هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخشِ اول
🔰نقطه مقابلِ #حمایت_هوشمند، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ #نئولیبرالیسم بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ #نظریه_استعمار تحلیل کرد.
🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ #تجویز و #تحمیلِ نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ #آرژانتین، #ونزوئلا و #ترکیه مطالعه خواهیم کرد.
🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲]
🔰 از اینرو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. #استعمارگران چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ #منابع و #استثمار_نیروی_انسانیِ کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: #اولا تصرفِ بازار مستعمره و #ثانیا غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخش دوم
🔰همانطور که سابقا ذکر شد، #تصرف_بازارِ مستعمره و #غارت_منابع دو هدفِ اساسیِ استعمار می باشد. قبل از آنی که در باب #استعمار_فرانو نکاتی عرض شود؛ ضرورت دارد انواع استعمار اجمالا مشخص و تبیین گردد.
🔰استعمار به طور کلی به سه بخش تقسیم می گردد:
1️⃣ #استعمار_کهن: نوعی از استعمار است که طی آن قدرت های بزرگ از طریقِ تسخیرِ نظامی و حضورِ فیزیکی بر کشورها مسلط می شدند و خود بر آنها حُکمرانی می کردند و به غارت و چپاول منابع و ثروت ها می پرداختند.
2️⃣ #استعمار_نو: بر خلافِ استعمار کهن، استعمارگران از طریقِ اشغال نظامی بر مستعمره مسلط نمی شوند، بلکه حکومت های بومی که یا گماشته استعمار هستند و یا تحت فشار و تهدید، زیر بارِ "قراردادهای استعماری" می روند و از طریقِ پذیرش و اجرای قراردادها و قواعدِ استعماری، #بازار و #منابعِ کشور خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند.
3️⃣ #استعمار_فرانو: نوعِ سوم و جدیدِ استعمار که عاملانِ واسطِ آن، نه حاکمان نظامی و نه دیکتاتورهای دست نشانده، بلکه #نخبگان_فراملیتی_نئولیبرال هستند. این نخبگان عاملانِ دست نشانده ی استعمار نیستند، اما به ارزش ها و قواعدِ استعماری باور و اعتماد دارند و در کشور خود آنها را پیاده می کنند. این نخبگان؛ عمدتا در نظام های آموزشیِ دولت های استعمارگر تربیت شده اند و از طریقِ هضمِ کشور خود در نظم های استعماری نظیرِ #رژیم_های_بین_المللی و #جهانی_سازی، زمینه ی تصرف بازار و غارتِ منابع کشورشان به دست استعمار گران را فراهم می کنند.
🔰بنابراین، با توجه به شواهد و مؤیداتِ موجود، یکی از ویژگی های مهم عصرِ استعمارِ فرانو این است که؛ استعمارگر در این مقطع، مراحل توسعه را پُشت سر گذاشته و به پیشرفت رسیده است. این مزیت، یک امکان مهم به این کشورها داده و آن اینکه برای تسلط بر #بازار_جهانی، نه لزوما نیاز به اشغال کشورها دارند و نه حتی وجودِ دیکتاتورهای شریک. #استعمارگران پس از طیِ مراحل توسعه، زمانی که مطمئن شدند دیگران حتی اگر بتوانند در بازار آنها حضور یابند، توانِ رقابت با محصولاتِ آنها را ندارند، ادعای غلط بودنِ مسیر گذشته ی خود را مطرح کرده و خواستارِ #آزاد_سازی_تجاری و توقفِ #حمایت_گرایی از تولیدِ داخلی در جهان شدند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari