✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 مهندس شهید #محمد_بهاءالدین
▫️ تاریخ تولد: 1/12/ 1333
▫️ نام پدر: محمدحسن
▫️ از نوادگان #شیخ_بهایی
▫️ تحصیلات: فارغ التحصیل مهندسی عمران روستایی از دانشگاه اهواز
▫️ شهرستان: دزفول
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل یادبود: زیارتگاه شهدای هویزه – ردیف اول – قبر شماره 2
❇️ درد کلیه امانش را بریده بود.
خدا نصیب نکند. نمی توانست راست شود.
برگشت دزفول، اما همین که شنید عملیات نزدیک است، طاقت نیاورد.
وسیله گیر نمی آمد، اما گیر نکرد. با موتورسیکلت خودش راه افتاد سمت هویزه.
قبلش هم سری زده بود به شهیدآباد[دزفول].
شاید برای یادآوری قرارشان.
خیلی وقت بود که دلش پَر می کشید بشود یکی از آنها.
زود به آرزویش رسید.
👤 راوی: همسر شهید بهاءالدین
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#یک_شهید_یک_خاطره
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 مهندس شهید #محمد_بهاءالدین
▫️ تاریخ تولد: 1/12/ 1333
▫️ نام پدر: محمدحسن
▫️ از نوادگان #شیخ_بهایی
▫️ تحصیلات: فارغ التحصیل مهندسی عمران روستایی از دانشگاه اهواز
▫️ شهرستان: دزفول
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل یادبود: زیارتگاه شهدای هویزه – ردیف اول – قبر شماره 2
📝 روایت عاشقی:
🔹 پدر و مادر هر دو روحانی زاده و از دزفولی های با اصالت بودند.
از سمت پدری اما نَسَبش به «شیخ بهایی» می رسید؛ شخصیتی شهیر که جامع همه علوم و فنون بود؛ از فقه و فلسفه و طب و ریاضیات تا معماری و شعر و علوم غریبه.
🔹 مادر نذر کرده بود اگر بعد از چهار دختری که داشت، پسردار بشود، بی وضو شیرش ندهد.
خدا هم زود حاجتش را داد.
نذر سختی بود؛ دو سال حداقل روزی هشت بار...
مادر اما می گفت:«می خوام پسرم همیشه مطهر باشه»
مثل خیلی از مادرهای شهدای هویزه، خیلی حواسش جمع بود مادر محمد؛
می دانست تربیت نسل برای یاری امام زمان (ارواحنا فداه)، مراقبه آخرالزمانی می خواهد.
👤 راوی: خانواده معظم شهید بهاءالدین
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#یک_شهید_یک_خاطره
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh