eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
164 عکس
58 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
نمودار قسمتی از کتاب علیهم‌السلام @souzanchi
هدایت شده از حسین سوزنچی
13980408 جهان‌بینی توحیدی1.mp3
25.39M
(جلد اول از مجموعه مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی) قسمت اول @souzanchi
13980409 جهان‌بینی توحیدی2.mp3
26.28M
(جلد دوم از مجموعه مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی) قسمت دوم @souzanchi
13980410 انسان و سرنوشت1. شرح کتاب.mp3
21.46M
انسان و سرنوشت (شرح خود کتاب) @souzanchi
13980411 انسان و سرنوشت2. تبیین فلسفی جامع.mp3
25.06M
انسان و سرنوشت (توضیحی جامعتر و تبیین فلسفی موضوع از زوایای مختلف) @souzanchi
این مقدمه کتاب انسان و سرنوشت است که البته چون فقط دسته‌بندی بود در بحثها توضیحی داده نشد @souzanchi
نمودار کتاب (شهید مطهری) @souzanchi
13980412 عدل الهی 1.mp3
22.61M
#عدل_الهی (شهید مطهری) قسمت اول: بیان مساله و تبیین تبعیض‌ها @souzanchi
13980413 عدل الهی 2.mp3
26.24M
#عدل_الهی (شهید مطهری) قسمت دوم: مساله #شرور، #مجازاتهای_اخروی و #شفاعت @souzanchi
نمودار کتاب (شهید مطهری) @souzanchi
13980413 ادامه عدل الهی (عمل خیر ...) + حیات اخروی.mp3
20.75M
در این جلسه ابتدا قسمت پایانی کتاب #عدل_الهی (شهید مطهری) (عمل خیر از غیرمسلمان و همان مساله #پلورالیسم_دینی) مظرح شد سپس به توضیح کتاب #زندگی_جاوید یا # حیات_اخروی (جلد ششم از مجموعه #مقدمه_بر_جهان‌بینی_اسلامی) اختصاص یافت @souzanchi
نمودار کتاب یا # حیات_اخروی (جلد ششم از مجموعه ) @souzanchi
حسین سوزنچی در گفتگو با مهر عنوان کرد؛ «حجاب اجباری» یا «حجاب قانونی»؟/ معنای هویتی و نمادین حجاب https://www.mehrnews.com/news/4659684/ @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «..الَّذينَ يَأْكُلُونَ ... ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ ... ناراً، وَ سَـ + يَصْلَوْنَ سَعيرا» در این آیه هم کار دنیوی آنها (خوردن مال یتیم) و هم وضعیت اخروی‌شان (خوردن آتش) را با یک فعل بیان کرد: «آنها که ظالمانه ... می‌خورند، آتش می‌خورند» هرچند «آتش گرفتن‌شان» را (که دیگر خودشان هم متوجه آتش می‌شوند) با حرف «سـ» (که دلالت بر آینده نزدیک دارد) ‌بیان کرد. 💠 آخرت در باطن دنیا حضور دارد. @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣) «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً» آنها الان آتش می‌خورند اما بعدا تمام وجودشان آتشی شعله‌ور می‌شود، یعنی همان طور که در این دنیا خوردن چیزی، اجزای بدن را تامین می‌کند؛ در باطن انسان هم خوردن آتش، تمام وجود انسان را آتش می‌کند. این تعبیر بسیار ظریف‌تر است از آنچه در ترجمه‌های رایج بیان می‌شود که جمله آخر را صرفا به «در آتش افتادن» ترجمه می‌کنند. 📝توضیح تخصصی تفسیری عبارت «إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» روی هم، خبرِ «إنّ» است یعنی حال و روز «کسانی که مال یتیم می‌خورند» را بیان می‌کند. کنار هم قرار گرفتن دو جمله در عبارت فوق، بویژه با توجه به اینکه اولی با فعل مضارع «یاکلون» و دومی با فعل مستقبل «سیصلون» آمده، ظاهرا عمل و نتیجه آن را شرح می‌دهد (الان آتش می خورند بعدا آتشی شعله‌ور می‌شوند)؛ مخصوصا اگر توجه کنیم که تعبیر «یصلون» به معنای «آتش افروختن» و «شعله‌ور شدن آتش» است، نه «در آتش انداختن» (توضیح در نکات ادبی). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 7⃣ «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً» خداوند ارث بردن افراد از والدین را به صراحت در این آیه تاکید، و آن را «نصیب مفروض» یعنی سهمی واجب دانسته است؛ و در آیه 11 همین سوره، اولین سهم‌الارثی که در مقام تقسیم ارث باید در نظر گرفته شود را همین سهم‌الارث فرزندان دانسته است. این گونه سهم‌الارث‌ها که در قرآن صریحا تعیین شده در ادبیات مسلمانان به سهم معروف شده است (تدبر6) ؛ و در هیچ جای قرآن کریم، ارث بردن هیچ دختری از پدرش تخصیص نخورده است. همچنین سنت ارث بردن در میان انبیای قبلی هم رایج بوده و نه‌تنها هیچ گزارش تاریخی نداریم که اموال پیامبری را بعد از رحلتش بیت مستمندان توزیع کنند و فرزندان وی را از سهم‌الارث محروم نمایند، بلکه تعبیر ارث بردن یک پیامبر از پیامبر دیگر بارها در قرآن کریم مطرح شده است: «يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ» (مریم/6) یا «وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ» (89) یا «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُد» (نمل/16) 📜برگ سیاهی از با این حال، در مقابل دیدگان همه مسلمانان، اموال که پیامبر اکرم ص در زمان حیات خویش به دخترش داده بود () را از چنگ ایشان درآوردند و حتی وقتی ایشان گفت حداقل به عنوان ارث سهم من از اینها را بدهید، تنها دختر بازمانده از پیامبر اکرم ص را از حق مسلم خویش محروم کردند با حدیث جعلی‌ای از پیامبر که ادعا کردند ایشان فرموده: «ما پیامبران ارثی نمی‌گذاریم و آنچه باقی می‌گذاریم صدقه است»‼️ و متاسفانه این حدیثی که: 🔸کاملا خلاف قرآن کریم است، و خود حضرت زهرا س در (که در کتب اهل سنت هم آمده، مثلا: بلاغات النساء، ص29 و 31؛ السقيفة و فدك، ص142) صریحا در مقابل مهاجران و انصار بر مخالف قرآن بودن آن تاکید کرد، 🔸ادعای مطرح شده در آن آشکارا خلاف واقعیت است، 🔸و حتی خود کسانی که این حدیث را نقل کردند وقتی پای منافع خودشان به میان آمد آن را کنار گذاشتند (چنانکه عایشه، دختر ابوبکر، که ادعا کرد او هم این حدیث را شنیده و از مهمترین راویان این حدیث در کتب اهل سنت است، بعداً و با اینکه ابوبکر و عمر در کنار پیکر مطهر پیامبر اکرم ص دفن شده بودند، خانه پیامبر ص را سهم‌الارث خود دانست و با این بهانه، مانع دفن پیکر مطهر امام حسن ع در آنجا شد) امروزه از معروفترین احادیث معتبر در کتب اهل سنت قلمداد می‌شود‼️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبی وَ الْيَتامی وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً» اگرچه سهم الارث افراد معلوم است؛ اما اگر خویشاوندان نیازمندی که ارث به آنان تعلق نمی گیرد و یا یتیمان و مسکینانی هنگام تقسیم ارث حاضر بودند، مناسب است که به آنان نیز بهره‌ای داده شود و با سخن نیک، و نه با مواجهه‌ای کاملا خشک و قانونی با آنان برخورد شود. 📝 ثمره اخلاقی_اجتماعی اسلام در حالی که بر تعیین حقوق و حد و مرزها و رعایت عدالت اصرار دارد؛ اما این گونه نیست که رعایت عدالت را در افق نوعی قانون‌گرایی خشک و بوروکراتیک تعقیب کند. در حالی که سهم‌الارث افراد دقیقا معلوم است؛ اما نباید رویه چنین باشد که اگر نیازمند واقعی‌ای نیز در محل تقسیم ارث حضور داشت، کاملا مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 9️⃣ «فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً» کسی که اهل تقوا باشد هر سخنی نمی‌گوید، بلکه تنها سخن محکم و راست و خلل‌ناپذیر بر زبان می‌آورد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً» اگر از آیاتی که به طور کلی درباره سهم داشتن هریک از زن و مرد در ارث، ویا لزوم رعایت سهم یتیمان و اینکه کسی را نباید از ارثی که خدا برایش قرار داده محروم کرد، ویا توصیه‌های اخلاقی در زمینه ارث (مانند آیات 7و8 همین سوره نساء) آمده صرف نظر کنیم و صرفا بخواهیم سراغ آیاتی برویم که مقدار سهم‌الارث را معین کرده‌اند، سه آیه در قرآن کریم است که به این موضوع پرداخته است که همگی در سوره نساء آمده‌اند: آیات 11 و 12 و 176. 💢در آیه حاضر بعد از اینکه برخی از سهم‌الارث‌ها را بیان می‌کند تذکر می‌دهد که این نوع تقسیم ارث بر اساس علم و حکمت خداوندی است و شما واقعا نمی‌دانید که چه کسانی واقعا بیشتر برای شما سودمندند که بخواهید همه چیز را با وصیت خودتان حل کنید و اصرار داشته باشید که سهم‌الارث را صرفا بر اساس نظر شخصی خود تقسیم کنید. و بویژه، تعبیر «آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً» از شواهدی است که نشان می‌دهد که حکم ارث بر یک اساس تکوینی فطری بنا نهاده شده است؛ نه صرفا یک قرارداد و اعتبار محض باشد. (المیزان، ج4، ص210) 📝 در نگاه غربی روابط اجتماعی و خانوادگی انسانها صرفا تابع توافق و قرارداد و دلخواه افراد تنظیم می‌شود؛ اما در شریعت اسلام، حتی اگر اغلب شرکت‌های اجتماعی را قراردادی بدانیم، وضعیت خانواده یک وضعیت قراردادی-طبیعی است (مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص12)‌ و از این رو، همه چیز صرفا تابع قراردادها و دلخواه‌ها نیست. از این رو، ⛔️در زمینه ارث این گونه نیست که صرفا وصیت میت تکلیف همه چیز را تعیین کند؛ ⛔️و یا بازماندگان به نحو مساوی همه چیز را بین خود تقسیم کنند؛ بلکه در نگاه اسلامی لااقل سه مطلب جدی گرفته شده است: 💠اولا اگر چه هرکس در زمان حیاتش هرگونه که بخواهد می‌تواند اموالش را تقسیم کند، اما اگر مُرد وصیتش فقط در یک سوم اموالش قابل اجراست؛ شاید این شرط را اسلام بدین جهت گذاشته که جلوی اجحافی که گاه به خاطر حب و بغض‌ها رخ می‌دهد را بگیرد؛ چنانکه در فضاهای غربی فراوان می‌شنویم که مثلا پدری به خاطر لجبازی یا کدورتی همه فرزندان و حتی نزدیکان خود را از ارث محروم کرد و کل ماترک خود را به یکی از دوستانش و یا حتی برای سگ خودش قرار داد و ... . در اسلام چنین چیزی امکان ندارد. 💠ثانیا بین وارثان یک طبقه‌بندی پیچیده‌ای انجام داده است: سه طبقه اصلی قرار داده که تا یکی از طبقه قبل باقی است، به طبقات بعدی چیزی نمی‌رسد؛ این طبقات به ترتیب عبارتند از: 🔺طبقه اول: فرزندان و والدین؛ در این طبقه، اگر فرزندانی در کار نباشد فرزندانِ فرزندان (نوه‌ها) در درجه دوم وارد تقسیم می‌شوند؛ و اگر آنها هم نباشند، فرزندان فرزندان فرزندان (نبیره‌ها) وارد تقسیم می‌شوند. 🔺طبقه دوم: برادران و خواهران و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها؛ در این طبقه، اگر اینها نباشند در درجه دوم، نوبت به برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌ها و والدینِ پدربزرگ و مادربزرگ‌ها می‌رسد 🔺طبقه سوم: عمو و عمه و دایی و خاله است؛ که اگر اینها نباشند در درجه بعد به فرزندان اینها؛ و اگر آنها هم نباشند، به فرزندان آنها، و عمو و عمه و دایی و خاله‌ی والدین می‌رسد. 🔺در کنار این طبقات همسر شخص است؛ کسی است که با همه طبقات ارث می‌برد و مانع از ورود طبقه بعدی نمی‌شود؛ یعنی سهم معینی دارد، که از یک حدی بیشتر نمی‌شود (و از این رو، اگر طبقه اول نبود، طبقه بعدی وارد می‌شود و مابقی را به همسر نمی‌دهند) و از یک حدی هم کمتر نمی‌شود (یعنی اگر مهمترین افراد طبقه اول باشند باز سهم او محفوظ است). شاید متمایز کردن همسر این است که همسر تنها شخصی است که با رابطه سببی مستقیم جزء خویشاوندان انسان می‌شود؛ از این جهت هم ظرفیت زیادی برای سوءاستفاده هست (با کسی که پولدار است ازدواج کنند تا همه اموالش را به ارث ببرند) و هم به خاطر اینکه عضو طبیعیِ خانواده همسرش نیست امکان ظلم به وی بیشتر است (اعضای فامیل با هم تبانی کنند و وی را محروم سازند)‌شاید بدین جهات بوده که برای وی وضعیت خاصی در نظر گرفته‌اند که سهمش از یک حدی بیشتر، و از یک حدی کمتر نشود. @yekaye 👇ادامه 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
👇ادامه 👇 💠ثالثا در هر طبقه‌ای این گونه نیست که افراد سهم مساوی ببرند؛ ویا اینکه با وجود افراد دیگر مقدار ارثشان تغییری نکند؛ بلکه به خاطر ضوابط بسیار پیچیده‌ای که در روابط اجتماعی انسانها با همدیگر وجود دارد و ملاحظات اجتماعی متعددی که در نحوه تامین مخارج خانواده‌ها در اسلام مد نظر قرار گرفته، سهم‌های افراد هر طبقه هم با نسبت‌های خاصی برقرار شده است. یکی از این پیچیدگی‌ها این حاجب شدن برخی از افراد برای سهم بردن برخی دیگر است؛ یعنی گاه وجود یک نفر در یک طبقه یا حتی در طبقه دیگر، موجب می‌شود که کسی در جایی سهم ارثش بیشتر ویا کمتر شود. گاه مواردی پیش می‌آید که وجود (یا عدم)‌یک نفر موجب کاهش (یا افزایش) ‌سهم کسی می‌شود، بدون اینکه خود آن شخص که چنین نقشی را ایفا کرده،‌از ارث سهمی داشته باشد. نمونه بارزش در تدبر 5 بیان خواهد شد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» هم در طبقه اول، در مورد فرزندان (با توجه به این آیه)، و هم در طبقه دوم، در بین خواهر و برادران (با توجه به آیه 176 همین سوره)، در حالت عادی، [یعنی غیر از برخی شرایط خاص] سهم فرد مذکر دوبرابر فرد مونث است. 📝بحثی در : چرایی تفاوت ارث زن و مرد 💢دوبرابر بودن سهم مرد در ارث،‌ یک ضابطه عمومی و صددرصدی نیست؛ بلکه ارث در شرایط مختلف متفاوت می‌شود: 🔻 در موارد متعددی ارث زن و مرد مساوی است (مثلا در اغلب حالات در ارثی که پدر و مادر می‌برند؛ یا در سهم ارث خواهران و برادرانِ مادری، حدیث 4.ب) 🔻گاه ممکن است سهم جنس مونث دوبرابر سهم جنس مذکر شود (مانند جایی که شخصی بمیرد و فقط والدین و دو دختر از او بمانند؛ بر اساس همین آیه 11، هریک از دختران یک سوم، ولی پدر یک ششم سهم دارد؛ یا اینکه اگر ارث به طبقه دوم برود و نوه‌های دختری میت، پسر باشند؛ و نوه‌های پسریِ میت، دختر باشند؛ سهم دختران دوبرابر پسران است) 🔻و یا حتی گاه سهم جنس مونث سه برابر مذکر می‌شود (مانند جایی که از میت فقط یک دختر و یک پدر بماند، که سهم دختر سه برابر سهم پدر می‌شود، حدیث 4.الف). 🔸پس این یک قاعده عمومی نیست که سهم مذکر همواره دوبرابر مونث باشد؛ اما بی‌تردید در برخی موارد چنین است. درباره چرایی آن قبلا (تدبر1) اشاره شد که در شریعت اسلام، حتی اگر اغلب شرکت‌های اجتماعی را قراردادی بدانیم، وضعیت خانواده یک وضعیت قراردادی-طبیعی است و تفاوت‌های واقعی و نسبت‌هایی که بین افراد در خانواده برقرار می‌شود، اقتضائات حقوقی متفاوتی را پدید می‌آورد که در تمامی احکام، از جمله هنگام تقسیم ارث، باید آنها را در نظر گرفت. مثلا هیچکس نمی‌تواند به بهانه تساوی افراد، وظیفه تمامی افراد در تامین درآمد خانواده را یکسان قلمداد کند و مدعی شود که کودکان و نوجوانان هم به اندازه پدر باید در تامین درآمد خانواده نقش ایفا کنند❗️ 🤔اسلام با توجه به تفاوت‌های زن و مرد، و نیز سایر تفاوتها در بین افراد خانواده، گاه وظایف و به تبعِ آن حقوق متفاوتی را برای افراد قرار داده است؛ از این رو، باید برای قضاوت درباره حکم اسلام، 💢مساله را به صورت سیستمی و یکپارچه مورد توجه قرار داد، نه یکسویه.💢 در اسلام به دلایلی که ان شاء الله در بحث از آیه 34 بیان خواهد شد، 🔺مسئولیت تامین مخارج خانواده بر دوش مرد گذاشته شده، و نه زن؛ و به تبع این مسئولیت، 🔺درآمدهای متفرقه‌ای که به اعضای خانواده ممکن است برسد را به سمت مرد هدایت کرده است، زیرا درآمد او، فقط برای خودش نیست؛ برخلاف درآمد زن، که درآمدش صرفا برای خودش است و شرعا موظف نیست مخارج خانواده را تامین کند. ☀️در روایات اهل بیت ع، علاوه بر این (حدیث 6.الف)، به دلایل دیگری هم برای این نکته اشاره کرده‌اند: 🔺اینکه زن، مهریه هم دریافت می‌کند؛ در حالی که مرد پرداخت‌کننده مهریه است. (یعنی باز هم در عرصه خانواده، مرد است که باید خرج کند و زن در خود ازدواجش هم درآمد اضافه‌ای به دست می‌آورد) (حدیث6.ب) 🔺اینکه مرد علاوه بر افراد خانواده کوچک خود، که موظف به تامین مخارجشان است، باید در مواردی مخارج خانواده بزرگتر (در جایی که یکی از خویشاوندان مرتکب قتل غیرعمد شود، دیه مقتول را کل مردان فامیل باید پرداخت کنند) و نیز برخی از مخارج کل جامعه (موظف است در جهاد، یا با جان خویش، و یا لااقل با مال خویش مشارکت کند) بر دوشش است. (حدیث 6.ج) 🤔همه اینها نشان می‌دهد که مساله تقسیم ارث، کاملا در فضای ملاحظات سایر احکام اسلام در عرصه خانواده این گونه مقرر شده است؛ نه صرفا به عنوان یک مساله جداگانه؛ و بویژه همین که در برخی از روابط خانوادگی، وضعیت به گونه‌ای درمی‌آید که ارث زن و مرد مساوی ویا حتی سهم زن بیش از مرد می‌شود بخوبی نشان می‌دهد که باید مساله را به نحو سیستمی ملاحظه کرد نه منفرد. مثلا 💢چه‌بسا چون ارتباط عاطفی با مادر بسیار شدیدتر است و اسلام توصیه‌هایش به رعایت حرمت مادر شدیدتر است، چنانکه فرمود: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً» (أحقاف/15) وقتی به ارث بردن پدر و مادر می‌رسد، سهم مادر را در بسیاری از شرایط معادل سهم پدر قرار می‌دهد؛ [و حتی اگر میت فرزند نداشته باشد بر بیشتر شدن سهم مادر (از سهم وی وقتی که میت فرزند داشت) تاکید می‌کند] (المیزان، ج4، ص214) یعنی وقوع عوامل دیگر در یک نگاه سیستمی، موجب می‌شود که این سهام کم و زیاد در نظر گرفته شود و این گونه نیست که فقط با یک عامل (مثلا مرد بودن یا زن بودن) حکم همه چیز قطعی گردد. 💢اکنون براحتی می‌توان به برخی از شبهات ناظر به حقوق زن پاسخ گفت💢 @yekaye 👇شبهاتی درباره تفاوت ارث زن و مرد در اسلام👇
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في‏ أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ» خداوند شما را در مورد فرزندان‌تان وصیت می‌کند: برای پسر همانند بهره دو دختر باشد؛ پس اگر آنان [=همه وارثان، فقط] دخترانی بیش از دو تن بودند، پس دو سوم آنچه باقیمانده، از آنِ آنهاست؛ و اگر [وارث، فقط] یک دختر بود، نیمی از آنِ او است. 💢این آیه با صراحت تمام اعلام می‌کند که اگر از شخصی تنها یک دختر باقی بماند حداقل نصف ماترک از آنِ اوست. 📜حکایت (غصب ارث حضرت زهرا س)📜 با این حال، ❗️ جای تعجب دارد که برخی از کسانی که به صحابیِ پیامبر بودن می‌نازیدند و ادعای جانشینی پیامبر اکرم ص را داشتند، ⛔️ تنها دختر بازمانده از پیامبر اکرم ص را برخلاف متن صریح این آیه، از سهم ارث خویش محروم نمودند؛ ⭕️با تمسک به یک حدیث که ابوبکر مدعی آن شد که پیامبر ص فرموده باشد: «انا معاشر الانبیاء لا نورث ماترکناه صدقه: ما پیامبران ارث نمی‌گذاریم؛ آنچه باقی گذاریم صدقه است» 🔆حضرت زهرا س در خطبه معروف به خطبه فدکیه دو پاسخ قاطع به این ادعا دادند: ☀️الف. آیه 11 سوره نساء، و نیز سایر آیاتی که دلالت بر ارث بودن خویشاوندان از همدیگر دارد، عام است و تخصیصی نخورده است. آیا آیه دیگری نزد آنان بوده که نزد هیچکس نیست؟ آیا معنی دارد آیه قرآن با حدیث نبوی تخصیص بخورد، [و به فرمایش ایشان این را هم می‌توان اضافه کرد که آیا به فرض هم که تخصیص بخورد، آیا پیامبر ص این را به کسانی که این تخصیص شامل حال آنها می‌شود نمی‌گوید و صرفا مخفیانه به یک نفر که از این تخصیص می‌خواهد ذینفع شود می‌گوید؟!] ☀️ب. در آیات متعددی از قرآن از ارث بردن پیامبری از پیامبر دیگر سخن گفته است؛ و حتی حضرت زکریا دعا می‌کند که خداوند به او فرزندی بدهد که میراث‌برِ او باشد. پس پیامبران ارث می‌گذاشته‌اند و این سخن که «ما پیامبران ارث نمی‌گذاریم» قطعا سخن پیامبر ص نیست. 📚بلاغات النساء، ص29 ؛ 📚السقيفة و فدك، ص113 و142 ؛ 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص225 ؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص102 ؛ و می‌شود موارد دیگری در تایید استدلال حضرت زهرا س – که این آیه به هیچ وجه استثناء نخورده است- افزود: ☀️ج. داستان زندگی بسیاری از پیامبران ص در دسترس مسلمانان بوده است. حتی یک مورد و در یک روایت ضعیف هم نقل نشده که وقتی پیامبری از دنیا رفته باشد، اموال وی را از فرزندانش دریغ کرده باشند، و تمام آنها را صدقه داده باشند! ☀️د. خود عایشه، که جزء کسانی بود که به نفع ابوبکر شهادت داد که پیامبر ص فرموده که ما ارث نمی‌گذاریم، بعدها خانه پیامبر را به عنوان میراث خود از پیامبر ص تصاحب کرد و به بهانه اینکه این خانه من است نگذاشت که امام حسن مجتبی ع را در آن خانه دفن کنند! (البیت بیتی و لا آذن أن یدفن فیه احد؛ 📚السنن بلاذری، ج۳، ص۲۹۷) ☀️ه. ... @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
📜ادامه حکایت غصب ارث حضرت زهرا سلام الله علیها 🤔جالب اینجاست که شمول این آیه نسبت به حضرت زهرا س چنان واضح است که حتی سنی متعصبی مثل فخر رازی در اوایل تفسیر این آیه، وقتی می‌خواهد توضیح دهد که چرا بیان ارث را از اولاد شروع کرد، از تعلق خاطر پیامبر ص به حضرت زهرا سخن می‌گوید و چنین توضیح می‌دهد «بدان که خداوند متعال ذکر میراث را با بحث اولاد شروع کرد بدین جهت که انسان بیشتری تعلق را به فرزند خویش دارد و از این رو بود که پیامبر اکرم ص فرمود: فاطمه پاره تن من است» (مفاتيح الغيب، ج9، ص510) ‼️و عجیبتر این است که خود فخر رازی در ادامه بحث از همین آیه، به سراغ جمله حضرت زهرا در حطبه فدکیه می‌رود و سپس سه اشکال بر حدیثی که ابوبکر نقل کرده اشاره می‌کند: 🔻یکی همین مخالفتش با آیات صریح در ارث گذاشتن پیامبران (بند ب)، 🔻دوم نامعقول بودن اینکه پیامبر چنین تخصیصی را به کسانی که تخصیص شامل حالشان می‌شده (یعنی حضرت زهرا ص، امام علی ع و عباس، عموی پیامبر) نگفته باشد، و فقط آن را به شخصی که این تخصیص ربطی به او ندارد (ابوبکر) گفته باشد (بند الف)؛ 🔻و سوم اینکه حتی اگر پیامبر ص چنین جمله‌ای هم گفته باشد، با توجه به مخالفتش با آیات دیگر، ممکن است به لحاظ نحوی «لا نورث»، صله برای «ما ترکناه صدقة» بوده باشد، نه جمله مستانفه؛ یعنی مقصود آن باشد که «چیزهایی که به عنوان صدقه رها کرده‌ایم قابل ارث داده شدن نیست»؛ و توضیحی هم می‌دهد که این جمله لزوما بی‌خاصیت نیست؛ ‼️❗️آنگاه با همه این احوال، برای پاسخ صرفا می‌گوید حضرت زهرا س در این گفتگو از ابوبکر راضی شد و اجماع این است که کار ابوبکر صحیح بوده است! پس سوال ساقط می‌شود!!! 🤔درباره قسمت اول پاسخش باید گفت نه‌تنها حتی هیچ روایت ضعیفی هم وجود ندارد که از چنین رضایتی از جانب حضرت زهرا س سخن بگوید، بلکه در معتبرترین کتب اهل سنت، یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم از قول عایشه روایات کرده‌اند که حضرت زهرا تا آخر عمر از ابوبکر راضی نشد و با او قهر کرد و سخن نگفت و دستور داد شبانه دفنش کنند و حتی اجازه نداد که او برپیکرش نماز بخواند: «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ» (صحیح بخاری، ج۳، ص۱۱۲۶)؛ «فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى مَاتَتْ»، (صحیح بخاری، ج۶، ص۲۴۷۴؛ و نیز ج۴، ص۱۵۴۹؛ «فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ ... فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ لَيْلًا، وَلَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ، وَصَلَّى عَلَيْهَا عَلِيٌّ»، صحیح بخاری، ج5، ص139 و و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۸۰)] و 🤔درباره پاسخ دومش هم وجود شیعه در طول تاریخ بر دروغین بودن چنین اجماعی کفایت می‌کند، بگذریم که این چه اجماعی است که مخالفان مهمی چون حضرت زهرا س، امام علی ع، عباس، عموی پیامبر و ... داشته است❗️ و حتی اگر واقعا اجماعی هم می‌بود، آیا خوردن حق تنها فرزند باقیمانده از پیامبر و جعل حدیث اموری هستند که اگر مسلمانان بر صحتش اجماع کنند موجه می‌شود⁉️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ ... يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا ...» 📜حکایت📜 اهل سنت با سندهای متعدد نقل کرده‌اند که عمر چندین بار از پیامبر ص حکم کلاله را سوال کرد و حتی گاه دخترش حفصه را مامور می‌کرد که این را از پیامبر ص بپرسد. خودش می‌گفت بقدری این را از پیامبر ص سوال کردم که یکبار بر سینه‌ام زد و به من گفت: آیه صیف (که منظور همین آیه پایانی سوره نساء است) تو را کفایت می‌کند❗️ عمر بعد از پیامبر نیز از سایر اصحاب (مانند حذیفه و ...) حکم این را سوال می کرد؛ و بارها و بارها از او نقل شده که گفت: دلم می‌خواست واقعا حکم کلاله را درست بفهمم؛ و خودش می‌گفت: «خداوند در این آیه فرمود «خداوند برای شما تبیین می‌کند که مبادا گمراه شوید» اما هیچگاه این مساله برای عمر تبیین نشد.»‼️ 📚این مطالبی است که سیوطی در الدر المنثور، ج2، ص249-252 در ضمن 22 روایت با سندهای متعدد از کتب معتبر اهل سنت (ار صحیح بخاری و مسلم گرفته تا کتب تفسیری قدیمی) نقل کرده است (همچنین ر.ک: شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج18، ص72 ) و عجیب اینجاست که با اینکه در همین روایات نقل شده که خودش بارها به ندانستن این مساله تا آخر عمرش اعتراف می‌کرد، اما درباره کلاله، صرفا برای تایید چیزی که آن را نظر ابوبکر می‌شمرد و خلاف قرآن بود، حکمی داد؛ و اکنون نیز بسیاری از اهل سنت بر اساس مبنایی که او پایه‌گذاری کرده عمل می‌کنند❗️ زراره، یکی از اصحاب امام صادق ع، در سخنانی به تفصیل مبنایی را که در میان اهل سنت درباره تقسیم ارث مربوط به کلاله معروف شده بود با استناد به همین آیات نقد کرده است. 📝متن استدلال زراره چنین است: عمر بن اذینه می‌گوید: یک‌بار زراره گفت: مردم و اهل سنت درباره احکام و واجباتشان سخنانی می‌گویند و بر آن اجماع کرده‌اندن که خود همان سخنان حجتی علیه آنان است. می‌گویند اگر مردی بمیرد و یک یا دو دختر، و نیز برادرِ پدر و مادریش یا خواهر پدر و مادریش یا خواهر پدریش یا برادر پدریش برجای مانده باشند، اگر یک دختر داشته باشد نصف، و اگر دو دختر داشته باشد دوسوم را می‌دهند و بقیه مال را به برادرِ پدر و مادریش یا خواهرِ پدریش یا خواهرِ پدر و مادریش می‌دهند و نه به سایر «عصبه»ی* او اعم از پسرعموها و پسر برادرهایش؛ و در عین حال به خواهر و برادرانِ مادریش چیزی نمی دهند. به آنها گفتم این حجتی است علیه شما؛ همانا خداوند برای خواهر و برادرانِ مادری به عنوان کلاله سهم تعیین کرد؛ آنگاه اگر چنین کسی همراه با دختر باشد به او چیزی نمی دهید؛ ولی به خواهرِ پدر و مادری، و خواهر پدری بقیه مال را می‌دهید آن هم بدون در نظر گرفتن مانند عمو و سایر عصبه‌ها؛ در حالی که خداوند عز و جل هم همان طور که برادران و خواهران مادری را کلاله نامید، اینها را هم کلاله نامید آنجا که فرمود «از تو فتوا می‌طلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا می‌دهد ...». پس چرا بین این دو فرق گذاشتید؟ گفتند: بر اساس سنت و اجماع جماعت. گفتم: [کدام سنت؟] سنت خدا و رسولش یا سنت شیطان و پیروانش؟! گفتند: سنت فلانی و فلانی! گفتم: شما در دو جا با ما [که بر اساس سنت خدا و رسول عمل می‌کنیم] همراهی کردید و در دو جا مخالفت نمودید: گفتم: اگر کسی یکی از آن چهار نفر [= پدر و مادر و پسر و دختر] را برجای بگذارد، این گونه نیست که ارث میت به کلاله برسد؛ مثلا وقتی که پدر یا پسری برجای بگذارد. گفتند: درست است. گفتم: اما وقتی مادر یا دختر برجای بگذارد چطور؟ آنگاه زیر بار نرفتید ولی در مورد دختر با ما همراهی کردید و به خواهران مادری، اگر میت دختری داشته باشد، چیزی ندادید؛ اما در مورد مادر با ما مخالفت کردید؛ چگونه است که به خواهران مادری، اگر خود مادر زنده باشد، یک سوم را می‌دهید در حالی که اینها به خاطر حق مادر و ارتباط رَحِمی با مادر بوده که ارث می‌برده‌اند [و از این رو، تا مادر هست، به کسی که از راه مادر متصل می‌شود نباید ارثی برسد] و همان گونه که برادران و خواهرانِ پدر و مادری، و نیز برادران و خواهران پدری، مادامی که خود پدر زنده باشد هیچ ارثی نمی‌برند؛ چون آنان به خاطر حق پدر بود که از ارث سهمی می‌بردند؛ به همین ترتیب خواهران و برادران مادری هم نباید وقتی مادر زنده است ارثی ببرند؛ و عجیب‌تر اینکه می‌گویید خواهران و برادران مادری یک سوم را به ارث می‌برند و مانع از سهم بردن مادر در حد یک سوم می‌شوند و سهم مادر فقط یک ششم می‌شود، سخنی دروغ و جاهلانه و بناحق که بر آن اجماع کرده‌اید‼️ @yekaye 👇ادامه حکایت👇
هدایت شده از یک آیه در روز
📜ادامه حکایت عمر بن اذینه می‌گوید: به زراره گفتم: آیا اینها که گفتی، رای و نظر خودت بود؟ گفت: من کسی هستم که رای و نظر خودم را بگویم؟! در این صورت حتما انسان فاجری خواهم بود! شهادت می‌دهم که اینها حقی است از جانب خداوند و رسولش ص. ✳️پی نوشت * عصبه: ‌سنتی در جاهلیت بوده که ارث را فقط به مردهای فامیل، هرچقدر هم که دور باشند می‌دادند و به آنها عصبه می‌گفتند. عمر این سنت جاهلی را در زمان خلافت خویش تاحدودی برگرداند؛ یعنی مواردی از ارث که اضافه بر سهم واجب می‌آمد به جای اینکه بین همان طبقه به نسبت سهم‌هایشان تقسیم کند به عصبه می‌داد. در این فراز زراره اشکال می‌کند که اگر عصبه را معیار قرار دادید چرا به بقیه عصبه چیزی نمی‌دهید. 📚الكافي، ج7، ص100-101 @yekaye