eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💫☄💫☄💫☄💫☄💫 ☄ ⭕️عاداتی که را نابود میکنند! 💠یکی از مخرب ترین عاداتی که سد راه خلاقیت انسان‌ می‌شود، است. اگر از بترسید، هرگز خلاقیت درونی‌تان شکوفا نخواهد شد. اگر فکر می‌کنید آدم‌ها خلاق به دنیا می‌آیند، بدانید که حتما اشتباه می‌کنید. 💠انسانهایی که خلاقیت بیشتری دارند به این دلیل است خلاقیت را در خود پرورش می‌دهند. پس میبایست مانند هر مهارت دیگر، با و شکوفا شود. خواستن کافی نیست و برای خلاق ‌بودن باید هر روز تلاش کرد و به‌ سوی و رفت. باید بدانید بزرگ‌ترین موانع خلاقیت عادت‌های ما هستند.  🔷از ترس دوری کنید 🔶بزرگ ترین مانع برای ایجاد خلاقیت، ترس است. خیلی از ما زمانی که کار موفقیت آمیزی انجام میدهیم، به جای ادامه آن و خلق چیزی جدید، برای اجتناب از پیامدهای ترس مان متوقف میشویم. آنچه همه را از خلاق بودن دور نگه میدارد، این است که برای از بین بردن ترس، خلاقیت را هم با آن از بین میبرند.  🔷ترس‌های مخربی که خلاقیت را نابود می‌کند 🔶اگر می‌خواهید خلاق باشید، فراموش نکنید که هر چه مهارت خلاقیت را بیشتر تمرین کنید، خلاق‌تر می‌شوید وعادت‌های بدی که خلاقیت را خفه می‌کنند ترک کنید. 🔺ترس از شروع: آغاز کردن معمولاً سخت‌ترین بخش از هر چیز باارزشی است. قبل از اینکه آغاز کنید، حس انتظار شما باعث می‌شود بدون اینکه هنوز چیزی در واقعیت رخ دهد، ترستان آغاز شود. در این زمان است که شما به‌جای فعالیت، پر از استرس می‌شوید یا بدتر از آن، ذهن شما خالی می‌شود و شما منجمد شده و قادر به حرکت نخواهید بود. قفل شدن ذهن حتی افراد خلاق مشهور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 🔺ترس خلاق نبودن: افرادی که این ترس را دارند در وهله اول باور نمی‌کنند که می‌توانند خلاق باشند. آن‌ها تعریفی از خود ارائه می‌کنند که حتی احتمال خلاق بودن را رد می‌کند. گاهی اوقات آن‌ها خودشان را کودن‌تر یا منطقی‌تر از آن می‌دانند که بتوانند خلاق باشند.  🔺پیش‌داوری کردن: برای خلاق بودن باید بتوانیم آزادانه و بدون پیش‌ داوری ایده پردازی و نوآوری کنیم. اگر خیلی زود ایده‌هایتان را قضاوت کنید، باعث تردید درباره ایده‌هایتان و درنتیجه خلاقیت کمتر می‌شود. روند بررسی را جداگانه انجام دهید. اول اجازه دهید ایده‌های خام بی‌وقفه ارائه شوند؛ سپس می‌توانید بهترین‌ها را گزینش و پیرایش کنید. 🔺ترس از قضاوت شدن: قضاوت شدن گاهی خیلی انسان را ناراحت می‌کند. همه ما زمان‌هایی را تجربه کرده‌ایم که قضاوت دیگران ما را ناراحت کرده است. گاهی اوقات حتی قضاوت‌هایی که فکرش را هم نمی‌کنید، ناراحت‌کننده می‌شود. اغلب ما تصور می‌کنیم تنها راه دوری از قضاوت شدن این است که کاری را که ممکن است قضاوت شود، انجام ندهیم؛ اما با این کار از پیشرفتمان جلوگیریم کنیم و پتانسیل عظیمی را که در درون هر فردی وجود دارد از بین می‌بریم. در واقع بزرگ‌ترین منتقد شما ذهن شماست. ◀️ادامه در لینک زیر👇 https://article.tebyan.net/470970 @tabyinchannel
تبیین
✅ حقیقت توحید در کلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌹سالروز ولادت پاره تن رسول الله(ص) و سرور زنا
👌زیاد شنیده ایم که ( سلام الله علیها) مدافع سرسخت ولایت بود ❌ و هیچ کس مانند (سلام الله علیها ) عمق و ژرفاى را نشناخت و هیچ چون او در امامت و آن و از امام خویش تلاش نکرد. ✅ او از طرق مختلف براى دفاع از امامت امامان بر حق، سعى و کرد، 🎯 گاه با بیان ‏ هاى غرّا و عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام على(ع) را آشکار ساخت. 🎯 گاه با و امامت دوازده امام را به اثبات رساند و فواید و مزایاى بى‏شمار آن را برشمرد 🎯گاه براى امامت امام على(ع) به و پرداخت و آنجا که لازم دید، براى دفاع از امام خویش، خود را به خطر انداخت تا آنجا که راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت. 🌼 ان شاءالله در این نوشتار نگاهى گذار خواهیم داشت به انواع ‏های_فاطمه(سلام الله علیها) از امامت و امامت امامان دوازده‏ گانه و دفاع از على(علیه السلام) تا پاى جان. ‏ ↙️ از بهترین شیوه‏ هاى دفاع این است که مردم را نسبت به جایگاه و عظمت یک امر مهم سازیم. (س) از این شیوه بهترین بهره‏ها را برد و در مختلف، و رفیع و بلند امامت را بیان کرد. 1⃣👈 نقش محورى امامت‏ ‏👇 حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند : مثل ، مانند کعبه است که باید مردم (براى طواف) به سراغش بروند نه اینکه کعبه به مردم برود.» ‏👇 آن حضرت فرمودند: او امام است...و مرکز توجّه همه عارفان و خداپرستان مى‏باشد. ‏👇 در اینباره فاطمه زهرا(س) فرمودند : ما وسیله ارتباط خدا با خلق او و برگزیدگان خدا و محل قدس او و حجت آشکار او و وارثان انبیاى او هستیم. ✅در واقع نقش محوری امام ؛ بین و ، جایگاه برگزیدگان الهى، حجت و در روى زمین، و وارث انبیاى الهى است . @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه بين مقدرات الهى و كوشش هاى انسان 🔹شكى نيست كه سرنوشت ما تا آنجا كه با كار و كوشش و تلاش ما مربوط است، به دست خود ما است و آيات قرآن نيز با صراحت اين موضوع را بيان میكند، مانند: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ؛ [نجم، ۳۹] و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست»؛ و «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ؛ [مدثر، ۳۸] هر کسی در گرو دست آورده های خویش است». 🔹ولى در بيرون دايره تلاش و كوشش ما، و آنجا كه از حريم قدرت ما خارج است، دست تقدير، تنها حكمران است؛ و آنچه به مقتضاى قانون عليت - كه منتهى به مشيت و علم و حكمت پروردگار مى شود - مقدر شده است، انجام پذير خواهد بود؛ منتها افراد با ايمان و خداپرست كه به علم، حكمت، لطف و رحمت او مؤمن هستند، همه اين مقدرات را مطابق نظام احسن و مصلحت بندگان می‌دانند، و هر كس بر طبق شايستگى هايى كه اكتساب كرده است، مقدراتى مناسب آن دارد، يعنى: يك جمعيت منافق و ترسو و تنبل و پراكنده، محكوم به فنا هستند، و اين سرنوشت براى آنها حتمى است؛ اما يك جمعيت با ايمان و آگاه، متعهد و مصمم، جز پيروزى، سرنوشتى ندارند. [۱] پی نوشت؛ [۱] تفسير نمونه، ج ۷، ص ۵۲۱ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه مسئله «انتظار» باعث می شود «شخص مُنتظِر» خود را از همراهی و همرنگی با محیط و جامعه دور ساخته و «فساد و تباهی محیط» او را آلوده نسازد؟ 🔹اثر مهمّ حل نشدن در محيط، و عدم تسليم در برابر آلودگى هاست. توضيح اينكه، هنگامى كه فراگير مى شود، و اكثريت و يا جمع كثيرى را به آلودگى مى كشاند، گاهى ، در يك بن بست سخت روانى قرار مى گيرند، بن بستى كه از يأس از اصلاحات سرچشمه مى گيرد. گاهى آنها فكر مى كنند، كار از كار گذشته و ديگر اميدى براى اصلاح نيست، و تلاش و كوشش براى پاك نگهداشتن خويش بيهوده است. اين نوميدى و يأس ممكن است آنها را تدريجا به سوى فساد و همرنگى با محيط بكشاند، و نتوانند خود را به صورت يك اقليّت صالح در برابر اكثريت ناسالم حفظ كنند، و همرنگِ جماعت نشدن را موجب رسوايى بدانند. 🔹تنها چيزى كه مى تواند در آنها روح بدمد و به و دعوت كند و نگذارد در محيط فاسد حل شوند، اميد به است؛ تنها در اين صورت است كه آنها دست از تلاش و براى حفظ خويش و حتى براى ديگران برنخواهند داشت؛ و اگر مى بينيم در دستورات اسلامى از آمرزش، يكى از بزرگترين گناهان شمرده شده است و ممكن است افراد ناوارد، تعجب كنند كه چرا يأس از رحمت خدا اين قدر مهمّ تلقى شده، مهم‌تر از بسيارى از گناهان، فلسفه اش در حقيقت همين است كه از رحمت، هيچ دليلى نمى بيند كه به فكر جبران بيفتد و يا لااقل دست از ادامه گناه بردارد، 🔹و منطق او اين است: آب از سر من گذشته است، چه يك قامت چه صد قامت؛ من كه رسواى جهانم غم دنيا هيچ است، بالاتر از سياهى، رنگ دگر نباشد؛ آخرش جهنّم است، من كه هم اكنون آنرا براى خود خريده ام، ديگر از چه چيز مى ترسم! اما هنگامى كه روزنه براى او گشوده شود، اميد به و اميد به تغيير وضع موجود، نقطه عطفى در زندگى او پيدا مى شود، و چه بسيار او را به توقف كردن در مسير و بازگشت به سوى و دعوت مى نمايد. به همين دليل را مى توان همواره به عنوان يك در مورد افراد فاسد شناخت؛ 🔹همچنين كه در محيط هاى فاسد گرفتارند، بدون نمى توانند خويشتن را حفظ كنند. نتيجه اينكه، «انتظار ظهور » كه هر قدر دنيا فاسدتر مى شود، بيشتر مى گردد، «اثر فزاينده روانى» در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواجِ نيرومندِ بيمه مى كند؛ آنها نه تنها با گسترش دامنه فسادِ محيط مأيوس تر نمى شوند، بلكه به مقتضاى «وعده وصل چون شود نزديك - آتش عشق تيزتر گردد» به هدف را در برابر خويش مى بينند و كوشش شان براى مبارزه با و يا با شوق و عشق زيادترى تعقيب مى گردد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۲۲ و ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اراده خداوند در سرنوشت اقوام تاثير دارد؟ 🔹در «سوره مبارکه قصص آیه پنجم» از تأثير در سرنوشت اقوام، سخن مى گويد؛ سخنى كه مايه و دلگرمى همه است؛ مى فرمايد: «وَ نُرِيدُ أَنْ‌ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ». (ما تا بر نعمت بخشيم و آنان را و روى زمين قرار دهيم). 🔹تعبير به «نريد» به صورت فعل مضارع كه دليل بر است نشان مى دهد كه اين يك قانون هميشگى و است، كه خداوند روى زمين را سرانجام در اختيار قرار مى دهد، و را درهم مى شكند. ولى بايد توجّه داشت كه سخن از است نه ، يعنى كسانى كه در حال تلاش و و ، ولى از سوى دشمنان مى شوند، نه آنها كه تن به ضعف و ذلّت داده اند. 🔹با ضميمه كردن اين آيه، و آيه ۱۰۵ سوره انبياء: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ»؛ (در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم: [حکومت] زمین خواهند شد)، معلوم مى شود كه منظور از مستضعفان همان و و مبارز است. 🔹بايد توجّه داشت كه «نمنّ» از ماده «منّ» در اصل به معناى وزن سنگين است؛ سپس به اطلاق شده، اين تعبير هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى رود به معناى بخشيدن نعمت هاى بلاعوض و سنگين است، ولى در مورد بندگان، غالباً به معناى ذكر نعمت‌ ها به قصد منّت گذاردن مى‌ آيد. آنچه در اينجا شايان ذكر است اين كه: توجّه به خداوند در اين قسمت نيز فوق العاده اى دارد و به و دربند، و نيرو و توان مى‌ بخشد و در پيكار با ، مصمّم و مقاوم و اميدوار به پيروزى مى‌ سازد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۴، ص ۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اولین چیزی که انسان باید در مورد آن «تفکر» و «اندیشه» کند چه موضوعی است؟ 🔹مسلماً نخستين چيزى كه بايد روى آن فكر كنيم اين است كه ما از كجا شروع شده؟ اين چيست؟ و اين راه دراز را ما چگونه پيموده ايم؟ موضوعى قبل از اين براى و انديشه نداريم، چه اينكه آشنایی با و حل اين معما مى تواند كمك زيادى به حل معماهاى ديگر كند. ممكن است بگوئيد بسيار خوب بايد نيروى را بكار انداخت، ولى مگر نه اين است كه پاره اى از مكتب هاى فلسفى جديد «مانند پراگماتيسم» به ما توصيه مى كنند كه ارزش و اصالت بلكه وجود هر پديده بسته به نتايج آن است؛ 🔹يعنى چيزى كه در زندگى ما نتيجه اى ندارد اصلا بايد گفت وجود ندارد و يا وجود و عدمش در ترازوى فكر و انديشه ما يكسان است. ما چه الزامى به شناسائى نخستين از نظر ادامه زندگى فردى و اجتماعى داريم؟ مگر نه اين است كه ملت‌هایی همچون «ملت چين» بدون حل اين مسئله زنده هستند و شايد از ما هم بهتر زندگى مى كنند، و هرگز زحمت مطالعه در چنان مسئله پيچيده اى را هم به خود نمى دهند؟ ولى كسانى كه با اين منطق مى خواهند خود را حتى از زير بار فكر و انديشه در مورد اين حقيقت بزرگ كنار بكشند دو مطلب را فراموش كرده اند: 🔹نخست اينكه براى و مطالعه در مسائل مختلف نتيجه اى بالاتر از تصور نمى شود، و به عبارت ديگر ما هميشه را بخاطر علم مى خواهيم و را بخاطر درك واقعيت آنها مى جوئيم نه فقط بخاطر اثرى كه در زندگى ما دارند. (دقت بفرمائيد) بزرگترين گمشده بشر و درك واقعيات جهان هستى آخرين هدف و آرزوى انسانهاست، و لذا در تمام طول تاريخ زندگى بشر شاهد و كوشش هاى خستگى ناپذير انسان براى هستيم، 🔹و بخوبى احساس مى كنيم كه ما را بسوى اين هدف مى راند، بدون اينكه خود را مسئول ارتباط علوم و دانش هایی كه بخاطر آنها زمين و آسمان را جستجو مى كنيم، با زندگى روزمره، بدانيم. مگر اين همه تلاش و كه براى پى بردن به اسرار كهكشان ها و سحابی ها و چگونگى پيدايش عوالم دور دست مى شود به خاطر اثرى است كه آنها در زندگى روزانه ما دارند؟ با اينكه در شرایط فعلى هيچگونه اثر محسوسى براى آنها در زندگى ما به چشم نمى خورد، 🔹حتى اگر به فرض محال موشك هایی به سرعت سير نور ساخته شود باز دسترسى ما به آنها امكان پذير نيست و يا اينكه پى بردن به اسرار زندگى مورچگان، و تمدن خيره كننده موريانه و حشراتى مانند آنها كه ساليان دراز افكار دانشمندان را بخود جذب كرده است بخاطر تأثير آنها در زندگى مادى ماست؟ چرا فلكى يا حشره شناس از اين همه هاى خود خسته نمى شوند؟ زيرا آنها را (هر چه باشد) خود در برابر طاقت فرسا مى دانند و از خود احساس غرور و مى كنند. 🔹جایی كه درباره از چنين فكر كنيم آيا مى توانيم درباره بزرگترين و اساسى ترين مسئله مربوط به پيدايش اين جهان يعنى درباره نخستين (فرضاً كه در زندگى و سرنوشت ما اثر نداشته باشد) از و خوددارى نمائيم؟ ثانياً: اصولا اين مسئله در زندگى و ، و ما دارد، و ما تا حدود زيادى به آن مربوط است و هاى كنونى و شكست بن بست هایی كه در زندگى ماشينى فعلى پيدا شده بدون به آن مبدأ ميسر نيست. 🔹 و جان ما و باز يافتن براى مقابله با بدون اتكاء به چنين مبدئى ممكن نيست. در كاوشها و هاى علمى نيز اعتقاد به يك و قدرت، كه طرح اصلى را با نظام خاصى ريخته، به ما روشن بينى می دهد و به و هر چه بيشتر در همه پديده ها و بر می انگیزد و اين خود سرچشمه بسيارى از خواهد بود. بنابراين چگونه می توان گفت حل اين مسئله در زندگى ما اثر محسوسى ندارد و به همين دليل بايد آنرا كنار گذاشت و فكر خود را بخاطر آن خسته نكرد؟ 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چاپ شانزدهم‏، ص ۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با وجود اینکه وسعت و تنگی رزق و روزی دست خداست پس کار و کوشش انسان چه فایده ای خواهد داشت؟ 🔹از بسيارى از آيات و «مقدّر بودن روزى» و در منابع مختلف استفاده مى شود كه وسعت و فراخى روزى يا تنگى و ضيق آن، به اراده و نسبت داده شده است، تا بندگان خود را . به تعبير ديگر: به هر كس آنچه بوده است داده و براى هر كس آنچه مايه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده. اين تعبيرات سؤالات متعدّدى بر مى انگيزد. نخست اينكه: اگر چنين است پس و كوشش، براى رزق و چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟ 🔹ديگر اينكه: اين گونه برداشت ها سبب ركود فعّاليت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد؛ جامعه اى كه بايد پر نشاط و پر اميد به فعّاليت هاى گسترده بپردازد و در ميدان رقابت از جوامع غير مسلمان عقب نماند. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» [۱] (ما و [روزى] آنها را در در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم). 🔹ولى پاسخ اين سؤال ها در آمده است كه هرگاه كنار هم چيده شود، ديگر ابهامى باقى نمى ماند. از يك سو، در «نهج البلاغه» و كلمات (علیه السلام) میخوانیم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاكَ» [۲] ( بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو بايد به بروى، و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آيد به گونه اى كه اگر به سراغش نروى به خواهد آمد). 🔹واقعيت نيز چنين است كه قسمت مهمّى از چيزى است كه انسان بايد در راه آن تلاش و كند و تمام هوش و و خود را به كار گيرد و بدون اينها هرگز به آن نخواهد رسيد؛ ولى بخش ديگرى از روزی ها، است كه به سراغ انسان مى آيد و به او نشان مى دهد كه اگر چه تلاش و كوشش يك اصل مهم است، امّا منحصر به آن نيست و در همه حال بايد به او دل بست و همه چيز را از او دانست. 🔹در روايت ديگرى مى خوانيم: از جمله كه مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است كه در خانه نشسته و دست از و كوشش برداشته و عرضه مى دارد: خدايا به من روزى ده! [فرشتگان الهى] به او مى گويند: اين دعاى تو مستجاب نيست، برخيز و تلاش كن. (عليه السلام) مى فرمايد: «أَرْبَعٌ لاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُلِ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ، يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْزُقْنِي! فَيَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ». [۳] 🔹از سوى ديگر، در بسيارى از موارد هماهنگ با است، يعنى خداوند مقدّر كرده آنها كه و كوشش مى كنند سهم بيشترى داشته باشند، و آنها كه سُست و سهم كمتر. اين هماهنگىِ تقدير و تدبير، پاسخ روشنى به كسانى مى دهد كه به بهانه از سرباز مى زنند و تن به مى دهند. از سوى سوم، بى شك استعداد جسمانى و فكرى همه يكسان نيست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مديريّت اقتصادى و توان جسمى براى كار كردن بسيار تفاوت دارند و همين، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در اين قسمت مى شود؛ 🔹آن كس كه اين تفاوت ها را كرده، طبعاً تفاوت هاى روزى را نيز مقدّر فرموده است و انتظار يكسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسيار بى جايى است؛ مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات؛ چرا كه در مجموعه بدن، هر عضوى مأموريتى دارد و توان او به اندازه مأموريت اوست و مجموعه نيز، همانند يك بدن است با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در . نتيجه اينكه: آنچه در و درباره آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نكته بالا گفتيم بوده باشد و اين چيزى بر خلاف عدالت نيست؛ بلكه عين و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره زخرف، آيه ۳۲ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۰۴، (نامه ۳۱) [۳] الکافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۵۱۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel