eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) عصر تاسوعا نجنگید و آن را به صبح عاشورا موکول کرد؟ 🔹پس از بى نتیجه ماندن راه هاى مسالمت آمیز و تسلیم ناپذیرى (علیه السلام)، (لعنت الله علیه) براى گرفتن بیعت اجبارى، و یا کشتن امام و یارانش در عصر فرمان حمله را صادر کرد. با این فرمان هزاران تن سواره و پیاده به سمت اردوى حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) روانه شدند، صداى همهمه آنها در بیابان کربلا پیچید و به گوش لشکریان سیدالشهداء (علیه السلام) رسید. حضرت عبّاس بن على (علیه السلام) محضر امام (علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد: «اى برادر! دشمن بدین سو مى آید». (علیه السلام) برخاست و فرمود: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ»؟؛ (اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟). 🔹«قمر بنى هاشم» عبّاس (علیه السلام)، با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسید: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟». گفتند: به تازگى فرمان امیر به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید [به طور کامل تسلیم شوید] یا آماده کارزار باشید. (علیه السلام) فرمود: «شتاب مکنید تا نزد [برادرم] ابى عبدالله (علیه السلام) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم». آنان پذیرفتند و گفتند: «پیام ما را به (علیه السلام) برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن». عبّاس (علیه السلام) به تنهایى نزد امام حسین (علیه السلام) برگشت و ماجرا را به عرض رساند و همراهانش همانجا (در برابر سپاه دشمن) ماندند و به نصیحت سپاه ابن سعد پرداختند. 🔹هنگامى که (علیه السلام) پیام ابن سعد را به عرض امام (علیه السلام) رساند، (علیه السلام) به برادر خطاب کرد و فرمود: «اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ»؛ (نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم). حضرت اباالفضل عبّاس (علیه السلام) سوار بر اسب به سمت دشمن برگشت و هنگامى که رو در روى سپاه قرار گرفت، به آنان خطاب کرد و فرمود: «اى مردم! ابا عبدالله (علیه السلام) یک امشب را از شما مهلت مى خواهد». 🔹پس از این سخن، در میان سپاهیان عمر بن سعد گفتگوهایى ردّ و بدل شد، تا آن که عمرو بن حجّاج زبیدى گفت: سبحان الله! به خدا سوگند! اگر اینان از مردم دیلم (کفّار) بودند و از تو چنین تقاضایى مى کردند، سزاوار بود که بپذیرى. قیس بن اشعث گفت: «درخواست آنها را بپذیر، به جانم سوگند! که آنان بیعت نخواهند کرد و فردا با تو خواهند جنگید». ابن سعد گفت: به خدا سوگند! اگر بدانم که چنین کنند هرگز این شب را به آنان مهلت نمى دهم! در روایتى از على بن حسین (علیه السلام) آمده است که فرمود: «فرستاده عمر سعد نزد ما آمد و در جایى که صدایش به گوش مى رسید ایستاد و گفت: «ما تا فردا به شما مهلت مى دهیم، اگر تسلیم شدید شما را نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم برد و اگر سرباز زدید، از شما دست نخواهیم کشید». [۱] پی نوشت: [۱] تاریخ طبرى، ج ۴، ص ۳۱۵ - ۳۱۶ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۱ - ۳۹۲ (با مختصر تفاوت) 📕عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی، ص ۳۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️حرکت قاطبه‌ی ملت ایران در جهت و حرکت امام حسین (ع) است 🔹حرکت قاطبه‌ی ملت ایران در جهت و حرکت است. سرنوشت آن بزرگوار شهادت بود، امّا درس او فقط درس راه شهادت نیست. این حرکت، حرکت بابرکتی است، گاهی ممکن است مثل ماجرای علیه‌ السّلام منتهی‌ به شهادت بشود، امّا این حالت، این روحیّه، برای اقامه‌ی دین خدا و همه‌ی برکاتی که بر اقامه‌ی دین خدا مترتّب است مفید است. ملت ایران با این روحیّه وارد میدان شد، یک بنای ظلمِ ملی و بین‌ المللی را در ایران ویران کرد، به جای آن بنای اسلامی پایه‌گذاری کرد. 🔹اینجور نیست که حالا هر کس راه حسین‌ بن‌ علی را رفت، حتماً آخر کار بایستی به صورت ظاهر، به شکل دنیایی، ناکامی باشد؛ نخیر، این راه را، این درس را در مقابل چشم بشریّت گذاشته‌اند، می گویند اگر دنیا هم میخواهی، اگر عزّت هم میخواهی، در این راه است؛ باید حرکت کنی. ملت ایران این را تجربه  کرده است؛ این را باید قدر دانست. ملت ایران حسینی و عاشورایی وارد میدان شد، در یک انقلاب عظیم و شاید بشود گفت بی‌نظیر در این سده‌ های طولانی که جلوی چشم ما است - لااقل کم‌ نظیر - پیروز شد. 🔹ملت ایران این روش را اتّخاذ کرد، تا امروز روزبه‌روز پیش رفت. البتّه دشمنها با وسائل تبلیغاتیشان، با بلندگوهایشان حاضر نیستند صریحاً اعتراف بکنند به پیشرفت ملت ایران امّا مردم دنیا کور که نیستند، می‌بینند دیگر؛ ایرانِ دوران طاغوت کجا، ایرانِ جمهوری اسلامی کجا؟... در علم، در سیاست، در امنیّت، در تسلطِ بر حوادث منطقه، در تأثیرِ در حوادث جهان، در امید و اعتماد به‌ نفس، در پیمودن راه عزّت و سعادت، امروز کجا، دیروز کجا؟ امروز ملت ایران دارد می‌تازد به طرف جلو. و ان‌ شاء الله روز به‌ روز این ادامه خواهد داشت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۲/۰۳/۲۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️مکتب اسلام زنده شد 🔹...مکتب را داشتند از بین می‌بردند؛ شهادت (ع) مکتب را زنده کرد، خودش شهید شد، زنده شد؛ و رژیم طاغوتی معاویه و پسرش را دفن کرد... و سیدالشهداء (ع) هم چون دید این‌ها دارند مکتب اسلام را آلوده می‌کنند، با اسم خلافت اسلام خلافکاری می‌کنند و ظلم می‌کنند و این منعکس می‌شود در دنیا که خلیفه رسول الله دارد این کارها را می‌کند، حضرت سیدالشهداء (ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند؛ و محو کنند آثار معاویه و پسرش را. پس کشتن، شهادت سیدالشهداء (ع) چیزی نبود که برای اسلام ضرر داشته باشد؛ نفع داشت برای اسلام؛ را زنده کرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت قبل از اسلام و جاهلیّت مدرن امروز، مقام را براى مقام مى خواهند، و براى آن ارزش ذاتى قائلند، و لذا براى به دست آوردن آن به هر وسیله مشروع و نامشروعى چنگ مى زنند. امّا پیام پیامبر اسلام (ص) به جهان بشریّت آن روز و امروز و تا قیام قیامت، این است که پست و مقام هدف نیست، و ارزش ذاتى ندارد، بلکه وسیله‌اى براى پیاده کردن اهداف عالى انسانى است، به همین خاطر دلیل بر شخصیّت نیست، بلکه تکلیف آور است. آرى، مقام تکلیف است نه افتخار، وسیله است، نه هدف. 🔹امام على (ع) در نامه پنجم نهج البلاغه، خطاب به اشعث بن قیس، حاکم آن زمان آذربایجان، مى فرماید: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَة وَ لکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ؛ فرماندارى (و پست و مقام) براى تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتى است در گردنت». در عصر بنى امیّه دوباره مقام، ارزش ذاتى پیدا کرد، تا آنجا که وقتى معاویه پس از شهادت امام على (ع) وارد کوفه شد، این سخن معروف را گفت: «من نیامدم که شما را به نماز و روزه دعوت کنم، بلکه هدف من حکومت بر شماست». [۱] 🔹 (ع) قیام کرد تا این نوع بدعت‌ ها را ریشه کن کرده و مردم را با سنّت پیامبر (ص) آشنا کند. امروز این هدف بزرگ براى همه ما پیام روشنى دارد، که باید در کنار عزادارى ها، براى از بین بردن بدعت ها تلاش کنیم، و اجازه ندهیم گروهى نادان یا سودجو براى تأمین منافع شخصى خود به سراغ بدعت ها رفته، یا آن را گسترش دهند. هرگاه به بدعت گزاران با سکوت خود چراغ سبز نشان دهیم، کارهایى به نام دین انجام مى شود که همه از آن شرم خواهیم داشت، و چهره اسلام را در نظر جهانیان دگرگون خواهد ساخت، به خصوص اینکه یکى از راه هاى نفوذ دشمن در صفوف متّحد ما، حمایت و برنامه ریزى براى همین بدعت هاست. پی‌نوشت؛ [۱] مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱۶، ص ۴۶ 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️دین، تأمین‌کننده دنیای انسان 🔹دنیای بهتر هم با علیه‌ السلام بود، نه با ، ولی انسان، خوشی و راحتی می‌خواهد و به هر چه می‌رسد، بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد. اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: «أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ هان! دل‌ها فقط به یاد خدا آرام می‌گیرند». [رعد، ۲۸] یعنی تنها وسیله آرامش دل، ذکر الله است، ولی ما بر اسباب تکیه می‌کنیم، 🔹و از مُسَبب‌ الاسباب غافل هستیم، و حال اینکه خداوند متعال می‌ فرماید: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِله جَميعاً؛ قدرت، توانایی همگی فقط از آن خداست». [بقره، ۱۶۵] مگر اینکه انسان خودش از میان برود، که: «أَعْدی عَدُوک، نَفْسُک التی بَینَ جَنْبَیک؛ بزرگترین دشمن تو، نفس تو است که در وجود تو نهفته است». [۱] برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با حسین علیه‌ السلام هستیم، یا با یزید. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۶ و ۶۴؛ ج ۷۱، ص ۲۷۱ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۸۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه های درمان «سخن چينی» چيست؟ 🔹براى مبارزه با اين پديده شوم و قطع ريشه هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چيز بايد به سراغ انگيزه هاى آن رفت؛ به يقين تا عواملی همانند: ، ، ، و (سادیسم)، كه از عوامل اصلى پديده شوم نميمه و مى باشد، از بين نرود، اين از وجود انسان برچيده نمى شود. ممكن است با اراده و تصميم هاى قوى، مدتى محدود يا منتفى گردد، لکن در موقعیت های مناسب خود را نشان خواهد داد. 🔹فراموش نكنيم بسيارى از فضايل و يا رذايل اخلاقى، در يكديگر تأثير متقابل دارند، هر كدام مى تواند سبب و یا مسبّب ديگرى گردد، و اين در حالات و شرايط مختلف روى مى دهد. از سوى ديگر دقت در پيامدها و آثار سوء نمّامى، و سعايت، و نقش ويرانگر آنها در سطح و درون ، و عواقب ناگوارى كه از اين رهگذر دامن همه را مى گيرد، عامل بازدارنده ديگرى است. به ويژه كسانى كه به آن عادت كرده اند، بايد آثار شوم اجتماعى و اين عمل را هر روز از نظر بگذرانند، و سرانجام نمّامى و را پى در پى به خود یادآوری كنند، وگرنه و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت. 🔹برخورد مردم با ايمان با و سخن چين مى تواند عامل بازدارنده ديگرى باشد. زيرا هنگامى كه به گفته هاى آنها اعتنا نشود، و از سوی مردم نیز شوند، به زودى در مى يابند كه سخنان آنها نه تنها خريدارى ندارد، بلکه سبب بدبينى و نفرت مردم مى شود. همين امر اراده آنها را در اين كار زشت تضعيف مى كند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى میفرماید:  «اَكْذِبِ السِّعايَةَ و الَّنميمَةَ باطِلَةً كانَتْ اَوْ صَحِيحَةً» [۱] (سعايت و را تكذيب كن، خواه باطل باشد يا صحيح). یعنی اگر دروغ باشد بايد تكذيب شود، و اگر راست باشد با بى اعتنایی روبرو گردد. 🔹در حديث ديگرى نقل شده، مردى نامه اى را به (عليه السلام) تقدیم کرد كه در آن درباره كسى شده بود. امام به او فرمود: «اِنْ كُنْتَ صادِقاً مَقَتْناكَ وَ اِنْ كُنْتَ كاذِباً عاقَبْناكَ وَ اِنْ اَحْبَبْتَ الْقِيلَةَ اَقَلْناكَ، بَلْ تُقيلُنى يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ» [۲] (اگر آنچه را نوشته اى باشد ما تو را مى داريم، و اگر باشد ما تو را مى كنيم، و اگر توبه كنى توبه تو را مى پذيريم؛ آن مرد عرض كرد توبه مى كنم اى اميرمؤمنان توبه مرا بپذير». 🔹اين نكته نيز قابل توجه است؛ كسانى كه ديگران را نزد تو مى كنند، درباره تو نزد ديگران نيز سخن چينى خواهند كرد. همان گونه كه (عليه السلام) می فرماید: «وَ مَنْ نَمَّ اِلَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ» [۳] (كسى كه نزد تو كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد). سخن آخر: بسیاری از ، از ضعف ايمان ناشى مى شود، و هر قدر پايه هاى ايمان به در دل محكمتر گردد، اين كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر خواهد شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۴۶، قصار ۲۱۶؛ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۷، ص ۷۸؛ [۳] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، چ ۲، ص ۳۱۶؛ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام سجّاد عليه السلام:  🔸أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِی الهَواءِ.  🔹من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند؛ من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند. 📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۷۴ @tabyinchannel