمخانه درش باز است ؛ دَقُّالباب چیست ؟
اصلا اینجا در زدن رویای رعیت میشود
عرضِ حاجت را ببر جایی به جز نزد کریم
چونکه قبل از خواستن ، اینجا اجابت میشود
میشود وابستهی دست کریمش ؛ سائلش
باز میآید ؛ اگر چه غرق مِکنت میشود
غصهها را میخورد تنها ؛ ولی وقت غذا ...
سفره میاندازد و اهل شراکت میشود
وقت طاعت در عبادت غرق ، مثل مرتضی
در زمانِ جنگ ، کوهی از شجاعت میشود
«جامِعُ الاَضداد» یعنی که کریمی دستگیر ...
ناز شصتش در نبرد اسباب حیرت میشود
گر چه یک دنیا گدا از سفرهاش نان بردهاند
سهمش از دنیا مزاری غرق غربت میشود
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#یا_کریم_ویارب...
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
یا علی و یاعظیم و یا غفور و یاکریم
می بَرم نام کریم و می پرم چون یاکریم
سخت محتاج کرامت آمدم من تا کریم
زخم سائل را که مرحم مینهد الا کریم؟
نیمه ماه خدا ، ماه خدا پیدا شده
فاطمه مادر شده است و مرتضی بابا شده
با کلافی نخ بیا رو سوی این بازار کن
دل بر این دریا بزن بر عاشقی اقرار کن
بر در این میکده بنشین و هی اسرار کن
روزه را یک بارهم با می بیا افطار کن
سفره ی ما با کراماتش پر از نان میشود
با حسن کار گدا هم جود و احسان میشود
باد از هوی حسن احساس مستی میکند
موج در موی حسن احساس مستی میکند
عابرِ کوی حسن احساس مستی میکند
آدم از بوی حسن احساس مستی میکند
مستی از بالا ترینِ رتبه های بندگی ست
با حسن بودن تمامِ مُنْتَهای بندگی ست
حُسنِ هستی، حسِ زیبایی، کریم اهل بیت
شور شیرینیِ شیدایی، کریم اهل بیت
پور زهرا، پور مولایی، کریم اهل بیت
بی نظیری، شاهِ یکتایی، کریم اهل بیت
ما همه یکتا پرستانِ سرِ کویِ توایم
می نخورده جزوِ مستانِ سرِ کوی توایم
هم،چو زهرا و رسولی هم شبیه حیدری
هم شجاعی هم دلیری هم یل و نام آوری
مِثلِ تو دنیا ندارد دلسِتان دیگری
عشق قاسم هستی و تواز عسل شیرین تری
افتخار من به در گاه تو خادم بودن است
از مقاماتت همین بابای قاسم بودن ست
قاسمت فرمود: شیرین است شورِ کربلا
درسها داده مرا مردِ غیرورِ کربلا
من غرورم را گرفتم از غرورِ کربلا
قول دادم من به آن قلب صبورِ کربلا
انتقام از قاتلانِ نوکرانِ خواهرت
من بگیرم از سعودی ها به اذن مادرت
از تو می گیرم همه امّید را، تدبیر را
از غلاف آرم برون مولا اگر شمشیر را
صد جمل سازم، کنم خم قامت تزویر را
یا علی گویان زنم من گردن تکفیر را
انتقام حملهٔ داعش بگیرم « با علی »
حک کنم بر سر در شهر مدینه « یا علی»
من سعودی و سپاهش را به آتش می کشم
حامیان رو سیاهش را به آتش می کشم
داعش و پشت و پناهش را به آتش میکشم
آن درخت و این گیاهش را به آتش میکشم «1»
ما ریاض و جده را با خاک یکسان میکنیم
کلِّ دنیا را برای تو شبستان میکنیم
تو جوانان بهشتی را بهشتی ، سروری
تو حبیبِ (عُشریه- طهماسبی-دانشگری)۲
تو امامم را امامی رهبرم را رهبری
تو معزالمؤمنینی از همه بالاتری
صلح تو روح بقای عزت اسلام شد
صلح تو آخر کجا مانند این برجام شد؟
صلح تو امید بود و صلح تو تدبیر بود
صلح تو بنیان کَن زور و زر و تزویر بود
صلح تو برّان به سان تیغه ی شمشیر بود
مایه ی عزت به ما و ذلّت تکفیر بود
عشق تو فتح المبینِ قلب هر کس میشود
صلح تو برجام نه، بیت المقدس میشود
گفت خرمشهر در پیش است.من آماده ام
من اسیر جذبه ی این رهبر آزاده ام
تا ابد دلدادهی دلدادهی دلداده ام
چهره اش را دیده ام یاد علی افتاده ام
من غلام حیدر و آل علیم تا ابد
نام حیدر میبرم زهرا دعایم میکند
#حامد_شریف
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#نذر_ولادت_امام_حسن_عليه_السلام
_
نفسى هست اگر بال و پرى هست مرا
حال خوش وقت سحر چشم ترى هست مرا
بعد يك عمر گدايى ثمرى هست مرا
پاى اين طايفه سوز جگرى هست مرا
-
همه زير سر دست پسر فاطمه است
كه حسن بانىِ اشك سحر فاطمه است
-
جلوه ى ديگرى از جلوه ى مولاست حسن
چارمين راز خدا سيرت زهراست حسن
قبله ى اهل نظر جمله مسيحاست حسن
رهبر كشور اعجاز و كرم هاست حسن
-
بسكه اين مرد شبيه پدرانش آقاست
پرچمش دست خدا روز قيامت بالاست
-
اى تمناى دلم بسته به دستان شما
جان ما بسته شده جان تو بر جان شما
سحرى يا دم افطار در ايوان شما
نظرى كن بروم يك تنه قربان شما
-
وصف العيش دل ما نيز بهايى دارد
وه كه ايوان تو آقا چه صفايى دارد
-
تب عشق تو مرا سخت جوابم كرده
صوت مَكّى تو يك جرعه شرابم كرده
و غلامى درت عاليجنابم كرده
مضجع سنگى تو خانه خرابم كرده
-
كسى اندازه ى تو مثل خدا تنها نيست
جز تو كس محرم سِرّ حضرت زهرا نيست
-
اولين عاشق تو حضرت ثارالله است
مدح لب هاى توهم مدحت ثارالله است
نگرانى دلت غربت ثارالله است
بعداز آن ذبح سر و غارت ثارالله است
-
*هركه دارد غم آن زلف رها بسم الله
هركه دارد هوس كرب و بلا بسم الله*
-
*تضمينى از شعراستاد حسن لطفى
#آرمان_صائمى
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#نذر_ولادت_امام_حسن_عليه_السلام
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده می شود
آیا به روز حشر سرافکنده می شود
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زین خانه نا امید گدایی نمی رود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهره ی سیاه کمی شستشو گرفت
کم کم تمام زندگی ام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر وپا آبرو گرفت
از آن به بعد خانه ی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسن حسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمی شود
زلفی که باد خورده مرتب نمی شود
هر کس به هم نریخت مقرب نمی شود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
مارا خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزه خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیری ات اقرار کرده ایم
ما اعتماد بر کرم یار کرده ایم
عمری سبو زجام کرم می زنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم می زنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفته ایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم
هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم
بیهوده نیست آبروی رفته می خَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث می برند
زلفت رها کنی همه بی خانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ماخاک بوس گوشه ی میخانه میشویم
گِرد تو پرکشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هوایی ام
شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام
چشمان من به سوی درِ بسته ی بقیع
بُغضی ست در گلویِ درِ بسته ی بقیع
سر می نَهیم رویِ درِ بسته ی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بسته ی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر می زدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر می زدیم
قربان آن جگر که چهل سال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت ،پا به چادر و رد شد زمادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربه ی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفت ساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بی احترام شد
توهینِ بر علی همه جا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها
بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها
یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
این ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینه ی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همه ی انبیا زده
صلحِ تو ریشه ی همه ی فتنه را زده
آری چکیده ی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگر های خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونین دهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزه هایِ بی سر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب اند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب اند
دستِ حرام زاده به معجر نمی خورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی خورد
آتش زبانه اش به مویِ سر نمی خورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمی خورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می کنند
پوشیه ی زنان حرم پاره می کنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#نذر_ولادت_امام_حسن_عليه_السلام
همدم یار شدن دیده تر می خواهد
پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد
عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست
قدم اول این راه جگر می خواهد
بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت:
بشنود هرکه ز معشوق خبر می خواهد
هرکه عاشق شده خاکستر او بر باد است
عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد
هنر آن نیست نسوزی به میان آتش
پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد
در ره عشق طلا کردن هر خاک سیاه
فقط از گوشه چشم تو نظر می خواهد
ظرف آلوده ما در خور سهبای تو نیست
این ترک خورده سبو رنگ دگر می خواهد
زدن سکه سلطانی عالم، تنها
یک سحر از سر کوی تو گذر می خواهد
تا زمانی که خدایی خدا پا بر جاست
پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست
در کرمخانه حق سفره به نام حسن است
عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است
بی حرم شد که بدانند همه مادری است
ورنه در زاویه عرش مقام حسن است
بس که آقاست به دنبال گدا می گردد
ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم
این مسلمانی ایران ز کلام حسن است
هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید
غربت از روز ازل باده جام حسن است
حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین
هرحسینیه که بر پاست خیام حسن است
او چهل سال بلا دید بماند اسلام
صبر شیرازه اصلی قیام حسن است
ما گدائیم ولی شاه کریمی داریم
هرچه داریم ز تو یار قدیمی داریم
تاخدا با همه حُسن خود املایت کرد
چون جلالیت خود آیت عظمایت کرد
تا که در صورت تو عکس خودش را بکشد
همچونان روی نبی این همه زیبایت کرد
تا که قرص قمر ماه علی کامل شد
پرده برداشت ز رخسار و هویدایت کرد
تا ثمر داد نهالی که خدا کاشته بود
باهمه جلوه تو را شاخه طوبایت کرد
ریخت آب و سر مشک از کف هر ساقی رفت
بسکه مستانه و مبهوت تماشایت کرد
تا که اثبات شود بر همگان ابتر کیست
پسر ارشد صدیقه کبرایت کرد
تاشوی بعد علی میر بنی هاشمیان
صاحب صولت و شخصیت طاهایت کرد
بسکه ذات احدی خاطر لعلت می خواست
شیر نوش از جگر حضرت زهرایت کرد
با توسرچشمه کوثر شده زهرا یاهو
کوری عایشه مادر شده زهرا یاهو
انقطاع تو زِ هر سوز و گدازت پیدا
فاطمی بودنت از عشوه و نازت پیدا
سر سجاده تو گوشه ای از عرش خداست
سیر عرفانی ات از حال نمازت پیدا
هرکه آمد به در خانه تو آقا شد
هرچه جود و کرم از سفره بازت پیدا
گریه دار است چرا زمزمه قرآنت
حزن زهراییت از صوت حجازت پیدا
آتشی بر جگرت مانده که پنهان کردی
ولی آثارش ازین سوز و گدازت پیدا
وارث پیر مناجاتی نخلستانی
این هم از ناله شبهای درازت پیدا
محرم مادری و از سر گیسوی سپید
درد پنهانی و یک گوشه رازت پیدا
کاش مهمان تو و چشم پر آبت باشم
روضه خوان حرم وصحن خرابت باشم
روح تطهیر کجا وسوسه ناس کجا
دلبری پاک کجا خدعه خناس کجا
خون دلها وسط تشت به هم می گفتند
جگری تشنه کجا سوده الماس کجا
در چهل غمی که جگرت را سوزاند
ضرب دیوار کجا برگ گل یاس کجا
خانه ای سوخته و دست ز کار افتاده
ورم دست کجا گردش دسداس کجا
ای کفن پاره شده علقمه جایت خالی
بوسه تیر کجا دیده عباس کجا
داغ عباس چه آورد سر اهل حرم
غارت خیمه کجا جوری اجناس کجا
چون دل سوخته و جگرم می سوزد
تن و تابوت تو را تیر به هم می دوزد
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
ذرّه در دست عبای تو جهان نام گرفت
روز میلاد تو آرامش جان نام گرفت
مشتی از گِل وسط سینه به حرکت افتاد
وبه اعجاز نگاهت ضربان نام گرفت
تا به توحید خداوند گشودی لب را
لحن تکبیر بلیغ تو اذان نام گرفت
آتش عشق تو سوزاند گناه همه را
بارش لطف تو ماه رمضان نام گرفت
نام لبخند دل انگیز توشد فصل بهار
غربت دلشکنت فصل خزان نام گرفت
سالها شعله به جان داشتی و در قرآن
دود آن آتش پر درد "دخان" نام گرفت
#السلام_علیک_یاغریب_مدینه
#عالیه_رجبی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#نذر_آقاامام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
تا نشستم با ادب هر بار، پای سفره ات
شد کرَم پشتِ کرَم تکرار، پای سفره ات
راه دادی و چه تحویلم گرفتی باز هم
چشم پوشی کردی از بدکار، پای سفره ات
من گدایی نابلد! أنت کریم إبن کریم
روی چشمانم قدم بگذار، پای سفره ات
همنشینِ زائران و دوستدارانت شدم
تازه شد با أغنیا دیدار، پای سفره ات
با جُزامی هم-غذا شد دستهایِ گرم تو
قاسِمت(ع) نان خورد؛ با بیمار، پای سفره ات
شیوهٔ نقلِ حدیثت در عمل بود و نشست
جملهٔ «ألجّار ثمّ ٱلدّار»، پای سفره ات
نان-خورِ عهد قدیمِ خانه ات هستم اگر
پرورش دادم برایت یار، پایِ سفره ات
روزیِ بی منّتِ فرزندهایم را نگیر
با همان پیمانهٔ سرشار، پای سفره ات!
#ألسلام_علیک_یا_حسن_بن_علی
#یاکریم_اهل_بیت_أدرکنی
#عرض_تبریک_ایام
#مرضیه_عاطفی_سمنان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مناجات_رمضان
درهوای بارانی کار دست چشمان است
می شود پر از باران دیده ای که گریان است
معصیت نمودم من در تمام عمر خویش
تومراببخش امشب بخشش ازبزرگان است
آمده زمانیکه بخششت فراگیر است
مژده ای گنه کاران ماه ماه غفران است
سفرۀ عطا پهن و جای من دراینجا نیست
در کنار این سفره جایگاه خوبان است
امتحان عمرم را زیر ده گرفتم چون.
حاصل همه عمرم تیرگی و عصیان است
لحظه ای میان خوف لحظه ای رجا یعنی
در طریق دین ما این اصول ایمان است
اینکه ما در این شب ها غرق در مناجاتیم
این مجالس گریه حاصل شهیدان است
با تمام این ها من ضامنی قوی دارم
ضامنی که سلطان سرزمین ایران است
کار و بار عارف ها گریه بهر ارباب است
گریه بهر ثارالله انتهای عرفان است
با اجازه ی زهرا با اجازه ی حیدر
ذکر آخرم امشب سیدی حسین جان است
#حبیب_باقرزاده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسکه آقاست به دنبال گدا می گردد
نازعشاق کشیدن زمرام حسن است
#قاسم_نعمتی
#جانم_حسن
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
آورده ای دوباره بدهکارمان کنی
فکری به حال غم زده و زارمان کنی
اینجور که دوباره به ما راه می دهی
اصلا بعید نیست طلبکارمان کنی
با اینکه ما به دست تو پرونده داشتیم
یک دم نخواستی تو خدا، خارمان کنی
تو مهربان ترینی و اصلا نمی شود
با آتشِ جهنمت، آزارمان کنی
ما را زمین زده است گناهان بی شمار
باید که فکرِ این دل بیمارمان کنی
من آمدم دوباره رفیقت شوم خدا
لطفی اگر کنی تو و بیدارمان کنی
این چشم ها که بوی شهادت نمی دهد
تا با شهید کرببلا یارمان کنی
با گریه های فاطمه ات گریه می کنیم
تا روضه خوان روضه دیوارمان کنی
آتش گرفته ایم در این اضطراب تا
پهلو شکسته از تب مسمارمان کنی
#وحید_محمدی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7