هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
🔹در فروردین سال 99 و در شرایط کرونایی هم برنامه #کتاب_ماه_معنا تعطیل نگردید. در این ماه، کتاب #دولت_و_بازار با زیر تیتر «الگویی پویا برای روابط متقابل» نوشتهی #سید_یاسر_جبرائیلی مورد مطالعه جمعی و مباحثه دوستان مؤسسه معنا قرار گرفت.
🔹دبیر علمی این نشست، برادر #حمید_ابدی بودند که زحمت گزارش جلسه را نیز به دوش کشیدند. گزارش این جلسه را تقدیم میکنم:👇
▪️کتاب «دولت و بازار» از معدود کتابهایی است که توسط فعالان خوشفکر و رسانهای جبهه انقلاب با تاکید بر پرورندان یک «مساله/چالش» نگارش شده است، به نحوی که نویسنده ـ با وجود همهی خلاها ـ تلاش کرده با انجام یک مطالعهی نظری، ایدهای مشخص را با مرزگذاری با تئوریهای جریان مکتب بازار آزاد (نئولیبرالیسم) پیشنهاد نماید. ما در این کتاب با ارجاعات فراوان و بیتوضیح از جملات رهبر معظم انقلاب مواجه نیستیم و نویسنده تلاش دارد ایدهی خود را در متن دادههای واقعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف به اثبات برساند. از این حیث، باید نویسندهی این کتاب را ستود و به استقبال چنین نوشتههایی رفت و با نقّادی همدلانه، پیشنهاداتی را برای برنامهی پژوهشی مکمّل آن ارایه نمود. بیتردید حرکت مسیر جبهه انقلاب اسلامی به سوی نگارش راهبردهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود و تعامل و گفتگو حول آن، از #نانشب ضروریتر است.
▪️در این جلسهی هماندیشی در کنار تمامی مزایای که ذکر شد، چند ملاحظه مطرح شد که خلاصه آن به شرح زیر است:
➖ 1ـ کتاب گزارشی تاریخی از وضعیت اقتصاد ایران ارایه نمیدهد و به همین دلیل، پیشنهاد ارایهشده از سوی نویسنده، دلیل منطقی نمییابد. اینکه چرا «فقدان سیاست صنعتی» مهمترین چالش توسعهی ایران است، در متن کتاب با توضیحی درخور روایت نشده است. فقدان روایت تاریخی از چالشهای توسعه در ایران و فقدان توجه به بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص ایران در ارایهی پیشنهاد نویسنده، خلأ اساسی کتاب است که سایر نقدها از آن نشأت مییابد.
➖ 2ـ در این کتاب «سیاست صنعتی متناسب با وضعیتهای پنجگانهی بازار» اساس ایدهی نویسنده برای عبور از چالشهای توسعه در ایران مطرح شده است. بر اساس نکتهای که در بند نخست مطرح شد، سوالات زیر را میتوان پیرامون ایدهی مختار نویسنده مطرح کرد:
2ـ1ـ چرا در «تنظیم سیاست صنعتی» مسالهی «نحوهی نقشآفرینی دولت» به عنوان کانونیترین چالش صنعت در ایران درنظر گرفته شده است؟ به نظر میرسد که در مسیر صنعتیشدن ایران، علل و عوامل موثّر دیگری از جمله فرهنگ کار و استفاده از ابزار و همچنین قرار گرفتن ایران در میانه راههای مهم تجاری و ... هم وجود دارد که اساساً مورد توجه کتاب نبوده است.
2-2- با فرض پذیرش ایدهی کتاب در مورد چالشهای صنعتیشدن در ایران، چرا از میان دهها زیربخش اقتصاد کشور، صنعت به عنوان کانون تحوّلات انتخاب شده است؟ بودجهریزی، کار و اشتغال و کارآفرینی، بازار سرمایه، چالشهای پولی و بانکی و ... دیگر چالشهای اقتصاد و توسعهی اقتصادی ایران هستند که معلوم نیست چرا در مقایسه با مقولهی صنعت، فرعی تشخیص داده شدهاند؟
2-3- با فرض پذیرش اینکه صنعت پیشران توسعهی اقتصادی کشور است، چنین توسعهای چه نسبتی با «پیشرفت اسلامی ـ ایرانی» دارد؟ وجه اسلامیت و جهتگیری اسلامی این توسعه چگونه تضمین و تأمین میشود؟ در جای جای کتاب از توسعهی کرهجنوبی به عنوان توسعهای مطلوب یاد شده است و گویا نویسندهی کتاب در حال ترجمهی یکی از برنامههای توسعه کرهی جنوبی است. چگونه میتوان توسعهای را که در کرهی جنوبی پیگیری شده است، به صفت «اسلامی ـ ایرانی» متصف کرد؟ نویسنده اگرچه تلاش کرده است که میان «رشد اقتصادی» و «توسعه» تفاوت قائل شود، اما تفاوتی میان توسعه با پیشرفت اسلامی ـ ایرانی در نظر گرفته نشده است.
3ـ سهم تاثیر فرهنگ بر توسعه و سیاست صنعتی در این کتاب مغفول است و تنها به سویههای سیاست بینالملل که بر صنعت و توسعه سایه میافکند، پرداخته شده است. از این حیث، پروژهی فکری «نهادگرایی» در اقتصاد ایران را میتوان جلوتر از ایدهی این کتاب دانست.
4ـ نویسندهی کتاب برای اینکه ایدهی توسعهی موردنظر خود را به صورت منقّحتری پیش ببرد باید به بازتعریف اصطلاحاتی مانند «فرهنگ»، «ملت»، «ترجیحات مردم»، «تقاضا» ، «عرض» و حتی «صنعت» و «تکنولوژی»، بر اساس بنیان نظری خود بیشتر اهتمام بورزد.
🔹ان شاء الله پیگیر ارتباط و گفتگو با نویسنده محترم کتاب خواهیم شد.🌺
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
❇️تاریخ نگارش:1399/3/5
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
✨ پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت برگزار می کند:
🔷 درسگفتارهایی از کتاب #دولت_و_بازار؛ الگویی پویا برای روابط متقابل (4 جلسه / دوره اول)
✅ مدرس: دکتر #سید_یاسر_جبرائیلی (مؤلف کتاب)، مربی حکمرانی و سیاستگذاری گروه #اقتصاد_و_صنعت پژوهشکده حکمت
📆 زمان برگزاری: 9، 16، 23 و 30 تیر ماه 1399 / ساعت 18:30
✅ دوره بصورت #حضوری و همزمان #مجازی برگزار میشود.
📍محل برگزاری: سالن جلسات پژوهشکده حکمت
🔗 لینک ثبتنام: https://evnd.co/clTxz
@syjebraily
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
✍️ مواضعِ جناب دکتر جبرائیلی در مقابلِ #الیگارشی_غرب_گرا مبتنیِ بر کتابِ #دولت_و_بازار ایشان است. برای اینکه متوجه شویم منشأ این موضع گیری ها چیست، کتاب مذکور بایستی مطالعه گردد. بنا داریم کتابِ خوب و کاربردیِ حاضر را در چند سلسله یادداشت تبیین کنیم.
🔰اجمالا باید گفت: همانطور که مؤلف محترم بیان می دارد؛ اصولِ ذیل راهنمای نویسنده در تألیف کتابِ حاضر است:
#اولا: فعالیتِ اقتصادی در اسلام آزاد است.
#ثانیا: برای اشراف و نظارت دولت بر این فعالیت های اقتصادی، هیچ مرز و مانعی وجود ندارد.
#ثالثا: دولت، نه باید اقتصاد را رها کند و نه در اقتصاد تصدی گری کند.
#رابعا: بخش خصوصی موتورِ محرّکِ اقتصاد است.
#خامسا: خصوصی سازی، رهاسازي نیست و دولت باید #حامی، #هادی و #ناظرِ فعالیت های اقتصادیِ بخش خصوصی در جهتِ برنامه ی ملی باشد.
🔰 کتابِ مذکور متشکل از چهار فصل می باشد که ان شاء الله هر فصل آن را در قالبِ چند یادداشت موردِ تبیین و بررسی قرار خواهیم داد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب #دولت_و_بازار، فصلِ اول [بخش یکم]
🔰 در ابتدای فصل اول کتاب، مؤلف محترم مقدماتی بیان می دارند و سپس به تاریخچه ی دوگانه ی #تجارت_آزاد و #حمایت_گرایی که مهمترین چالش نظری ِ پیش روی اقتصاددانانِ قرن پانزدهم تا کنون بوده است می پردازد. مفروضِ همه ی نظریه پردازانِ هر دو طیف، تامینِ منافع کشورها و پیشرفت اقتصادیِ آنهاست. مؤلف کتاب در فصل اول بنا دارد دیدگاه های متفکرینِ هر دو طیف را بیان نموده و سپس به نقادی آنها بپردازد.
🔰 ابتدا به بیانِ دیدگاه های دو تن از متفکرینِ معتقد به #بازار_آزاد یعنی #آدام_اسمیت و #دیوید_ریکاردو پرداخته و آنها را نقادی می کند و سپس در ادامه به بیانِ دیدگاه های متفکرینِ #حمایت_گرایی همچون #فردریک_لیست می پردازد.
🔰 از جمله نقاط قوتِ کتاب حاضر، ارجاعات و منابع خارجی و داخلی است که در بیانِ مطالبِ کتاب مورد استفاده قرار گرفته است. و نیز نگاهِ سیاست گذارانه ی مؤلف در بیان مطالبِ اقتصادی به خواننده کمک می کند تا درکی واقع بینانه تر نسبت به اقتصاد بین الملل و اقتصاد ایران داشته باشد.
🔰 در ادامه این سلسله یادداشت ها در فصلِ اول، دیدگاه های متفکرین #بازار_آزاد و #حمایت_گرایی را بیان نموده و نقد های وارده بر آن را ذکر خواهیم کرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ اول؛ بخشِ دوم
🔰 بررسیِ دیدگاه دو تن از اقتصاددانانِ برجسته ی معتقد به #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد [اسمیت و ریکاردو]
🔰 در قرن هجدهم میلادی نخستین بار #مرکانتیلیسم با طرح نظریه ی #بازار_آزاد توسط دو اقتصاددانِ انگلیسی به نام های #آدام_اسمیت و #دیوید_ریکاردو به چالش کشیده شد. طرفداران بازار آزاد با ابداعِ دو مفهومِ #مزیت_مطلق و #مزیت_نسبی در حوزه ی تجارت خارجی این نظریه را مطرح نمودند که:
#اولا: استفاده از منابع کمیاب ایجاب می کند هر کشوری به تولید کالا و خدماتی بپردازد که به طور مطلق یا نسبی ارزان تر از کشورهای دیگر توانایی تولید و عرضه ی آن را دارد.
#ثانیا: متابعت از چنین رویه ای از سوی تمام کشورها به نفعِ همه خواهد بود، چرا که تجارت آزاد یک بازی #برد_برد و نه یک بازیِ #حاصل_جمع_صفر است.
🔰 بحث های نظری درباره ی "تجارت آزاد" به عنوان اصلی ترین رکن رویکردِ بازار آزاد در قرن ۱۹ م و بویژه اوایل قرن ۲۰ در آمریکا و بریتانیا به اوج خود رسید، طوری که سیاستمدارانی چون "کوردل هال" به تبعیت از "جان استوارت میل" بر این نظریه اصرار نمودند که #تجارت_آزاد موجبِ تثبیتِ صلح بین المللی خواهد شد! و "وودرو ویلسون" با همین استدلال بر ضرورتِ از میان رفتنِ کلیه ی موانع تجارت آزاد در #اعلامیه_چهارده_ماده_ای خود پس از جنگ جهانی اول تاکید کرد. به هر حال این دیدگاه در سطح جهان بصورت غالب مطرح شد. البته #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد همواره هم در حوزه ی نظر و هم در محدوده ی عمل مخالفانی داشته است که در ادامه دیدگاه موافقان و مخالفان و نقد آنها بیان خواهد شد.
🔰 پن: در ادامه ابتدا دیدگاه موافقانِ "تجارت آزاد" و "بازار آزاد" نظیرِ #اسمیت و #ریکاردو مطرح خواهد شد، البته به همراه نقدشان و سپس دیدگاه مقابل و مخالف همچون #فردریک_لیست بیان خواهد شد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل اول؛ بخشِ چهارم
🔍 ادامه ی بررسیِ اصول سه گانه ی #آدام_اسمیت در اقتصاد
2️⃣ #تقسیم_کار_بین_المللی [تخصص گرایی]؛ آدام اسمیت در حمایت از #تجارت_آزاد، به بیانِ توضیح مزایای "تقسیم کار بین المللی" می پردازد که از آن به عنوان "تخصص گرایی" نیز یاد می شود. او معتقد است: یک عاملِ مهم تعیین کننده ی ثروتِ ملل، #بهره_وری_نیروی_کار است، و بهره وری نیروی کار بیش از هر چیز به #تقسیم_کار بستگی دارد. اسمیت معتقد بود: تفاوت در توانایی افراد و در نتیجه، بهره وری آنها، خود تا حدودِ زیادی نتیجه ی "تقسیم کار" است. [مثالِ #کارخانه_سنجاق_سازی او، برای توضیحِ نظریه ی تقسیم کارش شهرت یافته است.]
🔸️ از نظر اسمیت، تقسیم کار منجر به افزایش تولید شده و اندازه ی این افزایش تولید هم تنها بستگی به اندازه ی #بازار دارد. بنابراین گسترشِ جغرافیاییِ بازار به تحقق تجارت آزاد منجر می شود. او در کتاب #ثروت_و_ملل می نویسد: "اگر یک کشور خارجی می تواند کالایی را ارزان تر از خود ما در اختیار ما بگذارد، بهتر است آن کالا را از آن کشور بخریم و در عوض بخشی از تولیداتِ خودمان را که در تهیه ی آن به نوعی توافق داریم به کشور مزبور بفروشیم."
3️⃣ #مزیت_مطلق؛ بر اساس نظریه ی آدام_اسمیت، تجارتِ بین دو کشور، با توجه به "مزیت مطلق" انجام می شود. مزیت مطلق یعنی؛ بالاتر بودنِ #بهره_وری یک تولید کننده نسبت به تولید کننده ی دیگری در تولید یک کالا و یا خدمت است. وقتی یک کشور، کالایی را با #کارآیی بیشتر، نسبت به کشور دیگر تولید می کند؛ اقتصاددانان در این زمینه می گویند: کشور A در تولید کالای X مزیت مطلق دارد.
🔰 اجمالا اصول سه گانه ی #آدام_اسمیت در اقتصاد مطرح شد. در یادداشتِ بعدی به نقد و بررسیِ این اصول خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل اول؛ بخش پنجم
🔍 نقد و بررسیِ اصول سه گانه ی آدام اسمیت در اقتصاد [دست نامرئی، تقسیم کار بین المللی، مزیت مطلق]
1️⃣ همانطور که سابقا اشاره شد، آدام اسمیت، معتقد و متاثر از مکتبِ #فیزیوکراسی بود. از اینرو اجمالا باید گفت: اشکالاتِ جدّی به مبانیِ #معرفت_شناختی، #هستی_شناختی و #انسان_شناختیِ این مکتب و سایرِ مکاتبِ فلسفی #مدرنیته وارد است که از آن می گذریم؛ چرا که پرداختن به آن بحث را بسیار مُطَوَّل خواهد نمود.
2️⃣ استدلالِ اسمیت درباره ی #دست_نامرئی و #بازار_خود_تنظیم مخدوش است. چرا که #اولا: نظریه او تجویزی است نه توصیفی؛ یعنی شرطِ #رقابت_کامل را برای اینکه مکانیسمِ قیمت ها بازار را به تعادل بکشاند ضروری می داند، حال آنکه در عالَمِ واقع، شرطِ رقابتِ کامل هیچ گاه محقق نمی شود.
#ثانیا: این ادعای اسمیت که "نیاز، باعث ایجاد تولید می شود و هیچ احتیاجی به دستور برای تولید نیست" شاید درباره ی میزان و حجم تولید صادق باشد، اما درباره ی نوعِ کالای تولیدی هرگز صادق نیست.
3️⃣ نظریه ی اسمیت، بویژه نسخه ای از آنکه برای کل نظام و محیطِ بین الملل تجویز شده است، یک نظریه ی #ایده_آلیستی است که بر پایه ی مفروضات غلطِ اقتصادی و سیاسی است. گویی وی از تاریخِ سرشار از منازعاتِ بشر برای سلطه جویی بی خبر است و ظاهرا علاوه بر #رقابت_کامل، #صلح_کامل را هم مفروض گرفته است. چطور ممکن است در یک محیطِ بین المللیِ #آنارشیک انتظارِ این سطح از همکاری را داشت؟!
4️⃣ ایده ی تقسیم کار اسمیت کاملا منطقی است. تقسیم کار بهره وری را افزایش می دهد. اما تعمیمِ این ایده به محیط بین المللی، و اینکه هر ملتی به تولید کالایی بپردازد که در آن #مزیت_مطلق دارد، محل سؤال است. پرسش این است که: "منشاء این #مزیت_مطلق چیست؟ چرا یک کشوری می تواند کالایی را ارزان تر از کشور دیگر تولید کند؟ اگر این مزیت مطلق امری #ذاتی باشد یا مربوط به عوامل تولید باشد حرف اسمیت درست است، اما اگر این مزیت امری #اکتسابی بوده و محصولِ یک فرایند باشد، سخن اسمیت قطعا مورد اشکال جدّی واقع می شود.
🔸️آیا کشوری که در یک دوره ی زمانی، فاقد مزیت است، نمی تواند با طی کردنِ فرآیندِ مشابه، به همان مزیت یا حتی مزیتی بالاتر از طرفِ تجاری خود دست یابد؟ آیا آزادی تجارت و تقسیمِ کار میانِ دو کشوری که اولی با طی یک فرآیندِ چند قرنی صنعتی شده و در تولید کالاهای صنعتی به مزیت رسیده است و دومی به هر دلیل از جمله استعمار و استثمار توسط اولی، عقب مانده است، کشور دوم را برای همیشه از کسبِ مزیت صنعتی محروم نخواهد کرد؟!
🔸️محرومیت و عقب ماندگیِ صنعتیِ کشورهای موسوم به جهانِ سوم پس از آزاد سازی تجاری در قالبِ #موافقت_نامه_های_گات و #سازمان_تجارت_جهانی، کاملا مؤید مدعای ماست. نقدهای دیگری هم می توان به اندیشه ی اسمیت وارد آورد که فی الحال از آن می گذریم، و اجمالا اهمّ آن به سمع و نظر رسید.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ اول، بخش هفتم [پایانی]
🔰 آنچه در سلسله یادداشت های گذشته به سمع و نظر رسید، پیرامون اندیشه ی قائلانِ به #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد بود. اکنون در این یادداشتِ پایانی از فصلِ اول، اجمالا به #حمایت_گرایی که به نحوی مقابلِ "تجارت آزاد" می باشد، مطالبی تقدیم می گردد. اگر نظریاتِ مدرنِ "تجارت آزاد" به دنبالِ #توصیفِ تجارت هستند، نظریاتِ مدرنِ حمایت گرایی جنبه ی #تجویزی دارند و رویکردِ #حمایت_از_تولید_داخلی را نه بر مبنای مفروضات و ساده سازی روابط، بلکه بر مبنای الگوگیری از تجاربِ عملیِ کشورهای پیشرفته، تجویز و توصیه می کنند.
🔰 #مرکانتیلیستها؛ طیفی از اقتصاددانانِ قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی بودند که اساسِ ثروت و قدرت را در ذخایرِ #پول، #طلا و #نقره می دانستند. ایشان، نخستین مجریانِ #حمایت_گرایی بودند. بحث در بابِ مبانیِ فکری این مکتب هم بسیار است که از آن می گذریم. بنا شد در کنارِ بیانِ اندیشه ی بزرگانِ #مکتب_کلاسیک به بیانِ مخالفانِ ایشان همچون #فریدریک_لیست و مکتبِ تاریخیِ آلمان هم بپردازیم.
🔰 اجمالا انتقاداتِ #فریدریک_لیست به #مکتب_کلاسیک را در موارد ذیل می توان خلاصه نمود:
1️⃣ انتقاد به وجودِ قوانینِ اقتصادیِ جهان شمول مبتنی بر فردگرایی؛ مثالِ نقضِ "لیست" در این زمینه عدمِ جهان شمول بودنِ منافعِ ناشی از آزادیِ تجاریِ مورد نظر "اسمیت" و دیگر کلاسیک هاست.
2️⃣ انتقاد دوم لیست، مربوط به نگرشِ مادی گرایانه ی "مکتب کلاسیک" بود. از نظر وی، قدرتِ مولّدِ یک ملت، شاملِ فرهنگ، مذهب و عناصرِ مهم دیگری است که رابطه ی این عناصر با یکدیگر، تنها یک رابطه ی مادی و فنی نیست.
3️⃣ همچنین او معتقد بود؛ زندگی، بسیار فراتر از #ارزش_مبادله و #ارزش_مصرف است؛ که این شعارِ اصلیِ کلاسیک ها بود.
4️⃣ لیست، هدفِ "علم اقتصاد" را حرکت برای حل و فصلِ مسائل و مشکلاتِ ملی می دانست و دیدگاهِ خصوصی نگرِ کلاسیک ها را در این رابطه رد می کرد.
5️⃣ و نهایتا او برای #حضور_دولت_در_اقتصاد، اهمیتِ زیادی قائل بود و موقعیتِ هر کشور در امورِ اقتصادی را به اعمالِ سیاست های اقتصادیِ دولت مرتبط می ساخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخشِ اول
🔰 همانطور که در فصلِ گذشته دیدیم، مهمترین مسأله ی پیش روی #اقتصاددانان و طبیعتا #نهاد_دولت در کشورهای در حالِ پیشرفت، این است که؛ در تدوینِ برنامه های #توسعه، نقشِ دولت را چگونه تعیین کنند. آیا دولت باید مدیریتِ اقتصاد را به #مکانیسم_بازار بسپارد یا دست به سازمان دهیِ #نیروهای_بازار بزند؟
🔰 اجمالا باید گفت: #فصل_دوم بنا دارد به #نظریه_حمایت_هوشمند بپردازد. قبل از آن که بخواهیم نظریه ی مذکور را بیان و تحلیل کنیم، لازم است ابتدائا به طورِ اجمال، مقدمه ای برای ورود به بحث بیان کنیم.
🔰 قدرت های صنعتی و پیشرفته ی دنیا بویژه #آمریکا و #انگلستان، در برهه هایی از تاریخ مدعی شدند: پیشرفت اقتصادیِ آنها در سایه ی #مکانیسم_خودتنظیم_بازار و #عدم_مداخله_دولت در اقتصاد اتفاق افتاده و به کشورهای دیگر هم توصیه می کنند اگر می خواهند همچون ایشان #صنعتی شوند، باید اقتصاد را به #مکانیسم_بازار بسپارند، مرزهای تجاری را بردارند و #تجارت_آزاد را سرلوحه ی سیاست های بازرگانیِ خود قرار دهند. اما در یادداشت های بعدی [فصل سوم] خواهیم دید کشورهایی که به این توصیه ها عمل کردند، فرآیندِ #استعمار و #استثمار در آنها تداوم یافت. به تعبیر دیگر آنها نه تنها صنعتی نشدند، بلکه وضعیت #عقب_ماندگی شان تثبیت شد.
🔰 ها جون چانگ [مؤلفِ کتابِ نیکوکاران نابکار] می نویسد: "با وجود اینکه کشورهای پیشرفته ی جهان در طولِ تاریخ خود سیاست های #حمایتی داشته اند، امروز آنچه که این کشورها به کشورهای فقیر و رو به پیشرفت توصیه می کنند، و حتی با فشار به آنها می قبولانند، برخلافِ تاریخ و تجارب خودشان است. #بانک_جهانی و #صندوق_بین_المللی_پول انگاره ی #لیبرالیسم_اقتصادی را بر کشورهای فقیر جهان تحمیل کرده اند و نتایجِ خوبی هم به دست نیامده است. کشورهای پیشرفته ی امروزیِ جهان به کشورهای فقیر می گویند: آنچه ما می گوییم انجام دهید! نه آنچه که ما انجام داده ایم!" [Chang 2006]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخش دوم
✅️ چیستیِ #نظریه_حمایت_هوشمند
🔰 نظریه ی حمایت هوشمند؛ نوعی تلاش برای حلِّ معمّای #دولت و #بازار و گامی در مسیر پایان دادن به مجادله ای تاریخی درباره ی نوعِ رابطه ی این دو نهاد است. #حمایت_هوشمند؛ دقیقا در نقطه ی مقابلِ #بنیادگرایی_بازار یا همان #نئولیبرالیسم قرار دارد، اما در دامِ #دولت_گرایی به معنای "تصدی گری دولتی" نیز نیفتاده است. در این نظریه؛ دولت نقشِ #حامی، #هادی و #ناظر را ایفا می کند. و نیز نقشِ #نهاد_بازار را در پیشرفت کشور لازم می داند؛ لکن سازماندهیِ بازار را توسط دولت به اقتضای شرایط اقتصادی و هم جهت با #سیاست_صنعتی و #برنامه_توسعه_ملی یک ضرورت می داند.
🔰 دولت به عنوانِ #حامی، #هادی و #ناظر بر نیروهای بازار نقش ایفا می کند؛ بدین معنا که؛ هم از نیروهای بازار حمایت می کند، هم بر عملکردِ آنها نظارت دارد، و هم آنها را در جهتِ برنامه ی پیشرفت هدایت می کند. از اینرو؛ ایفای نقشِ سه گانه ی دولت در رابطه با نیروهای بازار دو رکن اساسی نیاز دارد که اجمالا عبارتند از:
1️⃣ دولت بایستی یک #سیاست_صنعتی داشته باشد.
2️⃣ مجهّز به یک #سامانه_اشراف باشد.
🔰 #سیاست_صنعتی داشتن بدین معناست که؛ دولت با تعریف و وضعِ "قوانین، مقررات، اصول و سیاست ها" تلاشی استراتژیک/راهبردی خواهد داشت به جهت رشد و پیشرفت در بخش های منتخب از صنعت. سیاستی صنعتی است که؛ نقشِ سیاست های #پولی_و_مالی، سیاست های #تعرفه_ای، سیاستِ #اشتغال، رویکردِ دولت به #سرمایه_خارجی و #نقش_شرکت_های_چند_ملیتی و... را در پیشرفتِ صنعتیِ کشور مشخص می کند.
🔰 و اما #سامانه_اشراف بدین معناست که؛ دولت باید اطلاعات دقیق و به لحظه ای درباره ی ظرفیت های بالقوه و بالفعلِ اقتصاد داشته باشد تا بتواند پیشرفتِ سیاستِ صنعتی را سنجیده و متناسب با آن، برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. برای ایجاد چنین سامانه ای در ایران ۱۵ مجموعهی اطلاعاتی باید تجمیع شود و پیوسته مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند که بدین قرار می باشند؛ "اطلاعاتِ مربوط به سیستم بانکی"، "بیمه"، "مالیات"، "واردات و صادرات"، "بورس"، "تأمین اجتماعی"، "بودجه عمومی عمرانی"، "ظرفیت های واقعی و بالفعل تولید"، "بازرگانی داخلی"، "مستغلات و املاک"، "شرکت ها و اشخاص حقوقی"، "سیستم کد گذاری کالا"، "ثبت سفارش کالا"، "قیمت کالاها و خدمات" و نیز "حسابرسی شرکت ها". این سامانه و برنامه ها سابقه در کشورهای دیگر هم دارد. در ایران، ستاد فرماندهی #اقتصاد_مقاومتی باید این نقش را به عهده بگیرد و سایر دستگاه های مرتبط، باید ذیل این ستاد فعالیت کنند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخشِ سوم
🔰در #نظریه_حمایت_هوشمند، دولت با نیروهای بازار، پنج نوع ارتباط برقرار خواهد نمود که اجمالا بدین قرار می باشد:
1️⃣ صیانت از بازار
2️⃣ خلق بازار
3️⃣ حفظ بازار
4️⃣ قبض بازار
5️⃣ بسط بازار
🔰 اما #صیانت_از_بازار؛ طبعا مهمترین وجه از "نظریه حمایت هوشمند" توجه به "صیانت از بازار" می باشد که اولین و مهمترین گام در تأمین بازار برای تولید است. #بازار_داخل_یک_کشور، یک فرصت برای تولید کننده به شمار می رود و این #دولت است که می تواند این فرصت را تضمین یا دریغ کند. راه تضمینِ این فرصت؛ "جلوگیری از حضورِ کالای مشابه خارجی در بازار" و راهِ دریغِ این فرصت؛ "آزاد سازی تجاری"، "حذف موانع گمرکی" و "تسهیل واردات" است. البته روشن است که؛ هدفِ این #حمایت_دولتی، ایجادِ نوعی رانت برای بیشینه ساختنِ سودِ تولید کننده ی داخلی نیست، بلکه هدف ایجادِ فرصتِ بازار برای تولید کننده برای #ارتقای_محصول است. بحث جزئیاتِ دیگری هم دارد که با توجه مطوَّل شدن از آن می گذریم.
🔰 به نمونه هایی از اتخاذ سیاستِ #صیانت_از_بازار در مقابلِ ایده ی #تجارت_آزاد توجه بفرمایید:
1️⃣ ماجرای شورشِ #ایالات_متحده علیه تجارت آزاد در زمانیکه ایالاتِ آمریکای شمالی در سال ۱۷۷۶ م مستعمره ی #انگلستان بودند. لندن مانندِ سایر مستعمرات، قواعدِ تجارتِ آزاد را به آمریکا نیز تحمیل کرده و بازار این منطقه را به تصرف خود درآورده بود.
2️⃣ تعرفه زشت تا تعرفه سیاه؛ در طولِ تاریخ پیشرفتِ آمریکا، وضعِ تعرفه یکی از مهمترین ابزارهای #صیانت_از_بازار بوده است. اولین کنگره آمریکا در سال ۱۷۸۹ وضعِ تعرفه بر کالاهای وارداتی را به تصویب رساند که هدف آن #اولا افزایش درآمدِ ملی و #ثانیا صیانت از صنایعِ نوزاد در برابرِ هجوم کالاهای خارجی بود.
3️⃣ انگلستان در بازه زمانی ۱۶۴۵ تا ۱۸۴۹ میلادی قوانینِ دریانوردی به جهت حمایت از #صنعت_کشتی_رانی خود به تصویب رساند که دو هدف داشت: #اولا ایجاد انحصار برای صنعت کشتی رانیِ خود در بازار دریانوردیِ جهان و #ثانیا ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای ورودِ کالاهای خارجی به بازار داخلی انگلیس.
4️⃣ و موارد متعدد دیگری در سایر کشورهای اروپایی و آسیایی من جمله #ژاپن و #کره_جنوبی وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخش چهارم
🔰بیان شد در #نظریه_حمایت_هوشمند؛ دولت با نیروهای بازار پنج نوع ارتباط برقرار می کند. اولین آن #صیانت_از_بازار بود که گذشت. اما دومین مورد #خلق_بازار می باشد که اجمالا توضیح و مصادیقِ آن چنین است:
🔰صیانت از بازارِ داخلی توسطِ دولت به تنهایی پیشرفتِ یک کشور را تضمین نمی کند. در نظریه حمایت هوشمند، #سیاست_خلق_بازار؛ در رابطه با ایجادِ #زیر_ساخت_های_ملّی و #توسعه_فنّاوری تعریف می شود. دولت با تخصیص منابع از محل عمومی، برای ایجادِ زیر ساخت های ملّی سرمایه گذاری کرده یا پروژه هایی تحقیقاتی را برای دستیابی به فنّاوری های خاص تعریف می کند.
🔰اجمالا به نمونه هایی از #خلق_بازار توسط دولت ها در حوزه زیر ساخت و فنّاوری توجه کنید:
1️⃣ پروژه های نظامیِ آمریکا و خلقِ بازارِ فنّاوری؛ نقشِ دولتِ آمریکا حتی در توسعه صنعتیِ این کشور بواسطه سرمایه گذاریِ زیاد دولت در حوزه نظامی، بسیار کلیدی بوده است. [Felice 2003, 210]
2️⃣ برنامه اشتغال و توسعه زیرساختیِ WPA؛ برنامه ملی Work Progress Adminstration که در دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ میلادی توسطِ دولت #روزولت تدوین و اجرایی شد، نوعی خلقِ بازار برای ارتقای زیر ساخت های ایالات متحده آمریکا بود. [Smith 2006, 87]
3️⃣ دولت ژاپن و خلقِ بازار زیر ساخت برای توسعه؛ #دولت_ژاپن در فقدانِ بخش خصوصیِ قوی، در حوزه هایی نظیرِ "کشتی سازی، معدن، نساجی و صنایع نظامی" شرکت های الگوی دولتی تأسیس کرد. همچنین اولین کارخانه ی مدرنِ فولاد توسطِ دولت در سال ۱۹۰۱ م تأسیس شد.
4️⃣ صنعتِ الکترونیکِ کره جنوبی؛ در میانِ صنایعی که نقش اساسی در پیشرفتِ #کره_جنوبی ایفا کردند، صنعت الکترونیک در جایگاه نخست قرار دارد. این صنعت از جمله صنایعی است که بازار آن مستقیما توسط #دولت_کره خلق شده است. نه بخش خصوصی این صنعت را در کره ایجاد کرد و نه شرکت های خارجی. دولت کره در دهه ۱۹۶۰ میلادی صنعتِ الکترونیک را در زمره صنایعی قرار داد که باید با تخصیصِ منابع ملّی توسعه داده شوند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخشِ پنجم
🔰 بیان شد در #نظریه_حمایت_هوشمند، دولت با نیروهای بازار پنج نوع رابطه برقرار می کند. دو مورد از آن ذکر شد و اینک به تبیینِ مورد سوم یعنی #حفظ_بازار می پردازیم. تولیدکنندگان ممکن است نه به دلیلِ محرومیت از فرصتِ بازار داخلی به سببِ تسلط کالای خارجی، بلکه به دلایلی چون ناتوانی در تأمینِ منابع مالی تولید، فقدانِ تقاضای کافی و مؤثر برای عرضه، مقرون به صرفه نبودن تولید، ناتوانی در ارتقای محصول به دلایلی چون فقر فنّاوری یا نداشتنِ برنامه تحقیق و توسعه، پرریسک بودنِ سرمایه گذاری برای تولیدِ کالای خاص، پرسود بودنِ بازارهای دیگری که سرمایه شان به راحتی قابلیت انتقال به آنها را دارد و... در معرضِ خروج ارادی یا اخراج اجباری از بازار باشند. در چنین شرایط و مواردی؛ #دولت باید نقشِ #هدایتی، #حمایتی و #نظارتی خود را برای حفظِ نیروهای عرضه در بازار و تقویت آنها ایفا نماید. کمک های مالی، فنّی و اجرایی که تحتِ نظارت دولت و برای رسیدن به اهداف مشخص ارائه می شوند، می تواند #بازار را از خطر نابودی #حفظ کند.
🔰در ادامه به نمونه ای از سیاستِ #حفظ_بازار در کشورهای پیشرفته امروزی از جمله ژاپن توجه تان را جلب می کنیم:
1️⃣ #صنعت_خودرو_سازی_ژاپن؛ شرکتِ تویتا در ژاپن کار خود را با تولید ماشین آلاتِ نساجی و با نام "بافندگی خودکار تویودا" آغاز به کار کرد و در سال ۱۹۳۳ وارد فعالیتِ #خودروسازی شد. در آن دوره دو شرکتِ آمریکایی #جنرال_موتورز و #فورد در قالبِ سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ژاپن خودرو تولید کرده و در بازار این کشور به فروش می رساندند. در سال ۱۹۳۹ #دولت_توکیو دو شرکت آمریکایی مذکور را از خاک خود بیرون کرد تا فرصت برای تولید #خودروی_داخلی ایجاد شود.
🔸️ مواردِ متعدد دیگری از سیاستِ #حفظ_بازار توسط دولت های مختلف وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل دوم، بخش هفتم [پایانی]
🔰پنجمین و آخرین ارتباطی که دولت با نیروهای بازار در "نظریه حمایت هوشمند" برقرار می کند، #بسط_بازار می باشد. وقتی کالایی با به کارگیری سیاست های چهارگانه پیش گفته به مرحله ای رسید که توانِ حضور در "بازارهای بین المللی" را یافت، دولت می تواند با ابزارهای دیپلماتیک یا حمایت های مالی و غیره، به گسترش جغرافیایی بازار برای محصول یاد شده کمک کند.
🔰دو هدف عمده برای #بسط_بازار متصور است:
1️⃣ دستیابی تولید کنندگان داخلی به صرفه های ناشی از مقیاس
2️⃣ دستیابی کشور به ارز خارجی برای واردات کالاهای مورد نیاز
🔸️ دولت ها در طولِ تاریح برای #بسط_بازار، ابزارهای گوناگونی همچون "تصرف سرزمین های بیگانه" با هدف سلطه بر بازار آنها گرفته تا "حمایت های مالی و سیاسی و فناوری از صادرکنندگان" تا "ایجاد رژیم های بین المللی" بکار برده اند. اما می توان گفت مهمترین ابزارِ #سیاست_بسط_بازار طی قرون گذشته از سوی کشورهای پیشرفته چیزی نبوده جُز ترویج و گاه تحمیلِ #آزاد_سازی_تجاری در محیط بین الملل، که سابقا به آن اشاره شد. [در #فصل_سوم بصورت مبسوط به بررسی راهبردهای بسطِ بازار توسط دولت های استعمارگر پرداخته ایم]
🔰 در اینجا اجمالا به دو نمونه از سیاست های اتخاذ شده برای #بسط_بازار اشاره می کنیم:
1️⃣ بهره برداری کشورهای غربی از ابزارِ #برجام برای فتح بازار ایران؛ مقاماتِ تجاریِ انگلیس پس از امضای برجام اعلام کردند که؛ ایران پس از برجام "بزرگترین بازار جدید جهان طی دهه های گذشته برای ورود است." و تولیدکنندگانِ فرانسوی تعبیرِ "یک سرزمین جدید برای فتح" را برای بازار ایران به کار بردند. [Economist, 21 April 2016]
همچنین بررسی آمارهای گمرک ایران نشان می دهد؛ #واردات ایران از کشورهای اروپایی در سال ۱۳۹۶ یعنی سال اجرای برجام نسبت به سال ۱۳۹۴ یعنی قبل از امضای برجام، جهش فوق العاده یافت. [برای نمونه واردات از #آلمان؛ از یک میلیارد و ۶۷۲ میلیون دلار به سه میلیارد و ۷۲ میلیون دلار (۸۳ درصد افزایش)؛ واردات از #فرانسه؛ از ۶۵۲ میلیون دلار به یک میلیارد و ۷۶۳ میلیون دلار (۱۷۰ درصد افزایش)؛ و واردات از #ایتالیا؛ از ۸۰۲ میلیون دلار به یک میلیارد و ۴۲۶ میلیون دلار (۷۷ درصد افزایش) رسید.] [اتاق بازرگانی ایران، ۱۳۹۸]
2️⃣ اقداماتِ #کره_جنوبی برای بسط بازار؛ جریان نئولیبرال دو سیاست جایگزینی واردات و توسعه صادرات را آلترناتیو یکدیگر معرفی کرده و با تقبیح جایگزینی واردات، توسعه صادرات را تشویق می کند. [برای توضیحات بیشتر رجوع شود به صفحه ۱۷۹ کتاب]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخشِ اول
🔰نقطه مقابلِ #حمایت_هوشمند، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ #نئولیبرالیسم بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ #نظریه_استعمار تحلیل کرد.
🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ #تجویز و #تحمیلِ نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ #آرژانتین، #ونزوئلا و #ترکیه مطالعه خواهیم کرد.
🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲]
🔰 از اینرو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. #استعمارگران چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ #منابع و #استثمار_نیروی_انسانیِ کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: #اولا تصرفِ بازار مستعمره و #ثانیا غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخش دوم
🔰همانطور که سابقا ذکر شد، #تصرف_بازارِ مستعمره و #غارت_منابع دو هدفِ اساسیِ استعمار می باشد. قبل از آنی که در باب #استعمار_فرانو نکاتی عرض شود؛ ضرورت دارد انواع استعمار اجمالا مشخص و تبیین گردد.
🔰استعمار به طور کلی به سه بخش تقسیم می گردد:
1️⃣ #استعمار_کهن: نوعی از استعمار است که طی آن قدرت های بزرگ از طریقِ تسخیرِ نظامی و حضورِ فیزیکی بر کشورها مسلط می شدند و خود بر آنها حُکمرانی می کردند و به غارت و چپاول منابع و ثروت ها می پرداختند.
2️⃣ #استعمار_نو: بر خلافِ استعمار کهن، استعمارگران از طریقِ اشغال نظامی بر مستعمره مسلط نمی شوند، بلکه حکومت های بومی که یا گماشته استعمار هستند و یا تحت فشار و تهدید، زیر بارِ "قراردادهای استعماری" می روند و از طریقِ پذیرش و اجرای قراردادها و قواعدِ استعماری، #بازار و #منابعِ کشور خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند.
3️⃣ #استعمار_فرانو: نوعِ سوم و جدیدِ استعمار که عاملانِ واسطِ آن، نه حاکمان نظامی و نه دیکتاتورهای دست نشانده، بلکه #نخبگان_فراملیتی_نئولیبرال هستند. این نخبگان عاملانِ دست نشانده ی استعمار نیستند، اما به ارزش ها و قواعدِ استعماری باور و اعتماد دارند و در کشور خود آنها را پیاده می کنند. این نخبگان؛ عمدتا در نظام های آموزشیِ دولت های استعمارگر تربیت شده اند و از طریقِ هضمِ کشور خود در نظم های استعماری نظیرِ #رژیم_های_بین_المللی و #جهانی_سازی، زمینه ی تصرف بازار و غارتِ منابع کشورشان به دست استعمار گران را فراهم می کنند.
🔰بنابراین، با توجه به شواهد و مؤیداتِ موجود، یکی از ویژگی های مهم عصرِ استعمارِ فرانو این است که؛ استعمارگر در این مقطع، مراحل توسعه را پُشت سر گذاشته و به پیشرفت رسیده است. این مزیت، یک امکان مهم به این کشورها داده و آن اینکه برای تسلط بر #بازار_جهانی، نه لزوما نیاز به اشغال کشورها دارند و نه حتی وجودِ دیکتاتورهای شریک. #استعمارگران پس از طیِ مراحل توسعه، زمانی که مطمئن شدند دیگران حتی اگر بتوانند در بازار آنها حضور یابند، توانِ رقابت با محصولاتِ آنها را ندارند، ادعای غلط بودنِ مسیر گذشته ی خود را مطرح کرده و خواستارِ #آزاد_سازی_تجاری و توقفِ #حمایت_گرایی از تولیدِ داخلی در جهان شدند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخش سوم
✅️ رشد (Growth) یا توسعه (Development) ؟!
🔰 پرسشی جدّی مطرح است که؛ چرا توصیه ی #نهادهای_نئولیبرال_جهانی برای آزادسازیِ بازارها همچنان اعتبار خود را به عنوان یک گزینه پیش روی کشورهای در حالِ پیشرفت حفظ کرده است؟
از جمله نکاتِ مهم درباره ی #آزادسازی این است که عمده ی تحقیقاتِ انجام گرفته در چارچوبِ اقتصادِ متعارف درباره ی آثار آزادسازی بر اقتصاد کشورها، عمدتا متمرکز بر آثار آزادسازی بر روی #رشد_اقتصادی بوده است. نتایح این آزادسازیِ تجاری همواره مثبت بوده و منجر به رشد اقتصادی شده است، لکن این مطالعات یک انحراف اساسی دارد و آن اینکه مسأله ی اصلیِ این کشورها، نه رُشد، بلکه پیشرفت است. بنابراین ضرورت دارد در اینجا اجمالا به تفاوت های #رشد و #پیشرفت بپردازیم که عبارت است از:
1️⃣ رُشد اقتصادی یک تحوّلِ کمّی است اما توسعه و پیشرفت یک تحوّلِ کیفی است.
2️⃣ نتیجه ی هر توسعه ای رُشد است، اما هر رُشدی ضرورتا به توسعه منجر نمی شود.
3️⃣ رُشد ممکن است بصورت جهشی و در کوتاه مدت صورت گیرد، اما توسعه معمولا زمان بر است و تدریجی اتفاق می اُفتد.
4️⃣ رُشد برگشت پذیر است؛ یعنی از مثبت به منفی تبدیل می شود، اما توسعه چنین نیست.
5️⃣ رُشد وسیله است، اما توسعه هدف است.
6️⃣ شروعِ رُشد به مراتب ساده تر از حفظ و تداوم آن است، اما توسعه، رُشد را تداوم می بخشد و جلوی نزول آن را می گیرد.
7️⃣ رُشد اقتصادی ممکن است در نتیجه ی افزایش سرمایه گذاری و تزریقِ پول در همان ساختارِ اقتصادیِ عقب مانده و تعادلیِ قبلی صورت گیرد، در حالیکه توسعه، تعادلِ قبلی را بر هم می زند و تعادلی جدید و پویا ایجاد می کند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ سوم، بخش چهارم [پایانی]
🔰همانطور که سابقا در یادداشت ها گفته شد؛ نهاد های مالیِ بین المللی از جمله "صندوقِ بین المللیِ پول" و "بانک جهانی"، همواره کشورهای در حالِ توسعه را به "آزادسازیِ تجاری و مالی" تشویق کرده و اتخاذ این سیاست ها را به عنوانِ تنها راه توسعه تبلیغ کرده اند. در بسیاری از کشورها این سیاست ها هر چند با رونقی مصنوعی همراه شده، اما دیری نپائیده که "بحران کسری حساب جاری"، "تراز منفی پرداخت ها"، "انباشتِ بدهی خارجی" و " کاهش تولید و ارزش پول ملی" دامن گیرِ کشورهای تابع این سیاست ها شده است.
کشورهایی همچون #آرژانتین، #ونزوئلا و #ترکیه، نمونه ی عینیِ تبعیت محض و بی کم و کاست از سیاست های #نئولیبرالیستی است که سرنوشتِ آن در مقابلِ چشمانِ دیگر کشورها قرار دارد. برای اطلاع از جزئیات ِاتفاقاتی که به سببِ پیاده سازیِ #نئولیبرالیسم در کشورهای نامبرده رُخ داده به صفحاتِ ۲۱۰-۲۶۱ از فصلِ سومِ کتابِ #دولت_و_بازار رجوع شود.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ چهارم [پایانی]، بخشِ اول
🔰دستگاهِ معرفتیِ #لیبرالیسم که از نقل محروم است و با رویکردِ "اینجا و اکنون" به فهمِ پدیده ها، تجربه را کنار می گذارد، #پیشرفت را یک "فرآورده دفعی" می داند؛ و طبیعی است که وقتی پیشرفت به یک فرآورده ی دفعی تقلیل یافت، در چارچوبِ این تفکر راهی سهل تر و مطلوب تر از #واردات و #انتقال این فرآورده برای تحصیل آن وجود نخواهد داشت. اما در عالَمِ واقع چنین رویکردی هرگز به پیشرفت نمی رسد. چه، پیشرفت، "آبادانیِ" صرف نیست، بلکه دستیابی به "توانِ آباد کردن" است. پیشرفت، مصرفِ محصولاتِ پیشرفته نیست، بلکه توانِ تولیدِ محصولاتِ پیشرفته است.
🔰 طی چند دهه ی گذشته صاحبانِ نگاه فرآورده ای به پیشرفت در ایران، #کره_جنوبی را مثال و مصداقِ "پیشرفتِ دفعی و انتقالی" معرفی کرده، صنعتی شدنِ این کشور را به روابط حسنه اش با آمریکا گره زده و نتیجه گرفته اند که باید چون کره، با آمریکا پیوند خورد، پیشرفت را وارد کرد و بدونِ معطلی در ایران برقرار ساخت. ما تا جایی که در این مجال می گنجد، پرده ی پُرچینِ روایت های لیبرال های ایرانی را از روی #تجربه_کره کنار زده و ذهنِ آزاداندیش را در معرضِ واقعیاتِ این تجربه قرار خواهیم داد. ما نشان خواهیم داد که #پیشرفت_کره_جنوبی نه تنها محصولِ امدادهای آمریکایی نبوده، بلکه از جهاتی من جمله "نداشتنِ یک قطره نفت برای صادرات و حتی مصرف داخلی"، "کمبود شدیدِ منابع ارزی برای واردات"، "حضورِ بسیار کمرنگِ شرکت های خارجی در اقتصاد" و... در شرایطی به ظاهر بغرنج تر از "ایران مبتلا به تحریم" قرار داشته است.
🔰 کره جنوبی از ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۵ مستعمره ژاپن بود. پس از تسلیمِ ژاپن و پایانِ جنگ جهانی دوم، کره به دو قسمتِ جنوبی و شمالی تقسیم شد. قسمتِ جنوبی، به مدت سه سالِ تحتِ اشغالِ نظامیِ آمریکا قرار گرفت. سال ۱۹۴۸ حکومتی بومی به رهبریِ #سینگمان_ری که تحصیل کرده آمریکا بود و اساسا حکومتِ وی یک حکومتِ آمریکایی بود، روی کار آمد. در گزارش سال ۱۹۷۸ کنگره ی آمریکا درباره ی روابطِ واشنگتن-سئول آمده است: "سیاست آمریکا این بوده است که اقلامِ نظامیِ مصرفی به کره ارسال کند و از ایجادِ صنایعِ دفاعی در این کشور اجتناب ورزد." [US, 204, 78-80, Congress 1978]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ چهارم، بخشِ دوم
🔰با سرنگونی حکومتِ #سینگمان_ری که حدود ۱۳ سال تحتِ حمایتِ تمام عیارِ آمریکا بود، تحولی در اقتصادِ کره شکل نگرفت. بطوریکه درآمد سرانه مردمِ #کره_جنوبی در سال ۱۹۶۲ فقط ۸۷ دلار ثبت شده است که در آن زمان از کشورهای هائیتی، اتیوپی و یمن پایین تر بود. فقر به شدت شایع بود و ۴۰ درصد مردم از فقر مطلق رنج می بردند. [Kim 1999]
🔰بعد از سینگمان ری، ژنرال #پارک_چانگ_هی رئیس جمهور کره جنوبی شد. او قهرمان پیشرفت کره جنوبی بود. #ژنرال_پارک در دوره حکومتِ خود، توانست با تدوین و اجرای یک #استراتژی_بومی، اقتصاد کره را متحول ساخته و کشورش را در ردیف کشورهای پیشرفته قرار دهد. تولید ناخالص کره جنوبی از ۳/۹ میلیارد دلار در سال ۱۹۶۰ با ۱۷۰۰ درصد افزایش به ۶۶/۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۷۹ رسید. امید به زندگی از ۵۳ سال در ۱۹۶۰ به ۶۵/۵ سال در سال ۱۹۷۹ رسید. نسبت سرمایه گذاری ناخالص به تولید ناخالص ملی از ۱۲/۸ در سال ۱۹۶۲ به ۳۵/۷ در ۱۹۷۹ رسید.
🔰در مسیری که "پارک چانگ هی" برای متحول ساختن اقتصاد کره پیمود (فارغ از اشکالات جدی در رویکردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی وی که وجود دارد) نوعی از #رابطه_دولت_و_بازار وجود دارد که در چارچوب #نظریه_حمایت_هوشمند که در فصل دوم ارائه شد، قابل توضیح است. در ادامه نمونه هایی از ابعادِ حمایت هوشمند در دوره ی وی را مرور خواهیم کرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ چهارم، بخش سوم
🔰در ادامه سلسله یادداشت های فصلِ چهارمِ کتاب، بنا شد در این یادداشت به نمونه هایی از ابعادِ #حمایت_هوشمند در دوره ی #پارک_چانگ_هی که منجر به تحول اقتصادی در کره جنوبی شد بپردازیم. پارک چانگ هی که هدف از کودتای خود را انقلاب صنعتی در کره جنوبی اعلام کرده بود [Alam 1989, 41] در تاریخ ۲۲ جولای ۱۹۶۱ یعنی کمتر از دو ماه پس از به دست گرفتنِ قدرت، یک #هیئت_برنامه_ریزی_اقتصادی ایجاد کرد که می توان آن را متولیِ تدوینِ برنامه های پیشرفت، هدایتِ نیروهای بازار در مسیرِ برنامه ها، حمایت از صنایع فوق برنامه و نظارتِ دقیق بر عملکردِ نیروهای بازار طبق برنامه دانست.
🔰هیئتِ برنامه ریزی اقتصادی، شرکت های خصوصی را نه به اسارتِ خود درآورد و نه به حالِ خودشان رها کرد. مدیریت این شرکت ها که عمدتا مجموعه هایی خانوادگی و به اصطلاحِ کره ای Chaebol بودند، با صاحبانِ آنها بود و آنان تصمیم های خودشان را می گرفتند، منتهی این تصمیم ها محدود به چارچوب هایی بود که سیاست های دولت تعیین می کرد. [Kim and Vogel 2011, 6-265] ابزار هدایتِ شرکت ها در جهتِ سیاست های دولت نیز صرفا اجبار و اخذ تعهد نبود، بلکه این شرکت ها به شیوه های مختلف مورد حمایت دولت قرار می گرفتند که در ادامه به برخی از این شیوه های حمایتی اشاره می کنیم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل چهارم، بخشِ چهارم
🔰 اگر بخواهیم ریشه های صنعتی شدنِ #کره_جنوبی را بررسی کنیم، باید بگوئیم رابطه تنگاتنگی میانِ #خلق_بازار_صنایع_نظامی و پیشرفت این کشور وجود دارد؛ به گونه ای که سایر صنایع، یا مصرف کننده زیرساخت هایی بودند که برای #صنایع_دفاعی ایجاد شد و یا از فناوری هایی بهره برداری کرده اند که در #صنایع_نظامی تحصیل شد. این مسأله در تاریخِ اقتصاد سیاسیِ کره جنوبی به قدری پررنگ است که برخی صنعتی شدنِ این کشور را با عبارت #مدرنیته_نظامی توصیف کرده اند. [Moon 2005] اما کمتر گفته می شود که این مدرنیته نظامی، واکنشی به محرومیت های نظامی و تحریم های تسلیحاتی آمریکا علیه کره بوده است. [توضیحات بیشتر رجوع شود به صفحات ۲۷۸ -۲۸۷]
🔰 بسیاری از شرکت های عظیم کره ای که امروز در جهان شناخته شده اند، موفقیت خود را مدیون پروژه های نظامی هستند که دولتِ #ژنرال_پارک برای دستیابی به توان تسلیحاتی تعریف کرد. برای نمونه، شرکتِ #ال_جی و #سامسونگ مجری پروژه هایی در رابطه با "سیستم های الکترونیکی" و "اطلاعاتی-نظامی" بودند. شرکتِ #هیوندای، #کیا و #دوو مجریِ پروژه های مرتبط با خودروهای زرهی و قطعاتِ آنها بودند. همچنین کیا، هیوندای و دِوو مجری پروژه های تولید زیردریایی و دیگر تسلیحاتِ مرتبط با نیروی دریایی بودند. به نمونه های عینیِ ذیل توجه کنید:
1️⃣ از مثال های بارزِ سرریز فناوری از حوزه نظامی به حوزه تجاری، فناوری #جوش_فولاد است که شرکت صنایعِ سنگین کیا در سال ۱۹۷۶ در فرآیند تولید بدنه خودروهای زرهی موفق به کسبِ آن شد. این پیشرفت، صنایع خودروسازی و کشتی سازیِ کره جنوبی را متحول ساخت.
2️⃣ شرکتِ صنایع سنگین دِوو و شرکت صنایع تونگیل، موفق به تولید #توپ_سنگین شدند. این شرکت ها طولی نکشید که به فناوری های لازم برای تولید ماشین آلاتِ سنگینِ کره جنوبی از جمله مواد و متالوژی برای فولادهای خاص، آلمینیوم با کشش بالا، فولاد ریخته گری، برنج، ماشین آلات کنترل حرارت و... نیز دست یافتند. [Kwon 2018]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ چهارم، بخش پنجم [پایانی]
🔻#صیانت_از_بازار در دورانِ حکومتِ ژنرال پارک چانگ هی [۱۹۶۱- ۱۹۷۹]
🔰روایتِ نادرستی درباره نسبتِ دولت و بازار در کره جنوبی وجود دارد که گفته می شود؛ در دوره #جهش_اقتصادیِ این کشور، دولت دست به #آزادسازی_تجاری زده است. اما شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد این روایت، مجعول است. آنچه از آن به عنوان آزادسازی تجاری در کره یاد می شود، درواقع، آزادسازی برای صادرات است. در دورانِ این به اصطلاح آزادسازی، تعرفه های واردات همچنان بالا بودند و دولت از ابزارهای مختلفی برای صیانت از بازار استفاده می کرد.
1️⃣ از جمله نمونه های #صیانت_از_بازار این است که؛ تا سال ۱۹۶۷ کره جنوبی از بازار داخلی با رویکردِ #لیست_مجاز [Positive List] صیانت می کرد. بدین معنی که صرفا به کالاهایی که در لیستِ مشخصی قرار داشتند، اجازه واردات داده می شد.
2️⃣ پس از سال ۱۹۶۷، سیاست کنترل واردات از "لیست مجاز" به #لیست_ممنوعه تغییر کرد که طی آن، کالاهایی که در لیستِ ممنوعه قرار می گرفت، اجازه واردات نداشت. در کنارِ سیاستِ لیست ممنوعه، از ابزار تعرفه برای کنترل الگوی واردات استفاده شد. [Kim 1991]
3️⃣ دولتِ پارک چانگ هی، با علمِ به رویکردِ "تصرف بازار در سرمایه گذاری های خارجی" در این حوزه نیز با تمام توان از بازار داخلی صیانت کرد. یکی از مخاطراتِ #سرمایه_گذاری_مستقیم_خارجی برای اقتصاد ملی این است که؛ شرکتِ خارجی، بازارِ میزبان را به تصرف خود درآورده و آن را برای تولید کنندگان داخلی محدود کند. کره جنوبی در دوره #ژنرال_پارک مقرراتِ مختلفی را برای صیانت از بازار داخلی کره در برابر سرمایه گذاران خارجی وضع کرد. [Chaudhuri 1996]
4️⃣ صیانت از بازار یک هدف مهم دیگر نیز داشت و آن جلوگیری از تخلیه #منابع_ارزی بود که باید به نقاطِ پیشرفت کشور اصابت می کرد. در همین راستا، در دهه ۱۹۶۰ قانونی به تصویب رسید که برای خروج بدون مجوز ارز از کشور در ارقامِ بالای یک میلیون دلار، جریمه ای از ۱۰ سال حبس تا اعدام در نظر گرفته شد و در طول دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ این قانون با سخت گیری تمام اجرا شد. [Amsden 1989, 17-18]
🔸️ سخن آخر؛ پیشرفت صنعتی کره جنوبی در دوره حکومتِ #پارک_چانگ_هی [۱۹۶۱ - ۱۹۷۹] را می توان نمونه ای از بکارگیری #الگوی_حمایت_هوشمند در رابطه دولت و بازار دانست. علی ای حال، این مطالعه موردی #کره_جنوبی، مانند هر مطالعه ای که درباره تجربه ملت ها انجام می شود، بلاتردید به معنی تأیید همه این تجربیات و تجویز مسیری که در یک برهه تاریخی توسط یک دولت طی شده، نیست. اما این تجارب، درس های زیادی برای آموختن دارد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari