تو صبح عالم افروزی و من شمع سحرگاهی
گریبان بازکن در صبح تا من جان بـر افشانم
#صائب_تبریزی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت❄️🫐
📜 @sheraneh_eitaa
خواهم که به خلوت کده ای
از همه دور
من باشم و
من باشم و
من باشم و
من....
#مهدی_اخوان_ثالث #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
از لحظهی دیدار و رخ یار هراس اند
از نغمهی آزادی و هشدار هراس اند
در این همه فریاد ز غوغای مسلمان
اینک دگر از حرکت زوار هراس اند
شاید که نبوده است،به اکنون،زمانش
حالا که شده وقت سرانجام هراس اند
اینک شده سربازِ رهِ مکتبِ مالک
فرماندهی نابودی جبّار، هراس اند
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
از برکت خون های فداکار هراس اند
هر کشتهی ما زنده کند غافله ای را
از مکتب و منهاجی سردار هراس اند
#حاج_قاسم #شهید_القدس
📜 @sheraneh_eitaa
مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام
خیرِ مقدم چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟
یا رب این قافله را لطفِ ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجرایِ من و معشوقِ مرا پایان نیست
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
گل ز حَد بُرد تَنَعُّم نفسی رخ بنما
سرو مینازد و خوش نیست خدا را بخرام
زلفِ دلدار چو زُنّار همیفرماید
برو ای شیخ که شد بر تنِ ما خرقه حرام
مرغِ روحم که همیزد ز سرِ سِدره صَفیر
عاقبت دانهٔ خالِ تو فِکَندَش در دام
چشمِ بیمارِ مرا خواب نه در خور باشد
من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ یَنام؟
تو تَرَحُّم نکنی بر منِ مُخلص گفتم
ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تِلکَ الایّام
حافظ ار میل به ابرویِ تو دارد شاید
جای در گوشهٔ محراب کنند اهلِ کلام
#شعر #حافظ #غزل
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت فردوسی برخیز
و کتاب جدیدت را بنویس
از قهرمانی جدید از شاهنامهای
که آخرش خوش است
از فرمانده شهیدی که برایش
آتشی در فرودگاه بغداد افروختند
و از میلیونها انسان که
از خاکستر آن برآمدند
ققنوس هایی که زنده شدند
#حاج_قاسم #شهید_القدس
📜 @sheraneh_eitaa
کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی از مشاهیر شعرا و عرفای قرن هفتم هجری است. وی در سال ۶۸۹ هجری قمری در کرمان متولد شد و در همانجا به تحصیل علوم و فنون متداول مشغول شد. سپس به سیر و سیاحت پرداخت، به زیارت کعبه رفت و بعدها نیز مدتی درتبریز و شیراز به سر برد. وی به غیر از دیوان قصاید و غزلیات، خمسهٔ نظامی گنجوی را نیز جواب داده است. او در سال ۷۵۳ هجری قمری در شهر شیراز دار فانی را وداع گفت و در بالای تنگ الله اکبر شیراز به خاک سپرده شد.
#معرفی_شاعر #خواجوی_کرمانی
📜 @sheraneh_eitaa
تا چه دیوند که خاتم ز سلیمان طلبند
یا چه گبرند که آزار مسلمان طلبند
خلق دیوانه و از محنت دیوان در بند
وین عجبتر که ز دیوان زر دیوان طلبند
آسیائی که فتادست و ندارد آبی
دخل آن جمله بچوب از بن دندان طلبند
هر کجا سوخته ئی بی سر و سامان یابند
وجه سیم سره زان بی سر و سامان طلبند
خون رُهبان که شود کشته ز رهبان خواهند
راه رهبان که بود مرده ز رُهبان طلبند
بستان از سر میدان سر مردان جویند
بخدنک از بن پیکان سر نیکان طلبند
همچو دو نان بدو نان صاحب بیسیمانند
وجه یک نان نه و ایشان بسنان نان طلبند
خوک شکلند و حدیث از خر عیسی رانند
دیو طبعند و همه ملک سلیمان طلبند
تا در آفاق زنند آتش بیداد به تیغ
آتش از چشمه ی خورشید درخشان طلبند
در چنین فصل که بی برگ بود شاخ درخت
از درختان چمن برگ زمستان طلبند
این زمان مایه ی دریاچه بود کاین جویند
پس از این حاصلی از کان چه بود کان طلبند
سکه ئی زان زر امروز که دیدست درست
کاین جماعت بچنین حیله و دستان طلبند
قیمت دل نشناسند و زهر قصابی
دل پر خون و جگر پاره ی بریان طلبند
هر دکانی که بیابند دو کان پندارند
وز هران خانه که بینند زر خان طلبند
همچو شیطان همه در غارت ایمان کوشند
لیک این مان بترست از همه کایمان طلبند
دیت خون نریمان ز کریمان خواهند
حاصل ملکت ساسان ز خراسان طلبند
آن سیاوش که قتلش بجوانی کردند
خونش از طایفه امروز ز پیران طلبند
تاختن بر سر بیژن ز پی زال برند
وانگه از زال زرسام نریمان طلبند
خبر یوسف گمگشته ز گرگان پرسند
صبر ایوب بلا دیده ز کرمان طلبند
تا کلاه از سر سلطان فلک بربایند
هر زمان راه برین بر شده ایوان طلبند
از پی آنک نتاج بره و بز گیرند
کاخ بهرام و ره خانه ی کیوان طلبند
دخل هر ماهه ی انجم ز طبایع خواهند
خرج هر روزه ی اجرام زارکان طلبند
شهر و ایشان بمثل چون خر و ویران و بغضب
هر یکی گنجی ازین منزل ویران طلبند
مردم گرسنه دلتنک شد از بی نان
گرده خور بزر از گنبد گردان طلبند
خواجگان روی بخواجو نتوانند نمود
مگر آن دم که ز لطفش در و مرجان طلبند
#خواجوی_کرمانی #شعر #قصیده
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |
❤قاسم فقط از آن ِ ایران نیست...
✌کلیپی از شعرخوانی حماسی علی مندیل، شاعر عراقی
✊ خون که خروشان می شود تنها خون است که آن را آرام میکند.
#حاج_قاسم
📜 @sheraneh_eitaa
کاشکی غم برود...( تأثیر گرفته از رمان بامداد خمار)
بامدادان خمار منی و من...پروین...
شدم از غصّه ی محبوبه ی تو...دل چرکین...
کاشکی غم برود... ارّه شود... گم بشود...
تو بمانی و من و قصّه ی خسروشیرین...
#زهرا_فروغی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
ای در سر زلف تو پریشانیها
واندر لب لعلت شکرافشانیها
گفتی ز فراق ما پشیمان گشتی
ای جان چه پشیمان که پشیمانیها
#مولانا #شعر #رباعی
📜 @sheraneh_eitaa
«...شب است.
اما در دلِ من شبِ دیگری است
و ستارههای آن از جنس دیگر.
در دل من سکنهیی هستند که با سکنهی این زمین قهر و آشتیها دارند.
در دل من گمشدهیی است که در این ساعتِ وحشتناک از آن یاد میکنم..»
#نیما_یوشیج #شعر
| شبتون منور به نور خدا🌙✨
📜 @sheraneh_eitaa