▫️در همین شهر سامرا عدهی قابل توجهی از #بزرگان_شیعه در زمان امام هادی (علیهالسّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامهنگاری و... - برساند. این #شبکههای_شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همهی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است.
▪️حدیث معروفی دربارهی وفات حضرت هادی (علیهالسّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عدهی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونهای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همهشان را تار و مار میکرد؛ اما این عده چون شبکهی قویای بهوجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.
▫️یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهمالسّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش #متوکل و #معتز و #معتصم و #مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل #یحیی_بن_اکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد.
@tabyinchannel
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️شکست مامون در برابر تاکتیک های هوشمندانه امام رضا (ع)
🔸#امام_رضا (ع) با هوشمندی کامل، ولایتعهدیای که برای فریب مردم و دور کردن آنان از اهل بیت، به ایشان واگذار شده بود را به فرصت و افزایش عشق مردم به اهل بیت تبدیل کردند. مدیریت زیبا و هوشمندانه حضرت در برابر خواسته های مأمون عباسی و نقش بر آب کردن نقشه های زیرکانه او، از مهمترین اتفاقات عصر امام رضا علیه السلام میباشد.
💠نقشه های مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا (ع)
🔹یکی از سوالات متداول پیرامون #امام_رضا (ع) این است که چرا ایشان ولیعهدی طاغوت را پذیرفت؟ مگر در دین اسلام توصیه نشده است که کمک به ظالم حرام است؟ پس چرا ایشان مقام ولایتعهدی مأمون را که شخصی ستمگر بود قبول کرد؟ دلایل زیادی در این زمینه بیان شده که به چند مورد از آنها می پردازیم؛ زمان امام رضا علیه السلام عصر جدیدی از شکوفایی و بالندگی فراروی شیعه پدیدار گشت، و این به سبب کوششها و رنجهای امامان پیشین بود. شکل گیری پایگاه های عظیم شیعه و قدرت یافتن آنها به گونه ای بود که می توانستند حکومت را در دست گیرند، امّا این وضعیت، حاکمان عباسی را به هراس انداخت و به چاره جویی واداشت. واگذاری منصب ولایتعهدی به #امام_رضا (ع) از چاره هایی بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند.
🔹#مأمون که یکی از خلفای زیرک و باهوش عباسی بود، با دعوت حضرت به خراسان و پیشنهاد ولایتعهدی به ایشان به دنبال رسیدن به این خواسته ها بود: ۱) او دلواپس تحرکات #امام_رضا علیه السلام در مدینه بود و از طرفی نمی خواست که ایشان را در مدینه به شهادت برساند، بنابراین برای کنترل و زیر نظر داشتن حضرت، این درخواست را مطرح کرد. ۲) گروه های متعددی برای دگرگونی و فروپاشی دولت عباسی شورش کرده بودند، و به عقیده مأمون، ساکت کردن آنها با اعطای پست و مقام به امام رضا علیه السلام ممکن بود. ۳) #امام_رضا علیه السلام چهره دینی و مقدسی داشت و از جایگاه رفیعی در بین مردم برخوردار بود. لذا #مأمون قصد داشت با تحمیل این پست به حضرت، وجهه ایشان را در بین عموم مردم از بین برده و چهره ایشان را تخریب کند. [۱]
🔹۴) هارون با به شهادت رساندن امام کاظم علیه السلام در زندان، لکه ننگی را در خاندان عباسی ایجاد کرده بود. اگر مأمون نیز با #امام_رضا علیه السلام چنین کاری را می کرد، باید منتظر فروپاشی دولتش میبود؛ به همین دلیل مأمون سیاست سازش را پیش کشید و با پیشنهاد اعطای مقام ولایتعهدی به حضرت در صدد جبران جنایت پدرش برآمد. ۵) مأمون به دنبال این بود که از حضور #امام_رضا علیه السلام نهایت استفاده را کرده و دست به هر جنایتی که خواست بزند، تا به این طریق، امام را به عنوان شریک جرم خود به مردم معرفی کند. ۶) #امام_رضا علیه السلام به عنوان رهبر و مقتدای شیعیان، جایگاه رفیعی در میان پیروانشان داشتند، لذا #مأمون قصد داشت با تحمیل این مقام به حضرت، دل شیعیان را به خود جلب کرده و از طرف دیگر به حکومت خود مشروعیت بخشد. #ادامه👇
💠نقشه خوانی امام رضا علیه السلام و خنثی کردن تک تک اهداف مأمون
🔹هدف مأمون کنترل امام رضا علیه السلام و جلوگیری از فعالیت های ایشان بود، اما حضرت با تربیت شاگردان متعدد، ارسال نمایندگان خود به اطراف و مدیریت غیرمستقیم پیروانشان، وظایف امامت خود را به نحو احسن انجام داده و تهدید مأمون را به فرصت تبدیل کردند. #مأمون به دنبال جلوگیری از شورش انقلابیون بود، اما #امام_رضا علیه السلام از همان ابتدا به گونه ای رفتار کردند که حضورشان مانعی بر سر راه انقلابیون نبود و در واقع اختیار قیام به خود آنها واگذار شده بود.
🔹مأمون قصد تخریب جایگاه حضرت را داشت، اما امام قبل از سفر به خراسان با روضه خوانی و گریه در کنار مرقد مطهر پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله [۲] به مردم فهماند که هدف مأمون اعطای پست و مقام نیست، بلکه او به دنبال کشتنش می باشد. نقشه خلیفه عباسی در تخریب وجهه معنوی و قداست امام رضا علیه السلام نیز با شکست رو به رو شد، زیرا حضرت در زمان ولایتعهدی، باز هم روی حصیر می نشستند و غذای ساده می خوردند تا به مردم بفهمانند که چه در کاخ باشند و چه در کوخ، ساده زیستی، زهد و تقوای ایشان همچنان باقی است و تغییری نخواهدکرد.
🔹مأمون به دنبال جبران جنایت پدرش بود، اما #امام_رضا علیه السلام در مواضع متعدد، گناهکار بودن آنان را نمایان کرد. به عنوان نمونه دو مسافر به خراسان آمدند؛ در آنجا به خدمت امام رفتند و پرسیدند: ما از فلان جا آمدهایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟ با اینکه آن دو نفر از یک منطقه آمده بودند و تفاوتی در سفر آنها نبود، حضرت به یکی از آنها فرمود: نماز تو شکسته است و به دیگری فرمود: نماز تو تمام است! مسافران که از این پاسخ امام متعجب شده بودند، دلیل حکم امام را پرسیدند.
🔹ایشان خطاب به شخصی که نمازش را کامل دانسته بود، فرمود: تو به قصد دیدار سلطان (مأمون) آمدهای، بنابراین سفر تو، سفر گناه است و سفر گناه موجب شکسته شدن نماز نمی شود. [۳] و در آخر نیز نقشه #مأمون در مشروعیت بخشیدن به حکومتش و شریک جرم کردن حضرت نیز با شکست مواجه شد؛ زیرا هر چند #امام_رضا علیه السلام چارهای جز پذیرفتن ولایتعهدی در پیش نداشت، امّا شرط هایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساخت. شرط های امام این بود که: در امر و نهی حکومت دخالت نکند، فتوا ندهد، قضاوت نکند، در عزل و نصب شرکت نجوید و امور و سنن دینی را جابه جا نکند. [۴]
پی نوشتها؛
[۱] شیعه در اسلام، ص۲۱۲
[۲] بحارالانوار، ج۴۹ ص۱۱۷
[۳] وسائل الشیعه ج۸، ص۴۷۸
[۴] کشف الغمّه، ج۳، ص۶۹
نویسنده: سایبان
منبع: وبسایترهروانولایت
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (علیه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش اول)
🔹درباره عکس العمل #امام_رضا (عليه السلام) پيرامون #ولايت_عهدی مأمون، بايد گفت: آنچه به عنوان اولین عکس العمل در این باره از طرف امام (عليه السلام) نشان داده شد، این بود که آن حضرت ابتدا از آمدن به خراسان سر باز زد. طبیعی بود که نفس این عمل می توانست برای #مأمون یک پیروزی به حساب آید. #امام (عليه السلام) تا آنجا مخالفت کرد که «رجاء بن ابی ضحاک» که از طرف #مأمون آمده بود، مجبور شد #امام_رضا (عليه السلام) را به زور به #مرو ببرد.
🔹مرحوم «کلینی» از «یاسر الخادم» و «ریّان بن صلت» نقل کرده که: وقتی کار امین پایان یافت و حکومت #مأمون استقرار پیدا کرد، او نامهای به #امام_رضا (عليه السلام) نوشت و از آن حضرت خواست تا به #خراسان بیاید. امام (عليه السلام) هرگز به درخواست او جواب مساعد نمی داد: «#مأمون پیوسته در این باره نامه نگاری می کرد تا آن که امام (عليه السلام) راه گریزی ندید؛ چرا که مأمون دست بردار نبود». [۱]
🔹مرحوم «صدوق» از «معول سجستانی» آورده: «زمانی که پیکی برای بردن #امام_رضا (عليه السلام) به خراسان وارد مدینه شد، من در آنجا بودم. #امام (عليه السلام) به منظور وداع با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) وارد حرم شد؛ او را دیدم که چندین بار از حرم بیرون می آمد و دوباره به سوی مدفن پیغمبر باز می گشت و با صدای بلند گریه می کرد. من به امام (عليه السلام) نزدیک شده و سلام کردم، و علّت این موضوع را از آن حضرت جویا شدم؛ در جواب فرمود: من از جوار جدّم بیرون رفته و در غربت از دنیا خواهم رفت». [۲]
🔹افزون بر این، وقتی که #امام_رضا (عليه السلام) می خواست به #خراسان برود، هیچ کدام از افراد خانواده اش را به همراه نبرد و این خود دلیل روشنی بود بر این که این مسافرت از نظر آن حضرت، هیچ آینده روشنی نداشته و سفری از روی امید نیست. از «حسن بن علی وشّاء» نقل شده که امام (عليه السلام) به من فرمود: «موقعی که می خواستند مرا از #مدینه بیرون ببرند، افراد #خانوادهام را جمع کرده و دستور دادم برای من گریه کنند، تا گریه آنها را بشنوم؛ سپس دوازده هزار دینار در میان آنها تقسیم کرده و گفتم من دیگر به سوی شما باز نخواهم گشت». [۳]
🔹چنین برخوردی بی تردید میتوانست کسانی را که درک درستی داشتند، به ویژه شیعیان را که در ارتباط مستقیم با امام رضا (علیه السلام) بودند متوجه سازد که حضرت به #اجبار این مسافرت را پذیرفته است. به طوری که آن حضرت بعدها این مسأله را برای یاران نزدیک خود بیان فرموده است. از جمله از «عبدالسلام هروی» نقل شده: «والله #امام_رضا (عليه السلام) به میل خود در این امر وارد نشد». [۴]
🔹به هر روی #امام (عليه السلام) را از مدینه بیرون آورده و از طریق بصره به فارس و از آنجا به #خراسان آوردند. در آنجا بود که #مأمون درخواست خود را مبنی بر سپردن خلافت به #امام_رضا (علیه السلام) مطرح کرد و پس از اصرار فراوان مأمون، و استنکاف حضرت از پذیرفتن آن، در نهایت #ولایت_عهدی بر آن حضرت #تحمیل شد.
🔹همان گونه که استاد «جعفر مرتضی» به تفصیل بحث کرده، عرضه خلافت به آن حضرت جدّی نبود، درست همان طور که تهدید #قتل امام (عليه السلام) از طرف #مأمون در صورت نپذیرفتن ولایت عهدی، می تواند دلیل قانع کننده ای بر این ادعا باشد؛ [۵] زیرا تهدید به قتل با ارادتی که مأمون از وجهه نظر اعتقادی نسبت به امام (عليه السلام) از خود نشان می داد، قابل جمع نیست. اگر او واقعاً به آن حضرت اعتقاد داشت، صحیح نبود که او را از خواندن نماز عید بازگرداند.
🔹به هر روی اصرار #مأمون در مسأله پذیرش #ولایتعهدی از طرف امام رضا (علیه السلام) توأم با #تهدید_قتل آن حضرت در صورت مخالفت، حضرت را در وضعیتی قرار داد که از پذیرفتن آن ناچار بود. [۶] در عین حال #امام (عليه السلام) نهایت کوشش خود را به کار گرفت تا #مأمون به اهداف مورد نظر خویش از این سیاست نرسد. این کوشش ها تنها پس از دو ماه جرّ و بحثی که بین امام (عليه السلام) و #مأمون جریان داشت به انجام رسید. [۷] این در حالی بود که امام «باکٍ حَزِین» بود. [۸] #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۴۴۸؛ [۲] عيون أخبار الرضا، نشر اعلمی، بی تا، ج ۲، ص ۲۱۸؛ [۳] همان، ص ۲۱۹؛ [۴] همان، ج ۲، ص ۱۴۰؛ [۵] همان، ج ۲، ص ۱۳۹؛ [۶] مقاتل الطالبيين، الأصفهانى، ص ۳۷۵؛ [۷] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۴۸؛ [۸] ينابيع المودة لذو القربى، قندوزى، ص ۲۸۴
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (علیه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش دوم)
🔹زمانی که تلاش #امام_رضا (عليه السلام) برای نیامدن و نپذیرفتن #ولایت_عهدی سودی نبخشید، حضرت در پی آن شد تا از این مسأله در جهت اهداف سیاسی خویش بهره ببرد. در این باره نکته مهم آن بود که #امام_رضا (عليه السلام) این اقدام #مأمون را، به عنوان اقدامی در شناخت #حق_علویان، در امر #خلافت نشان دهد. آگاهیم که تا آن زمان #خلفای_عباسی چنین حقّی را برای علویان نپذیرفته بودند. این اقدام به خوبی می توانست «بُطلان اقدامات خلفای پیشین» را در خلاف این جهت، اعم از اموی و عبّاسی نشان دهد؛
🔹و لذا امام (عليه السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُلِله الَّذِی حَفِظَ مِنَّا مَا ضَيَّعَ النَّاسُ وَ رَفَعَ مِنَّا مَا وَضَعُوهُ حَتَّى لَقَدْ لُعِنَّا عَلَى مَنَابِرِ الْكُفْرِ ثَمَانِينَ عَاماً وَ كُتِمَتْ فَضَائِلُنَا وَ بُذِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي الْكَذِبِ عَلَيْنَا وَ اللَّهُ يَأْبَى لَنَا إِلَّا أَنْ يُعْلِيَ ذِكْرَنَا وَ يُبَيِّنَ فَضْلَنَا» (سپاس خدای را که آنچه مردم از ما تباه کرده بودند، حفظ فرمود و قدر و #منزلت ما را که پایین برده بودند، بالا برد. هشتاد سال بر بالای چوب های کفر ما را لعن و نفرین کردند، #فضایل ما را کتمان نمودند و دارایی هایی در دروغ بستن به ما هزینه شد و خداوند، جز بلندی یاد ما و آشکار شدن #فضل ما را نخواست». [۱]
🔹در نخستین جلسه ای که به منظور معرفی امام (عليه السلام) به عنوان #ولیعهدی برپا گردید، آن حضرت همین تعبیر را به شکل مختصری بیان داشت: «إِنَّ عَلَيْكُمْ حَقّاً بِرَسُولِ اللهِ وَ لَكُمْ عَلَيْنَا حَقٌ بِهِ، فَإِذَا أَدَّيْتُمْ إِلَيْنَا ذَلِكَ وَجَبَ عَلَيْنَا الْحَقُ لَكُم» [۲] (به خاطر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ما حقّی بر گردن شما و شما حقّی بر گردن ما دارید، پس اگر شما حق ما را به ما ادا کنید ما نیز حق شما را می دهیم). آنچه جالبتر از این موارد به نظر می رسد، استدلالی است که #امام_رضا (عليه السلام) در برابر #مأمون، پیش از پذیرش پیشنهاد #ولایتعهدی بدان تمسّک جست، و او را تلویحاً و به گونه ای خاص در بن بست قرار داد، آنگونه که مجبور شود یا از اساس منکر حقّ خلافت برای خود و پدرانش شود و یا دست از سر حضرت بر دارد.
🔹#امام_رضا (عليه السلام) در برابر او فرمود: «إِنْ كَانَتْ هَذِهِ الْخِلَافَةُ لَكَ وَ الله جَعَلَهَا لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَخْلَعَ لِبَاساً أَلْبَسَكَ الله وَ تَجْعَلَهُ لِغَيْرِكَ وَ إِنْ كَانَتِ الْخِلَافَةُ لَيْسَتْ لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَجْعَلَ لِي مَا لَيْسَ لَك» [۳] (اگر این #خلافت از آن تو است و خدا آن را برای تو قرار داده است، در این صورت، جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده از خود خلع کرده و در اختیار دیگری قرار دهی، و اگر از آن تو نیست در این صورت جایز نیست آنچه را که از آن تو نیست به دیگران ببخشی».
🔹همچنین #امام (عليه السلام) برای خنثی کردن سیاست #مأمون در بهرهگیری از ولایتعهدی او، در مقام پاسخ از این [سؤال] که چرا #ولایتعهدی را پذیرفتی؟ فرمود: به همان دلیلی که جدّم داخل شوری گردید. [۴] و نیز فرمود: «قَدْ عَلِمَ الله كَرَاهَتِي لِذَلِكَ فَلَمَّا خُيِّرْتُ بَيْنَ قَبُولِ ذَلِكَ وَ بَيْنَ الْقَتْل اِخْتَرْتُ الْقَبُولَ عَلَی الْقَتْلِ» [۵] (خدا می داند که من از قبول این امر #کراهت داشتم، ولی وقتی در وضعی قرار گرفتم که میان قبول #ولایتعهدی یا #قتل یکی را می بایست اختیار کنم، به ناچار پذیرش ولایت عهدی را بر کشته شدن ترجیح دادم». #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] عیون اخبار الرضا، نشر اعلمی، ج ۲، ص ۱۶۲. [۲] مقاتل الطالبیین، الاصفهانی، ص ۳۷۵. [۳] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۳۸ - ۱۳۹. [۴] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۴۰.،[۵] همان، ص ۱۳۹
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️تزویر و سالوسی مأمون نسبت به امام رضا علیه السلام
🔹مأمون #حضرت_رضا (عليه السلام) را با آن همه #تزویر و سالوس و گفتن «یا ابن عم» و «یا ابن رسول الله» تحت نظر نگه می دارد! که مبادا روزی #قیام کند و اساس #سلطنت را درهم بریزد. چون پسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است و در حق او وصیت شده، و نمی شود او را در مدینه آزاد گذاشت. #حکام_جائر، سلطنت می خواستند، و همه چیز را فدای این سلطنت و امارت می کردند؛ نه اینکه دشمنی خصوصی با کسی داشته باشند.
🔹چنانکه اگر امام (عليه السلام)، نعوذ بالله، درباری می شد، کمال عزت و احترام را به او می گذاشتند، و دستش را هم می بوسیدند. بر حسب روایت وقتی که #امام (عليه السلام) بر «هارون» وارد شد، دستور داد حضرت را تا نزدیک مسند سواره بیاورند؛ و کمال احترام را به ایشان نمود. بعد که موقع تقسیم سهمیه #بیت_المال شد و نوبت به #بنیهاشم رسید، مبلغ بسیار اندکی مقرر داشت!
🔹#مأمون که حاضر بود، از آن تجلیل و این طرز توزیع درآمد تعجب کرد. #هارون به او گفت عقل تو نمی رسد. #بنیهاشم را باید همینطور نگه داشت. اینها باید فقیر باشند؛ حبس باشند؛ تبعید باشند؛ رنجور باشند؛ مسموم شوند؛ کشته شوند؛ وگرنه قیام خواهند کرد، و زندگی را بر ما تلخ خواهند ساخت. #ائمه (علیهم السلام) نه فقط خود با #دستگاههای_ظالم و #دولتهای_جائر و #دربارهای_فاسد مبارزه کرده اند، بلکه مسلمانان را به جهاد بر ضد آنها دعوت نموده اند».
📕ولایت فقیه، حکومت اسلامی، متن، ص ۱۵۱ و ۱۵۲
منبع؛ پرتال امام خمینی(ره)
#امام_رضا #امام_خمینی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (عليه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش سوم و پایانی)
🔹به هر حال #امام_رضا (عليه السلام) را به پذیرش #ولایت_عهدی مجبور کردند و امام (عليه السلام) هم در برابر کوشید، تا مانع از آن شود که #مأمون به اهدافش برسد. در خطبه ای که آن حضرت پس از تثبیت ولایت عهدی خواندند، به نکات مهمی اشاره شده است. از جمله آن که فرمودند: «امیر [یعنی مأمون] که خدا او را در رفتن راه راست کمک کند و در استقامت امرش توفیق دهد، آنچه از #حق ما را که دیگران انکار کرده بودند، به رسمیّت شناخت. او ریاست کل و خلافت را برای من واگذاشت، اگر بعد از او زنده ماندم». [۱]
🔹گرفتن اعتراف از #مأمون بر این که «#خلافت حقّ #اهل_بیت (علیهم السلام) است»، جزو نکات اساسی این مسأله بود که حضرت آن را دنبال میکرد؛ زیرا بر عکس آنچه #مأمون میخواست #امام_رضا (عليه السلام) را به تأیید خلافت خود وادارد، خود مجبور شده بود #امامت_اهل_بیت (علیهم السلام) را تأیید کند. این تعبیر هم که اگر من بعد از او بمانم، با توجه به اینکه سن امام قریب بیست سال بیش از مأمون بود، نشان میداد که #امام (عليه السلام) بر آن است تا نیت ناخالص #مأمون را آشکار کند.
🔹افزون بر آنچه گذشت #امام_رضا (عليه السلام) شرط کرد تا در صورت پذیرش #ولایت_عهدی، هیچگونه مداخله ای در امور سیاسی و جاری نداشته باشد: «وَ أَنَا أَقْبَلُ ذَلِكَ عَلَى أَنِّي لَا أُوَلِّي أَحَداً وَ لَا أَعْزِلُ أَحَداً وَ لَا أَنْقُضُ رَسْماً وَ لَا سُنَّةً وَ أَكُونُ فِي الْأَمْرِ مِنْ بَعِيدٍ مُشِيراً» [۲] (من این امر را می پذیرم، با این شرط که کسی را به کاری نگمارم، کسی را از مقامش عزل نکنم، رسم و روشی را نقض نکنم و فقط از دور، مورد مشورت قرار گیرم).
🔹این شرط نشان میدهد که #امام (عليه السلام) نمی خواست مسئولیت وضع موجود و کارهایی را که از طرف حکومت اعمال می شود به عهده بگیرد، و کسانی گمان کنند که آن حضرت نظارت و یا دخالتی در امور دارد، در این صورت طبعاً کسی او را متهم نمی کرد؛ زیرا مسائلی که در کشور مطرح شده و دستوراتی که به مرحله اجرا در می آمد، به پای خود #مأمون گذاشته می شد و این امتیاز بزرگی بود که #امام_رضا (عليه السلام) موفق شد از #مأمون گرفته، و بدین ترتیب مانع از آن شود که به خاطر حضورش در تشکیلات، بدنامی برای خود فراهم کند. از این رو خود می فرمود: «أَنِّي مَا دَخَلْتُ فِي هَذَا الْأَمْرِ إِلَّا دُخُولَ خَارِجٍ مِنْه» [۳] (من در این موقع داخل نشدم، مگر مانند داخل شدن کسی که از آن خارج است).
🔹واقعیت این است که #امام (عليه السلام) نمی توانست وضعیت ناهنجاری را که محصول نزدیک به دو قرن انحراف بود، بپذیرد. وقتی «محمّد بن ابی عباد» با لحن اعتراض آمیزی به آن حضرت گفت: چرا مسئولیت ولایتعهدی را نپذیرفته و از موقعیت استفاده نمی کنید (تا به ما هم نفعی برسد؟) امام فرمود: اگر این کار به دست من بود و تو نیز همین موقعیت را نزد من داشتی، حقوق تو از بیت المال برابر حقوق مردم عادی می شد. «مَا كَانَتْ نَفَقَتُكَ إِلَّا فِي كُمِّكَ وَ كُنْتَ كَوَاحِدٍ مِنَ النَّاسِ». [۴]
🔹در اصل پذیرش #ولایتعهدی بر جامعه ای که قادر نیست و قابل هم نیست که رهبریِ چنین امامی را که #امام تشیع مذهبی است بپذیرد، نوعی کار عبث و بیهوده بوده و جز مانعی بر سر راه سیاست های اصولی تری که #امامان_شیعه (عليهم السلام) در پیش گرفته بودند، نمی توانست باشد.
پینوشتها:
[۱] عیون اخبار الرضا، نشر اعلمی، ج ۲، ص ۱۴۶
[۲] همان، ص ۱۴۸؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۸۷
[۳] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۳۸
[۴] همان، ص ۹۰
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مرحوم شیخ صدوق در مورد مناظرات امام رضا (علیه السّلام) و انگیزه مأمون در این کار چه می گوید؟
🔹محدث بزرگوار مرحوم شیخ صدوق (رحمة الله علیه) در مورد مناظرات #امام_رضا (علیه السلام) و انگیزه #مامون در این کار می گويد: «#مأمون از ميان متكلمان فِرَق مختلف و پيروان مكاتب ضلال، هر كس را كه مى شنيد قدرتی در بحث دارد، دعوت مى كرد تا #امام (علیه السلام) را در تنگنای استدلال قرار دهد، و اين به سبب #حسدی بود كه نسبت به #مقاموالایآنحضرت و دانش او داشت، امّا ـ به عكس ـ هر كس با #امام_رضا (عليه السلام) وارد مناظره می شد، به مقام والای او در #علم اعتراف می كرد و در برابر او خاضع می شد؛
🔹چرا كه #خداوند_متعال اراده كرده نور خود را كامل كند و #آيين_خويش را برتری بخشد و #حجت خود را يارى دهد، همان گونه كه در #قرآن وعده فرموده است: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ» [۱] (ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و [در آخرت] روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم). بايد بر اين گفتار مرحوم صدوق افزود كه اگر چه #مأمون می خواست با اين برنامه از موقعيت #امام_رضا (عليه السلام) بكاهد، لکن بدون آن كه خود توجه داشته باشد، سه خدمت بزرگ به اسلام و مقام والای آن حضرت انجام داد:
1⃣به دليل جاذبه دربار خلافت (بيم و ترسی كه مردم داشتند از يكسو و جوايز كلان مأمون از سوی ديگر)، معروف ترين و فعال ترين دانشمندان مذاهب و فرقه ها به آنجا راه می يافتند و جلسات مناظره ای كه با هيچ قيمت امكان تشكيل آن در خارج از دربار نبود، برپا می كردند. اين جلسات به #امام_رضا (عليه السلام) مجال بسيار خوبی برای ادای رسالت بزرگ خويش در #نشرعلوماسلامی، و بستن راه بر مخالفان در آن شرايط حساس تاريخ اسلام مى داد، كه اين، يكی از بزرگترين آثار غير منتظره ولايت عهدی تحميلی مأمون بر #امام (عليه السلام) بود.
2⃣#مقاموالایاهلبيت (عليهم السلام) و سرّ وجود #امامت و #خلافت بر حق پيامبر (صلی الله علیه و آله) در اين دودمان آشكار می گشت؛ مخصوصاً #ايرانيان كه از دور مطالبی شنيده و ناديده عاشق شده بودند، اين حقيقت را از نزديك مى ديدند، و پيمان مودت و ارادت خويش را راسخ تر مى ساختند، و اين امر ضربات سنگين تری بر پايه های #حكومت_عباسيان وارد می كرد.
3⃣سرانجام، روزی فرا می رسيد كه #ايران_اسلامی می بايست از زير سلطه جباران #بنیعباس به درآيد، ولی بايد پايان گرفتن حكومت مركزی خلفا، مساوی با برچيده شدن #اسلام از اين منطقه و ساير مناطق اسلامی نباشد. خوشبختانه عوامل مختلفی، از جمله جلسات عظيم #بحث و #مناظره دربار مأمون، تفكيك #اسلام_واقعی را از آن چه خلفا مدعی و مدافع آن بودند، ميسر ساخت و اين نكته مهمى بود. بنابراين، در كنار توطئه های سياسی دربار #مأمون، مسائل مهم ديگرى تحقق يافت كه مأمون و ديگر خلفای عباسی از آن بیخبر بودند و #اراده_الهی به آن تعلق گرفته بود.
پی نوشت:
[۱] سوره غافر، آیه ۵۱؛ عيون أخبار الرضا (ع)، ابن بابويه، محقق، لاجوردی، مهدی، نشر جهان، چاپ اول، ج ۱، ص ۱۷۹، باب (فی ذكر مجلس الرضا مع سليمان المروزی متكلم خراسان عند المأمون فى التوحيد).
📕مناظرات تاريخى امام رضا(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چ دوم، ص ۷۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️جریان مناظره امام رضا (علیه السلام) با بزرگ دانشمندان آئین زرتشت چه بود؟
🔹بر طبق شواهد تاریخی #مأمون تصمیم گرفت #علما و بزرگان #نصرانی، #یهودی، #صابئين، #زردشتيان و علمای ديگر مکاتب در #علم_كلام را دعوت كند تا با مباحثه علمی بر #امام_رضا (عليه السلام) فائق آمده و از شأن و منزلت ایشان در نزد مردم بکاهد. در این جلسه بعد از اینکه #امام (عليه السلام) در بحث علمی «جاثلیق مسیحی» و «راس الجالوت» یهودی را شکست داد، آن گاه به بزرگ «هيربَدان» و #عالِم_زردشتيان رو كرد و فرمود: به من بگو اين كه #زردشت را پيامبر می دانی، بر طبق كدام دليل است؟
🔹#بزرگ_هيربدان گفت او كارهاى خارق عادتی انجام داده كه هيچ كس قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را نديده ايم، ولی اخبار پيشينيان ما گواه بر اين معناست. #امام_رضا (عليه السلام) فرمود: آيا جز اين است كه از پيشينيان به شما رسيده و پيروى كرده ايد؟ بزرگ هيربدان گفت: نه. #امام (عليه السلام) فرمود همين گونه ساير امت ها اخباری به آن ها از معجزات موسی، عيسی و مخصوصاً #محمّد (صلی الله عليه و آله) و پيامبران ديگر رسيده است؛ پس چرا اين پيامبران را قبول نداريد و تنها روی زردشت تكيه می كنيد؟ بزرگ هيربدان خاموش شد و پاسخی نداشت بدهد.
🔹در اينجا حضرت #امام_رضا (عليه السلام) با روش پاسخ نقضی جواب داد و در واقع، با تكيه بر قاعده عقلی «حُكْمُ الامثال فِيمَا يَجُوزُ وَ فِيمَا لَا يَجُوزُ وَاحِدٌ» به او الزام فرمود كه اگر دليل بر حقانيت زردشت معجزات نقل شده باشد، اين معنا درباره ساير پيامبران بزرگ الهی، مخصوصاً در مورد #پيامبر_گرامی_اسلام (صلی الله علیه و آله) كه مدارك اعجاز او بسيار بيشتر و گسترده تر است، نيز صادق است. اضافه بر اين، #معجزهمهمپيامبراسلام (صلی الله عليه و آله) #قرآن_مجيد، كه امام (عليه السلام) قبلاً به آن اشاره فرمودند، «جنبه عينی و حسی» دارد و نياز به تكيه بر تاريخ ندارد. آری #قرآن_مجيد موجود است و آثار اعجاز آن نمايان.
📕مناظرات تاريخى امام رضا (علیه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چ دوم، ص ۵۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مناظرات امام رضا (علیه السلام) چه رهآورد و پیام هایی برای علما و دانشمندان جهان اسلام در عصر حاضر دارد؟
🔹مناظرات #امام_رضا (عليه السلام) مسئله ای تاريخی و متعلق به گذشته نيست، بلكه از نظر پاسداری از حريم اسلام و حفظ مكتب، #سرمشق_پراهميت و بسيار جامعی برای امروز و هر زمان ديگر است. جالب اين است كه در آن روز وسايل ارتباط جمعی مثل امروز گسترده نبود، ولی #امام (عليه السلام) از #جلسات_مناظره دربار مأمون به عنوان يكى از «مؤثرترين وسايل ارتباط جمعی» آن روز بهره كافی گرفت؛ زيرا اخبار اين جلسات به دليل شرايط خاص حاكم بر آن، در سرتاسر كشورهای اسلامی پخش می شد.
🔹#امام_رضا (عليه السلام) از اين طريق، نه تنها توطئه های تخريبی #مأمون را خنثی فرمود و او را ناكام گذاشت، بلكه #جامعه_اسلامی آن روز را كه در شرايط بسيار حساسی از نظر فكری و فرهنگی به سر می برد، از #انحراف رهايی بخشيد. آری بعيد نيست يكى از دلايل #امام (عليه السلام) برای پذيرش ولايت عهدی تحميلی مأمون، انجام اين رسالت بزرگ باشد. (دقت كنيد) كيفيت برخورد آن حضرت با پيروان مكاتب مختلف نيز از جهات متعددى برای ما درس آموز و الهام بخش است؛ از جمله:
1⃣#برخورد_اسلام با پيروان مكتب های ديگر قبل از هر چيز بايد برخورد #منطقی باشد. تا جنگ را بر مسلمانان تحميل نكرده اند، آنان نبايد دست به اسلحه برند و از منطق و #استدلال چشم بپوشند. #اسلام در گذشته، از طريق #تبليغ و #منطق پيش رفته است، و در آينده نيز چنين خواهد بود. «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ». [۱]
2⃣ #قدرت_منطق_اسلام به قدری است كه از منطق مكتب های ديگر ابداً واهمه ندارد؛ و به همين دليل، در #تاريخ_اسلام به همه آن ها مجال كافی داده شده است تا عقايد خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند. حتی به كسانى كه اصلاً ايمان به خدا و مكتب انبياء نداشتند، آزادی بحث داده می شد، هر چند متأسفانه آنها از اين آزادى سوء استفاده كردند و برنامه ها به شكل ديگرى درآمد و توطئه های گوناگون شروع شد، اقدامات تخريبی ادامه يافت و آنچه ما مايل نبوديم بشود، شد.
3⃣#علمای_اسلام در هر زمان بايد از تمام مكاتب و مذاهب باخبر باشند و بايد بتوانند با منطق خودشان با آنان سخن بگويند و #برتریآييناسلام را بر هر مكتب ديگر اثبات كنند. بنابراين، بحث و گفتوگو درباره تمام مكتب ها ـ بدون استثنا ـ بايد در متن دروس حوزه های علميّه باشد.
4⃣در ميان #علمای_اسلام بايد كسانى باشند كه با #زبانهایزندهدنيا آشنايی داشته باشند و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمان كه گاه بر اثر ناآگاهی و گاه برای اعمال غرض شخصی، مسائل را تحريف می كنند، با اهل زبان های ديگر سخن بگويند. از اين جا ضرورت تدريس زبان های خارجی در كنار دروس حوزه های علميّه احساس می شود.
5⃣#علمای_اسلام بايد از «وسايل ارتباط جمعی موجود در جهان» حداكثر بهره گيری را داشته باشند و صدای #اسلام و تعليمات قرآن را به گوش همه جهانيان برسانند. بديهى است كه اين كار بدون وجود يك حكومت نيرومند اسلامی كار بسيار مشكلی است، چرا كه حكومت های ديگر هرگز چنين فرصتی را به پيروان مكتب اسلام نمی دهند، و نه تنها با سانسور شديد مانع از نشر دعوت اسلامی می شوند، بلكه با ايجاد خفقان و سلب آزادی، نفس را در سينه ها حبس می كنند. اين ها قسمتی از درس ها و الهاماتی است كه از برنامه مناظرات #امام_رضا (عليه السلام) مى توان گرفت.
📕مناظرات تاريخى امام رضا (علیه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، ۱۳۸۸ش، چاپ دوم، ص ۹۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از نظر امام علی (علیه السلام)، هدف «بنی امیّه» از به دست گرفتن حکومت چه بود؟ (بخش اول)
🔸از تعبيرات #امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۶۲ «نهج البلاغه» مخصوصاً جمله «حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ...» چنين استفاده مى شود كه هدف #بنى_اميّه تنها استيلاى بر خلافت اسلامى نبود، بلكه آنها - كه تفاله هاى عصر جاهليّت بودند - كمر به محو #اسلام بسته بودند، و اگر با فداكارى هاى #شهيدان_كربلا و بيدارى مسلمين پرده از نيّاتشان برداشته نمى شد، معلوم نبود كه امروز، نامى از #اسلام باقى مى ماند يا نه؟! شواهد تاريخى بر اين مدّعا بسيار است؛ از جمله:
1⃣مورخ معروف، مسعودى در كتاب «مروج الذّهب» داستانى نقل مى كند كه: «#مأمون، خليفه عباسى در سال ۲۱۲ ق دستور اكيدى داد، منادى در همه جا ندا دهد كه احدى حقّ ندارد از #معاويه ذكر خيرى كند يا او را بر هيچ يك از صحابه پيامبر (صلى الله عليه و آله) مقدّم بشمرد. جمعى از آگاهان در انديشه فرو رفتند كه اين دستور اكيد و شديد براى چيست؟ بعداً معلوم شد اين به سبب خبرى بود كه از طرف فرزند «مغيرة بن شعبه» نقل شده بود كه خلاصه اش چنين است:
🔹او مى گويد: من با پدرم مغيره به شام آمديم. پدرم هر روز نزد #معاويه مى رفت و با او سخن مى گفت و بر مى گشت و از عقل و هوش او تعريف مى كرد. شبى از نزد #معاويه برگشت. او را بسيار اندوهگين يافتم، به گونه اى كه از خوردن شام خوددارى كرد. من تصور كردم مشكلى درباره خانواده ما پيدا شده است. پرسيدم: چرا امشب اين همه ناراحتى؟ گفت: من امشب از نزد #خبيثترينمردم بر مى گردم. گفتم: چرا؟ گفت: براى اين كه با #معاويه خلوت كرده بودم. به او گفتم: مقام تو بالا گرفته، اگر عدالت را پيشه كنى و دست به كار خير بزنى بسيار بجا است، مخصوصاً به خويشاوندانت از بنى هاشم نيكى كن و صله رحم به جا آور. آنها امروز خطرى براى تو ندارند.
🔹ناگهان [او منقلب و منفجر شد و] گفت: هَيْهاتَ هَيْهاتَ! #ابوبكر به خلافت رسيد و آنچه بايد انجام بدهد انجام داد؛ اما هنگامى كه از دنيا رفت نام او هم فراموش شد؛ فقط گاهى مى گويند: ابوبكر. سپس #عُمر به خلافت رسيد و ده سال زحمت كشيد. او نيز هنگامى كه از دنيا رفت نامش هم از ميان رفت. فقط گاهى مى گويند عُمر. بعد برادرمان #عثمان به خلافت رسيد و كارهاى زيادى انجام داد. هنگامى كه از دنيا رفت نام او هم از ميان رفت؛
🔹ولى آن مرد هاشمی [اشاره به #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه وآله) است] هر روز پنج مرتبه به نام او فرياد مى زنند: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمّداً رَسُولُ اللهِ» با اين حال چه عملى و چه نامى از ما باقى مى ماند، اى بى مادر؟! «وَ اللهِ اِلَّا دَفْناً دَفْناً» [۱] (به خدا سوگند! چاره اى جز اين نيست كه اين نام براى هميشه دفن شود!). هنگامى كه #مأمون اين خبر را شنيد در وحشت فرو رفت و آن دستور شديد را درباره #معاويه صادر نمود». [۲] اين خبر كه در كتب معروف تاريخ آمده پرده از مسائل بسيارى بر مى دارد و به سؤالات بسيارى در برنامه هاى #بنىاميّه پاسخ مى گويد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] در شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، انتشارات آية الله مرعشى نجفی، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۱، ج ۵، ص ۱۳۰ نقل شده است: «لا و الله اِلَّا دفناً دفناً».
[۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، تحقیق: سعد داغر، دار الهجرة، قم، ۱۴۰۹ق، چ ۲، ج ۳، ص ۴۵۴؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، همان، ص ۱۲۹
📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۳۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بنى_اميّه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد