eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیره حکومتی امام على (عليه السلام) در برخورد با «بازاریان» و «کسبه» چگونه بود؟ 🔸مطابق آنچه كه مرحوم كلينى در «كتاب شريف كافی» آورده است: اميرالمؤمنين (عليه السلام) هر روز صبح اوّل وقت به بازار مى آمد و بر كار و داد و ستد نظارت مى نمود و از پيشگيرى مى كرد. آن حضرت تازيانه اى نيز در دست داشت تا افراد سركش بترسند، و سركشى و تمرّد نكنند. آن حضرت در ابتداى مى ايستاد و در ضمن جملاتى كوتاه را نصيحت نموده، آنها را به وظايفشان آشنا مى كرد. با شنيدن صداى مولى دست از كار كشيده و به سخنان آن حضرت گوش جان مى سپردند: «يَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ اِتَّقُوا اللهَ» (اى و اى كسبه! پيشه كنيد). سپس در ضمن جملاتى كوتاه و شفّاف امّا عميق و پرمعنا ده سفارش به آنها مى فرمود: 1⃣«قَدِّمُوا الْإِسْتِخَارَةَ» (اى اهل بازار! را از مسئلت كنيد). مغازه و كارخانه و شركت و زمين كشاورزى و ماشين و اداره و مانند آن، و وسيله است. خير را از و وسيله ساز طلب نماييد. 2⃣«وَ تَبَرَّكُوا بِالسُّهُولَةِ» (سختگيرى نكنيد و بگيريد). با مردم كنار بياييد چرا كه در سهولت و تركِ سختگيرى است. 3⃣«وَ اقْتَرِبُوا مِنَ الْمُبْتَاعِينَ» (به مشتريان نزديك شويد). سخنانى از قبيل «قيمت هاى ما مقطوع است» و «يك كلام» و مانند اينها كه باعث دورى مشتريان مى شود نگوييد. 4⃣«وَ تَزَيَّنُوا بِالْحِلْمِ» ( و حوصله داشته باشيد). اگر مشترى جنس مغازه شما را نپسنديد و خريد نكرد عصبانى نشويد و بد و بيراه نگوييد. 5⃣«وَ تَنَاهَوْا عَنِ الْيَمِينِ» (از به هنگام معامله خوددارى كنيد). خداوند بزرگتر از آن است كه او را وسيله رسيدن به منافع مادّى قرار دهيد. 6⃣«وَ جَانِبُوا الْكَذِبَ» (و از گفتن بپرهيزيد). متأسفانه ابزار كار بعضى از كسبه و تجّار است، تا آنجا كه كاسبى كردن را بدون دروغ امكان پذير نمى دانند. بايد توجّه داشته باشيم كه گفتن گاه زبانى است و گاه عملى. اجناس داخلى را برچسب خارجى زدن و فروختن آن به عنوان جنس خارجى نوعى دروغ است. غشّ در معامله نيز خود دروغ محسوب مى شود. 7⃣«وَ تَجَافَوْا عَنِ الظُّلْمِ» ( و ستم نكنيد). به قانع باشيد؛ زيرا سود غيرعادلانه هر چند زياد هم باشد، اما ندارد، صرف دارو و دكتر مى شود. 8⃣«وَ أَنْصِفُوا الْمَظْلُومِينَ» (نسبت به افراد مظلوم داشته باشيد). رعايت حال افراد مظلوم و كم درآمد را بكنيد، تا خداوند نيز رعايت حال شما را بكند. 9⃣«وَ لَا تَقْرَبُوا الرِّبَا» (نزديك نشويد). نه تنها آلوده نشويد، بلكه نزديك آن هم نرويد. 🔟«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ» ( نكنيد)».‌ [۱] به گونه اى نباشد كه داراى دو وزنه باشيد؛ براى خريد كالا از وزنه كامل و براى فروش آن از وزنه ناقص استفاده كنيد. 💠آرى! اين است روش اسلام و دستور اسلام براى تجارت و كسب درآمد از راه حلال، كه از زبان مولى الموحدين، اميرالمؤمنين امام علی (عليه السلام) نقل شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، دار الكتب الإسلاميه، چ چهارم، ج ‏۵، ص ۱۵۱ (باب آداب التجارة) 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، ‏مدرسه امام على بن ابيطالب(ع)، ‏چ اول‏، ص ۲۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین ایمان و بصیرت وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى انسان، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید واقعیات - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضا هایی که معصومین علیهم السلام از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ»؛ «خداوندا، واقعیتها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده»، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و حق آن را ادا کنم. و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. 🔹لذا در آیه ۴ سوره «نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون»؛ «کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند». آلودگى در نظر آنها پاکى، زشتی‌ها نزد آنها زیبا، پستی‌ها افتخار، و بدبختى ها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. واضح است وقتى انسان کار زشت و نادرستى را انجام داد، تدریجاً قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند افراد جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. 🔹این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک انسان دست مى دهد. جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود، آرى این خاصیت را خداوند در قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و حس تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که عامل نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده، اشاره به این است که طبیعتِ عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ملکه، عشق و علاقه مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از دنیا پرستان زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز ننگ و آلودگى و رسوايى نیست. آنها لجام گسیختگى و بى‌بند و بارى را نشانه «آزادى»، برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در تجمل پرستى را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع فساد را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و جنایت و ویرانگرى را دلیل بر «قدرت»، 🔹خرابکارى و غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، اسارت در چنگال اعتیادها، هوس ها، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، تقلب و تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و دورویى و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان زینت داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel