eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
296 ویدیو
116 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
noormags-اقتباس_انحلالی؛_شیوه_ی_بهره_مندی_از_دستاوردهای_تمدن_غرب_بر_پایه_اندیشه_ی_فرهنگست-1311318_42568 (1).pdf
613.1K
در دهه 80 حضرت استاد خسروپناه کتابی با عنوان جریان شناسی فکری منتشر کردند که در ضمن آن فرهنگستان را نیز نقد کردند. در آستانه عید نوروز سال 90 یا 91 جمعی از دوستان در ضمن مقالاتی، هر کس یکی از نقدهای ایشان به فرهنگستان را پاسخ داد. بعد از پایان مقاله من تلاش کردم آن مقاله را در قالب علمی-پژوهشی منتشر کنم تا هم این قالب را یاد بگیرم و اینکه آن زمان با خودم می گفتم که اگر این کتاب یک کار علمی و معتبر است و برای نویسنده اش اعتبار علمی در نهاد علم و فرهنگ ایران آورده، حتما پاسخ به آن یک مقاله رسمی علمی در نهاد علم ایران باید تلقی شود! لذا 26 بار آنها را برای مجلات مختلف ویرایش کردم و در نوشتن مقاله علمی-پژوهشی به مقام اجتهاد رسیدم اما آخر سر چاپ نشد که نشد!☺️ در این فرآیند بسیار یاد گرفتم که چه مقالاتی و توسط چه کسانی و با چه اسلوبی در مجلات علمی-پژوهشی ایران چاپ می شود و اساسا این مقاله، به چه علت، جذابیتی برای چاپ رسمی ندارد! در سال 96 در ضمن هفته های تمدن نوین اسلامی با قول مساعد اینکه مقاله شما بصورت علمی-پژوهشی پذیرش خواهد شد، این مقاله منتشر شد. اما بعد از انتشار، ناشر محترم عذرخواهی کرد که ما نتوانستیم برای شماره ای که مقاله شما چاپ شد، مجوز علمی-پژوهشی بگیریم! خلاصه این بود داستان 5 سال تلاش من برای چاپ یک مقاله علمی-پژوهشی رسمی در پاسخ به یک سوال معروف در نقد فرهنگستان! خلاصه دوستان خیلی داغ نکنن که چرا فرهنگستان در نهادهای رسمی علم زیاد حاضر نمی شود! 🆔 @social_theory
این یادداشت را هم حدود یک دهه قبل دوست فاضل ما، علی آقای محمدی در مجله وزین گفتمان الگو منتشر کرده بودند. زبانی فلسفی تر و دقیقت از آنچه در مقاله اینجانب دیدید. 🆔 @social_theory
اخذ و انحلال .pdf
196.4K
مقاله حجه الاسلام علی محمدی در شرح ایده فرهنگستان علوم اسلامی قم در نسبت با غرب و محصولات علمی و نهادی و فناورانه اش 🆔 @social_theory
شنبه یکی از دوستان زنگ زد که حاج آقای میرباقری جدیدا با آقای حسن عباسی ملاقاتی داشتند؟ گفتم این روزها حاج آقا مشغول منبرهای محرم هستند و بعید است فرصت چنین دیدارهایی را داشته باشند. بعد این عکس را فرستاد که امروز در توییتر و تلگرام این خبر مدام در حال دست به دست شدن است که دیدار آیت الله میرباقری و حسن عباسی. گفتم از خود عکس پیداست که قدیمی است! صورت حاج آقا تا حدود یک دهه جوانتر از امروزشان است. 😎 دیشب از منبر که پایین آمدم یکی از دوستان خبرنگار این تیتر سازندگی را از استوری آقای منتجبی بهم نشان داد! چه جالب! برای قصه دروغی که می خواهند فردا منتشر کنند، از یک روز قبل اطلاعات در فضای مجازی می ریزند تا خبرشان صادقانه جلوه کند! ⚠️ این روزها چقدر عبرت انگیز است! عزت که دست خداست و معلوم نیست که سهم هر کس و در هر لحظه چقدر است، اما سوالی که این روزها ذهنم را مشغول کرده این است که چقدر از اطلاعات مجازی که این سالها خوانده ام، از این قصه پردازی های تخیلی بوده که یک ذهن بیمار تولید کرده بوده و ما گول پردازش آن را خورده ایم و به عنوان خبرِ دارای قرینه صدق، برای هم خوانده ایم و یا حتی مبنای تصمیم قرار داده ایم؟!! 🆔 @social_theory
0⃣ از کودکی عاشق بودم. اما در دانشگاه با گوش دادن نوارهای شرح سروش، مثنوی‌خوان شدم. یکی از بحران‌های آن دورانم شنیدن دعوا و اختلافات سعدی و و رفتار تحقیرآمیز مولوی با سعدی بود. فکر می‌کردم باید از بین این دو، یکی را انتخاب کنم و دیگری را کاملا کنار بگذارم. تا اینکه طلبه شدم و نگاه مجموعه‌نگری که از استاد یاد گرفتم این بحران را برایم حل کرد. تازه فهمیدم نیاز نیست یکی از این دو را تماما کنار بگذارم و مرید دربست آن دیگری باشم. از او یاد گرفتم که چگونه باید و میز ذهنی‌ام را با نگاه فقهی بچینم و بعد از حفظ جهت، از هر اندیشه‌ای، در منزلت مناسب خودش استفاده کنم. 1⃣ خودم را «خانه شاگردش» می‌دانم. از ۲۰ سال پیش، یعنی سال سوم طلبگی‌ام، پایم به خانه‌اش باز شد؛ بعضی درس‌ها را در خانه برگزار می‌کرد. علاوه بر شاگردی، در بعضی کارها کمکی می‌کردم. چندین سال، از صبح تا شب در محضرش بودم و خیلی از اوقات در جلساتمان، خودم بودم و خودش. اما با این‌حال همیشه شاکی بودم که چرا این همه از وقتش را در اختیار مردم و رسانه‌ها و هیئات و ... می‌گذارد. انگار دوست داشتم یک‌جا بایستد و من همیشه در اش باشم، درست مثل این عکس (عکس مربوط است به آبان ۱۴۰۱). اما او فیضش عام و بیشتر شبیه خورشید بود تا سایه‌بان. این روزها که برخی روزنامه‌ها به او می‌گویند «» ناخودآگاه می‌خندم. 2⃣ در انتخابات سال 92 می‌خواست موضع رسمی بگیرد. منظورم مخالفت با نظرشان نبود، اما می‌خواستم چیزی را که شنیده‌ام به گوششان برسانم. گفتم: «ایشان در کلاس‌هایش، اندیشه شما را جزء اندیشه‌های باطل و خطرناک دسته‌بندی می‌کند.» گفت: «مگه من برای اینکه ایشان با من خوب است یا من را قبول دارد می‌خواهم ازشون حمایت کنم؟! باید مراقب باشیم که منافع شخصی، کوچکترین تأثیری در مواضع ما نداشته باشد». این روزها که می‌بینم به او می‌گویند «مقتدای فکری » تعجب می‌کنم!!! 3⃣ برای رفع یک مشکل شخصی از ایشان کمک خواسته بودم. همان روزها شهید شدند و بازار دعوت از ایشان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری داغ شد. موقع مناسبی نبود؛ اما از سر اجبار با خجالت و شرمندگی پیام دادم و آن کار شخصی را یادآور شدم. چند دقیقه بعد زنگ زد و گفت: «صبح پیگیر شدم و با فلانی تماس گرفتم، ان‌شاءالله تا عصر قسمتی از کار انجام میشه. الآن هم دارم میرم کربلا، ان‌شاءالله برگردم پیگیر بقیه کار هم خواهم شد». خیلی‌ها اگر در موقعیت او بودند به چیزی جز خودشان و رؤیای ریاست فکر نمی‌کردند، اما او فکرش درگیر حل مشکلات مردم بود. از اینکه یک نادان می‌گوید: «برای رهبر شدن در خواب رؤیا دیده»؛ خنده‌ام می‌گیرد. 4⃣ دیشب یکی از دوستان از حسین پرسید: «عکس‌العمل خود حاج آقا نسبت به تخریب‌ها چیه؟» گفت: «وقتی بهشون می‌گیم فلان مطلب رو علیه شما پخش کرده‌اند، فقط لبخند می‌زند». 😮‍💨 چه روزگاری شده! کسی مثل من، که پشت سیم‌های خاردار نفسش اسیر است و هر کاری می‌کند برای خودش و نفسش است، باید دست به قلم ببرد و برای اثبات اینکه او ندارد، مطلب بنویسد. نمی‌دانم از شوری این آش، باید بخندم یا به حال خودمان گریه کنم؟ https://eitaa.com/s_h_taba مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】
✅تخریب هایی با منطق ! 📝حسین مهدیزاده 1- از چند ماه گذشته یک مسیر تخریب نرم و گاهی سخت در حال فعال کردن درونی جبهه انقلاب و جامعه مذهبی شروع شده بود که احتمالا هدفش انتخابات خرداد 1404 بود اما با شهادت شهید رئیسی، ناگزیر سرعت گرفت. طوفان اصلی آن در دور اول انتخابات بر تخریب طرفینی دو کاندیدای اصلی جبهه انقلاب متمرکز بود و پس از انتخابات، بر متمرکز شد! نیروهایی که برای تخریب انتخاب می شوند، نیروهایی هستند که بصورت توامان هم بر عقلانیت و هم بر بسیج فرهنگی نیروهای جبهه انقلاب نقش داشته و دارند. 2- اما چرا گفته می شود که روش تخریب این دوره، روش تخریب زنجیره بلوکی، است؟ علت این است که روش تخریب این دوره به این شکل است که ابتدا پیامی برای غیر مردمی و غیر عاقلانه و غیر مسئولانه بودن ایده ها، اندیشه ها، رفتارها و یا برنامه ای فرد تخریب شده، به مردم خسته از مشکلات معیشتی ارسال می شود و بلافاصله شبکه های ماهواره ای آن شخصیت را به عنوان یک برای مردم نشسته پای ماهواره می کنند و سپس نوبت ، میرسد تا با رطب و یابس بافتن و فحش و فحش کاری کردن، خط روایت را در طیفهای مختلف اجتماعی تشدید و تقویت کنند. در نهایت نوبت به روزنامه ها میرسد و آنها نیز کل این خط را به شکل روزنامه ای، برای فضای رسمی سیاسی و امنیتی کشور به مساله تبدیل می کنند. 3- اما آنچه باعث می شود که این تخریب ها به یک زنجیره بلوکی تبدیل شود این است که در هر موج تخریب، یک یا چند برای تخریب چهره های دیگر هم جا نمایی شده تا در لحظه مناسب اجتماعی، موتور آن روایت های فرعی هم روشن شود و به زنجیره اضافه شود. 4- از سوی دیگر، در این روایت تخریب، اختلافات علمی، سلیقه ای، سیاسی و... فرد تخریب شونده با برخی دیگر از طیفهای انقلابی هم به شدت برجسته می شود. به تعبیری، در این جنگ روایی، فرد تخریب شده فقط ضد قهرمان برای کسانی که بیرون جبهه انقلاب هستند نمی شود، حتی دشمن فرضی برخی از طیفهای درون جبهه انقلاب هم میشود تا آنها هم از این تخریب احساس هویت و انتفاع کنند! خاصیت این بخش مهم از روش تخریبی این دوره، خنثی کردن فعالیت های تبیینی است که درون جبهه انقلاب برای متوقف کردن زنجیره بلوکی آغاز خواهد شد. مثلا در تخریب آیت الله میرباقری هم یک قصه مخوف بلند برای او ساخته شده است و هم در این قصه روایت های فرعی از دیگر شخصیت های بالقوه برای تخریب دیده می شود و هم بر تفاوت علمی و فرهنگی ایشان با برخی علمای دیگر تاکید بسیار می شود و دست آخر نیز گفته می شود که چه نشسته اید که میرباقری در حال تبدیل شدن به رهبر فرهنگی و سیاسی جبهه انقلاب و یک شخصیت مخوف در سایه است! اینگونه است که همه احساس ترس می کنند و اجالتا با حذف او احساس خوشایندی پیدا می کنند! در این موقعیت ترس از مرگ و زندگی، تبیین استدلالی چقدر می تواند موثر باشد؟!! شاید هیچ! 🔴 جمع بندی: بخش بزرگی از فعالان جبهه انقلاب بر این هستند که موج تخریب شروع شده، منطقی از جنس زنجیره بلوکی دارد و خودش تکثیر می شود و متوقف نمی شود مگر اینکه یک موج پرقدرت و سپس در مقابل آن به راه بیفتد. راه حل توییت و پست تلگرامی و اینستاگرامی نیست چرا که جامعه در چرخه افتاده و موتور این روایت بلوکی را نمیتواند خاموش کند تا وقتی که درون این طوفان روایت سیاه غرق شود! 4- اما هدف از این تخریب بلوکی چیست؟ هدف خاموش کردن موتور فکری جبهه انقلاب و نابود کردن قدرت تدبیر ایشان در مطالبه پیشرفت ایرانی در مقابل توسعه غربی ایران است. این سالها، سالهای سرنوشت سازی برای نظم آینده جهان است و غربگرایان تندرو که غالبا ضد ایران و ضد انقلاب هستند، امید دارند که با بازگشت اصلاحات به قدرت، بتوانند به پروژه استحاله نرم ایران و بازگرداندن ایران به جای قبلی اش به عنوان یک کشور رامِ جهان سومی، دست پیدا کنند. طبیعی است که غربگرایان تندرو بصورت مستقیم در کنار رئیس جمهور منتخب نیستند، اما به نظر شما اگر جبهه انقلاب تضعیف شود و مردم از آنها نفرت داشته باشند، باز هم نمی توانند به منتخب چهاردهم که برنامه ای ندارد و ایمان زیادی به کارشناسی غربی دارد نزدیک شوند؟ فراموش نکنیم که غربگراهای تندرو تضعیف ایران به نفع قدرت هژمونیک غرب را می خواهند و طرفداران انقلاب اسلامی، اصلاح جامعه به نفع مردم و معیشت و فرهنگ ایرانی و بومی! لذا برای نزدیک شدن به منتخب چهاردهم، باید جبهه انقلاب که با 80% شرکت کنندگان سیاسی ایرانی تفاهم دارد بصورت مداوم تضعیف شده نگه داشته شود! 🆔 @social_theory
🔆 انقلاب اسلامی می‌تواند در "صنعت" در جهان حرفِ اول را بزند. ✅ استاد سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی: 🌀 «باورِ این‌که آلمان‌ها قوم برترند، صنعت آن‌ها را آن‌قدر بالا برد که نصف دنیا را گرفتند! اگر شما هم "آن تلاشی که در جبهه شهید می‌داد" را نظام‌مند کنید تا برای صنعت هم ایثار کند، در صنعت هم حرف اول را خواهید زد! من آرمان‌گراییِ اسلامی را در همه ابعاد قطعاً بسیار شدیدتر از آرمان‌گرایی آلمان می‌دانم. در مقنّن کردنِ نظامِ فلسفی حتماً قوی‌تر می‌دانم. در فلسفه حرکت، حرف اسلام بی‌شک بالاتر از حرف هگل است. نظام مناسکِ پرورشی اسلام هم از مناسک پرورشی آلمان قطعاً قوی‌تر است. در ارتباط با حقایق عالم هم حرف و فعل آن‌ها به عُجْبِ ملی، یعنی به شیطان و انانیتِ نفس، بازمی‌گردد. انانیت انسان، قدرتش کمتر از حقایقی است که به دستِ ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) است. اگر شدتِ این‌ها پشت‌سرِ تولید، نظام‌مند شود، تولید ناخالص ملی قطعاً تولید ناخالص رشدآور می‌شود.» 🌀 «همان‌گونه که غیرتِ آلمانی توانست اختراع بزرگ تحویل دهد، متقابلاً ما انگیزش اسلامی و انقلابی را برای اختراع مادی، اساس قرار می‌دهیم. [در این صورت] حتماً در ارتباطات و کلیه وسایل، از‌ آن‌ها پیشرفته‌تر خواهیم شد. شما باید کارآمدیِ برتر تحویل دهید. اگر کارآمدیِ برتر را تحویل دادید دیگر اسمش را هواپیما بگذارید یا چیز دیگر فرقی ندارد. باید سرعتِ حمل و نقل شما از‌ آن‌ها بالاتر باشد.» (۱۳‌۷۸) ☑️ @AndisheMonir
هدایت شده از حسین زمانی میقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیتر و گزارش روزنامه سازندگی (ارگان رسانه‌ای سرمایه‌داران کارگزارانی) علیه رو دیدید؟ این مواضع او را هم ببینید و ببینانید... (ما با کسب ثروت از طریق چنگ‌اندازی به انفال و اموال عمومی و دست‌بردن در جیب ملت مخالفیم) @hzamanim
هدایت شده از من‌کو؟!
ایستگاه ششم 😍 کتاب‌وسه‌نفطه به ایستگاه ششم رسید ایستگاهی که قراره درباره‌ی آینده‌ای صحبت کنیم که ممکن اتفاق بیفته آینده‌ی بدون کتاب پنج‌شنبه ساعت۱۵ جهت شرکت درجلسه به آیدی @mankoo_admin پیام دهید من‌کو؟! رو به دوستات معرفی کردی؟ خودت چطور؟ عضو شدی؟ همین الآن به من‌کو؟! بپیوند ایتا: https://eitaa.com/mankoo_ir اینستاگرام: https://www.instagram.com/mankoo.ir/
🔸امیرالمومنین فرمودند ««عاقل»» نصفش تحمل است و نصفش تغافل. @sspadam
تحلیل و تفسیر دکتر مصطفی مهرآیین از نتیجه انتخابات را با پاورقی یکی از دوستان اهل علم و فاضل بخوانید: 🔴اصل متن👇 پبروز واقعی این  انتخابات: جنبش مردم تحول خواه و گفتمان "زندگی همچون کشورهای توسعه یافته" پیروز واقعی این انتخابات مردم تحول خواهی هستند که مبتنی بر آگاهی تاریخی خود که اکنون می توان نام گفتمان "زندگی توسعه یافته" بر آن گذاشت به وضعیت موجود کشور "نه" گفتند.آنان در این مسیر نه نیاز به رهبری داشتند و نه نیاز به ایدئولوگ.رهبر آنان در این مسیر ادراک آنان بود از زشتی نهفته در اتفاقات ۹۶، اتفاقات ۹۸، اتفاقات جنبش زن، زندگی، آزادی، سقوط هواپیمای مسافربری، ریختن ساختمان در آبادان، حمله به مدارس دخترانه و بالاخره زشتی نهفته در فقر اقتصادی و زندگی شرمسارانه.....مردم مبتنی بر همین ادراک نشان دادند که خواهان زندگی عقلانی همچون کشورهای توسعه یافته هستند.آن ها اکنون تبدیل به نیرویی شده اند که برای سیاست شرط می گذارند.تا قبل از این سیاست به مردم میگفت پیامد کارهای من خیر شماست، اما اکنون مردم می گویند شروط ما برای تو امکان ماندن می دهد و اکنون شرط ما یک چیز است: ساختن ایران مدرن و توسعه یافته.حالا سیاست است که باید اینکار را ممکن کند و گرنه مردم بار دیگر این سیاست را بی معنا خواهند ساخت: چه با رای ندادن چه با پیگیری عملی مطالباتشان.این انتخابات پیروزی مردم تحول خواه بود چون سرمایه اجتماعی آن ها را چندین برابر ساخت و با ایجاد پیوند عمیق انسانی میان آن ها از آن ها یک "مردم" ساخت.اکنون نوبت نخبگان این جامعه است که گفتمان مردم را تئوریزه کنند و با روشن ساختن ابعاد مفهومی و نظری آن به قانون شدن آن کمک نمایند: گفتمان "زندگی پیشرفته" مردم باید تبدیل به قانون اساسی این کشور شود.مردم هم باید نسبت به آگاهی تاریخی خود در خصوص نوع زندگی مطلوب مورد نظرشان اندکی بیشتر بیندیشند و خود بکوشند به آن فرم و محتوای روشن ببخشند.زنده باد مردم شریف ایران. 🔴 پاورقی دوست فاضلم: دقت کردید که در این چند وقت، نوشته هایی که میخوان یک بار تئوریک به انتخاب آقای پزشکیان بدن، چون میدونن آقای پزشکیان هیچ حرف و گفتمان ویژه ای ندارد، میخوان همه تصورات خودشون رو به عنوان وجه پنهانی نهفته در کنش انتخاباتی مردم، به مردم نسبت دهند؟! یعنی در حرف های آقای پزشکیان دنبال چیزی نمی گردن، اما معنای انتخاب مردم فلان بود و بهمان بود. یعنی رسما دارن از هیچی، برای مطلوب خودشون، روایت میسازن! 🆔 @social_theory
یک گزارش مصور از جدایی علم از دین و سیاست در جهان توسعه یافته! جالب آنکه خواستم در صفحه اینستاگرامم بازنشر دهم، پلتفرم جهانی و آزاد اینستاگرام اجازه نداد! 🆔 @social_theory
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
بنزین؛ اولین سوژه اولین عملیات فریب کارشناسان روی ذهن دکتر پزشکیان آقای دکتر پزشکیان رئیس‌جمهور منتخب گفته‌اند: «ما در کشور ناترازی انرژی داریم و در حال حاضر برای خرید بنزین، ۸ میلیارد دلار پول می‌دهیم؛ یعنی بنزین را مثلاً حدوداً ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان می‌خریم، بعد ۱۵۰۰ تومان می‌فروشیم! خب تا کجا می‌توانیم این کار را بکنیم؟» آنچه از این اظهارات برداشت می‌شود این است که در طول مدتی که دکتر پزشکیان در ساختمان قرمز ریاست‌جمهوری مستقر شده‌اند، در معرض یک عملیات روانی سنگین قرار گرفته‌اند تا به گران‌سازی بنزین رضایت دهند. اما واقعیت چیست؟ آیا این ادعا که دولت بابت خرید بنزین ۸ میلیارد دلار پول می‌دهد، صحیح است؟ آیا واقعا دولت بنزین را ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان می‌خرد و ۱۵۰۰ تومان می‌فروشد؟ پاسخ، خیر است! من از آقای پزشکیان خواهش می‌کنم در برابر هر ادعایی از این جنس، سوالات اساسی و راهبردی بپرسند. سوال کنند که این ۸ میلیارد دلار ادعایی دقیقا از چه منبعی تامین شده و از چه مسیری به چه کسی پرداخت شده است؟ واقعیت این است که دولت حتی یک دلار بابت خرید بنزین پرداخت نکرده است. بر اساس گزارش کارشناسان و به استناد مستندات موجود، خدمت رئیس جمهور منتخب عارضم که از سال ۱۳۸۶ تا امروز، دولت جمهوری اسلامی نفت خام را با تخفیف ۵ درصد نسبت به قیمت فوب خلیج فارس، به پالایشگاه‌های داخلی می‌دهد. اما پالایشگاه‌ها بابت نفت پولی به دولت پرداخت نمی‌کنند. پالایشگاه‌ها بنزین و ۴ فرآورده اصلی دیگر (گازوئیل، نفت سفید، مازوت و گاز مایع) را به قیمت فوب خلیج فارس با نفت دریافتی از دولت، تهاتر می‌کنند. به عبارت ساده‌تر، دولت نفت می‌دهد، ۵ فرآورده از جمله بنزین می‌گیرد، بدون اینکه ریالی رد و بدل شود. اما نکته اینجاست که پالایشگاه‌ها علاوه بر ۵ فرآورده اصلی، بیش از ۴۰ فرآورده دیگر نیز از نفت استحصال می‌کنند(معادل حدودا ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز) و به قیمت فوب به داخل کشور می‌فروشند. دقت بفرمایید! نفت را با ۵ درصد تخفیف فوب می‌گیرند، اما بدون تخفیف نسبت به فوب ۵ فرآورده به دولت تحویل می‌دهند. ۵ درصد تخفیف از یک سو، و ارزش بیشتر ۵ فرآورده نسبت به نفت خام از سوی دیگر، باعث شده دولت با وجود فروش روزانه ۲.۲ میلیون بشکه نفت به پالایشگاه‌های داخلی، بیش از ۲ میلیارد دلار به این پالایشگاه‌ها بدهکار شود! اما آنچه جدیدا اتفاق افتاده، این است که وزیر نفت آقای روحانی معتقد بود پالایشگاه‌سازی کثافت‌کاری است و پالایشگاه‌های کشور را توسعه نداد. با توجه به افزوده شدن سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو به ناوگان کشور، تقاضای بنزین بیش از عرضه بنزین رشد کرد. اینک به دلیل عدم توسعه کافی ظرفیت پالایشی کشور، دولت همان رابطه تهاتری را که با پالایشگاه‌های داخلی داشت، با پالایشگاه‌های خارجی برقرار کرده است. یعنی به پالایشگاه‌های خارجی نفت خام می‌دهد(بدون تخفیف ۵ درصد فوب) و بنزین (باکیفیت‌تر!) با قیمت فوب تحویل می‌گیرد. یعنی مع‌الاسف بر اساس تفکر یارانه پنهان، توجیه اقتصادی واردات بنزین برای دولت بیش از خرید بنزین از پالایشگاه‌های داخلی است! یک نکته جالب دیگر، تغییر ترکیب تولید پالایشگاه‌هاست. گفتیم که پالایشگاه‌ها فرآورده‌های نفتی را به قیمت فوب به داخل می‌فروشند. بنابراین، هرچه بنزین کمتری تولید کرده و فرآورده ویژه بیشتری تولید کنند، سود بیشتری می‌برند. بر اساس گزارش‌های رسمی، سهم فرآورده‌های ویژه از کل تولید، از یک درصد در سال ۸۶ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. یعنی پالایشگاه‌ها بجای تولید بنزین و عرضه آن به شکل تهاتری با دولت و درگیر شدن با روابط مالی ناشی از هدفمندسازی یارانه‌ها، ترجیح می‌دهند محصولات دیگری تولید کرده و به نرخ جهانی به مردم بفروشند. به عبارت ساده‌تر، اگر سهم بنزین از تولیدات پالایشگاه‌ها، مانند دوره پیش از ۱۳۸۶ بود، شاید امروز کمبود بنزین نداشتیم! دفت بفرمائید که این مطلب نیز مبتنی بر نظرات کارشناسی است. اما کارشناسان متنوع‌اند و متفاوت می‌اندیشند. ما هستیم که باید تشخیص دهیم کدام نظر کارشناسی، در جهت منافع ملی است. راهکار روشن است: اولا سیاست غلط جهانی‌سازی قیمت‌ها و حاکم کردن دلار آمریکا در خاک ایران باید کنار گذاشته شود. ثانیا، انفال متعلق به دولت اسلامی است. بنگاه‌هایی نظیر پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و شرکت‌های بازرگانی نفتی و... صرفا باید حق‌العمل ارائه خدمات خود را دریافت نمایند، نه اینکه مالک انفال فرآوری شده شوند. @syjebraily
————————————— من ادب پژوه نبودم و تازه یکی دو سال است که به این موضوع علاقه مند شده ام. در چند روز اخیر به بهانه حواشی که برای ما پیش آمد، تاریخ مولوی پژوهی را دنبال می کردم و به این صحفه ویکی پدیا برخورد کردم! آقا علی دهباشی، سردبیر بخارا هم در فایل صوتی برجامانده از شب مولانا در سال 1385 که با ارائه درخشان دکتر محمد علی موحد همراه است، در خیر مقدم استاد اشاره ای می کند که مولوی پژوهی که نهایتا 120 سال عمر دارد! یعنی وقتی که رضا قلی خان هدایت تحت تاثیر ملاعبدالله حائری مازندرانی با مولوی آشنا می شود و منتخباتی از آن را به چاپ می سپارد. عبدالله حائری کیست؟ او فرزند ملا زین العابدین مازندرانی از علمای کربلاست که ظاهرا مورد تکریم شیخ انصاری بوده و فرزندش عبدالله صوفی نعمت اللهی می شود و از کربلا طرد. گفته اند که رضاشاه به او ارادت داشت و به منزلش می رفت تا به او نصیحت کند و وعظ اخلاقی بشنود! لذا خیلی محتمل است که برساخت امروز حول مولوی اصلا با فردوسی یا سعدی و... قابل مقایسه نباشد! حالا این سوال برایم پیش آمده است که واقعا قبل از دوران مدرن، کدام یک از شعرا و ادبای معروف امروز، در طول زمان همیشه توسط مردم ایران بصورت شناخته می شده اند و کدامها برساخت روایی دوران مدرن هستند تا مثلا در استحاله جامعه ایران در مدرنیته نقش ایفا کنند؟ برعکس این سوال هم مهم است! احیانا چه کسانی معروف بوده اند و امروز دیگه معروف نیستن؟ 🆔 @saocial_theory
هدایت شده از حسین مهدیزاده
چند روز قبل یک در جواب توییت آقای کواکبیان که استاد ما را به دعوت کرده بود نوشتم. میخواستم هم تخلیه روانی شده باشم و هم اینکه ثابت کنم من هم بلدم با تکه پرانی، از روی دیگران رد شوم و به یک کنشگر سیاسی رسیده ام! سعی کردم وزانت قلم را برای خودم به عنوان نویسنده و آدم فرهنگی حفظ کرده باشم اما حداکثر تحقیر ممکن را در حق طرف مقابلم بکار گرفته باشم. به گمانم تا حد زیادی راضی کننده بود. اما نتوانستم مطمئن شوم که آن را جای دیگری بازنشر بدهم یا نه لذا آن را ویراستی ام که جای خلوت و دنجی است رهایش کردم. فکر می کنم برای تمرین سیاسی نویسی و تخلیه روانی همین قدر کافی بود و نفسم از من راضی شده بود! اما من آدم سیاست نیستم که بتوانم بیانیه و شعار بنویسم. لذا ویراستی من جای تمرین سیاست است برای من. کسی مثل من که زیر چند هزار کلمه بلد نیست بنویسد، 130 کاراکتر نویسی، برایش مثل بندبازی است! ما کتابخانه نشین ها روده دراز هستیم و شعار و بیانیه خواندن برایمان خیلی دشوار است! اما این یک ویراست راضی کننده از آب درآمد! نشان از پیشرفت قلم سیاسی ام بود! نشان می داد که کم کم باید به فکر توییتر هم باشم و به عالم سیاست سلام کنم. اما امروز حذفش کردم! این روزها برای ما فرهنگستانی ها روزهای عجیب و جدیدی است! برای من یکی، این روزها کارگاه بزرگ و است. اینکه می بینم چطور رسانه های روایت شناس و تصویرپرداز برون مرزی، با بازی که بر سر تصویرها می آورند، قضاوت ها و روابط و زندگی ما را برای مدتی که نمی دانم چقدر است و عمق آن تا کجاست، قرار است دست خوش تغییر کنند! البته قدرت روایت، چیزی نیست که فقط در اختیار دشمن باشد و ما در استفاده از آن چلاق باشیم و نابلد! نه! اما به هر حال مثل هر بیماری و ابتلائی، برنامه ها را تغییر خواهد داد و البته درس های زیادی برای یادگرفتن دارد و آدم را بزرگتر از قبل می کند. آن ویراستی را پاک کردم چون امروز مطمئن شدم که من در این افق مبهم آینده هم قرار نیست به دنبال اخلاق گرگ های سیاسی و ابزارهایش بیفتم. من به دنبال اثبات قدرت آرام و نرم و در عین حال پر قدرت هستم. پس دلیل ندارد که عصبانی باشم یا برای قدرت نمایی، مشتی پرتاب کنم. ابزارهای فرهنگی و قدرت آنها، چیزی متمایز، اما واقعی است! پر قدرت است، اما آرام است! آدرنالین خون کسی را بالا نمی برد تا کسی برای آن سر و دست بشکند، اما لذت پیروزی را می چشاند، بدون اینکه داروی تلخ شکست را برای رقبایش تجویز کند! برای پیروز شدن همه فرصت تولید می کند و کسی جای کسی را تنگ نمی کند و من در اینجا ماندن را می دانم. آن رسولی که من طرح او را طرح درست و موفق زندگی می دانم، درست می گفت که از آن ابزارها استفاده نکنید و به این ابزارها باور داشته باشید! پس من همچنان سر جای خودم می مانم. گفتگوهای قاعده من و از سر سواد و دارای هدف، صبر کردن ها و عجول نبودن ها برای خلق تفاهم، چیزی نیست که بخواهم از آن توبه کنم. من سالها درس آن را آموخته ام و بعد آن را تدریس کرده ام و چه مناسبتهایی که با شور و شوق، تاریخ آن را برای مومنین به مکتب اهلبیت منبر آن را رفته ام! پس آن ویراستی را پاک می کنم، به عنوان نمادی از اینکه نباید مقهور زبان برنده و بی انصاف توییتری شد و باید صبور باشیم و زبان مفاهمه خودمان را پیدا کنیم و با آنها حرف بزنیم و پلتفرمهای آن را نیز بعدا بسازیم و آنها را نهادینه کنیم و حکمرانی فرهنگی جامعه را نیز به سمت آن تغییر مسیر دهیم. 🆔 @social_theory
هدایت شده از اندیشکده برهان
🔻 ترور اسماعیل هنیه در تهران توسط رژیم صهیونیستی با راهبرد «بازسازی بازدارندگی اسرائیل» که در طوفان‌الاقصی فرو ریخت، انجام شده؛ این را «یسراییل زیو» از فرماندهان اسبق ارتش اسرائیل گفته است. خونخواهی ایران باید منجر به فروریختن سازه بازدارندگی اسرائیل در میان افکارعمومی جهان شود. 🟠 @borhan_inst https://x.com/borhaninst/status/1818624262816649371?t=-rpsq4-FC-24wT5jhL2Nug&s=35