eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
6.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
746 ویدیو
241 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ شایعه: ‌ 🔵 آیا در دوران پهلوی شهردار تهران واقعا بخاطر ترافیک و آلودگی هوا اعدام شد؟! ⛔️بالا گرفتن آلودگی هوا یا پیچیده شدن کلاف ترافیک تهران بهانه خوبی است تا شبهه‌ای توسط ضدانقلاب در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دست به دست شود. شبهه ای که با به اشتراک گذاشتن یک عکس همراه است. این عکس غلامرضا نیک‌پی، شهردار قبل از انقلابِ تهران را با پرو بال بسته نشان میدهد و تاکید میکند این مرد فقط بخاطر حل نکردن معضل ترافیک و آلودگی هوا اعدام شده و حالا هم که وضع این است که میبینید!(عجب توهمی زدن 😁) 🔵اما حقیقت چیست؟ آیا نیک‌پی تنها یک شهردار ساده بود که امور اجرایی شهر تهران را در حکومت پهلوی بعهده داشت و بعد از انقلاب در آتش خشم کور انقلابیون سوخت و به ناحق و با اتهاماتی مضحک اعدام شد؟! در چند مطلب دنباله دار به این موضوع میپردازیم: ⭕️ نیک پی که بود؟ غلامرضا نیک‌پی آنطور که در آن عکس مظلوم نشسته است، یک شهردار صرف و ساده نبود. وی از رجال بانفوذ و تاثیرگذار پهلوی بود. او نوه صارم الدوله یکی از اعضای مهم کابینه وثوق الدوله، عاقد قرارداد ننگین 1919 ایران با انگلستان، و نوه دختری ظل السطان بود. نیک‌پی در کابینه منصور معاون نخست وزیر شد و در کابینه هویدا تا مقام وزارت بالا رفت. بنابراین او را میتوان یکی از مهره‌های مهم دولت پهلوی دانست. 1⃣در مورد فساد اخلاقی شهردار تهران مطالبی ذکر شده است که در این جا به نقل قول مرحوم اللهیاری از دوران هویدا درباره وی بسنده می‌شود: «غلامرضا نیک‌پی شهردار تهران موجودی بشدت فاسد و زنباره بود و این صفت مذموم را حتی در کارهای اداری و گزینش همکارانش در شهرداری تسری داده بود. به طوری که در زمانی که او شهردار تهران بود، برخی از زنان صاحب موقعیت ممتازی در شهرداری بودند. در شمار این‌گونه زنان می‌توان از مدیرکل زیباسازی شهر تهران و چند زن دیگر که نه به خاطر تخصص و لیاقتشان بلکه به سبب مناسبات خاص با نیک پی داشتند، به این مقام‌ها رسیده بودند.» 📚منبع:(مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، رجال عصر پهلوی (غلامرضا نیک‌پی) به روایت اسناد ساواک، ص۸، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵) 🎯 ادامه دارد
🌐چرا ما و نیستیم!؟❌❓ ⚠️ Ⓜ️ما بی دین و بی خدا نیستیم، چون سرتاسر آن ایراد و تناقض است. برای اثبات ادعا مون، 5 اشکال و ایراد به آنرا توسط سوال و جواب هایی مطرح میکنیم ؛✅ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 1⃣سوال اول : یک ندانم گرا (آگنوستیک) اجبار والزامی به دلیل آوردن و اثبات کردن نداره چون میگه من چیزی نمیدونم، ادعایی هم ندارم.⛔️ 📍اما فرقه اینطوری نیست و ادعا میکنه که خدایی وجود نداره، پس👈«الاثبات علی المدعی» در عین حال که ما ثابت میکنیم خدارو و دلایل خودمون رو میاریم، شما هم باید دلایل خودتون رو بیارید که چرا لاف بی خدایی میزنید؟؟‼️ 👈🏻درحالیکه شما هیچ وقت دلیل عقلانی و عاقل پسندی برای ادعای پوچ تان نیاوردید و دائما گفتید که جهان از 🚫و به صورت تصادفی به وجود اومده است. ⚠️عدم، اصلا چیزی نیست چه برسه به اینکه بخواهد چیزی را هم به وجود بیاورد و احتمال تصادفی به وجود آمدن جهان هستی، بنابر علم احتمال، است 🔴یا مدام به یک سری دانشمندان محدود و خاص استناد و اشاره میکنید، اما نمیگویند که چند درصد دانشمندان معروف و نامی جهان، خداباور بوده اند و هستند❓ 2⃣سوال دوم : 📍چرا ملحدین و دین ناباوران، همش دم از و ایران باستان میزنن؟؟! مردم دارای دین زرتشتی و غیره بوده اند و کوروش هم اهل پرستش معبود بوده است! حالا سوال اینجاست که این فرقه که دین را خرافه و ساخته ی فکر بشر میداند و به هیچ معبودی معتقد نیست، چطور شده که به شدت در ظاهر طرفدار آنان شده است؟!💯 💥میگویند: آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه، اما نمیگویند که همه ی عکس های منتسب به کوروش که حتی خودشون استفاده میکنند، یک وجب دارد❗️ یا می گویند: اسلام خیلی قدیمی و برای عقب مانده هاست، اما نمی گویند که کوروش صدها سال قبل از پیامبر(ص) و بسیار قدیمی تر بوده است!! 🔴آیا اهداف شومِ دیگری پشت پرده نهفته نیست⁉️ 3⃣سوال سوم : 📍آیا آتئیستم همون نیست؟؟ وقتی به هیچی اعتقاد نداری و از پوچ و هیچ به وجود امده ای و بعد از مرگ هم هیچ و پوچ و نابود میشی، این همون پوچ گرایی است ولی با ظاهری زیبا و .
🔻🔺دکتر زرین کوب / : 🔷🔸 آیین اسلام که پیام دعوتش را فاتحان با خود می آوردند به امتیازات دیرینهء نجبا و موبدان که طی قرنها بیشترینه مردم ایران را در بندگی محنت بار نگهداشته بود خاتمه میداد، دیوارهای عظیم طبقاتی را که بین واستریوشان محروم با واسپوهران و موبدان و آزاتان فاصله یی عبور ناپذیر به وجود آورده بود فرو می ریخت (۱) 🔷🔸 و پیداست که مقاومت در مقابل آن فقط تا وقتی دوام میداشت که عادت به تقالید کهنه، عام خلق را از درک محتوای این پیام پرمعنی مانع می آمد و یا غرور قومی همکاری و برادری با کسانی را که ورودشان با غارت و خشونت ناشی از طبع بدوی شان همراه بود و "" اخلاق اسلامی هنوز در بسیاری از خود آنها رسوخ نکرده بود "" (۲) در نزد ایشان تحمل ناپذیر میساخت. 📖کتاب "تاریخ مردم ایران" - چاپ اول (صفحه 12) 🚩پی نوشت: (صفحه 522) 👈۱- راجع به احوال طبقات و محرومیت پیشه وران و کشاورزان مقایسه شود با: تاریخ ایران بعد از اسلام/ 5-161 👈۲- اقدام خالدبن ولید در در قتل مالک بن نویره، "" اقدام راشدبن خریت در عصیان بر ضد علی بن ابی طالب(ع) "" و رفتار مصلقة بن هبیره در مورد نصارای بنی ناجیه و فرار او از پرداخت ضمان، نمونه هایی از عدم رسوخ اخلاق اسلامی در وجود این اعراب بدوی و غیر بدوی در آن ایام است. جنجال خوارج بر ضد حکمیت و غدر اعراب کوفه با نوادهء رسول خدا در یوم الطف نمونه های دیگریست... 🔷🔸برای تفضیل بیشتر: Caetani, G., Annali dell , Islam, II/399-405
👈 👉 ♻️ ♻️ ، نفرین و کشتار مردمان و ‼️ 🔰در اوستا گیلان و مازندران سرزمین های شوم و اهریمنی معرفی شده و اهورا مزدا تمام تلاش خود را برای کشتار مردم بی گناه مازندران و گیلان انجام داده است ! در ، فصل پنجم از یشت‌ها (معروف به آبان‌یشت)، بند ۲۱ الی ۲۳ آمده است: 🔺 «هوشنگ پیشدادی در پای کوه البرز، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او [ایزد اردویسورا آناهیتا] را پیشکش آورد... و از وی خواستار شد: ای اردویسور آناهیتا، ای نیک، ای تواناترین، مرا این کامیابی ارزانی دار که من بزرگترین شهریار همه‌ی کشورها شوم که بر همه‌ی دیوان و مردمان [دُروند] و جادوان و پریان و کوی‌ها و کرپ‌های ستمکار چیرگی یابم، که دو سوم از دیوان مازندری و دُروَندان وَرِنا را بر زمین افگنم(بکشم!).» اردویسور نیز او را کامیابی بخشید.🔻 توجه ‼️ 👈 به گفته‌ی موبد ، منظور از ، سرزمین گیلان و دیلمان است. نیز وَرِنَ را معادل سرزمین گیلان دانسته؛ می‌گوید که وَرِن (گیلان) و مازندران محل زندگی دیوان و دیوپرستان بوده است، لذا در اوستا مردمان این دو سرزمین (که دیوپرست نامیده شدند) نفرین گردیده‌اند. 📚منابع: موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه ی مزدیسنا، نشر مرکز، تهران، ۱۳۸۹، ص ۴۶۹ yon.ir/fLwNa 👈 اسکن کتاب خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، ۱۳۵۴، ص ۴۹ yon.ir/Nfgy4 👈 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝
🌸من به عنوان یک دختر ایرانی به اسلام نیاز دارم،چون : 📮 1⃣قبل از ورود اسلام به ایران، در دین زرتشت زن را زاییده اهریمن میدانستند 📚 بندهش، بخش نهم، در باره چگونگی زنان 2⃣من به اسلام نیاز دارم چون، در ایران باستان و دین زرتشت ارثیه زن نصف مرد بود. نصف مرد بودن ارث زن در اسلام، مورد اعتراض عده ای قرار گرفته اما در کتاب «ماتیکان هزار داتستان» (قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان) نیز چنین آمده است: «اگر مردی فوت کند، زن یک سهم و پسران خودش دو سهم و دختران او یک سهم از ماترک او ارث خواهند برد.» 📚 ماتیکان هزار داتستان ،ترجمه موبد شهزادی، ص ۱۰۶ 3⃣من به اسلام نیاز دارم چون، من را مجبور به ازدواج میکردند: در فقه زرتشتی چنانچه پدر نخواهد با دختر خود ازدواج کند، دختر می‌باید منحصراً با مردی ازدواج کند که پدرش برای او معین کرده است. چنانچه در زمینه انتخاب شوهر اختلافی بین پدر و دختر وجود داشته باشد، نظر پدرملاک عمل قرار می‌گیرد و دختر حق اعتراض ندارد. مگر آنکه سن او کمتر از 9 سال باشد که در اینصورت پس از رسیدن به 9 سالگی می‌تواند شوهر فعلی خود را با رضایت او تغییر دهد. 📚برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد یکم، تهران، ۱۳۸۱، صفحه 382 تا 391؛ بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب‌الزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴؛ متن پهلوی روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغ‌بیدی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه 1 تا 12. 4⃣من به اسلام نیاز دارم،چون در ایران قبل از اسلام دختران و زنان را میفروختند: دکتر کتایون مزداپور از محققان پرتلاش زرتشتی است که تاکنون کتاب های متعدد در زمینه ی دین زرتشتی نگاشته و کتاب های کهن متعدد از زرتشتیان را احیا کرده است. وی در کتاب «چند سخن» مقاله ای با عنوان «خانواده باستانی ایرانی» دارد که وضعیت زن را در ایران باستان به ویژه در عصر ساسانی بیان می کند. در صفحه ی ۳۹۰ می نویسد: «… با منظور داشتن این واقعیت که تا زن در سالاری مرد بود و در درون دوده می زیست، حتی می شد او را فروخت…» 📚کتایون مزداپور،کتاب چند سخن،صفحه 391
آيا كورش هخامنشی بختيارى بود⁉️ 📮 قوم دلير و تيره‌هاى تابع آن در گذر تاريخ، همواره پاسبان هويت ملى و مذهبى ايران زمين بوده اند و نمونه بارز جانفشانى‌هاى آنان را مى‌توان در هشت سال ديد كه چگونه از جان و مال و ناموس ملت در مقابل كفار بعثى دفاع نمودند، و با فدا كردن خود، از ارزش‌هاى مذهبى و ميهنى پاسدارى نمودند. 👈از ديگر سو، قريب به يك قرن است كه زمزمه‌هايى از بيرون، در ميان اين قوم سلحشور شنيده شد و روز به روز صداى آن بلندتر به گوش مى‌رسد؛ اين ادعا كه كورش دوم (مشهور به كورش كبير) بختيارى بود!‼️ 🔍 شايد اولين كسانى كه چنين سخن حيرت آورى را مطرح نمودند، خود از قوم بختيارى نبودند و بر اساس اهداف خاص سياسى چنين مدعى شدند. ليكن برخى چنان در اين ادعا غرق‌اند، كه حاضر به شنيدن حقيقت نيستند. به هر روى، نگارنده بر خود وظيفه ميداند كه حق را بر زبان آورد. هرچند براى عده‌اى ناخوشايند باشد. آيا كورش هخامنشی ، بختيارى بود⁉️ - در قدم اول، فرض را بر اين بگيريم كه كورش هخامنشی، بختيارى بود. به راستى آيا در شأن يك قوم بزرگ و دلاور است كه به "يك شخص" افتخار كند؟ يا اينكه آن شخص بايد به قوم دلير خود افتخار كند؟ حقيقت اين است كه كورش هخامنشی بايد افتخار كند كه بختيارى است (اگر واقعاً بختيارى باشد)، و حداقل اين افتخار بايد دو طرفه باشد. ❗️ليكن كورش هخامنشی در هيچ كتيبه و هيچ متنى اشاره‌اى به بختيارى بودنِ خود نكرد. با اينكه او در استوانه مشهور خود، اصل و نسبش را بيان كرد، اما هيچ اسمى از نمى‌آورد. سرزمين‌هاى متعدد و اقوام گوناگون را نام مى‌برد، اما نامى از قوم بزرگ بختيارى نمى‌آورد. تنها به شهر اشاره مى‌كند، و ميگويد كه پدرانش، شاه اين شهر بودند.[1] برخى گفته اند منظور از شهر انشان، همان سكونتگاه قوم بختيارى است!‼️ 👈در پاسخ بايد بگوييم كه اولاً انشان تنها يك منطقه بود، مطمئنا بختيارى‌ها همه ساكن يك نقطه نبوده و نيستند، كورش اگر بختيارى بود، بايد به قوميت و اصل و نسب خود (يعنى بختيارى بودنِ خود) اشاره مى‌كرد، نه اينكه نام يك شهر را بياورد. 👈ثانياً طبق جديدترين يافته‌هاى باستان‌شناسى، انشان ربطى به قوم بختيارى ندارد. انشان نام ديگر سرزمين است و شهر انشان، در نزديك Dež-e Espīd (بيضاء كنونی و در نزديكى امروزى) واقع شده بود و حداقل از قرن 7 پيش از ميلاد، انشان نام ديگر پارس بود.[2] پس انشان (برخلاف تصورات برخى) اصولا ربطى به مناطق بختيارى نشين ندارد. 👈چگونه ممكن است كه كورش كبير، بختيارى بوده باشد، ولى هيچ اشاره‌اى به اصالت خود نكرده است؟ ✅در حقيقت دو گزينه وجود دارد. يا كورش كبير اصلاً بختيارى نبود، يا بختيارى بود ولى به اصالت خود افتخار نمى‌كرد و براى آن ارزشى قائل نبود كه در آثار خود هيچ اشاره‌اى به بختيارى بودنِ خود نكرد. 📚اسناد: [1]. بنگريد به ترجمه فارسى استوانه كورش كبير، دكتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورميانه موزه بريتانيا، متن استوانه، بند 21 ؛ همچنين ترجمه فارسى منشور كورش كبير، به ترجمه پروفسور عبدالحميد ارفعى، بند 21 ؛ و نيز بنگريد به: Translation of the text on the Cyrus Cylinder, Translation by Irving Finkel, Assistant Keeper, Department of the Middle East, Num 21 [2]. بنگريد به: Shahbazi. A. Sh (1986), Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol. II, Fasc. 4, pp. 410-411,  In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011. به نقل از: D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8
گزاره برگ رسمی قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین علی‌رغم محرمانه بودن قرارداد ایران و چین در مرحله کنونی، گزاره‌برگی از آن توسط طرف ایرانی منتشر شده که می‌تواند ملاک هرگونه قضاوت منصفانه در این خصوص باشد. انتشار هرگونه متن دیگری، از دروغ‌های فضای مجازی است و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست. 👈برنامه همکاری جامع ایران و چین حاوی چه مفاد و محتوایی است؟ - این سند به منظور عملیاتی کردن بند ششم بیانیه رؤسای جمهور دو کشور با هدف ارتقای عملی روابط در سطح مشارکت جامع راهبردی (منتشر شده در در بهمن ماه ۱۳۹۴) و به منظور فراهم ساختن بستری مناسب برای توسعه همه جانبه همکاری‌ها تدوین گردیده است. - سند حاضر یک برنامه جامع در بازه زمانی بلندمدت (۲۵ ساله) رویکردی مبتنی بر احترام متقابل و منافع برد- برد در زمینه روابط دو جانبه، منطقه‌ای و بین المللی را مدنظر قرار داده است. - دو تمدن کهن آسیایی با تاریخی دیرینه و همکاری نزدیک در عرصه‌های تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی بر یک نقشه راه و افق بلندمدت روابط در عرصه‌های مختلف برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن توافق نموده‌اند. - به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبه‌گرایی، حمایت از حق دولت‌ها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و تاکید بر بومی بودن مدل توسعه از جمله موارد ذکر شده در سند می‌باشد. - اشتراک نظر دو کشور در ارتباط با بسیاری از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی به ویژه مبارزه با یکجانبه‌گرایی زمینه لازم برای بسط همکاری‌ها در عرصه بین‌المللی بین ایران و چین را فراهم آورده است. - این سند برنامه‌ای است سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی که عرصه‌های مختلف همکاری دو کشور ایران و چین را مدنظر قرار داده است. ب .۱) در بعد سیاسی- راهبردی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه می‌گوید؟ - طرفین ضمن ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاری‌های نزدیک خود در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی را افزایش می‌دهند. - طرفین زیرساخت‌های دفاعی، مقابله با تروریسم و همکاری در عرصه‌های مختلف دفاعی را تقویت خواهند کرد. ب .۲) در بعد اقتصادی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه می‌گوید؟ - با توجه به اتفاق نظر دو کشور بر اینکه ظرفیت‌های بالقوه برای همکاری‌ها فراتر از وضعیت کنونی است، ایران و چین همکاری‌های اقتصادی خود را به ویژه در پیوند دادن ایران به زنجیره ارزش محور از طریق تکمیل زنجیره‌های مکمل فرآوری داخلی و تولید مشترک به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهره برداری از ظرفیت‌های ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر تاکید می‌نمایند. - همکاری در حوزه‌های نفت، صنعت و معدن و حوزه‌های مرتبط با انرژی (نیرو، انرژی‌های تجدیدپذیر و …) مبتنی بر دغدغه‌های توسعه ملی پایدار و زیست محیطی در سند مورد تاکید قرار دارند. - با هدف بهره‌برداری از مزایای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک، بر مشارکت مؤثر ایران در ابتکار کمربند-راه طرف چینی تاکید شد. - همکاری در زمینه‌های زیرساختی، ارتباطی (ریلی، جاده‌ای، بندری و هوایی)، مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت مورد تاکید قرار گرفت. - تسهیل همکاری‌های بخش خصوصی از طریق رفع موانع همکاری مورد توجه بوده است. - تسهیل همکاری‌های مالی-بانکی، گمرکی، مقررات‌زدایی، و همکاری در توسعه مناطق ویژه و آزاد تجاری و صنعتی از جمله در سواحل مکران و تقویت همکاری‌های غیرنفتی با تمرکز بر حوزه کشاورزی و دانش بنیان مورد تاکید قرار گرفت. تسهیل همکاری‌ها در زمینه سرمایه‌گذاری و تأمین مالی پروژه‌ها و همکاری‌های اقتصادی؛ ب .۳) در بعد فرهنگی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه می‌گوید؟ - در سند مذکور بر افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقا تبادلات مردمی (گردشگری)، رسانه‌ای، سازمان‌های مردم‌نهاد، انجمن‌های دوستی و همکاری دانشگاهی تاکید شده است. - طرفین در این رابطه سرمایه‌گذاری و کمک به تکمیل زیرساخت‌های لازم برای ارتقا همکاری‌های فرهنگی در حوزه‌های مختلف از جمله صنعت گردشگری را مدنظر قرار داده‌اند.
💢 موشن گرافیک صعود 40 ساله منتشر شد. ⭕️ ویژه کانال ها و گروه های انقلابی 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199887 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199896 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199898 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199900 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199901 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199907 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199903 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199904 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199905 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199906 💠 📚 لینک مطلب: 👇👇👇 https://btid.org/fa/video/199902 📎 📎 📎 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید @mojahedane_enghelabi
❌ شبهات پاسخ به تمام شبهات فاطمیه ( ) ✍حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔻اخیرا در ایام کلیپی از یک فرد ظاهراً وهابی منتشر می‌شود که با طرح سوالاتی، سعی در ایجاد تردید در شهادت حضرت زهرا دارد. در این کلیپ تمام شبهات وی پاسخ داده می‌شود. پیش از بررسی تک تک سوالات، متذکر می شود در علوم نقلی مانند تاریخ برای پی بردن به وقایع، به جای تکیه بر تحلیل های ذهنی باید به گزارش های مستند تاریخی مراجعه کرد. مثلاً اینکه آیا نادرشاه به هند لشکرکشی کرده یا خیر، را نمی شود با تحلیل ذهنی و به ظاهر عقلی پی برد، بلکه باید به تاریخ معتبر و قابل قبول مراجعه کرد. باید توجه داشت که یک چند وچون دقیق یک واقعه تاریخی، به دلیل عدم نقل تمام جزئیات و شواهد و قرائن برای ما قابل فهم نباشد، لذا اینکه کسی با بیان نکات تعجب برانگیز، به دنبال اثبات یا رد یک واقعه تاریخی باشد، اصلاً روش صحیحی نیست. بلکه باید منبع تاریخی مورد قبول را شناسایی و بر اساس آن نتیجه گیری کرد. خوشبختانه (یا متاسفانه!) درباره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و اتفاقات پس از رحلت پیامبر اعظم ص، منابع و مستندات چنان به وفور وجود دارد که جای شک و شبهه ای در اصل وقوع این حادثه تلخ باقی نمی گذارد. این در حالی است که به دلیل ناسازگاری این واقعه با منافع حکومت وقت، طبیعتاً مورد سانسور شدید واقع شده است. حتی علیرغم ممانعت از انتشار حقایق، علاوه بر کتب تاریخی، این واقعه (که ما نیز آرزو می کنیم ای کاش افسانه بود!) در کتب اصلی اهل سنت مانند صحیحین نیز بازتاب داشته و روایات صریحی درباره ناراحتی حضرت زهرا س از اقدامات خلفا وجود دارد (برای نمونه بنگرید به: صحیح بخاری، جلد 5، ص177، ‌چاپ بیروت و صحیح مسلم، جلد 3، ص1380،‌ چاپ مصر) با این وجود، ابهامات و شبهات مطرح شده را مورد بررسی قرار می دهیم تا معلوم شود، اشکالات وارد شده به هیچ عنوان نمی تواند در این خصوص تردید ایجاد کند: 1⃣ غیرت امیرالمومنین اجازه نمی دهد همسرش برای باز کردن در رفته باشد! ✅ پاسخ اولاً پشت در حاضر شدن حضرت زهرا چه منع و مشکلی دارد که با غیرت امیرالمومنین سازگار نباشد؟ وقتی حجاب کافی وجود داشته و مخصوصاً وقتی شرایط بحرانی است، چرا نباید حضرت زهرا به انجام تکلیف خود دراین راستا بپردازد. ثانیاً شبهه افکن به دلیل بی اطلاعی از وقایع (یا تغافل از وقایع) گمان می کند امیرالمومنین گوشه ای نشسته یا خوابیده و حضرت زهرا به دنبال رتق و فتق امور بوده است! خیر خود امیرالمومنین هم در وسط کارزار بوده و حتی درگیری هایی جزئی با مهاجمان داشته است (کتاب سلیم بن قیس، ج2، ص586 و روح المعانی، آلوسی، ج3، ص124) این نیز قابل ذکر است که علت دخالت حضرت زهرا این بوده که شاید مهاجمان از تنها یادگار پیامبر خجالت کشیده و دست از جسارت و جنایت بردارند. 2⃣ مگه اهل بیت علم غیب نداشته اند؟ پس چرا از علم غیب استفاده نکرده و از حادثه دور نشده اند تا از آسیب در امان بمانند؟!! ✅ پاسخ اولاً اهل سنت و کسانی که علم غیب اهل بیت را قبول ندارند نمی توانند به آن استناد کنند و بگویند چرا از آن استفاده نشده است. اما با این حال از آنها سوال می شود که خدا هم که علم غیب دارد چرا از هجوم کفار به مسلمانان در حوادث مختلف مثلاً جنگ بدر و احد و ... جلوگیری نکرد؟ یا اساسا خدا که علم غیب دارد چرا ما را آفرید و ما را مورد امتحان و آزمایش قرار داد؟ پاسخ همه سوالات این است که داشتن علم غیب هیچگاه جایگزین رفتار طبیعی و عادی بشر نیست. پیامبر عظیم الشان هم با وجود تصریح قرآن کریم به داشتن علم غیب، از رفتار عادی برخوردار بود و مثلاً در مسافرت ها از راهنمایی افراد آگاه استفاده می کرد. خدای متعال انسان را آفرید تا آنها با استفاده از عقل، شعور و اختیار خود راه صحیح را انتخاب کنند. استفاده پی در پی از علم غیب توسط اولیاء خدا نقض این منظور می شود. 3⃣ چرا امیرالمومنین از روی تقیة بیعت نکرد تا از این حوادث جلوگیری کند؟ ✅ پاسخ تقیه مربوط به جایی است که آسیب و ضرر فردی وجود داشته باشد اما وقتی اساس حق و حقیقت در خطر باشد جای تقیه نیست، وگرنه پیامبر هم باید تقیه می کرد و به دلیل خطرات جانی و مالی که برای خود و اصحاب خود وجود داشت (مثلاً برخی یارانش مانند یاسر و سمیه به نحو جانکاهی به شهادت رسیدند) باید دست از مبارزه علیه شرک و بت پرستی بر می داشت. ــــــــــــــــ