ghari.gif
8.4K
نظامالدین محمود بن امیر احمد قاری یزدی معروف به «نظام قاری» شاعر سدهٔ نهم هجری است که دیوانی به نام «دیوان البسه» به تقلید از دیوان اطعمهٔ بسحق اطعمهٔ شیرازی ساخته است و در آن به پوشاک مردم زمانهٔ خویش پرداخته است.
از وی ذکری در تذکرهها نیامده و از زندگانی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. مطابق تحقیقی که ادوارد براون کرده است و با توجه به دورهٔ حیات شاعرانی که اشعارشان مورد استقبال و تقلید نظام قاری واقع شده است میتوان استنباط کرد که وی در حوالی سال ۸۶۶ قمری زنده بوده است. تاریخ وفات وی در فرهنگ معین ۹۹۳ قمری ذکر شده که به نظر محمد مشیری غلط چاپی است و احتمال داده که در اصل ۸۹۳ قمری بوده باشد.
دیوان البسهٔ وی اول بار در سال ۱۳۰۴ هجری قمری به همت میرزا حبیب اصفهانی -که پیشتر دیوان بسحق اطعمه را چاپ کرده بود- در استانبول چاپ شد و بعد از آن در سال ۱۳۵۹ شمسی به همت محمد مشیری با افست از آن چاپ و رتوش و غلطگیری به چاپ مجدد رسید.
#معرفی_شاعر #نظام_قاری
📜 @sheraneh_eitaa
نیر کرمانی فرموده:
سرو بالای تو سر تا پا خوش است
راستی آن قامت زیبا خوش است
در جواب او گوید:
قد صوف سبز سرتا پا خوش است
وان بزکتان ببریک لاخوش است
هر که میگیرد دلارامی ببر
نوعروس خلعت زیبا خوش است
چون حباب آب واختر برسما
موج صوف و نقش آن کمخا خوش است
نیزه قندس سمور تیغ دار
بهر حرب لشکر سرما خوش است
در شتاب سیر برچرخ قماش
صورت ماکو هلال آسا خوش است
قاری اوصاف سراپا میکنی
لاجرم شعر تو سر تا پا خوش است
#شعر #نظام_قاری
📜 @sheraneh_eitaa
📣 اطلاعیه | طریق_المهدی 🚩
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
طریقُالمهدی مسیری برای همدلی ایران و ایرانی برای نصر و حمایت از جبهه مقاومت
💠يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُم
🔻امام خامنه ای حفظهاللهتعالی
بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
📌در سراسر مسیر خادمین عزیز در مواکب آماده جمعآوری کمکهای نقدی شما مردم صالح و مومن، برای جنگزدگان فلسطین، لبنان و سوریه هستند.
🗓 سه شنبه:۲۰ آذر ۱۴۰۳
⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۵
🚏مکان: بلوار پیامبر اعظم شهر مقدس قم
( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران )
🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب، فضاسازی، سیستم صوت و ... تمام مسیر:👈
💳|
5892 1070 4515 1308روی شماره بزنید کپی میشود. 🇸🇾🇱🇧🇵🇸🇮🇷تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ #امام_زمان #فلسطین #سوریه #لبنان ✨طراح: برادر شاه رفعتی 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم @tariq_almahdi
📣 اطلاعیه | طریق_المهدی 🚩
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
طریقُالمهدی مسیری برای همدلی ایران و ایرانی برای نصر و حمایت از جبهه مقاومت
💠يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُم
🔻امام خامنه ای حفظهاللهتعالی
بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
📌در سراسر مسیر خادمین عزیز در مواکب آماده جمعآوری کمکهای نقدی شما مردم صالح و مومن، برای جنگزدگان فلسطین، لبنان و سوریه هستند.
🗓 سه شنبه:۲۰ آذر ۱۴۰۳
⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۵
🚏مکان: بلوار پیامبر اعظم شهر مقدس قم
( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران )
🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب، فضاسازی، سیستم صوت و ... تمام مسیر:👈
💳|
5892 1070 4515 1308روی شماره بزنید کپی میشود. 🇸🇾🇱🇧🇵🇸🇮🇷تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ #امام_زمان #فلسطین #سوریه #لبنان ✨طراح: برادر شاه رفعتی 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم @tariq_almahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | آقا اجازه! درد دندان کشت ما را!
در حسرت یک تکه ی نان کشت ما را!
گفتند برخی "عند رب.. یرزقون.." اند
این تکه از آیات قرآن کشت ما را!
با مرگ گاوان محل در هر طویله،
این ماومای گاو داران کشت ما را!
ما از نژاد برتر خورشید بودیم
سرمای سنگین زمستان کشت ما را!
گفتیم می آیی که در پایت بباریم
سیلاب وحشتناک باران کشت ما را!
این بار جای پاره-قرآن روی نیزه
پیراهن خونین عثمان کشت ما را!
در عصر خونین، عصر شب، عصر شبیخون؛
پیشانی جا مهر ایمان کشت ما را!
دیشب تراشیدم تمام صورتم را
این ریش های نامسلمان کشت ما را!
آقا بیا تا بی خیال نان بمانیم!
آه گدایان خیابان کشت ما را!
از خیر این یک تکه ی نان هم گذشتیم
آقا اجازه...
درد دندان کشت ما را!
شعر: #میثم_رنجبر
به گویندگی و اجرای: سیده صدیقه هاشمی
📜 @sheraneh_eitaa
خور از کُه چو بفراخت زرین کلاه
شب از سر بینداخت شعر سیاه
سپاه از لب رود برداشتند
چو یک نیمه زان بیشه بگذاشتند
غَوِ پیشرو خاست اندر زمان
که آمد به ره چار ببر دمان
سپهبد همی راند بر پیل راست
چو دیدارشد اسپو خفتان بخواست
به شبرنگ شولک درآورد پای
گرایید با گرز گردی ز جای
بغرّید چون تندر اندر بهار
به کین روی بنهاد بر هر چهار
به پیش اندر آمد یکی تند ببر
جهانچوندرخشوخروشان چوابر
دو چشمش ز کین چشمه خون شده
ز دنبال گردش به هامون شده
سر چنگ چون سفت الماس تیز
چو سوزن همه موی پشت ازستیز
خمانیده دُم چون کمانی ز قیر
همه نوک دندان چو پیکان تیر
درافکنده بانگش به هامون مغاک
زکفکش چوقطران شده روی خاک
ز دندان همی ریخت آتش به جنگ
ز خارا همی کرد سوهان به چنگ
به یک پنجه ران تکاور ببرد
بزد بر زمین گردنش کرد خُرد
یکی گرز زد پهلوان بر سرش
که زیر زمین برد نیمی برش
به دیگر شد و زدش زخمی درشت
چنان کش ز سینه برون برد پشت
سوم ببر تیز اندر آمد به خشم
ز بس خشم چون لاله بگشاد چشم
به دستی گرفتش قفا یل فکن
به دستی کشیدش زبان از دهن
به زیر لگد پاک مغزش بریخت
چهارم دوان سوی بیشه گریخت
بینداخت گرز از پسش پهلوان
شکستش دو پای و بر پهلوان
ز مغز ددان چون برآورد دود
پیاده سوی بیشه بشتافت زود
دگر نیز بسیار جست و نیافت
چو بشنید مهراج زآنسو شتافت
ببد خیره زان دست و زان دستبرد
گرفت آفرین بر سپهدار گرد
کشیدند نزدیک دشمن سپاه
رسیدند هردو به یک روز راه
سپهبد بزد خیمه آمد فرود
ز هر سو طلایه برافکند زود
به نزد بهو نامهای کین گذار
بفرمود پرخشم و پر کار زار
#شعر #اسدی_توسی
📜 @sheraneh_eitaa
ای کرده گران غمت سبکباری من
خندان دو لبت ز گریه و زاری من
دیوانه شدم دریغ هشیاری من
ای خفته میازمای بیداری من
#شعر #ابوالفرج_رونی
📜 @sheraneh_eitaa
💬 توییت (شعر) یک شاعر عرب:
🔹ای جولانی، به جولان برو
آخرین منطقه سوریه را آزاد کن
شما میگفتید رژیم بشار، ایرانی است
و من میترسم که انقلابتان عبری باشد
#سوریه #جولان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چو رستم بدید آنک قارن چه کرد
چهگونه بود ساز ننگ و نبرد
به پیش پدر شد بپرسید از وی
که با من جهان پهلوانا بگوی
که افراسیاب آن بد اندیش مرد
کجا جای گیرد به روز نبرد
چه پوشد کجا برافرازد درفش
که پیداست تابان درفش بنفش
من امروز بند کمرگاه اوی
بگیرم کشانش بیارم بروی
بدو گفت زال ای پسر گوشدار
یک امروز با خویشتن هوشدار
که آن ترک در جنگ نر اژدهاست
در آهنگ و در کینه اَبر بلاست
درفشش سیاهست و خفتان سیاه
ز آهنش ساعد ز آهن کلاه
همه روی آهن گرفته به زر
نشانی سیه بسته بر خود بر
ازو خویشتن را نگهدار سخت
که مردی دلیرست و پیروز بخت
بدو گفت رستم که ای پهلوان
تو از من مدار ایچ رنجه روان
جهان آفریننده یار منست
دل و تیغ و بازو حصار منست
برانگیخت آن رخش رویینه سم
برآمد خروشیدن گاو دم
چو افراسیابش به هامون بدید
شگفتید ازان کودک نارسید
ز ترکان بپرسید کین اژدها
بدین گونه از بند گشته رها
کدامست کین را ندانم به نام
یکی گفت کاین پور دستان سام
نبینی که با گرز سام آمدست
جوانست و جویای نام آمدست
به پیش سپاه آمد افراسیاب
چو کشتی که موجش برآرد ز آب
چو رستم ورا دید بفشارد ران
بگردن برآورد گرز گران
چو تنگ اندر آورد با او زمین
فرو کرد گرز گران را به زین
به بند کمرش اندر آورد چنگ
جدا کردش از پشت زین پلنگ
همی خواست بردنش پیش قباد
دهد روز جنگ نخستینش داد
ز هنگ سپهدار و چنگ سوار
نیامد دوال کمر پایدار
گسست و به خاک اندر آمد سرش
سواران گرفتند گرد اندرش
سپهبد چو از چنگ رستم بجست
بخائید رستم همی پشت دست
چرا گفت نگرفتمش زیرکش
همی بر کمر ساختم بند خوش
چو آوای زنگ آمد از پشت پیل
خروشیدن کوس بر چند میل
یکی مژده بردند نزدیک شاه
که رستم بدرید قلب سپاه
چنان تا بر شاه ترکان رسید
درفش سپهدار شد ناپدید
گرفتش کمربند و بفگند خوار
خروشی ز ترکان برآمد بزار
ز جای اندر آمد چو آتش قباد
بجنبید لشگر چو دریا ز باد
برآمد خروشیدن دار و کوب
درخشیدن خنجر و زخم چوب
بران ترگ زرین و زرین سپر
غمی شد سر از چاک چاک تبر
تو گفتی که ابری برآمد ز کنج
ز شنگرف نیرنگ زد بر ترنج
ز گرد سواران در آن پهن دشت
زمین شش شد و آسمان گشت هشت
هزار و صد و شصت گرد دلیر
به یک زخم شد کشته چون نره شیر
برفتند ترکان ز پیش مغان
کشیدند لشگر سوی دامغان
وزانجا به جیحون نهادند روی
خلیده دل و با غم و گفتوگوی
شکسته سلیح و گسسته کمر
نه بوق و نه کوس و نه پای و نه سر
#شعر #فردوسی
📜 @sheraneh_eitaa
هجران و شبِ وصل و غمِ تلخِ جدایی
در عشقِ تو دیدیم و شنیدیم و چشیدیم
شبتون در پناه حق
#وحید_قزوینی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
لبخنـــد بـــزن غــــرق عســــل کن خود را
دیــــوانه ی دیـــــوان غــــــزل کن خود را
صبح است و هوا هوای عاشق شدن است
برخیــــــز و در آییــــنه بغـــــل کن خود را
|صبحتون بخیر و پر نشاط 🌸🍃
#شهراد_میدری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تا در دو جهان قضای معبود بود
تا خلق جهان و چرخ موجود بود
گر ملک بود بدست محمود بود
ور سعد بود بدست مسعود بود
#شعر #عنصری
📜 @sheraneh_eitaa
چشم تو که فتنهٔ جهان خیزد ازو
لعل تو که آب خضر میریزد ازو
کردند تن مرا چنان خوار که باد
میآید و گرد و خاک میبیزد ازو
#شعر #دقیقی
📜 @sheraneh_eitaa
کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز
دو سرو سهی را به یک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز
ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
ز یک دیگرانشان جدا کرد باز
ایا ورقه دوری تو از یار خویش
شدم بی تو کوتاه عمری دراز
مرا گفته بودی که آیم برت
شدی از برم باز نایی تو باز
قضا تا در مرگ تو باز کرد
به خود بر در غم نکردم فراز
به نزد تو خواهم همی آمدن
مرا هم بر جای خود جای ساز
#شعر #عیوقی
📜 @sheraneh_eitaa
عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسوا عاشق، اندر فن خود استاد نیست
ای دل از حال من و بلبل چه میپرسی برو
ما دو تن شوریده را کاری به جز فریاد نیست
به به از این مجلس ملی و آزادی فکر
من چه بنویسم قلم در دست کس آزاد نیست
رأی من اینست کاندید از برای انتخاب
اندرین دوره مناسبتر کس از شداد نیست
حرفهای تازه را فرعون هم ناگفته بود
بلکه از چنگیز هم تاریخ را در یاد نیست
ای خدا این مهر استبداد را ویران نما
گرچه در سرتاسرش یک گوشهای آباد نیست
گر که جمهوری است این اوضاع برگیر و به بند
هیچ آزادی طلب بر ضد استبداد نیست
قلب (عشقی) بین که چون سرتاسر ایرانزمین
از جفای گلرخان یک گوشهاش آباد نیست
#شعر #میرزاده_عشقی
📜 @sheraneh_eitaa
soofi.gif
8.5K
صوفی محمد هروی شاعری ناشناخته از قرن نهم هجری قمری است که به تقلید از بسحق اطعمه دیوان اطعمهای به طنز و در وصف غذاها ساخته است. تکنسخهٔ باقیمانده از اشعار وی که در سال ۸۷۸ قمری به دست یعقوب بن اسحاق اسماعیلی قهستانی نسخهبرداری شده با عنوان «دفتر اشعار صوفی» به همت ایرج افشار به چاپ رسیده است.
#معرفی_شاعر #محمد_هروی
📜 @sheraneh_eitaa
ماه من رنجیده شد یا رب گناه من چه بود
من ندانم در ره بخت سیاه من چه بود
گر نمی سوزد دلم در آتش سودای او
هر شبی سوی فلک این دود آه من چه بود
دعوی عشق تو کردم لا نسلم داشتی
این لب خشک و دو چشم تر گواه من چه بود
من نه خود گشتم اسیر عشق آن شوخ این زمان
ای مسلمانان نمی دانم به راه من چه بود
گر سر محبوبی من نیست آن خورشید را
در رخم خندیدن پنهان ماه من چه بود
خلق در کویش بسی بود و من بیچاره هم
گر نه مقصودم بد او هر دم نگاه من چه بود
خلق می پرسند صوفی از چه برگردید یار
چون کنم یاران، نمی دانم گناه من چه بود
#محمد_هروی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | نگاهِ تو گِره وا میکند از کارها، مولا...
🔸 کریمان خوب میدانند، آدابِ کرامت را / اگر مسکینِ تو، رسمِ گدایی را نمیداند ...
🔹 شعرخوانیِ زیبای مداح حرم مطهر رضوی در وصف امام مهربانیها، حضرت رضا علیهالسلام
📜 @sheraneh_eitaa
تا کی گویی که: اهل گیتی
در هستی و نیستی لئیمند؟
چون تو طمع از جهان بریدی
دانی که همه جهان کریمند
#شعر #رودکی
📜 @sheraneh_eitaa
وطن!
مرا به نخل آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم
این زمین و مزرعه ی من است
اینجا در گودالهای آن افتادهام،
و دستانم در آتش سوخته است
در اینجا شیر شتر
را در کودکی سر کشیدهام
وطن من روایت روزهای شاد و غمگین نیست
وطن در رویا نمیزید
و نه در مزرعهای در آغوش ماه،
و نه در قطرهای نورانی بر گل رز
وطن من غریبهای خشمگین است
در اضطراب قرنها
با ماشهای کشیده بر شقیقهاش
وطن من، کودکی است
که دستانش را با امید و شجاعت
به سوی شادی دراز میکند
او بادی است در زندان
و شاخههایی است
در نور و تاریکی،
پیرمردی است که
در این شاخساران جاودان
در ماتم زمین و پسرانش نشسته است
این سرزمین پوست و استخوان است
مرا در آن رها کنید
قلب من و درخت خرما با هم
از آن
به سوی سالهای سخت اوج میگیریم
مرا به خرما آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم. ..
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
یاد تو شب و روز قرین دل ماست
سودای دلت گوشهنشین دل ماست
از حلقهٔ بندگیت بیرون نرود
تا نقش حیات در نگین دل ماست
#شعر #ابوسعید_ابوالخیر
📜 @sheraneh_eitaa
در تیره شب هجر تو، جانم به لب آمد
وقت است که همچون مهِ تابان به درآیی
شبتون در پناه حق
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بگشای چشم و جهان زنده کن به ناز
با خنده ات صبح و غزل تازه می شود
|صبحتون بخیر و پر امید🌸🍃
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای عکس رخ جان دهد آیینه دل را
چون معجز عیسی!
طوطی شده حیران سخنهای تو جانا
با آن لب گویا!
تا با قد شمشاد گذشتی سوی گلشن
قمری به فغان شد
نرگس پی نظاره شود دیده سراپا
از بهر تماشا
از شرم جمال تو شده یوسف مصری
در زاویه چاه
سودای تو دارد به سر وامق و عذرا
تنها نه زلیخا!
پیراهن گل در چمن از شوق تو چاک است
از فرقت رویت
خون بسته دل غنچه ز لعل تو همانا
چون باده به مینا!
باد سحر از نکهت زلفت به گلستان
آورد نسیمی
سوسن به زبان طعنه زد آهوی خطا را
زان رفت به صحرا
خضر خط تو داده به ریحان ادب ناز
از قاعده بو
در کشور خوبی نبود لالهعذارا
چون تو شه والا!
تا لشکر حسن تو به تاراج ز هر سو
آورد شبیخون
چشم از پی جان بردن و رخ از پی یغما
در ملک دل ما!
طغرل به خیال سر زلف تو اسیر است
رستن نتواند
زنجیر بود هر سر مو پای جنون را
زان زلف مطرا
#شعر #طغرل_احراری
📜 @sheraneh_eitaa
از یار نیاز ندیده کسی
جز عشوه و ناز ندیده کسی
گویند بسوز و بساز ولی
این سوز و گداز ندیده کسی
یک ساعت جور ترا بر من
در عمر دراز ندیده کسی
باز آگه اینهمه دوری را
از محرم راز ندیده کسی
جز لطف و نوازش دلجوئی
از بنده نواز ندیده کسی
این شور و نوای عراقی را
در ملک حجاز ندیده کسی
جز از لب مفتقرت هرگز
این نغمه و ساز ندیده کسی
#شعر #غروی_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
🌹🌹🖤🖤🌹🌹🖤🖤🌹🌹🖤🖤
شهر مبهوت و خزان گشته همه سرگردان
رمقی نیست دگر در تن و جان یاران
عاقبت وعده ی دشمن به دلش کرد اثر
آنکه می خواست بگیرد ز عدویش جولان
عهد و پیمان بشکست ، نیست ز بشّار خبر
رفته از شهر برون ، خسته و زار و نالان
آه و افسوس که یکباره به دشمن دل داد
گشته جاری ز دو چشمانِ عزیزان باران
مدتی بود که بر حرف عدو دلخوش بود
باورش بود که بر وفقِ مرادش دوران
رفت و با رفتنِ او شهر دگر خالی شد
اشک و آهی که شده یارِ همه غمخواران
عاقبت گشت جدا رفت به راهی دیگر
آن که صد داغ زده بر دل و جانِ جانان
عمری از میهن خود کرده دفاعی محکم
آخر کار خطا کرد و وطن شد ویران
خطّ سازش به جهان عاقبتش این باشد
کشور و منطقه تسلیم همه جباران
#محمدصادق_ربانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فرقی نمانده در عمل خوب و زشت ما
یکسان شده است کعبه و دیر و کنشت ما
انجام خود ز خوی بد و نیک خود بیاب
در ما نهفته دوزخ ما و بهشت ما
گر برخلاف میل رود عمر چاره چیست
بوده است این ز روز ازل سرنوشت ما
حالی بود عمارت ما خاک و خشت غیر
تا خود عمارت که شود خاک و خشت ما
گوئی به هیچ روی تغیر پذیر نیست
دست طبیعت آنچه نهد در سرشت ما
گر سعی ماست حاصل ما روز رستخیز
نبود بغیر صاعقه در خورد کشت ما
کفر است ناامیدی و بیگانگی صغیر
باشد که ننگرند بکردار زشت ما
#شعر #صغیر_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
faghani.gif
7K
بابا فغانی شیرازی از آخرین شاعران سبک عراقی در سدهٔ نهم هجری بود که برخی او را از پیشگامان سبک هندی و به ویژه سبک وقوع در شعر فارسی میدانند. و در جوانی به هرات سفر کرد و به ملاقات جامی رسید. از طریق او با عرفان آشنا شد. پس از چندی به آذربایجان و سپس به خراسان و فسا رفت و در آخر در طوس ساکن شد. در سال آخر عمر از میگساری توبه کرد و در مشهد ساکن شد.
بابا فغانی در ۹۲۵ هجری قمری درگذشت. اواخر زندگی او مقارن با سلطنت شاه اسماعیل صفوی بود.
#معرفی_شاعر #بابافغانی
📜 @sheraneh_eitaa