📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل دوم، بخش اول
🔻فصل حاضر، ابعاد دیگری از #اندیشه_اقتصادی تمدن های باستانی را پوشش می دهد. افکارِ اقتصادیِ #یونان_و_روم_قدیم محورهای اصلیِ این فصل هستند. ابتدائا در این یادداشت به طور اجمال عقائد اقتصادیِ #یونان_قدیم بیان می گردد.
🔰یونان محل شکل گیری اولین تمدن های جامع جهان به حساب می آید. پایه گذارانِ اولیه #تمدن_یونانی، بیشتر از #کرتی ها، #مینوسی ها یا #آخایی ها هستند که از مردمانِ مصر قدیم و دیگر مناطق شرقی هستند. ساختار اندیشه های اقتصادی یونانیان به قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد بر می گردد. در #یونان_قدیم کشاورزی، صنعت و تجارت رونق ویژه ای داشت. زیرا کشاورزی یک شغل شریف و اساسِ #اقتصاد_ملی دانسته می شد. روحیه ی #تقسیم_کار از دیگر عقائد یونانی هاست که به رونقِ #تجارت_خارجی کمک می کند. جالب است که در فرهنگ یونانی نیز تجارت به معنای ارزان خریدن و گران فروختن، امری ناپسند بوده و از اینرو یونانی ها به آن اقدام نمی کردند.
🔰اجمالا به اهمِّ عقائد اقتصادی چهار حکیم یونانی [ #سقراط، #گزنفون، #افلاطون و #ارسطو ] خواهیم پرداخت.
1️⃣ با وجودی که از فیلسوفان و حکیمان، نقش آفرینی در اندیشه مستقل اقتصادی انتظار نیست؛ اما آنها به بسیاری از پایه های #اقتصاد_مدرن اشاره کرده اند. به عنوان نمونه از نظر ارسطو #پول تنها ابزار مبادله بوده و از نظر تولید عقیم است.
2️⃣ #مالکیت_فردی، #مالکیت_جمعی و مسائل اقتصادی و حقوقی مربوط به آن، از دیگر موضوعاتی است که فیلسوفان یونانی در ترسیم پایه های آن نقش آفرین بوده اند. افلاطون؛ بر نوعی مالکیت اشتراکی -سوسیالیستی- تأکید داشت. در مقابل ارسطو؛ با نقادی دیدگاه افلاطون، مالکیت خصوصی را مورد توجه قرار می دهد.
3️⃣ از دیگر اندیشه های اقتصادی یونان باستان که بر نظریه های اقتصادی مدرن مؤثر بوده، مسأله #قیمت و بویژه #ارزش است. از نظر افلاطون؛ ارزشی واقعیِ کالاهاست که قیمت را تعیین می کند. به نظر می رسد که منظور از ارزش واقعی در دیدگاه افلاطون، #هزینه_تولید است. در نظر ارسطو؛ قیمت عادلانه مورد تأکید قرار می گیرد و آن قیمتی است که در صورت تحقق، #رفاه و سعادتِ جامعه تضمین می شود.
4️⃣ گزنفون در کتابی با عنوان #اکونومیک، به بحث #بودجه_خانوار، تقسیم کار بین شهر و روستا، گرانی کالا، چگونگی افزایش درآمدِ بخش دولتی و مانند آن پرداخته است. همچنین او؛ بر تأثیر منفیِ جنگ بر روی #سرمایه_گذاری تأکید کرده است. وی تقسیمِ کارِ همکارانه و دوستانه را باعث بالا رفتنِ #کارایی می داند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل سوم
🔰فصل حاضر، ابتدا به تحولاتِ پس از سقوط روم می پردازد، و سپس تاریخِ عقائد اقتصادیِ قرون وسطا را تبیین می کند. البته اشاره ای هم به اندیشه های اقتصادی در اسلام می شود، که در فرصتِ مقتضی بصورت مجزا به چیستی و چگونگیِ تحققِ #اقتصاد_اسلامی خواهیم پرداخت.
🔰سقوطِ امپراتوریِ روم غربی در ۴۷۶ م می تواند بستر مناسبی برای بررسی تاریخ عقائد اقتصادی باشد. دوره ی زمانی بین آن سال تا سقوط امپراتوری روم شرقی در سال ۱۴۵۳ م را [که ترک های عثمانی قسطنطنیه را فتح کردند] با نام #قرون_وسطی شناخته می شود. بروزِ #فئودالیسم، ظهورِ اندیشه #مدرسی و سیطره رویکردهای خاصی از دینِ یهودیت و مسیحیت، طبعا در شکل گیری اندیشه های اقتصادی اثرگذار بوده اند. اجمالا در این یادداشت، لُبِّ عقائد اقتصادیِ #پدران_کلیسا و بعضی دیگر از اندیشمندان بزرگ قرون وسطی همچون #اگوستین_قدیس، #آکویناس و... را به سمع و نظر می رسانیم که بدین قرار می باشد:
1️⃣ در اندیشه آگوستین قدیس زمانی که کسبِ منافعِ شخصی به زیانِ #فقرا باشد، آن منافع از نظر آگوستین قابل قبول نبود. وی عقیده داشت به جای توجه صرف به #عرضه و #تقاضا در تعیینِ #قیمت، باید #هزینه_تولید و نیاز افراد را نیز مورد توجه قرار داد. طبقِ دیدگاه وی، مبادلات باید بر مبنای #عدالت باشد به گونه ای که طرفینِ معامله به حق خود برسند و هیچ کدام زیان دیده نشوند. کلاه برداری و تقلب در معاملات نباید صورت بگیرد. همچنین تأکید دیگر وی در معاملات، دوری از #حرص و #طمع و تلاش برای رعایت منافع همنوع است. و نیز دارایی زمانی ارزشمند است که در مسیر صحیح استفاده شود.
2️⃣ برخی پدران کلیسا در مسائل اقتصادی معتقد بودند که؛ #سود_کم، قیمت عادلانه و توجه به دسترنج ناشی از #کار حتما باید مورد توجه فعالان اقتصادی باشد. به عقیده ایشان؛ یک فرد مذهبی نباید سربار دیگران شود، بلکه باید مولد باشد و با کار تولیدی، خود و دیگران را از آثار کارش بهره مند سازد. در اندیشه ایشان، کار عبادت محسوب میشد و تنبلی زمینه گناه را فراهم می کرد. مسأله ی #کار در #اقتصاد_مدرن، درجه دوم یا پست جلوه می کند و در مقابل #استراحت یک عنصر عادی است. یعنی با کارِ بیشتر، #مطلوبیت کاهش می یابد ولی با استراحتِ بیشتر، مطلوبیت افزایش می یابد.
3️⃣ از ویژگی های اقتصاد مدرسی [اسکولاستیک]، تأکید بر رویکردِ هنجاری در مقابلِ رویکردِ اثباتی در اقتصاد است. فکر اقتصاد مدرسی، مبتنی بر دیدگاه پدران کلیسا، صاحب نظرانِ الهیات و اخلاق در قرون وسطی استوار است. در مسأله ی #کمیابی، اندیشه مدرسی ها آن بود که؛ منابع کمیاب باید به گونه ای به کار رود که گناه حداقل شده و خیر و ثواب حداکثر گردد. #انحصار و #احتکار در اندیشه ی ایشان مطرود و منفور بود. برخی از مدرسی ها قیمت عادلانه را قیمتی می دانند که #هزینه_نیروی_کار و دیگر هزینه ها را بپوشاند. و برای عده ای دیگر، قیمت عادلانه بیانگرِ مطلوبیت و مفید بودنِ کالا برای مصرف کننده است. گویی اینکه مدرسی ها اولین بحث های #تعیین_قیمت در اقتصاد را مطرح کرده اند. چون نظریات اقتصاد مدرن نیز قیمت را با #مطلوبیت_نهایی_کالا مساوی می دانند. #ربا در اندیشه ی مدرسی ها ممنوع بود؛ زیرا در مقابلِ آن کاری صورت نگرفته بود. و گرفتن دیرکرد و #بهره منع شرعی نداشت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتبِ_کلاسیک؛ اندیشه های اقتصادیِ #دیوید_ریکاردو
🔸️ دیوید ریکارد (۱۷۷۲- ۱۸۲۳) اقتصاددان انگلیسی و از چهره های برجسته ی مکتب کلاسیک است. او در طراحیِ نظریه ی #ارزش_کار، #آزادی_تجارت و #مزیت_نسبی نقشِ پیشتازی داشته است. همچنین ریکاردو پس از تورگو، از اولین اقتصاددانانی است که #قانون_بازده_نزولی را مطرح ساخته است. مضافا بر این، ریکاردو؛ چگونگیِ تقسیمِ منافعِ کل اقتصاد بینِ #اجاره، #دستمزد و #سود را بیان کرده است و در عینِ حال، ارزش را به طورِ مطلق به #کار مرتبط می دانست.
🔸️ #رانت_ریکاردویی و رانتِ عام؛ نظریه ی توزیعِ ریکاردو سه عنصرِ "رانت، دستمزد و سود" را در بر داشت. ریکاردو رانت را به زمین مرتبط می دانست و آن را به اینصورت بیان می کرد که؛ به علت افزایش جمعیت و استفاده ی زیاد از زمین، مقدار زمین های حاصلخیز رو به کاهش می روند و استفاده از زمین های درجه ی دوم آغاز می شود. با توجه به هزینه ی نسبیِ بیشترِ استفاده از زمین های درجه ی دوم، آن دسته از مردم که دارای زمینِ نوع اول (حاصلخیز) هستند، نوعی مازادِ درآمد خواهند داشت که ریکاردو آن را #رانت نامید. ریکاردو و سائر کلاسیک ها به دلیلِ توجه خاص به ارزشِ کار، رانت را از نظر اخلاقی مثبت نمی دانستند. زیرا رانت، پیوندِ معنی داری با کار نداشت.
🔸️ #دستمزد و #سود؛ در نظریه ریکاردو علاوه بر رانت، دستمزد و سود نیز نقش دارند. دستمزد از نظر ریکاردو، به سطحِ حداقل معیشت (به تعبیر عامیانه بخور و نمیر)، بستگی خواهد داشت، که با توجه به عادات و آداب و رسومِ افراد تعیین می گردید. از اینرو وقتی استانداردِ زندگی بالا می رفت، میزان حداقل دستمزد نیز افزایش پیدا می کرد. ضمنا #قیمت از نظر ریکاردو، معلولِ حرکتِ #عرضه و #تقاضا نبوده، بلکه محصولِ #هزینه_تولید است. در دیدگاه وی، آنچه از محصول و درآمد - پس از کسرِ دستمزد و اجاره- به صاحب سرمایه پرداخت می شد، سود نام داشت.
🔸️ جالبِ توجه است که؛ #سطح_سودِ همه ی صنایع در نظر ریکاردو به سمتِ میزانی یکسان میل می نمود. چون با توجه به فرض های الگوی ریکاردو، اگر یک صنعت از سودِ نسبیِ بیشتری برخوردار باشد، بنگاه ها از دیگر جاها به آن صنعت روی آورده، سود های یاد شده را جذب می کنند. و اگر برعکس؛ سودآوریِ یک صنعت به طور نسبی کمتر باشد، بنگاه ها از آن خارج شده تا سطحِ سود برای بنگاه های باقی مانده بالا رود. ( توجه شود: هر صنعت در بر دارنده ی تعدادی بنگاه است) به عقیده ی ریکاردو اگر دستمزدِ نیروی کار بالا رود، متوسط سودِ بنگاه کاهش می یابد. این نظریه گرایش به کاهشِ سود از نظرِ ریکاردو بعدها توسطِ #مارکس به عنوانِ دلیلِ دیگرِ سقوطِ سرمایه داری مطرح شد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari