eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از به سوی سماء
راوى می‌گوید: زينب، دختر علی را [در ورودی شهر کوفه] ديدم... به مردم اشاره كرد كه ساكت شويد، پس نَفَس‏ها برگشت و زنگ [مركب‏ها] از كار افتاد. سكوت ناگهانى مردم و خاموش شدن صداى زنگ‏‌ها، با اشاره‏ حضرتش كه: «أَنِ اسْكُتُوا»، جز تصرّف ولايى حضرت زينب، چه می‌تواند باشد، واگر شخصيّتى مثل حضرت زينب (عليها السّلام) به آثار «حديث قرب نوافل» كه می‌فرمايد: «وَ لِسانَهُ الّذى يَنْطِقُ بِه» نرسيده باشد، ديگر چه كسى غير از معصوم می‌تواند برسد! شروع خطبه با جمله‏ «أَلْحَمْدُ لله...» بعد از آن همه گرفتارى، تنها لفظِ بدون معنا نيست؛ بلكه اظهار «مافى الضّمير» است... وقتى اين كلام به تنهايى استعمال شود، مراد توحيد خالص، در فعل و صفت و اسم و ذات است. يعنى شخصِ عارف، با اين كلام، ستايش را در تمام امور (فعل و صفت و اسم و ذات) مخصوص حقّ سبحانه قرار می‌دهد، و خلاصه، همه چيزها و كمالات را به او، و از او، و به سوى او مشاهده می‌كند، خواه امور به سود وى؛ و يا به‌ظاهر به ضررش باشد. به اين ترتيب، در آرامش كامل است؛ اگرچه به‌ظاهر و به اقتضاى عالم بشرى و يا وظيفه، كلامى از او صادر شود، و يا اظهار ناراحتى كند. (کتاب فروغ شهادت) @sooyesama
بزرگ فلسفه قتل شاه دين اين است كه مرگ سرخ، بِه از زندگی ننگين است... نه ظلم كن به كسی و نی به زير ظلم برو كه اين مرام حسين است و منطق دين است همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافی است اگرچه گريه بر آلام قلب تسكين است ببين كه مقصد عالی وی چه بود ای دوست كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است زخاك مردم آزاده بوی خون آيد نشان شيعه و آثار پيروی اين است @sooyesama
نماز "شام غریبان" چو گریه آغازم به مویه‌هایِ غریبانه قِصه پردازم به یادِ یار و دیار آن چُنان بِگِریَم زار که از جهان رَه و رسمِ "سفر" براندازم من از دیارِ حبیبم نه از بِلاد غریب مُهَیمِنا به رفیقانِ خود رَسان بازم خدای را مددی ای رفیقِ رَه تا من به کویِ میکده دیگر عَلَم برافرازم... بجز صَبا و شِمالم نمی‌شناسد کَس عزیز من، که به جز باد نیست دَمسازم @sooyesama
پدرت در گودی قتل‌گاه، گونه بر خاک نهاد و سجده‌ای کرد که «لیس کمثله شیء». و تو که امتداد اویی، وارث این سجده بودی! یا سیدالساجدین @sooyesama
مبتدیان به اعمال مشغول باشند و از احوال محجوب. در اوسط، حافظ احوال باشند و از اعمال محجوب. و منتهیان، نه اعمال ایشان را از احوال محجوب تواند کرد و نه احوال ایشان را از اعمال. (عوارف المعارف)                         @sooyesama
دریای مواج زندگی... این همه آن چیزی است که در برابر ماست. هراس غرق و هوس کشف، گامی به پیش و پایی به پس. غم از دست دادن، دوری، تنهایی و ادراک‌ناشدگی. دربرابر شادی تجربه‌های تازه، دستیابی به اهداف، دوستان هم‌دل و... . این‌ها موج‌هایی است که ما را بالا و پایین می‌برند. گاه موجی که بر آن سواریم ما را می‌فریبد که دریا چیزی جز این نیست. اما نباید ایستاد؛ زیرا موج‌ها، سلسله‌ای از رخ‌دادهای پیاپی‌اند که به نقطه ویژه‌ای می‌انجامند. برای رسیدن به پایان، باید راه را پیمود و رخ‌دادها را زیست؛ زیرا پایان، برآیند پیموده‌هاست. برای یافتن باید پیمود و برای پیمودن باید یافت. همه پایان را خواهیم یافت، اما آن‌گونه که راه را پیموده‌ایم. پایان، برای هریک از ما، راهی ویژه آماده کرده است. و تو ای دل عزیزم! این نکته ژرف را چه زود یافتی؟ چرا اینقدر زود پیر شدی؟ چه زود آهنگ رفتن کرده‌ای؟ از یافتن این نکته بیمار شده‌ای و تیماری نداری. به‌راستی چه کسی می‌تواند این درد عمیق کهنه را درمان کند؟ هیچ‌کس جز خود پایان. دوای رفتن، رسیدن است و داروی گذار، قرار. پس ای پایان عزیز! مرا در آغوش گیر و بیش از این به پیمودن محکومم مکن. بر در دروازه دل می‌نشینم و دست‌های تمنا را به آسمان آرزوها می‌گشایم، منتظر لحظه‌ای که باشکوه می‌آیی و رنج پیمودن را در آرامش رسیدن می‌شویی: ای لقای تو جواب هر سوال مشکل از تو حل شود، بی قیل و قال @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
گفته می‌شود شب عاشورا، برخی افراد به جهت ترس و تردید، سیدالشهدا (ع) را تنها گذاشتند‌. اما برخی که شیدای این حقیقت زیبا بودند، ایستادگی کردند. پس زهیر گفت: اگر هزار بار در راه تو کشته شویم باز فدایی تو خواهیم بود. آن‌گاه امام حسین (ع)، به یاران صدیق خود فرمود: «فان کنتم قد وطنتم انفسکم علی ما وطنت نفسی عليه، فاعلموا أن الله انما يهب المنازل الشريفة لعباده لصبرهم باحتمال المکاره... و اعلموا ان الدنيا حلوها و مرها حلم، و الانتباه في الاخرة...» «اگر جان‌های خود را در جایگاهی که من در آن وطن گزیده‌ام، متوطن کرده‌اید پس بدانید که خداوند منزل‌های شریف را به‌واسطه تحمل سختی‌ها به بندگانش می‌دهد... و بدانید که تلخ و شیرین دنیا خوابی است، که بیداری از آن در جهان دیگر روی می‌دهد...» (بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۴۹) @sooyesama
گاهی می‌اندیشم: اگر شکوفه‌ها آگاهی داشتند چه می‌یافتند؟ آنها برای روییدن باید ساقه درخت را بشکافند و با سختی فراوان، خود را از لابلای آن شکاف، بیرون بریزند. این همه لطافت را از دل چوب سخت می‌گذرانند و تا به نمایش درآیند. رنج زیادی می‌کشند! درخت، که مادر آنهاست نیز آنها را می‌فشارد. این فشار هم تن را و هم دل را می‌شکند. اما گریزی نیست؛ روییدن کار دشواری است. اندکی پس از رویش، در تابستان، گلبرگ‌ها از پیکرشان قطع می‌شود و بر زمین می‌ریزد. آنها درد می‌کشند اما رشد می‌کنند. رشد می‌کنند و به میوه تبدیل می‌شوند. اما هنوز تلخ و ناپخته‌اند. پس خورشید با چهره‌ای برافروخته می‌تابد. می‌سوزند اما می‌رسند. شیرین می‌شوند و ارج می‌یابند. شکوفه‌ها، به‌رغم ظاهر زیبایی که دارند، رنج زیادی می‌برند. باید در آگاهی آنها فرو رفت تا رازهایشان را دریافت. درخت هستی، شکوفه‌های بی‌شماری دارد که تو، ای دل عزیزم، یکی از آنهایی. بردباری کن، سرانجام روزی شیرین خواهی شد. @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انا لله و انا الیه راجعون شهید اسماعیل هنیه، از پیروان طریقت قادریه بود. پدرش جزء مشایخ این سلسله و اسماعیل از کودکی تحت تعالیم معنوی او قرار داشت. شهادت در راه خدا، آخرین منزلی بود که هنیه پیمود. خدایش بیامرزد و با اهل بیت (ع) محشور نماید. @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خدای بی‌نهایت جز تو کیست چون تویی بی‌حد و غایت، جز تو چیست... گم شدم در بحر حیرت ناگهان زین همه سرگشتگی بازم رهان... نفس من بگرفت سر تا پای من گر نگیری دست من ای وای من... یا ازین آلودگی پاکم بکن یا نه در خونم کش و خاکم بکن... مرده‌ای‌ام می‌روم بر روی خاک زنده گردان جانم، ای جان‌بخش پاک (منطق‌الطیر) @sooyesama