سرمنشاء خیر و برکاتی زهرا
بـانـیِّ تــمــــام هَیَئاتی زهرا
با دست تو کربلای ما امضا شد
تو بـــرگ بــرات عتباتـی زهرا
#روح_الله_نوروزی #شعر #حضرت_فاطمه #روز_مادر
📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی قرارم از فراق یار یار من کجاست
مایه ی آرام جان بی قرار من کجاست
روزگاری شد که روز من سیاه است آن کزاو
تیره شد هم روز من هم روزگار من کجاست
بود از شمع رخ ماهی فروزان محفلم
آن چراغ محفل شبهای تار من کجاست
هر که غمگین است او را غمگساری هست و، من
مردم از بی غمگساری، غمگسار من کجاست
هر کجا رفتم ندیدم من ، نشان زان نازنین،
یارب امید دل امیدوار من کجاست
نیست در دستم عنان دل خدا را دوستان
آنکه برد از کف عنان اختیار من کجاست
شد گل عشقم ز غم پژمرده آن کزوی، رفیق
موسم دی گشت ایام بهار من کجاست
در کشوری که آن بت عاشق فریب است
هر سو هزار عاشق حسرت نصیب است
هر درد را طبیب کند چاره، چاره چیست
این درد را که بر دل من از طبیب هست
بر جان و دل نه جور حبیب است بس مرا
جور حبیب هست و جفای رقیب هست
در کوی تو غریبم و بی کس گهی بپرس
احوالم از سگان درت کان غریب هست؟
بازآ که تا تو رفته ای از دیده و دلم
نه طاقت [ و ] قرار و نه صبر [ و ] شکیب هست
مشمار سهل قطع بیابان عشق را
کش هر قدم هزار فراز و نشیب هست
باشد رفیق گر به تو آن بی وفا مرنج
با سرو گل نه فاخته و عندلیب هست
#شعر #رفیق_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
عشق میگردد دوا زخم دل غم پیشه را
مومیایی میشود آتش، شکست شیشه را
#شعر #واعظ_قزوینی
📜 @sheraneh_eitaa
جهان با خنده هایت صورت زیباتری دارد
بخند این خنده های «ماه»، کلی مشتری دارد
شبتون در پناه حق
#مهرداد_نصرتی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گل ِخورشید دمیده ست
و خیالت جاریست
دیدنت ناب ترین حادثه
در بیداریست
چشم بگشا
و جهان را چو خودت زیبا کن
خیر هر صبحِ منی ،
خواستنت اجباریست
|صبحتون بخیر و پر انرژی 🌸🍃
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای نقش بدیع شکل جان پرور تو
آئینه روی اختران مرمر تو
بخت و دولت سعادت و یمن و شرف
دربان شده اند روز و شب بر در تو
#شعر #کلیم_کاشانی
📜 @sheraneh_eitaa
طغرا، به تیغ نطق، جهان را گرفته ای
کم نیستی تو هم ز جهانگیر آفتاب
تیرافکنان رای تو صد ره فکنده اند
پشت کمان به ترکش پر تیر آفتاب
در کشوری که تیغ خیالت علم شود
روید غلاف شرم ز شمشیر آفتاب
با آنکه می شود ز ره پرتوافکنی
نظم تو دستمایه تسخیر آفتاب
در حیرتم که بهر چه بی قدر مانده است
بر صفحه وجود، چو تصویر آفتاب
#شعر #طغرای_مشهدی
📜 @sheraneh_eitaa
هرچند خرد جلوه دهد سامان را
از جهل نجات کی دهد نادان را؟
نتوان به نعیم خلد باز آوردن
از رغبتِ جو، طبیعت حیوان را
#شعر #قدسی_مشهدی
📜 @sheraneh_eitaa
عقل و هوش زلفت را دسترس نمی داند
کاروان این منزل پیش و پس نمی داند
صحبت تو را اغیار ملتمس نمی داند
قدر دولت وصلت بوالهوس نمی داند
فیض صحبت گل را خار و خس نمی داند
ای دل اسیران را برده یی به عیاری
سنبل تو پیچیده در کمند طراری
نکته تو را گویم گوش اگر به من داری
لذت گرفتاری معنی جگرخواری
غیر ما وفاداران هیچ کس نمی داند
در صف کمانداران ابروی تو ممتاز است
کاکلت کمندافگن غمزه ناوک انداز است
خال گوشه چشمت چشمه را سرافراز است
چشم خان و مان سوزت مست باده ناز است
سوی کس نمی بیند حال کس نمی داند
هر که دید زلفت را مشک چین نمی خواهد
پیش سبزه خطت یاسمین نمی خواهد
طالب تماشایت عقل و دین نمی خواهد
همدم تمنایت همنشین نمی خواهد
همنشین سودایت همنفس نمی داند
پای کوته ما را چاک دامن ارزانی
کام تنگدستان را خاک مسکن ارزانی
سیدا من و دل را گنج گلخن ارزانی
طایران بستان را سبز گلشن ارزانی
بینوا دل مؤمن جز قفس نمی داند
#شعر #سیدای_نسفی
📜 @sheraneh_eitaa
anvari.gif
حجم:
8.8K
اوحدالدین محمد ابن محمد ( یا ابن اسحاق) شاعر و دانشمند ایرانی قرن ششم هجری است. وی از بسیاری از معلومات متداول زمان خود از قبیل منطق ، موسیقی، ریاضی و نجوم بهره داشت. ابتدا مداح سلطان سنجر بود و پس از مرگ او و استیلای ترکان غز بر خراسان به ستایش امرا و سفرای بلاد مختلف مشغول شد، ولی در اواخر عمر زهد پیشه کرد و از ملازمت سلاطین کناره گرفت. در تاریخ وفات او بین مورخان اختلاف است ولی به احتمال قوی حدود سال ۵۸۳ هجری قمری در گذشته است.
#انوری #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای یار مرا غم تو یارست
عشق تو ز عالم اختیارست
با عشق تو غم همی گسارم
عشق تو غمست و غمگسارست
جان و جگرم بسوخت هجران
خود عادت دل نه زین شمارست
جان سوختن و جگر خلیدن
هجران ترا کمینه کارست
در هجر ز درد بیقرارم
کان درد هنوز برقرارست
ای راحت جان من فرج ده
زان درد که نامش انتظارست
در تاب شدی که گفتم از تو
جز درد مرا چه یادگارست
#انوری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای مجید آزارش
تعطیل کرده کارو بار خانه اش را
یک زن، که تنها میخورد صبحانه اش را
من دیر فهمیدم که شب ها می شکسته
با ظرف هایی بغض معصومانه اش را
📜 @sheraneh_eitaa