eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
📌 اختصاصی #اسباط: #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان 1️⃣ #سیدحسین_موسوی_تبریزی: 🔰 #دوران_انقلاب
📌 اختصاصی : 🔖 | روحانیون در گذر زمان 1️⃣ : 🔰 : 🔺 سید حسین موسوی تبریزی علاوه بر دادستانی کل انقلاب، در نیز حضور داشته است از همین رو تصمیم گرفت کتابهایی که از و خانه‌های تیمی و یا جاهای دیگر مصادره می شود به قم و دفتر تبلیغات منتقل شود. 🔺حدود 500 هزار نسخه کتاب به دفتر تبلیغات رسید و با تفکیکی که صورت گرفت و کتب تکراری کنار گذاشته شد، تقریبا 200 هزار جلد کتاب با موضوعات اعتقادی و اقتصادی و تاریخی و عمدتاً سیاسی باقی ماند که از هر کدام آنها دو ـ سه نسخه در کتابخانه سیاسی دفتر تبلیغات قرار داده شد. 🔺 چون در بین این کتب، کتابهای هم وجود داشت فقط برای افرادی که صلاحیت استفاده از این کتابها را داشتند کارت ویژه صادر کردند تا در مواقع لزوم بتوانند این کتابها را مورد مطالعه قرار بدهند. 🔺 به غیر از کتابخانه سیاسی دفتر تبلیغات یک کتابخانه دیگر در خیابان صفاییه قم مشغول فعالیت شده بود که عنوان کتابخانه سیاسی حوزه علمیه قم به آن داده بودند. در این کتابخانه مرحوم آقای محمودی باجناق گیلانی و شخص دیگری به نام موسوی زنجانی و عده‌ای دیگر زیر نظر فعالیت می‌کردند. 🔺سیدحسین موسوی تبریزی در این خصوص می گوید: ما با آنها ارتباط چندانی نداشتیم و تنها یکی دو بار با آقای درباره سیدمهدی صحبت کرده بودیم. 🔸 تا اینکه یک روز از طرف آقای منتظری پیغام رسید که ما تعدادی از این کتابهای مصادرهای را در اختیار کتابخانه سیاسی سیدمهدی هاشمی قرار بدهیم که ما ابتدا توجه نکردیم ولی ایشان یکی دو بار دیگر هم پیغام فرستاد که ما باز پشت گوش انداختیم تا اینکه شنیدیم ایشان از من و آقای که مسئول دفتر تبلیغات بود ناراحت شده و گله کرده است». 🔺 وی علی رغم میل باطنی با اصرار مرحوم منتظری تعدای از کتابهای مصادره‌ای را به این کتابخانه تحویل داد اما آنها بعد از ملاحظه کتابها اینگونه اظهار کردند که «اینها یک سری کتاب بنجل و به دردنخور است که به ما داده‌اند؛ به همین جهت چند روز بعد کتابها را پس دادند و از سوی دیگر کار آقای سیدمهدی هاشمی هم چندان ادامه نیافت». ادامه دارد ...
💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫 💫 ✅پرسش 💠چرا (ص) مسئله (ع) را در بازگشت از « الوداع » و در آن شرایط سخت، در محل « » مطرح فرمودند؟ ⭕️پاسخ اجمالی 🔷آن‌گاه که تهدید رومیان از ناحیه سرزمین‌هاى شام، مرزهاى شمالى کشور اسلامى را به خطر انداخت و قدرتِ زبان‌زد رومیان، همه را وحشت‌زده کرد، (ص) چنین مصحلت دانست که سپاهى گران از تمام بلاد اسلامى فراهم و به قصد سرحدّات شمالى روانه گرداند. چون زمان مقّرر فرا رسید، (ص) دستور حرکت دادند و بر خلاف گذشته نماینده خود؛ یعنی (ع) را در مدینه معیّن نمودند. نیز از این فرصت در پى بهره‌جویى آمدند. به همین جهت چنین کردند که (ص) را حفظ جان داماد و پسر عمّ، عزیزتر از جهاد با رومیان بوده و شاید این به خواست خود  (ع) انجام شده است. این شایعه را على(ع) دریافت و سراسیمه خود را به پیامبر رسانید و مصرّانه از مقتداى خویش خواست تا اذن حضور در رکاب را صادر نماید. اما رسول خدا(ص) در ظاهر براى اطمینان خاطر على(ع)، و در واقع براى به و در اردوگاه، به (ع) فرمود: «آیا راضى نیستى به این‌که براى من چون براى باشى با این فرق که بعد از من نخواهد بود». این بگذشت تا موسم آن خیرالبشر گردید. اراده آن‌ حضرت که ملهم از خواست خداوندى بود بر این قرار گرفت که مردمان جملگى را از این سفر آگاه سازد تا هر کس از ، ، و توان دارد، در ، آن سرور را همراه باشند و دستور فرمود تا خبر به همگان ابلاغ شود. پیک‌هاى ویژه به تمام نقاط فرستاده شدند و مردم شهرها، واحه‌ها و بادیه‌نشینان به (ص) فراخوانده شدند. (ص) پیشاپیش کاروان حجاج از شهر خارج شدند و کاروانیان به دنبال وى. هر کس قدرت یا توفیق همراهى نداشت، با اشک، کاروان را بدرقه می‌کرد. در میان راه مردمان، گروه گروه و دسته دسته به کاروان حجّ می‌پیوستند. ، در راه بازگشت، ناگهان . حالتى که همواره بر ایشان عارض می‌شد. ، : «اى پیامبر! آنچه بر تو شده است، کاملاً [به مردم] برسان! و اگر نکنى، او را انجام نداده‌اى! تو را از [خطرات احتمالى] مردم، نگاه می‌دارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران [لجوج] را هدایت نمی‌کند». پیامبر(ص) توقف نمود. محل توقف، آخرین نقطه مشترک مسیر کاروانیان بود و از آن پس، هر کدام، راه دیار خویش، در پیش می‌گرفتند. (ص) می‌دانست خزیده‌اند که اگر مجال یابند، را آن‌گونه رقم خواهند زد که خود می‌خواهند و خواست خداوند و رسولش نزد آنان متاعى است که خریدار ندارد. پس باید کاروان خوش آهنگِ تازه به حرکت درآمده را باشد و از طرفى، نیز براى این است. آهنگ توقف کاروان توسط جارچیان نواخته شد. رفته‌ها بازگشتند؛ پراکنده‌ها جمع شدند؛ پیاده‌ها توشه بر زمین نهادند، سواره‌ها پیاده شدند و همه گوش به فرمان. همه می‌دانستند به یقین، پیش آمده که (ص)، را به ماندن و شنیدن آن دعوت کرده است. در پایین‌ترین نقطه دشت بنا شد تا همه بتوانند آفتاب روى رسول خدا(ص) را نظاره کنند. و بیان داشت و در ضمن آن، (ع) را کنار خود آورد و و فرمود: «هرکس من اویم، ». سپس براى ایشان فرمود و را به دعوت کرد. خیمه مولا آن روز حال و هواى خاصى داشت. (ص) که بار سنگین را از دوش خود برداشته بود به وفادارى امت نسبت به  شادمان بود. ∆منبع: وبسایت اسلام کوئست. نت @tabyinchannel
✨☄✨☄✨☄✨☄✨ ☄✨ ✨ ❌این اوصاف در خطبه ۱۹۴ (ع) را دوباره بخوانیم: 🔷ای بندگان خدا، شما را به ترس از خدا سفارش مى‌كنم و از بر حذر مى‌دارم. منافقان، گمراهان و گمراه‌كنندگان‌اند. خود خطاكارند و ديگران را هم به خطا اندازند. هر بار رنگى به خود گيرند و هر روز سخنى ديگر گويند و شيوه‌اى ديگر انگيزند و تا شما را گمراه كنند. به هر وسيله چنگ میزنند و در هر جا به كمين مى‌نشينند. دلهايشان بيمار است، بيماري ای درمان ناپذير، ولى ظاهرشان آراسته و پاكيزه است. 🔷در خفا اين سو و آن سو روند و چون خزندگان درون جنگل‌ها، نرم و پوشيده راه مى‌سپرند. سخن ‌گفتن‌شان به دارو ماند و به زبان، شفاى ديگران خواهند، ولى به عمل دردى درمان‌ناپذيرند. اگر ديگران در راحت باشند، رشك برند كه به جد خواستار بلای‌اند و رشته اميدها را مى‌برند. در هر راهى، كسانى را فداى خود كرده، به خاك هلاك افكنده‌اند و ايشان را نزد هر دلى شفاعت‌گرى است. بر هر غمى سرشكها افشانده‌اند. مدح و ثنا به يكديگر وام دهند و منتظر پاداشش باشند. اگر چيزى را خواهند، به اصرار خواهند و اگر مورد ملامت قرار گيرند، پرده‌درى كنند و اگر داورى كنند به اسراف گرايند. 🔷براى هر حقى باطلى مهيا كرده‌اند و براى هر راستى، كژى. و براى هر زنده‌اى، كشنده‌اى و براى هر درى كليدى و براى هر شبى، چراغى. نوميدنمايى را وسيله آزمندى خود سازند تا بازار خود گرم دارند و كالاى خود به بهاى بيشتر بفروشند. سخن باطل مى‌گويند و حق جلوه مى‌دهند تا ديگران را به اشتباه افكنند. اگر توصيف مى‌كنند، تزوير مى‌كنند. طريق باطل را آماده و آسان جلوه دهند و گذرگاه‌هاى تنگ آن را پرپيچ و خم سازند تا رونده در آن سرگشته بماند. گروه شيطان‌اند و زبانه‌هاى آتش. «آنان حزب شيطان‌اند و بدانيد كه حزب شيطان زيانكاران‌اند.» @tabyinchannel
؟ 📌در ایامی که بر ما گذشت هر چند سخت گذشت بسیاری از دوستان سوال میکردند که این های پی در پی نشانه چیست؟ ❓در این فتنه ها چرا و حتی برخی ها دچار مضلات الفتن 👈فتنه های گمراه کننده و اغواگر👉شدند و نه تنها خودشان دچار تحیر شدند بلکه دیگرانی را نیز دچار سرگشتگی کردند، مخصوصا در روزهای پس از فتنه آبان ۹۸ و یا ... 👌پاسخ این سوال را در آیه ۱۷۹ سوره باید پیدا کرد، خداوند همه مهر و مهرورز می فرمایند: مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۹﴾ خدا بر آن نيست كه را به اين [حالى] كه شما بر آن هستيد واگذارد تا آنكه پليد را از پاک جدا كند و خدا بر آن نيست كه شما را از آگاه گرداند ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى‏ گزيند پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود 👈این آیات اشاره به دارد که خداوند می فرمایند این جهان یک محل است و این ب، ها و ... وسیله آزمایش مردم بخصوص مومنان هستند اما در قسمت نخست آیه پیامی واضح برای ما دارد که خداوند، كفّار را به حال خود رها مى‌كند؛ «نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً» ولى مؤمنان را رها نمى‌كند. «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ» ♦️ نیز در خطبه های نماز جمعه ۲۷ دیماه به برای ملت بزرگ ایران اشاره کردند. بدون شک جداسازى پاك از پليد، از است. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» و این های اخیر به خوبی این مهم را نشان داد... ♦️قطعا در دوران این فتنه ها منجر به از ، و در هر لباسی که شده باشند، خواهد شد و نکته بسیار مهم آنجاست که و پاكى اصالت داشته و پايدار است، ولى خبث عارضى و رفتنى است و ما در ایام اخیر این رفتار ها و برخی حتی برخی را با این آیه میتوانیم تحلیل کنیم... 👌مهم این است که ما در این دوران با ، و راه را گم نکنیم تا ان شاءالله مطابق با بیانیه پس از شکستن دشمن و امید آفرینی به سمت تحقق ایجاد و ، ایران اسلامی را به پیش ببریم... @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✳ برخورد گزینشی با دین ممنوع! 🔻 قرآن کریم به تمام کسانی که ملاک عمل‌کردنشان به ، و آن‌هاست هشدار داده و ضمن منع آن‌ها از چنین برخورد سلیقه‌ای با دین، همگان را از عواقب دنیایی و عذاب اخروی آن بر حذر می‌دارد. 🔸 به تعبیر دیگر اثر و ، آن‌جا ظاهر مى‌شود كه قانونى بر ضد انسان باشد و آن را محترم بشمارد؛ وگرنه عمل به دستورات الهى در آن‌جا كه حافظ منافع انسان است، نه افتخار است و نه نشانه‌ی ایمان و لذا همیشه می‌‏توان از این طریق، را از شناخت؛ مؤمنان در برابر همه‌ی قوانین الهى تسلیم‌اند و منافقان طرفدار تبعیض. 🔸 در فرهنگ قرآن، انسان کسی است که تمام بایدها و نبایدهای دین را به چشم نسخه‌ای شفابخش از یک پزشک زبردست می‌بیند که عمل دقیق و کامل به آن، ضامن سلامت اوست. 📱 برگرفته از نرم‌افزار «معارفی از قرآن» @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مأیوس کردن نیروهای داخلی، نشانه انحراف و نفاق است 🔷مروری بر تاریخ در در می‌یابیم این جنگ، تمام دسته‌جات ، یعنی کفار و مشرکین (ص) و سپاه اسلام جهت بود؛ آیات هفده گانه‌اى که در در این زمینه وارد شده است. از همین رو نام این جنگ به شهرت یافت. در این بین نیز بر آتش این فتنه دمیدند و با هم‌پیمان شدند. خداوند در این باره در آیه ۱۲ سوره احزاب می‌فرماید: «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً؛ و هنگامى که و کسانى که در دلهایشان بیمارى است مى‌گفتند: خدا و فرستاده‌اش جز فریب به ما وعده‌اى ندادند». در واقع خداوند مى‌خواست در این میدان، آخرین ضربه بر فرود آید و از مسلمین تمیز، و دست را رو کند، و را سخت در قرار دهد. آیات هفده گانه‌اى که در سوره احزاب در این زمینه وارد شده، اهمیت این موقف را به خوبى مجسم مى‌کند. 🔷حدود سه سال قبل در بخشی از فرمایشات خویش در دیدار رئیس و نمایندگان و جمعی از کارکنان مجلس شورای اسلامی با اشاره به دشمنی همه‌جانبه با مردم ایران در چهل سال گذشته فرمودند: «چهل سال است که جبهه عظیمی از همچون جنگ احزاب در صدر اسلام، با هر کار ممکن مانند و و ، سخت‌ترین اقدامات خصمانه را علیه ملت ایران انجام داده‌اند، اما امروز علم، اقتدار، پیشرفت، عظمت و حضور بین‌المللی ایران روزافزون و غیرقابل مقایسه با روز اول انقلاب است». با توجه به این موضوع گذری بر آیات مربوط به سوره احزاب خواهیم داشت. خداوند در اولین آیه این سوره خطاب به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لَا تُطِعِ الْكَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا؛ ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت نکن زیرا خدا دانا و حکیم است». بر این اساس طبق فراز «الکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» می‌توان نتیجه گرفت  و در یک خط هستند؛ نیز باید با ، جلوی منکر را بگیریم؛ زیرا ابتدا سپس دوری از کافران و منافقان مطرح شده است: «إتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ».  🔷نکته دیگری که می‌توان از این آیات برداشت کرد، این است که بر اساس فراز «اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» پیروی از کافران و منافقان، بی تقوایی است و نیز طبق فراز «لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» کفار و منافقان در نظر دارند به هر نحو ممکن نظر رهبران دینی را به خود جلب کنند. در آیه ۱۲ همین سوره، خداوند از صحبت می‌کند که در میدان نبرد سعی در را داشتند. «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّ غُرُوراً؛ و آنگاه که و کسانی که در روحشان بیماری (شکّ و تردید) بود، گفتند: خدا و پیامبرش جز وعده های فریبنده به ما ندادند. سه پیام مهم این آیه از قرار ذیل است: ۱) دائمی است. «یَقُولُ الْمُنافِقُونَ»؛ ۲) رزمندگان و تضعیف روحیّه آنان، و است. ما وَعَدَنَا اللّهُ... ؛ ۳) در میان یاران پیامبر (ص)، برخی دچار شک و تردید و برخی دچار نفاق و دورویی بودند. «ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّ غُرُوراً» 📕تفسیر نور حجت‌الاسلام قرائتی منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دروغ» چه آثار زيان باری در زندگی به بار می آورد؟ (بخش اول) 🔹نخستين اثر زيان بار ، ، بى آبرويى و از دست دادن پايگاه اجتماعى و است. ضرب المثل معروفى مى گويد: ندارد. تجربه نشان مى دهد كه اگر مسأله‌ی بى اهميتى باشد ممكن است فراموش شود، ولى اگر مسأله‌ی مهمى باشد سرانجام واقعيت خود را نشان داده و راز فاش مى شود، نه به خاطر اين كه دروغگو حافظه ندارد، بلكه به خاطر اين كه چيزى نيست كه بتوان آن را به حافظه سپرد؛ 🔹زيرا وقوع يك ، ارتباط زيادى به حوادث اطراف خود دارد و پيوندهاى علت و معلول با حوادث قبل و بعد و لوازم غير قابل اجتناب، آن حادثه را با ديگر حوادث مربوط مى سازد. كسى كه حادثه اى را به مى سازد مجبور است روابط ساختگى آن را با زمان و مكان و اشخاص و حوادث اطراف آن نيز بسازد، و از آنجا كه اين روابط حد و حسابى ندارد به فرض كه چند مورد آن را درست كند و به خاطر بسپارد، در بقيه موارد درمانده مى شود. 🔹درست مانند (عليه السلام) كه برادرانش به گفتند او را گرگ خورد و پيراهن او را به خونى آغشته و براى پدر آوردند، اما كردند كه پيراهن را از چندين جا پاره پاره كنند. سالم بودن پيراهن، پرده از كار آنان برداشته و را آشکار كرد؛ و يا مانند همسر عزيز مصر، هنگامى كه به ادعا كرد (عليه السلام) به دنبال او دويده و قصد تجاوز به او را داشته است، فراموش كرده بود كه در اين ماجرا، پيراهن يوسف (عليه السلام) از عقب پاره شده، كه دليل روشنى است بر زليخا و اينكه او به دنبال حضرت يوسف (عليه السلام) دويده است. 🔹امروز بازپرسان آگاه به راحتى مى توانند با سؤال هاى پى در پى مربوط به يك حادثه و لوازم و خصوصيات آن، يا راست بودن يك ادعا را ثابت كنند، و كمتر مى تواند خود را از چنگال آن ها رهايى ببخشد. آرى نمى تواند داشته باشد و به هر حال سرانجام كارش و بى آبرويى است. از ديگر آثار اين است كه انسان را به دروغ هاى ديگر، يا دعوت مى كند، چرا كه براى مخفى ساختن دروغش گاه مجبور مى شود دروغ هاى زياد ديگرى بگويد، يا دست به كارهاى خطرناكى بزند. 🔹سوّمين اثر زيان بار اين است كه به امكان مى دهد كه به طور موقت پرده اى بر خلافكارى هاى خود بيندازد، در حالى كه اگر راست مى گفت ناچار بود آن اعمال را ترك كند. چهارمين اثر زيان بار اين است كه انسان را تدريجاً به صفوف ملحق مى سازد، زيرا دروغ خود شاخه اى از شاخه هاى است، چرا كه دروغگو، خود را به چهره راست گويان در آورده و سخنش را به عنوان يك واقعيت القا مى كند، در حالى كه درونش چيز ديگرى مى گويد؛ 🔹اين ظاهر و باطن به طور تدريج به ساير اعمال و رفتار او سرايت کرده و از او تمام عيار مى سازد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى می فرماید: «اَلْكِذْبُ يُؤَدِّى اِلَى النَّفاقِ» [۱] ( انسان را به نفاق مى كشاند). پنجمين اثر زيان بار آن است اگر كسى شايستگى ها و لياقت هاى فراوانى داشته باشد و بتواند از آن در پيشبرد اهداف اجتماعى بهره برداری کند، ولى باشد، كسى توانایی بهره گیری از آن شايستگى های او را ندارد، چرا كه انسان در برابر او در هر قدم مواجه با شك و ترديد مى شود. 🔹از این رو بعضى از روايات، را با مرده يكسان دانسته، و مى فرمايد:  «اَلْكَذّابُ وَ الْمَيّتُ سَواءٌ فَاِنَّ فَضيلَةَ الْحَىِّ عَلَى الْمَيّتِ اَلثِّقَةُ بِهِ، فَاِذا لَمْ يُوْثَقُ بِكلامِهِ بَطَلَتْ حَياتُهُ»؛ [۲] ( با مرده برابر است، زيرا فضيلت زنده بر مرده اعتمادى است كه انسان به او دارد، و هنگامى كه به سخن كسى اعتمادى نباشد گويى زندگى او باطل شده است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۶۳، قصار ۱۲۲۵ [۲] همان، ص ۱۱۹، قصار ۲۱۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش هشتم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 🔹هر چه بر میزان پیشرفت و توسعه علمی بشر امروز افزوده می گردد، نیاز او به ، و ارزش های انسانی بیشتر می شود. علت اینکه چرا هر روز در سطح جهان بیشتر خودنمایی می کند، آیا جز این است که پیشرفت و توسعه تکنولوژی بدون لحاظ نیازهای حقیقی انسان به امور دیگر، هرگز نتوانسته پاسخگوی خواست های درونی انسانها باشد؟ حال چه باید کرد؟ چگونه می توان برای بهبود وضعیت انسانها و به ویژه قشر که نقش بیشتری در آینده سازی فردای جامعه دارند راهبرد عملی ارائه داد؟ آنچه در ذیل آمده است بخشی از راهکارهایی است که با سرمایه گذاری در جهت اجرای آنها می توان شاهد جامعه ای با هویت و بالنده بود. 💠راهکارهای اجرایی عفاف (۱) 1⃣«تقویت ایمان» 🔹یکی از راه های مبارزه با و ، (بلکه مهم‌ترین آنها) است. تلاش برای ، توجه‌ دادن‌ به‌ خدا و روز جزا، مسأله عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان می‌گردد. ، بازدارنده از ، موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایه است. باید این باور و یقین در انسان به وجود آید که جهان بی حساب و بیهوده آفریده نشده، و انسان و عمل خود را می بیند. کسانی که معتقد به خدای متعال نیستند و تقوا و ایمان در دلشان استقرار ندارد، ممکن است دست به هر عمل خلافی بزنند. 2⃣«دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی» 🔹تلاش برای هوشیار کردن در مورد زندگی، ضرورت های آن، بیان و ، عواقب بد امور، عوارض و در جامعه از راه های اصلاح جامعه است. باید افراد آگاهی یابند که ترویج و بی حجابی در جامعه از ها و دسیسه های و استعمارگران است. ، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود می نویسد: «در مسئله باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا به و رها کردن چادر مشتاق شوند؛ پس از آنکه زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنها تقلید کنند». 🔹و یا در کتاب «انقلاب الجزایر» می نویسد: «اگر بخواهیم به تار و پود جامعه الجزایری، هجوم بریم و آنان را از میان برداریم، باید بدواً را تحت سلطه قرار دهیم». آنها با صراحت می گفتند: « را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد». «فرانتس فانون» می گوید: «هر که دور انداخته شود، افق جدیدی را که بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او می گشاید، و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان می‌دهد، و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن ، ده برابر می شود. هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به نگاه جسور و ناآرام اشغالگر عرضه می گردد، برگردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و را از جانب اشغالگر پذیرفته است». 🔹خداوند متعال در درباره توطئه و برنامه‌ ریزی منافقان در زمینه نفی عفت عمومی، می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ... »؛ یعنی کسانی هستند که به اشاعه و تمایل دارند و مرحله اول کارشان گسترش و است، سعی می کنند به جوانها دامن بزنند تا فساد در بین ایمان آورندگان علنی شود. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند در قرآن چه پيامدهايی برای «دروغ گويی» ذکر می کند؟ 🔹در آيه ۷۷ سوره توبه، سخن از است كه با به ايمان و عمل صالح، همچون ثعلبة بن حاطب انصارى با خدا و پيمان مى بستند كه اگر به روزى وسيعى دست يابند، نيازمندان را مورد حمايت و عنايت قرار دهند، ولى زندگى آن ها نشان داد كه آنچه مى گفتند بود. خداوند مى فرمايد: «فَاَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فى قُلُوبِهِمْ اِلى يَوْمِ يَلْقَونَهُ» (اين عمل [پيمان شكنى] را در دل هايشان تا روزى كه خدا را ملاقات كنند برقرار ساخت). 🔹سپس مى افزايد: «بِما اَخْلَفُوا اللهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ» (اين به خاطر آن است كه از تخلف جستند و به خاطر آن است كه مى گفتند). گفتنى است كه تخلّف از با خداوند، نوعى است. به هر حال آيه فوق با صراحت مى گويد شكستن عهد و و گفتن، روح را تا پايان عمر در دل انسان زنده نگه مى دارد، و چه كيفرى از اين بدتر. 🔹رابطه دو گناه و با روشن است، زيرا «نفاق» چيزى جز دوگانگى ظاهر و باطن نيست. ، به پايبندی به تعهدات و صداقت و راستى، مى كنند، در حالى كه آنها چيزى دیگر است. آرى بسياری همانند «ثعلبة بن حاطب انصارى»، در تنگناهاى زندگى، به درگاه خدا روى آورده و با تمام وجود حل مشكل خود را از او مى خواهند، و عهدها، پيمان ها و نذرها با خدا مى بندند، اما هنگامى كه گره از مشكلات گشوده و به مقصد می رسند، همه را فراموش می کنند، كه اين مصداق بارز و و كذب و و دورويى است (از خدا مى خواهيم كه همه ما را از اين گونه اعمال حفظ كند). 🔹در آيه ۱۰ سوره بقره، با اشاره به صفات و اعمال زشت ، به خصوص مسأله ، مى فرمايد: «فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ» (در دل هاى آنها نوعى است؛ بر بيمارى آنها مى افزايد و به خاطر هايى كه مى گفتند خواهند داشت). در اين آيه دقيقاً ذكر نشده چه نوع دروغ هايى از آنها سر مى زد، اما ممكن است اشاره به دروغ هايى از جمله ادّعاى ايمان باشد، در حالى كه در دل ايمان نداشتند، 🔹و ديگر خدعه و نيرنگى است كه نسبت به مؤمنان داشتند، و با دروغ هاى خود آنها را فريب مى دادند، و از همه مهمتر، آنان از هر فرصتى براى تكذيب پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) استفاده مى كردند. اما آيه مى گويد: « آنها به خاطر هاى آنها است»؛ و اين نشان مى دهد كه بدترين عمل منافقان، آنها بوده كه عذاب اليم مستند به آن شده، در حالى كه بسیاری از گناهان ديگرى نيز از آنان صادر شده بود. روشن است كه منظور از بيمارى در اين آیه، بيمارى است، كه يك بيمارى اخلاقى محسوب شده كه ناشى از دوگانگى شخص منافق است كه در ظاهر چيزى است و در باطن چيزى ديگر. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب (عليه السلام)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«آخرالزمان» در روايات اسلامی با چه ويژگى هايى معرفی شده است؟ 🔹در بعضى خطبه‌هاى نهج البلاغه (عليه السلام) و رواياتى از (صلی الله علیه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) خبرهايى درباره و آينده ای تاريك و براى داده شده است. از ويژگى هاى ، پشت كردن بسيارى از مردم به مسئله و است، و اینکه هر آنچه به دستشان برسد، از هر جا و هر كس براى خود حلال مى شمرند و اين همه زندگى آنها را مى آلايد. ويژگى ديگر كه است سبب مى شود و را به فراموشى بسپارند و همچون مستان شراب، در به سر برند. 🔹دور زدن و تكيه بر بهانه هاى واهى براى انجام هر كار و به يكى ديگر از ويژگى هاى آن زمان است. به صورت سنّت ها و به صورت بدعت ها در مى آيد. در حديثى از (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا يَبْقى أحَدٌ إلَّا أَكَلَ الرِّبا فَإنْ لَمْ يَأْكُلْهُ أَصابَهُ مِنْ غُبارِهِ»؛ [۱] (زمانى بر مردم فرا مى رسد كه همه مى شوند و اگر كسانى رباخوار نباشند، گرد و غبار بر دامنشان مى نشيند». [۱] 🔹در حديث ديگرى در وصاياى رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به ابن مسعود آمده است: «زمانى بر فرا مى رسد كه انواع را مى خورند و بر ها [ی گران قيمت] سوار مى شوند و ، همچون زنان كه براى همسر خود، مى كنند خود را مى آرايند. ، خارج مى شوند و مانند سلاطين جبّار در اجتماع مى كنند. اين گروه، اين امّت در ـ تا آنجا كه مى فرمايد: «يَابْنَ مَسْعُودُ يَأْتى عَلَى الناسِ زَمانٌ اَلصَّابِرُ عَلَى دينِهِ مِثْلُ الْقابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّهِ»؛ (اى پسر مسعود، بر مردم فرا مى رسد كه همچون نگهدارى در كف دست است). [۲] 🔹و ديگرى كه ذكر همه آنها به طول مى انجامد. اين پيشگويى ها افزون بر اينكه جنبه اعجاز دارد، است به گروه هاى وفادار به كه خود را نبازند و بدانند اين دوران پايانى دارد كه به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى انجامد. پی نوشت: [۱] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۳، ص۳۳۳ [۲] مكارم الأخلاق‏، طبرسى، شريف رضى‏، قم‏ چ۴، ص۴۵۰ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۷، ص۲۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟ 🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه «سبّ» همان شتم و و كردن است و بعضى را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ را نبايد و كرد، و درباره و نيز اصل بر آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، كند و به توهين نمايد. 🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم»؛ (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه آنها را كند و به اصطلاح روى دنده بيفتند و آنها در و بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد. 🔹به همين دليل در يا عبارات ديگر (ع) گاه مذمت هايى نسبت به شده و نيز بعضی گروهها را فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، (ع) به منافق كه و بى ادبانه در برابر امام (ع) گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر»؛ ( و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى فرزند كافر). 🔹همچنین هنگامى كه در اسير شد و او را خدمت (ع) آوردند، (ع) و (ع) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) عرض كردند: اى امير مؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ امام (ع) فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ». 🔹ولى از است؛ در حديثى از (ص) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى مى خوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم سبّ و ندهيد كه سبب و دشمنى در ميان آنها مى شود». [۲] 🔹اين نكته قابل توجّه است كه ، هر چند جزء و ظالمان و بودند باز امام (ع) اصحاب خود را از آنها در ايّام نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها را شعله ورتر سازد. در مورد نيز از استفاده مى شود كه خداوند عده اى را كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً من بر تو تا روز قيامت خواهد بود). 🔹و در ارتباط با گروهى از مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه و و همگى بر آنها خواهد بود). و درباره نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره و و در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛ [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را مى كنند). 🔹بى شك در لغت به معناى طرد كردن و دور ساختن است، كه گاه به صورت عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى تو را از دور دارد. مسلّم است كه هيچ را نمیتوان كرد؛ ولى و و كسانى كه گناه عظيمى مانند و و و ايجاد در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق ، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲؛ [۲] همان؛ [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸؛ [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷؛ [۵] همان، سوره هود آيه۱۸؛ [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵؛ [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه آيات و روايات اسلامي چه عواملی باعث ثبات و یا تزلزل «ایمان» می شوند؟ 🔹 و بى توجهى به ، به يقين از اسباب و سرانجام بد است؛ ولى در و روى موارد خاصى تكيه شده است، از جمله: همنشينى با و ؛ در آيات ۲۸ و ۲۹ سوره فرقان می خوانیم، در برخى از از داشتن اظهار تأسف کرده و مى گويند: «يَا وَيْلَتا لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً - لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِى» (اى واى بر من كاش فلان [شخص گمراه] را به انتخاب نكرده بودم، - او مرا از يادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آنكه [يادِ حق] به سراغ من آمده بود). 🔹در آيه ۵۶ و ۵۷ سوره صافات از قول بعضى از مى خوانيم كه از فراز بهشت نگاهى به دوزخ مى افكند و به دوست گمراه دوزخيش مى گويد: «تَاللهِ إِنْ كِدْتَّ لَتُرْدِينِ - وَ لَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ» (به خدا سوگند! نزديك بود مرا [نيز] به بكشانى - و اگر نبود من [نيز] از احضارشدگان [در دوزخ] بودم). 🔹در حديثى نيز از (عليه السلام) مى خوانيم كه از آن حضرت پرسيدند: چه چيز را در انسان ثابت و راسخ مى كند؟ در پاسخ فرمود: «اَلَّذِي يَثْبُتُهُ فِيهِ الْوَرَعُ، وَ الَّذى يُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ» [۱] (ورع و ايمان را در انسان تثبيت مى كند، و آن را بيرون مى سازد). هم چنین آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «مَنْ كانَ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَاثْبُتْ لَهُ الشَّهادَةُ بِالنَّجاةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَإنَّمَا ذلِكَ مُسْتَوْدَعٌ» [۲] (كسى كه با هماهنگ است، به نجات او گواهى ده، و آن كس كه موافق نيست ايمانش عاريتى است [و بر باد مى رود]). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) نيز راه پايدار بودن را به «كميل» نشان داد و فرمود: «يا كُمَيلَ! إِنَّما تَسْتَحِقّ أنْ تَكُونَ مُسْتَقَرّاً إِذَا لَزِمْتَ الْجَادَّةَ الْوَاضِحَةَ الَّتِي لَا تُخْرِجُكَ إِلَى عَوْجٍ وَ لَا تَزِيلُكَ عَنْ مِنْهَجٍ مَا حَمَلْنَاكَ عَلَيْهِ وَ هَدَيْنَاكَ إِلَيْهِ» [۳] (اى كميل! تنها در صورتى مستحق هستى كه از كه تو را به كژى نمى برد حركت كنى، و از روشى كه به تو آموخته ايم و به سوى آن هدايت شده اى، جدا نشوى). البتّه عوامل ثبات و تزلزل منحصر به آنچه گفته شد نيست، ولى بخش مهمى را مى توان در عوامل فوق جستجو كرد. پی نوشتها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۹ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۴۲۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ‏۷۴، ص ۲۷۲، باب ۱۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دشمن شناسی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن چیست؟ 🔹 و بیان شیوه‌های مقابله با آن یکی از مباحث مهمی است که در بیان شده است. از نگاه قرآن دشمن به چند دسته تقسیم می‌شود؛ مانند ، ، ، ، و بعضی از همسران و فرزندان. 🔹شیوه‌های کلی اقدامات نیز از منظر موارد مختلفی است که از آن جمله است: و تحیر به منظور سست نمودن اعتقادات، ایجاد اختلاف و برای از بین بردن اتحاد و ایجاد شکاف در صفوف مستحکم مؤمنان، و می‌باشد. 🔹 از چنین رفتارهایی القای یأس و در مردم و روی برگرداندن از اولیاء الله و می‌باشد. از سوی دیگر، استراتژی‌های متعددی را برای با ارائه نموده است که برخی از آنها عبارت‌اند از: تجهیز به قدرت ایمان، افزایش قدرت نظامی، ممنوعیت دوستی با بیگانگان و جهاد و مبارزه. منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
⭕️چه مبارک است روزی که حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد... 🔹چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازی ها و پاک شود و بر سراسر گیتی گسترش یابد و و حیله گران از صحنه خارج شوند و و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد، و تنها بر بشریت حاکم شود و و کنگره‌ های بیداد فرو ریزد، 🔹و آنچه غایت بعثت انبیاء - علیهم صلوات الله - و حامیان اولیاء - علیهم السلام - بوده تحقق یابد و برکات حق تعالی بر زمین نازل شود و و زبان‌ های نفاق افکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن گردد و و شیطان صفتان به انزوا گرایند و سازمان‌ های حقوق بشر از بنیاد برچیده شوند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۳/۲۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟ 🔹اين مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله ، زيرا شخص نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق آنها را نسبت به يكديگر کرده و به جان هم بيندازد. 🔹، از انگيزه های ديگر است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید. عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. درباره مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ»؛ [بقره، ۱۲] (آنها [منافقان] واقعى هستند، و لكن نمى فهمند). براستی كار آنها ايجاد ، به هر طريق ممكن است، (علیه السّلام) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى اصرار بر است». [۱] 🔹فرد نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و ، هدفش ، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد. عامل ديگر ، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا معروف است. بعضى هستند كه بر اثر ، و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. 🔹اين گونه افراد به و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ» (كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست). [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زاده نيست]». [۲] 🔹عادت به یکی دیگر از عوامل است. شخص اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها كند هر چند سخنانش دروغ باشد. (صلی الله علیه و آله) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ» [۳] (نشانه چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و و بهتان). يعنى هرگاه صفت رذيله در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ‏۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸ [۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۲۲، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel