هدایت شده از یک آیه در روز
📖توضیحی درباره اختلاف مصاحف 👆
قبلا بیان شد که
▪️در فرایند یکسانسازی مصاحف که عثمان انجام داد، پنج مصحف نهایی تهیه شد و در پنج منطقه اصلی جغرافیای اسلام در آن زمان (یعنی مدینه، مکه، کوفه، بصره و شام) قرار داده شد تا همگان از روی آن نسخهبرداری کنند و بقیه مصاحف را نابود کردند؛ غیر از مصحف ابنمسعود، که در آن زمان با این اقدام مخالفت کرد و تا یکی دو قرن بعد هنوز این مصحف در دست بسیاری از مسلمانان یافت میشد.
🔖جلسه 660 http://yekaye.ir/al-kahf-18-79/
▪️در همان مباحث اشاره شد که این مصاحف را بدون نقطه و اعراب نوشتند تا ظرفیت دربرداشتن برخی از قرائات دیگر را داشته باشد و تفاوتهای مختصری هم در این مصاحف انجام شد،
که یکی از نمونههایش همین عبارت «وَ ما عَمِلَتْه» است که تصریح کردهاند که این عبارت در مصحف کوفه بدون «ه» و در مصاحف چهار شهر دیگر با «ه» نوشته شده است
📚(الکشاف، ج4، ص15)
و جالب اینجاست که ظاهرا در مصحف ابنمسعود – که وی قرائت بر اساس مصحف خود را در کوفه تعلیم میداده است - نیز با ضمیر ثبت شده بوده
📚(معاني القرآن، ج2، ص377 )
و در واقع، روایت حفص از عاصم در اینجا بر اساس مصحفی نبوده که در خود کوفه افراد نسخهبرداری میکردهاند.
🔹این از شواهد جالبی است که هم تنوع قرائتها و مصاحف را نشان میدهد و هم نشان میدهد که قراء یک شهر – که چنانکه قبلا توضیح داده شد، متخصصان فن قرائت در آن زمان بودند – قرائات مختلف را سینه به سینه فراگرفته و به قرائات رایج در دیگر شهرها هم کاملا مسلط بودند و صرفا این نبوده که از روی مصحفی که در اختیار داشته اند قرائتی را انجام دهند.
🔖(توجه شود که قرائت عاصم که حفص از او روایت کرده، اساساً بر اساس مصحف عثمانی بوده، نه مصحف ابنمسعود؛ و البته در زمان وی، مصحف ابنمسعود در نزد وی و همشهریان او نیز کاملا شناخته شده و متداول بوده است.)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ»
خداوندی که امور را زوج (= دارای قرین و همتا) قرار داد، و از هر چیزی زوجی آفرید و برای هر چیزی همتا و قرینی گذاشت (وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ؛ ذاریات/49)، خود منزه است از اینکه زوج و قرین و همتایی داشته باشد. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ... وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» (توحید/1-4)
💢یعنی هیچ پدیده ای در عالم آفریده نشده مگر اینکه زوجی دارد؛
و از همین قرین و همتا داشتن همه آفریدهها میتوان پی برد که او همتایی ندارد؛
چرا که اوست که اینها را دارای همتا قرار داده، و اگر قرار باشد همتایی داشته باشد باید کسی فوق او باشد که چیزی را همتای او بگرداند.
💠برهان #فرارابطه
در یک تحلیل عقلی محض باید گفت که:
🔹هر دو چیزی که با هم تقابل، همتایی، قرین بودن، و یا هرگونه رابطه متقابل دارند، حتما بستری دارند که اینها را به هم مرتبط میسازد.
در واقع هیچ زوجیتی (به معنای عام کلمه) نمیتوان در نظر گرفت که وابسته به بستر مشترکی نباشند؛
پس هر دو امری که زوج همدیگر هستند، دلالت دارند بر واقعیتی فراتر از خود، که مَحمِل آن دو قرار میگیرد.
🔹اکنون نقل کلام به آن واقعیت فراتر میکنیم:
اگر آن هم زوج و قرینی دارد، پس بستر مشترکی برای آنها هست و واقعیتی فراتر از آن در کار است که همه هویت این دو واقعیت که زوج همدیگرند در ذیل آن امکان تحقق دارد.
🔹و اگر واقعیتی در عالم هست – که هست – پس این سلسله نمیتواند تا بینهایت باشد.
🔷پس واقعیتی هست که همه ازواج به او وابستهاند و او منزه است از اینکه هر گونه زوج و قرینی داشته باشد.
📝تبصره 1
با یک نگاه دقیقتر میتوان این برهان را حتی بدون استفاده از استحاله تسلسل اثبات کرد؛
بدین بیان که:
بستر مشترکی که برای هر رابطهای هست اساساً «مقابل» ندارد؛
یعنی حتی خود این سلسله، برای سلسله بودنش نیازمند یک بستری هست، اما انسان میفهمد که هر آنچه واقعا مقابل دارد، نهایتا زمانی میتواند مقابل داشته باشد که در بستر واحد محضی واقع شود که هیچ گونه مقابل ندارد.
از این رو،
در یک نگاه عمیقتر، وجود هر زوج (= هر امر قریندار و مقابلداری) در حاق ذات خود دلالت میکند بر وجود یک امری که فراتر از هرگونه تقابلی است؛ و اصلا خود تقابل به واسطه او تقابل شده است.
☀️(شاید بتوان گفت دو عبارت «شَهَادَةِ الِاقْتِرَانِ بِالْحَدَثِ وَ شَهَادَةِ الْحَدَثِ بِالامْتِنَاعِ مِنَ الْأَزَلِ الْمُمْتَنِعِ مِنَ الْحَدَثِ» و «بِمُقَارَنَتِهِ بَيْنَ الْأُمُورِ عُرِفَ أَنْ لَا قَرِينَ لَهُ» در حدیث1 به همین مضمون اشاره دارد https://eitaa.com/yekaye/1861)
📝 تبصره 2
در یک نگاه عمیقتر،
بستری که این برهان ما را بدان رهنمون میشود،
⛔️نه ذات باریتعالی،
🌐بلکه ناظر به مقام علم اوست (مقام علم تفصیلیِ خداوند، که نفسالامرِ همه واقعیات است)؛
⛔️اما مقام ذات – که عرفا از آن با «هویت غیبیه» و مقامِ «لا اسم له و لا رسم» یاد میکنند - فوق این مقام است؛
و جالب است که آیه نیز با تعبیر «سبحان الذی....» شروع میشود؛
نه با تعبیر «الحمد للذی ...».
💢یعنی خداوند را فوق مرتبه هرگونه ازواجی قرار میدهد؛ اما این مقام را با تنزیه به او نسبت میدهد نه با حمد، که اقتضای توصیف و تشبیه دارد.
🔸برای توضیح بیشتر این برهان، مراجعه کنید به یادداشتهای شماره 3.1 و شماره 8.2 و شماره 16 از وبلاگ «باخدایی گام به گام»
🔖 http://elmkhoda.parsiblog.com/
و نیز لینک زیر
🔖 http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=246.0
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8⃣ «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذینَ كَفَرُوا... أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ یشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ»
عدهای برای هر سخن حقی، پاسخ باطلی آماده دارند، که اتفاقا در آن پاسخ باطلشان هم از برخی از مقدمات حق استفاده میکنند!
💠نکته تخصصی درباره رابطه #حق_و_باطل
نظام عالم بر مدار حق میچرخد و هر باطلی صرفا با موجسواری بر حق میتواند کار خود را پیش ببرد. در واقع، باطل کاملا طفیلی حق است، و به تعبیر قرآن کریم همچون کف روی آب است که نمود دارد اما همه هستی خود را از آب میگیرد (رعد/17)
📗(برای تفصیل این بحث به کتاب «نبرد حق و باطل» شهید مطهری مراجعه کنید)
به تعبیر امیرالمومنین، اگر حق و باطل از هم جدا شوند کسی در حقانیت حق و ابطال باطل شک نمیکند اما چون اینها درهم عرضه میشوند مردم به اشتباه میافتند.
📚(نهجالبلاغه، خطبه 50)
✔️اگر به این مطلب درست توجه کنیم، در هنگام مواجهه با هر امر باطلی، اولا می کوشیم حقی که این باطل بر آن سوار شده را درست بشناسیم و هنگام نقد باطل، آن حق را زیر سوال نبریم؛ و ثانیا با همان نیروی حق، آن باطل را بر زمین بزنیم.
♦️در اینجا هم در پاسخ این کافران:
🔺اولا باید گفت اینکه خداوند عدهای را نیازمند و عدهای را ثروتمند قرار داده، از باب امتحان و ابتلای انسانهاست و همین را مقدمه قرار داده که زندگی اجتماعی و نیاز متقابل آنها تقویت شود و آنچه موجب سعادت آنهاست رقم بخورد و به همین جهت خودش که روزی داده دستور داده از این روزیتان به نیازمندان بدهید؛
🔻و ثانیا اگر خداوند متعال و اراده و مشیت او را قبول دارید، چرا به اراده و مشیت تشریعی او تسلیم نمیشوید؟!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی ظِلالٍ عَلَی الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ»
در قیامت،
🔻در حالی که اغلب افراد بشدت از همسران و سایر نزدیکان خویش فراریاند
(يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ؛ وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ؛ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ؛ عبس/34-36)؛
🔺عدهای هستند که نهتنها از همسران خویش فراری نیستند، بلکه همراه با همسرانشان در سایههای بهشتی بر تختهای مجلل تکیه میزنند.
♦️ واز آنجا که در قیامت، هر دوستیای جز دوستیای که بر مدار تقوا باشد به دشمنی تبدیل میشود
(الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقينَ؛ زخرف/67)،
میتوان نتیجه گرفت که پیوند زناشویی اینان تماماً بر مدار تقوا بوده، که مایه مودت و رحمتی شده
(خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ روم/21)
که تا بهشت امتداد یافته است.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی (افق #خانواده در اسلام)
قبلا بارها درباره اینکه در انسان غریزه جنسیاش هم در مدار فطرتش قرار دارد و از این جهت خانواده در انسان ماهیتاً با خانواده در حیوانات متفاوت است، نکاتی بیان شد.
💢این آیه نیز موید دیگری است بر اینکه اگر غریزه جنسی انسان در مدار صحیح خود قرار بگیرد، امری صرفاً دنیوی نیست و در وضعیت بهشتی انسان نیز موثر است. 💢
✳️اینکه نقل شده بزرگانی همچون علامه طباطبایی تا سالها بعد از رحلت همسرشان – آن هم همسری که در سنین پیری وی را از دست دادهاند، سنینی که دیگر رمقی برای غریزه جنسی نمانده - در فراغ وی میگریستند، حکایت از آن دارد که اگر غریزه جنسی در مدار صحیحش قرار گیرد چگونه تا بهشت انسان را همراهی میکند و شریک زندگی انسان در دنیا، در بهشت نیز با وی و مایه خوشحالی و خرسندی وی خواهد بود.
🔆در حقیقت،
اسلام افق #زندگی_مطلوب_خانوادگی انسان را در دنیا خلاصه نمیکند
و میخواهد انسانها چنان ازدواج کنند و از ازدواج خود بقدری خرسند شوند که همراهی زوجین در بهشت هم ادامه داشته باشد❗️
و این را مقایسه کنید با آن ازدواجهایی که در روز قیامت، شخص از همسر و فرزند خود هم گریزان است ❗️
که همین گریزان بودن هم نشان از امتداد اثر ازدواج آنان در آخرت دارد:
یعنی این گونه نیست که همچون حیوانات از هم کامی گرفته باشند و دیگر کاری به کار هم نداشته باشند؛ و نسبتشان با هم شبیه نسبتشان با سایر مردمی باشد که ربطی به زندگیشان ندارند؛
بلکه همان زندگی غیرموحدانهای که با هم در پیش گرفتند مایه تشدید عذاب آنان خواهد شد و در قیامت همانند سایر پیوندهای ظاهرا صمیمانهی غیرتقوامداری که به دشمنی تبدیل میشود (زخرف/67)، این پیوند خانوادگی هم به بیزاری آنها از یکدیگر تبدیل خواهد شد‼️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیكُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیطانَ»
هر گونه اطاعت بیچون و چرا از کسی عبادتِ آن شخص قلمداد میشود؛
🔖 حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/2363
و از این جهت، هرگونه اطاعت از شیطان، مصداق این که او را شریک خداوند قرار دادهایم، محسوب میشود.
🔖 حدیث4 https://eitaa.com/yekaye/2368
💠تاملی در #شیطان_پرستیهای در لفافه #مدرنیته و #اومانیسم
اگر توجه کنیم که:
🔻اولاً «شیطان» فقط شخص ابلیس نیست، بلکه هرکسی که خارج از وجود ماست و در مسیر الهیِ ما اخلال میکند، «شیطان» است
📚(طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، (آیت الله خامنهای)، ص223-224)؛
و
🔻ثانیا هر گونه اطاعت بیچون و چرایی، در منطق اسلام، مصداق عبادت است؛ و چنین اطاعتی تنها سزاوار خداست،
♦️آنگاه در یک تحلیل عمیقتر میتوان نشان داد که:
هرگونه اطاعتی که به اطاعت از خدا برنگردد، مصداق پرستش شیطان است؛
حتی
🔸 #پیروی_از_اکثریت ،
🔸 #اطاعت_از_قانون ،
🔸اطاعت از #نظم_اجتماعی ،
🔸 پیروی از هر #آداب_و_رسوم جامعه،
🔸و ...،
هریک از اینها - اگر مبتنی بر اطاعت خدا و با مجوز الهی نباشد - مصداقی از #عبادت_شیطان است.
📚(تفصیل بحث در: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص243-246)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»
پرستش خداوند، تنها راهی است که مستقیم ما را به مقصد میرساند.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی💠
✅ الف. انسان #ماهیت ندارد.
#اگزیستانسیالیست ها میگویند انسان تنها موجودی است که وجودش بر ماهیتش مقدم است؛
یعنی هر موجودی همان ماهیتی را دارد، که دارد:
یک سگ از ابتدا سگ است آخرش هم سگ میمیرد. همین طور یک اسب، یا یک شیر؛
اما انسان بدون شکل خاصی وارد عالَم میشود و خودش است که معلوم میکند که در آخر چه خواهد بود: انسان، سگ، شیر یا ... .
🔺این مقدار از سخن آنان درست است؛ در حقیقت، خداوند انسان را باظرفیت بینهایت آفریده است؛ و هر انسانی خودش این ظرفیت را در مسیری که تصمیم میگیرد، پیش میبرد.
🔻اگزیستانسیالیستها از این مطلب، نتیجه میگیرند که آزادی مهمترین حق انسان است؛
⛔️اما اشتباهشان دقیقا همینجاست:
بله،
انسان میتواند هر آیندهای را برای خود رقم بزند؛ اما آیا هر آیندهای حق اوست⁉️
اگر به فرض به دانه سیب اختیار دهند که خودش تصمیم بگیرد که درخت سیب شود یا بپوسد، آیا حق او این است که درخت سیب شود یا بپوسد⁉️
و دادن اختیار به او، در اینکه چه سرنوشتی را برای خودش رقم بزند موثر است؛ اما آیا دادن اختیار به او در اینکه واقعا چه سرنوشتی برای او سزاوار است و حق اوست، تاثیری دارد⁉️
بله،
انسان ماهیت از پیش معین شده و صُلب ندارد؛
🌀او ظرفیت بینهایت دارد؛
این بدان معناست که «وضع موجود» او، «وضع مطلوب»ش نیست و خودش باید خود را به وضع مطلوب برساند.
اما
آیا اگر کسی غایت خود را نابود کردن تمام استعدادهایش قرار دهد، واقعا به «وضع مطلوب» میرسد⁉️
آیا این، مطلوب واقعیِ اوست یا امری است که توهم کرده که مطلوب اوست⁉️
💢اما با توجه به نداشتنی ماهیت از پیش تعیینشده، و با این تنوع عظیم در جهتگیریهای انسانها
آیا میتوان از امری که واقعا مطلوب حقیقیِ همه انسانها باشد، سخن گفت؟💢
✅ب. اما انسان #فطرت دارد.
🔺هر انسانی در هر اقدامی طالب وضع بهتر است؛ بلکه طالب وضع بهترین است، بلکه طالب همه بهترینهاست؛
البته ممکن است در تشخیص «بهتر» و «بهترین» خطا کند،
ممکن است به خاطر تنبلی و ... دنبال وضع بهتری که شناخته حرکت نکند،
ممکن است ...؛
اما
تردیدی نیست که هرکس در عمق وجود خویش طالب آن است که به «همه بهترینها» برسد؛
یعنی به «کمال مطلق» برسد؛
💢و در ادبیات دینی، این یعنی به «خدا» برسد.💢
این همان است که میگویند «خداجویی فطری است».
انسانها در تشخیص مصداق خدا اشتباه میکنند؛ اما همه همان کمال مطلق را میخواهند:
🔻یکی میپندارد اگر به «پول» برسد به همه مطلوبهایش رسیده؛
🔻دیگری آن را «مقام» میپندارد؛
🔻و ... ؛
🔺اما کسی که به خدا برسد، به «قدرت مطلق» ، «علم مطلق» ، «حیات بیمرگ» ، و همه خوبیها و مطلوبهای ممکن رسیده است.
📚(تفصیل این بحث در: شرح چهل حدیث (امام خمینی)، ص182-184)
✅در نتیجه:
اگر کسی این را درست بفهمد،
درمییابد که تنها هدف واقعی هرکس، خود «خداوند» است:
📖«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» (نجم/42)
و هر راهی که برویم نهایتا به خدا ختم میشود:
📖«يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه» (انشقاق/6)
در این میان،
کسانی که از این راه مستقیم بیرون میروند و میخواهند از بیراهه به مقصد برسند، با صفات «منتقم» (دخان/16) و «شَديدُ الْعِقاب» (بقره/211) و «شَديدُ الْعَذاب» (بقره/165) و سایر اوصاف جلالی خداوند، و در یک کلام با «عذاب» خداوند مواجه میشوند:
📖«إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديد» (ص/26)
و کسی که میخواهد راهی که مستقیم او را به مقصد برساند، میفهمد که راهی جز سخن و برنامه او را محور عمل قرار دادن نیست؛ تنها راهی که مستقیم ما را به خدا میرساند این است که خود او را محور همه زندگی خود قرار دهیم:
📖«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل» (آلعمران/173)
به بیان دیگر، تنها با «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين» (فاتحه/5) است که «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» (فاتحه/6) حاصل میشود.
پس اینکه او را بپرستیم، همان صراط مستقیم است:
«وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ» (یس/61)
و شاید بدین جهت است که تنها خواسته یک مومن واقعی همین است که به صراط مستقیم رهنون شود.
🔖(جلسه 108، تدبر1 http://yekaye.ir/fateha-alketab-1-6/ )
✳️توجه:
در آیه 4 همین سوره نشان داده شد که در قرآن کریم همواره عبارت «هذا صراط مستقیم» بعد از عبارت «خدا را بپرستید» آمده؛ و تحلیلی از اینکه »چرا «صراط مستقیم» در عبودیت خدا خلاصه میشود» نیز ارائه شد.
🔖(جلسه 751، تدبر4 http://yekaye.ir/ya-seen-36-4/ )
@Yekaye
برای شرکت در دوره مجازی و دریافت مجوز برای شرکت در دوره حضوری و اخذ مدرک معتبر ( از شورای عالی انقلاب فرهنگی) به سایت
Emobalegh.com
مراجعه فرمایید.
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «الْیوْمَ ... تُكَلِّمُنا أَیدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ ...»
همه عالَم – حتی دست و پای ما – ماموران و لشکریان خداوند هستند؛
💢دست و پای ما، قبل از آنکه متعلق به ما باشند، بنده و کارگزار خداوندند؛💢
از این روست که در آن موقف، که در پیشگاه خداوند به سخن درمیآیند، با اینکه دست و پای ما هستند، اما علیه ما شهادت میدهند.
💠ثمره #اخلاقی
اگر باور کنیم که همه اعضاء و جوارحمان هم ماموران خداوند هستند و هر کاری از ما سر زند، اول از همه خود این اعضاء و جوارح علیه ما شهادت خواهند داد، آیا ذرهای به سمت گناه پیش خواهیم رفت⁉️
و اگر گناه میکنیم، آیا حکایت از آن ندارد که ایمانمان چندان واقعی و عمیق نیست⁉️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا ...»
و اگر بخواهیم حتما چنین و چنان میکنیم؛
💢یعنی فعلا نخواستهایم؛ اما هرآینه ممکن است بخواهیم؛ و اگر هم بخواهیم دستمان بسته نیست.💢
💠 نکته تخصصی #فلسفی
📝(اراده خداوند و جهانهای ممکن) 📝
میراث یونانیِ فلسفه اسلامی هنوز برخی قید و بندها بر خود نهاده، که با برخی معارف دینی ناسازگار به نظر میرسد❗️
یکی از آن قید و بندها، نوع درکی است که از «ضرورتِ علّی – معلولی» مطرح میکند، که ثمرهاش قاعده «الشیءُ ما لمیجب لمیوجد» است؛
که ظاهراً ره را بر اراده خداوند هم میبندد:
🚫اگر چیزی به حد وجوب برسد وجودش قطعی است و اگر نرسد تحققش محال است؛ پس هیچ امکانی در عالم در کار نیست؛ پس اینکه «اگر خدا بخواهد» چه جایگاهی دارد؟🚫
▪️دو پاسخ در آرای فلاسفه مسلمان یافت میشود:
🔹یکی، از راه تمسک به مافوق همه چیز بودن خداوند و ارائه تعریف سلبی از «اراده داشتن»؛ یعنی میگویند: اینکه خداوند اراده دارد، صرفاً بدین معناست که «مجبور» نیست؛ و چون هیچ چیزی فوق خداوند نیست، پس چیزی نمیتواند خداوند را مجبور کند، پس خداوند مختار است و کارها را صرفاً از روی اراده خود انجام میدهد، نه به جبر بیرونی؛
🔹و دوم، از راه تبدیل کردن ضرورت علی – معلولی به یک گزاره اینهمانی (توتولوژی) و اراده را هم ذیل همان قرار دادن؛ یعنی میگویند «اراده جزءاخیر علت تامه است» و مقصود از «ضرورت علی – معلولی (اینکه با آمدن علت، وجود معلول ضروری میشود)، آن است که «اگر همه اموری که برای تحقق معلول شرط است – که یکی از آنها «اراده» است – جمع شود، بالضرورة معلول محقق میشود».
▪️اما به نظر میرسد هر دو پاسخ، بیشتر، پاک کردن صورت مساله، و فرار از پاسخ باشد، تا حل مساله:
🔸در مورد اول، درست است که هیچ جبر بیرونی بر خداوند وارد نمیشود، اما اساساً اراده کردن و اختیار در فضای «واقعی بودنِ امکان» فرض دارد؛ و اگر «امکان»های گوناگون در کار نباشد و فقط بین دو گزینه وجوب و استحاله قرار داشته باشیم، عملا «اراده» بیمعنا میشود؛
🔸و در مورد دوم، عملا بین تصور «علت وجودی» (که «یک» امر وجودی است) و «شروط پیدایش» (که «مجموعهای از امور» است) خلط شده، و چون در فضای مجموعهای، نسبت هریک از شروط به نتیجه، نسبت امکان است، بدون اینکه تصریح شود، از قاعده «ضرورت علت و معلول» به فضای «اقتضای علت نسبت به معلول» گریخته شده است.
▪️از ثمرات این نگاه، فروکاستن «اراده» به «علم»، و قرار دادن «اراده» در زمره صفات ذاتی است، در حالی که واضح است که «اراده» صفت فعل است؛ و اینکه خداوند باشد و هنوز اراده نکرده باشد کاملا معقول است، در حالی که اینکه خداوند باشد و هنوز علمی نداشته باشد کاملا نامعقول است.
▪️اغلب راهحلهای غربی برای حل مساله «اراده» با نفی اصل علیت همراه است، و نفی اصل علیت لوازم نامعقول فراوان دیگری دارد که آن هم پذیرفتنی نیست.
♦️اما آیا راهحلی برای تبیین «اراده» ممکن است که به انکار اصل علیت نیانجامد؟
به نظر میرسد اگر تبیین شود که
🔹اولاً «واقعیت و نفسالامر، فراتر از «وجود» است» و واقعیات متعددی دارند که واقعا واقعیت دارند، اما مصداق «موجود» قرار نمیگیرند؛ مانند خود «امکان» ، «ماهیت» ، «واقعیت اعداد اول» ، «مطابَق گزارههای محال (مانند اصل تناقض)، با توجه به واقعی بودن مفاد آنها» ، «نسبتهای نفسالامری که قوامشان به بیش از یک طرف است و لذا عرضِ یک چیز نیستند» (مانند نسبت ظرف و مظروف؛ یا نسبت بزرگی و کوچکی) ، و ... . (در وبلاگ زیر، تا حدودی درباره «اوسع بودن واقعیت از وجود» توضیحاتی داده شده است.
🔹و ثانیا، یکی از این واقعیتهای غیر«موجود» ، «جهانهای ممکن»ی است که لایبنیتس مطرح کرده است؛
آنگاه مشکل حل میشود؛ بدین بیان که:
💢بینهایت جهان ممکن واقعیت دارد (که البته همگی مسبوق به ذات خداوند و از این رو، متعلَقِ علم پیشین خداوند هستند)؛
💢 و ایجاد (وجود بخشیدن به) هر یک از آنها برای خداوند ممکن است؛
💢و خداوند از میان این بینهایت جهان ممکن، یکی را اراده میکند که بیافریند و «موجود کند»؛
و البته دست او باز است و میتواند به جای آن، یکی دیگر را اراده کند؛ اما فعلا آن را اراده نکرده و این را اراده کرده؛ که البته این ارادهاش هم مبتنی بر حکمت اوست.
@Yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
💠تکمله (مربوط به تدبر 6⃣)
در این تحلیل، #حکمت صرفاً مستلزم ترجیح ایجاد یک جهان بر جهان دیگر است، نه ضرورت تنها یک جهان
(لذا «نظام کنونی عالَم» ، «نظام احسن» است، نه «تنها نظام ممکن»)؛
و البته بین این اراده و فعلی که از او صادر میشود رابطه علی – معلولی برقرار است؛
و اگر ارادهاش به امری تعلق گرفت، آن امر حتما ایجاد میشود؛
در واقع، در این تبیین، «اراده» خداوند #جزء_اخیر_علت_تامه نیست، بلکه تمام علت_تامه است
که البته این اراده، غیر از علم، و صفت فعل است، نه صفت ذاتی؛ هرچند اراده انسان همواره یکی از شروط لازم برای تحقق شیء است (اصطلاحاً همان جزء اخیر علت تامه)، که این اراده انسان هم بدین جهت واقعا اراده است که خداوند به انسان این «امکان» را داده که در میان جهانهای ممکن، دست به گزینش بزند.
📝البته تفصیل بیشتر این بحث، مجال دیگری میطلبد.
@Yekaye
بسم الله الرحمن الرحیم
▪️ ضمن تسلیت ایام شهادت امام نهم جواد الائمه علیه السلام ▪️
در تیرماه سال جاری به دعوت معاونت تهذیب حوزه، برخی کتابهای شهید مطهری را بر اساس تنظیمی که «بنیش مطهر» از این کتابها به عمل آورده برای جمعی از طلاب ارائه کردم؛ که در ادامه فایل آنها تقدیم میشود.
لازم به ذکر است که قبلا نیز برخی دیگر از این کتابها را تدریس کرده بودم که آنها را در سایت به آدرس زیر میتوانید ملاحظه کنید
http://www.souzanchi.ir/about-motahhary/
ضمنا تمامی فایلهایی که در اینجا قرار داده میشود، بزودی در سایت به آدرس زیر نیز قرار داده میشود.
http://www.souzanchi.ir/about-motahhary-1/
✳️ توجه ✳️
در حین بارگذاری مطالب متوجه شدم که پیامرسان ایتا فایلهای بالای 30 مگا بایت را نمیتواند آپلود کند. از این رو مجبور شدم فایل برخی از جلسات را به جای فورمت Mp3 با فرمت AMR در اینجا قرار دهم که حجمش کوچکتر شود.
همه این فایلها را با فرمت Mp3 در پیامرسان سروش به آدرس
https://sapp.ir/souzanchi.ir
قرار دادهام و ان شاء الله همگی با همین فرمت تا یکی دو روز آینده در سایت هم بارگذاری خواهد شد.
https://eitaa.com/souzanchi
Islamic training 1.amr
8.98M
شرح کتاب تربیت و رشد اسلامی (شهید مطهری). جلسه اول
@souzanchi
Islamic training 2.amr
9.07M
شرح کتاب تربیت و رشد اسلامی (شهید مطهری). جلسه دوم
@souzanchi
Intelect & Science 1.amr
8M
شرح کتاب عقل و علم (شهید مطهری). جلسه اول
@souzanchi
هدایت شده از حسین سوزنچی
Intelect & Science 2.mp3
25.73M
شرح کتاب عقل و علم (شهید مطهری). جلسه دوم
@souzanchi
Islamic Ethics 1 - Tavakkol & Reza.amr
8.3M
شرح کتاب اخلاق اسلامی (شهید مطهری). جلسه اول (توکل و رضا)
@souzanchi.ir
Islamic Ethics 2 - Sabr & Zohd.mp3
26.67M
شرح کتاب اخلاق اسلامی (شهید مطهری). جلسه دوم (صبر و زهد)
@souzanchi.ir
Islam & Development.mp3
19.74M
شرح کتاب اسلام و توسعه (شهید مطهری)
@souzanchi.
End of prophets 1.mp3
29.88M
شرح کتاب پایان پیامبری (شهید مطهری). جلسه اول
@souzanchi
End of prophets 2 ( & Imamat.mp3
28.91M
شرح کتاب پایان پیامبری (شهید مطهری). جلسه دوم (بحث تکمیلی + امامت)
@souzanchi
antropology (introduction).amr
7.57M
شرح کتاب انسان شناسی (شهید مطهری). مقدماتی برای ورود به بحث
@souzanchi
antropology 1.mp3
22.87M
شرح کتاب انسان شناسی (شهید مطهری). جلسه اول
@souzanchi
antropology 2.mp3
25.85M
شرح کتاب انسان شناسی (شهید مطهری). جلسه دوم
@souzanchi
✳️ توجه ✳️
در حین بارگذاری مطالب متوجه شدم که پیامرسان ایتا فایلهای بالای 30 مگا بایت را نمیتواند آپلود کند. از این رو مجبور شدم فایل برخی از جلسات را به جای فرمت Mp3 با فرمت AMR در اینجا قرار دهم که حجمش کوچکتر شود. فایلهایی که این گونه قرار داده شده، پسوندش نمایان است و علاوه بر این اسم اصل فایل به صورت انگلیسی در ایتا نمایش داده شده است (اسم فایلهای Mp3 همگی به صورت فارسی نمایش داده شده؛ مثلا قسمت اول کتاب «عقل و علم» به صورت AMR و قسمت دوم آن به صورت Mp3 در ایتا گذاشته شد)
همه این فایلها را با فرمت Mp3 در پیامرسان سروش به آدرس
https://sapp.ir/souzanchi.ir
قرار دادهام و ان شاء الله همگی با همین فرمت تا چند روز آینده در سایت هم بارگذاری خواهد شد.
@souzanchi