#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
با نوکری ات سینه زن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
شرکت، میان مجلست دارد قداست
عاشق وضویش را به این نیت گرفته
بی بی دعاکن تا دوباره بازگردد
حال بکایی را که معصیت گرفته
ما هرچه بالا می رویم از فاطمیه است
از روضه ات ایمان ما برکت گرفته
هرکس توسل کرد بر خاک قدومت
حاجات خود از مرتضی راحت گرفته
روزه بگیر و باز افطارت عطا کن
حاتم به پشت خانه ات نوبت گرفته
سائل، پیِ کهنه لباست آمد اما
رَخت عروسی از تو بی منت گرفته
شرحِ نماز تو همین بس که نوشتند
وصف کبودی و ورم پایت گرفته
فردا خیالش تخت باشد هرکه امروز
دنباله ی کار تو با همت گرفته
نوع اراداتش به مادر فرق دارد...
...هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته
در اوج سختی ها خودش فرمود رهبر
در خیمه گاه فاطمه حاجت گرفته
خاک دو عالم بر سرم آخر چه شد که
مادر نشسته قصد قد قامت گرفته
وقت رکوعش خم شد آهسته ولی وای
انگار پهلویش از این بابت گرفته
#محمدجواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
یاس مان را تبر آزرده خدایا چه کنم؟
بین معبر شده پژمرده خدایا چه کنم؟
دست خود را روی ریحانه ی ما کرد بلند
آن حرامی سیه چرده، خدایا چه کنم؟
تا به امروز کسی مادر ما را اصلا
آه، کوچک شده نشمرده خدایا چه کنم؟
مادرم... ام ابیها، جلوی چشمانم
وسط کوچه زمین خورده، خدایا چه کنم؟
نظرم بر رخش افتاد، دلم ریخت به هم
با رخی که شده خون مرده خدایا چه کنم؟
حس بینایی چشمان خدابینش را
دست سنگین کسی برده، خدایا چه کنم؟
علتش اشک من است این همه تکثیر شده؟
یا نه آیینه ترک خورده، خدایا چه کنم؟
#محمدجواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر علیه السلام
#مرثیه
#مربع
از سن کودکی شده غم آشنای من
باد خزان وزیده به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته مسیر صدای من
بالا گرفته کار دل و گریه های من
خاک مزار من ز جفا بی نصیب نیست
زائر نمانده دور حریمم، عجیب نیست
مانند من امام غریبی، غریب نیست
گریه کنید اهل منا در عزای من
اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند
من را به روی مرکب سمی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من
از کودکی رسیده به من چهره ای کبود
در کربلا و کوفه و جولانگه یهود
از بس که زخم های تنم در فشار بود
مانده نشان سلسله بر جای جای من
بر روی خار سخت مغیلان دویده ام
از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام
هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام
این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من
بازار و ازدحام نرفته ز خاطرم
آتش ز پشت بام نرفته ز خاطرم
بزم حرام شام نرفته ز خاطرم
مانده ز شام کرب و بلایی برای من
یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود، پر عمه زینبم
یاد لباس شعله ور عمه زینبم
فریاد می کشد جگر مبتلای من
من روضه خوان غربت عمه رقیه ام
مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام
آه... از شب شهادت عمه رقیه ام
تغییر کرده صحبت و حال و هوای من
یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد از برابرم
یک عمر یاد تشنگی جد اطهرم
ذکر حسین گشته دعا و نوای من
داغش برای اهل ولا سینه سوز ماند
بی حال، زیر خنجر آن کینه توز ماند
در زیر آفتاب بیابان سه روز ماند
اعضای جدِ تشنه لب و سر جدای من
#محمدجواد_شیرازی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
#مناجات
#محرم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#کوفه
#شام
فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم
آخرش لایق دیدار نشد که بشوم
باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه
پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم
من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود
سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم
شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم
وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم
اثر مرحمتت بود که با کوه گناه
آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم
برکت نان حلالت همه جا با من ماند
به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم
حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم
زائر صحن علمدار نشد که بشوم
گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر
راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم
هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام
مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم
#محمدجواد_شیرازی
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حدیث_نفس
#مناجات_با_خدا
#غزل
لحظات مناجات فقط مشغله دارم
خیلی سرِ نفسم عوضش حوصله دارم
یک بار نشد تا که شکایت کنم از خود
تنها فقط از دست بقیه گله دارم
بهر منِ دنیا زده پرواز محال است
این گونه که بر بال و پرم سلسله دارم
من را چه شده یاد قیامت نمی افتم؟
با این همه ترسی که ز یک زلزله دارم
در خوابم و یک لحظه نشد تا که بفهمم
با یوسف زهرا چقدر فاصله دارم
✍#محمدجواد_شیرازی
پ ن:
✅ امام صادق علیه السلام:
زلزله و مانند آن پند و هشدارهایی است که مردم را تهدید میکند تا رعایت کنند و از گناهان دست بردارند.
📚 #میزان_الحکمه ج۱ص۵۹
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#غزل
با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام
هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام
با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی
ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام
رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد
با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام
هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود
بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام
گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است
تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام
مادرت با خط زیبای خودش روز ازل
سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام"
هر کسی در درگهت منصوب بر کاری شده
من سگ عباس، در دربار شاهنشاهی ام
با توکل بر خدا و با دعای مادرت
اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام
در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد
پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام
من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟!
در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام
✍#محمدجواد_شیرازی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_باخدا #رمضان
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه
از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه
یا که مرا مقابل این خوب ها بزن
یا که مرا ببخش نمایان تر از همه
از روی جهل، حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزان تر از همه
وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیران تر از همه
غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟!
آن را که بی بها شد و ویران تر از همه
من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه
خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
بر نوکران فاطمه آسان تر از همه
دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان
بر رحمت حسین فراوان تر از همه
بالای تل زینبیه آه می کشید
اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه
بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد
شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه
✍#محمدجواد_شیرازی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
ماه بندگی
پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم
تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم
بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند
آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم
غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه
هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم
کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است
هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!
با ولای مرتضی آقای این عالم شدم
بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم
دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف
یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم
تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین
جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم
دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من
زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم
یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد
بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم
دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود...
در سنین کودکی درد اسارت می کشم
چند جای استخوان های نحیفم له شده
هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم
چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی
من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم
#مناجات_ماه_رمضان
#محمدجواد_شیرازی
✍
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_باخدا #رمضان
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه
از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه
یا که مرا مقابل این خوب ها بزن
یا که مرا ببخش نمایان تر از همه
از روی جهل، حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزان تر از همه
وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیران تر از همه
غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟!
آن را که بی بها شد و ویران تر از همه
من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه
خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
بر نوکران فاطمه آسان تر از همه
دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان
بر رحمت حسین فراوان تر از همه
بالای تل زینبیه آه می کشید
اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه
بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد
شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
____________________________
✍
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
#محمدجواد_شیرازی
▶️
فقری که نخ نما شده اش آستین ماست
گویای عشق بی طمع و راستین ماست
ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم
دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست
از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم
از گرد تربتی است که روی جبین ماست
دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست
گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست
مانند حب احمد و زهرا و مرتضی
حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست
تنها نه نام او به روی دختران ماست
نام خدیجه نقش به روی نگین ماست
چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز
هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست
بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است
او اولین مرید رسولِ امین ماست
ما سائلان مادر زهرای اطهریم
بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست
کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران
لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست
بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را
فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست
مولای ما می آید و حق می شود عیان
درک ظهور حاجت قلب حزین ماست
⏹
✍
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 اشعار #شب_تاسوعا
_____________
#حضرت_عباس
چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است
بی ابالفضل،حرم بی کس و یاور شده است
آن علمدار رشیدی که غم از دل می برد
حال با قامت یک طفل برابر شده است
گر عبایی به حرم هست بیاور زینب
او پراکنده تر از قامت اکبر شده است
قسمتی از بدن درهم او را چیدم
تازه سقای حرم،چون علی اصغر شده است
زینبم بهر اسیری دگر آماده شوید
بین دشمن سخن از غارت معجر شده است
جان زهرا مکن اصرار چه دیدم،اما
با تو سر بسته بگویم که چه با سر شده است
بگمانم که سرش بر سر نی جا نشود
از تماشای سرش،خون دل مادر شده است
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
____________________
اشعار #شب_تاسوعا
_____________________
#حضرت_عباس
شرمنده ام نشد که بمانم کنارِ تو
تسکین شوم برایِ دلِ بی قرارِ تو
اشکِ رقیه دیدم و گفتم که میشوم
مرهم به زخم های دلِ غُصِّه دارِ تو
رفتم فُرات را به حضورت بیاورم
تیری به مَشک خورد و شدم شرمسارِ تو
این نیزه ها نذاشت که با خود بیاورم
آبی برایِ کودکِ چَشم انتظارِ تو
تا پایِ دشمنان نرود سمتِ خیمه ها
دست و سر و تمامِ تَنم شد حصارِ تو
با ذکر یا أخا تو به بالینم آمدی
با این حساب من شده ام از تبارِ تو
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
________________________
🏴 اشعار #شب_تاسوعا
_________
#حضرت_عباس
ای بزرگ خاندان آبها
آشنای مهربان آبها
در مقام شامخ سقاییات
بند میآید زبان آبها...
بر ضریح دست تو پیچیدهاند
التماس گیسوان آبها
میرسید از دور بر اهل حرم
جملۀ «سقّا بمان» آبها...
مشک و ختم فاتحه هرگز نبود
این تصوّر در گمان آبها
بعد لبهای تبسمریز تو
گریه افتاده به جان آبها
از وداع تو حکایت میکند
دست های پر تکان آب ها
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
________________
🏴 اشعار #شب_تاسوعا
___________
#حضرت_عباس
دریا کشید نعره، صدا زد: مرا بنوش
غیرت نهیب زد که به دریا بگو: خموش
وقتی که آب را به روی آب ریختی
آمد چو موج، در جگرِ بحر، خون به جوش
گفتی به آب، آب! چه بیغیرتی برو
بیآبرو به ریختن آبرو مکوش!
آوردَمت به نزد دهان تا بگویمت
بشنو که العطش رسد از خیمهها به گوش...
تو موج میزنی و علیاصغر از عطش
گاهی به هوش آید و گاهی رود ز هوش
از بس که «آب، آب» شنیدم ز تشنگان
دیگر نفس به سینۀ تنگم شده خروش
در آب پا نهادم و بر خود زدم نهیب
گفتم بسوز از عطش و آب را ننوش
بالله بُوَد ز رشتۀ عمرم عزیزتر
این بند مشک را که گرفتم به روی دوش...
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
______________________
🏴 اشعار #شب_تاسوعا
_________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
قربان تو و محکمهء عذرپذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
ای حجت حق، درگذر از بندهء زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
خالی شده پیمانهء ما «أوْفِ لَنَا الْکَیْل»
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
هر لحظهء ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمهسیرت
هرجا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکهگیرت
«هرکس به کسی نازد وماهم به تو نازیم»
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
گفتیم بیا روضهء عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمهء ما خورد مسیرت
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
بیدست و پُر از تیر زبالای بلندی
افتاد زمین امبنین، ماه منیرت
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
____________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حرم نرفته بمیرم... خجالتش این است
«سلام می دهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را بضاعتش این است»
هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا
محبت و کرم یار سرعتش این است
به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین
تمام لذت فرهاد و خلوتش این است
رقیق شد دل آلوده از گناهم باز
کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است
به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه
که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است
عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد
که جذبه ی نظر یار، قدرتش این است
محبتش ز ازل با گلم شد آغشته
که ماجرای من و عشق قدمتش این است
خوشا میان عزا جان دهم، همه گویند:
غلام کویِ حسینیه قسمتش این است
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
_______________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7