✳️ یاد نعمتها، راه رسیدن به سعادت
(فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ).اعراف: ۶۹
✅ در این آیه راه رسیدن به سعادت را تنها یک چیز معرفی می کند و آن یاد نعمتهای الهی است.
✳️ چگونه یاد نعمتهای الهی، موجب سعادت می شود؟
🔸 ۵. یاد نعمت ها و مقامات معنوی(سعادت آخرت)
🌼 ۷. ولایت، بزرگترین نعمت خداست، با یاد آن، انسان به سعادت دنیا و آخرت میرسد.
🌸 عَنْ أَبِي يُوسُفَ الْبَزَّازِ قَالَ: تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذِهِ الْآيَةَ- فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ قَالَ أَ تَدْرِي مَا آلَاءُ اللَّهِ قُلْتُ لَا قَالَ هِيَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هِيَ وَلَايَتُنَا.
امام صادق (علیه السلام) آیه « وَذکُروا آلاءَ اللّهِ» را تلاوت کرد سپس فرمودند : آیا می دانی مراد از نعمت های الهی چیست ؟ گفتم نه فرمود : مراد بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش می باشد و آن ولایت ما اهل بیت است
📚 کافی/ج ۱/ص ۲۱۷
☘ نعمت وقتی نعمت است که در راه سعادت انسان به کار برده شود، سعادت انسان در بندگی خداست، بندگی خدا همان عمل به دین خداست، آشنایی با دین از طریق پیامبر و اهل بیت –علیهم السلام- انجام می گیرد همچنان که تحقق دین و اجرای آن هم با پیامبر و اهل بیت-علیهم السلام- انجام می گیرد؛ از اینرو، نعمت شدن همه نعمتها به ولایت بستگی دارد لذا ولایت بزرگترین نعمت است.
📚با استفاده از المیزان/ج ۲۰/ص ۳۵۲
🌸 عن جعفر بن محمّد- عليهما السّلام- أنّه قال:
لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ و اللّه، ما هو الطّعام و الشّراب، و لكن ولايتنا أهل البيت
امام صادق علیهالسلام: قسم به خدا "نعیم" غذا و آب نیست بلکه ولایت ما اهل بیت است.
📚 تفسیر برهان/ج ۵/ص ۷۴۸
☘ امام زمان –عج الله تعالی فرجه- دین را به طور کامل اجرا می کند لذا همه نعمتها در مسیر سعادت انسان بکار گرفته می شود از اینرو با ظهور حضرت، همه مشکلات بر طرف میشود. در آن زمان، «اللهم اشف کل مریض» محقق می شود و هیچ بیماری حتی ناقص الخلقه نخواهد بود.
🌸 عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ:
إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا.
امام سجاد علیهالسلام: «وقتی قائم قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما دور میکند و دلهای آنها را چون پاره آهن قرار میدهد و خداوند قدرت هر مرد از آنها را برابر چهل مرد قرار میدهد و آنها حاکمان زمین خواهند شد
📚خصال/ج ۲/ص ۵۴۱
العاهة: آفت ، بیماری، نقص در خلقت
🌸 امیر المؤمنین - علیه السلام - :
... وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَى النَّبَات
امام على عليه السلام : اگر قائم ما قيام كند، آسمان بركت هاى خود را فرو مى ريزد و زمين گياهانش را مى روياند و كينه و دشمنى از دلهاى بندگان رخت برمى بندد و درندگان و چرندگان با هم مى سازند، تا آنجا كه زن به سر، عراق را تا شام مى پيمايد و جز بر سبزه ها گام نمى نهد و هيچ درنده اى آشفته و هراسانش نمى كند.
📚 خصال/ج ۲/ص ۶۲۶
☘ مثال برای اینکه نعمت وقتی نعمت است که در راه سعادت انسان به کار گرفته شود:
🔸نعمت چشم
«روانشناسان خارجى آوردهاند كه به دنبال هر نگاهِ خلاف و ناروا نسبت به ناموس ديگران يازده آسيب و آفت در پى دارد كه تمامى به خود انسان بازگشت مىكند.»
📚 عبارتهای روزگار/ص ۲۵۵
🔸نعمت گوش:
🍃 گوش دادن به موسیقی حرام، اراده انسان را ضعیف می کند
📚 چهل حدیث امام خمینی(ره)
🍃 تعادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را از بین می برد
🍃 آرامشی که موسیقی می دهد آرامش پستونکی و پفکی است
#قرآن #حدیث #یاد_نعمتها #ولایت #امام_زمان #گناه #سعادت #ظهور #بیماری
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸@tabligheslam
✳️ ارزش محبت خدا
🌸 روزی به اتفاق یکی از بندگان خدا نزد آیت الله بهجت رفتیم.
ایشان از مرحوم آقا پرسید:
آقا! شما طیّ الارض دارید؟
آقا فرمودند:
بالاتر از طی الارض دارم!
پرسید: چیست؟
فرمودند:
محبت خدا را دارم!
.
📚 مَحرمِ حرم- یادنامه آیت الله العظمی بهجت، ص ۱۵۸، نشر خُلق.
.
🌷شادی روح مطهر مرحوم حضرت آیت الله بهجت صلواتی قرائت بفرمایید 🌷
.
#طی_الارض
#آیت_الله_بهجت
#عرفان
#محبت_خدا #یاد_نعمتها
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ آیات مهدوی
🌼 الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ [۲]
🌸صدوق روایت کرده از یحیی بن ابی القاسم گفت: از حضرت صادق علیه السّلام از معنی این آیه پرسیدم.
فقال علیه السّلام: «المتقون شیعة علی و الغیب هو الحجّة» [۳] .
فرمود: متّقین شیعه علی باشند و غیب حضرت حجّت است و شاهد بر این معنی، قول خدای تعالی است؛ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ [۴] .
----------
[۲]: سوره بقره، آیه ۳- ۱.
[۳]: کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، دار الکتب الاسلامیة، قم، ۱۳۹۵ ق، ج ۱، ص ۱۸.
[۴]: سوره یونس، آیه ۲۰.
#قرآن
#امام_زمان_عج
📚عبقری حسان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ تشرف مقدس اردبیلی به محضر امام زمان عج
✍ در بسیاری از کتب معتبره، مثل بحار الانوار [۱] و انوار النعمانیّه [۲] و غیرهما [۳] ذکر شده: سیّد میر علّام تفرشی که از افاضل تلامذه مقدّس مذکور است، میگوید: شبی در صحن مقدّس امیر المؤمنین علیه السّلام گردش میکردم، در حالی که بسیاری از شب گذشته بود. ناگاه دیدم شخصی به سمت روضه مقدّسه میآید، من نیز سمت او رفتم. چون نزدیک شدم، دیدم استاد ما ملّا احمد اردبیلی است. خود را از او پنهان داشتم، تا آن که به نزدیکی در روضه مبارکه رسید، حال آن که در روضه بسته بود، پس گشوده و مقدّس داخل روضه شد؛ گویا با کسی تکلّم میکرد، بعد بیرون آمد و در روضه بسته شد، من از عقب او روانه شدم، طوری که مرا نمی دید، از نجف اشرف بیرون آمد و به سمت کوفه متوجّه شد، داخل مسجد کوفه گردید و در محرابی که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام شربت شهادت نوشیده بود، قرار گرفت. با شخصی در مسأله ای صحبت کردند و زمان طویلی درنگ نمود.
سپس، از مسجد بیرون آمد و به سمت نجف اشرف روانه شد.
من نیز از عقب او میرفتم، نزدیک مسجد حنّانه رسیدیم، مرا سرفه گرفت و نتوانستم خودداری کنم.
چون صدای سرفه مرا شنید، متوجّه من شد و فرمود: آیا تو میر علّامی؟
عرض کردم: بلی!
فرمود: این جا چه کار داری؟
گفتم: از وقتی داخل روضه مقدّسه شدید تا حال، با شما بودم. تو را به حقّ صاحب این قبر قسم میدهم هر آینه ماجرایی که امشب برایت اتّفاق افتاد، از اوّل تا آخر به من خبر بده!
گفت: به شرطی خبر میدهم که مادامی که زنده ام، آن را به کسی نگویی.
در این باب با او عهد و میثاق نمودم.
مطمئن که شد، فرمود: بعضی از مسایل بر من مشکل شد، در آنها درمانده و در فکر بودم. ناگاه بر دلم افتاد که خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام میروم و آنها را از او میپرسم؛ وقتی به روضه مقدّسه رسیدم، در به روی من گشوده شد؛ چنان که مشاهده نمودی.
داخل شدم و به درگاه الهی تضرّع نمودم، برای این که آن حضرت جواب مسایل مرا بفرماید. در آن حال از قبر مطهّر صدایی شنیدم که به مسجد کوفه برو و آنها را از قائم- عجّل اللّه فرجه- بپرس، زیرا او امام زمان تو است. پس نزد محراب آمدم، آنها را از حضرت حجّة- عجّل اللّه فرجه- سؤال نموده، جواب شنیدم و الحال بر میگردم.
این ناچیز گوید: در این مقام اشاره به سه امر لازم است.
----------
[۱]: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۵- ۱۷۴.
[۲]: الانوار النعمانیه، ج ۲، ص ۳۰۳.
[۳]: رسالتان فی الخراج، ص ۵- ۴؛ مجمع الفائدة، ج ۱، ص ۳۷- ۳۶.
#داستان
#امام_زمان_عج
#مقدس_اردبیلی
📚 عبقری حسان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ هدایتگری سر مقدس امام حسین علیهالسلام
«وَ قَالَ فِي اَلْكِتَابِ اَلْمَذْكُورِ [اَلْمَنَاقِبِ اَلْقَدِيمِ] رُوِيَ: أَنَّهُ لَمَّا حُمِلَ رَأْسُهُ إِلَى اَلشَّامِ جَنَّ عَلَيْهِمُ اَللَّيْلُ فَنَزَلُوا عِنْدَ رَجُلٍ مِنَ اَلْيَهُودِ فَلَمَّا شَرِبُوا وَ سَكِرُوا قَالُوا عِنْدَنَا رَأْسُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَرُوهُ لِي فَأَرَوْهُ وَ هُوَ فِي اَلصُّنْدُوقِ يَسْطَعُ مِنْهُ اَلنُّورُ نَحْوَ اَلسَّمَاءِ فَتَعَجَّبَ مِنْهُ اَلْيَهُودِيُّ فَاسْتَوْدَعَهُ مِنْهُمْ وَ قَالَ لِلرَّأْسِ اِشْفَعْ لِي عِنْدَ جَدِّكَ فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ فَقَالَ إِنَّمَا شَفَاعَتِي لِلْمُحَمَّدِيِّينَ وَ لَسْتَ بِمُحَمَّدِيٍّ فَجَمَعَ اَلْيَهُودِيُّ أَقْرِبَاءَهُ ثُمَّ أَخَذَ اَلرَّأْسَ وَ وَضَعَهُ فِي طَسْتٍ وَ صَبَّ عَلَيْهِ مَاءَ اَلْوَرْدِ وَ طَرَحَ فِيهِ اَلْكَافُورَ وَ اَلْمِسْكَ وَ اَلْعَنْبَرَ ثُمَّ قَالَ لِأَوْلاَدِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ هَذَا رَأْسُ اِبْنِ بِنْتِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ يَا لَهْفَاهْ حَيْثُ لَمْ أَجِدْ جَدَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأُسْلِمَ عَلَى يَدَيْهِ يَا لَهْفَاهْ حَيْثُ لَمْ أَجِدْكَ حَيّاً فَأُسْلِمَ عَلَى يَدَيْكَ وَ أُقَاتِلَ بَيْنَ يَدَيْكَ فَلَوْ أَسْلَمْتُ اَلْآنَ أَ تَشْفَعُ لِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ فَقَالَ بِلِسَانٍ فَصِيحٍ إِنْ أَسْلَمْتَ فَأَنَا لَكَ شَفِيعٌ قَالَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ وَ سَكَتَ فَأَسْلَمَ اَلرَّجُلُ وَ أَقْرِبَاؤُهُ»
وقتی سر مقدس امام حسین علیه السلام را به سوی شام میبردند، شبی در بین راه مهمان مردی از دانشمندان یهودی شدند. پس از میگساری در حال مستی گفتند: سر حسین علیه السلام نزد ماست آن را برای یزید میبریم.
یهودی در خواست کرد سرحسین را به او نشان دهند.
سر مبارک امام حسین علیه السلام را که درصندوق بود به او نشان دادند.
یهودی نوری را که از سر در صندوق تابان بود، دید. سخت تحت تأثیر قرار گرفت و به مأموران گفت: سر مقدس را به عنوان امانت در اختیار من بگذارید. آنان پذیرفتند.
یهودی در خلوت شب با سر حسین علیه السلام به گفتگو پرداخت و تمناکرد که نزد جد بزرگوارش ازاو شفاعت کند. سر مقدس حسین علیه السلام به سخن آمد و فرمود: شفاعت من برای کسانی است که پیروان محمد صلی الله علیه و آله باشد و تو از پیروان آن حضرت نیستی.
یهودی در دل شب همه خویشان خود را جمع کرد و سر مقدس را در طشت با گلاب شست و با عطر، مشک و عنبر خوشبو نمود.
سپس گفت: فرزندان و بستگان من! این، سر پسر محمد صلی الله علیه و آله پیغمبر آخر زمان است.
آنگاه خطاب به سر مقدس کرد و گفت:
من جد بزرگوار تو را ندیدم به دست او مسلمان شوم. ای کاش تو زنده بودی و به دست تو مسلمان میشدم و در رکاب تو میجنگیدم.
ای فرزند رسول خدا! اگر الان مسلمان شوم، مرا در قیامت شفاعت میکنی؟ سر مقدس امام حسین علیه السلام به اذن خداوند با بیان روشن سه مرتبه فرمود: اگر مسلمان شوی من تو را شفاعت خواهم کرد. مرد یهودی و بستگانش با دیدن این کرامت دین اسلام را پذیرفته همه مسلمان شدند.
📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص۱۷۲
#داستان
#امام_حسین_علیه_السلام
#هدایت
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ هنوز امام حسین علیهالسلام یاری میخواهد: هل من ناصر ینصرنی
👇👇
استاد رفیعی: مکاشفه عجیب آقا نجفی قوچانی
http://m.aparat.com/v/CgVS6
📢 خود فیلم را در کانال نمیگذارم؛ چون بعد از مدتی، از دسترس خارج میشه ولی در آپارت همیشه در دسترس است.
#داستان
#امام_حسین_علیه_السلام
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ ماجرای عنایت امام رضا علیهالسلام به مرحوم علامه حسن زاده آملی (ره) که موجب شد ایشان ذوالفنون شود👇👇
http://www.jahannews.com/news/777217/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B5-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA
فیلم در آپارات👇👇
https://m.aparat.com/v/13pdj
#داستان
#امام_رضا_علیه_السلام
#علامه_حسن_زاده
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ چهره باطنی شمر
ثم جاء آخر فقال أين الحسين فقال ها أنا ذا قال أبشر بالنار قال أَبْشِرْ بِرَبٍّ رَحِيمٍ وَ شَفِيعٍ مُطَاعٍ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا شِمْرُ بْنُ ذِي اَلْجَوْشَنِ قَالَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَللَّهُ أَكْبَرُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَأَيْتُ كَأَنَّ كَلْباً أَبْقَعَ يَلَغُ فِي دِمَاءِ أَهْلِ بَيْتِي وَ قَالَ اَلْحُسَيْنُ رَأَيْتُ كَأَنَّ كِلاَباً تَنْهَشُنِي وَ كَأَنَّ فِيهَا كَلْباً أَبْقَعَ كَانَ أَشَدَّهُمْ عَلَيَّ وَ هُوَ أَنْتَ وَ كَانَ أَبْرَصَ.
مردی نزدیک خیمگاه آمد و گفت: حسین کجاست؟
حضرت فرمود: من حسینم. سخنت چیست؟
-: مژده باد تو را به آتش دوزخ!
-: به من مژدهی رحمت پروردگار مهربان و بخشنده، داده شده است.
-: تو کیستی این اندازه جسارت میکنی؟
-: من شمر بن ذی الجوشن هستم.
-: الله اکبر! پیغمبرخدا فرمود:
من در عالم خواب دیدم سگ ابلغی (سیاه و سفید) خون اهل بیت مرا میخورد.
و من نیز درآن خواب دیدم گله ای از سگهای هارمرا میگزند و در میان آنها سگی ابلغ، از همه بیشتر به من حمله میکند و آن سگ ابلغ تو هستی که لکههای پیسی پیکر تو نشان آن است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۱
#داستان
#امام_حسین_علیه_السلام
#تجسم_اعمال
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ سهل ساعدی از ورود اهل بیت (ع) به شام میگوید:
وَ رَوَى صَاحِبُ اَلْمَنَاقِبِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زَيْدٍ عَنْ آبَائِهِ : أَنَّ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ قَالَ خَرَجْتُ إِلَى بَيْتِ اَلْمَقْدِسِ حَتَّى تَوَسَّطْتُ اَلشَّامَ فَإِذَا أَنَا بِمَدِينَةٍ مُطَّرَدَةِ اَلْأَنْهَارِ كَثِيرَةِ اَلْأَشْجَارِ قَدْ عَلَّقُوا اَلسُّتُورَ وَ اَلْحُجُبَ وَ اَلدِّيبَاجَ وَ هُمْ فَرِحُونَ مُسْتَبْشِرُونَ وَ عِنْدَهُمْ نِسَاءٌ يَلْعَبْنَ بِالدُّفُوفِ وَ اَلطُّبُولِ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لاَ نَرَى لِأَهْلِ اَلشَّامِ عِيداً لاَ نَعْرِفُهُ نَحْنُ فَرَأَيْتُ قَوْماً يَتَحَدَّثُونَ فَقُلْتُ يَا قَوْمُ لَكُمْ بِالشَّامِ عِيدٌ لاَ نَعْرِفُهُ نَحْنُ قَالُوا يَا شَيْخُ نَرَاكَ أَعْرَابِيّاً فَقُلْتُ أَنَا سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ قَدْ رَأَيْتُ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالُوا يَا سَهْلُ مَا أَعْجَبَكَ اَلسَّمَاءُ - لاَ تَمْطُرُ دَماً وَ اَلْأَرْضُ لاَ تَنْخَسِفُ بِأَهْلِهَا قُلْتُ وَ لِمَ ذَاكَ قَالُوا هَذَا رَأْسُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُهْدَى مِنْ أَرْضِ اَلْعِرَاقِ فَقُلْتُ وَا عَجَبَاهْ يُهْدَى رَأْسُ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلنَّاسُ يَفْرَحُونَ قُلْتُ مِنْ أَيِّ بَابٍ يُدْخَلُ فَأَشَارُوا إِلَى بَابٍ يُقَالُ لَهُ بَابُ سَاعَاتٍ قَالَ فَبَيْنَا أَنَا كَذَلِكَ حَتَّى رَأَيْتُ اَلرَّايَاتِ يَتْلُو بَعْضُهَا بَعْضاً فَإِذَا نَحْنُ بِفَارِسٍ بِيَدِهِ لِوَاءٌ مَنْزُوعُ اَلسِّنَانِ عَلَيْهِ رَأْسٌ مِنْ أَشْبَهِ اَلنَّاسِ وَجْهاً بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِذَا أَنَا مِنْ وَرَائِهِ رَأَيْتُ نِسْوَةً عَلَى جِمَالٍ بِغَيْرِ وِطَاءٍ فَدَنَوْتُ مِنْ أُولاَهُمْ فَقُلْتُ يَا جَارِيَةُ مَنْ أَنْتِ فَقَالَتْ أَنَا سُكَيْنَةُ بِنْتُ اَلْحُسَيْنِ فَقُلْتُ لَهَا أَ لَكِ حَاجَةٌ إِلَيَّ فَأَنَا سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ مِمَّنْ رَأَى جَدَّكِ وَ سَمِعْتُ حَدِيثَهُ قَالَتْ يَا سَعْدُ قُلْ لِصَاحِبِ هَذَا اَلرَّأْسِ أَنْ يُقَدِّمَ اَلرَّأْسَ أَمَامَنَا حَتَّى يَشْتَغِلَ اَلنَّاسُ بِالنَّظَرِ إِلَيْهِ وَ لاَ يَنْظُرُوا إِلَى حَرَمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ سَهْلٌ فَدَنَوْتُ مِنْ صَاحِبِ اَلرَّأْسِ فَقُلْتُ لَهُ هَلْ لَكَ أَنْ تَقْضِيَ حَاجَتِي وَ تَأْخُذَ مِنِّي أَرْبَعَمِائَةِ دِينَارٍ قَالَ مَا هِيَ قُلْتُ تُقَدِّمُ اَلرَّأْسَ أَمَامَ اَلْحَرَمِ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَدَفَعْتُ إِلَيْهِ مَا وَعَدْتُهُ وَ وَضَعَ اَلرَّأْسَ فِي حُقَّةٍ
سهل بن سعد صحابه پیغمبر صلی الله علیه و آله میگوید:
من قصد بیت المقدس را داشتم، از راه شام حرکت کردم. هنگامی که وارد شهردمشق شدم، دیدم شهری است بسیار آباد، جویهای فراوان، درختان سرسبز، پردههای دیبا بردرودیوارآویزان است و مردم همه در شادی و سرورند و زنان با دایره و تنبک مشغول نواختن بودند.
با خود گفتم: این چه وقت شادی و پایکوبی است؟ اهل شام عیدی ندارند که ما ازآن بی خبر باشیم. پس این چه جشنی است؟ گروهی را دیدم که با یکدیگرگفتگو میکنند.
پرسیدم: آیا عیدی دارید که ما از آن بی خبرهستیم؟
گفتند: ای پیرمرد! مثل اینکه تو غریبی؟
-: من سهل بن سعد صحابه ی پیغمبرصلی الله علیه و آله هستم.
-: ای سهل! تعجب نمی کنی که چرا آسمان خون نمی بارد و زمین اهلش را فرو نمی برد؟
-: برای چه؟
-: سر حسین علیه السلام را از عراق به عنوان هدیه برای یزید میآورند.
-: واعجبا! سر حسین علیه السلام را میآورند و مردم چنین شادی میکنند؟
-: از کدام دروازه وارد شهر میشوند؟
-: از دروازه ی ساعت.
من به سوی دروازه ی ساعت شتافتم. و درحال بهت و حیرت بودم که ناگاه دیدم پرچمها یکی پس از دیگری میآید. و سواری دیدم که دستش نیزه ای بود و بر فراز نیزه سر شبیه رسول الله صلی الله علیه و آله. و زنانی سوار بر شتران بدون کجاوه به دنبال آن میآیند. من نزد آن زنی رفتم که از همه جلوتر بود. پرسیدم: تو کیستی؟
-: من سکینه دخترحسین علیه السلام هستم.
-: من از صحابه ی جد شما هستم، آیا خواسته ای داری تا انجام دهم؟
-: ای سعد! به این نیزه داران بگو که سرها را جلوتر ببرند تا مردم مشغول تماشای آنها شوند و کمتر به ما نگاه کنند.
سهل میگوید: نزد آن نیزه دار که سرامام حسین را میبرد رفتم و گفتم:
اگر این سرها را مقداری جلوتر از اسراء حرکت دهی، چهار صد اشرفی به تو میدهم. او پیشنهاد مرا پذیرفت و من هم اشرفیها را به او دادم.
📚 بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۸
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam