#مناجات_باخدا
#شب_جمعه
اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم
خیلی برای بندگی همت ندارم
اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم
چشمی برای دیدن عبرت ندارم
امروز و فردا می کنم هنگام توبه
حالی برای ترک معصیّت ندارم
ارزان خودم را باختم در دار دنیا
اما حواسم نیست من قیمت ندارم
افتادم اما باز دستم را گرفتی
جایی به جز این خانه من عزت ندارم
وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است
چیزی برای خانه ی غربت ندارم
باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است
چشم امیدی جز به این رحمت ندارم
وقتی حسین بن علی را دوست دارم
از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم
شب های جمعه مادری قامت خمیده
هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده
#مدح_حضرت_علی
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست
ذکر علی عبادت مختص شیعه است
این اسم اعظم است که ورد زبان ماست
با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام
این " یاعلی " همیشه رفیق لبان ماست
از " یاعلی " زبان و دهان خسته کی شود؟؟
اصلا زبان برای همین در دهان ماست
دنیا و آخرت بخدا نیست جز علی
بغض علی جهنم و حًبش جنان ماست
ما را گمان کنم ز علی آفریده اند
عشقش سرشته در گل ما ، بند جان ماست
ما شیعه زاده ایم ، خدا را هزار شکر
این شیعه زادگی شرف خاندان ماست
ما عاشق علی شده ایم و بدون شک
این هم ز پاکدامنی مادران ماست
ما را چکار غیر علی را؟؟ فقط علی
آری علی علی بخدا آب و نان ماست
پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت:
عشق علی همیشه و هرجا نشان ماست
@stayashura313
#مناجات_باخدا
توبه کردم از خطا , توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد
بار اول میزدی شاید به خود می آمدم
چشم پوشی کردی و وضعم خجالت بار شد
هر بلایی میکشم از دست نفسم میکشم
این ذلیل نفس بودن باعث آزار شد
فکر دنیا بودم و از فکر تو غافل شدم
هر چه بی تو ساختم روی سرم آوار شد
بارها گفتم که آدم می شوم اما نشد
بارها گفتم نشد , شاید که در این بار شد
من که روی آمدن اینجا ندارم هیچوقت
واسطه بین من و تو نور هشت و چار شد
یاحسینی گفتم و زهرا شنید و گفت جان…
خوش بحال هر که از این فیض برخوردار شد
در شفاعت هم بهم پیوسته رحمت میکنند
کار ما با مادر و فرزندها هموار شد
فاطمه بخشید از یک سو , رباب از یک طرف
با حسین و با علی اصغر , قسم پربار شد
پیوستگی ها روضه سازی میکنند
کربلا هم ریشه ی سرنیزه ها مسمار شد
@stayashura313
#فلسطین
قلب دنیا غصه دار قصه های غزه است
غزه تنها نیست دنیا هم صدای غزه است
ابرهه اندیشه بیت المقدس کرده است
وقت پرواز ابابیل از فضای غزه است
ای مسلمانان نجات قدس در دست شماست
اتحاد مسلمین مشکل گشای غزه است
ای امید جان مظلومان عالم العجل
ذکر تعجیل فرج در ربّنای غزه است
شاعر: روح الله راوی نیا
@stayashura313
#ولادت_امام_جواد
امشب به شبستان ولایت قمر آمد
خورشید جمالات خدا جلوهگر آمد
طوبـای تمنـای رضـا را ثمـر آمد
مدر بیت رضا بـاز رضای دگـر آمد
میـلاد جـوادبـن جـوادبـن جـواد است
این باب مراد است مراد است مراد است
****
خیزید که امشب شب شادی و سرور است
خیزیـد کـه میــلاد تجلیگــه نــور است
هر لحظه هزاران شب شوق و شب شور است
از پـا ننشینیـد شـب صبـح ظهــور است
رخسـار خداونـد، عیان آمده امشب
یا باز، محمّد به جهان آمده امشب؟
این موهبت و لطف خداداد، مبارک
بر آل محمّـد شـب میـلاد، مبارک
این عید بود بر همه اعیاد، مبارک
میـلاد جـوادبـنرضا بـاد، مبارک
جود و کرم و لطف حق آغاز شد امشب
قرآن به روی دست رضا باز شد امشب
****
سـر تـا بـه قدم آینـۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
جان همگـان در قـدمش باد فدایی
جود آمـده بـر درگـه او بهـر گدایی
در وسعـت ملـک ازلـی نـور ببینید
ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید
****
ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش
ای مهر ببـر سجده به خاک سر کویش
ای لیلۀ قـدر این تـو و این طرۀ مویش
ای خلـق خـدا روی بیـارید بـه سویش
این باب کرم، باب دعا، باب مراد است
والله جواد است جواد است جواد است
****
ای چشم رضا محـو تماشای جمالت
جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت
خورشید بـرد سجده به ایوان جلالت
میراث محمّد شرف و خُلق و خصالت
بالیده رضا لحظهبهلحظه به وجودت
مشهورتر از کـل امامان شده جودت
*
داده است خداوند به فضل تو گواهی
در کودکیات سینـه پـر از علـم الهی
دادی خبـر از ابـر و هوا و یم و ماهی
مأمون که نبودش به درون غیر سیاهی
گویی که شراری شد و یکباره برافروخت
در آتش بغض و حسد و کینۀ خود سوخت
**
در سن طفولیتت ای عالِم عالَم
علم ازل و علـم ابد بود مجسم
زانو زده در محضر تو زادۀ اکثم
نه زادۀ اکثم که تمام علما هم
تـا زنگ ز آینـۀ دلهـا همه شوید
قرآن به زبان تو سخن گفته و گوید
****
من سائل لطف و کرمت بودم و هستم
هرجا که روم در حرمت بودم و هستم
یک قطرۀ کوچک ز یمت بوده و هستم
موری سـر خاک قدمت بودم و هستم
با آن که گناهم را دانستی و دانی
آنی ز دل خویش نراندی و نرانی
هرچنـد کـه دائم خجلم از گل رویت
سوگند بـه رویت نـروم از سـر کویت
امـروز دگـر گشتـم ریـگ تـه جویت
ای لطف و کرم عادت و احسان همه خویت
تنها نه ز رأفت به روی دوست بخندی
بر دشمن خـود هم در این خانه نبندی
****
من شاخۀ خـاری به گلستان شمایم
هرجا بنشینم بـه سـر خوان شمایم
یک عمر نمکگیـر نمکدان شمایم
از لطف شمـا نیـز ثنـاخوان شمایم
ای چشم تـو چشم کـرم و لطف الهی
باشد که به «میثم» کنی از لطف نگاهی
@stayashura313
#ولادت_امام_جواد
با حضورت ستاره ها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشان ها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهره ات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بی عصا می گذشتی از دریا
با خداوند هم کلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکی هایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقی ست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد می آیم
دست بر روی سینه هر بار از
سمت باب الجواد می آیم
سید حمید برقعی
@stayashura313
#ولادت_امام_جواد
#مدح_امام_جواد
یک عمر ناز یار کشیدن به ما رسید
تا کوچه ی نگار دویدن به ما رسید
از دستِ غِیر نان نچشیدن به ما رسید
این فقر را به نقد خریدن به ما رسید
عمریست زیرِ دِین تو مشغول ذِّمه ایم
ما مستمند کویِ جوادُ الاَئِمه ایم
آئینه دارِ نورِ خداوندگارِ عشق
طوبای سروقامتِ باغِ دیارِ عشق
روشنترین ستاره یِ دنباله دارِ عشق
ای سومین محمدِ ایل و تبار عشق
امواج را به سینه ی دریا گذاشتی
پیغمبرانه پای به دنیا گذاشتی
در عمق شب چراغِ به شکلِ قمر تویی
خورشیدِ کائناتِ بدونِ سحر تویی
آن تحفه ای که داده خدایت خبر تویی
پنجاه سال حاصل صبر پدر تویی
یوسف ترین مسافر یعقوب ما سلام
بانیِ خنده های امامِ رضا سلام
از شعله های شمعِ شبت دود می رسد
از چشمه های چشم ترت رود می رسد
از دخل کسب و کار غمت سود می رسد
از سفره های خانه ی تو جود می رسد
ظرف گرسنگان جهان در مسیر توست
حاتم یکی ز خیل هزاران فقیر توست
سائل شدن تفاخر ایل و تبار ماست
اصلاً همین گداییِ تو کسب و کار ماست
گرد و غبار طوس بر این کولهبار ماست
ما اهل مشهدیم..،خراسان دیار ماست
هرکس که سر به پنجرهفولاد می زند
از هجر کاظمین تو فریاد می زند
نقّاره می زنند..،صدای فرشته هاست
آن نفخِ صورِ صبحِ قیامت همین صداست
پای علیلِ سائل تو در پیِ شفاست
باب الجواد؛بابِ مُرادِ دلِ گداست
یک گوشهچشم از نظرت را به من ببخش
اذن زیارت پدرت را به من ببخش
تا بیگُدار پا به رکاب بلا زدم
در منجلاب معصیتم دست و پا زدم
هرگاه عمه جانِ شما را صدا زدم
انگار پشتِ پا به همه غصه ها زدم
آقا!اگر به عشق تو گرمِ تلاطمیم
تحت دعای حضرت معصومه ی قمیم
شکرخدا که بال زدم در دیار تو
جبریل می شوم برسم تا مزار تو
تمّارگونه سر بگذارم به دار تو
ایل و تبار من به فدای تبار تو
گاهی شهید خواهر و گاهی برادریم
بیمارهای نذریِ موسی بن جعفریم
آقا!مرا ز جمع فقیران خود مران
من را همان گدای قدیمی خود بدان
گرد گناه را بده از شانه ام تکان
تو روضه خوان فاطمه ای..،روضه ای بخوان
خیلی به حال میخ کج در گریستی
آنقدر پای پهلوی مادر گریستی!
بگذار ابتدای بهاران بخوانمت
بر دشت خشک،لذت باران بخوانمت
گر قصد کرده ام که به جان،جان بخوانمت
باید علیِ اکبرِ سلطان بخوانمت
صحن شریفِ طوس همان کربلای ماست
پائینِ پای مضجعِ بابات جای ماست
شکرخدا پدر به غمت آشنا نشد
خیره به طرز رفتنت از خیمه ها نشد
سر نیزه ای به روی تنت جا به جا نشد
حلق ات به زورِ لُجّه ی خون بی صدا نشد
هِی سعی می کند بشود جمع پیکرش
آه از دل حسین سر نعشِ اکبرش
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
#ولادت_حضرت_علی
سر که از عشق علی دیوانه شد ، سر می شود
دل که از غیر علی بیگانه شد ، زر می شود
هوش از سر می رود با دیدن ایوان او
در شب میلاد ایوانش چه محشر می شود
من مرید قنبرم خاک کف پای علی
نوکر درگاه او بر خلق رهبر می شود
خالق من اذن داده خلق دست او شوم
هر کسی خلق علی شد عبد داور می شود
از اضافات گل او خلق گشته شیعه اش
پس میان هر دو عالم شیعه سرور می شود
تا که چشمم خورد بر طور نجف آدم شدم
کیمیا این است با او پست ، برتر می شود
در شب معراج سهم او معین بوده است
گر چه سیبش روزی و سهم پیمبر می شود
او طهور است و طهارت بی علی ناممکن است
بی ولای او تمام دهر کافر می شود
کاش می شد در شب میلاد بودم در نجف
سائلش باشم میان صحن بهتر می شود
@stayashura313
#مدح_حضرت_علی
مدح امیرالمؤمنین بر اساس زیارت غدیریه
پیمبر شهر علم و مرتضی دروازه ی آن است
سراغ غیر حیدر هرکسی رفته است حیران است
علی که وارث علم تمام انبیا باشد
کنار سفره ی علمش تمام خلق مهمان است
ولای مرتضی را شیعه گر مختار خود کرده
مرامش را هم اصل و پایه ی کردار خود کرده
اگر تنها علی باشد امین الله فی ارضه
سفیه است آن که غیر از مرتضی را یار خود کرده
امیرالمؤمنین دین قویم خالق یکتاست
مزار انورش قطعا حریم خالق یکتاست
هزاران راه در دنیا به گمراهی شود مختوم
فقط حیدر صراط المستقیم خالق یکتاست
علی تا پای جان بهر دفاع از مصطفی جنگید
به غیر از مرتضی در بستر احمد چه کس خوابید؟
علی بین خبرهای الهی اعظم آن هاست
که بر هر امّتی فضلش چنان خورشید می تابید
فضیلت های حیدر گرچه در عالم فراوان است
ولی اوج مقاماتش برای خلق پنهان است
خدا بر مصطفی فرمود فرزند ابوطالب
امام المتّقین و شاه پیشانی سفیدان است
بدون مرتضی مختوم بر نار است هر راهی
نبی فرموده شک بر فضل او کفر است و گمراهی
کسی که بعد پیغمبر سراغ غیر حیدر رفت
خدا داند که دینِ او ندارد ارزش کاهی
علیٌّ عُروةُ الوثقی علیٌّ معدنُ الأسرار
علی رکن زمین است و وصیّ احمد مختار
هزاران سال دنبال زوال نور او بودند
ولی هرگز نشد خاموش نور حیدر کرار
امیرالمومنین اصل و اساس اعتقاد ماست
محبّت بر علی معیار پاکی نهاد ماست
هدایت می کند با نور خود کلّ خلایق را
علی تنها ذخیره بهر سختیِ معاد ماست
برای حفظ دین وقتی علی میرفت در میدان
حریف دلدل او هم نمی گردید یک گردان
خلیفه نیست آن کس که فرار از جنگ می کرده
خدا فضل مجاهد را بیان کرده است در قرآن
علی در خاک برده با خودش عدل و عدالت را
شده ضرب المثل عدل علی بین مسیحی ها
نشد حقّ کسی ضایع سر تقسیم بیت المال
به نزد مرتضی فرقی ندارد بنده با مولا
ولای مرتضی باشد اساس سنجش ایمان
مریدش حاتم طائی شده در بخشش و احسان
طعام سفره ی خود را به سائل داد بی منّت
بیان کرده نمی از فضل او را سوره ی انسان
علی باشد طریق روشنِ عالم بدون شک
که بوده دستگیر حضرت آدم بدون شک
خدا را شکر در بند ولای مرتضی هستیم
خدا بخشیده بر ما نعمت اعظم بدون شک
علی باشد یگانه مقتدای عالم بالا
به نامش مرده را کرده است زنده حضرت عیسی
به جز پروردگار و غیر پیغمبر در این عالم
کسی قادر نباشد فضل حیدر را کند احصا
عدالت در حکومت ریشه ی افکار حیدر بود
نشستن با فقیران روز و شب کردار حیدر بود
معاویه ملاکش حیله و نیرنگ بود و بس
ولی تنها رضای حق ملاک کار حیدر بود
علی پای عبادت احسن الخلق خدا باشد
که ضرب خندقش افضل ز فعل ما سوا باشد
به هنگام نمازش تیر از پایش جدا کردند
درون سجده از دنیا و مافیها جدا باشد
تمام عزّت مؤمن، امیرالمؤمنین باشد
که با عشق علی، سختی عالم دلنشین باشد
نباید لحظه ای مؤمن جدا از مرتضی گردد
خدا دستور داده در کنار صادقین باشد
نباشد بنده ی حق، هرکه بدخواه علی باشد
علی همراه حق و حق به همراه علی باشد
سقیفه بی علی تشکیل شد پس باطل محض است
مدار حق در این دنیا فقط راه علی باشد
علی بعد از نبی باشد یگانه محور وحدت
نباشد جانشین حق به جز حیدر در این امت
اگر حیدر به امر حق هدایت می کند ما را
فلانی هم به سمت آتش دوزخ کند دعوت
به کام مرتضی سلطانی دنیا گوارا نیست
به جز او حاکمی زاهد چنین در دار دنیا نیست
که تکه استخوان خوک در دست جذامی ها
به چشم مرتضی برتر از این دنیای ظلمانی است
پس از احمد که باید بین مردم درس دین می گفت
فقط نام خدا را مرتضی روی زمین می گفت
همان وقتی که آن دو می پرستیدند بت ها را
علی در سجده ذکر یا اله العالمین می گفت
پناه اول و آخر امیرالمؤمنین باشد
خلیفه بعد پیغمبر امیرالمؤمنین باشد
پس از احمد علی نسبت به جان مؤمنین اولاست
خدا گفته فقط حیدر امیرالمؤمنین باشد
علی در دست دارد خلق انسان را به تنهایی
هدایت می کند تا حشر، انسان را به تنهایی
چنانچه ظالمین یعسوبشان اموال این دنیاست
علی یعسوب باشد اهل ایمان را به تنهایی
توسل بر علی کرده است هنگام بلا، آدم
گرفته بیعت از امت برایش حضرت خاتم
شهادت می دهم حیدر امیرالمومنین باشد
که قرآن بر ملا کرده ولایش را در این عالم
کسی که بر دلش مهر امیر المؤمنین شد حک
نخواهد شد مسیر و مقصدش از نور حق منفک
نه تنها مهر حیدر در دل شیعه فراوان است
خدا هم دل سپرده بر علی باشد بدون شک
#مدح_حضرت_علی
گِل آدم و رد پای نجف
گِل نوح، از ناخدای نجف
گِل هود و صالح، فدای نجف
به جان همین انبیای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
رسیدم به خیرِ کثیرِ غدیر
که بیعت کنم با امیر غدیر
موحد شدم از مسیر غدیر
به هر ذره ی حق نمای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
قسیم است بین سعید و شقی
نرفته سرم زیر هر بیرقی
غدیریه خوانده علیَ النَّقی...
که باشم به زیر لوای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
نمک گیر، از سفره ی حیدرم
علی رازقِ اول و آخرم
به خوش یمنی عصمتِ مادرم...
شدم از ازل مبتلای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
به نور کمیل و مناجات خود
به تفسیر قرآن و آیات خود
به این عبدِ آیینه از ذات خود...
مباهات دارد خدای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
چه ننگی است، جویای فانی شدن
گرفتار هر آستانی شدن
مرید فلان و فلانی شدن
چه دانند قدر و بهای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
چه خوب است میل عنب داشتن
ارادت به ماه رجب داشتن
علیٌ مَعَ الحَق به لب داشتن...
سر کوی دارالشفای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
ره عاشقی را رصد می کنم
به خود، "ذکرِ هو" گوشزد می کنم
توسل به بنت اسد می کنم...
که جویم دلِ مقتدای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
به نور علی شد قرین، فاطمه
علی دین و معیار دین، فاطمه
در این راه، تنها معین، فاطمه
دهد بوی او جای جای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
هلاک بتولم، هلاک علی
شدم فاطمی، سینه چاک علی
به یک جرعه باده ز تاک علی...
شدم مست ایوان طلای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
دوباره دچار مُحرم شدم
دچارِ نگارِ محرم شدم
ببین بیقرار محرم شدم
حسینی شو از کربلای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
اگر غم چشیدی، بگو یاحسین
اگر آب دیدی، بگو یاحسین
کفن گر خریدی، بگو یا حسین
برو گریه کن پا به پای نجف
منم عبد دولتسرای نجف
@stayashura313
#مناجات_باخدا
#مدح_حضرت_علی
#روضه_حضرت_علیاکبر
اگر بناست ببخشد مرا خدای علی
سزاست آن که ببخشد فقط برای علی
کمیت توبه ی من بی کمیل می لنگد
نجات داده مرا بارها دعای علی
هر آن که خواند علی را، خدا نگاهش کرد
رضای حضرت حق است در رضای علی
هوای طفل زمین خورده را پدر دارد
فدای این پدر مهربان، فدای علی
برای روز پدر، کاش در نجف بودم
که باز سر بگذارم به زیر پای علی
پیام حق به همه، روز سَدُّ الابواب است
که نیست هیچ کسی محرمم سوای علی
خوشا به حال نبی، وقت خلوتش با رب
شنید در شب معراج خود، صدای علی
علی نخوانده خودش را خدا قبول ولی
چه شد که خواند خودش را "علی"، خدای علی
کنون که سفره ی احسان مرتضی پهن است
بگیر کرب و بلا، از کرم سرای علی
علی حواله دهد تا بخوانم از نوه اش
همان که شد بدنش جمع در عبای علی
همان که پیکر رعنایش ارباً اربا شد
فدای آن تن صد چاک و ناله های علی
حسین پیش علی اکبرش زمین افتاد
شکست قامت ارباب در عزای علی
@stayashura313
#مناجات_امام_رضا
رأفت در آستان تو تفسیر می شود
دل با خیال حسن تو تسخیر می شود
صدها هزار نامه ی آلوده از گناه
با یک نگاه عفو تو تطهیر می شود
پیش از اجل به خانه ی چشمم قدم گذار
تعجیل کن فدات شوم دیر می شود
حتیّ سکوت در حرم تو عبادت است
اینجا نفس به یاد تو تکبیر می شود
اینجا اگر کبوتر دل آید از بهشت
اطراف گندم تو زمین گیر می شود
در میهمانسرای تو مهمان چو پا نهد
از میوه های باغ جنان سیر می شود
دیوانه می شود دل عاقل در این حرم
دیوانه ای که عاشق زنجیر می شود
صیّاد را به نیم نگه صید می کنی
آهو به یک ضمانت تو شیر می شود
بیداری اش به عرش خدا با ملایک است
خوابی که در حریم تو تعبیر می شود
«میثم» بگو به کوری دشمن، ثنای دوست
کاین جا قلم به دست تو شمشیر می شود
@stayashura313