eitaa logo
تاملات
777 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
374 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 تاخر فرهنگی و خودروهای برقی ✍️ محمد سلیمی 🔸ما در مواجهه با بسیاری از پدیده های نوظهور دچار هستیم. یعنی قبل از این که فرهنگ آن پدیده به ما برسد و یا در ما ایجاد شود، سر و کله خودش پیدا می شود و باعث های فراوانی می گردد؛ و ما سالیانی را در برطرف کردن ناشی از آن به خود می لولیم و تباه می کنیم. 🔹یکی از دلایلی هم که و ما به برخی از نوپدیدها رو نمی آورند همین مساله است. به طور مثال یک هو با چیزی به نام "خودروهای برقی" مواجه می شوند که کار از کار گذشته و بدون شناخت نسبت به جوانب اش ناچارند به آن تَن در دهند. خوب یا بد، آن پدیده به سرعت می آید و خودش و فرهنگش، همه را زیر می گیرند و در افق محو می شود. 🔸یک بابایی در گوشه ای از عالَم نشسته و گفته چگونه می شود وسیله نقلیه ای ساخت که فرضاً آلایندگی نداشته باشد و کمترین آسیب محیطی را دارا باشد، نهایتا رسیده به مدل های برقی. ما کجای این هستیم؟ همیشه رده دومی بوده ایم و مصرف کننده. اصلن نشسته ایم فکر کنیم که آیا برای حمل و نقل می توان به مدیوم های دیگری هم رسید؟ اگر ما صرفاً مادی نیست، آیا می توان به مقوله حمل و نقل و جابه جایی، غیرمادی نگریست؟؟؟ اساسا تا وقتی که مدل ها بومی نشده اند و اورجینالیته خودمان را نَجُسته باشیم تا ابدالدهر جهان چندمی" خواهیم ماند. 🔻پ.ن: به بهانه تلاش دوستان عزیزم در طراحی و تولید . ⚜️ @taammolat74
🔰 آیا موانع توسعه در کشور از جنس "سیاسی" هستند یا نسبت وثیقی با "نظام دانایی" دارند؟ 📍روایتی از اولیاء دین نقل شده است که در آن در باب نسبت "" و "" تذکری بنیادین داده شده است. اجازه دهید نخست روایت را برای شما نقل کنم و سپس تاملات خویش را با شما در میان بگذارم. روایت به شرح ذیل است: (اذا فسد العالِم فسد العَالَم) معنای ساده این عبارت این است که اگر عالِم فاسد گردد عالَم به فساد کشیده خواهد شد. اما واقعاً بحث بنیادین در این عبارت حِکمی از منظر چیست؟ متن کامل یادداشت ذیل را در ادامه بخوانید👇👇👇 ⚜️ @taammolat74
🔰راهنمای فلسفی زیستن 📍به نظر من هر کسی، دست‌کم به دو دلیل ساده، باید کمی فلسفه بخواند: 🔸نخست این‌که بدون فسفه نمی‌توانیم معنای دنیایی را که در آن زندگی می‌کنیم بفهمیم. فلسفه بهترین آموزش زندگی است و حتی از تاریخ و نیز بهتر است. چرا؟ خیلی ساده است. 🔹چون همهٔ اندیشه‌ها و باورها و ارزش‌های ما، خواه بدانیم خواه ندانیم،‌ در درون الگوهایی از قرار گرفته و معنا یافته‌اند که در طول تاریخ فکری بشر ایجاد شده‌اند و بنابراین درک گستره و منطق و پیامدهای آن‌ها نیازمند درک این الگوهاست. 🔸دوم این‌که آشنایی با متون اصلی فلسفه، علاوه بر این که ما را به درک خویشتن و دیگران قادر می‌سازد، کمکمان می‌کند تا بهتر و آزادتر زندگی کنیم. همان‌طور که بسیاری از اندیشمندان معاصر گفته‌اند: فلسفه بازیچه نیست و هدف آن حتی درک بهتر دنیا و جایگاه ما در آن نیز نیست، بلکه گاهی فقط «جان به در بردن» است. 🔹فلسفه است که توان بر ترس‌هایی را به ما می‌دهد که می‌توانند ما را در زندگی فلج کنند. و اشتباه است که بپنداریم چیزهایی همچون روان‌شناسی مدرن می‌توانند جایگزین آن شوند. یعنی یادگیری زیستن، یادگیری نترسیدن از چهره‌های مختلف مرگ؛ یا به زبان ساده‌تر، یادگیری پیروزی بر ابتذال زندگی روزمره، یعنی ملال و حس گذر زمان این‌ها انگیزهای نخست مکاتب یونان باستان بودند. 💢پیام آن‌ها باید گوش شنوایی بیابد، چون برخلاف آن‌چه در و علوم انسانی رخ می‌دهد، فیلسوفان گذشته در زمان حال با ما سخن می‌گویند. و این چیزی است که سزاوار تأمل و تفکر است. 📚راهنمای فلسفی زیستن؛ لوک فری ⚜️ @taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | به وقت سفر؛ امکانی برای گشودگی روح انسانی ▪️#سفر، چیزی فراتر از گریز از #روزمرگی است؛
🔸 ما انسان‌ها در خود اغلب به امور سطحی و بی‌معنا گرفتار می‌شویم و از هستی خود دور می‌افتیم. سفر اما می‌تواند ما را از این حالت بیرون بکشد. هنگامی که از و خود جدا می‌شویم، به فضایی دیگر قدم می‌گذاریم که در آن، عادت‌های روزمره رنگ می‌بازند و مجالی برای و تأمل پدیدار می‌شود. 🔹سفر، با ترک مکان مألوف آغاز می‌شود؛ خانه‌ای که هر گوشه‌اش با خاطرات و عادت‌ها گره خورده است. در لحظه ، چیزی از درون به ما می‌گوید که دیگر همان پیشین نیستیم. در این گسست، چشمانمان به روی امکاناتی تازه گشوده می‌شود؛ امکاناتی که شاید پیش‌تر در میان دیوارهای خانه و قیدهای زندگی محو شده بودند. 🔸سفر، اما تنها بازگشت به گذشته نیست؛ بلکه نوشدن در اکنون است. کوه‌ها، مناظر طبیعی، صحراها و حتی خیابان‌های پرهیاهوی یک شهر ناشناخته، به ما می‌آموزند که ، چیزی جز جریان مداوم نیست که ما را به زیستن و فهمیدن فرا می‌خواند. در هر با آدمیان از سرزمین‌های مختلف، دایره وجودی انسان گسترش می‌یابد. این برخوردها، همچون درهایی به روی اندیشه‌های نو، به او می‌آموزند که جهان نه تنها چیزی است که در ما تصویر می‌شود، بلکه جهانی است که در آن، دیگران هم با تمام پیچیدگی‌های خود به زندگی می‌پردازند. 🔹سفر، برای من فقط اینها نیست، بلکه سفری است به شهری که سابقا در آن می‌زیستم. این سفر به جایی است که در آن، خاطرات کودکانه و نوجوانی‌ام همچون خطوطی نامرئی در بافتِ زمان پیچیده شده‌اند. شهری که زمانی برای من چون بود و هر کوچه و هر خیابانش نماینده بخشی از رویاهای کودکی‌ام بود. این‌گونه است که سفر، برای من یک است، بازگشتی به جایی که در آن آغاز شدم، بازگشتی به جلای خودِ گذشته. 💢 با این همه؛ وقتی به خانه بازمی‌گردیم، دیگر همان آدمی نیستیم که روزی از آنجا پا به جاده گذاشت. خانه، همان خانه است، اما ما دیگر همان نیستیم. سفر، ما را تغییر داده است؛ نه فقط در ظاهر، بلکه در عمق وجود. شاید بتوان گفت که هر بازگشت، نوعی قرار دوباره با است؛ قراری که این بار بر مبنای فهمی تازه و زاده‌شده از دل جاده‌ها و لحظه‌هاست. ⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | آخرین سنگر آموزش ایستادن در برابر ابتذال آموزش ماشینی ▪️در هیاهوی روزافزون #پلتفرم‌ ه
🔹 پلتفرم، ما را در جهانی بی‌مرز و بی‌زمان معلق می‌کند؛ جایی‌که هیچ تعهدی به نیست، و هیچ ضرورتی به بودن. اما کلاس، اکنونِ زیسته را احضار می‌کند؛ اکنونی که در آن هر غیبت، دارد؛ هر ، گفت‌وگوست؛ و هر نگاه، افقی برای ادراک. کلاس، تمرینی است برای بودن در . 🔸 کلاس، شاید آخرین سنگر آموزش به‌مثابه زیستن است؛ جایی که دانش نه از جنس داده، که از جنس تجربه‌ی مشترک است. در پلتفرم، به تقلیل می‌یابد؛ به صوت و تصویر، به اسلاید و سرعت. اما در کلاس، آموزش، اتفاق است. رخداد است. یک رخداد انسانی، میان دو آگاهی. 🔹 آموزش در کلاس، تجربه‌ای پدیداری‌ست: نوعی از هم‌نفسی وجودی. شکلی از باهم‌بودگی در راه فهمیدن. چیزی که هیچ اتصال اینترنتی، هیچ یادگیری شخصی‌سازی‌شده‌ای، و هیچ ویدئوی پربازدیدی، نمی‌تواند آن را تولید کند. 🔸 کلاس، فرم است. فرمی که در خود دارد: زمان‌بندی دارد، انتظار دارد، دارد، و حتی سکوت. این همان چیزی‌ست که در فضای پلتفرمی رو به زوال است؛ آن‌جا که همه‌چیز باید بی‌وقفه و بی‌تأمل در جریان باشد. در جهانی که ارزش است، کلاس کند است. در زمانی که سرعت معیار است، کلاس مجال است. در کلاس، زمان فقط گذرِ دقیقه‌ها نیست؛ زمان تجربه است. زمان اندیشیدن. 🔹 کلاس، واپسین شکل است؛ در جهان تسریع‌شده‌ی پلتفرم‌ها، که در آن زمان «فشرده» است، صبر «بی‌معنا» شده، و تجربه «غیاب‌پذیر»، کلاس نوعی نوعی در برابر تسلیم‌شدن به آسان‌سازی، در برابر آموزشی، و در برابر ماشینی‌شدنِ تجربه‌ی . در کلاس، ما هنوز می‌توانیم انتخاب کنیم که حاضر باشیم، درگیر شویم، و به‌جای معنا، آن را بسازیم. 💢کلاس، مهمترین اقلیم تنفسیِ زیستن است؛ تا وقتی هنوز کلاس هست، هنوز امکان «مواجهه» باقی‌ست. کلاس، نه صرفاً حافظ آموزش، بلکه حافظ امکان بودن در است. ⚜️ @Taammolat74
علیرضا شفاه و معصومه ندیریرادیو اشراق ۹ - ۳۱ تیر ۱۴۰۴.mp3
زمان: حجم: 19.7M
🔉 🔶 موضوع | امن اقتصاددان 🎙 گفتگو: و معصومه ندیری پادکست 🔹۱۸۰ اقتصاددان بعد از توقف جنگ ایران و اسرائیل بیانیه‌ای دادند و در آن از تغییر پارادایم در نظام حکمرانی گفتند و از ایران درخواست تنش‌زدایی کردند. این قسمت درباره چیزی است که این بیانیه آشکارش می‌کند. این پادکست به به این بیانیه‌ و جهان ذهنی این اقتصاددانان می‌پردازد. ⚜️ @Taammolat74 ⚜️ @simafekr_com