از برجستهترین نکاتی که در عرصه شعر آموختهام، یکی این است که:
«اگر خواستی دنیایت، گستره و عمق یابد، با شاعر یا با فیلسوف همزبان باش».
چند سالی است با دکتر حامد طونی آشنا شدهام، که هم فلسفه خوانده و فیلسوف است و هم شاعر.
به نظرم «آنات»، مجموعه رباعیها او، مجموعهای از «آن»های شاعرانه است و خواندن این کتاب برای همه شاعرانی که به رباعی فکورانه میاندیشند، ضرورت دارد.
حضور در جلسه تکریم مجموعه شعر او، برای من افتخار است.
قرار است، درباره قالب رباعی چند نکته مهم را مطرح کنم، که مصادیق آن همه در شعر دکتر حامد طونی وجود دارد.
#سید_مهدی_حسینی_رکن_آبادی
#رباعی
هدایت شده از الهه سلطانی
✨
مردن چه معنی میدهد؟ ما زنده یادیم
در مرگباد دشمنان، ما زندهبادیم
خورشید و ترس از ابرهای تیره؟ هیهات!
در ظلمت شب آیههای بامدادیم
در مرگ ما شور و نشور زندگانیاست
بر روی خاک مرده، نقشی از معادیم
با شاخههای سبز فروردین شکفتیم
هرگز به هرزاندوه برگی دل ندادیم
مثل نسیمی دور مشتاقان بگردیم
در معرض خار و خسکها گردبادیم
در مکتب «کم من فئه» خیر کثیریم
چون غزه بسیاریم و در کرمان زیادیم
بستیم مثل لاله سربند شهادت
مثل شقایقهای عاشق، داغزادیم
راز شهادت را همه فهمیدهایم و
ما فاطمهزهرای سلطانینژادیم
| #الهه_سلطانی |
#حاج_قاسم
#شهدای_کرمان
↪️ @elahesoltani
هدایت شده از هادی ملک پور
برای حاج قاسم سلیمانی عزیز
ای مرد اگر چه داغ تو باورپذیر نیست
وقت قیامِ خون تو زود است ... دیر نیست
خوابیده ای شبیه به دریا پس از خروش
اما طنین غرش تو می رسد به گوش
آرامشی که ساده به طوفان شود بدل
تو قاسمی و مرگ تو احلی من العسل
افتاده ای و داغ تو هرچند ساده نیست
ماننده تو هنوز کسی ایستاده نیست
بر جان دشمنان تو داغ شکست توست
بیرق هنوز هم که هنوز است دست توست
جانت فدای راه امامی غریب شد
پایانِ امتحان تو مثل حبیب شد
پایان امتحان تو پایان قصه نیست
هر قطره ای ز خونِ تو سیلی مهیب شد
این جذبه عاقبت به جنونت کشیده شد
شوق رسیدنی که به خونت کشیده شد
گوش دل است در عطش آن صدا هنوز
ما را رها نکرده صدای تو تا هنوز
داغت گذاشت بار امانت به دوش ما
رفتی ولی صدای تو در گوش ما هنوز...
گفتی که باید از دل این جاده بگذریم
از هرچه روزگار به ما داده بگذریم
دلداده آمدیم ، که دلداده بگذریم
بی غیریتیم اگر ز غمت ساده بگذریم
از داغ سینه آتش سوزان به پا کنیم
ما موج خفته ایم که طوفان به پا کنیم
دندان فشرده ایم که روزش فرا رسد
پرچم به دست منتقم کربلا رسد
کی آتش قیام تو خاموش می شود؟
کی خشم انتقام تو خاموش می شود؟
وقتی امید فتح جهان در نگاه ماست
پس انتقام خون تو آغاز راه ماست
#هادی_ملک_پور
@haadimalekpoor
📣 اطلاعیه
مرکز تخصصی احیاء امر با همکاری گروه فرهنگ و هنر دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات برگزار میکند؛
🔸فصل جدید سلسله نشستهای تخصصی #آهات ۱۴۰۳
تحلیل هنری و اجتماعی موضوعات و مسائل امروز هیأت
🔰 نشست دوم
🔷 با موضوع: مداحی در میدان
بررسی تحلیلی نقشآفرینی مداحی در جبهه مقاومت
✳️ دبیر نشست:
#دکتر_محمدمهدی_سیار
💠 کارشناسان:
🔸#حاج_میثم_مطیعی مداح اهل بیت علیهم السلام
🔸#حاج_مهدی_رسولی مداح اهل بیت علیهم السلام
🔸 #مرتضی_ابراهیمپور کارشناس اجتماعی
🔸#رضا_خورشیدیفر کارشناس ادبی
🔰 مکان برگزاری: دانشگاه امام صادق علیه السلام، تالار آیت الله مهدوی کنی
⏱️ زمان برگزاری: دوشنبه ۱۷ دیماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۰
✅ جهت حضور از طریق این پیوند اقدام فرمایید. (ویژه برادران)
🔻
✅ #مرکز_تخصصی_احیاء_امر
🌐 ehyaamr.ir
🆔 @ehyamr
هدایت شده از اشعار معصومه شریف
بسم الله الرحمن الرحیم🍃
أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ؟؟🌥
أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَهِ؟؟
💔
بی تفاوت زنده باشم؟..سنگ باشم بهتر است
هیزمِ آواره ای در جنگ باشم بهتر است
تا که با یک شعله ام، از سوز سرما کم شود
هُرم گرمایم برای کودکی مرهم شود
کودکی مثل همانی که در آن تصویر بود
فکر من تا صبح، با چشمان او درگیر بود
ناله اش !بغضش! صدایش! داشت می لرزید! آه
کاش می خندید!می خندید!می خندید! آه
قطره های اشک او برگونه هایش یخ زده
من دلم آتش گرفت، او دست و پایش یخ زده..
عمق سرما از پسِ این عکس ها معلوم نیست
هیچ کس اندازه ی این کودکان مظلوم نیست
صفحه گوشی پر از اشک است و این تصویرها
شرم بر امثال من بر جمع بی تاثیرها
دیشب احساسم تماما شرم بود و شرم بود
کودکی یخ زد،اتاق خانه ی ما گرم بود..
.
.
گریه کردم تا برآنها رحمتی نازل شود
آه با این گریه ها شاید فرج حاصل شود
#فاطمه_معصومه_شریف
#جنگ
#آوارگان_جنگ
#کودکان_لبنان
#کودکان_سوریه
#خرابه
#یا_رقیه
#یا_صاحب_الزمان
@masoome_sharif
هدایت شده از شعر هیأت
دُرج ولایت؛ احادیث منظوم علوی.pdf
761.6K
📗 «دُرج ولایت»
(چهل رباعی برگرفته از احادیث امیر بیان
حضرت مولا امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه)
✍🏻 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @smhroknabadi
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر انقلاب
یا علی
جهان نگاه کودکیست بیقرار، یا علی
که غرق شد میان موج انفجار، یا علی
جهان یتیمخانهایست تشنۀ نوازشی
پدر ندیده است چون تو روزگار، یا علی
جهان صدای مادریست شیرزن که مانده است
به رغم داغ، مثل کوه استوار، یا علی
تو التیام شو برای آن پدر که میرسد
کنار نعش دخترش امیدوار، یا علی
نه لایلای مادران، که گوش شیرخوارهها
به خون نشسته از صدای مرگبار، یا علی
جهان چه بیوجود شد، به خواب رفت و دود شد
جهان بیتو را نمانده اعتبار، یا علی
جهان بی تو آه نه، تو هستی و کشاندهای
حماسۀ حماس را به کارزار، یاعلی
به بازوان مرحبافکنت مدد رساندهای
به جان این دلاوران داغدار، یا علی
به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو
حوالهشان بده به تیغ ذوالفقار، یا علی
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از قاف
بکُم یُنزّل الغیث
هرکسی که جرعهای از نگاه تو چشید
آمد و امانت عشق را به جان خرید
سجده میکند غزل هر سحر برابرت
شعر از ضریح تو واژه واژه خوشه چید
شعر اگر برای توست ذوالفقار میشود
شعر در هوای توست تا همیشه رو سپید
رودِ ابر میشود، بغضها به چشم او
هرکس که شرحی از غربت تو را شنید
گاه شعر میشود، گاه قطره قطره اشک
ردّ چشمهای توست، آنچه بر دلم وزید
در درون من قطام، زوزه میکشد هنوز
قلب من پر است از بایزید و از یزید
فاصله گرفتهام از همه به غیر تو
هر غریب شد عزیز... هر قریب شد بعید
کاشکی که چون نسیم بر تو بوسه میزدم
کاش اشکهای من بر غم تو میچکید
سرو ایستادهام، تکیه دادهام به تو
در هجوم بادهاست، زخمهای نوپدید
ابر آرزو ببار! رود زندگی بیا!
دست التماس شد، شاخههای خشک بید
نسبتی نداشتم با شبانهی هوس
هرچه گفت امام من، نور شد به من رسید
کشته مرده توأم از دلم قبول کن
بیت بیت این غزل، شد به پای تو شهید
این هم از کرامت چشم مهربان توست
شعر من سپید شد روزگار من سعید
شعلههای چشم من از نگاه ناز توست
مهربانی تو بود اینکه شعر آفرید
روی دوش من هنوز مانده رد دست تو
آن زمان که شانه بر زلف این غزل کشید
خندهی تو میکشد طرحی از بهشت را
وقت مرگ میشود لحظه سپید عید
سرفراز میشود در بهشت یاد تو؟
این غزل ترانهام، این قصیدهی رشید؟
عطر تو وزید باز... خاک بوی گل گرفت!
السلام یا بهار! السلام یا امید!
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
٢۶دیماه١۴٠٣
#قصیده_واره
#شعر_علوی
#بداهه_نویسی
@smahdihoseinir
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
دوشنبه
یکم بهمن ماه ۱۴۰۳
دومین جلسه #ویژه_خواهران
ساعت ۱۶تا ۱۸
(نشانی درج شده در پوستر)
و
دویست و پنجاه و پنجمین جلسه #ویژه_برادران
ساعت ۱۸ تا ۲۰
خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
هدایت شده از قاف
#امام_کاظم(علیهالسّلام)
شب بود و حصار غم، صدای زنجیر
یک دل، دل خسته، آشنای زنجیر
این پیکر خستهای که در تابوت است
مدفون شده زیر پارههای زنجیر
در ساحت عشق دید جای زنجیر
خلقی خُفته به لایلای زنجیر
پیچید شبی به دست و پای زنجیر
خاموش کند مگر صدای زنجیر...
هم صحبت او بود صدای زنجیر
بر پیکر او بود ردای زنجیر
با زخم شکفت در هوای زنجیر
آن مرد که بود آشنای زنجیر
#دورها_آواییاست
#رباعی_ولایی
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
@smahdihoseinir
به بارگاه امامالهدی سلام بگو
و از تبسم زخم و از التیام بگو
شروع مستی ما، خطّ جور و بغداد است
در ابتدای غزل، از خطوط جام بگو
دلم گرفتهترین است، مثل ابر شدم
بگو چرا شدهام غربت تمام؟ بگو
درِ بهشت خدا را به روی ما بستند
از آن امام، از آن فیض خاص و عام بگو
کسی نگفت چرا جای ماه در چاه است
چرا به یوسف ما مصر شد حرام؟ بگو!
جهان پر است از ابهام ظلم هارونی
تو هم جهاد کن ای شعرِ ناتمام، بگو...
بگو از آینههایی که سنگباران شد
همیشه شعر من از تلخی مدام بگو
گذاشتند از آن کوثرانه مست شویم؟
از این خماریمان، شعرِ تلخ کام بگو...
در آستان خدا، ذبح کن غرورت را
ز ننگ و نام نترس و از این مقام بگو
سلام میدهد از عرش آه میشنوی
غزل جواب سلامی بده، سلام بگو
سلام امام همه! ای امام دشمن و دوست!
ز جلوههای خودت در حصار شام بگو
ز قتل صبر بگو ای پرندهی محبوس
از آن توالیِ بیداد، یک کلام بگو
سیاهچال تو گودال قتلگاه تو شد
شهادت تو مبارک! از این قیام بگو
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
ششم بهمنماه١۴٠٣
#امام_موسی_الکاظم(علیهالسّلام)
#غزلواره
#شعر_ولایی
#بداهه_نویسی
@smahdihoseinir
هدایت شده از شعر انقلاب
تکبیر بگو!
از چیست كه جسمت اين زمان میلرزد؟
تکبیر بگو، که خصم از آن میلرزد
با نغمۀ لا اله الا اللّهت
پشت همه بتهای جهان میلرزد
✍🏻 #سیدمهدی_حسینی
🏷 #شعر_نبوی | #ظلم_ستیزی
🇮🇷 @Shere_Enghelab