eitaa logo
T124.ir
7هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
116 فایل
اولین خبرگزاری طب و تمدن اسلامی کانال منبع در تلگرام : https://telegram.me/t124ir مطالب این کانال،از جریانات مختلف بارگزاری میشود، صحت و سقم و رد و قبول آن با شما فرهیختگان محترم هست. تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3458990347Cfc4971374f
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم و هنگامی که به آنها گفته میشود: به آنچه خدا نازل کرده است ایمان بیاورید میگویند: همان چیزهایی که در تمدن مدرنیته است ما را بس است!!!! به دلایل مختلفی ارتباط ما با قرآن و روایات مقطوع است. بخشی از آن به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد باز میگردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فکر، طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! متقابلا عصر کنونی را دوره ی پیشرفتگی و پیچیدگی های شگفت انگیز بشری می دانیم که "ظَهَرَ العِلْمُ فِي البَرِّ وَالبَحْرْ بِما كَسَبَتْ أَيْدي المُدِرْنيته!!! در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان سید البشر علیهم السلام هم، قاعدتاً درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده اند و مشغول انسان هایی نخستین. با این مجمع الأوصاف پیش فرض های رسوخ یافته غلط اندر غلط، چه لزومی است به مراجعه قرآن که در نگاه ما کتاب دوران کودکی بشر است؟ ما از پیامبر به عنوان اسوه بشریت عملا عبور کرده ایم، چرا که تصور میکنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجه هستیم. حال آنکه مقتدا و بودن مطلقه ی ایشان(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق ‌و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲). در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم میشود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا میدهد و شرح حالش مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم از تانک مرکاوا تا موشک کوکاکولا و نمک قاره پیما! یکی از نُه رکن هدایت و سعادت جوامع، توجه به شاخصه های ارزیابی و به عبارتی است. مبنای تمام تصمیمات هر انسان و جامعه ای، همان معیارهای بنیادینی است که با آنها جهان را میبیند، میشناسد و ارتباط برقرار میکند. بی راه نیست اگر بگوییم که مهم ترین موفقیت شیطان در نابودی انسان، همین جایگزین کردن شاخصه های نادرست و پوچ، به جای معیارها و است که خداوند متعال پیش روی بشر گذاشته. تنگه احد این نبرد تمدنی این است که اهالی بدانند: حمله واقعی هنگامی است که پیرو ، نقاب علم بر چهره می زنند و بمب های فسفری خانمان سوزشان را در قالب کتاب و مقاله و اسناد علمی! بین المللی روانه جوامع می کنند که فرمود: هُمْ أَلَدُّ الخِصام(٢٠٤ بقره) ویسعون في الأرض فسادا (۶۴ مائده). این روزها که خون پاک خواهران و برادران مظلوممان از حلقوم نجس تانکها و توپخانه های اهالی بر زمین می چکد، خوب است که به قربانیان خاموش نظام غذایی مان هم توجه کنیم. نظام شاخص ها و استانداردهای غذایی دنیا از جمله کشور ما بر اساس نوشته شده و نویسندگانش همان صاحبان مرکاوای چند میلیون دلاری هستند. جالب اینجاست که تمامی مواد غذایی مضر، از نوشابه های دیابت ساز تا نمک های صنعتی سمی، نشان سیب سلامت دارند!!! و کیست که نفهمد چه جریانی در کار است؟ کار به جایی رسیده که بسیاری از مردم یا گرفتار دیابت اند یا رنجور از فشار خون. در این مواجهه تاریخی تمدنی ایمان و کفر، هنگامی است که هر عرصه ای که آنها با و دانش ناقص و علیلشان به فساد کشیده اند(۱۱و ۲٠۵ بقره) را با علم ناب قرآن و حدیث به صلاح و آبادانی برگردانیم(۸۵ اعراف،۸۸هود) که فرمود: أَخْرِجُوهُم مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُم(١٩١بقره). ارائه بسته فقهی ارزیابی غذا (دریافت) در مقابل کدکس آلیمنتاریوس نمونه ای از این دست حملات است. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۴مهر ۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: شما چهل هزار قنات ما را خشک کردید! شاید تا حالا کمتر شنیده و خوانده باشید که یکی از مهم ترین فصلهای مواجهه و انتقاد حضرت امام رحمه الله از حکومت پهلوی، موضوع بسیار بنیادین کشاورزی و دامداری است. اساسا چگونه می توان آیات را خواند و نسبت به اَبَر مسئله کشاورزی و دامداری بی تفاوت بود؟ فقط کلید واژه بیش از دویست و پنجاه بار در فرمایشات حضرت امام تکرار شده است. یکی از قابل تامل ترین آن موارد مربوط می شود به مخالفت های صریح امام با مثلا ملی کردن مراتع، سد سازی ها و خشک شدن قناتها در اثر آن است. سیاست های نادرستی که پس از انقلاب هم به واسطه دستگاه کارشناسی علیل حاکم بر نهادهای مربوطه ادامه یافت. «دشت مغان از دشتهايى است كه باز ملى كردند و مردمش را بيرون كردند و دامدارها از بين رفتند. اين سد دز را كه هفتصد ميليون براى ساختنش است و يك ميليارد و دويست ميليون دلار- يا تومان- هم خرج كردند براى كانالى كه آب برسانند به آنجا که باعث شد صد و پنجاه روستا از بين رفت‏(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۳).» «قريب چهل هزار قنات‏ خشك شده است در ايران، براى اينكه اين سدها را كه بستند، اين قناتها خشك شده است؛ و قهراً وقتى قناتها خشك شد زراعت نمى‏شود؛ وقتى زراعت نشد مردمش كوچ مى‏كنند و مى‏آيند به فقر و فلاكت در تهران يا در يك شهر ديگرى(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۵)». احیای کشاورزی به عنوان ترین شغل در نزد خداوند و زنده کردن کشاورزان به عنوان های_خدا در زمین(تهذیب الاحکام ج۶ ص۳۸۴)، امری فرابخشی و چند بعدی است و به همین دلیل، مدیریتش تنها و تنها از عهده ی کلام الله زندگی و علم امام بر می آید که فرمود: وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲ نساء). مدیریت ابر مسئله ی کشاورزی و دامداری کجا و دانش و تجربه پر از و و بشری کجا؟ که در جدیدترین پژوهش های علمی!!، گاوها و گوسفندان را از عوامل گرمایش زمین دانسته و بصورت جدی پیگیر نابودی همه دامهای زمینند. آنهم که تنها مخلوق خداوندی است که به داشتن متصف شده(۲۱مؤمنون) و سوره ای بزرگ در قرآن به نامشان خورده. و این معنای کلام سراسر نور و صدق صادق آل محمد علیهم السلام است که فرمودند: را و را جز نمی تواند به صلاح و اصلاح برساند(المحاسن ج۱ ص۲۳۴). برنامه اولویت های تمدنی دوازده گانه (دریافت) یکی از مهم ترین راهبردهای جامع برآمده از زلال آیات و روایات است که یکی از دهها ثمره اش احیای همه جانبه مسئله بنیادین کشاورزی است. ✍️ قاسم یزدانی قوچانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم نیروی نظامی ملائکه و یک نفر به ده نفر بارها عرض کرده ایم که شاخصه های ارزیابی شبه علم های مدرن، تک بعدی و بسیار ناقص است. فی المثل همانطور که پزشکی جدید از درک تاثیر گناه در ایجاد مرگ ناگهانی عاجز است، همانطور که دانش جغرافی و هواشناسی جدید از درک ارتباط میان فراوانی نعمات با اعمال صالح انسانها ناتوان است، علوم نظامی مدرن نیز بر اساس شاخصه هایی بخشی و تک بعدی استوار شده. مثلا وقتی معیارهای رتبه بندی قدرت ارتش های جهان را بررسی می کنیم، غالب معیارها مانند تعداد نفرات و تجهیزات، متمرکز بر همین امور ظاهری و مادی است که فرمود: يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا(۷ روم). حال آنکه وقتی به قدرت نظامی در قرآن می پردازیم، با یک دستگاه دانشی کاملا جامع و متفاوت روبرو می شویم. ۱. فی المثل خداوند متعال در بعضی اوقات، کثرت نفرات را حتی بی فایده می داند(۲۵ توبه) و انسانها را متذکر به تجربه های تاریخی فراوانی می کند که ، گروه های اندکی بر افراد زیادی پیروز شدند(۲۴۹بقره_اذن الله و قدرت نظامی). ۲. مورد بسیار شگفت انگیز و قابل تامل دیگر، است که خداوند در جنگها به یاری متقین می فرستد(۱۲۴تا۱۲۶ آل عمران_ملائکه و قدرت نظامی). ۳. مورد عجیب دیگر این است که اگر اهالی صراط مستقیم، متخلق به سلاح فوق راهبردی و پیشرفته صبر باشند، می توانند به تنهایی حریف ده نفر جنگی شوند، چرا که درگاه الهی اهل نیستند!(۶۵انفال_ تفقه و قدرت نظامی). نکته جالب این است که در هر سه مورد مذکور، خداوند متعال تاکید واضحی بر مسئله ی دارد. سلاح صبر، راس و سر ایمان یک جامعه است(الکافی ج۲ص۸۹) و در یک نگاه کلان حکومتی حداقل ۹ پایه و زیرساخت اساسی دارد. از مهم ترین زیرساخت های صبر و استقامت، مسائلی است که در به آن می پردازیم و از موثرترین مهره های فقه التزکیه، آداب انعقاد نطفه(دریافت) و معیارهای تغذیه صحیح است (دریافت). در نظریه امنیتی سِلم به شرح تفصیلی مسئله ی امنیت خواهیم پرداخت. ان شاءالله ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۸ آبان۱۴٠۲/سال سوم از نظمیه ی کنت فورت اتریشی تا امنیت مسجد محور محلات ظاهرا تاسیس اولین اداره پلیس یا «نظمیه» ایران به شکل مدرن و به تقلید از غرب، به سال۱۲۵۸ شمسی باز می گردد(حدود ۱۴۴ سال پیش). مسئول تاسیس و مدیریت هم «کنت دومونت فورت» اتریشی بوده که به درخواست ناصرالدین شاه در سفر اتریش، به ایران می آید و کار را شروع می کند( تاریخ موسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۴٠). به جد میتوان گفت که یکی از بنیادی ترین تفاوت های نوع هدایت جامعه در اسلام و مدرنیته در همین کلمه نهفته است: ، که قرین جبر، کم دقتی و پر هزینه بودن است. اما اسلام عزیز که معتقد به است(آیه۲۵حدید)، این هدف بنیادین را از طریق روشهای مدیریتی عملیاتی می کند. فی المثل می توان تامین امنیت یک شهر را به ده مرکز نیروی انتظامی سپرد، یا آنرا به صد ، به عنوان قلب یک واگذار کرد. در واقع نظام هدایتی پیشرفته اسلام، واحد ها را خُرد و کوچک می کند، آنگاه مدیریت آسانش را به می دهد. تجربه بسیار بسیار گرانقدری که در تاسیس های انقلاب اسلامی داشتیم، آنهم دقیقا یک روز بعد از پیروزی انقلاب! تامین امنیت در قالب خُرد، محله ای و به محوریت مساجد، چند خاصیت بسیار مهم دارد: ۱. به دلیل کوچکی واحد مدیریت، دقت و سرعت کار بالا می رود ۲. اعضای هر محله، مسئول تامین امنیت خودشانند، به همین دلیل تعهد بسیار بالایی به کار دارند ۳. تامین امنیت بین اعضای محل پخش می شود، به همین دلیل نیاز به استخدام نیروی دائمی ندارید ۴. مدل تامین امنیت محله ای، بستر بسیار مناسبی است برای ضرب کردن شور و نشاط جوانان محل، در تامین امنیت خود، خانه و ناموسشان و هکذا دهها فایده دیگر. در واقع تشکیل به عنوان یکی از شعبه های ، یکی از بارزترین نمونه های مواجهه تمدنی امام ره، با ساختارهای متمرکز جبری سازمانی غیر مردمی غربی بود. مدلی که به هرکجا که صادر شد نجاتش داد: از بسیج مردمی سوریه، از عراق، از در یمن و... . مدلی که رهبر انقلاب به حق در وصفش فرمودند:«هیچ نظیری در دنیا نداشت و کاملا و صد در صد متکی به اندیشه اسلامی بود». جالب تر اینکه در پاسخ به منشا بسیج می گویند:«امام این پدیده بی نظیر را، از دل کوچه پس کوچه های شهرها و از دل خانه های مردم به وجود آورد»(۹۸/۹/۶). آن معمار فقید نیز در آخرین پیامشان برای تعیین نماینده در و پس از حدود ده سال تجربه تامین امنیت به محوریت مساجد محله ها می گوید: این نهاد انقلابی، حافظ اسلام و انقلاب گردید، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد(۶۶/۵/۲۲). آیا عجیب، مشکوک و غم انگیز نیست؟ مدلی که در کوران سخت ترین مصائب این کشور، انقلاب و اسلام را نجات داده بود، یک سال پس از رحلت حضرت امام منحل شد و مردم از فواید فراوانش محروم. ، یکی از ارکان نُه گانه خدمات مسجد طراز است که در دوره مسجد و اداره جامعه به آن پرداخته شده. ایضا لبیکی است به تاکید رهبر معظم انقلاب به استفاده مجدد از تجربه کمیته ها در دهه شصت(۹۸/۹/۶). ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۱ آبان ۱۴٠۲/ سال سوم العدالة حياة الأحكام! شاید این مهم ترین پرسش در مواجهه با بیش از چهارصد هزار روایت و بیشتر از شش هزار آیه قرآن باشد: چگونه و بر اساس چه اصول و قواعدی، این آیات و روایات را کنار هم بگذاریم، پازل نیازهای مختلف بشری را تکمیل و از نعمات صراط مستقیم برخوردار شویم(سوره حمد آیه ۵و۶)؟ پاسخ را در این یادداشت عرض کردیم و حالا می خواهیم بر اساس «بیان مبتنی بر مُکث» به بررسی مسئله از منظر خداوند متعال بپردازیم. قاعدتا ابتدا تعریف عدالت را بررسی می کنیم، سپس تصویر و فواید آن و نهایتا تصمیم عدالت به معنای مجموعه اقدامات عملی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. ۱. : عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد(نهج البلاغه حکمت۴۳۷) ۲. یا فواید ده گانه عدالت: ۱.تسکین قلوب (من لایحضر ج۳ص۵۶۷) ۲. اصلاح مردم (غررالحکم ج۱ ص۲۹۸) ۳. آبادانی بلاد (غررالحکم ج۱ص۶۸۸) ۴. احیای همه احکام (مستدرک ج١١ص٣١٨) ۵. استغنا و بی نیازی مردم، ۶. نزول ارزاق آسمانی، ۷. خروج برکات زمینی( کافی ج۳ ص۵۶۸) ۸. چشم پاک شدن مردم، ۹. خوب صحبت کردن مردم با یکدیگر، ۱٠. ظلم نکردن مردم(تحف العقول ج۱ص۳۶۵) ۳. : هدایت بشر عادلانه ترین مسئله عالم است(نحل۹٠/ اسراء٩). قاعدتا رویگردانی از این مسیر هم بزرگترین ظلم به انسان که فرمود: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها(۲۲سجده). در عصر ظهور که مهم ترین ارکان هدایت _ و _ به جایگاه حقیقی خود باز می گردند(توبه۳۳)، عدالت نیز تمام ارکان زمین و آسمان را فرا می گیرد(کمال الدین و تمام النعمه ج۱ص۲۵۷). بنابراین حرکت به سمت جامعه عادلانه، از اتکای به دستگاه کارشناسی عادلانه شروع می شود. از بازگشت به علم امام علیه السلام. بازگشت به مسیری که تنها و تنها در علم قرآن و روایات وجود دارد(سوره جن ۱و۲/ إسراء٩/ نساء٨٢). آنچه که در بسته اولویت های تمدنی دوازده گانه می بینیم، آغاز تلاشی است برای ارائه مجموعه ای از تصمیمات عدالت بنیان قرآنی روایی. ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۸ آبان۱۴٠۲/سال سوم از نظمیه ی کنت فورت اتریشی تا امنیت مسجد محور محلات ظاهرا تاسیس اولین اداره پلیس یا «نظمیه» ایران به شکل مدرن و به تقلید از غرب، به سال۱۲۵۸ شمسی باز می گردد(حدود ۱۴۴ سال پیش). مسئول تاسیس و مدیریت هم «کنت دومونت فورت» اتریشی بوده که به درخواست ناصرالدین شاه در سفر اتریش، به ایران می آید و کار را شروع می کند( تاریخ موسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۴٠). به جد میتوان گفت که یکی از بنیادی ترین تفاوت های نوع هدایت جامعه در اسلام و مدرنیته در همین کلمه نهفته است: ، که قرین جبر، کم دقتی و پر هزینه بودن است. اما اسلام عزیز که معتقد به است(آیه۲۵حدید)، این هدف بنیادین را از طریق روشهای مدیریتی عملیاتی می کند. فی المثل می توان تامین امنیت یک شهر را به ده مرکز نیروی انتظامی سپرد، یا آنرا به صد ، به عنوان قلب یک واگذار کرد. در واقع نظام هدایتی پیشرفته اسلام، واحد ها را خُرد و کوچک می کند، آنگاه مدیریت آسانش را به می دهد. تجربه بسیار بسیار گرانقدری که در تاسیس های انقلاب اسلامی داشتیم، آنهم دقیقا یک روز بعد از پیروزی انقلاب! تامین امنیت در قالب خُرد، محله ای و به محوریت مساجد، چند خاصیت بسیار مهم دارد: ۱. به دلیل کوچکی واحد مدیریت، دقت و سرعت کار بالا می رود ۲. اعضای هر محله، مسئول تامین امنیت خودشانند، به همین دلیل تعهد بسیار بالایی به کار دارند ۳. تامین امنیت بین اعضای محل پخش می شود، به همین دلیل نیاز به استخدام نیروی دائمی ندارید ۴. مدل تامین امنیت محله ای، بستر بسیار مناسبی است برای ضرب کردن شور و نشاط جوانان محل، در تامین امنیت خود، خانه و ناموسشان و هکذا دهها فایده دیگر. در واقع تشکیل به عنوان یکی از شعبه های ، یکی از بارزترین نمونه های مواجهه تمدنی امام ره، با ساختارهای متمرکز جبری سازمانی غیر مردمی غربی بود. مدلی که به هرکجا که صادر شد نجاتش داد: از بسیج مردمی سوریه، از عراق، از در یمن و... . مدلی که رهبر انقلاب به حق در وصفش فرمودند:«هیچ نظیری در دنیا نداشت و کاملا و صد در صد متکی به اندیشه اسلامی بود». جالب تر اینکه در پاسخ به منشا بسیج می گویند:«امام این پدیده بی نظیر را، از دل کوچه پس کوچه های شهرها و از دل خانه های مردم به وجود آورد»(۹۸/۹/۶). آن معمار فقید نیز در آخرین پیامشان برای تعیین نماینده در و پس از حدود ده سال تجربه تامین امنیت به محوریت مساجد محله ها می گوید: این نهاد انقلابی، حافظ اسلام و انقلاب گردید، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد(۶۶/۵/۲۲). آیا عجیب، مشکوک و غم انگیز نیست؟ مدلی که در کوران سخت ترین مصائب این کشور، انقلاب و اسلام را نجات داده بود، یک سال پس از رحلت حضرت امام منحل شد و مردم از فواید فراوانش محروم. ، یکی از ارکان نُه گانه خدمات مسجد طراز است که در دوره مسجد و اداره جامعه به آن پرداخته شده. ایضا لبیکی است به تاکید رهبر معظم انقلاب به استفاده مجدد از تجربه کمیته ها در دهه شصت(۹۸/۹/۶). ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۵ آذر۱۴٠۲/سال سوم آتش فصل پنج سند۲٠۳٠ بر خانه مادر! خطبه فدکیه را در منابر، همراه با بخش برابری جنسیتی سند ۲٠۳٠بخوانید! نظام مقایسه، یکی از مهمترین ابواب قواعد اصولی فقه البیان است. مبتنی بر آیات و روایات(۲۵۶بقره/نهج البلاغه خ۱۴۷)، بیان، در صورتی هدایت آفرین خواهد بود که هر دو جانب و را کامل و روشن به مردم برساند. دائما انسان را متوجه بدعتهای زنده و کنونی جامعه می کند و ما را به متن نبرد همیشگی حق و باطل و نور و ظلمت می کشاند. بی توجهی به این مسئله باعث شده که بسیاری از مومنان گمان کنند، کسانی که به صراحت دنبال حذف حضرت مادر سلام الله علیها و خاموش کردن در زمین بودند(۸صف)، دیگر از بین رفته و آن مسائل جانسوز، صرفا حوادثی تاریخی بوده که تمام شده و کار ما تنها گرامیداشت آن است. و مگر برای سقیفه سازمان ملل، چیزی بهتر از این تصور خام و باطل هم وجود دارد؟ بیان مبتنی بر نظام مقایسه می گوید: در صورتی می توانید از هیئات، سخنرانی ها و مجالس فاطمیه(سلام الله علیها) برای علیه السلام(زیارت آل یاسین) نیرو بسیج کنید که بگویید در حال حاضر، دقیقا چه کسانی با چه عناوینی و از چه راههایی برای حذف مادر و مادری در تلاش شبانه روزی اند که فرمود: وَ مَن نَامَ لَم يُنَم عَنهُ(نهج البلاغه نامه۶۲). چرا که عالم حقیقی کسی است که اولا را بشناسد و ثانیا با آنها مقابله کند(علل الشرایع ج۱ص۲۳۵). وگرنه تو با خیال راحت بر مادر گریه میکنی و اصحاب سقیفه سازمان ملل هم با خیالی راحت تر از تو، مشغول پیشبرد اهداف ظلمانی خود. سازمان ملل، سقیفه امروز است و سند ضاله توسعه پایدار۲٠۳٠، بویژه فصل پنجم آن _برابری جنسیتی_ برنامه جامع حکومتی رهروان و فلانی! برابری جنسیتی به معنای حقیقی کلمه یعنی حذف مادری و در مرحله بعدی حذف جنسیت و خانواده! یعنی ایجاد تغییر حداکثری در به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های ابلیس(۱۱۹نساء). برابری جنسیتی می گوید: هررررر نوع تفاوتی که به خاطر جنسیت، بین زن و مرد وجود دارد تبعیض است و باید رفع شود. فی المثل اینکه زن بخاطر زن بودنش باید حجاب داشته باشد، یک نوع تبعیض و ظلم در حق بانوان است و باید به آن خاتمه داد. یا اینکه زن چون زن است پس مادری هم می کند، تبعیض است و باید به آن پایان داد و... . یا در مسائل سطحی تر: اینکه زن و دختر بخاطر جنسیت شان نباید وارد ورزشگاه فوتبال مردان شوند، تبعیض و ظلم است و باید از بین برود. حال چه باید کرد؟ پاسخ همان راهی است که حضرت مادر سلام الله علیها نشان بشریت دادند: بازگشت به امام و علم لایتنهایی ایشان که: النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا(عیون اخبار الرضا ج۱ ص۳٠۷). در مدرسه فقهی هدایت، دوازده اولویت تمدنی بر اساس آیات و روایات، برای احیای گرانسنگ ترین جایگاه عالم یعنی مادری ارائه شده است. دریافت الولویتهای تمدنی دوازده گانه @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۲دی ۱۴٠۲/سال سوم دو پرسش از سخنان رهبری انقلاب درباره مهم ترین مشکل کشور! : اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطه‌ضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همه‌ی اینها مسئله‌ی اقتصاد کشور است...شاید بشود گفت مهم‌ترین مشکل اقتصاد ما است۱/۱/۱۴٠۲ آنجایی که دشمن توانست مانع از حضور مردم در صحنه بشود پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همین‌جور است...بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است. ۱۹/۱٠/۱۴٠۲ فرمایشات راهبر حکیم انقلاب درباره نقش و جایگاه مردم در حل امور بسیار واضح است. از طرفی معتقدند مهم ترین مسئله کشور، وضعیت بد اقتصاد است و از دیگر سوی، مهم ترین مشکل اقتصاد را تصدی گری دولتی و عدم حضور مردم عنوان می کنند. باتوجه به این رهنمودها دو پرسش مهم مطرح می شود: ۱. چه نسبتی است میان مدل کارخانه محور و میزان مشارکت مردم؟ ۲. چه نسبتی است میان مدل و بازارهای محدود انحصاری و میزان حضور و مشارکت مردم در اقتصاد؟ توضیح بیشتر اینکه وقتی شما تولید یک کشور را(حداقل در عرصه مواد غذایی) به محوریت کارخانه ها به انجام می رسانید، خود به خود مردم را از اقتصاد و مشارکت اقتصادی می رانید، زیرا افرادی که در هر شهر و استان، توانایی افتتاح و مدیریت یک را داشته باشند بسیار کم هستند. درباره ی نحوه ی توزیع هم، چون بازارها و مراکز فروش کنونی به صورت محدود و در نتیجه گران ساخته می شوند، قاعدتا امکان مشارکت همه مردم در امر توزیع و بهره مندی از برکات فراوان آن وجود ندارد. ناگفته نماند که مدل تولید و توزیع متمرکز، مضرات بسیار فراوان دیگری هم دارند و از اصلی ترین بنیادهای بی عدالتی ساختاری اند. راه حل باز کردن مهم ترین مشکل کشور(تصدی گری دولتی=عدم حضور مردم در اقتصاد)، در بسترسازی برای تولید و توزیع غیرمتمرکز است که عرصه را برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد فراهم می کند. شرح چگونگی تولید و توزیع مردمی غیرمتمرکز @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۴ دی ۱۴٠۲/سال سوم قم تمدنی جدید در برابر جنگ با اسلام! این معنا را که کسی بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، این است، این نشناختن اسلام است. امام خمینی ره ۲۳/۷/۵۷ حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است. هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ من قبلاً نیز گفته ام های جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسایل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتی حرکت نماییم که انشاء الله تمام رگه های وابستگی کشورمان از چنین قطع شود. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ در مورد مسئله‌ی اسلام اصراری وجود داشته و دارد ــ که عمدتاً‌ هم این اصرار از سوی قدرتهای سیاسی مادّی است ــ بر اینکه اسلام را در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی منحصر کنند...سعی هم میکنند که شکل سیاسی به این [کار] ندهند و شکل فکری بدهند...از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ اسلام از نظر اینها در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفه‌ای ندارد، امکانی ندارد. خب متون اسلامی صریحاً این را رد میکند و ما مسلمانها به این مسئله باید اهمّیّت بدهیم. آنچه اسلام مطرح میکند، این است که عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است. در قرآن، این معنا واضح است؛ یعنی اگر کسی این قضیّه را انکار کند، قطعاً به بیّنات قرآن توجّه نکرده. امام خامنه ای ۲/۸/۱۴٠٠ دیروز اولین جریان های تمدنی کشور در قم عزیز برگزار شد. این اتفاق بسیار مبارک، لبیکی به مطالبه امامین انقلاب در ادای حق جامعیت اسلام بود. این اجلاسیه با هدف مشورت و کمک فکری به دولت محترم و به محوریت بررسی و پاسخگویی به مهم ترین مسائل و معضلات کنونی جامعه بود. در جلسه دیروز، جریان های تمدنی کشور برای پاسخگویی به ۱۲ مسئله مشخص در این عرصه ها گرد هم آمده بودند: تعلیم و تربیت، محیط زیست، معماری و شهرسازی، طب و سلامت، مسائل اقتصادی، محله محوری و میراث فرهنگی. گردهمایی دیروز، اعلام تولد یک قم جدید بود، قمی تمدنی که بر مبنای قرآن و روایات به معضلات و مشکلات پاسخ می دهد. قمی که حادثه و نظم جدید هدایت محور می سازد، نه اینکه دستگاه امضایی باشد برای مستحدثه های برآمده از تمدن کافران ضلالت بنیان. تمامی راهکارهای ارائه شده در اجلاسیه دیروز، در برابر شیوع یافته سند ضاله توسعه پایدار ۲٠۳٠ ارائه شد که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: هرگاه بدعتها در امت من ظاهر شود، پس وظیفه عالمان است که علمشان را در مقابله با آن بدعتها نشان دهند، وگرنه نور ایمان از آنان سلب می شود و مورد لعنت خدا و ملائکه و همه بشریت خواهند بود(رجال الکشی ج۱ص۴۹۳/علل الشرایع ج۱ص۲۳۵/عیون الاخبار ج۱ص۱۱۲/بحار الانوار ج۵۴ص۲۳۴/) @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲بهمن ۱۴٠۲/ سال سوم از من بپرسید پیش از آنکه از دست بروید! از هرکه سوالهایت را می پرسی و علمت را اخذ می کنی، همو امام توست و راهبر اعمالت که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: اَلْعِلْمُ إِمَامُ اَلْعَمَلِ وَ اَلْعَمَلُ تَابِعُهُ(الأمالی للطوسی ج۱ص۴۷۸). همین است که آقا امیرالمومنین علیه السلام پس از این کلام مبارک که «هیچ علمی نیست جز اینکه من آغاز کننده آنم»، به جناب کمیل فرمودند: ای کمیل جز از ما اخذ نکن تا از ما بشوی(تحف العقول ج۱ص۱۷۱). با این مبنا، اصل و اساس زندگی سکولار و ظالمانه کنونی دنیا، به علمی باز می گردد که از منبع حقیقی و صحیحش اخذ نشده است. یکی از مهم ترین پرسشهای سالهای اخیر، نحوه مدیریت و دست یابی به است. در قرآن کریم که روشنگر و پاسخگوی تمام الی یوم القیامه است(الکافی ج۷ص۱۷۵) پاسخ این پرسش آمده است. در قرآن و روایات حداقل سه نوع منبع آبی داریم: ۱. آب باران که از آسمان می آید(بقره۲۲) ۲. آبی که روی زمین است که دریاها هستند. طبق روایات ما، دریاها به کفاره قتل حضرت هابیل علیه السلام به وسیله برادرشان قابیل_ اولین قتلی که در زمین رخ داد_ شور شدند و غیرقابل استفاده و در روز ظهور دوباره شیرین خواهند شد و در دسترس بشریت. ۳. آبی که زیر زمین است. بر اساس آیه سی سوره نازعات که درباره است و روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام ذیل این آیه آمده، ابتدا همه جا را آب فرا گرفته بود. آنگاه خداوند زمین را از مکان ی کنونی گسترش داد و کوهها را بر روی آب قرار داد. عین همین معنا در آیه۷۴ سوره بقره هم آمده که زیر بعضی از سنگها آب وجود دارد. همینطور حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام،تنها صاحب کلام همیشه زنده ، در خطبه ۹۱ نهج البلاغه شریف می فرمایند: پس از آنکه هیجان آب در زیر اطراف زمین ساکن شد و کوههای بلند سرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت، بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه‌ها را از قله کوهها به جریان انداخت، و در پهن دشت‌ها و رودخانه‌ها سرازیرساخت. همین طور در آیه ۴۴ سوره هود درباره طوفان حضرت نوح علیه السلام، خداوند متعال هم به آب اختصاصی زمین اشاره می کند و هم به آب اختصاصی آسمان(باران). همه این موارد یعنی منابع عظیم آبی که از آسمان و آب باران نیست در زیر بعضی از کوهها قرار دارد. جالب اینجاست که بنده چند منطقه خودمان را بررسی کرده ام و علیرغم کاهش بارندگی در سالهای اخیر، قناتهایی که مادرچاه آنها در دامنه کوه قرار دارد، یا دچار کاهش آب نبوده اند یا بسیار کم تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته اند. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۱۱بهمن۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: روحانیت و عشایر، دو سد مهم در مقابل پیشروی اجانب هستند!!!! رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال امام راحل(۱۵خرداد۹۴) فرمودند: اگر را گم، فراموش یا خدای ناکرده عمداً کنار بگذاریم، ملت ایران خواهد خورد. بدیهی است وقتی با پرسشهایی از جنس تمدن سازی به بازخوانی امام نپردازیم، چیزی از راه آن بزرگ مرد تاریخ دستگیرمان نخواهد شد. توضیح بیشتر اینکه هیچ گاه امام را از منظر این پرسشها ارزیابی نکرده ایم، به همین دلیل نه ایشان را درست و جامع می شناسیم نه دشمنانشان را. این است که پس از گذشت حدود نیم قرن از انقلاب الهی او و علیرغم دستاوردهای فراوان، کماکان با مشکلات بسیاری روبرو هستیم. حتی در مواقعی با قوت نیروهای انقلاب و پول بیت المال مسلمین، ایجاد کننده آن مشکلات هم می شویم. یکی از مهم ترین پرسشهای این عرصه، مربوط به می شود. برنامه و حساسیت امام خمینی ره برای نظام مشاغل حکومتش چه بود؟ در یادداشت۱۳۲ اشاره کوتاهی به در نگاه امام داشتیم و در کوتاه مجال کنونی، نظری به تعابیر و بیانات شگفت انگیز آن فقیه دشمن شناس به مسئله !. کلمه و اصطلاحی که به دلیل امام ناشناسی مان به زودی به تاریخ خواهد پیوست و ما را گرفتار همان سیلی وعده داده شده خواهد کرد. ایشان در تاریخ ۲/۲/۵۸، عشایر ایران را یکی از ملت نام می برند و در کنار روحانیون، آنها را سدی مستحکم در مقابل نفوذ اجانب تعبیر می کنند که دائما مورد غضب حکومت آن پدر و پسر خائن بودند. ۲۴ روز پس از آن تاریخ، تضعیف و توطئه حکومت پهلوی علیه عشایر را، یکی از خیانتهای آن رژیم به عنوان می کند!. در همین سخنرانی و در تعبیری قابل تامل دیگر می گوید: ما الان مبتلا هستیم به گرفتاری های زیاد، به خرابی های زیاد که باید با دست قدرتمند تمام طبقات و به ، این گرفتاری ها رفع بشود. امام خمینی ره در دیگر سخنانشان به بیان نحوه دشمنی و تضعیف عشایر در رژیم اجنبی پهلوی پرداخته اند. ایشان یکی از مهم ترین راهبردهای آنان را و نابود کردن شغل استراتژیک می دانند. و مگر عشایر و زندگی عشیره ای بر اساسی غیر از دامداری هم استوار است؟ «دامداری را اینها به کلی از بین بردند، مراتع ما را که جای دامداری بود گرفتند، ملی کردند به اصطلاح خودشان» ۲٠/۷/۵۷. «در حکومت پهلوی دامداری ایران را به هم زدند، کشاورزیش را به هم زدند، همه زندگی را به هم زدند. دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشت های - عرض می کنم که - یخ زده نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگری می آورند برایشان، یخ زده، خراب، فاسد و حرام میت است. در صورتی که ایران اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همه ایران و مابقی اش باید صادر میشد ۴/۹/۵۷. حال پرسش اینجاست: آیا از فرصت گرانقدر انقلاب اسلامی برای تقویت عشایر و زندگی عشیره ای استفاده کردیم؟ آیا توانستیم با و زدودن انحصارهای طاغوتی از مراتعی به حکم اسلام سهم همه مردم است، بسترساز گسترش دامداری های خُرد، خودکفا کردن خانواده ها، احیای حکم شریف زکات، محرومیت زدایی و دهها فایده دیگر شویم؟ پاسخ ناگفته پیداست و واردات سالانه بیش از ۲۵٠ هزار تن گوشت و عرضه ی ششصد هزار تومانی آن، گواه فاصله ما با فهم امام و راه اوست. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱٠ اسفند ۱۴٠۲/ سال سوم به خواهران و برادران تمدنی انتخابات: مرزهای فدک را فراموش نکنید! در این دوره یکی از بهترین انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی را دیدیم. از این جهت که شاهد ظهور یک قدرتمند جدید، در کنار دوگانه قدیمی چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا بودیم. گفتمانی که سخن از راهکارهایی جدید، امید آفرین و مبتنی بر کتاب و سنت می زند. داعیه دار طرح هایی مانند قانون گرانقدر «احیای موات» است و «پیشگیری از بیماری به جای تمرکز بر درمان». برای ساخت دار برنامه دارد و به دنبال احیای مشاغل برتر اسلام است. بنابراین فارغ از نتیجه باید بگوییم که در این انتخابات، گفتمان تمدن نوین اسلامی خوش درخشید و در تراز گام دوم انقلاب ظاهر شد. اما نکته مهم این است که نزاع ما با تمدن ضد انسانی مدرن، بخشی و تک بعدی نیست. مرزهای ما به گستره تمام ابعاد زندگی انسانی است. پس بزرگترین اشتباه و خطر این است که مفهوم را به دست خودمان، تقلیل و محدود به یک یا چند عرصه کنیم. به تجربه هم دیده ایم که انقلابی های دغدغه مند، امضا کننده طرحهای کثیر توسعه ای مجالس شدند و برای طرحهای قلیل، بخشی و تک بعدی اسلامی شان هم نتوانستند کاری کنند. چرا که از ابتدا متوجه های مختلف درگیری نبودند. پیشنهاد تشکیل هیئت اندیشه ورز در قم، یکی از راهکارهای مناسب برای بعد از انتخابات است. هیئتی که وظیفه پشتیبانی فکری از نمایندگان تمدنی را دارد، تا شجره طیبه ، بیش از پیش تبیین و تکمیل شود. نتیجه اینکه با طرح های علمی جامع، رزمنده هایی در مجلس خواهیم داشت که توانایی درگیری همه جانبه با پیشنهادات ضاله توسعه را دارند. و إلّا نتیجه نبردی که از صد عرصه حمله می کنند و تنها در دو سه زمینه تصمیم به پاسخ دارید از ابتدا مشخص است. @besalamen_amenin
۶ اسفند۱۴٠۲/ سال سوم موکب یا هتل؟ از قیام بالقسط مردمی تا قیام بالحرص سرمایه داری! هفته ای دو بسته خرما+ قهوه و چای+ یک میز و مقداری هیزم برای چای آتیشی! اینها تمام وسایل من است که هر هفته سه شنبه ها اینجا برپا می کنم. حرفهای یکی از جوانان انقلابی که سه شنبه ها موکبش را در صندوق عقب ماشینش می گذارد و در مسیر حرم تا جمکران، مشغول امامش می شود، وفای به می کند و خدمت رهروان مسیرش. دلایلش بماند اما یکی از بزرگترین ستمها به اسلام و مسلمین، این کلام مشهور است که اسلام فقط محتواست و درباره شکل و قالب حرفی ندارد. همین کژفهمی باعث شده که ضد اسلامی ترین قالب ها را از بگیریم و در انتظار نوشیدن محتوای اسلامی، سراب ها را یکی پس از دیگری بپیماییم. آیه ۲۵ سوره حدید یکی از مهم ترین آیات کلام الله زندگی است که از قضا جزء مهم ترین آیات قرآن هم به شمار می رود. در این آیه خداوند متعال هدف اصلی ارسال انبیاء علیهم السلام را به وسیله بیان می کند. این آیه بیش از اندازه مهم است. معنای این راهبرد بنیادین این است که هر نظام و ساختاری که بسترساز قیام به قسط مردم نباشد اسلامی نیست! هر قالبی که ایجاد کند و اجازه ورود مردم را در امور ندهد، ضد اسلام است و موجب بدبختی بشر. وضعیت مربع برمودای نظام سرمایه داری یعنی بانک، بورس، بیمه و بهداشت متمرکز و انحصاری را از این منظر هم می توان بررسی کرد. در همین راستا می توان مدل و قالب تمدن کفر را در مسئله مهمانی، ضیافت و مسافرت مورد بررسی قرار داد. وجه مشترک پدیده ی و موارد پیش گفته در انحصاری بودن آن است. اساسا نظام سرمایه داری با هنرمندی تمام، مردم و مشارکت های مردمی را به حاشیه رانده و در مقابل، فرعون ها و قارون هایی سرمایه دار را حاکم بر عرصه های مختلف زندگی بشر کرده. این به دست نیامده مگر از طریق همان قالبها. هتلداری به عنوان پدیده ای مدرن، امری انحصاری است و به همین دلیل کلان است و گران قیمت. نتیجه اینکه سود بسیار فراوان این امور، نصیب معدود اغنیایی می شود که توان تاسیس و راه اندازی یک هتل را دارند. حال آنکه دیگر آیه مهم قرآن می فرماید: ساز و کارهای اقتصادی جامعه نباید باعث شود که ثروت، تنها در دست اغنیاء در گردش باشد(سوره حشر آیه۷). این قالبهای متمرکز و انحصاری برآمده از عالم مدرن، بسترساز حرص و بلعیدن مستضعفین هستند. خطر این است که حرص، یکی از ارکان سه گانه کفر(کافی ج۲ص۲۸۹) است و کفر هم قرین ظلم(۲۵۴ بقره) و ظلم، ریشه همه هلاکتهای بشری(۴۷ أنعام). اما در مقابل و باتوجه به دو آیه ی قالبی و شکلی مذکور، می توان گفت که مدل اسلامی پذیرایی و مدیریت مسافران و زائران، غیرمتمرکز، سبک، آسان و در توان همه مردم است، حتی جوانی که هر هفته توان خرید یک بسته خرما دارد. مدلی که به زیباترین شکل ممکن در پدیده تمدنی ظهور کرده است. شکل و قالب فوق پیشرفته اسلام از لحاظ کارآمدی هم بی رقیب است. کما اینکه هیچ شهر توریستی توان پذیرایی بیست تا سی میلیون نفر آنهم در بازه زمانی دو هفته را ندارد. آنهم در فضایی که همه دنبال ایثار هستند نه بلعیدن و کندن و انباشتن! قالبی که به مرور می توان در مناسبتهای بین المللی مشهد و قم هم پیاده سازی کرد. در یک کلام می توان گفت: یعنی کوچک کردن واحدهای مدیریت و سپردن آن به همه مردم. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۹ اسفند ۱۴٠۲/ سال سوم من و جدول فقهی تسخیر آرایشگر لاکچری و شامپوی خدا! ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم، اگه تو رو... آقا بفرمایید. جوان آرایشگر بود که آهنگ آرایشگاه را به احترامم خاموش کرد. نشستم روی صندلی. رو به رویم پر بود از عکسهای مختلف بازیگران هالیوود! از مارلون براندو گرفته تا ژان کلود، نیکولاس کیج، برد پیت و دیگرانی که نمی شناختم... کارش را شروع کرد. + کلاه نزار، موهاتو خراب میکنه! = اینطور نیست. سر رو باید گرم نگه داری و اتفاقا برای مو هم خوبه. +برای گرمی سر پیشنهاد میکنم بخوری که خیلی عالیه. خواستم سر صحبت رو باهاش باز کنم برای همین پرسیدم: عسل؟ چطور؟ + مدتها سردرد داشتم، رفتم دکتر، فرستادم آزمایشگاه و بعد هم قرص داد که تاثیر خاصی نداشت. دوستم گفت بیا برو ! گفتم اینا که چیزی سر در نمیارن. گفت برو ضرر که نداره. رفتم ولی به جای آزمایشگاه، کف دستمو نگاه کرد!!! و ی نسخه نوشت. با نسخش خوب خوب شدم. اون دکتر خیلی روی عسل تاکید داشت. = اتفاقا عسل یکی از اصلی ترین داروهای قرآنه. خدا دو چیز رو به عنوان شفا معرفی کرده: قرآن و عسل(نحل۶۲/ إسراء٨٢). + چه جالب. شنیدم اثر انگشت رو که چند سال پیش غربیا کشف کردن، قرآن از همون اول گفته بوده (قیامة۴). ما چیزایی داریم که اونا به اسم خودشون ثبت می کنن. بعد به داستان سردردش برگشت و گفت: طب شیمیایی هم ی جا رو درست میکنه صد جارو خراب! = بله داداش به این دلیل که جزئی نگرن و از طرفی هیچ وقت نمی تونن به کل بدن داشته باشن. در نتیجه نمی تونن ارتباط و تاثیر متقابل اعضای بدن رو رصد کنن. ادامه دادم و به آرایشگر گفتم: حالا که شما تفاوت داروهای طبیعی که خدا خلق کرده رو با داروهای انسان ساز دیدی، به نظرت بهترین شامپوهایی که خدا برای سلامت مو درست کرده چیان؟ جوان آرایشگر تعجب کرد و گفت: شامپوی خدا؟!؟! مگه همچین چیزی هم هست؟ منم جدول فقهی تسخیر رو بهش معرفی کردم. حرف اصلی این جدول که یکی از جداول ده گانه مدرسه هدایته اینه که: به جای شناسایی و ترکیب شیمیایی اونها برای رفع نیازهامون، از استفاده کنیم که خداوند متعال برای رفع نیازهای بشر آفریده. بعد هم گل ختمی و گل سدر رو به عنوان دو شامپوی درجه یک بهش معرفی کردم. گفتم اتفاقا شستن سر با گل ختمی موجب امان از (ثواب الأعمال للصدوق ج۱ص۱۹). پی نوشت: مشکل از روزی شروع شد که دین رو تو اوامر و نواهی خلاصه کردیم و به کشف معذر و منجز اکتفا. از استنباط و دقت در مورد و شارع هم چشم پوشی کردیم. شاید این بزرگترین عامل در قطع کردن ارتباط مردم با دین بود! در نتیجه دینی که با فهم نیازهای هر کس و ارائه راه حل شروع می شد، تبدیل به مجموعه ای از امر و نهی های خشک، جبری و بی تفاوت نسبت به مشکلات مردم شد. دینی عاجز از تغییر و مواجهه با تمدن کفر و بنای یک زندگی مبتنی بر ایمان. مطالعه بیشتر: جدول تسخیر/ فقه البیان @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۲ اردیبهشت ۱۴٠۳/ سال چهارم شجره نامه یا کد ملی؟ یکی از اساسی ترین مسائل زندگی انسان، روشی است که خود را با آن معرفی می کند و متقابلا دیگران را شناسایی. از گرانقدر ترین آیات قرآن که دلالت های روشنی بر اهمیت این موضوع دارد، آیه ۱۳ سوره حجرات است. خداوند متعال تصریح دارد که اساسا شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید. بی اغراق صدها اثر بر این بار می شود که در محیط زندگی، انسان ها همدیگر را بشناسند یا در فضای زیست کنند. در حال حاضر بسیاری از افراد برای ازدواجشان با مشکلات جدی مواجهند، چرا که اساسا کسی دیگری را نمی شناسد! یا کثیری از جرائمی که در جامعه رخ می دهد، به دلیل از بین رفتن و مفهوم تمدنی . امری که برآمده از شناخت و آشنایی گسترده است و بی معنا در محیط های کلان مدرن. در واقع ساختارهای ضد انسان غربی، ما را به سمت تنهایی، فردیت و ارتباطات واقعی حداقلی سوق داده است. در سالهای اخیرا هم تبدیل به چند عدد و رقم شده ایم () و تنها برایمان باقی مانده، البته اگر هدف پنجم سند ۲٠۳٠ توسعه پایدار () اجازه دهد. مهم این است که بدانیم سرنوشت محتوم همین است. مدیریتی که هرچه بیشتر انسانها را تنها، وابسته و ضعیف بار می آورد، تا توان کنترل بیشتری بر آنها داشته باشد. بدیهی است که نمود این ساختار طاغوتی کنترل گر در معرفی افراد، چیزی فراتر از کد ملی نخواهد بود. امری که پایه های ابتدایی اش را در زمانه منحوس پهلوی اول بنا نهادند( تاریخ مؤسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۵۷). اما در عالم اسلام که به دنبال تجمع حداکثری، افزایش روابط و شناخت طرفینی گسترده است، برای معرفی افراد و هویت بخشی به آنها راه دیگری پیشنهاد می شود. در دنیای زیبای اسلام، نویسی معرف انسان هاست که علاوه بر این که سند و طهارت نسل اندر نسل فرد است، القای هویت جمعی، پشتوانگی و دلگرمی هم دارد. حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ ترین گروهى هستند که از او حمایت مى کنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او پر عاطفه ترین مردم مى باشند(خطبه ۲۳ نهج البلاغه). علاوه بر این ها، شجره نامه به مثابه نقشه ای خانوادگی برای راهبرد تمدنی نیز محسوب می شود. ریشه این نوع از هم به قرآن کریم باز می گردد. مثلا خداوند متعال برای معرفی مهم ترین خاندان مؤثر در درگیری های حق و باطل تاريخ( خاندان نبوت و امامت و خاندان بنی امیه) از مفهوم استفاده می کند: «شجرة طيبة و شجرة مباركة» و در مقابل «شجرة خبيثة و شجرة ملعونة».( آیات ۲۴ ابراهیم/ ۳۵ نور/ ۲۶ ابراهیم/۶٠ إسراء). مبتنی بر همین مفهوم قرآنی، نبی مکرم اسلام نیز در معرفی خودشان می فرمایند: يَا عَلِيُّ: خَلَقَ اَللَّهُ اَلنَّاسَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى وَ خَلَقَنِي وَ أَنْتَ مِنْ (الأمالي للطوسی ج ۱ ص ۶۱۰). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم تعطیلی چهل ساله حساب صد، تا ایستگاه هشتم رئیسی! یکی از بنیادی ترین تصمیمات تمدنی امام راحل در کنار تاسیس کمیته امداد، نهضت سواد آموزی، جهاد سازندگی و کمیته های امنیتی محله محور، برای ساماندهی به مسئله حیاتی مسکن بود. امام خمینی رحمه الله علیه با تمام مسائل و مشکلات طاقت فرسا و کمرشکن ماههای اول انقلاب، ساماندهی به مسئله خانه و کاشانه مردم را تنها شصت روز پس از پیروزی قیامشان شروع کردند. به این سخنان کماکان زنده ۴۵ سال پیش امام توجه کنید: در رژیم منفور پهلوی، یکی از مصیبت ‏بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود. بسیاری از مردم در تهیه یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند، و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار و و به سر می ‏بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه هم به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیغوله‏ ها و اتاقک های تنگ و تاریک و خرابه ‏ها به سر می‏ بردند؛ و چه بسا از درآمد ناچیزشان را بایستی برای‏ اجاره آن بپردازند... نظام اسلام چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد؛ و این از هر فرد است که باید مسکن داشته باشد. و همه بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همه محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره ‏ای بیندیشد، و بر همه است که در این مورد همکاری کنند...در این طرح به هیچ وجه نباید پولی در برابر خرید زمین پرداخت شود. ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ نکته مهم و جذاب داستان، مدلی است که حضرت امام برای عملیاتی شدن این امر مهم پیشنهاد می کنند. راهکاری به محوریت ها، و حضور حداکثری مردم( آیه۲۵سوره حدید) در ساخت و حتی تامین مالی این طرح از طریق حساب شماره صد. محور اساسی این طرح تمدنی اسلامی، اعطای رایگان زمین به عنوان حق مردم و موهبت الهی است(تهذیب الاحکام ج۷ ص۱۵۲). حال چرا پس از حدود پنجاه سال از انقلاب، قریب چهل درصد مردم ایران مستاجرند و کماکان محروم از نعمت خانه؟ دلیل اصلی همان مواردی است که امام در پیامشان اشاره می کنند: که نانشان در کالا شدن، احتکار زمین و های آپارتمانی است. همینطور که از همان ابتدا هم و امام، نامشان را در کنار غارتگران طاغوتی ذکر می کند. واقعیت های میدانی نشان می دهد که جز در برهه هایی اندک، این طرح گرانقدر فقیه تمدنی شیعه، آنگونه که باید و شاید مورد اهتمام واقع نشد. حتی کار به جایی رسید که وزیر مسکن بی درد و دولت توسعه گرای روحانی، امثال چنین طرح هایی را به صراحت خواند. همه ی این مصائب ادامه پیدا کرد تا اینکه 🖤🖤 به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد و مسئول اصلی اجرا و پیگیری طرح . او که سلام خدا بر او باد، با خستگی ناپذیری مثال زدنی خود، توانست در اولین گام از طرح ، واگذاری یک میلیون قطعه زمین رایگان به مردم را در دستور کار دولت خود قرار دهد. نام و راه ، تا ابد زنده و پر رهرو. سایر اقدامات تمدنی آیه الله رئیسی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم از مگامال تا مگا هیئت!!!! تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است. مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند. فی المثل برای دفاع از کشور، یک منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان ظهور و بروز یافت. باز در نظام تولید مدرن، کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است. در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه). مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم را از دست می دهید. اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) . میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک داری مقایسه کرد و امثله دیگر. در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها! هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد. اما هیئتهای کوچک و ، می تواند یکی از مهم ترین عوامل در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است. باز برخلاف ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند. البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی ، شاهد و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم. @besalamen_amenin
۶ بهمن ۱۴۰۰ لطفا این یادداشت را دقیق تر بخوانید! آیا در فضای مجازی همه چیز وابسته به انسانی است که از آن استفاده میکند؟ چند پرسش برای روشن شدن موضوع: ۱.از ارزش‌های انسان ساز اسلام، کم گویی و درست گویی است. ف مجازی به عنوان یک گفت و گو ساز برای همه، این خصیصه را تقویت می‌کند یا تضعیف؟ ۲. از دیگر ارزشهای انسانی در اسلام، چشم نداشتن به داشته های دیگران است. سکه ای که روی دیگرش پرهیز از خودنمایی است. حال ف مجازی بویژه نرم افزار هایی مانند اینستاگرام، خودنمایی است یا کتمان؟ ۳. مورد بسیار مهم دیگر در مسئله هدایت انسان ها، رعایت ظرفیت مخاطبان است که لازمه اش طبقه بندی اطلاعات است. حال با توجه به دسترسی همه نوع افراد به همه نوع اطلاعات در شبکه های اجتماعی، اساسا رعایت مسئله ی محوری ظرفیت چگونه ممکن است؟ ۴.قلب، مهم ترین عضو انسان است و حیات و سلامت قلب هم وابسته به تفکر است. باتوجه به اینکه تمرکز از ضروریات تفکر است، آیا بارش اطلاعات در شبکه های اجتماعی، تعمیق تفکر است یا تضعیف آن؟ ۵. موضوع دیگر رعایت محرم و نامحرم به عنوان یکی از آموزه های طلایی اسلام است. آیا وجود دسترسی های بی حد و حصر در ف مجازی، رعایت حریمها است یا تضعیف آن؟ ۶. از ابتدائیات حفظ امنیت کشور و نفی سبیل، عدم دسترسی دشمن به اطلاعات درونی مملکت است. از طرفی ف مجازی ظهور و بروز تمامی چیزهایی است که در کشور در جریان است. با این وصف آیا شبکه های اجتماعی تقویت تسلط دشمن است یا تضعیف آن؟ اینها و ده‌ها پرسش دیگر: آیا حقيقتا فضای مجازی و در یک نگاه کلان تر تکنولوژی، اموری خنثی و بی جهت هستند؟ 🌐 کانال خبرگزاری طب و تمدن اسلامی →https://eitaa.com/joinchat/3095134386C5a05e04158https://t.me/t124ir
۲۶ تیر ۱۴۰۱ / سال دوم رسانه مهمانی: پلتفرم بی بدیل نشر علم در اسلام! چگونه مردم را به امامت حضرت پدر علیه السلام دعوت کنیم؟ پاسخ واضح امام رضا علیه السلام: خدا رحمت کند کسی را که امر ما اهل بیت را زنده کند. پرسیدند چگونه؟ امام جواب دادند را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد که اگر مردم محاسن راه ما را می دانستند از ما پیروی می کردند( معانی الأخبار ج ۱ ص۱۸۰). پرسش دیگر این است که در کجا امر امامت و مرجعیت علمی شما را زنده کنیم؟ باز بر اساس روایات، مهمانی های مومنین یکی از مهمترین بسترهای احیای امر امامت است. آقا امام باقر علیه السلام تصریح دارند که: همدیگر را در زیارت کنید که در این زیارت شما، زنده کردن امر امامت ما نهفته است ( خصال ج ۱ ص۲۲). ممکن است بگویید مگر در مهمانی قرار است به جز دید و بازدید های معمولی چه اتفاقی بیفتد؟ پاسخ امام صادق علیه‌السلام: همدیگر را زیارت کنید که در این زیارت، هم زنده شدن قلب‌های شماست و هم ( کافی ج۲ ص۱۸۶). در واقع امام علیه السلام می فرمایند: گفت و گوهای مومنانه درباره علوم اهل بیت علیهم السلام، باید یکی از دستور کارهای همیشگی مهمانی ها باشد. از طرفی در اسلام، ملاقات و مهمانی میان مومنین، یکی از کارهای معمول است تا جاییکه امام کاظم علیه السلام، آنرا یکی از چهار بخش اصلی زندگی روزمره دانسته اند( تحف العقول ج۱ص۴۰۹). جمع اینها یعنی: امام علیه‌السلام، ساختاری برای نشر علومشان طراحی کرده اند که از مهمترین ارکانش است که برخلاف رسانه های مدرن و بر اساس روایات: مملو از محبت است، موجب رشد و باروری عقل میشود، عمر ها را زیاد و غصه ها را ازبین میبرد، برکات را افزایش می‌دهد، از حفاظت اطلاعات بالایی برخوردار است، فیلتر نمی شود، اصل اساسی را لحاظ می کند و.... همه اینها در بستر گفت و گوهای حدیث محور، دائمی، و خانگی میان مومنین شکل می گیرد. در واقع مزیت و ویژگی اصلی سبک زندگی ایمانی، وجود ارتباطات حقیقی میان مؤمنین در بسترهایی مانند مهمانی است. 🌐 کانال خبرگزاری طب و تمدن اسلامی →https://eitaa.com/joinchat/3095134386C5a05e04158https://t.me/t124ir
هدایت شده از دارُ السَّلام🌴
۲۷ مرداد ۱۴۰۳ بی خبران غَمَت، بی‌خبر از عالَمَند! السَّلامُ عليٰ مَساكِنِ بَرَكَةِ اللهِ. ✍ گاهی با خودم فکر می‌کنم که شاید اگر آدام اسمیت و جان مینارد کینز زنده می‌بودند و شِمایی از پدیدهٔ بی نظیر و تاریخی «أربعین» را درک می‌کردند، تمامی محاسباتِ اقتصاد محورشان درهم می‌ریخت و شاید از نظامِ خانمان سوزِ جدّاً عدول می‌کردند و وضع اقتصاد دنیا شاید الان به این شکل أسفناک نبود... ❓به راستی با کدام محاسبه اقتصادی میتوان عمدهٔ نیازهای روزمرّه میلیون ها نفر با نژادها و قومیتهای خاص را بدون هیچ بودجه دولتی و تسهیلاتِ محور بانکی! و بی‌نیاز از هر گونه طرح ، صرفاً با «خادم الحسینی شدن» و در اختیارِ دیگران گذاشتن داشته های خود، تأمین کرد و لبخند رضایت بر لبانشان آورد؟! به گونه ای که مردم در سالهای بعد نیز با شور و شعف بیشتری برای حضور بیش از پیش در چنین «شِبه مدینة فاضله ای» با جان و دل بشتابند؟! «أنتُم البابُ المُبتَلیٰ بِهِ النّاسُ؛ مَن أتاکُم نَجٰا و مَن لَم یَأتِکُم هَلَكَ...» 👈 پیشنهاد مطالعه«کارکردهای تمدّنی زیارت اربعین» @Darol_salam
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۵ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم دستگاه کارشناسی جاهلیت تو را نجس نکرد! یکی از اوصاف مهم حضرت آقا امام حسین علیه السلام در این است که «جاهلیت» نتوانست تو را با نجاست هایش آلوده کند(تهذیب الاحکام ج۶ص۱۱۳). معنایی بسیار گسترده تر از تصور حداقلی ما دارد. حضرت آقا امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ۵۰ سوره مائده می فرمایند: به صورت کلی فقط دو نوع وجود دارد: حکم خدا و حکم جاهلیت(کافی ج۷ص۴۰۷/تهذیب ج۶ص۲۱۷). به بیان دیگر همان‌قدر که دستگاه حکومت خداوند متعال جامع و گسترده است، دستگاه جهل و جاهلیت نیز. از دیگر سوی حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام در شرح جاهلیت می فرمایند: جاهلیتی که در آن وجود نداشت(خطبه۹۳نهج البلاغه). و در فرمایشی دیگر: مانند ستم کاران نباشید که در دین نمی کردند(خطبه۱۶۶نهج البلاغه). بنابراین تفقه در دین و هدایت بنیان بودن سبک زندگی، شاخصه ی اصلی زندگی الهی عقل محوراست در مقابل جاهلیت. ثمره تفصیلی زندگی عاقلانه مطهر و زندگی جاهلانه نجس کننده نیز در حدیث شگفت انگیز جنود عقل و جهل آمده است(المحاسن ج۱ص۱۹۶/الکافی ج۱ص۲۰). دستگاه کارشناسی عقل بینان(قرآن بنیان)، هفتاد و پنج خاصیت خیر برای بشر دارد و دستگاه کارشناسی جهل محور نیز هفتاد و پنج خاصیت شر. مثلا بی عدالتی و فقر از جنود اصلی جهل هستند. بنابراین نظام اقتصاد مدرن که با مدل تولید و بازار ، پمپاژ بی‌عدالتی و فقر می کند، نظامی جاهلیت محور، نجس کننده و دور از صراط مستقیم امام حسین علیه السلام است. یا مثلاً عفت و حیا از جنود و ثمرات عقل است و هتک حریم از جنود جهل. بنابراین مدل معماری که بسترساز عفاف و حیاست، مدلی فقیهانه، طاهرانه و الهی است و آپارتمان که بستر ساز هتک حریم خصوصی افراد است، مربوط به عصر جاهلیت و نجس کننده زندگی ها. در یک نگاه کلی می توان گفت که سند۲۰۳۰توسعه پایدار، نجس کننده ترین مجموعه از به روز شده حکمرانی جاهلیت است و در مقابل، بسته اولویت های تمدنی دوازده گانه(دریافت)، تلاشی است برای سوق دادن زندگی ها به سمت طهارت عقل و بنیان گذاری بر اساس تفقه قرآنی. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم و هنگامی که به آنها گفته میشود به پیامبر ایمان بیاورید، می گویند: مدرنیته برای ما کافی است!!! چرا هیچگاه پیامبر را جدی نمی گیریم؟؟ به دلایل مختلفی ارتباط ما با و پیامبر سلام الله علیه قطع است و آنها را جدی نمی گیریم. بخش مهمی به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد باز می گردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فاقد فکر، بدون طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! انسان هایی که اگر امروز در اثر نمی مردند، قطعا فردا بخاطر از بین می رفتند. بدیهی است که در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان حضرت را هم، درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده می دانیم و مشغول انسان هایی نخستین. با این مجمع الأوصاف پیش فرض های غلط اندر غلط، که بویژه از طریق کتابهای در ذهن ما رسوخ یافته، چه لزومی است که به قرآن مراجعه کنیم؟ کتابی که در نگاه ما، شرح و گزارش دوران کودکی، سادگی و بیسوادی بشر است؟ ما از قرآن و پیامبر به عنوان عبور کرده ایم. چرا که تصور می کنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجهیم. ما به دلیل پذیرش از گذشته، زمانه پیامبر را عصر سادگی، کم دانشی و بساطت میدانیم. از طرفی به دلیل نداشتن روایت صحیح از مدرنیته، دوران کنونی را عصر پختگی و زمانه پیشرفتها و پیچیده گی های محیرالعقول علمی تصور می کنیم. و کدام انسان عاقل پیشرفته باسواد، به انسان ساده کم دانش رجوع می کند؟ بدیهی است که در چنین فضایی، حداکثر یک احترام صوری مناسبتی بی خاصیت به پیامبرش خواهیم گذاشت نه بیشتر. همه اینها درصورتی است که اولا قرآن کریم تصریح دارد که «والذین من قبلکم» از شما قدرتمندتر بودند، ثروت بیشتری داشتند، فرزندانشان از شما بیشتر بود و از همه مهمتر اینکه زمین را بیشتر از شما آباد کرده بودند(اینجا)، ثانیا مقتدا و بودن مطلقه ی پیامبر سلام الله علیه(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیشرفته ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق ‌و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲). در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم می شود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا می دهد و شرح حالش، مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام، با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ. یادداشت مشابه: حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم آیا منظور از شیطان در بعضی روایات همان میکروب است؟ نکند ملائکه پروتئین باشند!!!!!! شاید مهم ترین موضوع در ارتباط انسان با خداوند متعال، مسئله باشد. اینکه حضرت رب العالمین با چه اصول و قواعدی با بشر سخن گفته که در نتیجه، کلماتش برای مردم تمامی زمانها و مکانها، هدایت آفرین، قابل فهم و باشد؟ آنقدر مبین و روشنگر که آنرا می نامد(۱۳۸ آل عمران/۱۵مائده). یکی از مسائلی که در همین زمینه مطرح می شود، تطبیق بعضی از کلمات و توصیفات شارع بر موضوعات جدید است. از جمله مشهورترین تطبیقها این است که: مقصود از در بعضی از روایات همان است. مثلا: ۱. ناخن هایتان را کوتاه کنید که ناخن بلند، جایگاه شیطان است. (مکارم الاخلاق ص۶۶) ۲. آب را از کنار دستگیره و جایی که کوزه تَرَک برداشته نخورید، که اینها محل شیطان است. (کافی ج۶ص۳۸۵). طبق دیدگاه مشهور، شیطان درین نوع از روایات به معنی میکروب و کثیفی است. در این زمینه چند ملاحظه وجود دارد: : آیا زنی که ناخن های بلندی دارد و زیر آنها را تمیییییییز تمیییییز نگه می دارد، دیگر شامل این مسئله نمی شود؟؟ عین همین پرسش درباره کوزه هم وجود دارد. اگر دستگیره و محل تَرَک را قشششششنگ بشوییم و ضدعفونی کنیم، دیگر جایگاه شیطان نیست؟ اگر مسئله فقط میکروب و کثیفی باشد، آیا خیلی بهتر، قابل فهم تر و راحت تر نبود که امام علیه السلام بفرمایند: اینجاها کثیف است، ابتدا تمیز کنید و بعد...؟؟؟ : پذیرش این مدل تطبیقات، به ناکجا آباد مضحکی منتهی خواهد شد. فی المثل اگر منظور از شیطان، میکروب و کثیفی است، لابد آنجایی که فرموده اند خلال دندان باعث شادی می شود(تحف العقول ص۱۴)، مقصود از ملائکه یعنی !!!! : استدلال می کنند که چون میکروب بسسیاااااار ریز است و در آن زمان(تلویحا: عصر بدبختی و بی سوادی بشر) دیده نمی شد، اهل بیت علیهم السلام به جای آن، از لفظ شیطان استفاده کردند تا با مردم تفاهم کنند. حال پرسش مهم این است که مگر خود شیطان دیده می شود؟ آیا پذیرفتنی است که یک نادیدنی را، با پدیده بسیار نادیدنی تر از آن معرفی کنند؟ آن هم موجودی که قرآن کریم تصریح دارد: شمارا از جایی می بیند که شما . او و قبیله اش را نمی بینید(۲۷ اعراف). با همه اینها جالب است که خداوند متعال به یک موجود نادیدنی، می گوید. مخلوقی که مانند روز روشن، آشکار است و همه باید او را دشمن خود بدانند(۶فاطر/۱۴۲انعام). جالب تر اینکه از نظر کلام الله زندگی، این مسئله آنقدر مهم و بدیهی است که منکر آن کافر است و در عذاب جهنم(۱۴٠ نساء). : اگر مدرنیته در این دو سه قرن اخیر پدید نمی آمد، به معنای این بود که بشریت درک درستی از شیطان نداشت؟ اصلا اگر چندسال دیگر اثبات شد که چیزی به نام میکروب، وجود خارجی ندارد چه؟ آن زمان باید چه معنای جدیدی را بر روایات تحمیل کنیم؟ : اصل کلام این است که چون پدیده ای دیده نمی شود، پس فهمش ناممکن است. آیا این به معنای صحه گذاشتن بر اعتقاد جهنمی نیست؟مگر آنها چه می گفتند؟ حرفشان به انبیاء علیهم السلام این بود که اگر راست می گویید پدرانمان را بیاورید. ما آنها را بعد از مرگشان نمی بینیم، پس تمام شده اند و دنیایی پس از این عالم نخواهد بود(۲۵جاثیه). : مگر الهی قابل رؤیتند که خدواند متعال، حدود هفتاد بار در قرآن از آنها سخن گفته؟ نکند منظور از ملائکه باشد؟؟؟ آیا بهشت، دیدنی است که هفتاد و هفت بار در کلام الله، ذکر و توصیف شده؟ جهنم چطور؟ کسی چه می داند؟ شاید علم پیشرفت کرد و فهمیدیم منظور از جهنم، ویروس بوده!!!! اصلا خود حضرت باری تعالی چه؟ اگر قرار باشد نادیدنی ها غیر قابل درک باشند، خداوند غیب الغیوب از همه اولی تر به این مسئله است. همین نگاه ناقص است که برای توصیف خداوند متعال، دست به دامان کلمه سخیف و مبهم می شود. نمازی را که به فرموده امام صادق علیه السلام، چهار هزار حد دارد(کافی ج۳ص۲۷۲)، در حد ورزش و تحقیر می کند. مسئله پر رمز و راز را به تقلیل می دهد و قص علی هذا . پذیرش این ، ریشه در کردن و بخشی نگری به آیات و روایات دارد. در نداشتن یک نگاه به منظومه وحی. علاوه بر اینها واجد این معنای ضمنی ناصحیح است که ، برای تفاهم با مردم کافی نیست و به این منظور، باید دست به دامان دستگاه دانشی مدرن شویم. غافل از اینکه تغییر، تنها امر ثابت این دستگاه فکری است. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۲ مهر ۱۴٠۳/سال چهارم همین؟!؟! مگر اسرائیل در تامین اف۳۵ مشکل داشت؟ بهتر است قبل از اینکه حرفم را با شما خواهران و برادران عزیز در میان بگذارم بگویم: بنده هم مثل میلیونها انسان آزاده در سراسر جهان افتخار می کنم. افتخار به اینکه در کشوری زندگی می کنم که در طرف یاری مظلومان، کودکان و مادران بی پناه و فلسطین ایستاده. اما مگر نه این است که خداوند متعال می فرماید: اگر از _که مصداق اَتَم آن قرآن است_ روی بگردانید، باید آماده زندگی سخت و دشوار شوید؟(طه۱۲۴). و مگر نه اینکه قاعده انتقام می فرماید: در همان سطحی که ضربه خوردید باید پاسخ دهید؟(بقره۱۹۴). فی المثل پاسخ واقعی شهادت حاج قاسم به عنوان فرمانده بین المللی اسلام، کشتن فرمانده وقت سنتکام آمریکا بود. با این وصف می شود بفرمایید در وعده صادق۲، دقیقا پاسخ کدام ضربه را داده ایم؟ آنهم بعد از دو ماه تلخ و زهرآگین. اینکه بعد این مدت، تنها سه چهار پایگاه نظامی را بزنیم و ژست انسانیت بگیریم که بله ما زیرساختها را نزدیم، دستاورد خیلی مهمی است؟ مگر اسرائیل مشکل تامین دارد که این فرصت تاریخی بسیار بسیار بی نظیر را تنها صرف آن کردید؟ دیروز در صفحه اینستاگرام شبکه اماراتی خواندم، که بلافاصله بعد عملیات موشکی ایران، آمریکا با سه فروند هواپیمای باری جنگی، یک بسته جدید از پیشرفته ترین امکانات را به اسرائیل فرستاده. یا سه چهار روز پیش نوشته بود: تمام هزینه جنگ یکساله برای اسرائیل، تنها چهل میلیارد دلار بوده. آیا برای آمریکا با بودجه نظامی حدود ۸۶٠ میلیارد دلار، تامین چهل میلیارد در سال کار سختی است؟ دلارهای بی نهایت شرکت سعودی هم به کنار. اینکه بگویید اگر اسرائیل غلط دیگری بکند چنین و چنان می کنیم... می شود بفرمایید سگ هار صهیون، دقیقا باید چه غلط دیگری بکند؟ در کمتر از پنج ماه، چند نفر از سرلشگران نظامی ما را که شهید کرده، وزیر ما را همچنین، رئیس جمهور بی نظیرمان را به آن شکل و مهمان عزیزمان را نیز. انسانهای اسطوره ای مانند و که جانشینان خلف بودند و ده فرمانده ارشد دیگرمان را، تنها در دو هفته به شهادت رسانده. نهایتا را و آه از داغ سوزان آن ولی الهی. در چنین شرایطی سخن از غلط دیگر می کنید؟!؟ تنها یک غلط مانده که پناه بر خدا از آن یک غلط. بله به عنوان کسی که هر روز مهم ترین خبرگزاری های دنیا را رصد می کنم، از وضعیت خراب اقتصادی اسرائیل مطلعم. البته که این وضعیت طبیعی همه جنگهاست. مگر سایر کشورهای درگیر جنگ، به لحاظ اقتصادی شکوفا می شوند که به وضع نابسامان اقتصادی صهیونها دل بسته اید؟ وعده صادق۲ می توانست کار را برای همیشه تمام کند که ظاهرا عزیزان منتظر حوادث دیگری اند. اگر به هر دلیلی توان به درک واصل کردن صهیونی را ندارید، چرا بهترین فرصت برای ویران کردن و فلج کردن مردمی دشمن را، به زدن چند پایگاه نظامی و امنیتی تقلیل دادید؟ کاش حداقل تاسیسات برقی و مخابراتی شان را نابود می کردید. در اینصورت پانصد هزارنفری که هرچند روز در اعتراض به نتانیاهو بیرون می آیند، به چند میلیون نفر تبدیل می شدند. مگر نتانیاهو بدون پشتیبانی مردمش چقدر می توانست ادامه دهد؟ بهترین راه برای زمین گیر کردن ماشین ترور و انسان کشی یهود، ایجاد است و بهترین راه آن، نابودی زیرساخت های زندگی مستعمره نشینان که متاسفانه از دست رفت. بله بنده هم مثل شما از همراهی نکردنهای بعضی ها مطلعم. بنده هم می دانم که عزیز در وصیت نامه اش می گوید: آیه الله خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها می بینم. به همین دلیل اینها را می نویسم برای ، برای همانهایی که در آخرین پیام، مورد خطاب رهبری قرار گرفتند. مردم عزیز: باید به مطالبه گری و تبیین ادامه دهیم. تصور نکنیم که کار تمام شده. پناه بر خد از روزی که و قتال با دشمنان خدا، اولویت اول زندگی ما نباشد(۲۴ توبه). @besalamen_amenin