هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»
پرستش خداوند، تنها راهی است که مستقیم ما را به مقصد میرساند.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی💠
✅ الف. انسان #ماهیت ندارد.
#اگزیستانسیالیست ها میگویند انسان تنها موجودی است که وجودش بر ماهیتش مقدم است؛
یعنی هر موجودی همان ماهیتی را دارد، که دارد:
یک سگ از ابتدا سگ است آخرش هم سگ میمیرد. همین طور یک اسب، یا یک شیر؛
اما انسان بدون شکل خاصی وارد عالَم میشود و خودش است که معلوم میکند که در آخر چه خواهد بود: انسان، سگ، شیر یا ... .
🔺این مقدار از سخن آنان درست است؛ در حقیقت، خداوند انسان را باظرفیت بینهایت آفریده است؛ و هر انسانی خودش این ظرفیت را در مسیری که تصمیم میگیرد، پیش میبرد.
🔻اگزیستانسیالیستها از این مطلب، نتیجه میگیرند که آزادی مهمترین حق انسان است؛
⛔️اما اشتباهشان دقیقا همینجاست:
بله،
انسان میتواند هر آیندهای را برای خود رقم بزند؛ اما آیا هر آیندهای حق اوست⁉️
اگر به فرض به دانه سیب اختیار دهند که خودش تصمیم بگیرد که درخت سیب شود یا بپوسد، آیا حق او این است که درخت سیب شود یا بپوسد⁉️
و دادن اختیار به او، در اینکه چه سرنوشتی را برای خودش رقم بزند موثر است؛ اما آیا دادن اختیار به او در اینکه واقعا چه سرنوشتی برای او سزاوار است و حق اوست، تاثیری دارد⁉️
بله،
انسان ماهیت از پیش معین شده و صُلب ندارد؛
🌀او ظرفیت بینهایت دارد؛
این بدان معناست که «وضع موجود» او، «وضع مطلوب»ش نیست و خودش باید خود را به وضع مطلوب برساند.
اما
آیا اگر کسی غایت خود را نابود کردن تمام استعدادهایش قرار دهد، واقعا به «وضع مطلوب» میرسد⁉️
آیا این، مطلوب واقعیِ اوست یا امری است که توهم کرده که مطلوب اوست⁉️
💢اما با توجه به نداشتنی ماهیت از پیش تعیینشده، و با این تنوع عظیم در جهتگیریهای انسانها
آیا میتوان از امری که واقعا مطلوب حقیقیِ همه انسانها باشد، سخن گفت؟💢
✅ب. اما انسان #فطرت دارد.
🔺هر انسانی در هر اقدامی طالب وضع بهتر است؛ بلکه طالب وضع بهترین است، بلکه طالب همه بهترینهاست؛
البته ممکن است در تشخیص «بهتر» و «بهترین» خطا کند،
ممکن است به خاطر تنبلی و ... دنبال وضع بهتری که شناخته حرکت نکند،
ممکن است ...؛
اما
تردیدی نیست که هرکس در عمق وجود خویش طالب آن است که به «همه بهترینها» برسد؛
یعنی به «کمال مطلق» برسد؛
💢و در ادبیات دینی، این یعنی به «خدا» برسد.💢
این همان است که میگویند «خداجویی فطری است».
انسانها در تشخیص مصداق خدا اشتباه میکنند؛ اما همه همان کمال مطلق را میخواهند:
🔻یکی میپندارد اگر به «پول» برسد به همه مطلوبهایش رسیده؛
🔻دیگری آن را «مقام» میپندارد؛
🔻و ... ؛
🔺اما کسی که به خدا برسد، به «قدرت مطلق» ، «علم مطلق» ، «حیات بیمرگ» ، و همه خوبیها و مطلوبهای ممکن رسیده است.
📚(تفصیل این بحث در: شرح چهل حدیث (امام خمینی)، ص182-184)
✅در نتیجه:
اگر کسی این را درست بفهمد،
درمییابد که تنها هدف واقعی هرکس، خود «خداوند» است:
📖«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» (نجم/42)
و هر راهی که برویم نهایتا به خدا ختم میشود:
📖«يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه» (انشقاق/6)
در این میان،
کسانی که از این راه مستقیم بیرون میروند و میخواهند از بیراهه به مقصد برسند، با صفات «منتقم» (دخان/16) و «شَديدُ الْعِقاب» (بقره/211) و «شَديدُ الْعَذاب» (بقره/165) و سایر اوصاف جلالی خداوند، و در یک کلام با «عذاب» خداوند مواجه میشوند:
📖«إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديد» (ص/26)
و کسی که میخواهد راهی که مستقیم او را به مقصد برساند، میفهمد که راهی جز سخن و برنامه او را محور عمل قرار دادن نیست؛ تنها راهی که مستقیم ما را به خدا میرساند این است که خود او را محور همه زندگی خود قرار دهیم:
📖«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل» (آلعمران/173)
به بیان دیگر، تنها با «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين» (فاتحه/5) است که «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» (فاتحه/6) حاصل میشود.
پس اینکه او را بپرستیم، همان صراط مستقیم است:
«وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ» (یس/61)
و شاید بدین جهت است که تنها خواسته یک مومن واقعی همین است که به صراط مستقیم رهنون شود.
🔖(جلسه 108، تدبر1 http://yekaye.ir/fateha-alketab-1-6/ )
✳️توجه:
در آیه 4 همین سوره نشان داده شد که در قرآن کریم همواره عبارت «هذا صراط مستقیم» بعد از عبارت «خدا را بپرستید» آمده؛ و تحلیلی از اینکه »چرا «صراط مستقیم» در عبودیت خدا خلاصه میشود» نیز ارائه شد.
🔖(جلسه 751، تدبر4 http://yekaye.ir/ya-seen-36-4/ )
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 حضرت لوط ع اشکالی بر #همجنسگرایان زمان خویش مطرح کرد که نشان میداد کار شما کاری #خلاف_فطرت آدمیان است:
ایشان فرمود چرا به کاری روی آوردهاید که در میان جهانیان سابقه نداشته است⁉️ چرا که خداوند اساساً #غریزه_جنسی را برای ارتباط با #جنس_مخالف قرار داده است؛ شما چرا زنان را رها کرده و به مردان روی آوردهاید⁉️
🤔و شاهد بر اینکه منظور ایشان، اعتراض بر خلاف #فطرت بودن رفتار آنها بود، این است که با عبارت «قوم مسرفون» عملا بیان کرد که کار شما «خروج از حد صحیحِ» استفاده از غریزه جنسی است.
استدلال وی جای هیچ پاسخی را برای آنان نگذاشت؛
از این رو،
تنها جوابی که دادند این بود که وی را به بیرون کردن از شهر خود تهدید کردند❗️
💢و با پاک معرفی کردن حضرت لوط ع، عملا به ناپاکی خود گواهی دادند.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
❌آیا استدلال حضرت لوط درباره #غیرفطری بودن، و از این رو، ناصواب بودنِ این رفتار قوم لوط، استدلال موجهی بود؟
مدافعان #همجنسگرایی یکی از مهمترین ادله مخالفان همجنسگرایی را «غیرطبیعی بودن این رفتار» برشمرده؛ و کوشیدهاند در آن مناقشه کنند.
🌀خلاصه مناقشه آنان این است که:
🔻اولا این رفتار لزوما #غیرطبیعی نیست، چرا که موجهترین معنای «غیرطبیعی» این است که چیزی «خلاف غایت طبیعی و کارکرد اصلی این اندام» باشد؛ و «تولید نسل» تنها یکی از کارکردهای #غریزه_جنسی است؛ و #لذت_بردن هم کارکرد دیگر این غریزه است؛ و #روابط_همجنسگرایانه هم درصدد استفاده از این کارکرد است؛
🔻و ثانیاً غیرطبیعی بودن، دلیل #غیراخلاقی بودن نمیشود؛ چرا که منطقاً از #هست نمیتوان به #باید رسید. (#آرش_نراقی ، #اسلام_و_مساله_همجنسگرایی ، ص 14-5)
🌀و نهایتا نتیجه گرفتهاند اکنون که در ادله مخالفان همجنسگرایی مناقشه شد، پس #لواط [یا به تعبیر آنان، #رفتار_همجنسگرایانه ] #حقِ انسانهایی است که دلشان میخواهد چنین کنند❗️
♻️اما حق این است که این مناقشات مبتنی بر درک ناصوابی از مفهوم #غیرطبیعی و #حق بنا شده است‼️
🤔وقتی درباره #حقوق_بشر سخن میگوییم، زمانی سخنمان #معقول است که برای بشر یک نحوه #کرامت و #شرافت خاصی باور داشته باشیم، تا آن کرامت و شرافت، برای او «حق»ی ایجاد کند که غیر او (مثلا #حیوان ) این «حق» را ندارد.
آنگاه بر مبنای #باور به چنین کرامتی برای «انسان»، #باید «حق» انسانهای دیگر را محترم بشماریم.
👈در اینجاست که مساله #فطرت به عنوان #طبیعت_خاص_بشر معنی و اهمیت پیدا میکند. یعنی تا معلوم نباشد چه چیزی در بشر هست که مایه کرامت وی شده، صرف دلخواه وی، هیچ «حق»ی را برای او اثبات نمیکند:
مثلا خود اینان قبول دارند که اگر کسی بخواهد به انسان دیگری تعدی کند (مثلا او را بیازارد یا بکُشد)، «حق» ندارد❗️
🤔اما اگر صرفِ #دلخواه، معیارِ #حق باشد، چرا «حق ندارد»⁉️
اگر بگویند چون شخص مقابل هم یک #انسان است، سوال این است که معیار انسان بودن چیست که «آزادی مرا در تعدی کردن به او» محدود کند؟
اگر معیار انسان، صرفاً همین پوست و گوشت و این بدن ویا بهرهمندی وی از حیات است، این بدن زنده چه مزیتی مثلا بر بدن زنده گوسفند و گیاه زنده هویج دارد که بین کشتن گوسفند و خوردن گوشت او ویا کندن هویج و خوردن آن، با کشتن انسان تفاوت میگذارید⁉️
و اگر این حق، ناشی از #انسانیت اوست، یعنی ویژگی منحصر به فردی که در انسان هست و در سایر موجودات زنده (حیوانات و گیاهان) نیست؛
🤔پس
💢تنها و تنها چیزی میتواند «حق» شمرده شود که در راستای آن ویژگی منحصر به فرد باشد.💢
🚫حتی اگر «غیرطبیعی» را صرفا به معنای «برخلاف روال طبیعیِ اندامهای بدن» در نظر بگیریم، و انسان را در حد حیوان فروبکاهیم، باز نمیتوان مناقشه فوق را وارد دانست؛ و صرف لذت بردن برای این مقصود کافی نیست؛
چون:
🔹اولا #قانونی جلوه دادن اینگونه لذت، سبب #محو_تدریجی غایت طبیعی میشود، و در تعارض و تزاحم با آن است؛
🔹ثانیا رسیدن از #هست به #باید ،تنها برای امثال هیوم که #شناخت را تنها محصول #روش_تجربی میدانند، نشدنی است؛
وگرنه این انتقال بر یک مبنای بسیار دقیق منطقی استوار است
(اگر کرامتی در انسان #واقعیت نداشته باشد، آیا اینکه «باید» #حقوق_بشر را رعایت کرد، دلیلی خواهد داشت؟)
🔹علاوه بر اینکه - همانطور که گذشت - اگر #غیرطبیعی# در عبارات فوق را، نه در معنای «طبیعت»ی که در گیاه و حیوان هم هست، بلکه به معنای #غیرفطری یعنی آنچه برخلاف اقتضای روح و حقیقت ملکوتی بشر است، بدانیم، آنگاه واضح است که صرف #لذت_بردن مجوز #ذیحق_شدن نمیشود.
🤔شاید به همین جهت بوده که
قوم لوط، در مقابل اشکال حضرت لوط، دنبال چنین پاسخی برنیامدند،
و عملا با پاسخی که دادند نشان دادند:
کسانی که معیارش برای «حق داشتن» صرف «دلخواه»شان است، اگر دلشان بخواهد که کسی را صرفاً به خاطر پاک بودنش از شهر بیرون کند، این کار را هم میکنند‼️
@Yekaye
👇ادامه👇
پاسخ به #آرش_نراقی
#همجنسگرایی
#قسمت_اول
وی استدلالهای مخالفان همجنسگرایی را در قالب سه استدلال آورده است:
1⃣ همجنسگرایی مضر و خطرناک است؛ و هر کار خطرناک و مضری باید ممنوع شود.
🚫در نقد مقدمه اول، پذیرفته که آمار ایدز در مردان همجنسگرا، آمار خودکشیها درهمجنسگرایان بیشتر، و رابطههای همجنسگرایانه مردان ناپایدارتر است؛ اما اولی را به عدم مراقبتهای بهداشتی نسبت دادهاند نه خود همجسنگرایی، و عامل دومی و سومی را فشار اجتماعیای که روی همجنسگرایان است، دانستهاند نه خود این رفتارها.
🤔بنده در بحث خود، به این پاسخ مدافعان همجنسگرایی در غرب اشاره کرده بودم و اینکه منتقدان نشان دادهاند این توجیهات زمانی موجه مینمود که تقاوتی باشد بین آمارهای مذکور در بین جوامعی که همجنسگرایی در آنها قانونی نشده و مورد نفرت است، با کشورهایی که این رفتارها قانونی شده و مورد حمایت شدید رسانهها، ارگانهای رسمی و سازمانهای مردمنهاد قرار گرفته (مثل هلند که به بهشت همجنسگرایان معروف است)؛ در حالی که این آمارها در این کشورها - که همجنسگرایان دیگر نهتنها با فشار افکار عمومی مواجه نیستند، بلکه اگر کسی با همجنسگرایی مخالفت کند از زندگی و مشاغل اجتماعی ساقط میشود - همچنان بشدت بالاست، پس عامل مشکل، خود همجنسگرایی است، نه فشار علیه همجنسگرایی.
🚫در نقد مقدمه دوم، می گوید صرف خطرناک بودن رفتار دلیل ممنوعیت آن نمیشود، و مثال میزند به رانندگی، کارگری در معدن و فوتبال!
🤔 آیا واقعا خطرات اموری مثل گسترش ایدز یا بالا رفتن آمار خودکشی یا برقراری روابط ناپایدار که خودش به درست بودن آمار اینها اذعان دارد، از جنس خطر رانندگی و فوتبال است؟ با این سبک استدلال، باید گفت ممنوعیت مواد مخدر، قوانین الزامی بهداشتی، اجبار سوادآموزی، و ... خلاف عدالت و اخلاق است؟! بله، اینکه «صرف خطر داشتن» دلیل بر ممنوعیت نمیشود، غیر از این است که «خطرات شدید برای بشریت»، دلیل بر ممنوعیت نشود!
2⃣ رفتارهای همجنسگرایانه غیرطبیعی است و هر رفتار غیرطبیعی ممنوع است.
🚫 وی به سبک مقالاتش، #فطرت (ممیزه انسان از حیوان، توجیهگرِ الزامات اخلاقی) را به معنای #طبیعت (مشترک بین انسان و حیوان، و بیربط به اخلاق) قلمداد کرده؛
🤔در بحثی که ارائه کردم بهتفصیل در این باره سخن گفته بودم. اما معلوم نیست چرا ایشان نسبت بدان تغافل ورزیده است؟!
3⃣ برهان مبتنی بر تالی فاسد: اگر جواز همجنسگرایی را بپذیریم، باید جواز امور دیگری را که در بدیِ آنان تردید نداریم (مانند زنای با محارم و سکس با کودکان و ...) نیز بپذیریم.
🚫نقد وی این است که چنین تلازمی برقرار نیست، زیرا از آن مقدمه، این نتیجه را گرفتن، پیشفرض غلطی دارد که: «رضایت طرفین» برای «جواز اخلاقیِ» کاری، کافی است؛ در حالی که این رضایت، فقط #شرط_لازم است، نه #شرط_کافی
🤔اما مگر #شرط_کافی وجود یک حق، از نظر وی چیست؟
پاسخ صریحی نمیدهد؛ اما اشاره میکند که اگر تضییع حقوق دیگران رخ دهد، رضایت طرفین کافی نیست.
در واقع، نظر ایشان درباره #شرط_کافی برای جواز یک عمل- چنانکه در مقالاتش گفته- همان #حق_ناحق_بودن است که هم در مقالهای، آن را نقد کردم و هم در بحث خود؛ اما
🔹آیا بر اساس همین مبنا، جز این است که بپذیریم رضایت طرفین برای «زنای با محارم» کافی است؟!
🚫در مورد «سکس با کودکان» میگوید در مورد کودک چون تشخیص ندارد، رضایت او اصلا ملاک نیست! و لذا این شرط لازم را هم ندارد و از این جهت است که غیرمجاز است!
🤔توجه کنید که کودک در ادبیات مدرن (که «سکس با کودک» را ممنوع میکند)، انسانِ زیر 18 سال است؛ یا در برخی کشورها زیر 16 سال!
آیا واقعا فرد 15 ساله تشخیص ندارد؟
چه دلیلی هست که فردی که به بلوغ جنسی رسیده و نیاز جنسی دارد (که قطعا پایینتر از سن قانونی است) حق ندارد رابطه جنسی قانونی داشته باشد؟
آیا همین الان در همین کشورهایی که ازدواج کودکان زیر 18 یا 16 سال ممنوع است، به همین کودکان آموزش جنسی نمی دهند (از جمله اینکه چگونه رابطه برقرار کنید که به ایدز و ... مبتلا نشوید؟!)
وی اعتراض میکند که چرا شما به کار غیراخلاقیِ «سکس با کودکان» در جامعهتان (منظورش جواز قانونیِ ازدواج زیر 18 سال است) حساسیت ندارید!
عجیب است❗️
آموزش جنسی به کودکان (و ترویج رابطه جنسی بهداشتی با هرکس از جنس مخالف) خوب و مجاز است، اما همین رابطه جنسی کودکان را تحت قانون ازدواج قرار دادن، مصداق «سکس با کودک»، و اقدامی غیراخلاقی قلمداد میشود‼️
پس آنچه موجب یکسان دانستن جواز همجنسگرایی با جواز زنای با محارم و ... شده، پیشفرض فوق نیست، بلکه همان پیشفرضِ ناصوابِ #حق_ناحق_بودن است؛ و با قبول این حق، زنای با محارم و سکس با کودکانی که به بلوغ جنسی رسیدهاند، و ... به اندازه رابطه با همجنس مُجاز است؛ و واقعا دفاع از لواط و رابطه جنسی دو همجنس، این تالی فاسدها را دارد!
@souzanchi
شهید مطهری و مساله مهدویت.mp3
23.17M
شنبه (14 اردیبهشت1398) به مناسبت ایام شهادت #شهید_مطهری در #دانشگاه_باقرالعلوم ع همایشی برگزار شد با عنوان «شهید مطهری و مساله مهدویت» که یکی از سخنرانان آن جلسه بودم.
ایده اصلی این بحث آن است که مبنا قرار دادن بحث #فطرت در تحلیل #مهدویت تصویر عمیقتری از این مساله را پدید میآورد.
این سخنرانی به نوعی تکمیل و ارتقای دیدگاهی است که سال قبل در اراک با عنوان #مهدویت_در_افق_فطرت ارائه کردم؛ در پیوند زیر:
🔖 http://www.souzanchi.ir/human-nature-on-the-horizon-of-mahdism-and-two-other-lecture/
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️شبهات #تعدد_زوجات
📛الف. #عواطف_زن و #ظلم به او
#تعدد_زوجات چون موجب نادیده گرفتن عواطف زنان میگردد، امر نامطلوبی است؛ بویژه که اغلب مردان #عدالت را رعایت نمیکنند.
🤔پاسخ:
▪️اولا اگر جایی پای عدالت و حق عدهای از افراد در میان باشد، مخالفت عاطفی دیگران، نمیتواند دستمایه تضییع حق آن افراد اول شود. اشاره شد که همه زنان #حق_تأهل و #تشکیل_خانواده و تجربه کردن #مادری را دارند؛ و نمیتوان به بهانه عواطف عدهای این حق را از بقیه سلب کرد.
▪️ثانیا اسلام همان گونه که اصل تعدد زوجات را مطرح کرده، شروطی – از جمله عدالت – را برای آن قرار داده است؛ و اینکه عدهای به اسم #قانون اقدامی کنند اما شروطی که قانون تعیین کرده رعایت نکنند، نقص خود قانون نیست. مثلا اگر قانون اجازه سرپرستی کودکان یتیم را به زن و شوهری که باردار نمیشوند بدهد و دادن حق سرپرستی را مشروط کند که به آن بچه ظلم نکنند، اما زن و شوهری پس از گرفتن حق سرپرستی، به آن بچه ظلم کنند، آیا دلیل میشود که اصل قانون نادرست بوده و باید لغو شود؟ یا باید با این افراد خاطی برخورد کرد؟
▪️ثالثا ساده ترین دلیل بر اینکه تعدد زوجات «لزوما» با #عواطف_زنان ناسازگار نیست، خیل عظیم زنان دوم و سوم و ... در جوامع مختلف هستند که با علم به اینکه شوهرشان زن دیگری دارد حاضر به ازدواج با او میشوند. آیا آنان زن نیستند و عواطف زنانه ندارند؟! هماکنون در برخی از کشورهای آفریقایی که منع قانونی از تعدد زوجات وجود دارد، چون بقیه زنان نیاز به تاهل و ... دارند، عملا بسیاری از مردان بیش از یک زن دارند و آن زنان دوم و ... هم از آن مرد بچهدار میشوند؛ تنها فرقش این است که به لحاظ حقوقی هیچ پشتوانهای ندارند و مرد قانونا هیچ مسئولیتی در قبال آنان ندارد.
📛ب. #غیرت_زنان یا #حسادت
چرا اسلام برای #احساسات_مرد به نام #غیرت احترام قائل است، اما همان #احساسات_در_زن را #حسادت مینامد؟
🔖حدیث 1.ب https://eitaa.com/yekaye/5711
🤔پاسخ:
حسادت و غیرت، هر دو از این جهت که مشتمل بر نوعی انحصارطلبیاند، مشترکند؛ اما تفاوت در آن است که در غیرت، این #انحصارطلبی مبتنی بر اقتضائات #فطرت، و لذا موجه است؛ اما در حسادت، مبتنی بر #خودخواهی صرف است و ناموجه.
⭕️اما تطبیق آن بر مرد و زن:
👨🏻⚕️علت موجه بودن #غیرت (انحصارطلبی) در مردان آن است که شکلگیری خانواده در گروی معلوم بودن نسبت پدر-فرزندی است؛ و اگر زن با مردان دیگران مراوده داشته باشد، این نسبت حاصل نمیشود.
🧕اما چنین وضعیتی برای زن وجود ندارد؛ و از این رو، اگر عدالت متعارف
(نه عدالت آرمانی در مودت و محبت که در وسع هیچ کس نیست، و آیه ربطی بدان ندارد؛ توضیح در حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/5714)
توسط مرد رعایت شود، آنچه از این پس وجود دارد، مصداق حسادت است، نه غیرت.
👨👩👧👦برای اینکه مفهوم #حسادت بهتر معلوم شود از کودکان مثالی میزنم. غالبا وقتی فرزند دوم به دنیا میآید، فرزند اول نسبت به محبتی که والدین در حق فرزند دوم ابراز میدارند حساس میشود. در اینجا وظیفه والدین آن است که عدالت را رعایت کنند و ورود بچه دوم مانع توجه آنها به بچه اول نشود؛ و اگر رعایت نکردند، اعتراضات فرزند اول بجاست. اما گاه علیرغم رعایت والدین، فرزند دوم اصرار دارد که هیچ توجهی به فرزند اول نشود، و اینجاست که همه اذعان دارند «حسادت» رخ داده است.
💑در خصوص زوجین نیز، اگر مرد با آمدن زن دوم، به زن اول بیتوجهی کند واقعا محکوم است، اما اگر همچنان به هردو توجه لازم را مبذول دارد ولی زن اول باز بر طرد زن دوم اصرار ورزد، این انحصارطلبی توجیهی جز حسادت ندارد.
@yekaye
👇ادامه شبهات👇