⛔️رضاشاه قصاب لرستان(قسمت اول)
🔴به دستور #رضاشاه بین سال های 1303 تا 1306 کشتار و سرکوب لرها بوسیله سرتیپ شاه بختی و امیراحمدی برگی دیگر از تاریخ #کشتار دسته جمعی را در لرستان رقم می زند. اوضاع آشفته ایران بعد از انقلاب #مشروطیت و خودسری های خوانین محلی در ایران و روی کار آمدن رضاخان و اعمال نیروی قهر و ارعاب نظامی و کشتار روستائیان بی پناه زیر لوای "برقراری امنیت"و "تمرکز قدرت مرکزی" در ایام رضا خان در اکثر ایالات و ولایات ایران با چپاول و غارت و خون ریزی های سراسری روبرو گردید. در چنین ایامی، سرتیپ شاه بختی و پس از او امیراحمدی برای "برقراری امنیت" در لرستان بیدادی روا داشتند که یادها و خاطرات آن جنایات هنوز هم در ترانه ها در اذهان مردمان این سرزمین باقی مانده است. شاه بختی از دوستان نزدیک #رضاخان بود که درآن روزگار با درجه سرتیپی برای سرکوب و اسکان لرها به #لرستان گسیل شده بود. وی پیش از این نیز در سرکوب #عشایر #قشقائی در منطقه #شیراز وفرماندهی قوای جنوب وشکست در نبرد های فیروزآباد و سمیرم که هیچکدام به نتیجه ای نرسیدند نقش ویرانگرانه ی ایفا کرد. او پس از شکست فرقه دموکرات های آذربایجان و دولت #پیشه_وری در سال 1325 به مقام فرمانده نظامی آن ناحیه منتصب گردید و با اینکه درسال 1331 به دستور دکتر #محمدمصدق بازنشسته شد، اما دیری نپائید که پس از کودتای 28 مرداد به استانداری #آذربایجان و سپس سالها تا هنگام، مرگ صندلی سناتوری مجلس سنا را تا سال 1340 در دست داشت.
🔴#امیر_احمدی را در سال های سرکوب در لرستان، قصاب لر می خواندند، چه او خود در سخنرانی اش در بروجرد در سال 1303 "برانداختن نام لر را از صفحه لرستان" همه جا بر زبان می آورد و تأکید می کرد، "که این مرتبه به طوری قوای الوار را در هم خواهد شکست که بعدها قدرت جزئی حرکت نماند"(منبع: روزنامه ایران، 12جوزا 1303، سخنرانی بروجرد، به نقل از عملیات لرستان/ اسناد سرتیپ محمد شاه بختی" ص18).
🔴در کشتارها و اعدام های بی حد و حصر آن قشون از مردم لرستان، بجز اسناد پراکنده غیردولتی، مجموعه ای از تلگراف ها ویادداشت هائی که بوسیله سرتیپ محمد شاه بختی و همکاران او بین سال های 1303 تا 1305 به فرماندهان و یا زیر دستان خود ارسال شده،#اسناد کمتری در دست است. كتاب عملیات لرستان، اسناد #سرتیپ_محمد_شاه_بختی، به بخشی از این حوادث كه با كوشش كاوه بیات جمع آوری و حاوی 354 تلگراف و تعداد معتنابهی سند دست نویس است که همگی به مسائل جنگ و گریز، حمله وحشیانه و کشتار و #بمباران مردم لرستان را اشاره می کنند
آيا كورش هخامنشی بختيارى بود⁉️
📮#قسمت_اول
قوم دلير #بختيارى و تيرههاى تابع آن در گذر تاريخ، همواره پاسبان هويت ملى و مذهبى ايران زمين بوده اند و نمونه بارز جانفشانىهاى آنان را مىتوان در هشت سال #دفاع_مقدس ديد كه چگونه از جان و مال و ناموس ملت در مقابل كفار بعثى دفاع نمودند، و با فدا كردن خود، از ارزشهاى مذهبى و ميهنى پاسدارى نمودند.
👈از ديگر سو، قريب به يك قرن است كه زمزمههايى از بيرون، در ميان اين قوم سلحشور شنيده شد و روز به روز صداى آن بلندتر به گوش مىرسد؛ اين ادعا كه كورش دوم (مشهور به كورش كبير) بختيارى بود!‼️
🔍 شايد اولين كسانى كه چنين سخن حيرت آورى را مطرح نمودند، خود از قوم بختيارى نبودند و بر اساس اهداف خاص سياسى چنين مدعى شدند.
ليكن برخى چنان در اين ادعا غرقاند، كه حاضر به شنيدن حقيقت نيستند. به هر روى، نگارنده بر خود وظيفه ميداند كه حق را بر زبان آورد. هرچند براى عدهاى ناخوشايند باشد.
آيا كورش هخامنشی ، بختيارى بود⁉️
-
در قدم اول، فرض را بر اين بگيريم كه كورش هخامنشی، بختيارى بود.
به راستى آيا در شأن يك قوم بزرگ و دلاور است كه به "يك شخص" افتخار كند؟
يا اينكه آن شخص بايد به قوم دلير خود افتخار كند؟
حقيقت اين است كه كورش هخامنشی بايد افتخار كند كه بختيارى است (اگر واقعاً بختيارى باشد)، و حداقل اين افتخار بايد دو طرفه باشد.
❗️ليكن كورش هخامنشی در هيچ كتيبه و هيچ متنى اشارهاى به بختيارى بودنِ خود نكرد. با اينكه او در استوانه مشهور خود، اصل و نسبش را بيان كرد، اما هيچ اسمى از #قوم_بختيارى نمىآورد.
سرزمينهاى متعدد و اقوام گوناگون را نام مىبرد، اما نامى از قوم بزرگ بختيارى نمىآورد. تنها به شهر #انشان اشاره مىكند، و ميگويد كه پدرانش، شاه اين شهر بودند.[1]
برخى گفته اند منظور از شهر انشان، همان سكونتگاه قوم بختيارى است!‼️
👈در پاسخ بايد بگوييم كه اولاً انشان تنها يك منطقه بود، مطمئنا بختيارىها همه ساكن يك نقطه نبوده و نيستند، كورش اگر بختيارى بود، بايد به قوميت و اصل و نسب خود (يعنى بختيارى بودنِ خود) اشاره مىكرد، نه اينكه نام يك شهر را بياورد.
👈ثانياً طبق جديدترين يافتههاى باستانشناسى، انشان ربطى به قوم بختيارى ندارد. انشان نام ديگر سرزمين #پارس است و شهر انشان، در نزديك #دژ_سپيد Dež-e Espīd (بيضاء كنونی و در نزديكى #شيراز امروزى) واقع شده بود و حداقل از قرن 7 پيش از ميلاد، انشان نام ديگر پارس بود.[2]
پس انشان (برخلاف تصورات برخى) اصولا ربطى به مناطق بختيارى نشين ندارد.
👈چگونه ممكن است كه كورش كبير، بختيارى بوده باشد، ولى هيچ اشارهاى به اصالت خود نكرده است؟
✅در حقيقت دو گزينه وجود دارد. يا كورش كبير اصلاً بختيارى نبود، يا بختيارى بود ولى به اصالت خود افتخار نمىكرد و براى آن ارزشى قائل نبود كه در آثار خود هيچ اشارهاى به بختيارى بودنِ خود نكرد.
📚اسناد:
[1]. بنگريد به ترجمه فارسى استوانه كورش كبير، دكتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورميانه موزه بريتانيا، متن استوانه، بند 21 ؛ همچنين ترجمه فارسى منشور كورش كبير، به ترجمه پروفسور عبدالحميد ارفعى، بند 21 ؛ و نيز بنگريد به:
Translation of the text on the Cyrus Cylinder, Translation by Irving Finkel, Assistant Keeper, Department of the Middle East, Num 21
[2]. بنگريد به:
Shahbazi. A. Sh (1986), Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol. II, Fasc. 4, pp. 410-411, In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011.
به نقل از: D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8