eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ بهایی درباره وطن حقیقی آدمی، چه زیبا فرمود: گنجِ علم «ما ظهر مع ما بطن» گفت: از ایمان بود حب الوطن این وطن، مصر و عراق و شام نیست این وطن، شهریست کان را نام نیست زانکه از دنیاست، این اوطان تمام مدح دنیا کی کند «خیر الانام» حب دنیا هست رأس هر خطا از خطا کی می‌شود ایمان عطا ای خوش آنکو یابد از توفیق بهر کاورد رو سوی آن بی‌نام شهر تو در این اوطان، غریبی ای پسر! خو به غربت کرده‌ای، خاکت به سر! آنقدر در شهر تن ماندی اسیر کان وطن، یکباره رفتت از ضمیر رو بتاب از جسم و، جان را شاد کن موطن اصلی خود را یاد کن زین جهان تا آن جهان بسیار نیست در میان، جز یک نفس در کار نیست تا به چند ای شاهباز پر فتوح باز مانی دور، از اقلیم روح؟ حیف باشد از تو، ای صاحب هنر! کاندرین ویرانه ریزی بال و پر تا به کی ای هدهد شهر سبا در غریبی مانده باشی، بسته پا؟ جهد کن! این بند از پا باز کن بر فراز لامکان پرواز کن تا به کی در چاه طبعی سرنگون؟ یوسفی، یوسف، بیا از چه برون تا عزیز مصر ربانی شوی وا رهی از جسم و روحانی شوی @sooyesama
وقتی «الله أکبر» می‌گویی، باید این حقیقت که چیزی بزرگتر از خداوند جلّ جلاله که تکبیر او را می‌گویی وجود ندارد، بر ظاهر و باطنت تأثیر بگذارد. پس در این حال قلب خود را به هیچ امر کوچک یا بزرگی جز این حقیقت مشغول نگردان. (اقبال الأعمال، ج۲، ص۷۱) @sooyesama
جز آه نمی‌آید از این قلب پر از درد این‌قدر مزن چنگ به سازی که شکسته است @sooyesama
تا جمالت عاشقان را زد به وَصل خود صَلا جان و دل افتاده‌اند از زلف و خالت در بلا آن‌چه جانِ عاشقان از دست هجرت می‌کشد کس ندیده در جهان جُز کشتگان کربلا... (نسخه تصحیح شده توسط میر سید محمد قدسی) @sooyesama
َمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف؛ ۱۱۰). برپایه آیه بالا کردار نیکی که کاملا برای خدا باشد و هیچ شریکی بدان رخنه نکند، به دیدار خداوند می‌انجامد. تفسیر عامیانه آیه آن است که کردار نیکِ بااخلاص، بن‌ماین دیدار خدا را فراهم می‌کند اما این دیدار در آینده و جهان دیگر روی خواهد داد. مانند بذری که اکنون کاشته می‌شود و میوه آن پس از چندسال، به‌بار می‌نشیند. اما آیه شریفه تفسیر ژرف‌تری نیز دارد که برپایه آن دیدار خدا هم‌اکنون و در هنگام کردار نیک رخ می‌دهد. نیکی کردار با فرمان خدا تعین می‌یابد. گرچه فرمان برپایه مصالحی تکوینی صادر می‌شود اما سرانجام این فرمان الهی است که نیکی کردار را تعین می‌بخشد. بنابراین نیکی کردار به فرمانی است که آن‌‌را نورانی کرده است. ازاین‌رو کردار، تنها هنگامی نیک است که به فرمان خدا پشت داده باشد. اکنون، انجام مخلصانه (نامشرکانه) چنین کرداری بدان معناست که تنها انگیزه انجام کار، پی‌روی از فرمان الهی است. پس بنده هنگام فرمان‌برداری تنها فرمان را می‌بیند و از هر انگیزه دیگری چشم می‌پوشد. که این معنای اخلاص است. اما فرمان، کنش فرمان‌ده است و بی اراده او تحققی ندارد. درنتیجه بنده هنگام فرمان‌برداری مخلصانه، تنها فرمان‌ده را می‌بیند و از هر چیزی دیگری ناآگاه است. سرانجام فرمان‌ده در متن فرمان حاضر است، و فرمان در متن فرمان‌برداری حضور دارد. ازاین‌رو بنده در متن فرمان‌برداری، فرمان‌ده را می‌یابد. اکنون روشن می‌شود که کردارِ نیکِ مخلصانه، بسترساز دیدار حق نیست. بل خودِ دیدار است. بنده آن‌گاه که در بندگی غرق است، غرق دیدار است گرچه از این دیدار آگاه نباشد. مرگ طبیعی، دیدار را ایجاد نمی‌کند. بل دیداری که هست را آشکار می‌نماید. آیه یادشده نیز دیدار را به آینده موکول نکرده و به‌روشنی می‌گوید: «هرکه امید دیدار دارد کارِ نیکِ مخلصانه انجام دهد». عطار نیکوکردار چه زیبا سرود: هرکه این‌جا ندید محروم است در قیامت ز لذت دیدار @sooyesama
امام حسین (ع): «مَا خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِلا وَ لَهُ تَسْبِيحٌ يَحْمَدُ بِهِ رَبّهُ». خدا هيچ موجودى را نيافريد، جز آن‏كه براى او تسبيحى است که با آن پروردگارش را می‌ستاید». (بحار الانوار، ج۶۱، ص۲۹) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
گر بر آب روی، خسی باشی. گر در هوا پری، مگسی باشی. «دل» به دست آور، تا كسی باشی! «القلب حرم الله؛ دل قرق‌گاه خداست» @sooyesama حالا كه ما ياد گرفته‌ايم در هوا مثل يك پرنده پرواز كنيم، و در دريا مانند يك ماهى شنا كنيم، تنها يك چيز باقى خواهد ماند؛ این‌که بتوانيم مثل يك آدم روى زمين زندگى كنيم! @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
نقل می‌کنند که یزید پس از خطبه امام سجاد ع، اظهار پشمیانی نمود و ابن زیاد را مقصر معرفی کرد. سپس از امام ع راه‌کار توبه خواست. حضرت سجاد ع نماز غفیله را آموزش فرمود. حضرت زینب ع، که تعجب اطرافیان را از این عمل امام دید، پیش‌قدم شد و از سبب این کار پرسید.امام ع فرمود: او توفیق توبه نخواهد یافت. ظاهرا سببش این است که در نماز غفیله داریم: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین». و کسی‌که مملو از «من» است، هیچ‌گاه نمی‌تواند بگوید: «کنت من الظالمین». بشر وقتی‌که پر از «من» شد، اشتباهاتش را توجیه می‌کند. و هرگز نمی‌تواند نقص و زشتی «من» را بپذیرد. حضرت یونس ع، در ظلمات ثلاث، ندا داد: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین»، و از غم نجات یافت. آدمی اگر نقص و فقر خود را پذیرفت، راحت می‌شود. وگرنه مدام باخودش درگیر و مغموم است. @sooyesama
کام، تلخ است و شیر می‌جویم کام تلخ و شکر؟ چه می‌گویم؟ زندگی شوکران تدریجی است راه مرگ است و نیک می‌پویم در بلا غرق و در غم اندودم رفته از دست تاب و نیرویم در شگفتم که در دل این غم ناگهان ازچه شعر می‌گویم؟ از سیاهی و تلخی و پستی چو جوانه با ترانه می‌رویم گرچه تاریک و آلوده‌ام اما نورت از دور کرده سوسویم هاتفی روز اولم می‌گفت: «می‌روم، می‌رسم، تو، می‌جویم» ساقی ار مِیْ نداده بودم نیک نیکویی مر نبود، در کویم من کج و زشت و رذل و رسوایم نام نیک تو کرده نیکویم شب قدری زدم به مویت چنگ عمری از عطر موت خوشبویم چو سلیمان گذشتی از قلبم مورم و راه دور می‌پویم جویم از تو نشان و افکنده قبله را چهرهٔ تو در رویم کام تلخم شکر چو می‌ریزد مشق عشق تو راست می‌گویم @sooyesama