eitaa logo
به سوی سماء
958 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
آن‌كه در مُنشَئات تمثلی نفسانی خود درحال انصراف از شواغل حسی و موانع خارجی بيانديشد، اعتراف كند كه نفس چون قوّت گيرد مانند نفوس متألّهه، تواند به سلطان كلمه نوریِ وجودی و امر "كن" ايجادی خود، اَشباح و اشخاصی همانند خود و يا ديگران انشاء كند. و چون مجرد از مادّه و احكـام آن و محيط و فائق بر آنهاست، به چشم برهم زدنی به طی ارض به هرجا خواهد گسيل دارد و به مواضع مختلف در اطراف و اكناف فرستد، تا به داد مظلومان برسند و گمشدگان را دريابند و نفوس مستعده را امداد نمايند. بدين سرّ مقنّع عارف رومی در دفتر دوم مثنوی ايمائی نموده است كه: شـيـر مـردانـند در عـالـم مــدد آن زمـان كـافغان مظـلومان رسد بانـگ مظـلومان ز هرجا بشنوند آن‌طرف چون رحمت‌ حق می‌دوند اشخاص يادشده همه قائم به آن نفس متألّه مُنشِیء آنهايند كه قيام فعل به فاعل؛ يعنی معلول بـه علّت است. در اين امر، حدوث اشباح صفحه تلويزيون در آن واحد در مواضع مختلف تا حدی تنظير مناسبی است. وليكن اين صنعت است و سايه بی‌جان و آن خلقت به اذن اللّه است و اشخاص حیّ متصرف كه در حقيقت از شئون يک نفس متألّه‌اند. (صد کلمه در معرفت نفس، کلمه ۷۵) @sooyesama
در این راه به آدمی قوه‌ای داده می‌شود که در عالم شهادت، در هر صورتی از صور که بخواهد ظاهر می‌شود و نیز در عالم غیب و ملکوت در هر صورتی بخواهد ظاهر می‌گردد. با این تفاوت که وقتی انسان تَروّح پیدا کرد و در عالم غیب برای روحانیان ظاهر شد، می‌فهمند که وی جسم تروح یافته است. ولی مردمانِ عالم شهادت، هنگامی‌که روح تجسدیافته را می‌بینند، در آغاز نمی‌دانند... مگر بدان آگاه گردند. اما من روح را هنگامی‌که از بیرون یا درون تجسّد بیابد می‌شناسم. (فتوحات مکیه، باب ۳۱۱: معرفت منزل نواشی اختصاصی غیبی، دفتر ۲۱ از فتح مکی) @sooyesama
به‌باور عارفان مسلمان، اولیای الهی پس از مرگ، می‌توانند با پیکر مثالی خود، گاه در عالم ماده پیدا شوند؛ به‌گونه‌ای که مردم دنیا آنها را دیده و نمی‌دانند که مثال‌اند. محیی‌الدین عربی سخنان جالبی دراین‌باره دارد. این نکته می‌تواند کلیدی مهم در تفسیر روایات رجعت باشد. جالب آن‌که سنت‌های دیگر عرفانی، مانند اوپانیشاد نیز چنین باوری دارند. متن زیر تعبیر خاص عرفان هندی، از آموزه یادشده است: "استادان بزرگ معنوی، پس از مرگ توانایی متراکم‌سازی ارتعاشات لطیف کالبد اختری در کالبد فیزیکی را دارند. و معمولا برای دست‌گیری از سلسلهٔ شاگردان و افراد مستعد و یا مأموریت‌های معنوی در ابعاد مادی ارتعاشات کالبد اختری را در کالبد فیزیکی به‌گونه موقت، متراکم می‌سازند". تعبیر "متراکم‌سازی ارتعاشات کالبد اختری در کالبد فیزیکی" به‌احتمال زیاد، تبیین دیگری از تجسم پیکرهای مثالی در عالم مادی است. واژه "تراکم" می‌تواند به‌معنای غلظت و زُمختی شایسته اجسام، یا همان تبدیل انرژی به ماده فیزیکی باشد. و می‌تواند به‌معنای تنزل در مراتب تشکیکی و افزایش حدود وجودی بوده باشد (معنای متافیزیکی). و نیز ممکن است هردو معنا صحیح باشد. به‌هرروی گفتگوی سنت‌های عرفانی، گاه دقت نظرهای ویژه‌ای به‌دست داده و گوشه‌های تازه‌ای از بحث را آشکار خواهد کرد. @sooyesama