eitaa logo
شاعرانه
27.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
756 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
احمد نیک‌طلب مشهور به یاور همدانی در ۲ اردیبهشت ۱۳۱۳ متولد شد. وی شاعر، ترانه‌سرا،نویسنده، خوشنویس، گوینده رادیو و پژوهشگر اهل ایران بود. او در طول عمر خود از اعضای هیئت مدیره انجمن‌های مختلف ادبی از جمله انجمن ادبی ایران و دبیر انجمن ادبی حافظ بود. همچنین بعضی از اشعار او در رادیو خوانده شده‌است. او از معدود شاعران اهل همدان بود که به گویش همدانی شعر نیز سروده‌است. اشعار احمد نیک‌طلب را به سبک‌های هندی و عراقی می‌دانستند. قالب بیشتر سروده‌های او غزل و ترانه و قصیده است که اغلب با مضامین عاطفی و اجتماعی به طبع رسیده‌است.نام دیوان اشعار او سایه سار الوند است.او کارشناس رشتهٔ روابط عمومی و روزنامه‌نگاری از دانشکدهٔ علوم و ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران بود. نخستین مقاله او در مجله ارمغان به چاپ رسید. احمد نیک طلب پس از سال ها فعالیت در حوزه ادب و زبان فارسی سرانجام در ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ خورشیدی بر اثر بیماری چشم از جهان فروبست. 📜 @sheraneh_eitaa
به لطف و مهر تو ای مَه کنون که پابندم بیا و دست ز دامن مدار یک چندم شکست ناله ی من در گلو چو مرغ چمن بیا تو ای گل بی خار ، خوار مپسندم اگر ز هجر تو عمرم به سر رسید بیا که من هنوز به وصل تو آرزومندم یک امشب ای مَه دیر آشنا ، بتاب که من ز هر چه هست به غیر از تو دیده بر بندم قسم به خون شفق سر نپیچم از پیمان به صبح روی تو سوگند و سخت سوگندم به پای کس ز ره بندگی نسایم سر که من به کشور آزادگی خداوندم چو شعله سرکشی آموختم به مجمر عشق به رقص زآتش شوق تو همچو اسپندم به مردمی که گَرَم بگسلند بنداز بند مباد بگسلد از عشقِ خلق پیوندم مراست جا همه یاور به دامن البرز اگرچه اشک فتاده ز چشم الوندم 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی احمد بابایی در رثای شهید نصرالله 📜 @sheraneh_eitaa
عصر جمعه ها... روی دل صد آه ِ سنگین است عصر جمعه ها دل پر از آه است و غمگین است عصر جمعه ها سخت در گیر تاثّر ، خسته از یک انتظار آری آری حال ما این است عصر جمعه ها غصه آمد ، آه آمد ، او نیامد ، ای دریغ دل ولی دنبال تسکین است عصر جمعه ها عصر جمعه گرچه تلخ از غیبت دلدار شد یادش اما خوب و شیرین است عصر جمعه ها ای خدا تو وعده دادی آن ظهور ناب را قول تو مبنای تضمین است عصر جمعه ها خوشدل از قول تو و یادش امید ما به توست چشم ما روشن به آمین است عصر جمعه ها چشم در راهیم تا یک جمعه ی دیگر رسد کارمان تسلیم و تمکین است عصر جمعه ها 📜 @sheraneh_eitaa
پیوسته مرا فلک جگر خون دارد در سیر و سفر گفتن نتوان که طالعم چون دارد در خون جگر دانی که چه حاصلم شود آخر کار زینسان که مرا چون دانه در آسیای گردون دارد قسام قدر 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه‌ام را گم کرده‌ام این جریان هولناک، عطرهای تو در باران مرا آسوده نمی‌گذارند! پس باز آی در این فصل بی باران! اقرار می‌کنم تو را دوست داشتم... 📜 @sheraneh_eitaa
‍ امیدوارم از شب هجران که عاقبت شادم کند به دولت صبح وصال دوست شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ستاره‌ی سحری، ای طلوع بی‌هنگام... برای عرض ارادت، به نام عشق، سلام | صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عشق وقتی آغاز می‌شود که نور مانندِ مُرده‌ای نقابدار بر تنهایی ناگزیر می‌تابد. زیرا عشق به سادگی چنین است: شکلی از آغاز که پشتِ پایان‌ها سرسختانه پنهان شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم در جواب او گر چون برنج پیر و چو نان ناتوان شدم هر گه که بوی قلیه شنیدم جوان شدم پالوده داشتم هوس اکنون هزار شکر «بر منتهای همت خود کامران شدم .» اسرارها که در دل گیپا نهاده اند از یمن کله بود که واقف از آن شدم قصاب را ز شوق و تمنای قلیه باز گردن نهم برای...برآن شدم عیبم مکن که بی سر و سامان و سوکوار بی آفتاب طلعت جانبخش نان شدم از شوق زلبیای عسل باز بنگرید جاروب کش به خانه حلواگران شدم کاری به غیر لوت زدن نیست بابشان زان روی بنده معتقد صوفیان شدم 📜 @sheraneh_eitaa
بر خاک سر کوی تو ای عشق، پُرست تنها نه منم فتاده شوریده و مست چون من به سر کوی تو صد عاشق هست از پای بیفتاده و جان بر کف دست 📜 @sheraneh_eitaa
در آمدی ندارم جز دل بدست آوردن تو میخواهم ثروتمندترین گدای تو باشم 📜 @sheraneh_eitaa
سید علی لواسانی متولد سال 1369 در استان تهران است. وی کارشناسی فقه و حقوق خود را در دانشگاه شهید مطهری اخذ کرده است و با مدرک ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی، فارغ التحصیل شده است. لواسانی نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «صبح زود» توسط انتشارات شهرستان ادب چاپ کرده است. 📜 @sheraneh_eitaa
نرفته از یادم؛ آمد و نشست و گریست دلش شکست خدایا! دلش شکست و گریست همیشه مست که می‌شد، بلند می‌خندید چه شد که مست شد و ناگهان نشست و گریست؟ چه رفت بر دلش آیا، چه بر سرش آمد چه شد که خسته شد و باز چشم بست و گریست؟ چه چاره داشت؟ نمی‌دانم و نمی‌دانست همین! گذاشت فقط دست روی دست و گریست گریست؛ آینۀ هق‌هقِ کسی شده بود اگر غلط نکنم عاشقِ کسی شده بود... 📜 @sheraneh_eitaa
دست تو باز می کند، پنجره های بسته را هم تو سلام می کنی، رهگذران خسته را دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم آینه ی قدیمیِ غبار غم نشسته را پنجره بیقرار تو، کوچه در انتظار تو تا که کند نثار تو، لاله ی دسته دسته را شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام گوش به زنگ مانده ام، جمعه ی عهد بسته را این دل صاف کم کمک، شدست سطحی از ترک آه، شکسته تر مخواه، آینه ی شکسته را! 📜 @sheraneh_eitaa
ساقی می لعل قوت روح است مرا دیدار تو خورشید صبوح است مرا برخیز که در پای تو مردن نفسی بهتر ز هزار عمر نوح است مرا 📜 @sheraneh_eitaa
گنجینهٔ راز است و بر لب، مًهر خاموشی که پیش غیر نگشایم در گنجینهٔ خود را 📜 @sheraneh_eitaa
دل گردون خلل کند چو مه تو نهان شود چو رسد تیر غمزه‌ات همه قدها کمان شود چو تو دلداریی کنی دو جهان جمله دل شود دل ما چون جهان شود همه دل‌ها جهان شود فتد آتش در این فلک که بنالد از آن ملک چو غم و دود عاشقان به سوی آسمان شود نبود رشک عشق تو بجهد خون عاشقان چو شفق بر سر افق همه گردون نشان شود چه زمان باشد آن زمان که بلرزد ز تو زمین چه عجب باشد آن مکان چو مکان لامکان شود ز خیال نگار من چو بخندد بهار من رخ او گلفشان شود نظرم گلستان شود بفشان گل که گلشنی همه را چشم روشنی به کرم گر نظر کنی چه شود چه زیان شود خوشم ار سر بداده‌ام چو درختان به باد من که به باغ جمال تو نظرم باغبان شود چه عجب گر ز مستیت خرف و سرگران شوم چو درختی که میوه‌اش بپزد سرگران شود چو بنفشه دوتا شدم چو سمن بی‌وفا شدم که دل لاله‌ها سیه ز غم ارغوان شود رخ یارم چو گلستان رخ زارم چو زعفران رخ او چون چنین بود رخ عاشق چنان شود همه نرگس شود رزان ز پی دید گلستان گل تو بهر بوسه‌اش همه شکل دهان شود به وصال بهار او چو بخندد دل چمن ز غم هجر جوی‌ها چو سرشکم روان شود چو پرست از محبتش دل آن عالم خل که درختش ز شکر دوست سراسر زبان شود چو سر از خاک برزنند ز درختان ندا رسد که تو هر چه نهان کنی همه روزی عیان شود گل سوری گشاد رخ به لجاج گل سه تو گل گفتش نمایمت چو گه امتحان شود ز تک خاک دانه‌ها سوی بالا برآمده که عنایت فتاده را به علی نردبان شود تو زمین خورنده بین بخورد دانه پرورد عجب این گرگ گرسنه رمه را چون شبان شود همه گرگان شبان شده همه دزدان چو پاسبان چه برد دزد عاشقان چو خدا پاسبان شود 📜 @sheraneh_eitaa
‍ و چه احساس قشنگی ست که در اول صبح یاد یک خوب تو را غرق تمنا سازد...! | صبحتون بخیر و پر نشاط🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
خاطره‌ای در درونم است چون سنگی سپید درون چاهی سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز برایم شادی است و اندوه. 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وأَمَّا الخريف، فليس سوى خُلْوة للتأمُّل في ما تساقط من عمرنا... پاییز چیزی نیست جز خلوتی برای تعمق در آن‌چه از عمرمان فروافتاد... 📜 @sheraneh_eitaa
زندگی لحظه ی عشق است تو هم می دانی ز آن سبب تا به ابد در دل من میمانی 📜 @sheraneh_eitaa
کارت ای یار به من غیر ستمکاری نیست مگرت با من آزرده ، سرِ یاری نیست نی خطا گفتم از این جور و جفا دست مدار که جفای تو به جز عین وفاداری نیست چه غم ار خوار جهانی شدم اندر طلبت بهر همچون تو گلی خارشدن خواری نیست بسته ی دام تو از هر دو جهان آزاد است اوفتادن به کمند تو گرفتاری نیست هرچه خواهی ز عجایب ز فلک بتوان ديد نیست نقشی که در این پرده ی زنگاری نیست هر گنه میکنی آزار دل خلق مكن که بتر هیچ گناهی ز دل آزاری نیست به یکی تیر مژه،صید دو صد دل کردی تا نگویند خدنگ مژه ات کاری نیست ای خوشا مستی و مدهوشی و آسوده دلی که به جز غصه و غم حاصل هشیاری نیست دوش میگفت کسی زردی رخسار صغیر چاره اش هیچ به جز باده ی گلزاری نیست 📜 @sheraneh_eitaa
آقای "عباس گودرزی" شاعر لرستانی، زاده‌ی سال ۱۳۶۸ خورشیدی در بروجرد است. ایشان، تحصیلاتش را تا ارشد فقه و حقوق ادامه داده و از اعضای فعال انجمن‌های ادبی اوستا و کتابخانه‌های عمومی بروجرد است 📜 @sheraneh_eitaa