eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام دو دست ماه حرم‌، سفره دار حضرت باقر پیمبران کرم‌ ، ریزه خوار حضرت باقر غلام قامت شان آسمان و عرش معلی دخیل مادر والاتبار حضرت باقر شکوه مجلس عبدالملک چه پست و حقیرست مقابل قدم اقتدار حضرت باقر  به چشم خصم خدا فتنه سوز و صاعقه تیرست نگاه نافذ دشمن شکار حضرت باقر نبین که مانده به ظاهر مقیم کرسی تدریس قلم شده ست و زبان ذوالفقار حضرت باقر  شبیه حضرت حیدر به رزم جامه خیبر هلاک مکر یهوداست کار حضرت باقر بهار شیعه برای همیشه زنده و سبزست که معتکف شده در سایه سار حضرت باقر یلان حکمت و عرفان و علم و دین همه مستند ز چشم یک شبه آموزگار حضرت باقر اصول فقه کلینی ، صلوة و سرّ خمینی نَمی است از نفحات بِحار حضرت باقر چقدر باده ناخورده مانده در رگ تاکی که دل سپرده به چشم خمار حضرت باقر چقدر علم بشر مانده تا حریم ثریا حساب کن چقدر تا حصار حضرت باقر چه بهتر از نفس حق مدار حضرت صادق که در زمانه شود یادگار حضرت باقر چه بهتر از قلم عالمان صبر و صلابت که در تقیه شود رازدار حضرت باقر فرات اشک علمدار و عشق کرب و بلا را بنوش از دم دریا تبار حضرت باقر که کودکانه ترین روضه های تشنه تنها به پاست در دل غربت قرار حضرت باقر چه بوده جز حرم بی پناه جد غریبش دلیل گریه بی اختیار حضرت باقر چه بوده بیشتر از اشک بیقرار رقیه نمک به زخم دل داغدار حضرت باقر عزیز فاطمه آه ای شهید تشنه یاری غریب قافله ای غمگسار حضرت باقر چه روضه ها که پدر مادرم فدای تو گفتیم به عشق عترت عالی تبار حضرت باقر دوباره قافیه ام را خراب عشق ازل کرد غزل قصیده چشم خمار حضرت باقر نگاه شب زده ام را حضور نور خدا کرد صفای دیده شب زنده دار حضرت باقر اگر چه قلب حسین است و جان حضرت سجاد و ماه طایفه شد جانفشان حضرت باقر ولی ندیده کسی در حریم قدس رقیه به جز خطاب عزیز عمه جان حضرت باقر فرشته های بهشتی که دل سپرده عرشند زدند پر به هوای جوار حضرت باقر‌ نه جان عاشق جابر..که جبرئیل امین هم دعا کند که شود جان نثار حضرت باقر غلام اگرچه نیاید به کار حضرت مولا خوش است حال دلش در کنارحضرت باقر نه دعبلم نه کمیتم ولی به لطف نگاهش شد آهوی غزلم رستگار حضرت باقر گدای در به در و کمترین پیاده عشقم بقیع اگر بشود...کفشدار حضرت باقر و یا اگر نشود آرزوی آخرم اینست... غباری از قدم رهگذار حضرت باقر اگرچه بی حرم است و ضریح و گنبد و زائر ز داغ مادر پنهان مزار حضرت باقر بقیع قطعه ای از عرش حق به روی زمین است بهشت عاشق و دارالقرار حضرت باقر بقیع تربت طیبی که سجده گاه حبیب است گواه غربت زهراء عیار حضرت باقر بقیع عطر غریبی که مست قصه سیب است نشانی از نفس مشکبار حضرت باقر به جای فوج کبوتر در این حریم منور پر ملائکه شد خاکسار حضرت باقر به جای مضجع نورانی اش به گریه پیمبر بغل گرفته تن ‌گلبهار حضرت باقر اسیر محنت و در بند فتنه های جهودی نشسته تربت چشم انتظار حضرت باقر به راه یوسف زهراء ، کنار خضر و مسیحا به شوق دیدن میراث دار حضرت باقر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یادش بخیر عطر خوشِ باغ سیب ها  یادش بخیر شهرِ رسولِ نجیب ها  دلتنگِ چشمهایِ قشنگِ توأم حسین  بستم دخیلِ اشک به أمن یُجیب ها  کمتر کسی دلش ز غمت شور می زند  در کوفه اندک اند شبیه حبیب ها  فتوا به قتل و غارتِ آل نبی دهند  بالای منبر پدر تو ، خطیب ها  مثل علی محاسنم از خون خضاب شد  در کوفه شُهره ایم به شیب الخضیب ها  قتلم بهانه ای شده تا متحد شوند  گودال می کَنَند برایم رقیب ها  کار از هجوم نیزه و شمشیر هم گذشت  با سنگ می زنند مرا نانجیب ها  با کشتنم به تجربه هاشان اضافه شد  برگرد سویِ مکه امام غریب ها 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
  شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌کس باور نداشت  بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت  در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی  عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت  بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش  وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت  می‌چکید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی  نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت  سنگ‌ها کمتر به پیشانی او پا می‌زدند  نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت  روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود  سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت  سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش  جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت  دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت  خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟ گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز که دلی دارند بشکسته تر از پیر هرات   نیست جز از جگر خونی شان این همه گل نیست جز از نفس زخمی شان این برکات یا حسین ابن علی! عشق، دعای عرفه ست عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم به منا با سر رفتی پی رمی جمرات به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع تو همه حج و جهادی تو همه صوم و صلات ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوه حق که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات مرحبا آجرک الله بزرگا مردا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود جان ناقابل من چیست که گویم به فدات تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟ از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟ جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی پای این سفره که نور است و سلام و صلوات 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قربان چشم یار که مانده به راه من از دور هم به سوی تو باشد نگاه من من از قرارگاه شب قدر آمدم حالا غروب مزدلفه شد پناه من بیچاره می شوم اگر از تو جدا شوم  دستم بگیر ای غم تو تکیه گاه من دارم امید، یک عرفه مَحرمم کنی با من بگو بیا که تویی از سپاه من هر قدر طی کنم به تو جانا نمیرسم آخر بگو که چه باشد گناه من این دیده خیمه گاه علمدار کربلاست  آقا بزن قدم تو در این خیمه گاه من 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
 ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین خط پیشانی تو مظهر وجه اللهی بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین ز ازل بندگی ام نوکری خانه توست حقا ارباب صفاتی لک لبیک حسین بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین باز از قافله کرب و بلا جا ماندم کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم,وقتی که حالم زار نیست آخرش می میرم و رویت ندیده می روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم,بی نوایم…بی کسم هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم….غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فصل اشک و سوز و آه از پرده ی دل میشود باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود با لباس مشکی ام احرام گریه بسته ام یک زیارت با هزاران حج معادل میشود سعی ما پای پیاده از نجف تا کربلاست شاهراه وصل ما این حد فاصل میشود نیت گریه نمودم در نماز نیمه شب چون که روضه بهتر از درک نوافل میشود رکعت اول به یاد تشنه لبها سوختم رکعت بعدی من گودال کامل میشود مادری پهلو شکسته میرسد از سمت عرش روضه از اینجا به بعدش سخت و مشکل میشود لحظه ای که سینه ی ارباب سنگین میشود روضه سنگین ارباب مقاتل میشود نیزه ها نامهربان هستند اما لحظه ای مهربان با حنجر او تیغ قاتل میشود سر غنیمت میرود گودال میگردد شلوغ وقت غارت کردن مشتی اراذل میرسد آه از آن لحظه ای که مادرش سر میرسد با تنی عریان ، تنی بی سر مقابل میشود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام آسمانیست جلوه های شما روی چشمان ماست جای شما حضرت جبرئیل با بالش طاق نصرت زده برای شما هرکسی که شنیده گفته چنین بی نظیرست ربنای شما همه ی برگ های پاییزی میشود سبز زیر پای شما باهمین دست خالی ام دارم چشم امیّد بر عطای شما و برای قیامتم کافیست نخی از گوشه ی عبای شما از مسیر خطا برم گرداند روشنایی ردّ پای شما افتخار تمام ما این است شده آقای ما -گدای شما شب برای خودش سلیمان است زائر صبح سامرای شما عشق ما بر شما ارادی نیست عشق ما جز امام هادی نیست * ای صفا بخش انجمن هادی رونق یاس و یاسمن هادی گل خوش عطر و بوی زیبارو علت رویش چمن هادی دهمین نور محض آل الله پدر دومین حسن هادی درجمال تو منعکس شده است روشنایی پنج تن هادی در قنوتت فرشته ها بودند به دو دست تو بوسه زن هادی بی نظیری در انتقاد و کلام هستی استاد در سخن هادی شیر در پرده را که جان دادی روح تازه بده به من هادی روز محشر در ازدحام بیا نام ما را صدا بزن هادی همه محتاج یک دعای توایم حاجت قلب مرد و زن هادی وا کن از کاروبار ما گره را تا ببینیم ماه -سامره – را * آستانت همیشه پا بر جا ابتدایت همیشه نا پیدا ای علی چهارم شیعه نوه ی اول امام رضا ایها الهادی ای امام نقی دهمین حجت ای امام هدی صاحب اقتدار و شوکت حق رهبر و مقتدای مذهب ما با وجودت همیشه مینازیم به تمام اهالی بالا اعتقادات ما درست شده با فرازهایی از دعای شما جامعه ساز ماست جامعه ات نسخه ی رشد روح انسانها نگذاری به سینه ها داغِ دیدن صحن سامرایت را در زمانت سه بار شد تخریب بارگاه شریف کرب و بلا ای ولی خدا زبانم لال تو کجا مجلس شراب کجا؟ ظرف غمهای تو لبالب بود اشک تو نذر اشک زینب بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام تمام زاویه ها را کشیده ای قائم آهای سرو قدِ سرترین٬سرت سالم غزال “اُم ولد” نور چشم های جواد پدر بزرگ شب قدر حضرت قائم پدر غریب پدر آشنا پدر مظلوم پسر مراد پسر مجتهد پسر عالم نشانه های امامت تمام شد وقتی شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه برای دیدن تو کعبه می شود عازم درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم زیارتی به بلندای جامعه از توست زیارتی که شب قدر می شود لازم زیارتی که خودش هست “محتشم”پرور درست کرده به کرّات “اکبر ناظم” دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو فقط”بکم فتح الله” فقط “بکم یختم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام جلوه‌ای از جبروت آوردند سوره‌ای از ملکوت آوردند اَبری از جنسِ بهار و باران به سرِ این بَرَهوت آوردند خسته بودیم که ما را از لطف زیرِ یک سایه‌ی توت آوردند به درِ خانه‌ی آقا یک شهر همگی دستِ قنوت آوردند به تماشای تو آدم را باز از بهشتش به هبوط آوردند از سرِ سفره‌ی زهرا امشب محضِ لبخندِ تو قوت آوردند آب و آئینه و قرآن این است نوه‌یِ شاهِ خراسان این است * قبله خوب است همین در باشد علیِ آلِ پیمبر باشد چارمین نادِ علی را گفتند باید این نام مکرر باشد چار دیواریِ کعبه یعنی… چارسو جانبِ حیدر باشد جامعه خواندم و گفتند که آن با مفاتیح برابر باشد بگذار از لب بامت نرویم دلِ ما مثل کبوتر باشد گیسویی دین و دلِ ما بُرده خاصه وقتی که معطر باشد آی همنامِ رضا آمده است مغزِ بادامِ رضا آمده است * زلفِ تو کاش مجعد نشود دل در این شام مُردد نشود تو علی هستی و مانند علی هیچکس صاحبِ مسند نشود هست تا سامره و سردابش حالِ ما شُکرِ خدا بد نشود جز نسیمی که پُر از عطرِ شماست کاش از کوچه‌ی ما رد نشود دلِ من رفت به کویَت گفتم رفتِ تو کاش که آمد نشود گره‌ام دستِ تو بود و واشد کار دستِ تو نباشد نشود صد و ده مرتبه مُمتد گفتیم یا علی ابن محمد گفتیم * دیدنت جامه دَریدن دارد یا که انگشت بُریدن دارد مژه‌ام خاکِ مسیرت را خورد الحق این سُرمه ، کشیدن دارد ارزشش داشت پریشان باشیم نازِ این زلف خریدن دارد دلِ من می‌تپد آقا چه کنم آهویی مِیلِ رمیدن دارد ما رسیدیم و زمین اُفتادیم بوسه از خاکِ تو چیدن دارد آنچه گفتند در اوصافِ شما دیدن و دیدن و دیدن دارد علیِ عالیِ اعلیٰ هادیست دهمین معنیِ زهرا هادیست * چینی‌ام آینه‌ام می‌شکنم که تَرَک خورده‌ ترین قلب منم سامرایِ تو بنا شد اما من پریشانِ امام حسنم بعد تو وقف بقیع ، کاش شود عُمرِ من صرفِ حرم ساختنم حضرت هادیِ ما مهدی کو من اویسم به هوایِ قَرنم گریه‌ام را به مُحرم برسان کُشته‌ی روضه‌ی یک پیرهنم خواهری گفت که ای وای حسین مادری گفت که ای بی کفنم کاروان آه که آمد از راه هرکه دارد هوسش بسم الله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام خیزید و ببینید تجلای خدا را در بیت ولا مشعل انوار هدا را آن عبد خدا وجهۀ معبودنما را رخسار علی ابن جواد ابن رضا را در نیمـه ذیحجـه نـدا داد منـادی تبریک که آمد به جهان حضرت هادی پیچیده در امواج فضا بوی محمد گویند خلایق سخن از خوی محمد بینید عیان طلعت دلجوی محمد در آینۀ روی علی روی محمد الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد بـر ابـن رضا، ابن رضای دگر آمد دل خانه و چشم همه فرش قدم او لبریز شده ظرف وجود از کرم او آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهر رخشندۀ نه بحر ولایت ذات ازلی را ازل دست عنایت فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت بـودنـد امامان همـه هادی ره نـور بین همه نام تو به هادی شده مشهور هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو دل‌های محبان خدا در طلب تو نام تو علی آمد و هادی لقب تو چارم علی از آل رسول دو سرایی قرآن روی دست جواد ابن رضایی ای روح دعا از نفس گرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده جنت گل روییـده‌ای از فیض نـگاهت رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم ما جامعه را از نفس پـاک تـو داریم تو گوهر نه بحری و دریای دو گوهر سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر هم طاهری و هم نسب از طاهره داری هم در دل هر دلشده یک سامره داری عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک کردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبۀ دل را همه چون کعبه بسازیم تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد گردیـد دوبـاره حـرم پـاک تـو آبـاد ای سامره‌ات کرب و بلای دگر ما بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما عالم بـه ولای تو ننازد به چه نازد؟ «میثم» به ثنای تو نناد به چه نازد؟ 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7