✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) لحظات وداع انسان با زندگی را چگونه به تصویر كشيده است؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۹ #نهج_البلاغه پس از بیان #سکرات_موت و وحشت های هنگام #مرگ و از کار افتادن زبان، به بيان مرحله پايانى #عمر و نقطه نهايى زندگى مى پردازد و با تعبيراتى تكان دهنده چنان ترسيمى از اين مرحله مى كند كه هر شنونده اى را تحت تأثير قرار مى دهد، گويى خود را در آن حال مى بيند كه مى خواهد با زندگى وداع گويد؛
🔹مى فرمايد: «فَلَمْ يَزَلِ الْمَوْتُ يُبَالِغُ فِي جَسَدِهِ حَتَّى خَالَطَ لِسَانُهُ سَمْعَهُ، فَصَارَ بَيْنَ أَهْلِهِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانِهِ، وَ لَا يَسْمَعُ بِسَمْعِهِ» (سپس #مرگ همچنان در وجود او پيشروى مى كند، تا آنجا كه گوشش همچون زبانش از كار مى افتد، به طورى كه در ميان خانواده اش نه زبان براى سخن گفتن دارد، و نه گوش براى شنيدن). آرى! #اعضای_اصلى او يكى بعد از ديگرى از كار مى افتد؛ نه #زبان گويايى باقى مانده و نه #گوش شنوايى.
🔹در اين حال: «يُرَدِّدُ طَرْفَهُ بِالنَّظَرِ فِی وُجُوهِهِمْ، يَرَى حَرَكَاتِ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ لَا يَسْمَعُ رَجْعَ كَلَامِهِمْ» (پيوسته به صورت خانواده اش مى نگرد؛ حركات زبانشان را مى بيند، ولى صداى آنان را #نمىشنود!). چه دردناك است كه با چشم سخن گفتن آنها را مى بيند، ولى با گوش پيام آنها را نمى شنود. آنها مى كوشند با او ارتباطى برقرار كنند، ولى او قدرت بر ارتباط گرفتن با آنان را ندارد! در ادامه مى افزايد: «ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ اِلْتِيَاطاً بِهِ، فَقُبِضَ بَصَرُهُ كَمَا قُبِضَ سَمْعُهُ، وَ خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ» (سپس #چنگال_مرگ در او بيشتر فرو مى رود؛ چشمش نيز همانند گوشش از كار مى افتد. [آرى چشم را براى هميشه فرو مى بندد] و روح او از بدنش براى هميشه خارج مى شود).
🔹«فَصَارَ جِيفَةً بَيْنَ أَهْلِهِ، قَدْ أَوْحَشُوا مِنْ جَانِبِهِ، وَ تَبَاعَدُوا مِنْ قُرْبِهِ، لَا يُسْعِدُ بَاكِياً، وَ لَا يُجِيبُ دَاعِياً» (در اين هنگام به صورت مردارى در ميان خانواده اش قرار مى گيرد كه از نشستن نزد او #وحشت مى كنند و از او #فاصله مى گيرند [فرياد سوگواران برمى خيزد؛] ولى نه مى تواند سوگوارانش را يارى دهد، و نه كسى را كه او را صدا مى زند پاسخ گويد). «ثُمَّ حَمَلُوهُ إِلَى مَخَطٍّ فِی الاْرْضِ، فَأَسْلَمُوهُ فِيهِ إِلَى عَمَلِهِ، وَ انْقَطَعُوا عَنْ زَوْرَتِهِ» (سرانجام او را به سوى #گودالى در درون زمين حمل مى كنند؛ او را به دست #عملش مى سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى پوشند!).
🔹ساليان دراز در ميان خانواده اش مى گفتند و مى خنديدند و مى جوشيدند و مى خروشيدند و دورى از يكديگر را تحمّل نمى كردند، ولى بعد از فرا رسيدن #مرگ يك ساعت ماندن در كنار او را تحمّل نخواهند كرد! گويى هميشه از آنها بيگانه و آنها نيز از او بيگانه بوده اند. حضرت در این خطبه چنان ترسيمى از پايان زندگى و #مرگ به صورت لحظه به لحظه فرموده است كه هر خواننده اى آن را در مقابل خود مجسّم مى بيند و در جريان شرايط هولناك آن قرار مى گيرد.
🔹#امام_علی (عليه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده #انسانهايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز #غافلند بيدار مى كند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و #جبران و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و #توشه لازم را براى اين #سفر_خوفناك و طولانى فراهم سازند. اما نبايد فراموش كرد گروهى از #اولياء_الله و #پاكان و #نيكان هستند كه بر چهره #مرگ لبخند مى زنند و تنگاتنگ آن را در آغوش مى گيرند؛ چرا كه معتقدند: #مرگ تنها جامه رنگارنگى را از آنها مى گيرد و آنها جانى جاودان به دست مى آورند و به تعبير ديگر: #سكرات_موت و حوادث هولناك لحظه جان دادن، بستگى به #نيّت و #عمل انسان دارد كه مى تواند آن لحظه را به صورت #دردناكترين لحظات عمر، يا #زيباترين لحظات زندگى در آورد.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج۴، ص۵۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه «سختی های سکرات موت» را چگونه توضیح داده است؟
🔹حضرت در بخشی از خطبه مذکور، شرح بسيار گويا و تكان دهنده اى درباره #سكرات_موت بيان فرموده است. نخست میفرمايد: «سكرات و شدائد #مرگ و حسرتِ از دست دادنِ همه چيز، بر آنها هجوم آورده است». در واقع دو هجوم سنگين در آستانه #مرگ به انسان ميشود؛ نخست: هجوم #سكرات_موت است، و آن حالتى است شبيه به گيجى مستى كه بر اثر فرا رسيدن مرگ، به انسان دست میدهد و گاه بر عقل او چيره ميشود و او را در اضطراب و #ناآرامی_فوقالعادهاى فرو میبرد، و ديگر: #حسرت از دست دادن تمام چيزهايى است كه در يك عمر طولانى براى گردآورى آنها زحمت كشيده و رنجها تحمّل نموده است.
🔹امورى كه سخت به آن دلبستگى دارد و گويى جزو وجود او شده و در يك لحظه میبيند، بايد با همه آنها وداع كند و بگذارد و بگذرد، و اين بر هيجان و #ناآرامی_شديد او مى افزايد. سپس به شرح آن #سكرات پرداخته میفرماید: «به خاطر آن، اعضاء و پيكرشان سست ميشود و در برابر آن رنگ خود را مى بازند؛ سپس #مرگ تدريجاً در آنها نفوذ ميكند و ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند؛ در حالى كه ميان #خانواده خود قرار دارند، با چشم خود به آنها نگاه ميكنند و با گوش سخنانشان را می شنوند و عقلشان سالم و فكرشان برجاست». از اين تعبير به خوبى استفاده میشود كه معمولا اوّلين چيزى كه از كار مى افتد #زبان است.
🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: (در اين هنگام كه سيلى #سكرات بر صورت او نواخته مى شود، از #خواب_غفلت بيدار مى گردد و عميقاً به فكر فرو مى رود) «فكر ميكند كه #عمرش را براى چه چيزهايى بر باد داده، و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است!». در ادامه حضرت می فرمايد: «به ياد #ثروت هايى مى افتد كه گردآورى كرده است؛ در جمع آورى آن چشم بر هم گذارده و از حلال و #حرام و #مشكوك [هرچه به دستش آمده] در اختيار گرفته است، و #گناهِ جمع آورى آن بر دامان او نشسته و هنگام جدايى از آنها فرا رسيده است». آرى او بيدار ميشود و نخستين كابوسى كه بر وجود او سايه مى افكند كابوس #اموال اوست!
🔹اموالى كه به خاطر دلباختگى و دلبستگى به دنيا در فكر حلال و حرام آن نبود؛ يا با توجيهات نادرست، اجازه تملّك آن را به خود داده بود. #بدبختى اينجاست كه زحمت گردآورى آن اموال و تبعات و #مسئوليّتهای_الهى همه بر دوش او سنگينى ميكند، ولى او ناچار است از همه چشم بپوشد و ديگران از آن بهره گيرند. لذا در ادامه اين سخن ميفرمايد: «تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعُمُونَ فِيهَا، وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونُ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ، وَ الْعِبْءُ عَلَى ظَهْرِهِ، وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا» [۱] (اين #اموال براى #بازماندگان او به جاى میماند و از آن بهره ميگيرند و متنّعم میشوند. لذّت و آسايش آن براى #ديگران است و سنگينى #گناهانش بر دوش او! و او گروگان اين اموال است!».
🔹تعبير به «رُهُون» در جمله اخير اشاره به اين است كه او در گرو #اموال_حرامى است كه از ديگران گرفته، كه تا گروگان را نپردازد خلاصى و رهايى نمییابد. به همين دليل در جمله بعد ميفرمايد: «او در اين حال، به خاطر امورى كه به هنگام #مرگ براى او روشن شده، دست خود را از #پشيمانى میگزد [و انگشت ندامت به دندان ميگيرد!] و نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا میشود!». در اين حال او به ياد اين مطلب میافتد كه در دوران زندگى غالباً در برابر حسودان قرار داشت؛ حسودانى می خواستند اموال و ثروتها را به چنگ آورند و به او اجازه تملّك آنها را ندهند؛
🔹ولى او با زيركى و تلاش و فعاليّت، جلو آنها را گرفت و به آنها اجازه نداد ثروت هايى كه می بايست نصيب او بشود، به چنگ حسودانش بيفتد؛ ولى اكنون كه سرنوشت خود و اموال خود را در آستانه مرگ مى بيند: «آرزو ميكند اى كاش اين اموال به دست آنكس می رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه می خورد و بر آن حسد می ورزيد [تا وبال جانش نگردد]». #امام_علی (علیه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده، انسان هايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز #غافلاند بيدار ميكند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و #جبران و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و #توشه لازم را براى اين سفر خوفناك و طولانى فراهم سازند.
پی نوشت:
[۱] جمله «وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِها» اشاره به اين است كه تمام وثيقه هاى معنوى وجود انسان گويى گروگان اموال او میشود؛ اموالى كه حلال و حرام در آن به هم آميخته است. سعادت انسان، نجات او و سرنوشت آينده او همه در گروِ آن است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ج۴، ص۵۸۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص
#مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد