eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️نابود کننده ی ، نفس اماره است.. 🌹شهید استاد مرتضی مطهری؛ بزرگترین دشمن بشر، اوست..این دشمن می تواند مرکز و انسان را دچار اختلال کند؛ یعنی اثر را خنثی کند..روح بشر را تاریک کند و جلوی و را بگیرد.. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🔴برادر و خواهر من؛ درون من و شما و و در حال جنگند...هر چقدر بتونی هوس درونی و مادی خودت رو شکست بدی و کنترلش کنی، همون قدر باز میشه...قلب صاف آیینه میشه و دنیا و آینده رو بهت نشون میده..گاهی در خواب..و در درجات بالا،در بیداری.. 🔻یکی مثل رهبری ، تا سالیان بعد رو با نور بصیرت میبینه...یکی بخاطر و و و درونیش، تا رو بیشتر نمیتونه ببینه.. 🔻پس بصیرت فرد به اندازه ی، پیروزی فرد بر هوس و خواسته های غیر مشروع نفسانی خودشه... @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️با این فرمول ها از 🔶اگر شما هم این حس را دارید و لذتی از زندگی خود نمی‌برید و می‌خواهید از نجات پیدا کنید و به دنبال راه نجات می‌گردید، این نوشتار را بخوانید چون می‌خواهیم را بیان کنیم. امام علی(ع) میفرمایند: ثمره حسادت، رنج و بدبختى در دنیا و آخرت است.[۱]   💠به آسیب ها و پیامد های حسد توجه کنید 🔷قبل از اینکه این بیماری تبدیل به غده سرطانی شود باید به خودتان بیایید و برای تلاش کنید. چون حسد برای شما ارمغانی جز گرفتاری و مصیبت به همراه ندارد. امام صادق(ع) میفرمایند: پیش از آنکه به محسود زیان برساند به خود زیان می‌رساند.[۲]  برای کسی سود نداشته است که بخواهد برای شما سودمند باشد. اولین فردی که حسادت کرد (شیطان) الان مورد لعن و نفرین تمام افراد است و جایگاه او در آتش جهنم است. اگر دوست دارید که همانند شیطان مورد لعن و نفرت مردم قرار بگیرید پس حسادت کنید.  عاملی است که دنیای شما سیاه باشد و تفاوت الماس و شیشه را تشخیص ندهید و هیچ لذتی از زندگی خود نبرید. امام صادق(ع) میفرمایند: بخیل را آسایشى نیست و را لذّتى.[۳] توجه؛ هیچ کس با به موفقیت نرسیده است، بلکه پشتکار و همت بلند است که سبب موفقیت و رسیدن به آرزوهای شماست.    💠از مقایسه کردن دوری کنید 🔷اگر تمام نگاه شما به زندگی دیگران باشد و خود را دائما با آنها کنید، اگر موفقیتی در زندگی آنها ایجاد شود، هم در درون شما ریشه می‌کند. یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش دادن به حسادت این است که ها را . چون مقایسه کردن است که کمبودها را در زندگی شما نمایان و نعمت ها را از نظر ‌شما پنهان می‌کند.  نکته: آقایان و خانم هایی که زندگی دیگران را با خودشان مقایسه میکنند و حسرت و حسادت آن را میخورند باید این نکته را به آنها یادآوری کرد که هیچگاه را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید، شاید آنها در زندگی خصوصی خودشان آرامشی نداشته باشند.    💠از خداوند طلب خیر و رحمت کنید 🔷باید این نگاه را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید که؛ بجای کردن، تلاش و کوشش میکنم و از خداوند منان تقاضا میکنم که بهترینها را برای من در نظر بگیرد. چون فکر کردن درباره زندگی دیگران و بزرگ کردن تفاوتهای موجود در زندگی شما و دیگران، باعث ایجاد حسادت به آنها میشود و هیچ خیر و برکتی را به همراه خود نخواهد داشت.  بجای آرزو کردن اینگونه تفاوت ها، از فضل خدا و لطف و کرم او تمنا کنید که به شما از نعمتهای مختلف و موفقیتها و پاداشهای نیک ارزانی دارد، و در نتیجه افرادی خوشبخت و سعادتمند باشید؛ خواه مرد باشید یا زن، و خواه از این نژاد باشید یا نژاد دیگر، و در هر حال آنچه را خیر واقعی و سعادت شما در آن است بخواهید، نه آنچه شما خیال می‌کنید.[۴]    💠رفتارهای برخلاف میل خود انجام دهید 🔷اینکه بگوییم در انسانها بوجود نمی‌آید حرف بی منطقی است. (غیر از معصومین که حسادت در آنها راه ندارد) اما می‌شود رفتارهای انجام دهیم که بر خلاف حسادت است. مثلا؛ اگر شما نسبت به یکی از دوستان همکار خودتان حسادت میکنید و آرزو میکنید که اخراج شود، باید در پیش مدیر خود، از او تعریف و تمجید کنید. اگر این رفتارهای بر خلاف میل را با توکل به خداوند انجام دهید، قلب شما جایی برای حسد نخواهد بود.    💠تلاش و پشتکار سازنده 🔷برای خودتان کارها و فعالیتهایی در نظر بگیرید و مشغول آنها شوید و برای رسیدن به بهترین نتیجه، تلاش و کوشش فراوان کنید تا ثمره خوبی ببینید. این مشغولیت هدفمند که تلاش و کوشش شما را در پی دارد باعث خواهد شد که نگاه شما خیره به زندگی و موفقیتهای خودش باشد و از مقایسه زندگی خود با دیگران و حسرت خوردن آنها در امان باشد.    💠تلقین را فراموش نکنید 🔷 نیز یکی از راه‌های پیراستن خویش از صفات رذیله است. حسود می‌تواند به وسیله تلقین، خود را از حسد پاک کند و به خود بگوید؛ نباید من حسادت داشته باشم. باید تحمل دیدن و شنیدن امتیاز و برتری دیگران را داشته باشم، همواره این تلقین را تکرار کند تا از بیماری رهایی یابد.[۵] نکته: چرا همیشه انرژی منفی را باید به خودمان تلقین کنیم و سبب عقب ماندگی خود شویم، گاهی هم لازم است که به خودمان تلقین کنیم که می‌توانیم بهترین باشیم بدون اینکه حسرت زندگی دیگران را بخوریم.  پی نوشت : [۱] غرر الحکم ،۴۶۳۲  [۲] مصباح الشریعه، ص ۱۰۴ [۳] الخصال، ج ۱۰، ص ۲۷۱ [۴] تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۴۰۵ [۵] حسد (سید رضا صدر، چاپ هفتم)، ص۷۸ منبع: وبسایت راسخون با تلخیص @tabyinchannel
✳️ سه آفت دین 🔻 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «آفَةُ الدّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْر»؛ آفت دين، و و است. عنايت بفرمایيد که روايات را از چه زاويه‌ای نگاه می‌کنيم، موضوع بر سر بد بودن حسد و عجب نيست، موضوع بر سر تأثير آن‌ها نسبت به دين است، که با بودن اين صفات، دين ما دين زنده‌ای نيست و در راستای آفت دين بودن اين رذائل، بايد آن‌ها را از خود دفع کرد و تکليفمان را با آن‌ها روشن کنيم. 🔸 معلوم است که حسد و عجب و فخر بد است، ولی چقدر بد است؟ می‌فرمايد در حدّی بد است که دين تو را نشانه می‌رود. وقتی متوجه چنين جايگاهی برای اين‌گونه رذائل شديم ديگر نمی‌آييم بپرسيم چرا نداريم، می‌رويم سراغ رذيله‌هايی که دين ما را آفت‌زده کرده است و معلوم است تا آن‌ها را از بين نبريم، نور در ما ظاهر نمی‌شود و نفسِ بيکرانه‌ی ما نمی‌تواند با انوار حقيقت مرتبط شود زيرا هر سه صفتی که در آن روايت مطرح است، صفاتی است که روح انسان را در موضوعاتی محدود گرفتار می‌کند و از گستردگی او می‌کاهد. 📚 برگرفته از کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دین @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در کلام آیت الله العظمی وحید خراسانی 💠امام زمان (عج) در کنار خانه کعبه 🔷 علیه السلام در کنار تکیه می دهد به دیوار خانه کعبه، خودش را معرفی می کند، است، من به اختصار می گویم، اما شما یک ماه باید فکر کنید: اول کلمه ای که می گوید این است منم ، این یکی؛ منم ، این هم دوم؛ منم ؛ کلمه ی چهارم این است أنا (ص). ما کلمه آخر را بگوییم: مصطفی از تمام عالم وجود، فقط پیغمبر خاتم است، عالم و آدم غربال شده از این غربال، یک گوهر در آمده و آن گوهر است؛ یگانه کسی که در عالم این حرف را می زند اوست، اوست که میگوید از تمام عالمِ وجود، است و من باز مصطفی از محمدم. 💠تکامل عقول و قلوب و نفوس به اعجاز دست امام زمان علیه السلام 🔷دست را میگذارد روی سر هر کسی، به گذاشتن دست، فوری سه اثر پیدا می شود: اثر اول این است که آن شخص می شود، حالا در این دست چیست؟ این دست به کجا متصل است؟ این اثر اول است؛ اثر دوم این است که دست روی سر هر کس که گذاشت او می شود؛ اثر سوم چیست؟ دست روی سر هر کس که گذاشت و از دل او می رود؛ معنای این حدیث را خوب دقت کردید؟ همه ی انبیاء برای چه آمدند؟ برای این آمدند که را بالا ببرند، کنند را به ، بعد تقویت کنند را به . کاری که ۱۲۴ هزار پیغمبر باید در طول زمان بکنند، او به یک دست گذاشتن روی هر سری می کند! هم را به این مرتبه می رساند، هم آن قوت را به می دهد، هم آن را تزکیه می کند. 💠امام عصر (عج) مجمع رموز اسماء و عصاره ائمه علیهم السلام 🔷 (عج) است یا ؟! امام زمان (عج) است یا ؟! امام زمان (عج) است یا حمکتِ حکیم علی الاطلاق؟! امام زمان (عج) است یا علوِّ علیِّ عظیم؟! امام زمان (عج) است یا مقام محمدتِ حمیدِ مجید؟! تمام‌ این‌ در وجود او منعکس است؛ و … آنچه آن پدرهای داشتند در اوست. هیچ این نکته را فکر کردید همه مهدی هستند، اما او شده (عج). همه مهدی هستند، ولی با این که همه حقیقت مهدی هستند، اما (عج) روی اوست! و سرّ این مطلب این است، در این جمله است: «السلام علیک یا خلیفة آبائه المهدیین»؛ ، همه شده‌اند‌ در وجود او! 💠تمام جواهر عالم و کلمات انبیاء علیهم السلام نزد صاحب الزمان (عج) 🔷شما فکر کنید ببینید نزد حضرت موسی (ع) چه بود؛ نزد حضرت عیسی (ع) چه بود؛ وقتی حضرت ابراهیم (ع) به آتش افتاد پیش او چه بود؛ وقتی حضرت نوح (ع) در کشتی سوار شد همراه او چه بود؛ فکر در هر یک از اینها برای اهلش بهت انگیز است. آنچه پیش (ع) بود بود به این کلمات ابراء اکمه می شد، به این کلمات احیاء موتی می شد، به این کلمات نفخ در طیر می شد، به این کلمات قلب و انقلاب طبایع وجود می شد، همه آن کلمات پیش (عج) است، تمام آن کلمات. آن که پیش (ع) بود که یک آیه اش وقتی ظاهر شد: سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ تمام آیات تسع نزد (عج) است. یک تنه هم موسی (ع) است، هم عیسی (ع)، و مهم این است. آنچه پیش ابراهیم (ع) بود هنگام افتادن در آتش، نزد اوست. کسی که همه جواهر عالم نزد او جمع است، آیا می شود وصفش کرد؟ آیا می شود گفت: کیست؟ چیست؟ 💠امام زمان (عج) مظهر تمام اسماء حسنای خدا 🔷در ، آنی که در مستخلَفٌ عنه است باید وجودِ نازلش در باشد، مفهوم خلافت این است، وقتی این نکته را دقت کردید عبارت را ببینید: السلام علیک یا خلیفة الله، این یکی، و خلیفة آبائه المهدیین… معنی این دو کلمه چیست؟ یعنی آنچه «اسماء حسنی» خداست... «اسماء حسنی» خدا هزار اسم است، همه تان درس خوانده اید، «الله» مستجمع جمیع «اسماء حسنی» خداست. کسی که اطلاق بشود بر او باید وجود او مظهر تمام «اسماء حسنی» خدا باشد و الا محال است بشود . منبع: حوزه نت به نقل از سایت آیت الله العظمی وحید خراسانی @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حسادت یا غبطه  🔹خداوند مالک هستی، و تمام خلایق، مِلک او می باشند. او نعمت‌هایش را به هر کس به اندازه استعداد و ظرفیتش، و نیز بسته به مصالحی که حضرتش برای او در نظر گرفته است، عطاء می کند. چه نیک است آدمی تنها چشم به خدا بدوزد و نیازهای خود را تنها از او بطلبد. 🔹نگریستن به بندگان خداوند و رشک بردن به داشته های آنان، و غفلت از آنچه خود دارد، حکایت از شقاوت نفس و خبث طینت و فساد اعتقاد می کند. انسان اگر خداوند را فاعل مایشاء می دانست و او را قادر به انجام هر کاری می یافت و درونی آراسته می داشت، نیازش را به خدا عرضه می کرد، و نداشته ها را از او اخذ می نمود و هرگز در فراق نداشتن نعمتی، به زوال عزّت و یا دوام نقمت احدی از بندگان خدا راضی نمی شد، چه رسد که آن را بطلبد. 🔹البته اگر آدمی به داشته های دیگران نظر کند و نعمت های داده شده به آنها را از خداوند طلب نماید، مثلا علم و دانش دیگران را ببیند، و همان یا بیشتر آن را برای خود از خدا بخواهد، مال و ثروت و نیز اولاد صالح دیگران را ببیند و مثل آن را برای خود بطلبد، شمرده نمی‌شود؛ چنین چیزی را نام نهند و آرزوی ترقی برای خود گویند. 🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «لا حَسَدَ الّا فِی اثْنَینِ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ مالًا فَهُوَ ینْفِقُ مِنْهُ آناءَ اللَّیلِ وَ آناءَ النَّهارِ، وَ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ القُرآنَ فَهُوَ یقُومُ بِهِ آناءَ اللَّیلِ و آناءَ النَّهارِ؛ [۱] جز در مورد دو کس جایز نیست؛ کسی که خدا مالی به وی عطا فرموده و او شبانه روز از آن انفاق می‌کند، و کسی که خداوند قرآن (علم) به وی عطا فرموده و او شبانه روز بدان قیام می‌کند (احکام قرآن را ابلاغ و خود بدان عمل می‌نماید). پی نوشت؛ [۱] خصال، ج ۱، ص۷۶ 📕اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی (علی غضنفری)، ج۱، ص،۳۵۷ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دروغ» چه آثار زيان باری در زندگی به بار می آورد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹ششمين پيامد زيان بار آن است که، انسان با استفاده از ابزار دروغ مى تواند انجام دهد. انسان حسود، كينه توز، به واسطه مى تواند ، و يا خود را اعمال نمايد، همچنين در مورد بسيارى از ديگر، مثلا هنگامى كه كسى از او تقاضاى وام مى كند به مى گويد من خودم امروز براى زندگى وام گرفتم، يا هنگامى كه براى معرفى شخصى به او مراجعه مى كنند به خاطر و مى گويد آن شخص آدم بى اعتبارى است، در حالى كه در واقع فرد معتبرى است. 🔹هفتمين اثر زيانبار ، در علوم و ظاهر مى گردد. اگر در يك يا چند مورد دروغ بگويند، تمام تحقيقات و كتاب هاى علمى خود را از اعتبار مى اندازند، و اگر اين عمل شيوع پيدا كند اعتمادى بر تحقيقات و علوم ديگران باقى نخواهد ماند و كاروان علم و دانش بشرى متوقف مى شود. و آثار زيانبار ديگرى كه با دقت در زندگى مى توان به آن پى برد. اضافه‌ بر اين‌ آثار كه دارد، پيامدهاى سوء معنوى نيز بر مترتب مى شود كه در به آن اشاره شده است. 🔹از جمله اين كه (عليه السلام) در حديثى، را سبب دوری فرشتگان از انسان دانسته می فرماید: «اِذا كَذِبَ الْعَبْدُ كِذْبَةً تَباعَدَ المَلَكُ مِنْهُ مَسيرَةَ ميل مِنْ نَتِنِ ماجاءَبِهُ»؛ [۱] (هنگامى كه انسان بگويد به خاطر كه از عمل او برمى خيزد به اندازه يك ميل فرشته از او دور مى شود). (عليه السلام) در حديثى، را سبب محرومیت انسان را از دانسته، و مى فرماید: «اِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ الْكِذْبَةَ فَيُحرَمُ بِها صَلاةَ الْلَيْلِ، فَاِذا حُرِمَ صَلاةُ اللَيْلِ حُرِمَ بِها الرِّزْق» [۲] (گاه انسان مى گويد و از نماز شب محروم مى شود، و هنگامى كه از نماز شب محروم مى شود، از [وسيع] محروم مى گردد). 🔹 (عليه السلام) در حديثى، را مانعی در برابر قبولى بعضى از عبادات دانسته، همان گونه كه درباره روزه داران، می فرمایند: «فَاِذا صُمْتُمْ فَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَكُمْ عَنِ الْكِذْبِ وَ غَضُّوا اَبْصارَكُمْ» [۳] (هنگامى كه روزه مى گيريد، زبان را از حفظ كنيد، و چشمان خود را [از نگاه گناه آلود] فرو گيريد). اين حديث دليل بر آن است كه اين گونه اعمال از ارزش روزه مى كاهد. ديگر اين كه گفتن گاه سبب از انسان مى شود؛ چنان كه (عليه السلام) در حديثى مى فرمایند: «اِذا كَذِبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ» [۴] (هنگامى كه زمامداران بگويند باران قطع مى شود). 🔹در روايات آثار دیگری براى ذکر شده كه ممكن است دارای جنبه های معنوى، اجتماعى و ظاهرى باشد، از آن جمله روايات متعددى كه را سبب کاهش روزى انسان و و تنگدستى معرفی کرده اند. در حديثى (عليه السلام) می فرماید: «اِعْتِيادُ الْكِذْبِ يُورِثُ الْفَقْرُ» [۵] (عادت كردن به سبب فقر و تنگدستى است). (صلى الله عليه و آله) در این رابطه می فرماید: «اَلْكِذْبُ يُنَقِّصُ الرِّزْقَ» [۶] ( از روزى انسان مى كاهد). اين كاهش رزق، ممكن است از آثار زيانبار ، و يا از آثار ظاهرى و اجتماعى دروغ باشد، چرا كه را از دست مى دهد، و با از دست دادن اعتماد عمومى، فعاليت اقتصادى او محدود مى شود، و همين امر سبب و روزى او مى شود. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چاپ اول‏، ج ۳، ص ۲۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه های درمان «سخن چينی» چيست؟ 🔹براى مبارزه با اين پديده شوم و قطع ريشه هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چيز بايد به سراغ انگيزه هاى آن رفت؛ به يقين تا عواملی همانند: ، ، ، و (سادیسم)، كه از عوامل اصلى پديده شوم نميمه و مى باشد، از بين نرود، اين از وجود انسان برچيده نمى شود. ممكن است با اراده و تصميم هاى قوى، مدتى محدود يا منتفى گردد، لکن در موقعیت های مناسب خود را نشان خواهد داد. 🔹فراموش نكنيم بسيارى از فضايل و يا رذايل اخلاقى، در يكديگر تأثير متقابل دارند، هر كدام مى تواند سبب و یا مسبّب ديگرى گردد، و اين در حالات و شرايط مختلف روى مى دهد. از سوى ديگر دقت در پيامدها و آثار سوء نمّامى، و سعايت، و نقش ويرانگر آنها در سطح و درون ، و عواقب ناگوارى كه از اين رهگذر دامن همه را مى گيرد، عامل بازدارنده ديگرى است. به ويژه كسانى كه به آن عادت كرده اند، بايد آثار شوم اجتماعى و اين عمل را هر روز از نظر بگذرانند، و سرانجام نمّامى و را پى در پى به خود یادآوری كنند، وگرنه و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت. 🔹برخورد مردم با ايمان با و سخن چين مى تواند عامل بازدارنده ديگرى باشد. زيرا هنگامى كه به گفته هاى آنها اعتنا نشود، و از سوی مردم نیز شوند، به زودى در مى يابند كه سخنان آنها نه تنها خريدارى ندارد، بلکه سبب بدبينى و نفرت مردم مى شود. همين امر اراده آنها را در اين كار زشت تضعيف مى كند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى میفرماید:  «اَكْذِبِ السِّعايَةَ و الَّنميمَةَ باطِلَةً كانَتْ اَوْ صَحِيحَةً» [۱] (سعايت و را تكذيب كن، خواه باطل باشد يا صحيح). یعنی اگر دروغ باشد بايد تكذيب شود، و اگر راست باشد با بى اعتنایی روبرو گردد. 🔹در حديث ديگرى نقل شده، مردى نامه اى را به (عليه السلام) تقدیم کرد كه در آن درباره كسى شده بود. امام به او فرمود: «اِنْ كُنْتَ صادِقاً مَقَتْناكَ وَ اِنْ كُنْتَ كاذِباً عاقَبْناكَ وَ اِنْ اَحْبَبْتَ الْقِيلَةَ اَقَلْناكَ، بَلْ تُقيلُنى يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ» [۲] (اگر آنچه را نوشته اى باشد ما تو را مى داريم، و اگر باشد ما تو را مى كنيم، و اگر توبه كنى توبه تو را مى پذيريم؛ آن مرد عرض كرد توبه مى كنم اى اميرمؤمنان توبه مرا بپذير». 🔹اين نكته نيز قابل توجه است؛ كسانى كه ديگران را نزد تو مى كنند، درباره تو نزد ديگران نيز سخن چينى خواهند كرد. همان گونه كه (عليه السلام) می فرماید: «وَ مَنْ نَمَّ اِلَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ» [۳] (كسى كه نزد تو كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد). سخن آخر: بسیاری از ، از ضعف ايمان ناشى مى شود، و هر قدر پايه هاى ايمان به در دل محكمتر گردد، اين كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر خواهد شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۴۶، قصار ۲۱۶؛ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۷، ص ۷۸؛ [۳] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، چ ۲، ص ۳۱۶؛ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چگونه مسلمانان را به حفظ «اسرار» زندگی خویش توصيه می کردند؟ 🔹روايات فراوانى داريم كه به مسلمانان توصيه مى كند خود را حفظ كنند، چرا كه افشاى آن گاهى منشأ ، و مى گردد، و انسان مورد تهاجم افراد تنگ نظر و كينه توز واقع مى شود و او به خطر مى افتد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ سُرُورُكَ اِنْ كَتَمْتَهُ وَ اِنْ اَذَعْتَهُ كانَ ثُبُورَكَ» [۱] ( تو مايه سرور و تو است، به شرط آن كه آن را كنى، و اگر آن را كنى [اى بسا] مايه هلاك تو مى شود). 🔹 (علیه السلام) در تعبير ديگر مى فرمايد: «سِرُّكَ اَسيرُكَ فَاِنْ اَفْشَيْتَهُ سِرْتَ اَسيرَهُ» [۲] ( تو اسير تو است، اگر آن را افشا كنى تو اسير او مى شوى). حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «صَدْرُ الْعاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» [۳] ( صندوق سرّ او است). (علیه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ مِنْ دَمِكَ فَلا يَجْرِيَنَّ مِنْ غَيْرِ اَوْداجِكَ» [۴] ( تو به منزله است، كه فقط بايد در رگ هاى تو جارى باشد). 🔹در حديث پرمعنايى از (عليه السلام) نقل شده كه نمى تواند مؤمن باشد، مگر اين كه سه خصلت در او وجود داشته باشد: سنتى از پروردگار، و سنتى از پيامبر و سنتى از ولىّ او؛ سپس مى فرمايد: «فَسُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ كِتْمانُ سِرِّهِ قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ اَحَداً اِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول»؛ [۵] ( است و اسرار غيب را بر كسى فاش نمى كند، مگر براى رسولانى كه آنها را [براى حفظ اسرار غيب] پذيرفته است). سپس سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را مدارات (نرمی و مهربانی) با مردم، و سنت ولىّ او را صبر در برابر مشكلات مى شمرد. 🔹حتى در بعضى از روايات توصيه شده كه همه زندگى خصوصى خود را حتى به نگوييد، چرا كه ممكن است روزى ورق برگردد و آن دوست، تو شده، و به و ريختن آبرو بپردازد. (علیه السلام) مى فرمايد: «لا تَطَّلِعْ صَدِيقَكَ مِنْ سِرِّكَ اِلاّ عَلى مالَوْ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ عَدُّوكَ لَمْ يَضُرْكَ، فَاِنَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُّواً يَوْماً ما» [۶] ( را بر آن مقدار از آگاه ساز، كه اگر را از آن آگاه سازى به تو زيانى نرسد، چرا كه دوست ممكن است روزى دشمن شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۴۰۲، قصار۶۵. [۲] همان، ص ۴۰۳، قصار ۸۰. [۳] نهج البلاغة، للصبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۴۶۹، قصار۶. [۴] أعلام الدين فی صفات المؤمنين‏، ديلمى، مؤسسة آل البيت، قم‏، ‏چ۱، ص۳۰۳. [۵] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، چ۱، ج۱، ص۸۲. [۶] الأمالي، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، چ۶، ص۶۷۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️غبطه و حسد 🔹 حکم را ندارد. آن است که کسی نعمتی را که در اختیار دیگری می بیند برای خود بخواهد، بی آن که خواهان سلب آن از وی باشد. (علیه‌ السلام) فرموده است: غبطه می‌خورد، اما حسد نمی‌ورزد و - بر عکس - حسد می‌ورزد و غبطه نمی خورد.   📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۸۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش پنجم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند. ولى می فرماید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد، چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠جاسوسی گروهى از یهود 🔹 موضع بسیار سختى در برابر داشته اند. در جنگ احزاب و پاره اى از جنگ ها با دشمنان دیگر هم آواز شدند، به علاوه در بعضى از جنگ ها مانند خیبر در برابر مسلمین ایستادند و توطئه قتل پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را چیدند و براى مشرکان مى کردند. [۲] خداوند در آیه ۴۱ سوره مائده درباره گروهى از که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل بر ضدّ بودند مى فرماید: «اولئِک الَّذینَ لمْ یُرِدِ اللهُ انْ یطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ؛ آن ها کسانى هستند که خدا نخواسته است دل هایشان را پاک کند!». [۳] 💠دنیاپرستی یهود بنى اسرائیل 🔹در قرآن خداوند و را مذمت کرده، زیرا حریص بر حیات و زندگى دنیوى شدند: «ولَتجِدَنّهُم احْرَصَ النّاس على حیوة؛ مى یابى آن ها را حریص ترین مردم بر زندگى دنیا». [۴] چنان که خداوند مى فرماید: «یوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة؛ دوست دارد هر یک از آنها (یهود بنى اسرائیل) که عمر هزار ساله کند». [۵] معاصر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز مردمى بودند فوق العاده حریص به زندگى مادى؛ [۶] حریص در اندوختن اموال و ثروت ها، حریص در قبضه کردن دنیا و حریص در انحصار طلبى. [۷] این روحیه اى است که امروز در آنها دیده مى شود و دیروز هم وجود داشته و گویا به مرور ایام جزء خون آن ها شده است!. [۸] 💠حسادت علیه پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹 با آن همه زحمات و مشکلاتى که در راه رسیدن به «پیامبر موعود تورات» متحمل شدند، به خاطر ، یا به خاطر اینکه این پیامبر از بنى اسرائیل نیست و منافع شخصى آن ها را به خطر مى اندازد، از اطاعت و ایمان به او سرباز زدند. [۹] در آیه ۹۱ سوره بقره می خوانیم: «وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَینا وَ یکفُرُونَ بِما وَراءَهُ؛ هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد [نه بر اقوام دیگر] و به غیر آن کافر مى شوند». 💠خیانت در امانت 🔹جمعى از عقیده داشتند که مسئول حفظ امانت هاى دیگران نیستند، حتى حق دارند امانات آنها را تملک کنند. منطق آن ها این بود که مى گفتند ما اهل کتابیم و پیامبر الهى و کتاب آسمانى او در میان ما بوده است، بنا بر این اموال دیگران براى ما احترامى ندارد. در آیه ۷۵ سوره آل عمران به این گروه اشاره شده است: «وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ لا یؤَدِّهِ إِلَیک إِلَّا ما دُمْتَ عَلَیهِ قائِماً؛ کسانى هستند که اگر یک دینار به عنوان به آنها بسپارى به تو باز نمى گردانند، مگر تا زمانى که بالاى سر آن ها ایستاده [و بر آن ها مسلط] باشى». [۱۰] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] پیام قرآن، ج۱۰، ص۳۴۹ [۳] اخلاق در قرآن، ج‏۱، ص۲۰۸ [۴] سوره بقره، آیه ۹۶؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۲، ص۱۵۴) [۵] سوره بقره، آیه ۹۶؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین) ، ج‏۲، ص۳۴۱) [۶] معاد و جهان پس از مرگ، ص۸۲ [۷] اخلاق در قرآن، ج‏۲، ص۸۷ [۸] معاد و جهان پس از مرگ، ص۸۲ [۹] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۴۹ [۱۰] همان، ج‏۲، ص۶۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel
⭕️امام جعفر صادق عليه السلام: 🔸«اِيّاكُمْ اَنْ يَحْـسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضا فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَـسَدُ» 🔹مبـادا با يكديـگر ورزيـد، زيرا و بى دينى از حسد بر مى خيزد. 📕اعيان الشيعه ج ۱ /۶۷۳ @tabyinchannel
⭕️رمضان، ماه تهذیب و توبه‌ 🔹ان شاء الله با وارد بشوید به ؛ و در ماه مبارک خودتان را در خدای تبارک و تعالی ببینید و را مضیف خودتان ببینید و او را واقعه ببینید. اگر خدای نخواسته، یک وقتی خواستید به یک کسی جسارت کنید، بفهمید که در حضور دارید به بنده خدا جسارت می‌کنید. اگر کردید از یک مومنی، بدانید که در غیبت کردید از یک مومنی. 🔹 شما - به حسب روایات - عرضه داده می‌شود پیش صلی الله علیه و آله و سلم. اگر شما عرضه داده شد و رسول الله دید شما خلافکار هستید چقدر ایشان ناراحت می‌شود؟! نخواهید که ناراحت بشوند؛ قلب مبارک ایشان را مکدر نکنید. اگر یک وقت من و شما را بردند رسول الله دید که از و از و از فحش و امثال ذلک پر است، جهت قلبش هم که او اطلاع دارد همه‌اش توجه به ، 🔹جهت هم اخلاقیات فاسده، و و - عرض می‌کنم - بدبینی نسبت به مردم، آن وقت یک همچو چیزی ببیند شاید در حضور ملائکه الله و در حضور خدای تبارک و تعالی خجالت بکشد که این شخص از پیروان شماست، از شماست، از امت شماست. انسان اگر از یک نفری که به انسان مربوط است، ارتباط دارد - فرض کنید که - برادر انسان است، پسر انسان است، قوم و خویش انسان است، نوکر انسان است، اگر چنانچه یک بدی واقع بشود از او، انسان پیش مردم خجالت می‌کشد. شما همه مرتبط به هستید. بیانات حضرت امام ۱۳۵۰/۰۷/۲۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
تبیین
⭕️شهید علم و دانش 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹در حقیقت (علیه‌ السلام) در راه کشته شد؛ زیرا اگر می‌گفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث و و با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت و را از بین بردند و به رساندند. اگر هیچ امتیازی برای و نبود، جز اینکه آنها، با مخالف هستند، برای امتیاز و کافی بود. 🔹قتل و رجم انبیا (علیهم‌ السلام) بر این اساس بوده که مردم با نور و و مخالفند، و کمال را منحصر در و و تناکح و تسلط و بر دیگران و ریاست و و پست و می‌دانند. به زندگی جنگل می‌ماند، و حکومت انسانیت حکومت حیوانیت شده است؛ لذا در اعتراض به رسالت (علیه‌ السلام) می‌گوید: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنين» [۱] (پس چرا بر او دست‌بندهای زرین آویخته نشده؟ یا فرشتگان همراه او نیامده‌اند؟). 🔹بله، مخالفین انبیا و ائمه با نور و مخالفت دارند و اهل زر و زور هستند. می‌بینید به (علیه‌ السلام) اعتراض می‌کند که اگر او رسول خداست، پس چرا این امتیازات را ندارد، دست‌بند زرین ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟! شما را چه با ملائکه؟! اگر ملائکه آشکار بودند، کار آنها را هم می‌ساختید؛ چون هرچه ملائکه دارند، پیامبران (علیهم‌ السلام) هم دارند، بلکه افضل از آنها هستند، ولی شما به اَسْوِرَه و زر و زیور دل بسته‌اید! 🔹الحمدلله واضح و آشکار است که (علیهم‌ السلام) مخالف و هستند! هرجای دنیا اگر شخصی بود که مانند حضرت (علیه‌ السلام) هزاران را در یک مجلس حل می‌کرد و جواب صحیح می‌داد، به او جایزه می‌دادند، نه اینکه به او حسد بورزند و با او کنند و سرانجام او را بکشند! هم به همین کیفیت است. مخترع را یا از کار منصرف می‌کنند، یا به قتل می‌رسانند، چون صاحب امتیاز می‌شود. می‌گویند: فقط باید ما دارای امتیاز باشیم، نه دیگران. 🔹آقایی قبل از جنگ جهانی دوم در کربلا مدعی شده بود که می‌شود هواپیمای بدون خلبان ساخت و در این‌باره تلاش می‌کرد، تا اینکه به بغداد رفت، ولی از آلمان مکرر تلگراف و نوشته پشت نوشته به‌سوی او آمد که زحمت نکش، کار شما بی‌فایده و نشدنی است؛ زیرا ما هرچه تلاش کردیم نشد! سرانجام آلمان خود هواپیمای بدون خلبان ساخت، در حالی‌که پیش از آن می‌گفت: ساختن هواپیمای بدون خلبان امکان‌پذیر نیست! 🔹صحبت بر سر نیست و مسابقه‌ آنها ذاتاً برای پیشرفت دانش و فرهنگ نیست، بلکه برای آنها جنبه مقدمیت دارد و منظور اصلی آنان و است. به کره‌ ماه برای این نمی‌روند که به علم خدمت کنند، بلکه برای موضع‌گیری در برابر رقیب و قطب مخالف است، برای اینکه بتوانند در آنجا کاری کنند که در کره‌ زمین از لحاظ و بر همه مقدم باشند و دولت‌های مخالف و رقیب را در روی زمین خوب مورد هدف قرار دهند و نابود کنند، با این‌ وجود، ما فریب آنها را می‌خوریم و می‌گوییم: اینها راست می‌گویند که بشردوستند. بله! شردوستند، نه بشردوست! پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم سوره زخرف، آيه ۵۳ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۲ـ۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️تقوا، ملاک قبولی اعمال 🔹، و مانع قبولی اعمال است؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: «إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (خداوند تنها از قبول می‌کند). [۱] هر مرتبه‌ای از برای انسان باشد، قبولی عمل او هم به همان مرتبه است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره مائده، آيه ۲۷ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش اول) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. مردمى که بنده و برده پول و مقام و راحت طلبى نباشند، هرگز زیر بار و رقّیتهاى اجتماعى نمى‏روند. 🔹در درباره آثار  زیاد بحث شده است و ما لزومى نمى‏بینیم درباره همه آنها بحث کنیم. منظور اصلى این است که مفهوم حقیقى در مکتب نهج البلاغه روشن شود تا معلوم گردد که این‏ همه تأکید بر روى این کلمه‏ براى چیست. در میان آثار که بدان اشاره شده است، از همه مهم‏تر دو اثر است: یکى روشن بینى و ، و دیگر «توانایى بر حل مشکلات» و خروج از مضایق و شداید. [۱] 💠قرآن به تقوا، هم علم را نسبت مى‏دهد هم قدرت را 🔹 به ، هم را نسبت مى‏دهد هم را. در یک جا مى‏فرماید: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» [۲] (اگر را پیشه کنید، خداوند در شما قرار مى‏دهد). یعنى فارق، تمیز، یعنى در شما قرار مى‏دهد که بتوانید چیزهایى را بدهید، که بدون نمى‏شود تمیز داد. البته و درجاتى دارد. یک درجه‏اش این است که انسان راه خودش را در زندگى تمیز مى‏دهد یعنى درباره وظیفه خودش روشن مى‏اندیشد. 🔹در جای دیگر مى‏فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» [۳] (و هر که از کند، خدا برای او راه بیرون شدن [از مشکلات و را] قرار می دهد. و او را از جایی که گمان نمی برد می دهد). هر کسى که پیشه کند خداوند در ‏ها و تنگناها براى او راهِ بیرون شدن قرار مى‏دهد که بدون از آن مضیقه‏ها نمى‏شود بیرون آمد، و حتى از یک راه غیر عادى براى او قرار مى‏دهد. [۴] ... پی نوشت ها: [۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، سیرى در نهج البلاغه، ۱۳۷۷ش، ج‏۱۶، صص ۵۰۹ - ۵۰۸ با اندکی تلخیص [۲] قرآن کریم، سوره انفال، آيه ۲۹ [۳] همان، سوره طلاق، قسمت‌هایی از آيات ۲ و ۳ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، نبرد حق و باطل، فطرت، توحید، ۱۳۷۷ ش، ج۴، ص۴۴۳ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش سوم و پایانی) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠اثر اخروى تقوا 🔹اثر در این است که گذشته را پاک مى‏کند، کفاره عمل گذشته است، یعنى [گناهان گذشته را] محو مى‏کند: «وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ». مقصود این است‏ که اثر گناهان گذشته را جبران مى‏کند، چون [همراه با] است. کسى که یک آلودگی هایى در گذشته داشته، هنگامى خواهد بود که از آن آلودگی‌ها کند. پس اثر آن گناهان گذشته پاک مى‏شود، مجازات اخروى هم از انسان سلب مى‏شود، یعنى خدا دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشته‏اش مجازات نمى‏کند.  🔹«وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ‏» (خدا صاحب فضل و بزرگ است). در این آیات مى‏خواهد ما را توجه بدهد که اگر ایمان ما باشد، و اگر عمل ما باشد، و اگر جامعه ما باشد، مشمول انواعى از خواهیم بود و موفقیتها خواهیم داشت. «انْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» ( داشته باشید تا باشید)؛ و این خودش چه است که یک فرد یا یک جامعه روشن‏بین باشد. 🔹گاهى بر همین اساس داستان نقل مى‏کند، یعنى جریان هایى از تاریخ مسلمین را نقل مى‏کند که به موجب این جریان‌ها نشان مى‏دهد که در صدر اول، خداوند چگونه پیغمبر خودش را و به تبع، مؤمنینى را که همراه او بودند، چون بر راه حق و بر راه خدا و بر راه بودند مؤیَّد کرد و از چه مضایق و نجات داد، و برعکس آنها را با آن همه قدرت و سطوت، با آن همه طنطنه و طُمطُراق نیست و نابود کرد. همه اینها را به صورت بیان مى‏کند. [۱] پی نوشت [۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، آشنایى با قرآن ۱-۵، ۱۳۷۷ش، ج ۲۶، صص ۲۲۳-۲۲۲ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟ 🔹اين مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله ، زيرا شخص نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق آنها را نسبت به يكديگر کرده و به جان هم بيندازد. 🔹، از انگيزه های ديگر است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید. عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. درباره مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ»؛ [بقره، ۱۲] (آنها [منافقان] واقعى هستند، و لكن نمى فهمند). براستی كار آنها ايجاد ، به هر طريق ممكن است، (علیه السّلام) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى اصرار بر است». [۱] 🔹فرد نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و ، هدفش ، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد. عامل ديگر ، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا معروف است. بعضى هستند كه بر اثر ، و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. 🔹اين گونه افراد به و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ» (كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست). [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زاده نيست]». [۲] 🔹عادت به یکی دیگر از عوامل است. شخص اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها كند هر چند سخنانش دروغ باشد. (صلی الله علیه و آله) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ» [۳] (نشانه چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و و بهتان). يعنى هرگاه صفت رذيله در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ‏۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸ [۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۲۲، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel