#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_ولادت
فاطمه بود و كران تا بيكراني در بهشت
مي دميد از مقدمش هر روز جاني در بهشت
قبل از اينكه پا گذارد بر زمين باباي او
داشت از انوار زهرا آسماني در بهشت
ساره و آسيه و حوا و مريم دور او
داشت از اين دست زهرا خادماني در بهشت
پخش ميشد با صداي جبرئيل از ساق عرش
پنج نوبت در طواف او اذاني در بهشت
پس زمين گنجايش نور وجودش را نداشت
عكس آن بي نور او آمد خزاني در بهشت
حيف از آن هجده نفس كه او كشيده در زمين
سجده ميكرده ملك بر او زماني در بهشت
با كسي كه گفته شد هذا محب الفاطمه
دارد از لطف علي جا و مكاني در بهشت
پس خودش حب خودش را بين ما تقسيم كرد
خواست تا از ما بسازد دوستاني در بهشت...
#محسن_صرامی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
شب انتظار احمد به مبارکی سر آمد
دل تشنگان منوّر جَلَواتِ کوثر آمد
سر و جان فدای زهرا، همه خاکپای زهرا
به در سرای زهرا ملکوت چاکر آمد
بشری ز جنس حورا، ملکی به شکل زهرا
به خدا توان و یارا به دل پیمبر آمد
شده مکّه نور باران ز فروغ نور ایمان
پی خدمتش شتابان، مه و مهر و اختر آمد
به زمین ملک زد امشب علم خوشامد امشب
برکات ایزد امشب به رسول اطهر آمد
دگر آن عنید کافر به نبی نگوید ابتر
خبر ظهور کوثر ز خدای اکبر آمد
دل من بخوان ترانه به نوای عاشقانه
که به مهدی زمانه شب و روز مادر آمد
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
چنان که قصد میسازند از الفاظ ، معنا را
خدا از آفرینش قصد کرده ، خلقِ زهرا را
"ولولا فاطمه" یعنی که بی زهرا نمی دیدیم
نه احمد را ، نه حیدر را ، نه هرگز خلق دنیا را
بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده
عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را
صفاتش آینه دارِ صفات کبریا باشد
چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را
چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟!
خدایا! فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را
کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می آید
که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه ، دریا را
نشسته از الف تا یاء ، حیران چنین معنا
بلی ظرفیّتِ وصفش نمی باشد الفبا را
حماسه می تراود آنقدر از خطبه هایش که
به خطبه میکَند از جای کوهِ پای بر جا را
زهی عفّت ، زهی عصمت ، زهی بانوی نوری که
علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را
تنور خانه ی او گرم دارد جان عالم را
به رشک انداخته نورِ تنورش ، طور سینا را
قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست
نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را
بلی آن فاطمه که خلق عاجز مانده از درکش
که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را
بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش
رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را
بلی آن فاطمه که بهر کار خانه اش حتی
فرستاده خدایش "سوف یعطیک فترضی" را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
بهم زد حیله ها و مکرهای شومِ اعدا را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
شکست آخر سپاهِ بُت پرستِ لات و عُزّا را
بلی آن فاطمه که سیره اش تفسیر قرآن است
هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را
بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما
و از ما دستگیری می کند امروز و فردا را
مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت
خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را
نمیدانم که سیلی با رُخش...اصلا چه میگویم؟!
که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را
دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا
میان شعله ها تنها صدا زد نامِ بابا را
کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش :
به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته ی ما را
گره وا میکند از کار شیعه ، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را
#عاصی_خراسانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلام مولای ما ، مهدی جان
خدا کند به نبودنتان عادت نکنیم ...
خدا کند ندیدنتان ، همواره بزرگترین اندوهمان باشد...
خدا کند زندگی فریبمان ندهد ...
خدا کند دعا برای ظهورتان از اعماق جانمان باشد ...
خدا کند غیبت و غربتتان، جانمان را آتش بزند ...
خدا کند قلبمان خانه ی مهرتان باشد ...
خدا کند فرزندان خوبی برایتان باشیم ...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش
خورشید را نِشاند به روی مدار عرش
در "فاطمه" جمال خدا دیده می شود
آئینه ی نبی شده آئینهدار عرش
ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیل هاست
تسبیح نامِ "فاطمه جان" است،کار عرش
نه حضرت رسول..،نه حیدر..،برای تو
"لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش
با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا
از این طریق حفظ شود ساختار عرش
جانم به میوه ای که بُود بابِ میل تو
آن میوه ای که نام گرفته :"اَنارِ عرش"
گفتند:انبیای خدا هم پیاده اند...
آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش
ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست
کافی است چادر تو شود سایهسار عرش
بعد از هجومِ کوچه خدا حُکم کرده است
دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش
در گوشه ی بهشت،تنورِ تو روشن است
مشغول طبخ نان شده ای ،"خانهدارِ" عرش
شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست
شُکر خدا که نان تو در سفره های ماست
خندیدی و خدا همه را شادکام کرد
غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد
با تو گشود بابِ توسل به خویش را
در حقِّ خلق،لطف خودش را تمام کرد
قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود
نور تو این معامله را بی دوام کرد
زنده به گور کرد وجودِ تو ``جهل`` را
دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد
فهمیده ایم حدِّ مقام اَت قیامتی است...
وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد
با ``بَضعَهُ النَّبیِ`` خودش ختم مرسلین
در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد
هم مادر رسولی و هم دختر رسول...
باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟!
روح الامین به لفظِ ``علیکِ`` تو دلخوش است
هرگاه رو به خانه ی امن ات سلام کرد
وللهِ یک شبه همه ی آن یهود را
این چادر تو بود،مسلمانمرام کرد
از قصه ات حکایتِ ایمان درست شد
با گردوخاک چادرت انسان درست شد
روح تو خلق شد،قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت
دستت بلند شد،مَلَکی رَبَّنا نوشت
"پرده نشین آل نبی"..،لوحِ کردِگار
قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت
تنها سه آیه سهم تو از قِصّه ی خداست
امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت
معراج ،ابتدای رسیدن به فیضِ توست
این را رَسول ، سَردرِ غارِ حرا نوشت
عیسی اگر که کور شفا داده..،با یَقین
بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت
ذُرّیه ی تو را که خدا "پادشاه" خواند
ذرّیه ی مرا همه از دَم "گدا" نوشت
حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب می کند...
باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت
ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد
ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد
دروازه ی بهشت غلامِ دَرِ علی است
افلاک تشنه ی نمِ چشمِ ترِ علی است
رازِ نهان خلقت این خاک "مرتضی" است
سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است
دستی بلندتر ز یدالله دیده ای؟!
بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است
در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم
فَتحُ الفتوحِ معرکه ی خیبرِ علی است
امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است
بانوی آب و آینه ها،سنگر علی است
با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست
جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است
عمری برای عُمر کمش گریه می کنیم...
هِجده بهار، نُه نَفَسَش ،همسر علی است
این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد!
این لاله ی کبود ، گُلِ پرپر علی است
در گُر گرفت..،میخ کج از شرم سرخ شد...
پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است
او باغ لاله کاشت..،بگو وای مادرم
او بار شیشه داشت..،بگو وای مادرم
#بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
فيضبيخاتمهيخالقِ سَرمد زهراست
آنکهباشدکرمشبیشتر از حَدزهراست
ای که محتاج توسّل به رسولاللهی
بهترینواسطه در نزد مُحمّد زهراست
آنکه نسبتبهجهانی شدنِمعرفتش
پدرش داشته تاكيدِ مُؤَکّد زهراست
نور سبزی که پذیرفت بیاید به زمین
تاکه ما را ز سـیاهی بِرَهانَد زهراست
آنكهبيواسطهي وحي از اسرار جهان
ميتوانست خبر داشته باشد زهراست
آنکهدر محضر ذاتِاحدیّت ز اَلَست
چونعلیو پدرشداشتهمَسند زهراست
..........
بهخدا؛فاطمهیک جلوهی بیتکرار است
فاطمه مهبط وحیاستو خداگفُتار است
سیزده نور خدا شاهد این عرض مَناند
چه کسی علّت پیدایش این انوار است
گِرد او چرخ زدند آل علی دایرهوار
تا بفهمیم که او مرکز این پرگار است
دلِ بیفاطمه با ریگ ته جو همسنگ
دل بافاطمه امّا شجری پُر بار است
فضّهاش دختر شاهاست ولی میداند
دور اگر لحظهای ازاو بشود بیچارهست
در خور همسری فاطمه در هردوجهان
حضرت حیدر کرّار بلا فرار است
..........
هرچه داريم همه از کرم فاطمه است
نعمت حُبّ علی از نِعَم فاطمه است
اینهمه گوهرِ بیرونزده از سطح زمین
بیگمان از برکات قدم فاطمه است
سخنی گفت که رنگ از رخ کُفّار پرید
خُطبهیمسجد؛تیغِ دودَمِ فاطمه است
مادرم خاصترین صحن جهان را دارد
در دل شاه ولایت حرم فاطمه است
آبرومند ترین بانوی ایرانیهاست
شهربانو که عروس عجم فاطمه است
گرچهما غرقِگناهیمولی باکی نیست
عَفو اگر روز جزا با قلم فاطمه است
..........
غیر از او هیچ کسی مادر بابا نشده
همدل و همسر و همرُتبهی مولا نشده
شعر دربارهی او کم ننوشتند امّا
مدح او قدر دوتاصفحه هم انشا نشده
رفتهبسیار به نزد پدر امّا یکبار
ننوشتند به پایش پدرش پا نشده
غیرِ انسیهیحورا که بهشتش هم بود
دستبوسِ احدی؛ سَیّدِ بَطحا نشده
وصف بانوی پیمبر بُوَد این یکمصراع
جُز خدیجه احدی مادر زهرا نشده
واضحاست اینکه بجز دُختر پیغمبرِ ما
هیچکس دُختر او زینب کبری نشده
........
در ره کعبهی مقصود بگو یازهرا
در دل آتش نمرود بگو یازهرا
تاکه روحالقُدُس آید به هواداری شعر
هاتفی آمد و فرمود بگو یازهرا
تا به دستت برسد سیب بهشتی چون من
خیز و با احمدِ محمود بگو یازهرا
هرکجا حرف حسین است بگو یاحیدر
هرکجا حرف حسن بود بگو یازهرا
هرکجا که گره کور به کارت افتاد
عوض هر کاری زود بگو یازهرا
وقت آتش زدن آندونفر بودی اگر
محضرِ مهدی موعود بگو یازهرا
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
به نام نور، به نام مطهّر زهرا
برای عرض ارادت به ساحت دریا
نشستهام بنویسم به نام مادر، تا
خدا مرا بنویسد به پای نام شما
اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی
خدا به امر خودش خواست مادرم باشی
شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد
خدا به نور خدا هدیهای منوّر داد
به اذن خالق یکتا، زمین، زمان، فریاد:
پیامبر! قدم فاطمه مبارک باد
قیام کرد زمین، نور منجلی آمد
دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد
خدا نوشت: بگویید مهربان بانو
خدا که صاحب باغ است، باغبان بانو
قیامت است تمنّای این و آن، بانو
همیشه منبع الطاف بیکران! بانو!
اگر نفس بدهی، دست هم نمیخواهم
برای مدح تو گفتن، قلم نمیخواهم
عطای دست تو تفسیر کرده انسان را
بخاطر تو خدا وعده داده باران را
دعای نور تو تبدار کرده سلمان را
به باد داده دگر دودمان شیطان را
دعای نور بخوان، ما هم اهل ایرانیم
بخوان که ما همه ذریههای سلمانیم
دعا بخوان، پر جبریل را منوّر کن
کمی ملائکه را با خودت برابر کن
برای نافله، سجاده را معطر کن
خدا برای پیمبر نوشت: باور کن،
نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است
خلاصه نه، همۀ دین نماز فاطمه است
تمام قافله را وقف مرتضی کردی
همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی
و در جوار خدا، جار را دعا کردی
چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی
هرآنچه را تو بخواهی، همان شود تقدیر
برای شیعۀ امروز هم قنوت بگیر
نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده
تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده
خدا وجود تو را منجی بشر کرده
علی کنار شما خستگی بِدَر کرده
غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت
طلوع لحظۀ خندیدن تو را کم داشت
در آتشی که تمامیِّ خانه میسوزد
به جان خلق بیفتد، زمانه میسوزد
در آتشی که نشان، بینشانه میسوزد
چرا قلم وسط شعلهها نمیسوزد؟
برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است
و آتش از سرِ جبران، به کام فاطمه است
#حمید_رمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
هزار شکر که داریم این سعادت را
خدا بگو که نگیرد ز ما محبت را
(توان واژه کجا و مدیح گفتن تو)
ببخش بر من و بر این خطوط لکنت را
برای مدح تو با عجز دست و پا زده ام
که شرح گویم آن بیکران فضیلت را
برای کامل مطلق زبان من قاصر
همان درست که گویم همین عبارت را
محبت تو و اطفال تو هویت ماست
خدا نگیرد از امثال ما ارادت را
حدیث کامل لولاک مثل خورشید است
شناختیم به این خط دلیل خلقت را
تورمت قدماهای تو زخیل نماز
به عابدان جهان یاد داد عبادت را
برای مدح تو کس مرد شعر گفتن نیست
(زنی چنین که تویی جز تو هیچکس زن نیست)
بتول راضیه صدیقه انسیه حورا
زکیه حانیه نوریه زهره و زهرا
نمی ز دفتر فضلت هزار اقیانوس
غریق تاول دستت هزار تا دریا
کدام چشم رسیده به ساحت خورشید
به محضر تو جهان سائلیست نابینا
چه گویم از ((قدرت)) ای تو دختر ((یاسین))
که ایستاده به پای تو بارها ((طه))
چنان بلند و رفیعی که طفل کوچک تو
به پای بوس تو شد شاه ظهر عاشورا
زمان ضعف رسول خدا پناهش چیست؟
به خانهی تو رسید و گرفت از تو کسا
تو حجت الحججی و همین سخن کافیست
که در صفت به تو گویم عمود آل عبا
چه گویم اینکه کسی در مقام زهرا نیست
(چه سود چون دل دانا و چشم بینا نیست)
تو امتحان شدی و ساده برگزیده شدی
برای ظلمت محض جهان سپیده شدی
تو از قدیم تو از ابتدا تو قبل از خلق
کدام گوش شنیده است آفریده شدی
تو مونس شب تنهایی خدا بودی
وحید بود تو هم بودی و وحیده شدی
جهان تلالو نام تو از زبان خداست
و در سکوت زمین بارها شنیده شدی
توان حمل تو بر شانهی رسولان نیست
به شکل سیب شبی از بهشت چیده شدی
به درک ذات تو عقل کدام خلق رسید
کسی ندید تورا هر زمان که دیده شدی
خدا سپرد تورا پس به پادشاه نجف
(تو آن دری که برون ناید از هزار صدف)
رضای توست چو شرط رضایت یزدان
به دست توست کلید خزانهی غفران
هر آن سخن که تورا وصف کرده است حدیث
فقط بخاطر کوثر کتاب شد قران
امام، آنکه مرید تو بود از آغاز
رسول، هرکه به زهرا بیاورد ایمان
بمیرد از غم روز سقیفهات عالم
فدای شوق غدیر تو فطر با قربان
غبار چادر صد وصلهی تو آسیه
یکی ز خیل غلامان خانهات سلمان
تو آفتابی و شب از وجود تو روشن
از آن ز دیدهی ما در شبی شدی پنهان
خدا گواست به از کیمیا کند پیدا
(نسیم اگر برباید غبار کوی تورا)
روایت است که آدم نگاه افکندت
نشستهای به سراپرده با خداوندت
دو گوشوارهی گوشت حسین بود و حسن
رسول تاج تو بود و علی گلوبندت
سوال کرد که این نور بی نظیر از چیست
چه بود پاسخ او؟ جلوه ای ز لبخندت
زمان گذشت و نیامد شبیه تو هرگز
ندید چرخ فلک هیچگاه مانندت
تویی همان زن در کشفیات یوحنا
نجات بخش بشر کودک برومندت
تویی همان که به هنگام دیدن تابوت
برای مرگ تورا دیده اند خرسندت
تویی که هم سخن مادر از رحم بودی
نه آنچنان که سخن گفت باتو فرزندت
که کشته ام من و با من طرب نخواهی دید
(در این مقام طرب بی تعب نخواهی دید)
نشسته است به چادر زهی به شان غبار
رسیده است به میل تو خوش به حال انار
خوشا به نان که به طبخ تو میرسد هر روز
دخیل بستهی دستاس توست گندمزار
جهان برابر تو سبحه ایست خاک آلود
که چرخ خورده به انگشت تو هزاران بار
شب زفاف مگر از چه چشم پوشیدی
که حق به عرش ندا داد بارک الستار
نماز و روزه و حج کی نشان ایمان است
که بندگان خدا را محبت تو عیار
برای مثل تویی سایبان حسین و حسن
به سایهی تو پناهنده حیدر کرار
زمان غسل تو اشک علی تورا میشست
چرا که غسل به خون تو کرد آن مسمار
(خیال حیرت آیینه میکند تحریر)
که طهر را چه نیازی به آب یا تطهیر
#زخم_حسینی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
انبیا خاک بوس تربت او
جان عالم فدای حضرت او
گره خورده ست این دوتا برهم
دست خالی ما سخاوت او
فاطمه خود نهایت خوبیست
لطف ها دیدم از کرامت او
مردم از لطف هاجر و مریم
بی نیاز اند در ولادت او
رو به او کور هم اگر باشد
کم نمیگردد از نجابت او
مادر شاه ، همسر معراج
دختر عرش به بههیبت او
مادر خانواده خورشید
از خدیجه رسد اصالت او
ای که دنبال مرقدش هستی
برو شهر نجف زیارت او
سر به زیریم در صف محشر
میرسد موعد قیامت او
خیل دلدادگان کمی آرام
به همه میرسد شفاعت او
#امیر_فرخنده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
ای شــأن نـــزول آیــه هـای کــوثـــر
از آسـیــه و هـاجـر و مــریــم بـرتـر
وقتی که خدا تو را به احـمد بخـشـیـد
فـرمـود به او: صَـلِّ لـِرَبّک وَالـنحَـر
#سیدمحسن_سادات
بــر آیــنــۀ جــمـــال داور صــلــوات
بـر آبــروی آل پــیــمــبــر صـلــوات
بر فـاطـمـه ای که شد به شأنش نازل
از سـوی خـدا سـوره کـوثـر صلوات
#محسن_حــافــظــی
این مـژدۀ جـانـبـخـش ز سـرمـد آمـد
مـیــلاد یـگــانـه بـنـت احــمــد آمــد
ای شیـعـه تو را دهـم بـشارت امشب
یـک دانــه گــل بــاغ مــحــمــد آمــد
#شــیــدا
امشب همه جا جـشـن مبـارکباد است
دلـهـا همه از مـقـدم زهـرا شـاد است
از بـهـر مـحـمـد و خـدیـجـه صلوات
روشن همه جا ز نور این اُولاد است
#سروعلی
این جشن وسرور سرمدی ما را بس
از فاطمه یک خوش آمدی ما را بس
لبـخـنـد به لـب مهدی زهــرا بـاشـد
عـطـری ز گـل مـحـمـدی مـا را بس
#سروعلی
تــو را هــر كــس نــدارد دل نــدارد
مــيــان ســيــنــه جــز بـاطـل نــدارد
دلــم را هــدیــه دادم بــر تــو مـــادر
نــوشـــتــم روي آن قـــابـــل نـــدارد
#سروعلی
ذات سـرمدی مـدح تو را می گـویـد
عـفـّت ز قـدم هـای تـو رَه می جـویـد
از سـیـنـۀ تـو عــطـر جـنـان می آیـد
وقـتـی کـه مـحــمــد تـو را می بـویـد
#سیدمحسن_سادات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
هزاران دور اگر سرگشته، این دارِ فنا گردد
کجا پیداشود ذاتی که چون خیرالنّسا گردد
به عالَم کو کسی مادر ،خدیجه ،باب ،چون احمد
حسینی باحسن فرزند و شوهرمرتضی گردد
چوزهرا مادری باید پسرهمچون حسین آرد
که از دهربلایِ کربلا ،قالوا بلی گردد
نه هردُختِ نبی ،مخدومهء اهلِ سما باشد
زنی مردانه باید ثالثِ آلِ عبا گردد
نه هرزن می تواند زوجهء شیرِ خدا باشد
هم او خوشنود بافقر وسخایِ مرتضی گردد
اگر حوّا بدانستی که چون او دختری دارد
چرا بگریستی گر صد، چوهابیلش فنا گردد
تورا چون درجوانی ،جای دربیت الحزن باشد
خوشا گلزار عالم سربه سرماتم سرا گردد
تورا گرزین زمانه بهره درد و محنت و غم شد
به عالم کاش شادی چون طلا و کیمیا گردد
کجا زیبد چو من ،مدحِ کسی گویم که درعالم
که حورش خادمه ،جبریل دربانِ سرا گردد
ولیکن هرقدر خورشید محبوب است درعالم
چو حِربا نیست شیئی ،محوِ آن نور وضیا گردد
ایا خاتونِ محشر چشم دارد "فانی "بیدل
که عفوت روز محشر شافعش از جرمها گردد
مرحوم #نصرالله_خان_اصلانی کَهاردی
#فانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام اما زمانم✋❤️
🍂ای آن که عزیزی و مرا جانی و جانان
صد یوسف مصری ز غمت،سر به بیابان...
🍂ای کاش بیایی و بگویند که آمد
بر مصرِ وجودِ منِ قحطی زده، باران...
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله
صبحتون مهدوی💚☀️
#تبری
صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد
اظهار غم شوق امامم به سر افتاد
آمد به زبان قصه پر غصه مهدی
وان راز که بر دل بنهفتم به در افتاد
از دشمن ایشان طمع خیر مدارید
کش روز ازل قرعه طینت به شر افتاد
بس تجربه کردم در این دیر مکافات
با آل نبی هر که در افتاد بر افتاد
اصحاب پیمبر همه را نیک مدان فیض
زان قوم بسی بود که از بد بتر افتاد
#فیض_کاشانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین
#تبری
ای جان ایمان ، اصل دین ، روح عبادت
حق تو را خوردند با غصب خلافت
هرکس که می گوید برائت بی برائت
آویزه ی گوشش کند ما تا قیامت
بغضی مقدس در درون سینه داریم
از دشمن زهرا و حیدر کینه داریم
#شایان_مصلح
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
می نهم سر به درگهی که دراو
آسمان فرش آستان باشد
می برم التجا به درگاهی
که مطاع پیمبران باشد
قرة العین مصطفی زهرا
که شفیع جهانیان باشد
در حمایت به خلق عرصهٔ حشر
مهربان تر ز مادران باشد
سایبان حریم منزلتش
آسمانی بر آسمان باشد
از چراغ وجود او دایم
روشن این تیره خاکدان باشد
در شفاعت به امت پدرش
بسکه دلسوز و مهربان باشد
سبزهٔ تربت مبارک او
سر به سر بوی مادران باشد
گرد نعلین زایر حرمش
نور چشم جهانیان باشد
فرق در عرش و کرسی قدرش
از زمین تا به آسمان باشد
پیکرم را ضعیف همچو کمان
پوستی گر بر استخوان باشد
تیر طعنم به جانب خصمش
تا بود جان به تن روان باشد
پدر نامدار توست آن کو
سبب خلقت جهان باشد
صاحب خانهٔ تو بعد رسول
بهترین جهانیان باشد
گرد راه دو نور دیدهٔ تو
قرة العین انس و جان باشد
دیگری در علو رتبهٔ جاه
چون تو حاشا که در جهان باشد
بر در مطبخ تو از انجم
آسمان ریزه چین خوان باشد
چون صدف در گلوی بدخواهت
قطرهٔ آب استخوان باشد
#جویای_تبریزی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
فيضبيخاتمهيخالقِ سَرمد زهراست
آنکهباشدکرمشبیشتر از حَدزهراست
ای که محتاج توسّل به رسولاللهی
بهترینواسطه در نزد مُحمّد زهراست
آنکه نسبتبهجهانی شدنِمعرفتش
پدرش داشته تاكيدِ مُؤَکّد زهراست
نور سبزی که پذیرفت بیاید به زمین
تاکه ما را ز سـیاهی بِرَهانَد زهراست
آنكهبيواسطهي وحي از اسرار جهان
ميتوانست خبر داشته باشد زهراست
آنکهدر محضر ذاتِاحدیّت ز اَلَست
چونعلیو پدرشداشتهمَسند زهراست
بهخدا؛فاطمهیک جلوهی بیتکرار است
فاطمه مهبط وحیاستو خداگفُتار است
سیزده نور خدا شاهد این عرض مَناند
چه کسی علّت پیدایش این انوار است
گِرد او چرخ زدند آل علی دایرهوار
تا بفهمیم که او مرکز این پرگار است
دلِ بیفاطمه با ریگ ته جو همسنگ
دل بافاطمه امّا شجری پُر بار است
فضّهاش دختر شاهاست ولی میداند
دور اگر لحظهای ازاو بشود بیچارهست
در خور همسری فاطمه در هردوجهان
حضرت حیدر کرّار بلا فرار است
هرچه داريم همه از کرم فاطمه است
نعمت حُبّ علی از نِعَم فاطمه است
اینهمه گوهرِ بیرونزده از سطح زمین
بیگمان از برکات قدم فاطمه است
سخنی گفت که رنگ از رخ کُفّار پرید
خُطبهیمسجد؛تیغِ دودَمِ فاطمه است
مادرم خاصترین صحن جهان را دارد
در دل شاه ولایت حرم فاطمه است
آبرومند ترین بانوی ایرانیهاست
شهربانو که عروس عجم فاطمه است
گرچهما غرقِگناهیمولی باکی نیست
عَفو اگر روز جزا با قلم فاطمه است
غیر از او هیچ کسی مادر بابا نشده
همدل و همسر و همرُتبهی مولا نشده
شعر دربارهی او کم ننوشتند امّا
مدح او قدر دوتاصفحه هم انشا نشده
رفتهبسیار به نزد پدر امّا یکبار
ننوشتند به پایش پدرش پا نشده
غیرِ انسیهیحورا که بهشتش هم بود
دستبوسِ احدی؛ سَیّدِ بَطحا نشده
وصف بانوی پیمبر بُوَد این یکمصراع
جُز خدیجه احدی مادر زهرا نشده
واضحاست اینکه بجز دُختر پیغمبرِ ما
هیچکس دُختر او زینب کبری نشده
در ره کعبهی مقصود بگو یازهرا
در دل آتش نمرود بگو یازهرا
تاکه روحالقُدُس آید به هواداری شعر
هاتفی آمد و فرمود بگو یازهرا
تا به دستت برسد سیب بهشتی چون من
خیز و با احمدِ محمود بگو یازهرا
هرکجا حرف حسین است بگو یاحیدر
هرکجا حرف حسن بود بگو یازهرا
هرکجا که گره کور به کارت افتاد
عوض هر کاری زود بگو یازهرا
وقت آتش زدن آندونفر بودی اگر
محضرِ مهدی موعود بگو یازهرا
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش
خورشید را نِشاند به روی مدار عرش
در "فاطمه" جمال خدا دیده می شود
آئینه ی نبی شده آئینهدار عرش
ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیل هاست
تسبیح نامِ "فاطمه جان" است،کار عرش
نه حضرت رسول..،نه حیدر..،برای تو
"لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش
با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا
از این طریق حفظ شود ساختار عرش
جانم به میوه ای که بُود بابِ میل تو
آن میوه ای که نام گرفته :"اَنارِ عرش"
گفتند:انبیای خدا هم پیاده اند...
آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش
ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست
کافی است چادر تو شود سایهسار عرش
بعد از هجومِ کوچه خدا حُکم کرده است
دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش
در گوشه ی بهشت،تنورِ تو روشن است
مشغول طبخ نان شده ای ،"خانهدارِ" عرش
شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست
شُکر خدا که نان تو در سفره های ماست
خندیدی و خدا همه را شادکام کرد
غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد
با تو گشود بابِ توسل به خویش را
در حقِّ خلق،لطف خودش را تمام کرد
قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود
نور تو این معامله را بی دوام کرد
زنده به گور کرد وجودِ تو ``جهل`` را
دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد
فهمیده ایم حدِّ مقام اَت قیامتی است...
وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد
با ``بَضعَهُ النَّبیِ`` خودش ختم مرسلین
در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد
هم مادر رسولی و هم دختر رسول...
باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟!
روح الامین به لفظِ ``علیکِ`` تو دلخوش است
هرگاه رو به خانه ی امن ات سلام کرد
وللهِ یک شبه همه ی آن یهود را
این چادر تو بود،مسلمانمرام کرد
از قصه ات حکایتِ ایمان درست شد
با گردوخاک چادرت انسان درست شد
روح تو خلق شد،قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت
دستت بلند شد،مَلَکی رَبَّنا نوشت
"پرده نشین آل نبی"..،لوحِ کردِگار
قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت
تنها سه آیه سهم تو از قِصّه ی خداست
امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت
معراج ،ابتدای رسیدن به فیضِ توست
این را رَسول ، سَردرِ غارِ حرا نوشت
عیسی اگر که کور شفا داده..،با یَقین
بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت
ذُرّیه ی تو را که خدا "پادشاه" خواند
ذرّیه ی مرا همه از دَم "گدا" نوشت
حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب می کند...
باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت
ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد
ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد
دروازه ی بهشت غلامِ دَرِ علی است
افلاک تشنه ی نمِ چشمِ ترِ علی است
رازِ نهان خلقت این خاک "مرتضی" است
سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است
دستی بلندتر ز یدالله دیده ای؟!
بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است
در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم
فَتحُ الفتوحِ معرکه ی خیبرِ علی است
امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است
بانوی آب و آینه ها،سنگر علی است
با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست
جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است
عمری برای عُمر کمش گریه می کنیم...
هِجده بهار، نُه نَفَسَش ،همسر علی است
این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد!
این لاله ی کبود ، گُلِ پرپر علی است
در گُر گرفت..،میخ کج از شرم سرخ شد...
پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است
او باغ لاله کاشت..،بگو وای مادرم
او بار شیشه داشت..،بگو وای مادرم
#بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
تو بالاتر از درکِ اِندیشههایی
تو پیش از همه با خُدا آشنایی
تو آغازی از جنس بی انتهایی
کهنورِ تو در لحظهی خودنمای
نشانداده بر خلق اهل کجایی!
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو ممدوحهی سورهی هلاَتایی
تو محبوبهی خاتم الانبیایی
تو حوریّهی سَیّد الاوصیایی
تو جانان شاه نجف مرتضایی
تو هم اُمّ و هم بنتِ خیرُالوَرایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو را در حقیقت خُدا میشناسد
تورا حضرت مُصطفی میشناسد
به وَجهِ اَتَم مُرتضی میشناسد
کهصدّیق ؛ صدّیقه را میشناسد
تو در چشم حیدر؛ نُمودِ خُدایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
تو مشکات نورِ خداوندگاری
تو بالای عرش خدا خانه داری
شنیدم که تو خواهر ذوالفقاری
تو اوج شکوهی تو اوج وقاری
تو در ارض فرمانروای سمایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کسی که بُوَد وحیِ مُنزَل کلامش
کسی که خدا میفرستد سلامش
همان که علی میکند حترامش
و در قاب قوسین باشد مُقامش
برای تو خواندهست خودرا فدایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
علیخَلقشد تا برایتو باشد
که آیینهدار خُدای تو باشد
که آقای دار الولای تو باشد
رضایعلیدر رضای تو باشد
تواز هرکسی او بگوید رضایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کسی نیست همرُتبهی والدینَت
کرامت گدای حسن نور عینت
شجاعت دخیل وجودِ حسینت
حیا خاکبوسِ تو و زینبینَت
تو تاج سر جمع اهلُ الکِسایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
وجود تو از بس اثردار باشد
ز نسل تو احمد پسردار باشد
علی از مقامت خبردار باشد
بهلُطف تو طُوبی ثمردار باشد
تو سر منشاء سِدرةُ المُنتهایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
فدای تو و خاندان کریمت
شده شامل خَلق لُطفِ عَمیمت
مُعطّر بُود هشت خُلد از شَمیمت
بهشتاستدرسایهسارِ حریمت
از این خانه بهتر ندیدیم جایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
بُوَد سورهی فجر مُهر گواهی
خدا بر تو میبَخشد آنچه بخواهی
اگر تو شفاعت کنی؛ هر گُناهی
--شود عفو در دادگاه الهی
همینکه کنی قصدِ قدرتنمایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
کریمه؛رشیده؛شهیده؛شریفه
حمیده؛علیمه؛صفیّه؛عفیفه
بهعشقتودشمنشدمباسقیفه
بسوزد در آتش تن آن خلیفه
که حقّ تورا خورده با حیایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
به آیات پُر نُورِ سَبعُ المَثانی
یقین دارم ای بانوی آسمانی
بهاینگُفتهکه؛هرنمازیبخوانی
در آن گرمِ لعن فلان و فلانی
برای تَبرّی تو معیار مایی
((تو اُمّالائمه تو خیرُالنّسایی))
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
فيضبيخاتمهيخالقِ سَرمد زهراست
آنکهباشدکرمشبیشتر از حَدزهراست
ای که محتاج توسّل به رسولاللهی
بهترینواسطه در نزد مُحمّد زهراست
آنکه نسبتبهجهانی شدنِمعرفتش
پدرش داشته تاكيدِ مُؤَکّد زهراست
نور سبزی که پذیرفت بیاید به زمین
تاکه ما را ز سـیاهی بِرَهانَد زهراست
آنكهبيواسطهي وحي از اسرار جهان
ميتوانست خبر داشته باشد زهراست
آنکهدر محضر ذاتِاحدیّت ز اَلَست
چونعلیو پدرشداشتهمَسند زهراست
..........
بهخدا؛فاطمهیک جلوهی بیتکرار است
فاطمه مهبط وحیاستو خداگفُتار است
سیزده نور خدا شاهد این عرض مَناند
چه کسی علّت پیدایش این انوار است
گِرد او چرخ زدند آل علی دایرهوار
تا بفهمیم که او مرکز این پرگار است
دلِ بیفاطمه با ریگ ته جو همسنگ
دل بافاطمه امّا شجری پُر بار است
فضّهاش دختر شاهاست ولی میداند
دور اگر لحظهای ازاو بشود بیچارهست
در خور همسری فاطمه در هردوجهان
حضرت حیدر کرّار بلا فرار است
..........
هرچه داريم همه از کرم فاطمه است
نعمت حُبّ علی از نِعَم فاطمه است
اینهمه گوهرِ بیرونزده از سطح زمین
بیگمان از برکات قدم فاطمه است
سخنی گفت که رنگ از رخ کُفّار پرید
خُطبهیمسجد؛تیغِ دودَمِ فاطمه است
مادرم خاصترین صحن جهان را دارد
در دل شاه ولایت حرم فاطمه است
آبرومند ترین بانوی ایرانیهاست
شهربانو که عروس عجم فاطمه است
گرچهما غرقِگناهیمولی باکی نیست
عَفو اگر روز جزا با قلم فاطمه است
..........
غیر از او هیچ کسی مادر بابا نشده
همدل و همسر و همرُتبهی مولا نشده
شعر دربارهی او کم ننوشتند امّا
مدح او قدر دوتاصفحه هم انشا نشده
رفتهبسیار به نزد پدر امّا یکبار
ننوشتند به پایش پدرش پا نشده
غیرِ انسیهیحورا که بهشتش هم بود
دستبوسِ احدی؛ سَیّدِ بَطحا نشده
وصف بانوی پیمبر بُوَد این یکمصراع
جُز خدیجه احدی مادر زهرا نشده
واضحاست اینکه بجز دُختر پیغمبرِ ما
هیچکس دُختر او زینب کبری نشده
........
در ره کعبهی مقصود بگو یازهرا
در دل آتش نمرود بگو یازهرا
تاکه روحالقُدُس آید به هواداری شعر
هاتفی آمد و فرمود بگو یازهرا
تا به دستت برسد سیب بهشتی چون من
خیز و با احمدِ محمود بگو یازهرا
هرکجا حرف حسین است بگو یاحیدر
هرکجا حرف حسن بود بگو یازهرا
هرکجا که گره کور به کارت افتاد
عوض هر کاری زود بگو یازهرا
وقت آتش زدن آندونفر بودی اگر
محضرِ مهدی موعود بگو یازهرا
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7