eitaa logo
شاعرانه
27.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
768 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرت ماست، محبان اباعبدالله ریزه خواریم، سر خوان اباعبدالله یاعلی گفتم و دیدم که علی گفت؛ حسین پدرش رفته به قربان اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ شب محو انتظار تو بودم دمید صبح گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌱 📜 @sheraneh_eitaa
نقش جمال یار را تا که به دل کشیده‌ام یک‌سره مهر این و آن از دل خود بریده‌ام هر نظرم که بگذرد جلوهٔ رویش از نظر بار دگر نکوترش بینم از آنچه دیده‌ام عشق مجال کی دهد تا که بگویمی چسان تیر بلای عشق او بر دل و جان خریده‌ام سوزم و ریزم اشک غم، شمع‌صفت به‌پای دل در طلبش چه خارها بر دل خود خلیده‌ام چاک دل از فراق او می‌زنم و نمی‌زند بخیه به پاره‌های دل، کز غم او دریده‌ام این دل سنگم آب شد زآتش اشتیاق شه بس‌که به ناله روز و شب، کورهٔ دل دمیده‌ام شرح نمی‌توان دهم سوزش حال خود به‌جز ریزش اشک دیده و خون دل چکیده‌ام حیران تا کی از غمش، اشک به دامن آورد؟ چون دل داغ‌دار خود هیچ دلی ندیده‌ام 📜 @sheraneh_eitaa
بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم‌های نگران آینۀ تردیدند نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی‌وار باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند در پی دوست همه جای جهان را گشتند کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند تو بیایی، همۀ ثانیه‌ها، ساعت‌ها از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند 📜 @sheraneh_eitaa
گاه‌گاهی به نگاهی دل ما را دریاب جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب گاه‌گاهی به نگاهی دل ما را دریاب... دل ما را به شب هجر فروغی بفرست شبروِ وادی اندوه و بلا را دریاب... به وفاداری تو شهرۀ شهرم ای دوست ز وفا معتکف کوی وفا را دریاب کاروان رفت من از همسفران دورم دور منِ از قافلۀ شوق جدا را دریاب راه باریک و بسی پر خطر و تاریک است سببی ساز و درین مهلکه ما را دریاب... تا فغان دل غمدیدۀ ما را شنوی نازنینا سحری باد صبا را دریاب... سوی «پروانه» نظر کن که دعاگوی تو باد گنه‌آلودۀ خود را به مدارا دریاب 📜 @sheraneh_eitaa
چه خوش بی در عدم ویرانه‌ای بی مرا چون جغد در وی لانه‌ای بی ببینم آنکه جایی بی به عالم که آنجا نام آب و دانه‌ای بی 📜 @sheraneh_eitaa
محمدعلی صاعد اصفهانی ۱۰ دی ۱۳۰۴ در اصفهان چشم به جهان گشود. خواندن، نوشتن و قرائت قرآن را از ۵ سالگی نزد پدرش میرزا اسدالله آموخت. پدر که از علاقه فرزندش به شعر آگاه بود او را از کودکی به انجمن عشیق، نزد صغیر اصفهانی و میرزا عباس‌خان شیدا برد. صاعد، تخلص او بود که بعدها آن را به‌عنوان نام خانوادگی خود قرار داد. وی یکی از صائب‌شناسان است و مقالاتی در این زمینه تألیف کرده است. صاعد از سال ۱۳۵۴ ریاست انجمن «کمال» را بر عهده داشت و چندین سال نیز مدیر انجمن «صائب» بود. وی ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ از دنیا رفت و در قطعه هنرمندان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. از آثارش می‌توان به «سرود روح‌القدس»، «تجلی در منا» و «مجموعه مقالات سبک هندی» اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
بُرونِ در بنه این‌جا هوای دنیا را درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را بگیر ساغر پُر از میِ ولایت را گذار بر دگران خوان «منّ و سلوی» را به زیر سایۀ نخلی نشین که پرتو آن به زیر سایه گرفته‌ست نخل طوبا را... درآ به وادی ایمن که نخل طور این‌جاست بیار دیدۀ پاک و نگر تجلّا را بیا در آینۀ طلعتِ امام جواد ببین هرآینه انوار حق‌تعالی را بخواه هر چه که خواهی مراد خود ز جواد بخواه حاجت و بشنو ندای بُشری را شفیع ساز به درگاه حق، امام نُهُم جواد، نوگُلِ باغ علیِ موسی را «تقی» که دوخته خیاط لم‌یزل از لطف به قد سرو رسایش لباس تقوا را... به غیر نخلِ امامت به بوستانِ وجود نیاورد بَرِ آرامش و تسلّا را... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کز اسب شیهه خیزد در بین یونجه‌‌زاران شعرخوانی طنز فرید فردوسی بگذار تا بخندم مانند پولداران کز اسب شیهه خیزد در بین یونجه زاران هر کاو خیار چنبر روزی چشیده باشد داند چه سخت باشد کار خیار کاران شهریه را که دیده است، برق از سرش پریده است یارانه ته کشیده است، یاری کنید یاران چندین که برشمردم، خوب است که نمردم از خرج‌ها نگفتم الا یک از هزاران 📜 @sheraneh_eitaa
سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی! سلام آبروی سجده‌های طولانی.. بیا که ما همه چشم از گناه می‌پوشیم چرا تو این همه از خلق رو بپوشانی؟ چقدر بر سر بازارها قدم زده‌ای که یک معامله سر گیرد از مسلمانی چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را و یادی از تو نکردیم در فراوانی قرار بود بسازیم خانۀ دل را چه شد که ساخته شد خانه‌های اعیانی؟ چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست چه ندبه‌ها که نشد موجب پشیمانی اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال و ما چقدر گرفتیم بی‌تو مهمانی.. چقدر در پی ما گشته‌ای چراغ به دست میان همهمۀ کوچۀ چراغانی نه روضه‌های محرم تو را تسلا داد نه شاد کرد تو را جشن‌های شعبانی خودت بیا بنشین و بخوان و اشک بریز خودت خطیب، خودت مستمع، خودت بانی بخوان که روضه از آن حنجره شنیدنی است به لهجۀ عربی، با زبان قرآنی.. بگو چگونه به هنگام آب نوشیدن همیشه می‌رسی از تشنگی به حیرانی فدای سرخی چشم سیاه تو که هنوز درون گودی مقتل نماز می‌خوانی.. 📜 @sheraneh_eitaa
مسکنم ساکن صحرای فنا می‌داند همه کس حال من بی‌سر و پا می‌داند پاکبازم همه کس طور مرا می‌داند عاشقی همچو مَنَت نیست خدا می‌داند چارهٔ من کن و مگذار که بیچاره شوم سر خود گیرم و از کوی تو آواره شوم از سر کوی تو با دیدهٔ تر خواهم رفت چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت تا نظر می‌کنی از پیش نظر خواهم رفت گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت نیست بازآمدنم باز اگر خواهم رفت از جفای تو من زار چو رفتم ، رفتم لطف کن لطف که این بار چو رفتم ، رفتم چند در کوی تو با خاک برابر باشم؟ چند پا مال جفای تو ستمگر باشم؟ 📜 @sheraneh_eitaa
الله تویی وز دلم آگاه تویی درمانده منم دلیل هر راه تویی گر مورچه‌ای دم زند اندر تک چاه آگه ز دم مورچه در چاه تویی 📜 @sheraneh_eitaa
الهی! ما در دنیا معصیت می کردیم، دوست تو مُحمد (ص) غمگین شود و دشمن تو ابلیس، شاد. ای ز دردت، خستگان را بوی درمان آمده یاد تو مر عاشقان را راحتِ جان آمده صد هزاران عاشقِ سر گشته بینم بر امید در بیابان غمت ، الله گویان آمده سینه ها بینم ز سوز هجر تو بریان شده دیده ها بینم ز درد عشق، گریان آمده پیر انصار از شراب شوق خورده جرعه ای همچو مجنون گرد عالم مست حیران آمده 📜 @sheraneh_eitaa
تـــوصبح عالم افروزے ومن شمع سحرڪَاهی ڪَريبان باز ڪن در صبح تا من جان برافشانم |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
دلی کز عشق جانان دردمند است همو داند که قدرِ عشق چند است دلا گر عاشقی از عشق بگذر که تا مشغول عشقی، عشق ، بند است وگر در عشق از عشقت خبر نیست تو را این عشق عشقی سودمند است هر آن مستی که بشناسد سر از پای ازو دعوی مستی ناپسند است ز شاخ عشق برخوردار گردی اگر عشق از بن و بیخت بکند است سرافرازی مجوی و پست شو پست که تاج پاک‌بازان تخته بند است چو تو در غایت پستی فتادی ز پستی در گذر ، کارت بلند است بخند ای زاهد خشک ارنه ای سنگ چه وقت گریه و چه جای پند است نگارا روز، روزِ ماست امروز که در کف باده و در کام قند است می و معشوق و وصل جاودان هست کنون تدبیر ما لختی سپند است یقین می‌دان که اینجا مذهب عشق ورای مذهب هفتاد و اند است مرا نزدیک او بر خاک بنشان که میل من به مشتی مستمند است مرا با عاشقان مست بنشان چه جای زاهدان پر گزند است بیا گو یک نَفَس در حلقهٔ ما کسی کز عشق در حلقش کمند است حریفی نیست ای عطار امروز وگر هست از وجود خود نژند است... 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
عرض ارادت و تشکر؛ در این راستا و مسئولیتی که به بنده محول شده است، چند پیشنهاد کاری با دوستان شاعر و فرهیخته دارم: قطعا علاقمندان و شاعران‌، در عرصه‌ی چاپ و انتشار کارهای فخيم و ستوده با مشکلاتی مواجه می‌شوند و شاید به دلیل هزینه‌کرد و سختی راه ورود به این مسیر را دور از ذهن بدانند. ♦️انتشارات بین‌المللی حوزه مشق این مسیر را برای شما آسان کرده و خواستار جمع‌آوری چندین مجلّد از اشعار شاعران‌ است. به همین دلیل به شاعرانی که تمایل به چاپ اشعارشان دارند دستِ همکاری می‌دهیم و منتظر استقبال عزیزان هستیم. ♦️ اولین قدمی که با مشورت دکتر فردین بر‌می‌داریم، چاپ و انتشار شعر با موضوع شهدای خدمت خواهد بود، پس منتظر شعر شما با همین موضوع هستیم. ♦️ همچنین قلم به دستان و نویسندگان داستان کوتاه، دل‌نوشته و یادداشت هم می‌توانند با همین موضوع و انتشار آثار خود همکار ما باشند. ♦️برای این منظور گروهی در ایتا متشکل از شاعران‌ و نویسندگان تدارک خواهیم دید و منتظر استقبال دوستان هستیم. 🔹برای همکاری به دایرکت من مراجعه بفرمایید. پ‌ن: تشکر ویژه دارم از جناب دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات بین‌المللی حوزه مشق به خاطر این همکاری ستودنی @fardinahmadi.ir 🖊مهتا صانعی، دبیر شعر آیینی و ملی انتشارات بین‌المللی حوزه مشق. @shaeranehowzavi
ره را به خیال رفتن البته بد است دنبال محال رفتن البته بد است با دشمن خود ستیزه کردن نه نکوست با خرس جوال رفتن البته بد است 📜 @sheraneh_eitaa
پس چه هستی ای فلک، گر دور باطل نیستی چیستی ای عمر، گر زهر هلاهل نیستی زهر نوشاندن هم ای تقدیر بی آداب نیست من به قسمت راضی‌ام اما تو عادل نیستی در وفاداری ندیدم هیچ کس را مثل تو ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی گریه کن بر حال خویش ای موج از دریا ملول لحظه‌ای دیگر تو در آغوش ساحل نیستی هر که با من بود روزی دل برید از من، تو نیز دل به رفتن می‌سپاری، گرچه مایل نیستی گفت: روزی باز می‌گردم، فراموشم مکن گفتمش: در بی‌وفایی نیز کامل نیستی 📜 @sheraneh_eitaa
در چشمهای او هزاران درخت قهوه بود که بی‌خوابی مرا تعبیر می‌نمود باران بود که می‌بارید و او بود که سخن می‌گفت و من بود که می‌شنود او می‌گفت: باید قلب‌های خود را عشق بیاموزیم و من می‌گفت: عشق غولی است که در شیشه نمی‌گنجد باران بود که بند آمده بود و در بود که بازمانده بود و او بود که رفته بود. 📜 @sheraneh_eitaa
افسرالملوک عاملی زاده شده به سال ۱۳۰۹هجری قمری در مشهد فرزند میرزا اسماعیل خان مستوفی شیرازی ملقب به اعتصام الممالک از رجال سیاسی بود که در هنگام تولد افسرالملوک کارگزار خراسان بود. وی از کودکی شعر می‌سرود و در جوانی با میرزا حبیب الله خان عاملی از نوادگان شیخ بهاء الدین عاملی وصلت کرد. اثر مهم افسرالملوک کوروش نامه است که سرودن آن در پنجاه سالگی آغاز نمود اما کسالت مزاج اجازه پایان کتاب را به ایشان نداد. از این رو این کتاب که از «تاریخ مختصر ایران باستان» تألیف مشیرالدوله پیرنیا به عنوان منبع استفاده کرده است، دورهٔ زمانی حکومت سلاطین ماد تا بر تخت نشستن خشایارشا را در برمی‌گیرد. مثنوی کوروش نامه با فضایی حماسی سروده شده و در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی به همت فرزند شاعر دکتر حشمت الله عاملی و توسط انتشارات کتابخانه ابن سینا به چاپ رسیده است. 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از اکران مردمی عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حاج مهدی رسولی: از هیئات و حسینیه‌ها و مردم می‌خوام پای کار این فیلم بیان ... کمکی است برای آینده که ما از این تولیدات خیلی خیلی زیاد داشته باشیم که (بهش) احتیاج داریم 🔸 ثبت‌نام اکران فیلم سینمایی شور عاشقی، روایتی از کاروان اسرای کربلا از کوفه تا شام، در هیئات، مساجد و... : 🌐 ekranmardomi.ir/movie/love-passion ☎️ 02142795050 🎬 سینما انقلاب می‌خواهد🔻 eitaa.com/joinchat/1112277110C952842dfba
دَیِوکَس، نخستین شَهِ ماد بود وز او سر به سر، کشور آباد بود بسی بود آن شاه با عدل و داد کریم و جوانمرد و نیکو نهاد گزیدند او را به شاهنشهی نشاندند وی را به گاهِ مِهی چو بر گاه شد شاهِ با عدل و داد کلاهِ بزرگی به سر بر نهاد بفرمود تا شارسان ساختند یکی شهر زیبا بیاراستند در آن شارسان هفت دژ شد پدید چنان شهر تا آن زمان کس ندید یکی بر یکی برتری داشتی که بر آسمان سر برافراشتی چو رنگین کمان، هفت دژ شد عیان که از هفت اورنگ بودی نشان ز سبز و سفید و ز سرخ و ز زرد بنفش و سیه‌رنگ و هم لاژورد چو جنت یکی شهر آمد پدید چنو در جهان کس ندید و شنید ببخشید شه، نعمتِ بیکران هنر پروران را کران تا کران سپس جشن شاهانه آراستند به شادی فزوده ز غم کاستند بر او هکمتانه نهادند نام فشاندند دست و گرفتند جام ز غوغای طبل و ز آوای کوس بلرزید نُه گنبدِ آبنوس بدین گونه شه، کشور آباد کرد یکی شهر، هر گوشه بنیاد کرد چنین‌اند شاهانِ نیکو سرشت که سازند دنیا چو باغ بهشت 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعر زیبای مازندرانی در وصف جانبازان و شهدای والامقام ... 🌹یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 📜 @sheraneh_eitaa
أشكوكِ أم أشكو إليكِ صبابَتي أنتِ الدواءُ ومنك كان الداءُ از تو شکایت برم یا که از دلدادگی‌ام برایت شکوه کنم که تو خود درمان و دردم نیز از تو بوده است دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 📜 @sheraneh_eitaa
نگران من نباش! مشغول فراموش کردنت هستم دارم به دوست نداشتنت فکر می کنم به اینکه چند روزی اگر با چشمهایم کاری نداشته باشی شاید بتوانم خودم را قطره قطره از تو خالی بکنم . دلواپس من نباش! آنقدر بزرگ شده ام که بی آنکه در ازدحام آدم ها دستم را بگیری ، گم نشوم آنقدر قد کشیده ام که بتوانم زمین را زیر پا بگذارم و سهمم را از آسمان بردارم . مرا به خودم بسپار! دلم را می تکانم از غبار خاطره ها باز می کنم گره ی کور بغض ها را دوباره از این کلاف سر در گم یک ” منِ ” تازه می بافم نگران من نباش ! 📜 @sheraneh_eitaa
تو ماه را بیشتر از همه دوست می‌داشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من می‌آورد می‌خواهم فراموش‌ات کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجره‌ها پاک نمی‌شود! 📜 @sheraneh_eitaa
الهی! نه نیستم ، نه هستم نه بُریدم نه پیوستم ! لطیفه ای بودم از آن مستم ، اکنون زیر سنگ است دستم... 📜 @sheraneh_eitaa
دلا چه دیده فرو بسته ای سپیده دمید سری بر آر که خوش عالمی ست عالم صبح |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
سهم ما از عشق جز هجران نبود در دلِ غمگین ما مهمان نبود درد تا پایان عمر همراه ماست چون برای درد ما درمان نبود 📜 @sheraneh_eitaa
نه مهر من طلبی نه سر وفا داری چو دوستدار توأم دشمنم چرا داری به دست مهر تو جانم اسیر شد، شاید به بند هجر دلم چند مبتلا داری به غمزه خون دلم ریختی روا باشد به بوسه وجه چنان چند خونبها داری مرا ندیده کنی چون گذر کنی بر من تو را نگویم و دانم که سر کجا داری منم که از دل و جان دوست تر تو را دارم توئی که از همگان خوارتر مرا داری مرا نشاید گر در وفا ندارم پای تو را مباح بود گر سر جفا داری ولیک صعب تغابن بود که با چو منی وفا نداری و با یار ناسزا داری میان نیک و بد و کفر و دین و درد و ستم ز حکم قاطع خود خط استوا داری برون جهد ز خم چرخ مرکبت گه سیر گر از عنانش یک لحظه دست وا داری زهی خجسته کمیتی که زیر ران ملک سیاحت قدر و سرعت قضا داری اگر رهات کند شه زمین ساکن را به باد سیر چو بر آب آسیا داری ز کهربا ببرد خاصیت به قوت تو اگر تو کاهی در جنب کهربا داری اجل ز لقمه لطف تو ممتلی ماند گرش ز شربت شمشیر ناشتا داری خدای ملک جهان بر تو ختم خواهد کرد که در کمال هنر حد منتها داری بسی سوار ز شمشیر خود فنا کردی بسی دلیر به زندان خود نوا داری مخالف از تو کجا جان برد که روز مصاف ظفر به پیش رخ و فتح بر قفا داری به فتح ها و ظفرها که کرده در دین فرشتگان سما را بر آن گوا داری کنون سزاست که این نصرت مبارک را طراز جمله ظفرها و فتح ها داری سعادت تو چنان باد کز خدای جهان هزار فتح به سالی چنین عطا داری رسید عید، به عادت طرب کن و می خور که ملک بی خلل و عمر بی فنا داری منم عطای تو را بنده و یقین دانم که در ستایش خویشم سخن روا داری چه احتشام بود بیش ازین که در ساعت به چشم لطف نظر بر من گدا داری خدایا با ظفر و فتح و قهر خصم تو را بقا دهاد دو چندان که تو هوا داری به طول و عرض چنان باد ملک تو که درو چو مصر و شام دو صد شهر و روستا داری به حد غرب سر مرز اندلس گیری به سوی شرق خط ملک تا ختا داری قرار و قاعده ملک چون ترازو راست برای عالی لا زال عالیا داری 📜 @sheraneh_eitaa