eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
230 دنبال‌کننده
437 عکس
51 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
از مردمان بی‌سلاح کوچه و بازار از هر کسی که دوستت دارد هراسان‌اند... ✍🏻 🌱 🏷 💔 @Shokoohsher
از خانۀ عاشقان خبر آوردند با شوق وصال چشم تر آوردند در راه مزار حاج قاسم بودند ناگاه سر از بهشت در آوردند ✍🏻 🍃 🏷 🖤 @Shokoohsher
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
رسیدند از غروبِ جاده مهمان‌های بسیاری ببین! جمع‌اند اطرافت پریشان‌های بسیاری هوا بوی جدایی می‌دهد در موسم دیدار افق ابری‌ست، در راهند باران‌های بسیاری تو خویشاوندی دیرینه‌ای با رودها داری به دریای تو می‌ریزند جریان‌های بسیاری نگاهت چلچراغ مسجد و دیر و کلیسا بود به تو روشن شده چشم شبستان‌های بسیاری از آن روزی که شهر آمادهٔ تشییع زخمت شد چراغانِ غمت مانده خیابان‌های بسیاری تو ای تا بوده و هست آشنا با سبزِ فروردین! گذشت از باغِ ما بی تو زمستان‌های بسیاری چرا گلدان شکست و گل‌ترین‌ها سرخ پوشیدند؟ چرا در خون خود غرق‌اند ریحان‌های بسیاری؟ به شوق آسمان از غزه تا بیروت، تا کرمان کبوتر می‌شوند این‌روزها جان‌های بسیاری بگو با دشمنان از اقتدار آه مظلومان کماکان پیش رو دارند طوفان‌های بسیاری… @fatemeh_arefnejad
کم نمی‌آید خدا را شکر من پرسیده‌ام غم، برای یک جهان دلتنگ باقی مانده است! 🌱 @shokoohsher
نه تخت جم، نه ملک سلیمانم آرزوست راهی به خلوت دل جانانم آرزوست... @shokoohsher🍃
تو روشنیِ قلبِ منی، خودم را به هدر نداده‌ام... 🌱 @shokoohsher
جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت .... 🍃 @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت .... #سید_تقی_سیدی🍃 @
چه بايد كرد با چشمت كه در تكرار اين لذت جدايى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بيا عهدى كنيم امروز، روزِ اول ديدار اگر رفتيم بى برگشت، اگر مانديم بى منت تو بايد سهم من باشى، اگر معيار دل باشد ولى دق داد تا دادت به من تقديرِ بى دقت جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت... خودت شايد نميدانى چه كردى با دلم اما دل يك آدم سر سخت را بردى، خدا قوت! 🍃 @shokoohsher
که رازِ عشق بُرون‌ می‌زند به ناچاری چنان‌ که بوی خوش از حجره‌های عطاران! 🌱 @shokoohsher
از ما گذشت باید به ابر بیاموزیم تا از عطش گیاه نمیرد باید به قفل‌ها بسپاریم با بوسه‌ای گشوده شوند، بی‌رخصت کلید ... 🍃 ، ۱۸دی، درگذشت @shokoohsher
دلم گرفته در این زندگی نمی‌گنجم بدون چتر، بدون تو می‌زنم بیرون! 🌱 @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
دلم گرفته در این زندگی نمی‌گنجم بدون چتر، بدون تو می‌زنم بیرون! #ساجده_جبارپور🌱 @shokoohsher✨
دوباره ریشه‌ی زخمم رسیده‌ است به خون به زخم‌های قدیمی، به ریشه‌های جنون قلم به دست گرفتم که از تو بنویسم برای این‌همه گریه، برای غم ممنون! شبیه ابرِ مچاله کنار پنجره‌ام به جای شانه تو، تکیه داده‌ام به ستون چقدر خسته‌ام‌ از این نمای تکراری چقدر خسته‌ام از این جهانِ ناموزون دلم گرفته در این زندگی نمی‌گنجم بدون چتر، بدون تو می‌زنم بیرون! 🌱 @shokoohsher
سعی من در سر به زیری بی‌گمان بی‌فایده ست تا تو بوی زلف‌ها را می‌فرستی با نسیم... ☘️ @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
سعی من در سر به زیری بی‌گمان بی‌فایده ست تا تو بوی زلف‌ها را می‌فرستی با نسیم... #کاظم_بهمنی☘️ @sho
پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیم داشتم یک عصر بر می‌گشتم از عبدالعظیم ازهمان بن بستِ باران خورده پیچیدم به چپ از کنارت رد شدم آرام ، گفتی: مستقیم! زل زدی در آینه اما مرا نشناختی این منم که روزگارم کرده با پیری گریم رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم بختِ بد برنامه موضوعش تغزل بود وعشق گفت مجری بعدِ " بسم الله الرحمن الرحیم" : یک غزل می خوانم از یک شاعر خوب و جوان خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم: "سعی من در سر به زیری بی گمان بی فایده ست تا تو بوی زلف‌ها را می‌فرستی با نسیم" شیشه را پایین کشیدی، رِند بودی از نخست زیر لب گفتی خوشم می آید از شعر فخیم موج را تغییر دادم این میان گفتی به طنز: "با تشکر از شما راننده ی خوب و فهیم" گفتم آخر شعر تلخی بود ،با یک پوزخند گفتی اصلا شعر می فهمید!؟ گفتم: بگذریم ☘️ @shokoohsher
خیره بر هر چه شدم، خاطره ای زد به سرم... 🌱 @shokoohsher
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل این پنج‌روزه عمر که بر باد می‌رود... 🍃 @shokoohsher
اهل گلایه نیستم باشد برو... باشد... باشد... حلالت باد بردی! ببر ، دنیا و دینم را اما بگو اینک از نو کجا پیدا کنم دیگر تنهایی‌ام تنها رفیق سال‌های پیش از اینم را؟ 🌱 @shokoohsher
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن‌ دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود...   ☘️ ، ۲۱ دی، زادروز @shokoohsher
وأنا أسمَّیكِ الوداعَ ولا أودَع غیر نفسي... تو را وداع می‌نامم و "جز خود" کسی را وداع نمی‌گویم... 🍃 مترجم: 🌱 @shokoohsher
‏چه غم که عشق به جایی رسید یا نرسید که آنچه زنده و زیباست نفسِ این سفر است ‎ 🌱 @shokoohsher
چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت دوست را، زیر باران باید دید... ☘️ @shokoohsher
Alireza Assar Zire Baran.mp3
7.53M
📝☘️ 🎙 🍃 🎶زیر باران 🌧️ @shokoohsher✨ ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
🔸 یا من أرجوه... 🤓 در دست فرشتگان قباله همراه طبق‌طبق پیاله گفتند که: این الرجبیون؟ بشکفت رخم شبیه لاله گفتم که منم! نگاه کردند دادند به من کمی چاغاله نه شیر و عسل، نه حور و جنت نه کهنه شراب هفت‌ساله گفتم که چرا؟ به جای پاسخ، دادند مرا به تو حواله سوگند به تو خدای خوبم! از نوع اکید آن؛ جلاله من بنده‌ی ساده‌ی تو هستم دور سر من که نیست هاله هر روز به لب ذکر و دعا بود اعمال، مطابق رساله گهگاه اگر که جا به جا شد افعال، میان آه و ناله، «واصرف» شده جای «اعطنی» و شد «اعطنی» آن وسط مچاله، از چاله به چاه رفته‌ام گاه ازچاه رسیده‌ام به چاله، بنویس کنون شرّ مرا خیر این بار به حکم استحاله از بنده ندامت و گناه است از حضرت حق امید ماله! 🌱 @shokoohsher
ای عشق! ای عزیزترین میهمانِ عمر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی... 🌱 @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
ای عشق! ای عزیزترین میهمانِ عمر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی... #فاضل_نظری🌱 @shokoohsher✨
غمخوار من! به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی با من به جمع مردم تنها خوش آمدی بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند می‌بینمت، برای تماشا خوش آمدی راه نجات از شب گیسوی دوست نیست ای من! به آخرین شب دنیا خوش آمدی پایان ماجرای دل و عشق روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود منت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی ای عشق! ای عزیزترین میهمان عمر دیر آمدی به دیدنم، اما خوش آمدی 🌱 @shokoohsher
عمر منی به مختصر، چون که ز من نبود اثر زنده نمی‌شدم اگر، از دم جان فزای تو... ☘️ @shokoohsher
نمانده است مرا در بساط جز آهی هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم @shokoohsher🌱
برای من که پرم از فراق قصه نگو اگر کتاب تو باشی، کتابخانه منم! 🍃 @shokoohsher
نیاز دارم که نامت را بر زبان بیاورم نیاز دارم که آتش کوچکی برافروزم به لباس نیاز دارم به پالتو و به تو ای ردای بافته‌شده از شکوفه‌ی پرتقال و گل‌های شب‌بو! @shokoohsher ☘️