eitaa logo
به سوی سماء
955 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
483 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ‌ [صدرالدین قونوی] در هادیه فرمود: هرگاه حق تعالی خواست یکی از بندگانش را بر حقایق اشیاء آگاهی بخشد، آن بنده را به‌واسطه معراج روحانی به سوی خویش می‌کشد و بنده هم جدا شدن نفسش را از بدنش و صعودش را در مراتب عقول و نفوس مشاهده می‌کند و با هر عقل و نفسی در هر طبقه‌ای اتحاد پیدا می‌کند تا آنجا که با نفس کلی و سپس با عقل اول اتحاد پیدا می‌کند. بنابراین مناسبت بین او و پروردگارش ثابت شده و قرب حقیقی حاصل می‌شود و دریافت بی‌واسطه از خداوند درباره‌اش صادق است. (مصباح الانس، تمهید جملی، بند ۷۵) @sooyesama
دعای هفتم صحیفه سجادیه.mp3
7.73M
سیّدبن طاووس این دعا را براى ایمنی از ستم سلطان، نزول بلا، چیرگى دشمنان، ترس، تنگ‌دستى و دل‏‌تنگى یاد کرده است @sooyesama
شيخ سعدالدين حموی سوار بود و به رودخانه‌ای رسيد و اسب از آب نمی‌گذشت. امر كردند كه آب را تيره ساختند و به گل آلوده كردند و اسب در حال بگذشت. فرمود: تا خود را می‌ديد از اين وادی عبور نمی‌توانست كرد! (هزار و یک نکته، ص۳۱۱) @sooyesama
واعلم ان کل ولی لله تعالی فانه یاخذ ما یاخذ بوساطه روحانیه نبیه الذی هو علی شریعته و من ذلک المقام یشهد. و منهم من یعرف ذلک و منهم من لایعرفه یقول قال لی الله و لیس غیر تلک الروحانیه. بدان که همه اولیای الهی، هرچه دریافت می‌کنند از روحانیت پیامبری است که بر دین اویند و بواسطه اوست. برخی اولیا این نکته را می‌دانند، و برخی نمی‌دانند و می‌گویند: خدا با من سخن گفت. اما در حقیقت آن‌چه را الله پنداشته‌اند روحانیت پیامبرشان است. (رساله الانوار) @sooyesama
حکمت کشتن پسران ازسوی فرعون برای [یافتن] موسی این بود که: روح هریک از پسرانی که کشته شدند به موسی بازگشت کند تا او را در هلاک فرعون کمک کنند. پس موسی متولد نشد مگر این‌که مجموع ارواح کثیره و قوای فعاله بود. ارواح پسران کشته شده جمع شدند و متحد گردیدند و در صورت موسویه ظاهر شدند تا حقوقشان را استیفا کنند و پرورنده‌شان را اعانت کنند و پیامبرشان را مدد رسانند؛ زیرا بر طهارت ذاتی بودند و کاری نکرده بودند که بدان شایسته مرگ باشند. (شرح فصوص الحکم، فص موسوی، ص۴۴۶-۴۴۵) @sooyesama
امام صادق (ع): قَالَ إِبْلِيسُ: خَمْسَةُ أَشْيَاءَ لَيْسَ لِي فِيهِنَّ حِيلَةٌ وَ سَائِرُ اَلنَّاسِ فِي قَبْضَتِي: ۱) مَنِ اِعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَنْ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ اِتَّكَلَ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ وَ ۲) مَنْ كَثُرَ تَسْبِيحُهُ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ ۳) مَنْ رَضِيَ لِأَخِيهِ اَلْمُؤْمِنِ بِمَا يَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ ۴) مَنْ لَمْ يَجْزَعْ عَلَى اَلْمُصِيبَةِ حِينَ تُصِيبُهُ وَ ۵) مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَ اَللَّهُ لَهُ وَ لَمْ يَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﮔﻔﺖ: ﭘﻨﺞ گروهند ﻛﻪ ﻫﻴﭻ چاره‌ﺍی ﺑﺮﺍی [گمراهی] ﺁﻧ‌‌ﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ؛ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ: ۱) کسی‌ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﻴﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻜﻴﻪ ﻛﻨﺪ. ۲) کسی‌ﻛﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ فراوان ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺧﺪﺍ کند. ۳) کسی‌ﻛﻪ هرچه ﺑﺮﺍی ﺧﻮﺩ میﭘﺴﻨﺪﺩ، برای ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﺆﻣﻨﺶ بپسندد. ۴) کسی‌ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ مصیبتی ﺑﻪ ﺍﻭ میﺭﺳﺪ، بی‌تابی نمی‌ﻛﻨﺪ. ۵) کسی‌ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧ‌‌ﭽﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ روزیش ﻛﺮﺩﻩ، ﺧﺮﺳﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻏﻢ ﺭﻭﺯی ﺭﺍ نمیﺧﻮﺭﺩ. (الخصال، ج۱، ص۲۸۵) @sooyesama
اسرار شریعت الهی را نمی‌توان از مباحث کلامی و آرای جدلی دریافت، بل‌که راه رسیدن به آن منحصر در دو راه است: ۱. روش ابرار؛ به این‌که جوامع عبادات را اقامه کند و مراسم عدالت را پی گیرد و وساوس عادت را ازاله نماید. ۲. روش مقربان؛ به این‌که ریاضت‌های علمی پیشه کند و قوای ادراکی را به جانب قدس متوجه نماید و آینه نفس ناطقه را صیقلی دهد و آن‌را اعتدال بخشد تا به نجاست اخلاق زشت آلوده نشود و به اوصاف جسمانی که حواس می‌آورند زنگار نگیرد و به آرای فاسد کجی نپذیرد؛ زیرا در این هنگام صور حقایق ایمانی را در خود می‌نمایاند و امور پنهان از حواس را مشاهده می‌کند و آن‌ها را به‌واسطه صفای جوهرش تعقل می‌نماید. اما وقتی به اعمال زشت آلوده گردید، یا به اخلاق زشت زنگار گرفت و یا به آرای فاسد کژی یافت و بر همین حال ادامه داد، مانند بیش‌تر ارباب جدال از ادراک حقایق امور ایمانی محجوب می‌ماند و از وصول به خدای تعالی ناتوان می‌شود و نعیم آخرت از وی رخت می‌بندد. (اسفار، مرحله دوم، فصل هشتم) @sooyesama
هدایت شده از عقل منور
010 manzoomeh-souri.mp3
10.26M
(ج۱۰: خطبه مصنف) [ضرورت بحث عقلی در موضوع‌های اعتقادی] @aqlemonavar
عجب این که بعضی منتحلین به اسلام در اطلاق وجود و موجود بر حق تعالی مطلقا انکار دارند که این الفاظ از کجا برخاسته است؛ و این برهان الموحدین امیرالمؤمنین حضرت وصی علیه السلام است که می‌فرماید: «الدّال علی قدمه بحدوث خلقه و بحدوث خلقه علی وجوده» (خطبه ۱۸۳ نهج البلاغه) و نیز فرمود: «فهو الذی تشهّد له اعلام الوجود علی اقرار قلب ذی الجحود» (خطبه ۴۹ نهج البلاغه) و نیز فرمود: «کائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم» (خطبه اول نهج البلاغه) (وحدت از دیدگاه عارف و حکیم) @sooyesama
علیک بتودد المومنین فانهم کجسد واحد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سائر الجسد بالحمی. بر تو باد به دوستی مومنان؛ زیرا مومنان مانند پیکری واحدند، هنگامی‌که عضوی از بدن [از دردی] شکایت کند اعضای دیگر با تب، با او هم‌یاری می‌کنند. (کتاب الوصیه) @sooyesama