صبح شهرضا
معنای این اصطلاح شهرضایی چیست؟ نون دنگیر #فرهنگ #گویش #لهجه #شهرضا پایگاه خبریفرهنگی «صبح شهرض
نوندَنگیر
«نوندنگیر» یا همان «نون دنگیر» اصطلاحی قمشهای است برای اطلاق به وعدهای غذایی که صرفاً بهعنوانِ شکمسیرکن مصرف میشود؛ همان که در اصطلاحِ عامیانه «تهبندی» خوانده میشود.
اکنون میخواهم از قِبلِ این اصطلاح، به دو پدیدۀ زبانشناختی بپردازم. نخست آنکه نوندنگیر نوعی صفت است، البته اسمی است که صفت شده. مثلاً میگویند «اینی که الان داری میخوری، نوندنگیره؟» و منظور این است که «اینی را که الان داری میخوری بهعنوانِ وعدۀ نوندنگیر داری میخوری؟»
اما اصلِ این اصطلاح یک عبارت است که در اصل از «اسم + کسرۀ اضافه + صفت» تشکیل شده است، یعنی «نون + ــِ + دنگیر». لابد میپرسید پس چرا در تلفظهای گویشِ قمشهای خبری از کسرۀ اضافه نیست. علت این است که در گویشِ قمشهای اصولاً کسرۀ اضافه تلفظ نمیشود و نقشِ کسرۀ اضافه را یک مکثِ کوتاه بازی میکند.
البته گاهگاه در برخی از عبارات، کسرۀ اضافه بهمانندِ گویشِ اصفهانی با تلفظِ «ای» نمود مییابد؛ اما در همان عبارات هم میتوان صرفاً از همان مکثِ کوتاه بهره گرفت و منظور را با صحت و دقت رساند؛ مثلاً در عبارتِ «ماشینی مشدیممدلی» آوای «ای» پایانیِ واژۀ «ماشینی» در نقشِ کسرۀ اضافه نمود یافته است؛ اما میتوان بهجای تلفظِ این «ای»، با یک مکثِ کوتاه همان منظور را با صحت و دقت رساند.
برای اینکه موضوع روشنتر شود، چند نمونۀ مشابهِ دیگر میآورم:
کتابْ مَ: کتابِ من
غِذاوا مادِرُم: غذاهای مادرم
بونه بنیاسرائیلی: بهونۀ بنیاسرائیلی
کاراکاسبی پررونقْ او روزا: کاروکاسبیِ پررونقِ اون روزا
سوبو گِلیه: همان سبوی گلِی (توجه: «ــه» در «گلیه» معرفه میکند)
و اما توضیح پدیدۀ زبانشناختیِ دوم با توضیحِ معنای «دنگیر». دنگیر همان «دَهَنگیر» است؛ ولی مگر چه تغییری میکند که اینچنین تلفظ میشود؟ در میانِ فرایندهای واجی، فرایندی هست موسوم به «کِشش جبرانی»؛ بدین معنا که یک صامت تلفظ نمیشود و در عوضْ معادلِ زمانی که لازم بوده تا آن صامت تلفظ شود، به طولِ تلفظِ مصوتِ قبلش اضافه میشود. این فرایند در فارسیِ معیارِ گفتاری هم وجود دارد؛ البته غالباً برای صامتهای معیّن و محدود.
در واژۀ «شعر» که تشکیل شده است از «ش + ــِ + ع + ر»، صامت «ع» تلفظ نمیشود و در عوضْ معادلِ زمانی که لازم است تا تلفظ شود، به طولِ تلفظِ مصوتِ «ــِ» اضافه میشود؛ بنابراین شعر در فارسیِ معیارِ گفتاری «شِر» تلفظ میشود، ولی با کسرهای که دوبرابرِ معمول کشیده شده است.
در واژۀ «شهر» هم چنین است. در شهر که تشکیل شده است از «ش + ــَ + ه + ر»، صامتِ «ه» تلفظ نمیشود و در عوضْ معادلِ زمانی که لازم است تا تلفظ شود، به طولِ تلفظِ مصوت «ــِ» اضافه میشود؛ بنابراین شهر در فارسیِ معیارِ گفتاری «شَر» تلفظ میشود، ولی با فتحهای که دوبرابرِ معمول کشیده شده است.
این فرایندِ واجی در واژۀ «دهن» هم رخ داده و سبب شده است که «ه» حذف شود و معادلِ زمانی که برای تلفظِ آن لازم بوده، به طولِ «ــَ» اضافه گردد؛ از این رو «دهن» در گویشِ قمشهای «دَن» تلفظ میشود، ولی با فتحهای دوبرابرِ معمول.
نویسنده: #معین_پایدار
#فرهنگ #لهجه #گویش #شهرضا
پایگاه خبریفرهنگی «صبح شهرضا»
🆔 @sobhshahreza