از مردمان بیسلاح کوچه و بازار
از هر کسی که دوستت دارد هراساناند...
✍🏻 #اعظم_سعادتمند🌱
🏷 #شهدای_کرمان 💔
@Shokoohsher✨
از خانۀ عاشقان خبر آوردند
با شوق وصال چشم تر آوردند
در راه مزار حاج قاسم بودند
ناگاه سر از بهشت در آوردند
✍🏻 #سیدروحالله_مؤید🍃
🏷 #شهدای_کرمان 🖤
#ألا_لعنت_الله_علی_القوم_الظالمین
@Shokoohsher✨
هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
رسیدند از غروبِ جاده مهمانهای بسیاری
ببین! جمعاند اطرافت پریشانهای بسیاری
هوا بوی جدایی میدهد در موسم دیدار
افق ابریست، در راهند بارانهای بسیاری
تو خویشاوندی دیرینهای با رودها داری
به دریای تو میریزند جریانهای بسیاری
نگاهت چلچراغ مسجد و دیر و کلیسا بود
به تو روشن شده چشم شبستانهای بسیاری
از آن روزی که شهر آمادهٔ تشییع زخمت شد
چراغانِ غمت مانده خیابانهای بسیاری
تو ای تا بوده و هست آشنا با سبزِ فروردین!
گذشت از باغِ ما بی تو زمستانهای بسیاری
چرا گلدان شکست و گلترینها سرخ پوشیدند؟
چرا در خون خود غرقاند ریحانهای بسیاری؟
به شوق آسمان از غزه تا بیروت، تا کرمان
کبوتر میشوند اینروزها جانهای بسیاری
بگو با دشمنان از اقتدار آه مظلومان
کماکان پیش رو دارند طوفانهای بسیاری…
#فاطمه_عارفنژاد
#حاجقاسم
#شهدای_کرمان
@fatemeh_arefnejad
#ذکر_شب
کم نمیآید خدا را شکر
من پرسیدهام
غم، برای یک جهان دلتنگ باقی مانده است!
#محمدمهدی_سیار 🌱
@shokoohsher✨
نه تخت جم، نه ملک سلیمانم آرزوست
راهی به خلوت دل جانانم آرزوست...
@shokoohsher✨
#صائب🍃
جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم
چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت ....
#سید_تقی_سیدی🍃
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت .... #سید_تقی_سیدی🍃 @
چه بايد كرد با چشمت كه در تكرار اين لذت
جدايى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت
بيا عهدى كنيم امروز، روزِ اول ديدار
اگر رفتيم بى برگشت، اگر مانديم بى منت
تو بايد سهم من باشى، اگر معيار دل باشد
ولى دق داد تا دادت به من تقديرِ بى دقت
جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم
چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت...
خودت شايد نميدانى چه كردى با دلم اما
دل يك آدم سر سخت را بردى، خدا قوت!
#سید_تقی_سیدی🍃
@shokoohsher✨
که رازِ عشق بُرون میزند به ناچاری
چنان که بوی خوش از حجرههای عطاران!
#حسین_جنتی🌱
@shokoohsher✨
از ما گذشت
باید به ابر بیاموزیم تا از عطش گیاه نمیرد
باید به قفلها بسپاریم
با بوسهای گشوده شوند،
بیرخصت کلید ...
#نصرت_رحمانی🍃
#روزنگار، ۱۸دی، درگذشت
@shokoohsher✨
دلم گرفته در این زندگی نمیگنجم
بدون چتر، بدون تو میزنم بیرون!
#ساجده_جبارپور🌱
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
دلم گرفته در این زندگی نمیگنجم بدون چتر، بدون تو میزنم بیرون! #ساجده_جبارپور🌱 @shokoohsher✨
دوباره ریشهی زخمم رسیده است به خون
به زخمهای قدیمی، به ریشههای جنون
قلم به دست گرفتم که از تو بنویسم
برای اینهمه گریه، برای غم ممنون!
شبیه ابرِ مچاله کنار پنجرهام
به جای شانه تو، تکیه دادهام به ستون
چقدر خستهام از این نمای تکراری
چقدر خستهام از این جهانِ ناموزون
دلم گرفته در این زندگی نمیگنجم
بدون چتر، بدون تو میزنم بیرون!
#ساجده_جبارپور🌱
@shokoohsher✨
سعی من در سر به زیری بیگمان بیفایده ست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم...
#کاظم_بهمنی☘️
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
سعی من در سر به زیری بیگمان بیفایده ست تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم... #کاظم_بهمنی☘️ @sho
پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیم
داشتم یک عصر بر میگشتم از عبدالعظیم
ازهمان بن بستِ باران خورده پیچیدم به چپ
از کنارت رد شدم آرام ، گفتی: مستقیم!
زل زدی در آینه اما مرا نشناختی
این منم که روزگارم کرده با پیری گریم
رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند
رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم
بختِ بد برنامه موضوعش تغزل بود وعشق
گفت مجری بعدِ " بسم الله الرحمن الرحیم" :
یک غزل می خوانم از یک شاعر خوب و جوان
خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:
"سعی من در سر به زیری بی گمان بی فایده ست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم"
شیشه را پایین کشیدی، رِند بودی از نخست
زیر لب گفتی خوشم می آید از شعر فخیم
موج را تغییر دادم این میان گفتی به طنز:
"با تشکر از شما راننده ی خوب و فهیم"
گفتم آخر شعر تلخی بود ،با یک پوزخند
گفتی اصلا شعر می فهمید!؟ گفتم: بگذریم
#کاظم_بهمنی☘️
#غزل
@shokoohsher✨
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل
این پنجروزه عمر که بر باد میرود...
#امیر_خسرو_دهلوی🍃
@shokoohsher✨
اهل گلایه نیستم
باشد برو...
باشد... باشد... حلالت باد
بردی! ببر ، دنیا و دینم را
اما بگو اینک
از نو کجا پیدا کنم دیگر
تنهاییام
تنها رفیق سالهای پیش از اینم را؟
#محمدمهدی_سیار🌱
@shokoohsher✨
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود...
#افشین_یداللهی☘️
#روزنگار، ۲۱ دی، زادروز
@shokoohsher✨
وأنا أسمَّیكِ الوداعَ
ولا أودَع غیر نفسي...
تو را وداع مینامم
و "جز خود"
کسی را وداع نمیگویم...
#محمود_درویش🍃
مترجم: #سعید_هلیچی🌱
@shokoohsher✨
چه غم که عشق به جایی رسید یا نرسید
که آنچه زنده و زیباست نفسِ این سفر است
#حسین_منزوی🌱
@shokoohsher✨
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید...
#سهراب_سپهری☘️
@shokoohsher✨
Alireza Assar Zire Baran.mp3
7.53M
📝#سهراب_سپهری☘️
🎙 #علیرضا_عصار🍃
🎶زیر باران 🌧️
@shokoohsher✨
━━━━━━◉──────
↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
#شعربهروایتآواز
🔸 یا من أرجوه...
#شعر_طنز🤓
در دست فرشتگان قباله
همراه طبقطبق پیاله
گفتند که: این الرجبیون؟
بشکفت رخم شبیه لاله
گفتم که منم! نگاه کردند
دادند به من کمی چاغاله
نه شیر و عسل، نه حور و جنت
نه کهنه شراب هفتساله
گفتم که چرا؟ به جای پاسخ،
دادند مرا به تو حواله
سوگند به تو خدای خوبم!
از نوع اکید آن؛ جلاله
من بندهی سادهی تو هستم
دور سر من که نیست هاله
هر روز به لب ذکر و دعا بود
اعمال، مطابق رساله
گهگاه اگر که جا به جا شد
افعال، میان آه و ناله،
«واصرف» شده جای «اعطنی» و
شد «اعطنی» آن وسط مچاله،
از چاله به چاه رفتهام گاه
ازچاه رسیدهام به چاله،
بنویس کنون شرّ مرا خیر
این بار به حکم استحاله
از بنده ندامت و گناه است
از حضرت حق امید ماله!
#طاهره_ابراهیمنژاد🌱
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
🔸 یا من أرجوه... #شعر_طنز🤓 در دست فرشتگان قباله همراه طبقطبق پیاله گفتند که: این الرجبیون؟ بشکفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای عشق! ای عزیزترین میهمانِ عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی...
#فاضل_نظری🌱
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
ای عشق! ای عزیزترین میهمانِ عمر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی... #فاضل_نظری🌱 @shokoohsher✨
غمخوار من! به خانهی غمها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من! به آخرین شب دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیریام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی
ای عشق! ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم، اما خوش آمدی
#فاضل_نظری🌱
@shokoohsher✨
#ذکر_شب
عمر منی به مختصر، چون که ز من نبود اثر
زنده نمیشدم اگر، از دم جان فزای تو...
#حسین_منزوی☘️
@shokoohsher✨
نمانده است مرا در بساط جز آهی
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم
@shokoohsher✨
#صائب_تبریزی🌱
برای من که پرم از فراق قصه نگو
اگر کتاب تو باشی، کتابخانه منم!
#سید_تقی_سیدی🍃
@shokoohsher✨
نیاز دارم که نامت را بر زبان بیاورم
نیاز دارم که آتش کوچکی برافروزم
به لباس نیاز دارم
به پالتو
و به تو
ای ردای بافتهشده از شکوفهی پرتقال
و گلهای شببو!
@shokoohsher✨
#نزار_قبانی ☘️