eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.6هزار دنبال‌کننده
512 عکس
138 ویدیو
80 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
غرق گل شد کربلا چون رهگذار زینب است یا که خونین مقتل یار و تبار زینب است قامت موزون اکبر، سرو ناز کربلاست چشمۀ این باغ، چشم اشک بار زینب است گلبن قاسم دهد بر این گلستان خرمی یادگار مجتبی، در روزگار زینب است لالۀ عطشان این گلشن، علی اصغر بُوَد شاهد این گفته، قلب داغدار زینب است در کنار علقمه، سروی مگر آتش گرفت یا سراپا غرقه در خون، جان نثار زینب است؟ این گلستانی که پامال سم اسبان شده جسم و جان احمد و، دار و ندار زینب است با چنین طوفان گلریزی، چه گل هایی شکفت کس نمی‌داند، خزان یا نوبهار زینب است تا بیاموزد رقیه، راه و رسم زینبی در تمام صحنه ها، او هم کنار زینب است گلشن آل خلیل از آتش بیداد سوخت عقل در حیرت ازین صبر و قرار زینب است از اسارت در ره آزادی او را ننگ نیست بلکه فرمان بردن از کفار، عار زینب است خطبه خوانَد چون علی، با آن حیای فاطمی یادبود مَشیِ پیغمبر، وقار زینب است نطق کردن در خیابان، بین آن غوغا گران با وجود حضرت سجاد، کار زینب است کوفه شد غرق سکوت آنگه که فرمود «اُسکُتوا» رشتۀ جان ها مگر در اختیار زینب است؟ یاد بود احتجاج و نطق زهرا تازه شد رنگ قرآن، در کلام زرنگار زینب است حفظ جان حضرت سجاد، از تیغ عدو جلوه ای از روح زهرا، شاهکار زینب است روز عاشورا که شد روشنگر جان بشر سایۀ غم های آن، از شام تار زینب است گشت ظالم عاقبت از تخت عزت سرنگون فتح مظلومان، ز یُمن اقتدار زینب است این علم های سیاه و، این همه افغان و آه پرچم فتح و، سرود افتخار زینب است وقف باغ کربلا کن چشمۀ اشکت (حسان) چون که این سان وقف کردن، یادگار زینب است ✍️حبیب الله چایچیان(حسان) باحذف یک بیت دیوان خلوتگاه راز، ص222-220
سوزنده آتشــی به دل و جان زینب است غوغایِ صبر،حاصل ِ ایمان زینب است سالار او حسین کـه بی یارگشته بود چشمش همه به غرّش طوفان زینب است دشتی زخون ِلاله عذاران جوانه زد باران ِآن زاشک فراوان زیـــنـب است ماهی که در سپــــــــهر نگاهش غروب کرد بر روی نیـــزه‌ها مه تـابـان زینـب است جان را کـــه "طاهر" از سـرمستــی نثار کرد از شستـــشوی کامل باران زیــــنب است ✍️مجیدطاهری
زینب بنِگر ! کار به دستان ِ شب افتاد چون ذبح عظیمت دگر از تاب و تب افتاد لب تشنه بُریدند سرش بر لب دریا سیراب زخون، اَلعَطَش ِ او ز لب افتاد ✍️مجیدطاهری
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «هرگاه سفره بگسترند، بگو: «بسم الله» و چون شروع به غذا كردى بگو: «بِسْمِ اللهِ عَلى اَوَّلِهِ وَآخِرِهِ» (كافى، ج 6، ص 292، ح 2.) هرگاه سفره را براى رسول خدا( صلی الله عليه و آله و آله) مى‌گستراندند چنين دعا مى‌كرد«سُبْحانَکَ اللّهُمَّ ما اَحْسَنَ ما تَبْتَلينا سُبْحانَکَ ما اَكْثَرَ ما تُعْطينا، سُبْحانَکَ ما اكْثَرَ ما تُعافينا. اَللّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَيْنا وَعَلى فُقَراءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمينَ وَالْمُسْلِماتِ»(كافى، ج 6، ص 293، ح 2.) «بار خدايا، تو منزّهى، چه نيك ما را مى‌آزمايى، منزّهى تو چه بسيار به ما عطا مى‌كنى، منزّهى توچه بسيار از ما درمى‌گذرى. بار خدايا، بر ما و بر نيازمندان از مؤمنين و مؤمنات ومسلمين ومسلمات وُسعت وگشايش ده». امام سجّاد (عليه السلام) پس از غذا خوردن چنين دعا مى‌كرد:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ». (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص358) «سپاس خدایی را که به ما غذا داد و سیراب نمود و به ما کمک کرد و پناه داد و نعمت ارزانی کرد و برترین حمدها از آن خدایی که [دیگران را] غذا می دهد و خود از غذا بی نیاز است». دعایی مشهور:الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، هَنیئاً لِلآکِلین وَ بَرَکَةً لِلباذِلین، زادَ الله النِّعَم، دَفَعَ اللهُ النِّقَم، اللهُمَّ تَقَبَّل هذا الإحسان مِن مُحسِنِها، بِحُرمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ بِحُرمَةِ سورةِ الفاتِحَةِ مَعَ الصَّلَوات. 👈دعای پایان سفره در یک نگاه: سُبْحانَکَ اللّهُمَّ ما اَحْسَنَ ما تَبْتَلينا سُبْحانَکَ ما اَكْثَرَ ما تُعْطينا، سُبْحانَکَ ما اكْثَرَ ما تُعافينا. اَللّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَيْنا وَعَلى فُقَراءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمينَ وَالْمُسْلِماتِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، هَنیئاً لِلآکِلین وَ بَرَکَةً لِلباذِلین، زادَ الله النِّعَم، دَفَعَ اللهُ النِّقَم، اللهُمَّ تَقَبَّل هذا الإحسان مِن مُحسِنِها، اللهمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ والمُؤمِنات، وَالمُسلمینَ والمُسلماتِ، لا سِیَمّا اَمواتَ صاحِبَ البَیتِ والطَّعام. الهی كه اين سفره معمور باد دمادم پـر از نعمـت و نـور بـاد گزنـد زمانـه و آفـات دهـر از اين سفره و صاحبش دور باد گوارا غذا بر همه حاضران دل و جانشان نیک مسرور باد بِحُرمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ بِحُرمَةِ سورةِ الفاتِحَةِ و الاخلاص، مَعَ الصَّلَوات. صوت دعای سفره👇
انتشارات طاماه، اولین انتشارات تخصصی کتابهای در کشور 📚برای آشنایی با کتابها و سفارش به این کانال مراجعه فرمایید: https://eitaa.com/joinchat/897778361Cbc2fb75cf3
در رثای امام موسی بن جعفر ( علیه‌السلام ) -------------- زندان نبریدش که نهان می شود آن گُل هم می شکند هم که خزان می شود آن گُل زنجیر مینداز به بال و پر این مرغ در کنج قفس سیر ز جان می شود آن گل از بس که جفا دیده ز گلچین ستمگر با هر نفسی اشک فشان می شود آن گل چون شاخه به گلزار ، به هنگام شکستن در شیون و در آه و فغان می شود آن گل کم کم ز غُل و سلسله در گوشه ی زندان چون سرو خزان گشته ، کمان می شود آن گل با زهر جفایی که عدو ریخت به کامش ای وای که بی تاب و توان می شود آن گل آزاد شد از کنج قفس در بگشایید بر تخته ی تابوت روان می شود آن گل «یاسر» ز همین گوشه ی زندان و سیه چال پُر نور ترین مهر جهان می شود آن گل ** محمود تاری «یاسر»
زمینه شهادت حضرت موسی بن جعفر ( ع ) حرمت آقا آرزوی ما شهر کاظمین. باب حاجتی، دفع بدعتی بهر عالمین ۲ ای خدا قسمت ما نما کاظمین. بعد آن توفیق طوف قبر حسین. یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر............. زنده دار شب، اشکبار شب، معدن کرم. سجده ات کثیر، عبد بی نظیر، عابد حرم ۲ شفیع محشر و امید نجاتی. حقا که رهبر و بر عالم حیاتی. یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر........ زهر دشمن و زجر آن تن و آتش ستم. لحظه ای نشد ابرویت از این همه غصه خم ۲ از ظلم و جور آن تیرگی سیاهی. بر لبت ذکر خلصنی یا الهی. یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر......... حلقه ها چه بادست و پا وپیکرتان نمود. صورتت کبود، شانه ات کبود،زانویت کبود ۲ ای خدا کی صبا خبری می آرد. معصومه می گرید، رضا خون می بارد. یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر .......... .
نوحه شهادت موسی بن جعفر (علیه السلام) طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد اشک چشمم ستاره ی شب من ذکر خلصنی یارب بر لب من سیدی سیدی موسی ابن جعفر دیدنی شد نماز شبم با دست بسته حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته شاهد غربتم اشک شبانه به ملاقاتم آمد تازیانه سیدی..... آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را من به جانم خریدم بلای شیعیان را ای خدا رنگ لاله بدنم شد جگرم پاره از زهر ستم شد سیدی....... شاعر:میثم مومنی نژاد
حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام) واحد سوره ی نور است در کنج زندان بسته در زنجیر شد دست قرآن باب الحوائج موسی ابن جعفر سجاده ی او از خاک نمناک در ظلمت محبوس شد ماه افلاک باب الحوائج.......... به ملاقاتش چه ظالمانه دشمن می آمد با تازیانه ............ نوحه خوان گشته زهرای اطهر زینت عرش است بر تخته ی در ............. یوسف زهرا افتاده در چاه حضرت رضا آجرک الله شاعر:میثم مومنی نژاد