حسین سوزنچی
📌 دامنه شمول قرآن 📽 سرمقالهٔ سوره در شب هفدهم رمضان | پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ⏰«سوره، فصل قرآن کر
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلينَ»
در نکات ادبی اشاره شد که در کلمه «مُرسَل» تاکیدی هست بر اینکه کسی او را فرستاده است؛
🔖https://eitaa.com/yekaye/973
این آیه بعد از یک سوگند، با تاکیدات متعدد بیان میکند که حضرت محمد ص فرستادهای از جانب خداست، نه اینکه صرفاً مکاشفاتی برایش رخ داده باشد و از طرف خود تصمیم گرفته باشد که آن مکاشفات را با مردم در میان بگذارد.
📝نکته تخصصی #فلسفه_دین
آنچه در تلقی جدید از #تجربه_دینی بیان میشود تفاوت جدیای با #وحی در ادبیات قرآنی دارد؛
و تطبیق این دو بر هم رهزن فهم صحیح مساله وحی است.
🔻در تلقی مسیحیت تحریفشده،
وقتی درباره حضرت عیسی ع سخن گفته میشود پیامبریای در کار نیست؛ بلکه او تجسم خداست ❗️
و بدین ترتیب، مفهوم «وحی» به تجربه دینی فروکاسته میشود؛ یعنی تجربهای که افراد (بویژه حواریون) از مواجهه با خدا [= مسیح) دارند‼️
از این رو، هرکس «عهد جدید» (= کتاب مقدس مسیحیان) را ببیند بوضوح درمییابد که اناجیل آن، نه کلمات خداوند، بلکه گزارشهای حواریون است از کارها و گفتههای حضرت عیسی ع❗️
در این تلقی،
دیگر نه فرستادهای در کار است و نه پیامی؛ - نعوذ بالله - خود خداست که مستقیم وارد زندگی اجتماعی مردم شده است‼️
🔺در حالی که ما در اسلام – و بلکه در مسیحیت راستین و خود حضرت عیسی ع – با رسالت مواجهیم؛
یعنی یک انسان از جانب خداوند ماموریت یافته است که پیامی را از جانب خداوند برای انسانها بیاورد.
🔻در تلقی «تجربه دینی» از وحی، ابتکار عمل با خود شخص است،
قرار نیست خداوند مطلب خاصی بگوید؛ بلکه خود شخص است که تجربهای از مواجهه با خدا دارد و این تجربهاش را به زبان خویش برای دیگران بازگو میکند؛
🔺اما در تلقی «وحی» و «رسالت»، ابتکار عمل با خداست؛ خداوند است که تصمیم گرفته که پیام خاصی را از طریق برخی از انسانها به گوش همگان برساند؛
و اگرچه در اینجا نیز بین پیامبر ص و خداوند مواجههای – مستقیم یا غیرمستقیم و با واسطه فرشته وحی – رخ میدهد؛ اما عین الفاظ و عبارات تنظیم شده از جانب خداوند است که در اختیار او قرار می گیرد و او موظف است آنها را بیکم و کاست به مردم برساند.
🚫تاکید بر «فرستاده شده بودن» پیامبر ص جلوی بسیاری از کجفهمیها در خصوص نبوت؛ و ادعاهایی همانند «بسط تجربه نبوی» را میگیرد.⛔️
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
755) 🌺 إنَّا جَعَلْنا في أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ 🌺
💐ترجمه
همانا در گردنهایشان غل و زنجیرهایی گذاشتهایم که [دستهایشان بالا آمده] تا به چانههاست، پس آنان سر بالا نگهداشتهشدگاناند.
سوره یس (36) آیه8
1397/3/3
8 رمضان 1439
🌹💐 سالروز عملیات بیتالمقدس و حماسه فتح خرمشهر
که یادآور زمانی است که به پیروی از رهبرمان باور داشتیم که خدا همهکاره است و «خرمشهر را خدا آزاد کرد»
بر تمامی آنان که هنوز برای آزادی بیتالمقدس لحظهشماری میکنند
و ذلت و حقارت روزافزون برخی از دولتمردان بلاد اسلامی به بهانه مذاکره مسالمتجویانه با دشمنان دین خدا،
در عزم آهنین آنان و باور عمیقشان به تحقق وعدههای الهی خللی ایجاد نکرده است،
مبارک باد.🌷🌹
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
7⃣ «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا»
چرا فقط از قرار دادن سد در جلو و عقبشان سخن گفت و به چپ و راستشان اشاره نکرد؟
🍃الف. چون انسان دو مسیر هدایت بیشتر ندارد: هدایت با فکر و نظر، و هدایت فطری؛ که اینها به ترتیب راه جلو و پشت سر است
🔖تدبر6، بندالف https://eitaa.com/yekaye/1142
و وقتی این دو راه مسدود شود راه دیگری برای هدایت شدن نمیماند.
📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256)
🍃ب. انسان وقتی میخواهد حرکت کند به سمت جلو یا عقب حرکت میکند و وقتی بخواهد به طرفین هم حرکت کند ابتدا رویش را به آن سو میکند. پس هر حرکت به چپ و راست هم به حرکت جلو و عقب برمیگردد؛ و اگر او همواره در جلو و عقبش مانع باشد عملا جلوی همه حرکاتش مسدود میشود. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256)
🍃ج. این دو مانع جلو و عقب چنان به وی نزدیکند که امکان حرکت و چرخش را از او سلب کردهاند و او عملا نمیتواند بچرخد و مسیر چپ یا راست را در پیش گیرد.
📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256)
🍃د. اگر توجه شود که حرکت انسان در زندگیاش یک حرکت دائمی است و انسان هیچ لحظهای توقف ندارد، آنگاه شاید با این تعبیر میخواهد به اینکه آنها اساسا مذبذباند و در مسیر معوج و غیرمستقیم قدم برمیدارند، اشاره کند:
هر حرکتی که میکنند راه جلو و پشتشان بسته میشود پس جز چپ یا راست راهی برایشان نمیماند و در حرکت بعدی نیز همین رخ میدهد؛
یعنی به جای اینکه یک مسیر مستقیم را طی کنند دائما در حال تغییر جهت دادن هستند؛
به تعبیر دیگر،
نه فقط در صراط مستقیم نیستند بلکه هیچ سبیل و راه معینی را هم در زندگیشان ندارند:
🔖«لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلا: نه چارهای مییابند و نه به راهی هدایت میشوند» (نساء/98)
و ظاهرا به همین جهت است که وقتی در برابر راه خدا (سبیل الله) قرار میگیرند، از آن اعراض میکنند و به جای آن راهی کج و معوج در پیش میگیرند
🔖(یبغونها/ تبغونها عوجاً؛ آلعمران/99 و اعراف/45 و 86 و هود/19 و ابراهیم/13 ) .
📝نکته تخصصی #معرفتشناسی و #انسانشناسی ( #تکثرگرایی ناصواب)
تشتت انسان مدرن بقدری در تمامی عرصههای زندگی او غلبه کرده و امر رایجی شده است که به نام #کثرتگرایی هر گونه صراط مستقیمی که برای همه بشریت رهگشا باشد را انکار میکنند؛
بلکه بلکه به بهانه #آزادی❗️ و #خودشکوفایی❗️این را که برای یک نفر هم در طول زندگیاش یک صراط مستقیم وجود داشته باشد مورد انکار قرار میدهند‼️
🔻اما یادمان باشد که این یک مغالطه است که
«چون داریم میبینیم که انسانهای مختلف راههای مختلفی را در زندگی خود در پیش گرفتهاند، پس راه سعادت حقیقی و صراط مستقیمی برای همگان وجود ندارد»
🔻ریشه مغالطهاش هم این است که اختیار انسان و توان بیراهه رفتن او را نادیده گرفتهاند:
وجود اختیار در انسان، یعنی او میتواند راه درست را برنگزیند، حتی اگر بداند که آن راه درست است؛
پس
برنگزیدن راه درست توسط بسیاری از انسانها منطقا دلیل نمیشود که راه درستی در کار نباشد؛
از این رو،
🔸از اینکه افرادی اختلاف نظر دارند و همگان یک راه را نمیپویند، منطقا نتیجه نمیشود که واقعیتی هم در کار نیست و راه صحیحی هم وجود ندارد.🔸
💠 تکمله 1
نقد تکثرگراییِ ناصواب بدین معنا نیست که هر تکثرگراییای ناصواب است.
عرصههایی از زندگی هست که اساسا روحیات و اقتضائات انسانها متفاوت است و این تفاوتها چون در متن آفرینش انسانهاست، درست و غلط دانستن آنها معنی ندارد، که نمونه بارزش عرصه تنوع سلیقههاست.
🔺تکثرگرایی ناصواب آن است که در جایی که حقیقت واحدی در کار است، به بهانه تشتتهایی که پیش آمده، منکر حقیقت واحد شویم.🔺
💠 تکمله 2
صرف اینکه خود شخص گمان کند که راهش درست است نیز منطقا دلیل بر درستی راه او نیست؛
به تعبیر دیگر، اینکه برخی افراد در تشخیص راه درست خطا کنند، دلیل نمیشود که هیچکس نمیتواند راه درست را بشناسد.
از این رو،
کسی از این واقعیت که بسیاری از افرادی هم که راههای گوناگون در پیش گرفتهاند از نظر خودشان راه درست را میروند، نیز نمیتواند نتیجه بگیرد که راه درستی واقعا در کار نیست.
ه. ...
@yekaye
🌹🌹🌹 میلاد پربرکت امام حسن مجتبی ع مبارک باد 🌹🌹🌹
🔺به مناسبت این فرخنده میلاد،
و نیز
🔺با توجه به سخنان اخیر مقام معظم رهبری درباره «صبر انقلابی»
و
🔻آنچه با عنوان «برجام» در این چند سال در کشور گذشت،
یادداشتی تقدیم میشود با عنوان
👇👇👇 #امام_حسن ع و #صبر_انقلابی 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹#امام_حسن ع و #صبر_انقلابی🌹
بیتردید یکی از مهمترین محورهای دعوت انبیاء، دعوت به برقراری #عدالت است (سوره حدید، آیه25)
🌐این امر بقدری مهم بوده که وعده برقراری #حکومت_عدل_جهانی، از همان ابتدای آمدن انبیای الهی مطرح شده،
و همه پیامبران مژده به ظهور منجیای دادهاند که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد،
و انسانها را به آمادگی برای این مسیر فراخواندهاند🌱
از طرف دیگر،
شاید مهمترین واقعه اجتماعی در زندگی #امام_حسن ع، #صلح ایشان است با #معاویه؛
معاویهای که همان زمان هم بر آگاهان مخفی نبود که نهتنها در مسیر عدالت گام نخواهد برداشت؛ بلکه تمام تلاش خود را در مسیر انحراف اسلام از مسیر اصلی خود در پیش خواهد گرفت.〽️
طبیعتا این واقعه سوالی را در اذهان همگان – بویژه شیعیان – پدید آورد:
❌آیا امام حسن ع با این #صلح ، از آرمانهای #عدالت_خواهانه اسلام دست برداشت⁉️
میدانیم که
▫️امام حسن ع به نص پیامبر اکرم ص امام بود: «حسن ع و حسین ع اماماند، بنشینند یا قیام کنند.» (علل الشرائع، ج1، ص211) ؛
و
▫️امام کسی است که حتما راهی را که پیامبران آغاز کردهاند ادامه میدهد.
اما
چگونه این صلح، که در نتیجه آن، دست معاویه در #ظلم کردن باز شد، با حرکت در مسیر آرمان #عدالت_خواهی سازگار است⁉️
انسان در درون خود نمیتواند از فهم #جامعه_شناختیِ وقایع #اجتماعی خودداری کند؛
و شیعیانی که نتوانستند فهم صحیحی از این اقدام امام حسن ع داشته باشند، کمکم
🔻یا در دام جریان زیدیه افتادند - که ائمهای را که قیام نمیکردند، تخطئه، و امامت آنان را انکار مینمودند -
🔻و یا دچار نوعی بیعملی و رخوت و #بی_مسئولیتی شدند و رخوت خود را با کنار کشیدن امام ع توجیه میکردند❗️
🔹کلیدواژه #صبر_انقلابی میتواند تبیینی جامعهشناختی از این اقدام به دست دهد🔹
تا پیش از گسترش نهایی حکومت عدل مهدوی، همواره در جهان، ظلم و ستم و موانعی در پیش روی انسانها و جوامع وجود داشته است؛
و
انسان #عدالت_خواه و پیرو انبیاء نمیتواند در مقابل ظلم و ستم ساکت بماند؛
و
🔺این است که #روحیه_انقلابی را برای #مومن_واقعی به یک ضرورت تبدیل میکند. 🔺
اما رفع #ظلم و #ستم از عالم،
نه یک اقدام فوری،
بلکه نیازمند تلاشی مستمر و درازمدت است که انسان «مومن انقلابی» باید خود را برای پیمودن چنین مسیری آماده کرده باشد.
و واضح است که
🔷این مسیر، مسیری نیست که همواره با موفقیتها و پیروزیهای ظاهری همراه باشد❗️
بلکه گاه ناچار است به شکستهای ظاهری و عقبنشینیهای تاکتیکی تن دهد:
🔹شکستهایی که حتی در درون پیامبران و یاران ایشان اضطرابی پدید میآورد که: «پس وعده نصرت خدا چه شد؟» (سوره بقره، آیه 214)؛
و
🔹عقبنشینیهایی که گاه دهها سال طول میکشید: فاصله پذیرش صلح امام حسن ع تا قیام امام حسین ع حدود 20 سال بود؛ یعنی 20 سال ظلم و ستم علنی معاویه، و صبر امام ع.
▪️مهم برای یک انسان مومن انقلابی این است که بین #دست_روی_دست_گذاشتن و #عقب _نشینی_تاکتیکی تمایز بگذارد؛
و
بفهمد که این #دندان_روی_جگر_گذاشتن ها و #عقب_نشینی ها هیچگاه از باب دست برداشتن از آن #آرمان_متعالی نبوده است.
#صبر_انقلابی یکی از لوازم #روحیه_انقلابی #واقعبین است؛ یعنی
🔺 آرمانگراییِ نهفته در #روحیه_انقلابی - و به تعبیر دیگر، #خشم_انقلابی - ما را از #واقعبینی باز ندارد:
🚫در حالی که ذرهای از آرمانهای اصیل خود دست برنداشتهایم، آرمانهای خود را با ملاحظه واقعیتهای موجود پیگیری کنیم؛ و باری بر دوش جامعه نگذاریم که از همراهی در اصل مسیر صرفنظر کند⛔️
اگر لحظهای ظلم و ستمهایی را که بعد از کنار کشیدن امام حسن ع توسط معاویه و کارگزاران او در جامعه اسلامی واقع شد، از نظر بگذرانیم
و به گرفتاریهای شدیدی که بعد از این صلح، هم تودههای مسلمان را فراگرفت و هم نخبگان دلسوز را به حاشیه برد و از دم تیغ گذراند توجه کنیم،
درمییابیم که «صبر انقلابی» داشتن چه اندازه دشوار است‼️
در آیه 11 سوره هود، به جای ترکیب پرکاربرد «آمنوا و عملو الصالحات»، ترکیب «صبروا و عملوا الصالحات» آمده ، و #صبر به جای #ایمان گذاشته شده است.
شاید میخواهد به ما تذکر دهد که
در جهانی که تحقق عدالت با فراز و نشیبهای فراوان همراه است،
#صبر_انقلابی و #ایمان دو روی یک سکهاند؛
و
بدون #صبر_انقلابی نمیتوان از #ایمان به آرمان های پیامبران دم زد
و برای #صبر_انقلابی_داشتن حتی اگر پیامبر اولواالعزم هم باشی، باید از خداوند درخواست #شرح_صدر کنی (سوره طه، آیه 25).
✳️ #صبر_انقلابی یعنی اینکه امام حسن ع در صلح خود با نابکارترین انسانهای روزگار - که ظلمهای فراوانی در حق انسانها کرد - ذرهای و لحظهای از آرمانهای عدالتخواهانه اسلام دست برنداشت؛
و
💢اگر این #صبر_انقلابی نبود، هیچگاه زمینه #خشم_انقلابی امام حسین ع مهیا نمیشد.💢
🆔 @souzanchi
امام حسن ع و صبر انقلابی.mp3
7.66M
سخنرانی در مسجد دانشگاه باقرالعلوم ع با عنوان
#امام_حسن ع و #صبر_انقلابی
17 رمضان 1439
https://eitaa.com/souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
764) 🌷وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ 🌷
▪️ ترجمه
و وظیفه ما نیست به جز رسانیدن روشنگرانه؛
سوره یس (36) آیه17
1397/3/16
21 رمضان 1439
◼️ شهادت مظلومانه ولی الله الاعظم، یگانه دهر، امیرمومنان، قبله آمال عدالتجویان، اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب، علیه آلاف التحیة و الثناء ، بر همه شیعیان و محبان آن حضرت، بلکه بر همه مسلمانان و دلسوختگان و مستضعفان و پابرهنگان عالم تسلیت باد ◼️
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ»
⁉️شبهه
آیا اینکه وظیفه پیامبران را منحصر در ابلاغ کرده، نتیجه نمیشود که حکومت کردن جزء وظایف آنان نیست؟
💠پاسخ
حصر در هر موقعیتی به فراخور خود آن است.
اینجا مقام بحث این است که اگر عدهای پیامبران را تکذیب کردند پیامبران مقصر نیستند؛
چنانکه در تدبر قبل هم گذشت که حصر در مورد «تذکردهنده بودن پیامبر» مطلق نیست.
https://eitaa.com/yekaye/1385
اینکه بخواهیم این حصر را به عرصههای دیگر تسری دهیم باید دلیل داشته باشیم،
و در اینجا نهتنها دلیلی در کار نیست، بلکه آیات متعدد دیگری که دستور به اطاعت مطلق از پیامبران داده و دعوت آنان به برقراری عدالت و ... همگی نشان میدهد که تلاش برای برقراری حکومت الهی هم جزء وظایف آنان بوده است.
▪️توضیح بیشتر در بحث از آیه «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ» (فاطر/23) گذشت.
🔖 (جلسه723 تدبر2 http://yekaye.ir/al-fater-35-23/ )
@yekaye
حسین سوزنچی
سخنرانی در مسجد دانشگاه باقرالعلوم ع با عنوان #امام_حسن ع و #صبر_انقلابی 17 رمضان 1439 https://eit
امام حسن ع و صبر انقلابی 2.mp3
7.95M
جلسه دوم سخنرانی در مسجد دانشگاه باقرالعلوم ع با عنوان
#امام_حسن ع و #صبر_انقلابی
24 رمضان 1439
https://eitaa.com/souzanchi
حسین سوزنچی
. 1️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...» یکی از کسانی که انسان روز قی
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣«اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»
صرف اینکه کسی خدمات رایگان به ما بدهد، دلیل موجهی نیست که از او پیروی کنیم؛
وقتی میخواهیم از کسی پیروی کنیم، یک ضابطه دیگر ما باید این باشد که او هدایتیافته باشد؛ نه اینکه بر اساس دلخواه ما رفتار کند.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
🔅مقدمه1.
انسان، به دلایل مختلف - از جمله به این دلیل که همه چیز را نمیداند و نمیتواند صرفاً به تجربه خود اکتفا کند (توضیح در پینوشت)* - در زندگی خود، چارهای جز پیروی از این و آن ندارد؛ و هدف هرکس از هر پیروی، رسیدن به وضع بهتر است.
🔅مقدمه2.
در درون ما انسانها، دو گونه محرک برای پیرو دیگران شدن وجود دارد:
(1) میل و غریزه صرف، یعنی دلخواههای فوری و دمدستیمان؛ و
(2) فطرت، یعنی خواستههای عمیق و بنیادیمان؛
و چون این دو انگیزه درون ما هست، هرکس ما را به پیروی از خویش میخواند بر روی همین دو نکته سرمایهگذاری میکند.
🔅مقدمه 3.
کسی منطقا می تواند ما را به وضع بهتر برساند که
اولا وضع بهترش واقعا بهتر باشد و وضع بهتر را درست بشناسد؛ و
ثانیا راه معتبری را برای رسیدن به وضع بهتر سراغ داشته باشد؛
و این دو روی هم یعنی «هدایت یافتگی».
🔺 کلمه «هدایت» در جایی مطرح میشود که موضوع آن، امری دمدستیِ همگان نباشد؛
و رسیدن به آن صرفا با رعایت دلخواههای دمدستی حاصل نشود؛
پس، «هدایت یافته بودنِ» یک دعوتکننده، یعنی او علاوه بر اینکه راه رسیدن به مقصود خود را بلد است، در افق نیازهای فطری، ما را به پیروی از خویش بخواند؛ و نه صرفا در راستای تامین دلخواههای فوری و دمدستی.
🔅مقدمه4.
عرصه خواستههای غریزیِ صرف، عرصه دنیا و عالم ماده است، که عرصه تزاحم است؛ یعنی خواسته من اگر بخواهد تامین شود، با تامین خواسته شما درگیر میشود: مثلا: اگر غذایی را من بخورم، شما دیگر نمیتوانید آن را بخورید؛ و اگر پولی به من داده شود، دیگر به شما داده نمیشود؛ و ... .
اما عرصه خواستههای اصیل فطری، عرصه ماوراء و عالم معنوی است، و خودش بهخودیی خود اقتضای درگیری ندارد، مثلا اگر من به شناختی دست پیدا کنم، شما هم میتوانید به همان شناخت دست پیدا کنید؛ و اگر دانشی را به من بدهند، همان را هم میتوانند به شما بدهند.
🔆نتیجه
اگر کسی با دست گذاشتن روی نیازهای غریزیِ صرف، ما را به پیروی از خویش بخواند (یعنی قبول دعوت وی صرفا دلخواه غریزیِ ما باشد، و نه در افق تعالی ما)، چون عالم ماده، محل تزاحم است، او حتما دنبال منافع خویش است، نه منافع ما؛ هرچند ادعا کند اجرت و پاداشی از ما نمیخواهد.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
یکی از اساتید ما نقل میکردند که حضرت آیت الله بهجت بارها میفرمود:
🔻اگر کفار در جایی به شما خدمات رایگان ارائه کردند، یقین بدانید که چند برابر آن را از جیب شما برخواهند داشت❗️
♦️♦️♦️قابل توجه کسانی که از پیامرسانهای غربی دل نمیکنند ♦️♦️♦️
✳️* توضیح مربوط به مقدمه1 ( #برهان_نبوت ):
هر انسانی میداند که وضع موجودش، مطلوب نیست؛ و همین عامل حرکت و پویایی در انسانهاست، که وضع موجود را رها کند و دنبال وضع بهتری باشد.
از سوی دیگر،
هرکسی اگر اندکی تامل کند، بوضوح مییابد که آنچه دلخواهِ الان اوست، لزوما آن وضع بهتری نیست؛ که در عمق وجود خویش آن را میجوید؛ و این واقعیتی است که همگان تجربه کردهاند: بارها و بارها با شوق و علاقه دنبال چیزی بودهایم و پس از رسیدن به آن، پشیمان شدهایم؛ و یا بالعکس:
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (بقره/216)
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيرا» (نساء/19)
بدین جهت است که انسان چارهای جز پیروی از دیگران – که آنها را دانای به راه رسیدن به وضع مطلوب می داند – ندارد؛
و دین هم مبتنی است بر ایمان به اینکه خدایی هست که همه آنچه را ما و دیگران نمی دانیم، میداند (آیه اول: والله یعلم و انتم لا تعلمون).
@yekaye
حسین سوزنچی
🔴کوتاه ترین خطبه نماز جمعه أقصر خطبة جمعة في التاريخ عن فلسطين 🎙الشيخ محمود الحسنات "إذا أكثر من ٣٠
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ»
این دو آیه روی هم دو برهان است بر ابطال مبنای مشرکانی که وجود خداوند برتر از هر چیزی را قبول دارند، با این حال غیر خدا را میپرستند.
📝 نکته #فلسفه_دین
اغلب مشرکان، خدای متعالی واحد را قبول دارند؛ اما دلیلی که برای پرستش موجودات دیگر (فرشتگان، جنیان، و ...) میآورند این است که:
🔸اولا، خداوند سبحان برتر از آن است که هرگونه ادراکی به او ره یابد، پس نمیتوان در عبادت متوجه او شد؛
🔸ثانیا میدانیم که موجوداتی ماورایی هستند که مقربان درگاه اویند، پس آنان را میپرستیم تا آنان شفیعان و واسطههای ما نزد او باشند در همه امور و رفع نیازها؛
♦️این دو آیه پاسخ آنهاست:
🔹اولا اگرچه تعالی خداوند امری درست است و انسان نمیتواند علم به مقام ذات خداوند پیدا کند، اما میتوان با برخی از صفاتش او را شناخت، مانند اینکه اوست که ما را پدید آورده؛ پس راه توجه عقلی به او مسدود نیست؛
🔹ثانیا این معبودها تنها در صورتی میتوانند شفیع و واسطه انجام کاری شوند که خداوند بدانها اذن داده باشد چنانکه در جای دیگر فرموده «ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ: هیچ شفیعی نیست مگر پس از اذن او» (يونس/3) ولی جایی که خداوند بخواهد کاری را انجام دهد که بدانها اذنی نداده، آنها به هیچ عنوان نمیتوانند جلوی خدا بایستند و ضرری را دفع کنند و کسی را نجات دهند؛ پس بر پرستش خود آنها هیچ ثمرهای بار نمیشود
📚(الميزان، ج17، ص77-78) .
⁉️شبهه (آیا اعتقاد به شفاعت، شرک است؟)
با این توضیحات آیا باور شیعیان به شفاعت پیامبر ص و اهل بیت ع نوعی شرک نیست؟
🔆پاسخ
اگر در توضیح دقت شود معلوم میشود که:
🔹اولا برخلاف توهم برخی افراد، قرآن کریم شفاعت را به صورت مطلق نفی نمیکند؛ بلکه در جایی که خدا اذن داده باشد، شفاعت برقرار است (يونس/3)؛
و
🔹 ثانیا آنچه مدمت شده، پرستیدن شفیعان است در عرض خداوند؛
و
شیعیان هیچگاه پیامبر ص و اهل بیت ع را نمیپرستند و آنان را در عرض خداوند قرار نمیدهند؛
بلکه پرستش را تنها سزاوار خداوند میدانند
و اگر اعتقاد به شفاعت آنان دارند، ناشی از آن است که خداوند
🔺خودش ما را دعوت کرده که علاوه بر تقواپیشه کردن، وسیلههایی برای تسریع حرکت به سوی او برگیریم:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة: ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الهی در پیش گیرید و وسیله به سوی او بجویید» (مائده/35)
و
🔺خودش هم عملا آنان را شفیع قرار داده؛
▫️با تاکیدات مکرر بر اطاعت از دستورات آنان (آلعمران/32 و 132؛ نساء/59؛ مائده/92؛ انفال/1 و 20 و 46؛ نور/54 و 56؛ محمد/33؛ مجادله/13؛ تغابن/12) دستور داده
▫️و حتی اینکه نزد آنان برویم تا نزد خدا برایمان طلب مغفرت کنند:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً: و اگر هنگامی که آنان به خویش ستم میکردند نزد تو میآمدند و از خدا طلب مغفرت میکردند و رسول هم برایشان طلب مغفرت می کرد، حتما خداوند را بسیار توبهپذیر و رحیم مییافتند؛ نساء/64)،
🔺و البته به شفاعت هرکسی که خودش او را شفیع قرار دهد، رضایت داده است: «وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى: و شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که [خداوند] رضایت داده است» (انبیاء/28)
@yekaye
حسین سوزنچی
☀️۲) از امام علی عليه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که از دشمنش بخوابد کید و مکرها[ی دشمن] وی را
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
این مومنی که از دور دست برای حمایت از فرستادگان الهی آمد، پس از آنکه دلیل خود در ضرورت بندگی خدا را بیان کرد؛ پرستش معبودهای دروغین را به چالش کشید و پرسید که آیا واقعا انتظار دارید که من چنین معبودهایی را بپرستم؟!
سپس – چنانکه در نکات ادبی اشاره شد - با تاکیدات مکرر بیان کرد که در این صورت قطعاً قطعاً قطعاً قطعاً من در گمراهی آشکاری خواهم بود.
او با این همه تاکیدات میخواهد بفهماند:
🍃الف. مساله ضلالت و هدایت یک مساله اساسی در زندگی یک انسان عاقل است.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
بسیاری از انسانها در زندگیشان رویکرد پراگماتیستی دارند؛ یعنی صرفا با نتایج عملی دمدستی کار دارند: مساله هدایت و ضلالت را یک امر ثانوی و سلیقهای قلمداد می کنند و دغدغه اصلیشان سود و زیان مادی و دنیوی است، نه هدایت و ضلالت.
در مقابل،
کسی که زندگی را جدی بگیرد، میفهمد که این زندگی نمیتواند به همین دنیا محدود باشد؛
از این رو،
🔺 مساله هدایت و ضلالت و سرنوشت نهاییاش بسیار مهمتر از سود و زیانهای دنیوی و مادی میشود.🔺
او اصرار دارد:
این گمراهی، گمراهی بودنش کاملا آشکار است؛
برای همین حاضر نشد بدان تن دهد،
هرچند که جانش را در این مسیر داد.
🍃ب. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
773) 🌺 قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمي يَعْلَمُونَ 🌺
💐ترجمه
گفته شد به بهشت داخل شو! گفت: ای کاش قوم من میدانستند؛
سوره یس (36) آیه26
1397/3/25
1 شوال 1439
💐🌹🌷 عید سعید فطر، عید بندگی و موعد دریافت جوایز الهی بر همه مومنان مبارک باد 🌷🌹🌸
💢 اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَخْرِجْنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِم 💢
@yekaye
💐🌹🌷 عید سعید فطر، عید بندگی و موعد دریافت جوایز الهی بر همه مومنان مبارک باد 🌷🌹🌸
💢 اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَخْرِجْنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِم 💢
💠توضیحی درباره پرداخت #فطریه و #کفاره
من غالبا فطریهام را به صورت دستی به مراکز جمعآوری فطریه پرداخت میکردم.
امسال برای اولین بار وارد سامانه پرداخت فطریه #کمیته_امداد_امام_خمینی شدم.
https://emdad.ir/
در این سامانه
🔹نهتنها این امکان مهیاست که #زکات_فطر را بر اساس قوت قالب (برنج یا گندم) و مبلغ مورد نظر خودمان برای قوت قالب انتخاب کنیم،
🔹بلکه دقیقا استان و شهر محل سکونت را انتخاب می کنیم که همانجا مصرف شود. (لینک زیر)
http://fetrieh.emdad.ir/
♦️همچنین در مورد #فدیه (کفارههای ناشی از نگرفتن روزه با برخی از عذرهای شرعی ویا تاخیر قضای روزه) فتوای غالب مراجع این است که حتما باید طعام داده شود و مبلغ کافی نیست. یعنی اگر هم پولش را میدهیم مطمئن باشیم صرف طعام میشود، نه چیز دیگر.
🔺مثلا فتوای مقام معظم رهبری در لینک زیر
https://eitaa.com/khamenei_ir/1969
🚫بدین جهت اگر ما کس دیگری (خواه خود فقیر یا موسساتی که مبالغ را از افراد فراوانی جمعآوری میکنند) وکیل در خرج کردن فدیه قرار میدهیم، حتما باید مطمئن باشیم که خرج طعام میکنند و ترجیحا معلوم باشد که این مقدار پول برای چند مورد طعام است؛ که این مساله در خصوص کفاره عمد جدیتر است چون آن کفاره باید بین 60 نفر تقسیم شود.🌐
▫️در این سامانه، علاوه بر اینکه شهر محل سکونت را تعیین میکنیم که همانجا خرج شود، این ملاحظات هم رعایت شده است. (لینک زیر)
http://kafareh.emdad.ir/
⛔️نکته دیگر این است که زکات و کفاره را اگر مستقیما به فقیری که از فقیر بودنش مطمئنید، نمیدهید، باید کسی را وکیل کنید که مطمئن باشید واقعا به فقیر میدهد و ثانیا این قواعد شرعی را رعایت میکند؛ و صرف اینکه به کسی که ادعا میکند من برای کمک به نیامندان این پول شما را میگیرم ولی او را نمیشناسید نمیتوانید بدهید.
✅با توجه به اینکه #کمیته_امداد ، بویژه با شفافسازیهایی که در سالهای اخیر انجام داده، یک نهاد کاملا مطمئن است، پیشنهاد میکنم اگر شخصا راه کاملا مطمئنی برای مصرف زکات و کفاره سراغ ندارید، از طریق این سامانه اقدام کنید.
https://emdad.ir/
حسین سوزنچی
🆔 https://eitaa.com/souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمي يَعْلَمُونَ ... ما أَنْزَلْنا عَلی قَوْمِهِ ... فَإِذا هُمْ خامِدُونَ
حبیب نجار با اینکه از آن قوم بود، اما او در ززمره آنان محسوب نشد؛ او بهشتی شد و قومش جهنمی شدند.
💠تعارض #ناسیونالیسم و #ملیگرایی با نگاه قرآنی
در ادبیات قرآنی تفاوتی است بین #قوم و #اهل_قریة با #امت .
🔺#امت آناناند که
🔹بر یک مرام و یک شیوه هستند
(لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوه؛ حج/67)،
🔹یعنی یک رویه برایشان جذاب است
(كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ؛ انعام/108)،
🔹برخی صالحاند و برخی فاسد
(وَ قَطَّعْناهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِک؛ اعراف/168)
اما
🔻#قوم و #اهل_قریه یعنی آنان که از یک نژادند یا در یک جا با هم زندگی میکنند،
▫️اینان علیرغم این اشتراک کاملا ممکن است در میانشان اختلاف شدید باشد.
▫️کسانی که از یک قوم باشد لزوما چنین نیست که همگی در زمره همدیگر و در یک راستا محشور شوند؛
از یک قوم، یکی به اوج بهشت میرود و دیگری در قعر جهنم (آیات فوق)؛
در حالی که
🔹اگر کسی از هر امتی باشد حتما از آنان است و با آنان محشور میشود؛
🔹وحدتبخش آنان باورها و مرام آنان است؛ و این وحدت، یک وحدت واقعی است، و
🔹 ظاهرا بدین جهت است که یک نامه عمل جمعی دارند
(كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی كِتابِهَا؛ جاثیه/28).
در واقع،
آنچه انسانها را واقعا به هم مرتبط میکند و ارزش آن دارد که به هم علقه داشته باشند،
باورها و مرام مشترکشان است؛ نه زمین یا نژاد مشترک.
بدین ترتیب،
واضح میشود که در نگاه قرآنی #ناسیونالیسم و تعصب #خون و #سرزمین و #نژاد هیچ ارزشی ندارد؛
و تنها و تنها باورها و مرامهای مشترک است که انسانها را به هم پیوند میزند.
📜برگی از تاریخ 📜
معروف است که مهندس بازرگان گفته است:
«امام خمینی ایران را برای اسلام میخواهد؛ حال آنکه من اسلام را برای ایران میخواهم»
من این جمله را مستندا از او نیافتم؛
اما هرکس که این را گفته باشد، معلوم است که چه اندازه از تعالیم قرآن دور بوده است❗️
🗓شاید مروری بر کلمات امام خمینی – که از زلال چشمهسار قرآن سیراب شده بود - در اینجا بیوجه نباشد:
رئیس جمهور ... شخصی باشد که درصدد باشد که اسلام را تقویت بکند.
درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند، نه درصدد این باشد که ملیت را احیا بکند.
آنهایی که میگویند: «ما ملیت را میخواهیم احیا بکنیم»، آنها مقابل اسلام ایستادهاند.
اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.
افراد ملی به درد ما نمی خورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما ملت را میخواهیم، ملیت را میخواهیم، و اسلام را نمیخواهیم.
آنکه در خارج گفت که «اول من ایرانی هستم، ملی هستم، دوم ایرانی هستم، سوم اسلامی» [اشاره به شاپور بختیار]؛ این اسلام نیست! تو سوم هم اسلامی نیستی.
📚(صحیفه امام، جلد 13، ص77 ؛ 15/5/1359)
✳️ تبصره
توجه شود اینکه انسان در فکر #ملت خود باشد و برای ارتقای آنان تلاش کند، هیچ ربطی به #ملیگرایی مذموم ندارد❗️
ملیگراییای که امام خمینی آن را نکوهش میکرد و خلاف منطق قرآن است، آن است که قومیت و سرزمین و ... ، به جای دین و باورهای عمیق، معیار اصلی مرزبندی انسان قرار بگیرد.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ امروز سالروز ورود مسلم بن عقیل به کوفه است؛
همان فرستاده امام حسین ع که کوفیان عملاً او را به مسخره گرفتند و کاری کردند که تا ابد بر حال و روز آنان باید حسرت خورد❗️
تقارن چنین روزی با زمان بحث از این آیه میتواند به فهم عمیقتر و کاربردیترِ ما از این آیه کمک کند، ان شاء الله تعالی.
یکبار دیگر آیه و ترجمه آن را مرور کنیم:
🔹يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
🔸دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهای به نزدشان نیامد مگر اینکه روال را بر استهزای او گذاشتند. [= پیوسته او را مسخره میکردند]
https://eitaa.com/yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
فرستادگان الهی فقط پیامبران نیستند. خداوند یک فرستاده ویژه برای همه انسانهای تاریخ ذخیره کرده است که میآید و بشریت را نجات میبخشد.
آیا او را در زندگیمان جدی میگیریم و منتظرش هستیم؛
یا او را مسخره گرفتهایم؟
جدی گرفتن او صرفا به دعای ندبه و ... نیست؛
به این است که در تکتک لحظاتمان طوری زندگی کنیم که اگر او را دیدیم اصلا خجالت نکشیم.
یکبار دیگر حدیث 1 را بخوانیم.
🔖 https://eitaa.com/yekaye/1661
🚫چه ربطی است بین اهل کنایه بودن، امام زمان ع، و این آیه؟
🚫آیا وضع کسانی – که امام زمان ع را مسخره گرفتهاند - جای حسرت ندارد؟
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ»
💢مرگِ بیبازگشتِ این همه از پیشینیان، از محسوسترین و تجربیترین واقعیاتی است که پیش روی همگان است❗️
💠بحث تخصصی #انسانشناسی:
#مرگآگاهی
انسان هرچقدر هم ظاهرگرا و مادیگرا باشد، واقعیت محسوس و مشهودی پیش روی او هست که نمیتواند انکارش کند؛
و آن، مرگ است:
همه ما دیدهایم دیگرانی که میمیرند و تردیدی نداریم که سرانجام ما نیز همین خواهد بود؛
و اتفاقا تمام شروط یک استقرای تجربی را دارد: بسیار است، متنوع است و در شرایط گوناگون و برای افراد در هر موقعیتی پیش میآید‼️
اگر انسانها همین امر مشهود و محسوس را جدی بگیرند، زندگیشان را جدی میگیرند؛
و کسی که زندگی و مسیر سعادت خویش را جدی بگیرد، پیام الهی را هم جدی خواهد گرفت.
🔖نگاه کنید به تدبر https://eitaa.com/yekaye/1724 2
@yekaye
حسین سوزنچی
شرح دعای غیبت. جلسه پنجم. 2 رمضان 1439 @souzanchi
شرح دعای غیبت امام زمان 6.mp3
18.85M
شرح دعای غیبت. جلسه ششم. 8 شوال 1439
✅ کل این جلسه به پیشنهاد برخی از دوستان، به بحث مستقلی درباره اینکه «آیا اراده ما در تحقق ظهور نقشی دارد یا نه؛ و چگونه روایات مختلف در این موضوع را میتوان با هم جمع کرد؟» اختصاص یافت.
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9⃣ «أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ ... وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ»
دو مطلب هست که اگر کسی آن را جدی بگیرد، پیام پیامبران را جدی میگیرد:
🔹مرگ؛ و
🔹معاد
💠بحث تخصصی #انسانشناسی:
(نقش توجه به #مرگآگاهی و #معادآگاهی در #تحول_علوم_انسانی )
این آیه، عطف است به جمله «کم اهلکنا ...» در آیه قبل؛
در واقع خداوند انسانها را به خاطر غفلت از دو چیز مذمت میکند:
▪️غفلت از مرگ؛ و
▪️غفلت از معاد.
و اینها دوچیزند:
🔹مرگ یک پدیده محسوسی است که هیچکس نمیتواند انکارش کند؛
🔹ولی معاد، یک پدیده معقول است که باور به آن، مبتنی بر باور به خدا ویا دست کم، مبتنی بر تحلیل عمیقی از حقیقت انسان است:
اینکه انسان با این همه پیچیدگی، امکان ندارد با مرگ نیست و نابود شود.
در واقع،
#مرگآگاهی توجهی است به پایان داشتن این زندگی؛ و
#معادآگاهی توجهی است به برتر بودن واقعیت انسان از افق این زندگی؛
و هر دوی اینها از مقوله #عاقبتاندیشی است که از ممیزههای انسان است.
💢این از مهمترین ممیزههای انسان است که درباره آینده و عاقبت خود میتواند بیندیشد و از این رو، مهار زندگیاش صرفا به دست غریزه نیست، بلکه دائما برای آینده خود محاسبات پیچیده انجام میدهد و برنامهریزی میکند؛
و کسانی که انسان را به زیستن در حال، و در افق لذتهای دنیا، دعوت میکنند، در واقع، انسان را به نادیده گرفتن انسان بودنِ خویش دعوت میکنند.
همچنین،
حتی اگر بپذیریم که بسیاری از انسانها – بویژه در دوره غلبه مدرنیته – با غفلت از این دو عرصه زندگی میکنند،
اما منحصر کردن تمامی تحلیلها از فرد و جامعه در افق این انسانهای غافل، به معنای نادیده گرفتن مهمترین انسانها در تحلیلهای #روانشناسی و #جامعهشناسی است؛
و از این روست که قطعا این گونه تحلیلها، تحلیلهای درستی از انسان نخواهد بود.
(مانند آن است که کسی بخواهد تمامی رفتارهای موجود زنده را فقط با استفاده از قوانین فیزیکی، و بیتوجه به پدیده منحصر به فرد حیات تحلیل کند؛ که این گونه نیست که هیچ تحلیلی نتواند ارائه دهد، اما از بسیاری از واقعیات غافل میماند)
📝 و اگر توجه به این دو عنصر (پایان داشتن این زندگی، و فراتر از این زندگی بودن) در نحوه زیست انسان موثر است – که هست –
بیتردید در مدلهای محاسباتی انسان، و به تبع آن در علومی که میخواهند معانی و قوانین حاکم بر انسان را به دست آورند، یعنی تمامی #علوم_انسانی موثر خواهد بود.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📖توضیحی درباره اختلاف مصاحف 👆
قبلا بیان شد که
▪️در فرایند یکسانسازی مصاحف که عثمان انجام داد، پنج مصحف نهایی تهیه شد و در پنج منطقه اصلی جغرافیای اسلام در آن زمان (یعنی مدینه، مکه، کوفه، بصره و شام) قرار داده شد تا همگان از روی آن نسخهبرداری کنند و بقیه مصاحف را نابود کردند؛ غیر از مصحف ابنمسعود، که در آن زمان با این اقدام مخالفت کرد و تا یکی دو قرن بعد هنوز این مصحف در دست بسیاری از مسلمانان یافت میشد.
🔖جلسه 660 http://yekaye.ir/al-kahf-18-79/
▪️در همان مباحث اشاره شد که این مصاحف را بدون نقطه و اعراب نوشتند تا ظرفیت دربرداشتن برخی از قرائات دیگر را داشته باشد و تفاوتهای مختصری هم در این مصاحف انجام شد،
که یکی از نمونههایش همین عبارت «وَ ما عَمِلَتْه» است که تصریح کردهاند که این عبارت در مصحف کوفه بدون «ه» و در مصاحف چهار شهر دیگر با «ه» نوشته شده است
📚(الکشاف، ج4، ص15)
و جالب اینجاست که ظاهرا در مصحف ابنمسعود – که وی قرائت بر اساس مصحف خود را در کوفه تعلیم میداده است - نیز با ضمیر ثبت شده بوده
📚(معاني القرآن، ج2، ص377 )
و در واقع، روایت حفص از عاصم در اینجا بر اساس مصحفی نبوده که در خود کوفه افراد نسخهبرداری میکردهاند.
🔹این از شواهد جالبی است که هم تنوع قرائتها و مصاحف را نشان میدهد و هم نشان میدهد که قراء یک شهر – که چنانکه قبلا توضیح داده شد، متخصصان فن قرائت در آن زمان بودند – قرائات مختلف را سینه به سینه فراگرفته و به قرائات رایج در دیگر شهرها هم کاملا مسلط بودند و صرفا این نبوده که از روی مصحفی که در اختیار داشته اند قرائتی را انجام دهند.
🔖(توجه شود که قرائت عاصم که حفص از او روایت کرده، اساساً بر اساس مصحف عثمانی بوده، نه مصحف ابنمسعود؛ و البته در زمان وی، مصحف ابنمسعود در نزد وی و همشهریان او نیز کاملا شناخته شده و متداول بوده است.)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ»
خداوندی که امور را زوج (= دارای قرین و همتا) قرار داد، و از هر چیزی زوجی آفرید و برای هر چیزی همتا و قرینی گذاشت (وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ؛ ذاریات/49)، خود منزه است از اینکه زوج و قرین و همتایی داشته باشد. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ... وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» (توحید/1-4)
💢یعنی هیچ پدیده ای در عالم آفریده نشده مگر اینکه زوجی دارد؛
و از همین قرین و همتا داشتن همه آفریدهها میتوان پی برد که او همتایی ندارد؛
چرا که اوست که اینها را دارای همتا قرار داده، و اگر قرار باشد همتایی داشته باشد باید کسی فوق او باشد که چیزی را همتای او بگرداند.
💠برهان #فرارابطه
در یک تحلیل عقلی محض باید گفت که:
🔹هر دو چیزی که با هم تقابل، همتایی، قرین بودن، و یا هرگونه رابطه متقابل دارند، حتما بستری دارند که اینها را به هم مرتبط میسازد.
در واقع هیچ زوجیتی (به معنای عام کلمه) نمیتوان در نظر گرفت که وابسته به بستر مشترکی نباشند؛
پس هر دو امری که زوج همدیگر هستند، دلالت دارند بر واقعیتی فراتر از خود، که مَحمِل آن دو قرار میگیرد.
🔹اکنون نقل کلام به آن واقعیت فراتر میکنیم:
اگر آن هم زوج و قرینی دارد، پس بستر مشترکی برای آنها هست و واقعیتی فراتر از آن در کار است که همه هویت این دو واقعیت که زوج همدیگرند در ذیل آن امکان تحقق دارد.
🔹و اگر واقعیتی در عالم هست – که هست – پس این سلسله نمیتواند تا بینهایت باشد.
🔷پس واقعیتی هست که همه ازواج به او وابستهاند و او منزه است از اینکه هر گونه زوج و قرینی داشته باشد.
📝تبصره 1
با یک نگاه دقیقتر میتوان این برهان را حتی بدون استفاده از استحاله تسلسل اثبات کرد؛
بدین بیان که:
بستر مشترکی که برای هر رابطهای هست اساساً «مقابل» ندارد؛
یعنی حتی خود این سلسله، برای سلسله بودنش نیازمند یک بستری هست، اما انسان میفهمد که هر آنچه واقعا مقابل دارد، نهایتا زمانی میتواند مقابل داشته باشد که در بستر واحد محضی واقع شود که هیچ گونه مقابل ندارد.
از این رو،
در یک نگاه عمیقتر، وجود هر زوج (= هر امر قریندار و مقابلداری) در حاق ذات خود دلالت میکند بر وجود یک امری که فراتر از هرگونه تقابلی است؛ و اصلا خود تقابل به واسطه او تقابل شده است.
☀️(شاید بتوان گفت دو عبارت «شَهَادَةِ الِاقْتِرَانِ بِالْحَدَثِ وَ شَهَادَةِ الْحَدَثِ بِالامْتِنَاعِ مِنَ الْأَزَلِ الْمُمْتَنِعِ مِنَ الْحَدَثِ» و «بِمُقَارَنَتِهِ بَيْنَ الْأُمُورِ عُرِفَ أَنْ لَا قَرِينَ لَهُ» در حدیث1 به همین مضمون اشاره دارد https://eitaa.com/yekaye/1861)
📝 تبصره 2
در یک نگاه عمیقتر،
بستری که این برهان ما را بدان رهنمون میشود،
⛔️نه ذات باریتعالی،
🌐بلکه ناظر به مقام علم اوست (مقام علم تفصیلیِ خداوند، که نفسالامرِ همه واقعیات است)؛
⛔️اما مقام ذات – که عرفا از آن با «هویت غیبیه» و مقامِ «لا اسم له و لا رسم» یاد میکنند - فوق این مقام است؛
و جالب است که آیه نیز با تعبیر «سبحان الذی....» شروع میشود؛
نه با تعبیر «الحمد للذی ...».
💢یعنی خداوند را فوق مرتبه هرگونه ازواجی قرار میدهد؛ اما این مقام را با تنزیه به او نسبت میدهد نه با حمد، که اقتضای توصیف و تشبیه دارد.
🔸برای توضیح بیشتر این برهان، مراجعه کنید به یادداشتهای شماره 3.1 و شماره 8.2 و شماره 16 از وبلاگ «باخدایی گام به گام»
🔖 http://elmkhoda.parsiblog.com/
و نیز لینک زیر
🔖 http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=246.0
@yekaye