eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
224 دنبال‌کننده
440 عکس
51 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
شب من با نوشتن نامه های عاشقانه برای تو می گذرد؛ و سپس روز من با محو کردن هرکدام سپری می شود؛ کلمه به کلمه! و در این میان قطب نمای زرین من چشم های تو است؛ که به سمت دریای جدایی اشاره می کند! @shokoohsher🍃
در عزیزی شبیه جان و تن است او که گلدانِ ریشه‌های من است هویت داده، پرورانده مرا مثل آغوش مادر است ، زن است لهجه‌‌ی لحظه‌ی قشنگ نگاه اشتیاق نشسته در سخن است سرخیِ صورت شقایق‌هاست مهد اسطوره‌های کوه‌کن است او که جریان گرفته در رگ من اوکه نزدیک‌تر ز پیرهن است در حقیقت نشان او عشق است نامِ در من تنیده‌اش، وطن است نقشه‌اش مقتدرترین نقش است پرچمش آرزوترین کفن است در کدامین پیاله سهم من است از شرابی که این‌چنین کهن است در چنین سرنوشت شورانگیز سهم من حق انتخاب من است فرق ما با تمام مخلوقات قدرت انتخاب داشتن است ☘️ @shokoohsher
به یک کرشمه که در کارِ آسمان کردی هنوز می‌پَرَد از شوق، چَشمِ کوکب‌ها... @shokoohsher🍃
من تازه در اوّل مناجاتم یک‌شنبه‌ی بعدِ انتخاباتم! یک‌شنبه شروع شادی و خنده فارغ ز برنده و ز بازنده یک‌شنبه هوای عاشقی گرم است یک‌شنبه نجابت است، آزرم است یک‌شنبه دودستگی نمی‌داند می‌آید و خستگی نمی‌داند یک‌شنبه هوای دوستی پاک است یک‌شنبه بسوی جمعه چالاک است خوشحالیِ بی‌رفیق بیهوده است تا بوده گمان کنم چنین بوده است... ☘️ @shokoohsher
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان»شد پیر، «گل»شد سربه‌زانو «بید»شد مجنون... 🍃 @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان»شد پیر، «گل»شد سربه‌زانو
اگر بی‌تابی من خاطرت را می‌کند محزون  غمت را مثل تیری از دل خون می‌کشم بیرون تو هم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون در آغوش «وداعم» با تو و هر«بوسه‌ای» امشب هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون» کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان»شد پیر،«گل»شد سربه‌زانو،«بید»شد مجنون هدر شد مستی‌ام در یاد دیروز و غم فردا بنوش از بادە‌ی اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون @shokoohsher🍃
به غیر نور به گوشت نمی‌رود حرفی کسی که ساخته از ماه گوشواره تویی... @shokoohsher ☘️
✨شکوهِ شعر✨
به غیر نور به گوشت نمی‌رود حرفی کسی که ساخته از ماه گوشواره تویی... @shokoohsher✨ #سعید_مبشر ☘️
رسیده‌ایم به بن‌بست؛ راهِ چاره تویی! ببین! مخاطبِ انبوهی از اشاره تویی سکوت کردی و الله‌اکبر از دهنت! همین صدا که نمی‌آید از مناره تویی تو شهروند کویری، مقیم دریایی به روز سایه سرو و به شب ستاره؛ تویی به هر که زنگ زدم، خنده‌ی تو می‌آمد چگونه است که آن سوی هر شماره تویی؟ به اشک من که نمی‌ایستد شبیه شدی پس از تجلّی زیبایی‌ات، دوباره تویی رسید وصف تنت، برگه‌ها سفید شدند که دل‌پذیرترین شعر بی‌گزاره تویی در انتشار تو رنگین‌کمان پدید آمد که روی قوسی از آیینه‌ها سواره تویی به غیر نور به گوشت نمی‌رود حرفی کسی که ساخته از ماه گوشواره تویی ادامه دادم و دیدم که پشت تپه‌ی سرخ برای هرچه بهار است استعاره تویی @shokoohsher☘️
زخم‌ها زخم‌ها تازه تازه سینهٔ کوه‌ها پرگدازه چشم‌ها چشم‌ها اشکِ جاری رودها رودها خونِ تازه هی کبوتر کبوتر پرِ سرخ هی عروسک عروسک جنازه هرکجا خانه‌ای ساخت خورشید ابر شد میهمان بی‌اجازه آه… نابود شد هرچه لانه آه… آوار شد هرچه سازه آی دنیای غم! شادی‌ات را می‌خری از کدامین مغازه؟ می‌کُشند و از این مرگ خونین زنده‌تر می‌شود انتفاضه @shokoohsher🍀 کانال شاعر👇 @fatemeh_arefnejad
فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم، دَم می‌دهی تا کی دَمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم! 🍀 @shokoohsher
إنّ الکتابة عندي هی هوار أقیمه مع نفسي قبل أن أقیمهُ معک نوشتن برای من گفت‌و‌گویی‌ست با خودم پیش از آن‌که با تو بگویمش... @shokoohsher🍀
کوله باری‌ست پر از هیچ که بر شانه‌ی ماست گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه‌ی ماست... @shokoohsher 🍃