شقشقیه ۲۱
«تبیین کلی عقلی»
یکی از مباحثی که در فلسفه، منطق، اصول و برخی علوم دیگر به کرات مورد استفاده قرار میگیرد، بحث کلی طبیعی، کلی منطقی و کلی عقلی است.
در این مبحث بنا بر تبیین کلی عقلی است و انشاءالله در آینده به کلی طبیعی و منطقی پرداخته خواهد شد.
مرحوم علامه مظفر رحمه الله در کتاب شریف «المنطق» مبحثی را به تبیین این سه بحث اختصاص داده اند.
ایشان برای تبیین این سه قسم از کلی، از راه تبیین به وسیله مثال وارد شده و آنها را توضیح دادهاند و میفرمایند:
ما در مثال «الانسان کلیٌ» اگر انسانِ کلی را ملاحظه کنیم به آن کلی عقلی گوییم، و اگر «الانسان» را ملاحظه کنیم به آن کلی طبیعی و اگر «کلی» را ملاحظه کنیم به آن کلی منطقی میگوییم.
به نظر حقیر همان طور که بزرگان فرمودهاند، تبیین به وسیلهی مثال همانقدر که مقرِّب است، مبعِّد نیز است. لذا بهتر این است که اولاً ضابطه و مناط مسأله بیان شود و آنگاه مثال آن ذکر شود.
در توضیح کلی عقلی باید گفت که «کلی عقلی در مقابل حصة قرار میگیرد و عبارت است از جمع بین مقیَّد، قید و تقیُّد».
فرق حصه و کلی عقلی:
پس فرق حصه و کلی عقلی این است که در حصة، قيد، خارج از لحاظ است و فقط مقیَّد و تقیُّد مورد لحاظ قرار میگیرند اما در کلی عقلی هر سه امر مورد لحاظند.
در مثال «غلام زید»، اگر «زید، غلام و نسبت و رابطه و تقیُّد بین زید و غلام» هر سه با هم ملاحظه شوند، به آن کلی عقلی میگوییم.
در مثال «الانسان کلی» نیز ماجرا به همین شکل است و کلی عقلی در اینجا یعنی انسان و کلی و رابطه و نسبت بین انسان و کلی، همگی با هم ملاحظه شوند و با هم جمع شوند.
نتیجهی فرق بین حصة و کلی عقلی:
نتیجهی اساسی در فرق بین «حصة» و «کلی عقلی» این است که حصه در خارج موجود خواهد بود اما کلی عقلی چون جمع بین هر سه امر است هیچ گاه در خارج تحقق نخواهد داشت و موطن و ظرف آن فقط و فقط ذهن خواهد بود.
مرحوم آخوند خراسانی رحمه الله در تبیین چگونگی حقیقت حروف به همین فرق توجه داشتهاند و فرمودهاند که اگر حروف را به نحو مشهور ملاحظه کنیم، کلی عقلی خواهند شد و موطنی جز ذهن نخواهند داشت و پا به عالم واقع و خارج نخواهند گذاشت.
و حضرت علامه طباطبایی رحمة الله و رضوان الله تعالی علیه در فصل ششم از مرحله اول از کتاب شریف بدایة الحکمة هر دو بحث حصه و کلی عقلی و نیز فرق آنها و نتیجه فرق آنها را از زبان برخی حکما نقل کردهاند.
نکته مهم:
به طور مکرر و به وضوح در نزد برخی طلاب دیده میشود که بین فرق و نتیجهی فرق خلط و اشتباه صورت میگیرد که موجب عدم اتقان ذهنی ایشان خواهد شد.
در مورد فرق و نتیجه فرق در آینده بیشتر بحث خواهیم کرد ان شاءالله.
#منطق
#فلسفه
#اصول
#اصول_فقه
#حصة
#حصه
#حروف
#حقیقة_الحروف
#کلی_عقلی
#کلی_منطقی
#کلی_طبیعی
#فرق
#نتیجه_فرق
#بدایة_الحکمة
#المنطق
#کفایه
#کفایة_الاصول
#علامه_طباطبایی
#علامه_مظفر
#آخوند_خراسانی
#آخوند
#احمدی_شیرازی
@sheqsheqiat
هدایت شده از بسیجحوزهآیتاللهآخوند(ره)🇵🇸🇱🇧
🌷به مناسبت دهه فجر پایگاه بسیج امام علی(ع) حوزه علمیه آخوند(ره) برگزار می کند🌷
🌸🇮🇷 جلسه تبیین مبانی فقه حکومتی مقام معظم رهبری🌸🇮🇷
🔸 با حضور استاد ارجمند، حجت الاسلام و المسلمین احمدی شیرازی 🔸
🕘زمان : فردا سه شنبه، 18 بهمن 1401، ساعت 9:30
🌍مکان : سالن اجتماعات حوزه علمیه آخوند
#پایگاه_بسیج_امام_علی_حوزه_علمیه_آخوند
@Basiejtollab
هدایت شده از سازمان بسیج طلاب و روحانیون استان همدان
جلسه تبین مبانی فقه حکومتی رهبری (online-audio-converter.com).mp3
42.2M
🌷🌸صوت جلسه تبیین مبانی فقه حکومتی مقام معظم رهبری به لسان استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین احمدی شیرازی🌸🌷
🌱سه شنبه 18/بهمن/1401🌱
🇮🇷 #پایگاه_بسیج_امام_علی_حوزه_علمیه_آخوند 🇮🇷
@Basiejtollab
هدایت شده از اَهالی تربیت🌱
📌جلسه تفسیر قرآن کریم
❇️موضوع : جایگاه سختی و ابتلائات در #تربیت_انسان
🔻حجت الاسلام استاد احمدی شیرازی
❇️یکشنبه ها از نماز مغرب و عشاء
🔺مسجد مهدویه کمال آباد
.❀༻⃘⃕ ࿇﷽࿇༻⃘⃕ ❀.
جایی برای قوی شدن تربیتی ها🌱
🆔@ahali_tarbiiat
🇮🇷🌱
🌱🇮🇷🌱
🇮🇷🌱🇮🇷🌱
🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱
شقشقیه ۲۲
«اقسام واسطه»
اگر کسی با کتب فلسفی، منطقی، عرفانی، اصولی، فقهی و ... آشنا باشد و با این علوم انس داشته باشد، میداند که در این علوم از سه اصطلاح «واسطه در اثبات»، «واسطه در ثبوت» و «واسطه در عروض» به طور مکرر استفاده میشود.
«واسطه در ثبوت»
واسطه در ثبوت یعنی همان علت تکوینی. وقتی چیزی علت برای امری باشد به آن واسطه در ثبوت میگوییم.
مثلاً در دو عبارت «دست من سوخت» یا «الحدید ممتد»، آتش علت سوختن دست و منبسط شدن آهن است. پس به آن، واسطه در ثبوت گفته میشود.
«واسطه در اثبات»
واسطه در اثبات را به طور خلاصه میتوان به واسطه در شناخت و آگاهی تعریف کرد. اگر شیئی یک شیء دیگر را به ما معرفی کند و سبب شناخت آن بشود، به شیء اول، واسطه در اثبات میگوییم.
در مثال «حسن کیست؟ برادر حسین»، ما به واسطهی حسین که از قبل برای سوال کننده شناخته شده بوده است، حسن را معرفی کردیم. پس به حسین، واسطه در اثبات برای حسن گفته میشود.
در مطلب بعد واسطه در عروض را معرفی خواهیم کرد ان شاءالله.
#منطق
#فلسفه
#اصول
#اصول_فقه
#واسطه_در_ثبوت
#واسطه_در_اثبات
#واسطه_در-عروض
#احمدی_شیرازی
شقشقیات. احمدی شیرازی
شقشقیه ۴ فرق بین مجاز در کلمه و مجاز در اسناد : در «مجاز در کلمه» طبق قول مشهور(در مورد سایر اقوال
شقشقیه ۲۳
«اقسام واسطه»
گفته شد که ما سه نوع واسطه داریم، یکی واسطه در ثبوت و دیگری واسطه در اثبات و در نهایت واسطه در عروض.
واسطه در ثبوت و واسطه در اثبات را در مطلب قبل تبیین نمودیم، در این مطلب از واسطه در عروض بحث خواهیم کرد.
«واسطه در عروض»
واسطه در عروض را باید با دو نگاه مختلف بررسی کرد، یکی با نگاه فلسفی و دیگری با نگاه ادبی.
«نگاه ادبی به واسطه در عروض»
در ادبیات به این نوع از کلام، مجاز در اسناد نیز اطلاق میشود. در این بحث ادبی ما دو موضوع داریم که این دو موضوع دارای یک رابطه هستند و بنابرقولی واضع و جاعل آمده و در هر جایی که بین این دو موضوع رابطه خاصی برقرار بود، اجازه میدهد که محمول موضوع اول که واقعا مال همان است، به موضوع دوم داده شود، یعنی موضوع دوم بالعنایة و المجاز دارای این محمول شده است. به این رابطه بین دو موضوع در اصطلاح ادبیاتی، علاقه و علقه بین دو موضوع گفته میشود که در این تقریر، علاقه را واضع معین میکند.
البته تقریر دیگری هم در مورد رابطه این دو موضوع وجود دارد که اتفاقا تقریر اصح هم همان است و در این تقریر گفته میشود که اگر طبع و ذوق سلیم اجازه داد که محمول یک موضوع را به موضوع دیگری بدهیم، این مجاز صحیح خواهد بود و نوع علاقه و تعداد آن دیگر به دست واضع و جاعل نخواهد بود و اصلا قراردادی نمیباشد، بلکه تابع ذوق سلیم است.
«نگاه فلسفی به واسطه در عروض»
در نگاه فلسفه، واسطه در عروض را باید همان دروغ نامید، و گفت که محمولی که مال یک موضوع نیست را به آن موضوع دادهایم.
مثلاً در «المیزابُ(ناودان) جری»، اگر با دقت عقلی و فلسفی نگاه کنیم میگوییم که جریان واقعا مال آب است و اصلا ناودان هیچ گونه جریانی ندارد.
البته مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله و رضوان الله تعالی علیه در بحث اعتباریات از کتاب شریف اصول فلسفه و روش رئالیسم در مورد این نوع از دروغ مباحث ظریفی دارند که در جای خود بیان خواهد شد ان شاءالله تعالی.
#فلسفه
#منطق
#اصول
#اصول_فقه
#ادبیات
#ادبیات_عرب
#واسطه_در_عروض
#علامه_طباطبایی
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
#احمدی_شیرازی
هدایت شده از شرح اصول الفقه علامه مظفر ره
«جلسه اول»
مرحوم علامه مظفر رحمه الله کتاب اصول الفقه را برای مبتدیان در علم اصول نوشته اند و سپس بیان کرده اند که این کتاب حلقه وصل بین دو کتاب #معالم_الاصول و #کفایه میباشد.
ایشان میفرمایند که در کتاب #اصول_الفقه سه نکته را رعایت کرده اند:
اولاً عبارات را به صورت سهل و آسان و بدون پیچیدگی و غموض بیان کردهاند.
ثانیاً عبارات را به صورت مختصر و کوتاه بیان کردهاند.
ثالثاً اینکه آراء جدید در علم اصول را که در عصر ما پدید آمده اند را هم در این کتاب متذکر شدهاند. که عمده نظرات این مرحله عبارتند از نظرات #شیخ_انصاری و #آخوند_خراسانی و #محقق_نایینی و #محقق_اصفهانی.
لذا باید توجه داشت که این دو نکته اخیر کمی تدریس و تحقیق در این کتاب را سخت کردهاند و مدرس و محقق در این کتاب باید اشرافی بر نظرات أعلام و بزرگانی که ذکر شد داشته باشد تا بتواند حق مطلب را ادا کند و همچنین باید بتوان از عبارات کوتاه موجود در مطلب، مطلب صحیح را استخراج و تبیین کرد.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، مکتبی است که مرحوم علامه مظفر رحمه الله در آن مشغول به تدریس است و این کتاب را هم بر اساس آن نوشتهاند.
ایشان یکی از بارزترین مدرسین حوزه نجف و مکتب نجف در علم اصول میباشند. لذا ابتداءً باید کمی در مورد این مکتب و خصوصیاتش صحبت کرد و سپس وارد مباحث کتاب شد.
و للکلام تتمة سیأتی ان شاءالله
#اصول_الفقه
#جلسه_اول
#احمدی_شیرازی
@osul_mozaffar
شقشقیه ۲۴
«قیاس فقهی، اصولی و منطقی»
مراد از قیاس های «فقهی، اصولی و منطقی» چیست؟
چطور میتوان این سه را از هم تفکیک کرد و آنها را به درستی تشخیص داد؟
ثمره تشخیص این سه نوع چیست؟
#منطق
#فلسفه
#اصول_فقه
#اصول
#فقه
#قیاس
#قیاس_منطقی
#قیاس_اصولی
#قیاس_فقهی
#احمدی_شیرازی
هدایت شده از شرح اصول الفقه علامه مظفر ره
«جلسه دوم»
در جلسه قبل، از سختی تدریس و تحقیق کتاب #اصول_الفقه به خاطر خلاصه بودن عبارات و متفرع بودن بر نظرات #شیخ_انصاری، #آخوند، #محقق_نایینی و #محقق_اصفهانی سخن گفته شد، و البته بنابر نظر حقیر به خاطر همین دو دلیل، بنده این کتاب را از سختترین کتب تدریسی حال حاضر در حوزههای علمیه و دانشگاهها میدانم، گر چه عبارات آن دارای پیچیدگی و غموض نمیباشد.
همچنین گفته شد که مرحوم علامه مظفر رحمه الله یکی از نمادهای مکتب نجف در علم اصول فقه میباشند.
لذا باید در مورد این مکتب اصولی کمی بحث و گفتگو کرد. و علی الله الاتکال
مکتب اصولی نجف که علمایی همچون #آخوند_خراسانی و #محقق_نایینی و #علامه_مظفر و #محقق_خویی را میتوان از افراد شاخص آن معرفی کرد، دارای شاخصههایی است که البته برخی از این شاخصهها در میان برخی علمای قم هم رسوخ کرده است.
ما برای تدریس کتاب شریف #اصول_الفقه به دو شاخصهی مهم این مکتب اصولی اشاره خواهیم کرد:
۱. در این مکتب عموماً مباحث تداخل دو علم #اصول_فقه و #فلسفه به نحو چشمگیری وجود دارد و استدلالات و اصطلاحات فلسفی و منطقی متعددی در کتب صاحبان این مکتب و من جمله #علامه_مظفر وجود دارد. لذا برای یادگیری کتب اصولی این بزرگان باید با اصطلاحات و استدلالات فلسفی آشنا بود.
۲. شاخصهی دوم که به نحوی از شاخصهی اول به وجود آمده است، این است که علم اصول در نزد صاحبان این مکتب دارای یک نظم ریاضی خاص میباشد و هر مطلبی را باید در چارچوب این نظم ریاضی قرار داد تا بتوان آن را وارد علم اصول فقه کرد و اگر مطلبی از این چارچوب تخطی و تخلف کرد، از علم خارج خواهد شد.
شاخصهی دوم را در جلسه آینده که بحث از #تعریف_علم_اصول میباشد، به نحو مبسوطی به بحث خواهیم گذارد ان شاءالله تعالی.
#اصول_الفقه
#جلسه_دوم
#احمدی_شیرازی
@osul_mozaffar
هدایت شده از شرح اصول الفقه علامه مظفر ره
«جلسه سوم»
#علامه_مظفر رحمه الله در ابتدای علم اصول به تعریف این علم میپردازند.
نگاه ایشان به #تعریف علم اصول، به واسطهی آلی بودن این علم، تعریفی بر مبنای کارکرد و غرض این علم به نسبت علم فقه است، نه اینکه بخواهند به واسطهی #موضوع_علم_اصول و یا هر امری دیگر این علم را تعریف کنند.
علامه مظفر رحمه الله علم اصول را آلی میدانند و آن را ابزاری برای استخراج صحیح احکام در #علم_فقه میدانند، لذا در ابتدا باید نحوهی ارتباط این دو علم را از نظر این اصولی بزرگ تبیین کنیم.
علامه مظفر رحمه الله نوع استخراج و استنباط احکام در علم فقه را مبتنی بر یک قیاس میدانند که به آن #قیاس_فقهی گفته میشود. پس قیاس فقهی به قیاسی گفته میشود که صغری و کبرای آن، به ما یک نتیجهی فقهی و به اصطلاح یک حکم شرعی بدهد.
حال سوال این است که دخالت علم اصول در این قیاس فقهی به چه شکل میباشد؟
و للکلام تتمة سیأتی ان شاءالله تعالی
#اصول_الفقه
#جلسه_سوم
#احمدی_شیرازی
شقشقیات. احمدی شیرازی
شقشقیه ۲۴ «قیاس فقهی، اصولی و منطقی» مراد از قیاس های «فقهی، اصولی و منطقی» چیست؟ چطور م
شقشقیه ۲۵
«قیاس فقهی و اصولی»
در بیانات آقایان فقها و اصولیون، با عبارت قیاس فقهی و قیاس اصولی برخورد میکنیم که باید به نحو صحیحی آن را در ذهن داشته باشیم تا بتوانیم کلام ایشان را به درستی درک کنیم.
مراد از قیاس در هر دو عبارت آن یعنی قیاس فقهی و اصولی، همان قیاس در عبارات منطقیون یعنی صغری و کبری است که از انضمام آنها نتیجه به دست میآید.
تنها نکته ای که باعث میشود تا نام قیاس فقهی و اصولی بر آنها اطلاق شود دو مطلب است.
یک: موادی که در این قیاس ها ریخته میشود
دو: نتیجه ای که از این قیاس ها بدست میآید.
در قیاس فقهی:
صغری : از آیات و روایات و سایر ادله اربعه تشکیل شده است.
کبری : نتیجه ای است که از یک قیاس اصولی گرفته شده است.
نتیجهی قیاس فقهی: یک حکم شرعی است.
در قیاس اصولی: از موادی بهره میگیریم که -همان طور که ذکر شد- نتیجهاش بتواند کبرای قیاس فقهی قرار بگیرد.
برخی از آقایان اصولیون مثل علامه مظفر رحمه الله همین امر را به عنوان ضابطه برای اصولی دانستن یک مسأله قرار دادهاند. یعنی طبق نظر آنها مسألهای اصولی است که صغری و کبرای قیاس اصولی قرار بگیرد، و به عبارت دیگر، نتیجهی این قیاس، کبرای قیاس فقهی واقع شود.
حضرت علامه مظفر رحمه الله در ابتدای کتاب و نیز در ابتدای مقدمهی مقصد ثالث، مثالی را برای قیاس اصولی و قیاس فقهی ذکر میکنند که ما نیز این مثال را به تبع ایشان ذکر میکنیم.
قیاس اصولی:
صغری: صیغةُ إفعل، ظاهرةٌ فی الوجوب (که این صغری در مبحث ظواهر علم اصول مورد بحث قرار میگیرد)
کبری: کلُّ ظاهر حجةٌ (که این کبری در مباحث حجج و امارات از علم اصول اثبات میشود)
________________________
نتیجه: صیغة إفعل حجةٌ فی الوجوب
قیاس فقهی:
صغری: اقیموا الصلاة صیغةُ إفعل (که این صغری را از قرآن گرفته ایم)
کبری: کل صیغةِ إفعل حجةٌ فی الوجوب (که این کبری همان نتیجهی قیاس اصولی است)
________________________
نتیجه: اقیموا الصلاة حجةٌ فی الوجوب
ملاحظه میشود که نتیجه قیاس فقهی، یک حکم شرعی یعنی وجوب نماز است.
#فقه
#اصول
#قیاس_فقهی
#قیاس_اصولی
#اصول_الفقه
#علامه_مظفر
#احمدی_شیرازی
@sheqsheqiat
شقشقیه ۲۶
«کلی و جزئی»
سوال اول: آیا کلی و جزئی فقط یک معناست؟
یا اینکه کلی و جزئی به نحو اشتراک لفظی است؟
سوال دوم: الجزئی لایکون کاسبا و لا مکتسبا بر سر چه نوع جزئی است؟
#منطق
#فلسفه
#جزئی
#کلی
#احمدی_شیرازی
@sheqsheqiat