eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
364 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. @stayashura99 📔وسائل الشیعه ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید خوارم من و در سینه من عشق شکفته است تا خلق نگویند گل از خار نیاید ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت مدح تو جز از خالق دادار نیاید نومیدی و درگاه تو بی سابقه باشد هر کار ز تو آید و این کار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید @stayashura1402
دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا بیا سبقت بگیر از خلق، با رنگ خدا اینجا به نَفْس خویش غالب باش تا صاحب‌ْنفس باشی خدایی می‌شوی با نفسْ خالی از هوا اینجا گواهم آیت «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله» است به استقبالِ استغفار می‌آید، رجا اینجا من آداب زیارت را مفاتیح‌الجنان دیدم شنیدم «فَادْخُلُوها خالِدِین» را بارها اینجا ریاض الجنة است این‌جا، نیازی بر ریاضت نیست رضایت‌نامه‌ای کافی‌ست با مهر رضا اینجا به اشکی باز گردان آبروی رفته را برگرد بجو از چشمه‌ی خیر کثیر، آب بقا اینجا.. گناهانی‌ست مخفی از همه «بینی و بین الله» که مشروط است عفو آن به امضای رضا اینجا رضای او «رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ» است اگر مشتاق رِضوانٌ مِنَ اللهی بیا اینجا خدا با دستخط او خطای خلق می‌بخشد به دست راست آید نامه‌ی اعمال ما اینجا صدای زنگِ ساعت می‌بَرد زنگ دل ما را که در دل می‌دمد هر ثانیه حمد و ثنا اینجا مُقرب باش با "یارب"، لبالب باش از "لبیک" «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاع» است لبیک دعا اینجا کنار خود امامی مهربان‌تر از پدر داریم که حاصل می‌برند از فضل او خَلقِ خدا اینجا به امر «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا» تلاوت کن بخوان وصف مقام انبیا و اولیا اینجا قرائت کن «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْض» بیا با آیت‌الکرسی به عرش کبریا اینجا تضرع کن در این مضجع بخوان «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَع» بگیر اذن شفاعت از عزیز مرتضی اینجا عیان بین دو کوه طوس، طور زاده‌ی موساست به چشم دل تماشا کن تجلای خدا اینجا تجلی می‌کند دائم صفات کبریا اینجا همه اسمای او حُسناست «فَادْعُوهُ بِها» اینجا «مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر» را در این حرم دیدم که با «أینَ لِیَ الخَیر» آشنایم سال‌ها اینجا سحرهای دعا را با دعاهای سحر دریاب بیا لب بر دعا وا کن که می‌یابی بها اینجا شب و روز دلم با روضه و روزه هماهنگ است که دارد آه من آهنگ تسبیح خدا اینجا خوشا سی روزه‌ی ختم کتاب از باءِ بسم الله خوشا حمدی که باشد افتتاحش با ثنا اینجا به هر ختمی نثار روح خود رحمت فرستادیم به ذکر فاتحه وا شد گره از کار ما اینجا حریمش باب حاجات و کلید آن مناجات است دعا کن هرچه می‌خواهی که می‌بخشد خدا اینجا ملائک هر شبش را با سلامی قدر می‌دانند همه تا مطلع الفجر فرج گرم دعا اینجا یکی تسبیح‌خوانِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى»ست یکی با آیه‌های سجده دارد اعتلا اینجا یکی با سجدۀ «والنَّجم» در نجوای معراج است یکی گرم مناجات است با «شمس» و «ضحی» اینجا تمنا کن حقایق را، بدان قدر دقایق را به قرآن «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‌» اینجا طواف زائر او آیتی از «سعی مشکور» است که مشهود است «أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى» اینجا خوش آن سائل که ذکر دائمش «اَوفِ لَنَا الکَیل» است خوش آن زائر که بیند «ثُمَّ یجْزَاهُ الْجَزَا» اینجا به هر خیری که نازل می‌شود آری فقیرم من عجب سرمایه‌ای دارم به امید خدا اینجا دو دست خالی آوردم پر از عطر دعا اینجا عجب جمع نقیضینی‌ست این فقر و غنا اینجا به «إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحِیم» امّیدوارم من که دیدم در زیارت «رحمةالموصوله» را اینجا «الهی لا تُؤَدِبنِی»، «الهی لا تُعَذِّبنِی» مرا تأدیب کن با رأفت و لطف و عطا اینجا «الهی لا تعاقبنی» اجابت شد، یقین دارم اگر لطفت نبود امشب نمی‌خواندی مرا اینجا من آن عبد گریزانم پناهم داده سلطانم وگرنه بوده جای مجرمی چون من کجا اینجا؟! از این درگاه هرگز دست خالی برنمی‌گردم که نگذاری بماند بنده محروم از عطا اینجا وفا آیینه‌ای دارد که می‌گیرد صفا اینجا عطا گنجینه‌ای دارد که می‌یابد بها اینجا هجوم سائلان دور ضریح او مجابم کرد همه دیدند ازاو "خیر" و کسی نشنیده "لا" اینجا عنایاتش عیان باشد، چه حاجت بر بیان باشد کراماتش نمی‌گنجد به ظرف لفظ ما اینجا حرم هرگاه مهمانم، امین الله می‌خوانم نمی‌بینم کسی غیر از علیّ مرتضی اینجا به «اللهم فَاجعَل نَفسی» آری مطمئن هستم که صادر می‌شود امر قَدَر، حکم قضا اینجا «وَ اِلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَج» دلیل ماست به بهجت می‌رسد قلب محبان رضا اینجا زیارت، جامه‌ای خواهد که از تقواست تشریفش شهادت، نامه‌ای خواهد به تصدیق وفا اینجا «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ» فدای آن‌که در این ره سر تسلیم دارد پای پیمان رضا اینجا گروهی منتظر، عُمری دعای عهد می‌خوانند گروهی ندبه‌ها دارند هر صبح و مسا اینجا بخوان با آدم و نوح از مقام آل ابراهیم ببین در آل عمران، آیتی از مصطفی اینجا حسین این آیه را وقت وداع اکبرش خوانده‌ست بخوان تا کربلایی‌تر شود دل‌های ما اینجا به رسم دعبل ای دل دم بزن از آه اهل‌البیت مصیبت‌ خوان شده «قبرٌ بطوس یالها» اینجا ✍ @stayashura313
تا ابد باب الرضا در حکم باب الحاجت است این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است زیر دِینِ هر کسی رفتم، سرم منّت گذاشت در عوض شاهِ خراسان سفره‌اش بی‌منّت است با وجود پنجره فولادِ مشهد، هر کسی حاجتش را جای دیگر می‌بَرد در غفلت است هر که را دیدیم از این سفره روزی می‌بَرد هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است کاش پُشت پنجره فولاد پابندم کنند روزهای بی حرم، در اصل یَوم الحسرت است از امامم قول می‌خواهم بیاید وقت مرگ کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است روضه‌ها سمت بقیع و چار قبرش می‌رود روزهایی که شبستان‌های مشهد خلوت است ✍ @stayashura313
نَفْسِ ما هرچه جوانی می‌کند یار با ما مهربانی می‌کند قدردانش نیستم امّا کریم از گدایش قدردانی می‌کند میهمانم در حریمی که از آن... شخص سلطان میزبانی می‌کند چلچراغِ صحن ‌شاهنشاه طوس عرش را رنگین‌کمانی می کند هِی به قربان جوادش می‌رود... زائری شیرین‌زبانی می‌کند فصل، فصل گردگیری از دل است ذکر او خانه‌تکانی می‌کند هم مسیحا کفش‌دارش می‌شود هم سلیمان پاسبانی می‌کند هر کبوتر گندمش با زائری‌ست... سائلان را نیز بانی می‌کند میدوم با سر به دنبال رضا پیرم و قلبم جوانی می‌کند هرزمان گُم می‌شوم در روزگار گنبدش را دل نشانی می‌کند هرکه اشکش بر زمینِ صحن ریخت گریه او را آسمانی می‌کند مشهد ما هر زمانی دیر شد مرتضی پادرمیانی می‌کند رزق نوکر، گردن نخلِ علی است آن علی که باغبانی می‌کند دستبوس دست سلطانیم..، شکر اوست بر ما حکمرانی می‌کند من شبیب‌اَش نیستم امّا رضا تا می‌آیم روضه‌خوانی می‌کند ** کُشتن جدِّ من آسان نیست، آه! ذبح را این‌ شمرِ جانی می‌کند بر تن این آبرودار غریب لشکری مرکب‌دوانی می‌کند با صدای گریه‌ی زینب، کسی خنده‌های آنچنانی می‌کند @stayashura313
گله ای نیست اگر غصه ی بی‌ حد داریم خلوتی هست که در گوشه ی مشهد داریم ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی این قراریست که با صاحب مرقد داریم ما گنهکارترین ها وسط صحن رضا آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش دیده ای در طلب اشک مقید داریم ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر از عبا ما چه قدر خاطره ی بد داریم شاه بر شانه ی خم، پیکر خود را میبرد با عبا داشت علی اکبر خود را میبرد @stayashura313
احساس می‌کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی‌خواهم ای رئوف این است آرزوی من، این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده‌ی این ضمانتم یک سال می‌شود که به مشهد نیامدم یک سال می‌شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..، منم یک شب سری بزن به من و کُنج‌ِ عُزلتم در شهر، شُهرتم شده دیوانه‌ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..، گوشه‌ای از بارگاه تو با جبرئیل‌های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاهِ مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک، رعیتم جاروکش حریم تواَم..، نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین، همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی‌کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..، نان‌خور موسی بن جعفریم قربانِ این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..، مسحیایِ طوس ماست صد مُرده زنده می‌شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه‌ست زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی‌علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم، نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحنِ مرتضی... من مَحوِ در تَجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سَرسپرده‌ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد، بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده‌ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر "یا رقیه" بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده‌ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می‌کُشد مرا... گفتی: که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم * یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند @stayashura313
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم! شدم گدای حریمت، به خویش می‌بالم فقط غبار تورا می‌کشم به چشم تَرم فقط مسیر تورا می‌روم در این عالَم دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم به مستمندی‌ام اینجا همیشه مفتخرم ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم غلامی تو شده کار هر شب و روزم همیشه از کرم توست رزق هر سالم از آن زمان که شده سُفره‌ام بنام جواد زیادتر شده والله برکتِ مالم مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم اگر که قبل عزای حسین جان دادم بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم ** صدای ضجه‌ی مادر، همیشه محزون است سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟! لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند شهید بی‌کفنم از غم تو می‌نالم ✍ @stayashura313
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت .......... غلام و نوکرت مران از در مرا.............به جان مادرت علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم........به این در آمدم به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو دلم خورده گره .........به تار موی تو علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی الا ای یار من........تویی دلدار من نظر کن بر دل....... سیاه و زار من علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم امیر کاروان..........امان ای الامان مرو پیشم بمان....امام مهربان علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت منم دیوانه ات.........مقیم خانه ات تویی باغ گل و ........منم پروانه ات علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای همه بود و نبودم .......خاک تو مهر سجودم از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم نظر کن بر دلم............اگرچه غافلم دعا کن کربلا...........کند حق شاملم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای امام هشتمینم.....نور رب العالمینم نظری کن تا که روزی....روی ماهت را ببینم دلم سرمست توست....فقط پابست توست کلید مشکلم ..........فقط در دست توست علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا @stayashura313
رأفت در آستان تو تفسیر می شود دل با خیال حسن تو تسخیر می شود صدها هزار نامه ی آلوده از گناه با یک نگاه عفو تو تطهیر می شود پیش از اجل به خانه ی چشمم قدم گذار تعجیل کن فدات شوم دیر می شود حتیّ سکوت در حرم تو عبادت است اینجا نفس به یاد تو تکبیر می شود اینجا اگر کبوتر دل آید از بهشت اطراف گندم تو زمین گیر می شود در میهمانسرای تو مهمان چو پا نهد از میوه های باغ جنان سیر می شود دیوانه می شود دل عاقل در این حرم دیوانه ای که عاشق زنجیر می شود صیّاد را به نیم نگه صید می کنی آهو به یک ضمانت تو شیر می شود بیداری اش به عرش خدا با ملایک است خوابی که در حریم تو تعبیر می شود «میثم» بگو به کوری دشمن، ثنای دوست کاین جا قلم به دست تو شمشیر می شود @stayashura313
این حریم ذکرم، یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالی‎ست، خرجیم با کریم است کم می‎شود مگر از این سفره هر چه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر "یا من یعطی الکثیر" من اوست گرچه زیاده خواهم، او منتها کریم است با این لباس پاره، فوراً مرا بغل کرد من باورم نمی‎شد، اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد، مولا نمی‎پسندد گفته سه جا می‎آیم ، آقای ما کریم است اصلا ً بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است هر جا که روضه بوده، بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را، تا کربلا کریم است بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است @stayashura313
همیشه یه نفر هست تو بی کسی کنارم اگه همه ولم کنن امام رضا رو دارم توی غربت این شهر همیشه یه نفر هست یه نفر که هواسش به گدای در به در هست مهربون مثل خود زهرایی زائرات میگن چقدر آقایی قاضی الحاجات این دستایی یکی میگه با اشک و آه گرفتارم یکی میگه ببین آقا که بیچاره ام(یکی میگه امام رضا مریض دارم) منم میگم امام رضا دوست دارم (منم میگم یه کربلا به دل دارم) امام رضا ، امام رضا دوست دارم @stayashura313
خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده ز گوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست مرا امام رضا عاشق خدا کرده اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائر اویی به تو عطا کرده زمان جلوه ی یا ایهاالرضایی خویش ز بس که لطف نموده همه رضا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفای رضا دلم هوای نجف ؛ صحن مرتضی کرده بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب شبیه طفل که دست پدر رها کرده صدای پای محرم به گوش می آید چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا دلم هوای سحرهای کربلا کرده صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟ @stayashura313
یا ضامن آهو به امید آمدم اینجا دانی که به دنبال کلید آمدم اینجا یا ضامن آهو نظری سوی گدا کن روزی و نصیبم حرم کرببلا کن من آمده ام درد دلم را به تو گویم افتد نگه گوشه چشم تو به سویم حق داده مرا بر سر کوی تو حواله آمد به در خانه گدای همه ساله هر کس که به این صحن و سرا پا بگذارد در لحظه رفتن دل خود جا بگذارد عمری است که دارم سر هم عهدیتان را ای کاش ببینم به حرم مهدیتان را _______________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
در خراسان جلوه ی ایزدنما دارد رضا قبه ی زرین و ایوان طلا دارد رضا کعبه از سعی و صفایش مسلمین را قبله شد زمزم و سعی و صفا را صد صفا دارد رضا زائرش کی آرزوی جنت العلا کند جنتی جالب ز فردوس علا دارد رضا گر عظیم است عرش رحمان در مقام و منزلت آستانی اعظم از عرش خدا دارد رضا شیعیان را دست حاجت جمله بر دامان اوست جان به قربانش ید مشکل گشا دارد رضا هر مریضی که امیدش قطع شد از هر طبیب گو بیاید بر درش دارالشفا دارد رضا هرشب جمعه شهید کربلا مهمان اوست فاش گویم در خراسان،کربلا دارد رضا آه از آندم گفت یابن العم معذورم بدار امتناع از خوردن زهر جفا دارد رضا گفت مجبوری به فرمانم سر از طاعت مپیچ گفت یارب بر قضای تو رضا دارد رضا ای کریمی هر چه می خواهی بخواه از حضرتش همچو بابش مرتضی جود و سخا دارد رضا شاعر: میرزا حسین کریمی مراغه ای ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
خواستم تا شبی قلم بزنم خط سرخی به روی غم بزنم خواستم تا به یاری خورشید در سیاهی شب قدم بزنم تا که مخلوط عشق و عقلم را باز از نو دوباره هم بزنم مثل هر بار عشق آمد و من لاجرم حرف از دلم بزنم حرف دل، حرف عشق، حرف رضاست باید از شاه طوس دم بزنم با دو بال کبوتری وارم می‌پرم تا سری حرم بزنم می‌پرم تا به ماورا برسم به حریمی پر از خدا برسم * * * باز امشب حرم چراغان است در و دیوار، ریسه بندان است ابرها را ببین که آمده‌اند باز وقت نزول باران است ظاهراً باز کعبه می‌سازند قبله‌گاهی که در خراسان است آسمان با ستاره و ماهش در زمین مدینه مهمان است جبرئیل از بهشت آمده و روی دستش گلاب و قرآن است نجمه او را بغل گرفته ببین لبش امشب چقدر خندان است غرق گلبوسه کرد رویش را می‌زند شانه، باغِ مویش را چون نسیم بهار آمده‌ای چه قدر باوقار آمده‌ای از تنت بوی یاس می‌آید ز کدامین دیار آمده‌ای گفته بودی مدینه گریه کنند با دلی بی قرار آمده‌ای از دل زائران خستۀ خود تا بشویی غبار، آمده‌ای کرده‌ای پهن دام عشقت را آخر اینجا چه کار آمده‌ای فکر کردی دلم اسیرت نیست که به قصد شکار آمده‌ای من از اول کبوترت بودم جَلد صحن منوّرت بودم * * * هر زمان غصه‌ای عذابم داد نام تو بردم و شدم دلشاد میهمان نه که خانه‌زاد توام خاکبوس قدیم گوهرشاد حرم تو فقط خراسان نیست دل من هم شده رضا آباد آمدم تا که حرف‌هایم را بزنم با تو، هر چه بادا باد چشم در چشم حلقه‌های ضریح دست در دست پنجره فولاد با دلی غرق خواهش آمده‌ام قَسمت می‌دهم به جان جواد کربلای مرا هم امضا کن راه آن را به روی من وا کن * * * مثل ابری به روی ایرانی مظهر رحمتی، تو بارانی غیر رویت کجا طواف کنم که شما کعبۀ فقیرانی با تو در آسمان رها هستم بی توام در قفس چو زندانی حاجتم را نیامده، دادی حرف دل را چه خوب می‌دانی مثل هر بار از دو چشمانم قصه‌های نگفته می‌خوانی موقع مرگ منتظر هستم مثل آن پیرمرد سلمانی لحظه‌ها را برای آمدنت می‌شمارم؛ صفای آمدنت * * * دل من مال توست آقا جان که به دنبال توست آقا جان روی آن شاخه‌های باروَرت میوۀ کال توست آقا جان یا که در بزمتان عزادار و یا که خوشحال توست آقاجان در عزای مصیبت جدت نخی از شال توست آقا جان به خدا آرزوی لب‌هایم بوسه بر خال توست آقاجان وقت تحویل سال اگر آیم سال من سال توست آقاجان در دلم ابر ماتم آمده است باز بوی محرم آمده است * * * کار دل را دوباره در هم کن سینه را کربلایی از غم کن ماه ذیقعده و زیارت تو باز پابوسی‌ات نصیبم کن کمی از اشک خود به چشمم ده دیدگان مرا پر از نم کن دلمان را بگیر، دست خودت فقط آمادۀ محرّم کن چایی روضه‌هایمان را با کوثر اشک فاطمه دم کن بهر شب‌های ماه ماتممان مجلس روضه‌ای فراهم کن این دل تنگم عقده‌ها دارد گوییا میل کربلا دارد ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
خدا رو شاکرم، که باز هوایی ام ببین منم آقا امام رضایی ام قول دادی که سه جا بیای کنار من بشی تو مونس و تاب و قرار من موقع کفن و دفنم بیا کنار من باش به روم که خاک میریزن سر مزار من باش تو شب اول قبر بیا جواب من باش خالیه دستم آقا حساب کتابِ من باش «آقام آقام رضا جان..» ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی کرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی تو شهریار وجودی به رأفتت نازم که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی به رأفت تو بنازم که با تمام بدی مرا در این حرم با صفا پذیرفتی تو زاده ی علی مرتضایی و همه را به شیوه ی علی مرتضی پذیرفتی به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
دلم شکسته و در سینه ام نوایی نیست به بینوایی من هیچ بینوایی نیست تمام زندگی من تویی امام رضا مرا بجز تو در این شهر آشنایی نیست به حلقه های ضریحت دلم گره خورده است دخیل عشق توام من در این ریایی نیست کسی به گوش دلم در میان صحنت گفت به با صفایی این آستانه جایی نیست _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم مر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیم هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزاردستانیم تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیم هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ز آستـــان رضـایــــــم خـدا جـدا نکند من و جدائی از این آستان،خدا نکند به پیــش گنبد زرینــش آفتــــاب منیر ز رنــگ زردی خود دعـــوی بهــا نکند به صحن او نکند کس به دل هوای بهشت مگر کسی که ز روی رضا حیا نکند ز درگه کــرمش دست التــجا نکشم گدا که دامـن صاحب کـــرم رها نکند چه زائریسـت که گر بگـذرد ز درگه او مقیــــم آن نشـــود ترک ما سوا نکند به نـزد حق نبود هیــچ طاعتی مقبول از آن کسی که رضا را ز خود رضا نکند شها به زائر خود داده ای تو وعده لطف کجا به گفته خود چون توئی وفـــا نکند _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها و حالا هر کدام آرام زبان واکرده در این ازدحام ، آرام : " ببین این دست پینه بسته را آقا ببین این شانه های خسته را آقا به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را" یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت یکی بالای گلدسته اذان میگفت یکی بغض میان آه را میگفت یکی هم خستگیِ راه را میگفت جوان زائری در گریه هایش "آمدم ای شاه" را میگفت خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند همان هایی که جا ماندند و حالا پای تصویر حرم هستند... _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید در این حرم قدس که باغی ز بهشت است هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید پُر نور شود آینۀ بود و نبودش آن کس که چو آئینه دلان ساده بیاید این جا میِ توحید به زوّار ببخشند هـر دل که بُوَد تشنۀ این باده بیاید پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست از بهر سفر هرکه شد آماده بیاید این گنبد و گلدسته نشانی است که گوید هرکس که بهشتی است از این جاده بیاید بر سر در این کعبۀ امیّد نوشتند هرکس که به کارش گره افتاده بیاید از حق طلب جلب رضای تو نماید هرگاه «وفائی» سر سجّاده بیاید _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
همیشه عاشقت هستم همیشه با تو می‌مانم یقیناً دوستم داری، که در صحن تو مهمانم دعایم کن همیشه در پناه این حرم باشم که عمری غیر از اینجا هرکجا رفتم پشیمانم دلم را داده‌ام دست امانتداری ات حالا نشستم کنج صحن تو امین الله می‌خوانم دلم میخواست مثل کودکی بر دوش زائرها گل از باغ ضریحت ساده‌تر می‌چید دستانم تمام عمر دستم را گرفتی وقت رفتن هم می‌آیی... چشم در راهم! می‌آیی... خوب میدانم! به روی دوش زائرهای تو از صحن آزادی مرا می‌آورند آخر، تو هستی حُسن پایانم به امید نگاهت تا نفس باقیست می‌خوانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم ✍ حسین مؤدب _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313