🔸 " در محضر شهیـد " ...
همه #نماز جماعتش را دوست داشتند
زياد طولـش نمى داد ...
اگر مىديد يا مىشنيد امام جماعتى
نمازش طولانى است ، تذڪر مىداد
بعـد از هر نمـــازش
سه بار طلب #شهادت مى ڪرد ...
عوضش نمـازهاى فُرادايش را
آهسـته مى خوانــد ،
با سجدههاى طولانى و گريههاى زياد ...
#عارف_مجاهد
#شهید_عبدالله_ميثمی
🆔👇
@sire_o_sh
#عاشقانه_شهدا ❣
محمد در آخرین پیامک ،
برایم نوشته بود :
« هرجا باشم عاشقتـم
ایران باشم یا خارج ،
هرجا باشم عاشقتـم...»
میگفت همسرِ سادات داشتن
هم خوب است و هم سخت ...!
فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (س)
است ، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی دهد
و از طرفی قدمهایش برڪت زندگی است.»
محمد خیلی خوش اخلاق بود ، واقعا
اگر بگویم اخم او را ندیدم گزافه نیست ،
حتی وقتی در معراج شهدا برای آخرین بار
او را دیدم همان لبخندِ زیبا و همیشگی را
روی لب داشت ...
خدا را شڪر میڪنم
که محمد من هم "شهید" شد
چون او شهادت را دوست داشت
خیلی شهادت را دوست داشت ...
✍ به نقل از همسر شهید
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمد_کامران
🆔👇
@sire_o_sh
ز جان
ای دوست ؛
مهــرِ تـو
جدا کردن توان؟
نَتوان ...
#رفاقت_آسمانی
🆔👇
@sire_o_sh
#شهید_حسن_مولایی
شهادت : ۱۸ خـرداد ۱۳۶۰
محل شهادت : ذوالفقاریه
میخواستيم
خانوادگی برويم سوريه
بليط گرفتيم ، گفت :
«من هفتاد تومان بدهکارم ،
تا بدهیام رو ندم زيارت نمیرم.»
اگر دو تا غذا سر سفره بود
ناراحت می شد. میگفت :
« مامان ، يه غذا بسه »
ساده می خورد ، بيشتر روزها
غذاش يڪ نان بربری و
دو تا سيب زمينی آب پز بود.
تُو مغازه سيم کشی کار میکرد
سر ظهر يڪی دو ساعت
برای ناهار و خواب میآمد خانه
آخر ماه ڪه می شد ،
حقوق ساعتهای استراحتشو حساب میکرد
و به صاحب مغازه پس می داد ...
✍ به نقل از #مادر_شهید
🆔👇
@sire_o_sh
🔹 روایتی از پدر
#شهید_محمد_اسدی
« محمد ، چهار بار به عراق
و بعـد از آن به ســوریـه رفت
من عمل قلب باز انجام داده بودم
و حالم مسـاعد نبود ، گفتم :
شمـا به اندازه خودت رفتی نرو ...
می گفت :
« پنج پسر دارید پـدر !
نمیخواهید خمسشان را
در راه حضرت زینب (س) بدهید؟
تا شمـا راضـی نباشیـد ،
بیبی زینب(س) من را طلب نمیکند
عراق شیعه زیاد دارد و دفاع میکنند
میخواهم برای دفاع از ناموس ائمه (ع)
به ســـــوریه بروم .»
پای من را بوسید و گفت راضی باشید
و از من دل بکنید. من هم قول میدهم
شفایتان را از ائمه (ع) بگیرم ...
رفت و شفــــای من را هم گرفت. »
ولادت : ۱۳۶۴/۰۶/۳۰
شهادت: ١٣٩۵/۰۳/۱۷
[مصادف با اول رمضانالمبارک]
محل شهادت : جنوب حلب ، سوریه
#شهید_مدافعحرم_محمد_اسدی
#فرمانده_ایرانی_گردان_غلامانعباس
#لشکر_سرفراز_فاطمیون
🆔👇
@sire_o_sh
#زورو_بازی_در_جبهه
جثه ريزی داشت ...
مثل همه ی بسيجـیها
خوش سيما بود و خوش مَشرَب ؛
فقط يك كمی بيشتر از بقيه شوخی میكرد،
نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود، كه اصلاً
اين حرف ها توی جبهه معنا نداشت ،
سعی میكرد دل مؤمنان خدا را شاد كند
آن هم در جبهـه و جنـگ ...
از روزی كه او آمد ...
اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد.
لباس های نيروها كه خاكی بود و
در كنار ساکهايشان قرار داشت،
شبانه شسته میشد و صبح روی طناب
وسطِ اردوگاه خشڪ شده بود....
ظرف غذای بچه ها هر دوسه تا دسته ،
نيمههای شب خود به خود شسته میشد
هر پوتينی كه شب بيرون از چادر میماند،
صبح واڪس خورده و بـرّاق
جلویِ چــادر قرار داشت ...
او كه از همه كوچكتر و شوختر بود
وقتی اين اتفاقات جالب را میديد،
میخنديد و میگفت: بابا اين كيه
كه شبها زورو بازی در می آره و
لباس بچه ها و ظرف غذا را میشوره؟
و گاهی میگفت :
« آقای زورو ، لطف كنه و
امشب لباسهای منم بشوره و
پوتينهام رو هم واكس بزنه »
بعد از عملـيات ...
وقتی «علی قزلباش » شهيـد شد ،
يكی از بچه ها با گريه گفت:
بچه ها يادتونه چقدر قزلباش
زوروی گردان رو مسخره می كرد ...
زورو خـودش بود و
به من قسم داده بود كه به كسی نگم !
#تخریبچی_نوجوان
#شهید_محمدعلی_قزلباش
#شهادت_ماووتعراق_۱۳۶۶
🆔👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید احمد کاظمی: فرمانده اصلی خداست
صوت ماندگاری از شهید کاظمی در عملیات والفجر ۸ که برای نیروهای تحت امر خود درخصوص علت تحمل سختیهای دنیا صحبت میکند...
🆔👇
@sire_o_sh
آیت الله بهجت (رحمه الله)
🌼هر کس به هر کدام از 14 معصوم محبت داشته باشد ، کارش تمام است. فقط شرطش این است که محبتش راست باشد.
✅نکته های ناب ؛ ص 74
🆔👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽آیتالله مجتهدی(ره)؛ چی به درد آخرت میخوره؟
🌼شکر خدا را که در پناه حسینم
گیتی از این خوبتر پناه ندارد
#درس_اخلاق
🆔👇
@sire_o_sh
🔸شهید 13 سالهای که حکم جهادش را مستقیم از مقام معظم رهبری گرفت..
❇️ مراجعاتش برای اعزام به جبهه به نتیجه نمیرسد امّا شهید بالازاده ناامید نمیشود و برای رسیدن به آرزویش، پیش مسئولین شهرستان و استان و مقام معظم رهبری میرود تا در زمان ریاست جمهوری ایشان، حکم جهاد را از دستان مبارکشان بگیرد. سرانجام موفق به ملاقات امام خامنهای میشود به ایشان میگوید:
«آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند؛ چون حضرت قاسم 13 سالش بود و امام حسین(ع) به او اجازهی جنگیدن داد و من هم 13 سالمه؛ اگر رفتن 13 سالهها به جبهه بد است، پس چرا روضهی حضرت قاسم را میخوانند؟»
🔸امام خامنهای همانجا دستور داد که با امام جمعهی تبریز تماس بگیرید و بگویید کار این آقا مرحمت ما را که رفیق ماست، راه بیندازند؛ نتیجه را هم به من بگویید...
📚تسنیم
🆔👇
@sire_o_sh
#نظم
🌼كسى كه انتظار دارد مى توان زندگى را بدون نظم سپرى كرد، در حقيقت منكرِ قانونِ حاكم بر هستى بوده، و هيچ چيز را شرط هيچ چيز نمى داند!
«علامه جعفری»
🆔👇
@sire_o_sh
#کیمیایی_بالاتراز #امام_حسین
#نیست
#شیخ_جعفر_مجتهدی
🌼در
جوانـــے خیلی دنبـال دستیابی
به علــم #ڪیمیا بود.
روزی ندایی از غیب شنید که
جعفـر ! ڪیمیای اصلی، محبت
#اهـلبیت علیهم السلام است.
🆔👇
@sire_o_sh
آیت الله حسینی خامنه ای
کلید حل مشکلات دعا یاد #خدا
واصلاح دلها است
🆔👇
@sire_o_sh
#روزی_رسون_خداست
#غصه_روزی_نخور_رفیق
#حاج_اسماعیل_دولابی
🌼 اگر غلام خانهزادی پس از سالها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصهدار شود و بگوید فردا من چه بخورم، این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت میکند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصهدار و نگران باشیم.
🆔👇
@sire_o_sh
#به_جان_امام_زمان_ضرر_کردی
#میفهمی⁉️ 👈 #ضرر
#آیت_الله_ناصری
🌺هر کس با غیر خدا معامله بکند، به جان امام زمان #ضرر کرده است.
🌼اگر مسجد می سازی، برای خدا بساز، لله باشد. مزد خود را هم از او بگیر.
مردم هرچه می خواهند بگویند، بگویند؛ تو کار را برای خدا بکن، لله بکن، افشا کردن آن، با خداست. امتحان کن.
🆔👇
@sire_o_sh
#بدون_ارباب_کسی_به_جایی_نمیرسه❌
#دنیاوآخرت_به_دست_باکفایت
#امام_حسین #است
حضرت #آیت_الله_قاضی
👈محال است👉 انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
#امام_حسین
🆔👇
@sire_o_sh
#تیپ_بزن_تاشکارت_کنن🙌
خوشبختانه یه روزی 👈 سناتور ادواردو #آنیلی شکار شد.😳
شکار شده توسط شکارچی معروف؛ مولا و اربابِ عالم وجود، صاحب اختیار کل کائنات، عشق همه هستی، نام مبارکش مایه مستی، پسر شیر #خدا، سرور هر دو سرا، پیر عرفا، مراد شهدا، گُنده همه لوطیا، امید همه گنه کار
#مولا #ابی_عبدالله_الحسین
#ایها_الارباب
چرا نگاه نمیکنی به ما آقا جونم😭
#امام_حسین
🆔👇
@sire_o_sh
در عملیات کربلای۴
از یک گـروه هفت نفری
که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند،
تنها حاجستار توانست جانِ سالم بِدَر ببرد و
به عقب برگردد ، و اکثر آنها از جمله صمد
برادرِ حاج ستار شهید شدند ...
وقتی که از حاجی پرسیدیم :
« حاجی، تو که میتوانستی
جنازهی برادرت را با خود بیاوری ،
چرا این کار را نکردی ؟»
در جواب گفت :
« همه بچه هـا برادر من هستند ؛
کدامشان را می آوردم؟ »
📚 یک جرعه آفتاب ص۵۵
#شهید_حاج_ستار_ابراهیمی
#فرماندهگردان۱۵۵_لشکر۳۲انصارالحسین
🆔👇
@sire_o_sh
#سـردار_هـور
ولادت : ۱۳۴۰ اهـواز
شهادت: ۶۷/۰۴/۰۴ جزایز مجنون
رجعت : ۲۲ سال بعد ، ۱۳۸۹
مصادف با شهادت حضرت زهرا (س)
در کوچه هایعامری به دنیا آمد و در منطقه ی حصیر آباد اهواز قد ڪشید. مانوس با قرآن و تفسیر بود و یڪ انقلابی به تمام معنا ، و عاشق امام و انقلاب...
در ۱۹ سالگے از هسته هاے اصلی تشکیل بسیج و سپاه در اهواز بود و در ۲۷ سالگے ،فرمانده سپاه ششم کشور (امام جعفر صادق ع) کہ هم بسیج و هم سپاه خوزستان و هم لشکر۵ نصر و چند تیپ دیگر را شامل میشد.
سردار گمنــام هــور ؛ مغز متفڪر و فرماندهی پیچیده ترین و پر راز و رمز ترین قرارگاه جنگ ، یعنی قرارگاه نصـرت بود ، کہ در چهارم تیرماه سال۶۷ به دنبال تهاجم سراسری عراق بہ جزیره مجنـون و پس از اطمینان از تخلیه جزیره، به هنگام ترک مقر فرماندهے سپاه ششم نیروی زمینی، هدف موشڪ های هلیکوپترهای عراقی قرار گرفت و شهید شد.
#شهید_سرلشکر_علی_هاشمی
🆔👇
@sire_o_sh
🔸 « بگو عاشق نیستیم »...
انگار از آسمان آتش میبارید
به شهید غلامی گفتم:
«گروه را مرخص کنیم تا اوایل پاییز
که هوا خنک تر می شود ، برگردیم.»
گفت: « بگو عاشق نیستیم.»
گفتم: «علی آقا! هوا خیلی گرم است
نمی شود تکان خورد.»
گفت: «وقتی هوا گرم است و تو میسوزی،
مادر شهیدی که در این بیابان افتاده است،
دلش می شکند و می گوید:
خدایا بچهام در این گرما کجا افتاده است؟
همین دلشکستگی به تو کمک میکند
تا به شهیـد برسی. »
نتوانستم حرف دیگری بزنم ...
گوشی را گذاشتم ، برگشتم و گفتم:
« بچهها، اگر از گرما بیجان هم شدیم ،
باید جستجو را ادامه دهیم. »
پس از نماز صبح کار را شروع کردیم...
تا ساعت ۹صبح هرچه آب داشتیم، تمام شد
بالای ارتفاعات ۱۷۵ شرهـانی ،
چشمهایمان از گرما دیگر جایی را نمیدید
به التماس نالیدیم:
«خدایا تو را به دلِ شکستهی مادران شهید..»
در کف شیار چیزی برق زد، #پلاک بود ...
📚 آسمان مال آنهاست
(کتاب تفحص)، صفحه ۸
🆔👇
@sire_o_sh
به یاد بزرگ مرد انقلابی
#شهید_دکتر_بهشتی :
به آمریکا بگویید
از ما عصبانی باش
و از این عصبانیت بمیر
🆔👇
@sire_o_sh
#رسم_خوبان
یکی از لودرهـا . . .
که راننده تازهکاری روی آن کار میکرد ،
در منطقه و حین عملیات خراب شده بود
و راننده غرق در روغن و گِل و خاک ،
داشت آن را تعمیر می کرد ...
در حین سرکشی ...
به همراه حاج مرتضی به لودر رسیدیم
حاجی وضعیت او را که مشاهده کرد،
برای کمک به طرف او رفت...
به کمک هم لودر را خیلی زود تعمیر کردند
راننده پس از تمام شدن کار ،
و ضمنِ تشکر از حاجی ، گفت:
« اگر فرمـانده منطقه اینجا بود ،
به من کمک نمیکرد ، ولی شما
لطف کردی و کمک کردی !»
حاجی گفت :
«از خدا بخواه تا فرمانده منطقه را آدم کنه!»
و بعد به سمت خودروی خود رفت....
من که این اوضاع را دیدم ، خودم را
کنارِ راننده لودر رساندم و آهسته گفتم :
« بابا این بنده خدا حـاج مرتضـی ،
فرمانده منطقه است، نباید اینجور میگفتی!»
راننده به طرف حاجی دوید و گفت :
«تا من را نبخشی ، نمیذارم بری.»
حاجی پیشانیاش را بوسید و
با لبخند گفت : « تو را می بخشم ،
به شرطی که از خدا بخوای من را آدم کنه.»
📚 سیره شهدایدفاعمقدس(۲۴) ص۲۳۹
#سـردار_جهادگــــر
#شهید_حاج_مرتضی_شادلو
🆔👇
@sire_o_sh