#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برایِ رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت
با دستهای بسته فقط ناسزا شنید
زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت
دیشب صدای سرفهی او تا سحر رسید
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت
نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت...
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
انگشترت شکرِ خدا، سهم رضا شد
آه از حسین و کربلا و ساربان ها
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک، یا بابالحوائج
من و این آه، یا موسی بن جعفر
#یوسف_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
سخن از قصه ی طوفان به میان آمده است
عشق در گوشه ی زندان به زبان آمده است
پابه پای غل و زنجیر به جان آمده است
در و دیوار پی زخم زبان آمده است
چه قدر قصه ی دریا شدنت دلگیر است
چندصبحی است تنت همنفس زنجیر است
کنج چشمان توخورشید زمین گیرشده
چه قدر بال وپرت سست ونفس گیر شده
استخوان های تنت بسته به زنجیر شده
زن رقاصه در این معرکه تسخیر شده
بند بند تنت ارزانی مشت ولگد است
درد در بین نفس های شما بی عدد است
چه بگویم که غزل لایق دیدار تو نیست!؟
تن خاکی زمین منزل و ماوای تو نیست
چاردیواری زندان بخدا جای تو نیست
غل وزنجیر که شایسته ی پاهای تو نیست
نظم عالم چه قدر خوب به هم ریخته است
در تن جام تو انگار الم ریخته است
از تن قصه ی شب قصه ی غیرت می رفت
کفرو ابلیس به دنبال خیانت می رفت
سندی شاهک ملعون به عیادت می رفت
کاسه در دست،پی زخم و شماتت می رفت
باز در صحبت شب , خون جگر آوردند
پی تشییع تنت لنگه ی در آوردند
#حسین_رستمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
عالم همه تفسير لبخند تو ای عشق
از بای بسمِ اللَّه بخوان تا سينِ وَ النّاس
باب الحوائج تشنهتر از ديگران است
اين راز را تنها تو میدانی و عباس
تاريخ را هر جا ورق زد باد، ای داد
پايی به زنجير است يا دستی به دستاس
امّا تو میبخشی، تو بابای رضايی
والكاظمينَ الغيظ وَ العافينْ عنِ النّاس...
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#غزل
چشمی که از داغ عزایش هر سحر تر نیست
لایق برای دیدنش فردای محشر نیست
زندان عقول ناقص مستان قدرت بود
زندان مکانی هستکه موسی بن جعفرنیست
حتی زن بد کاره هم ایمان به او آورد
تا صورتش را دید فهمید او ستمگر نیست
زنجیر ها با شوق جسمش را بغل کردند
آنقدر که جایی برای بوسه دیگر نیست
از روزه هایش، «روضه» ی شلاق بدتر بود
از درد هایش ،ضعف جسمانیش بهتر نیست
خورشید را بر تخته ای کوتاه می بردند
تابوت اودست کم از شمشیر و خنجر نیست
#
در روز عاشورا برای اشک ثارالله
قطعا دلیلی بهتر از لبخند اصغر نیست
در آن هیاهو یک مسیحی گفت: ای مردم!
این جسم خونین جسم فرزند پیمبر نیست؟
اسلام را در روز روشن زیر پا بردند
شاید گُمان کردند در گودال مادر نیست
زینب نگاهی کرد سوی علقمه وقتی
می خواست در محمل رَوَد اما برادر نیست
#علی_اصغر_یزدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
#حافظ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
کنج زندانم و مبهوت تماشای توام
اینک این جا به مناجات و تمنای توام
در سیه چالم و ذکر تو شده آوایم
به سکوت آمده ام طالب غوغای توام
روزگارم به مناجات و دعا طی شده است
حال افتاده ز پا بر سر سودای توام
آخرین ذکر دعای منِ تنها این است
جان بگیر از تن من؛ عاشق و شیدای توام
شده ام منتظر لحظه ی زیبای وصال
تا که دیدار کنم روی تو ای اوج کمال
یادگار حرم حضرت صادق هستم
جلوه ی نور خدا بهر خلایق هستم
یک تنه غربت و میراث علی را دارم
وارث خون دل یاس و شقایق هستم
ذره ای قدر مرا گر چه عدویم نشناخت
به خداوند قسم مظهر خالق هستم
یوسف رفته به زندان و غریبم، مادر!
خود بیا که به تماشای تو لایق هستم
دیدن چهره ی یار است همه خواهش من
ذکر یا فاطمه شد مایه ی آرامش من
در سیه چال بلا تن که به تاب و تب بود
ذکر "یا فاطمه" ام نقش میان لب بود
هر چه از سیلی و از زخم زبان، سهمم کرد
آن نگهبان ستم پیشه که لا مذهب بود
تازیانه که انیس بدنم می شد باز
آینه دار صبوری دلم زینب بود
دم به دم یاد از آن جد غریبم کردم
او که هر جای تنش جای سُمِ مَرکب بود
واژه ای سرخ میان غزلی کُشت مرا
داغ و اندوه حسین بن علی کُشت مرا
سال ها این غل و زنجیر کشیدم به خدا
از یهودی صفتی، طعنه شنیدم به خدا
من که خود نور به خورشید و قمر می دادم
سال ها تابش خورشید ندیدم به خدا
گوشه ی تنگ سیه چال و شب و تاریکی
یاد زهراست همه نور امیدم به خدا
داغ اجداد من از پنجه ی یک سیلی بود
من که خود کشته ی آن دست پلیدم به خدا
مادر! از زندگی ام چون تو دگر سیر شدم
من به شرح غم و اندوه تو تفسیر شدم
#محمد_مبشری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
از حال و روزش آسمان حالی مکدر داشت
رنگی کبود و دیده ای دلواپس تر داشت
خورشید در زنجیر بود و نور می افشاند
او چشم هایی نافذ و قدیسه پرور داشت
زندان در آغوشش گرفت و نورباران شد
چون بوریایی که کسی را گرم در بر داشت
پایش شکست و آه زهرا رفت تا بالا
یعنی ستون عرش آن لحظه ترک بر داشت
با چشم نیمه بسته جان می داد؛ یعنی که
شوق وصال دخترش را بار دیگر داشت
زندان به زندان مجلس روضه عوض میکرد
بر لب نوای یاحسین و وای مادر داشت
وقتی کبودی تنش تکثیر شد گفتند:
او هیاتی در سینه اش از داغ کوثر داشت
او ترجمان زخم های کوچه و در بود
بر روی جسمش بیت الاحزانی مصور داشت
مقتل نویسان شرح میدادند عاشورا
آهی که در بین گلو، موسی بن جعفر داشت
زیر گلویش زخم شد، اما جدا هرگز
در لحظه جان دادن خود سایه سر داشت
با روضه های قتلگاه جد خود جان داد
با هفتمین زخمی که جدش روی حنجر داشت
#محسن_حنیفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
هستی غریب و با تو کسی آشنا نشد
همدم کسی به سوز دلت جز خدا نشد
خرما به زهر کینه شد آغشته وای من
جز سوز زهر،زخم دل تو دوا نشد
معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
روح از تنت جدا شد و زنجیر وا نشد
جان دادی ای غریب،به دور از وطن ولی
اما غمی به مثل غم کربلا نشد
شکر خدا که هفت کفن داشتی به تن
دیگر برای تو کفن از بوریا نشد
بر تخته پاره جسم تو تشییع شد ولی
تشییع تو به زیر سم اسبها نشد
آویخته به تخته ی تابوت شد سرت
اما سرت به دست کسی جابجا نشد
#محمود_اسدی_شائق
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان
تداعی میشود در ذهن هرچه روضه خوان زندان
گره گودال اگر خورده به جد او گره خورده
به نام حضرت موسی بن جعفر بی گمان زندان
شبی در بی کسی باید پر از دلواپسی باشی
که تفسیرش نمی گنجد یقینا در بیان زندان
پر پرواز اگر از کار افتد لاجرم دارد
برای یاکریم خسته حکم آشیان زندان
دلش نزد رضایش بود و فکرش پیش معصومه
به پای جبر اگر می رفت از این زندان به آن زندان
همان بهتر ملاقاتش نیامد دخترش؛ زیرا
ندارد بستری آماده نذر میهمان زندان
بلای جان فقط تیر و کمان و تیغ و خنجر نیست
که از جان اسیرش می برد تاب و توان زندان
چه گویم دیگر از افطار جانسوزش که با شلاق
پذیرایی کند از او به هنگام اذان زندان
خجالت می کشد حتی غل و زنجیر ؛ حق دارد
اگر شرمنده باشد از حضور بد دهان زندان
بیا ای سم تو دیگر لااقل قدری مدارا کن
چرا که سالها کرده ست او را نصف جان زندان
سرش بر روی خاک اما برای روح مجروحش
دری وا می کند امشب به سمت آسمان زندان
معطر میشود از عطر قرآن بیم از این دارم
که بردارد برای قاری خود خیزران زندان
تنش از تابش خورشید رنگش بر نمی گردد
خدا را شکر باید کرد؛ دارد سایه بان زندان
ندارد تازگی ظلم بنی عباس و می سوزاند
وجود حضرتش را از میان واژگان زندان
برای عصمت اللهی که در رخت اسارت بود
مهیا شد کنار خانهی شمر و سنان زندان
#علیرضا_خاکساری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر
هم مصطفا هم مرتضا موسی بن جعفر
کعبه همیشه گرد او گرم طواف است
مروه ، منا ، سعی و صفا موسی بن جعفر
هفتم امام آفرینش تا قیامت
ای قبله ی اهل ولا موسی بن جعفر
هم باب حاجات است و هم باب المراد است
هم درد عالم را دوا موسی بن جعفر
گر چه غریب افتاد بین آشنایان
شد با غریبان آشنا موسی بن جعفر
با یاد معصومه دلش غرق شراره
دلتنگ لبخند رضا موسی بن جعفر
زندان به زندان ذکر لبهایش دعا بود
مرد خدا مرد دعا موسی بن جعفر
عمری شبش در کنج زندان بی سحر بود
افتاده در دام بلا موسی بن جعفر
بین غل و زنجیر ساق او شکسته
از ظلم آن بیگانه ها موسی بن جعفر
در کنج زندان ذکر لبهایش حسین است
ای روضه خوان کربلا موسی بن جعفر
....
شد عاقبت جسمش کفن در شهر بغداد
آه از حسین بی کفن ای داد بیداد
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem