eitaa logo
شهدای هویزه
6.9هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 روایتی از یک روز متفاوت در زیارتگاه 🔺 با اجازه بزرگ‌تر‌ها و شهدا... بله! ✍️ میلاد کریمی 🔸 سه ساعتی از ظهر گذشته که کم کم سر و کله مهمان ها پیدا می شود. داماد، طلبه است و این را از ترکیب حاضران می توان فهمید. طلاب جوان و اساتید حوزه زودترآمده اند تا به قدر کافی برای زیارت شهدا فرصت داشته باشند. حجت الاسلام (رئیس اداره تبلیغات اسلامی هویزه و از روحانیون جوان و فعال منطقه) زودتر از بقیه رسیده است. بعد از مختصر خوش و بشی، سریع می رود سراغ معرفی داماد و اینکه:«از طلاب جوان و فاضل هویزه است و در حوزه علمیه آیت الله نظافت مشهد درس می خواند.» 🔸 طولی نمی کشد که بقیه دعوتی ها هم از راه می رسند؛ مهمان‌های عروس و داماد دور تا دور روی زمین و در کنار قبور مطهر شهدا نشسته‌اند و بی شک متفاوت ترین مجلس عروسی شان را تجربه می کنند. تعدادشان زیاد نیست. خانم‌ها یک طرف و آقایان طرف دیگر. 🔸 سمت خانم ها و در کنار مزار شهید علم الهدی را سفره عقد چیده اند؛ طوری که مزار درست وسط سفره قرار گرفته و این یعنی شهدا تا ابد وسط زندگی و روز و روزگار ما خواهند بود. 🔸 به یکی از رفقا می گویم اگر عکس این صحنه را خانواده ببینند احتمالا ناراحت می شوند؛ مخصوصا خواهرها که حتما خیلی دوست داشتند حسین را در رخت دامادی پای این سفره ببینند. سید حسین تا قبل از شهادت واسطه چند ازدواج بوده، اما خودش... 🔸 پایین دست زیارتگاه را هم دکوری زده اند جمع و جور با ساتن سفید و بادکنک آرایی به رنگ پرچم و تصاویری از حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس. 🔸 مولودی خوانی کربلایی حسین طاهری با صدای بلند پخش می شود:« بادا بادا مبارک به همه؛ عروسی علی و فاطمه...» و دختربچه ها سرخوشانه با لباس عروس های سفید و صورتی شان بین قبور شهدا چرخ می زنند. 🔸 مجری مراسم پشت بلندگو می رود. به عربی تبریک و خوشامد می گوید و قاری را دعوت می کند برای تلاوت مجلسی قرآن کریم. قرآن که تمام می شود؛ نوبت به حجت الاسلام هاشمی (مدیر سابق حوزه های علمیه هویزه و حمیدیه) می رسد. استاد هم به عربی سخن می گوید، اما این قسمتش را متوجه می شوم که:«شعار ما در مقابل استکبار، نه تسلیم و نه سازش است؛ اما درزندگی مشترک به زوج ها تأکید می کنیم هم تسلیم و هم سازش...» 🔸 بخش پر انرژی برنامه، اما شعرخوانی «» شاعر برجسته منطقه است که بارها در سالگرد شهدای هویزه نیز حماسی شعر خوانده است. اینجا هم اشعارش حاضران را به وجد می آورد. اگر در جوار شهدا نبود حتما خیلی از جوان ها «یزله» می رفتند؛ اما خب اینجا جایش نیست و با اجازه از روحانیت حاضر در مجلس به همان کف زدن بسنده می کنند. 🔸 حالا دیگر عروس و داماد در بالای مجلس روی صندلی هایشان که دور تا دورش با پارچه سفید و تور پوشیده شده نشسته اند و این یعنی لحظه عهد آسمانی نزدیک است. 🔸 حاج آقا هاشمی همراه یک روحانی دیگر نزد عروس و داماد می روند. از تور سفید و کله قندهایی که بر سر عروس و داماد می سابند خبری نیست. نمی دانم عاقد چند بار می پرسد؟، اما همین که صدای صلوات بلند می شود یعنی عروس خانم با اجازه بزرگ‌تر‌ها و شهدا «بله» را گفته است. 🔸 نوبتی هم که باشد نوبت هدایاست. حلقه ها که رد و بدل می شود؛ خانم دکتر حکیم زاده؛ همسر تنها «مهندس شهید کربلای هویزه »، همراه حاج ؛ مدیر زیارتگاه جلو می روند و هدیه های متبرک شهدای هویزه را تقدیم عروس و داماد می کنند. 🔸 یک پرچم ایران که حداقل یک سالی را همسایه مزار مطهر شهیدان هویزه بوده است؛ یک جلد و یک جلد که سفارش سیدالشهدای کربلای هویزه سید محمد حسین علم الهدی است؛ دسته ای از گل های سرخ و هدیه ای دیگر که برکت زندگی عروس و داماد باشد. 🔻 در پست بعد... ⬇️⬇️
# (16) بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید ✍️ از فردا حتماً بیشتر خواهم خواند. در دل سنگر با خدا سخن می‌گویم. اللَّهُمَّ إِنَّكَ آنَسُ الْآنِسِينَ لِأَوْلِيَائِكَ (خطبه 227 نهج البلاغه) خدایا ای نزدیکترین مونس به دوستانت يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ (دعای حضرت علی"ع" در ستایش خدای تعالی) أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ (آیه 24-انفال) خدا اگر من در سنگرم تو در قلب من و در دل سنگر هر دو حضور داری. « وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ »/آیه 4-سوره حدید راستی این سرود را از اصغر شهید(1) به یاد دارم: کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را پنهان نگشته‌ای که شوم طالب حضور غایب نگشته‌ای که هویدا کنم تو را (2) __________________ 1.شهید اصغر گندمکار (فرمانده سپاه هویزه قبل از شهید علم الهدی) 2. ابیاتی است از فروغی بسطامی. 👈 ادامه دارد... 📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
4.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | 🔸 گوشه ای از فعالیت غرفه «کتابت نور» در حاشیه آیین گرامیداشت سالگرد شهدای مظلوم کربلای هویزه. ⬅️ « یک عُمر معلم و مُبلِغ بود و در هویزه قرآن مُعرف او شد.» * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🎙 | 🔺 نقشه‌ی راه آقا برای استفاده از فرصت طولانی عُمر: 🔻 جوانی‌تان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. ان‌شاءالله شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید. برای این فرصت طولانی کنید؛ برای اینکه برنامه‌ریزی‌تان درست از آب دربیاید کنید؛ برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با آشنا بشوید، قرآن را بخوانید، کنید، از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند . * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ ساواک بد شکنجه می کرد. توی اردوگاه های موساد اسرائیل آموزش شکنجه گری دیده بودند. یکی از دانشجویان انقلابی دستگیر شد. به سیدحسین گفتم: به نظرت فلانی می تونه زیر شکنجه ها مقاومت کنه؟ سیدحسین پرسید: «قرآن می خوند؟ » تعجبم را که دید، گفت: «اگه با انس داشته باشه می تونه.» 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ با اینکه زندانی سیاسی بود، در بند نوجوانان بزهکار زندانی شد. یک اتاق کوچک و نمور. کثیف بود و برای سن او تحمل ناپذیر. بعد مد تها اجازۀ ملاقات دادند. پرسیدم: «چی نیاز داری برات بیاریم؟» اصلاً فکرش را نمی کردم. گفت: «فقط یک جلد ». همین. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ روزهای آغازین تهاجم دشمن، حضرت آيت الله خامنه ‏اى كه در آن زمان نماينده حضرت امام در شوراى عالى دفاع بودند، براى ديدار با رزمندگان، به جبهه شوش رفتند. سید حسين و حاج صادق آهنگران نیز همراهشان بودند. بعد از شهادت حسین، حضرت آقا درباره خاطره آن روز فرمودند: در اين ديدار، با رزمندگان نماز جماعت خوانديم. بعد از نماز بچه ‏ها دور من جمع شدند به صحبت. چند دقیقه ای که گذشت، من نگاه كردم ديدم سيد حسين قرآنى در دست گرفته و عده زيادى از بچه ‏ها دور او جمع شده ‏اند. ايشان به قدرى زيبا از آيات قرآن، استقامت در جنگ و... صحبت می ‏كرد كه من تعجب كردم. در حالى كه در خط مقدم بوديم و حتى يك لحظه توقف در آنجا، مشكل بود، سید حسین بدون اعتنا به خطر، آيات را توضيح می ‏داد. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ از همان بای بسم اللّه که هنوز الفبای خواندن و نوشتن را یاد نگرفته بود، مکتبخانۀ قرآنی اش را راه انداخت ؛ گوشه ای از حیاط که تنها سایبانش تک درخت نخلی بود. توی چلۀ تابستان و وسط گرمای پنجاه درجۀ اهواز، بچه های همسن و سالش را جمع می کرد و با هم قرآن می خواندند. سال چهارم ابتدایی، را ختم کرده بودند. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ توپ پلاستیکی اش را برمی داشت و با پای برهنه می رفت توی کوچه. تا غروب یک نفس با بچه های محله فوتبال بازی می کرد. همین که صدای اذان می آمد، سوت پایان بازی را می زد و می گفت:«بچه ها بریم نماز جماعت. » همه با هم می رفتند مسجد مرعشی اهواز. خودش مکبّر بود. بعد از نماز، دسته جمعی می خواندند. تمام که می شد، می رفتند برای ادامۀ بازی. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | فرازی از دستنوشته شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ هدف او (الله) از آفرينش انسان، تكامل به سوى اوست و سرمايه ‏هاى مادى را در اختيار انسان گذارده تا در خدمت آن هدف به كار بريم. اما... چگونه به دست خود استعدادها و نبوغ هايمان را دفن می ‏كنيم و در گورستان فراموشى رها می ‏كنيم و به قول زندگى مان كافرانه می ‏شود: «زين للذين كفرو الحيوة الدنيا و يسخرون من الذين آمنوا و الذين اتقوا فوقهم يوم القيامه» كساني كه كفر ورزيدند و حيات دنيا براى آنان زينت داده شده، ايمان آورندگان را مسخره می ‏كنند؛ ولى كساني كه تقوى پيشه كردند، روز قيامت و حيات اخروى برايشان بسيار برتر و مهمتر است. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
| خاطره ای از دانشجوی شهید کربلای هویزه، محمد اسماعیل اعتضادی ✍️ یازده سالش بود که توی جلسه هفتگی هیأت شروع کرد با صوت خواندن. قاری ثابت جلسه، ایراد گرفت که شما بدون قرائت بخوانی بهتر است. اسماعیل، کوتاه نیامد. گفت: «مگه شما از توی گهواره قرآن خوندن بلد بودید. خب اجازه بدید بچه ها هم تمرین کنند و یاد بگیرند. اگه هم تحمل صدای من براتون سخته، گوشتون رو بگیرید.» پافشاری آن شبش جواب داد. بعدها خیلی ها اسماعیل را به صوت دلچسب قرآنش می شناختند. 📕 منبع: کتاب * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📗 | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی سید حسين با صدايى زيبا می ‏خواند. قبل پیروزی انقلاب يكى از دوستانش، از او دعوت کرد تا در افتتاحیه مسجد پادگان لشکر خوزستان قرآن بخواند. مراسم، آغاز و تیمسار جعفریان (فرمانده وقت لشکر) وارد شد. همه حاضرين به احترام او از جا بلند شدند. حسين اما سر در قرآن برد و بلند نشد! لحظاتى بعد که پشت تريبون ایستاد، آياتى از سوره نساء را خواند: «ما لكم لا تقاتلون فى سبيل الله... » چرا در راه خدا و براى نجات مستضعفان، قيام نمی ‏كنيد؟... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh