eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا هر گونه «سخن درگوشى» در اسلام حرام است؟ 🔹 تنها به معنى «سخنان درگوشى» نیست، بلکه هر گونه و مخفیانه را نیز شامل مى شود؛ زیرا در اصل، از ماده «نجوة» - بر وزن دفعة - به معنى «سرزمین مرتفع» گرفته شده است، بدین جهت که سرزمین هاى مرتفع از اطراف خود جدا هستند، و از آنجا که و از اطرافیان جدا مى شود، به آن گفته اند. بعضى معتقدند: همه اینها از ماده «نجات» به معنى «رهایی» گرفته شده است؛ زیرا یک نقطه مرتفع از هجوم سیلاب در امان است، و یک «مجلس سرّى» یا از اطلاع دیگران برکنار مى باشد. 🔹به هر حال در «آیه ۱۱۴ سوره نساء» مى خوانیم: (در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشه هاى شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودى نیست)؛ «لا خَیْرَ فی کَثیر مِنْ نَجْواهُمْ». پس از آن براى این که گمان نشود هرگونه و یا جلسات سرّى مذموم و ممنوع است، به چند مورد به عنوان مقدمه بیان یک قانون کلى، به صورت استثناء در ذیل آیه اشاره کرده، مى فرماید: (مگر کسى که در خود، توصیه به و به دیگران، یا انجام ، و یا در میان مردم نماید)؛ «إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَة أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاح بَیْنَ النّاس». 🔹و (این گونه اگر به خاطر و ریاکارى نباشد، بلکه منظور از آن کسب بوده باشد، خداوند براى آن مقرر خواهد فرمود)؛ «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما». اصولاً «نجوا»، و «تشکیل جلسات سرّى» در قرآن (سوره مجادله آيه ۱۰) به عنوان یک معرفى شده است، مى فرماید: «اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ»؛ (نجوا از است). زیرا این کار غالباً براى اعمال نادرست صورت مى گیرد، چرا که انجام کار خیر، مفید و مثبت معمولاً چیز محرمانه و مخفیانه اى نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشى آن را انجام دهند. 🔹ولى از آنجا که گاهى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در از روش استفاده کند، این استثناء مکرر در قرآن آمده است. در «آيه ۹ سوره مجادله» مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا اِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که مى کنید براى گناه، ستم و نافرمانى پیامبر نجوا نکنید، و تنها براى و نجوا داشته باشید). اساساً اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد، را برمى‌انگیزد، و گاهى حتى در میان دوستان ایجاد مى کند؛ به همین دلیل، بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در نیز همین است. 🔹البته گاهى ایجاب مى کند از استفاده شود، و از جمله است که در آیه فوق به عنوان از آن یاد شده است. و یا کردن که گاهى اگر آشکارا گفته شود، طرف، در برابر جمعیت شرمنده مى شود، و شاید به همین علت از پذیرش آن امتناع ورزد و مقاومت کند، که در آیه فوق از آن تعبیر به شده است. و یا در موارد «اصلاح بین مردم» که گاهى گفتن مسائل، جلو اصلاح را مى گیرد، و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت صحبت شود تا پیاده گردد. در این سه مورد و آنچه مانند آن است، ضرورت اقتضاء مى کند کار مثبت در زیر چتر قرار گیرد. 🔹قابل توجه این که: موارد سه گانه فوق، همه در عنوان مندرج است؛ زیرا آن کس که امر به معروف مى کند، زکات علم مى پردازد، و آن کس که اصلاح ذات البین مى نماید، زکات نفوذ و حیثیت خود را در میان مردم اداء مى کند، چنان که از (عليه السلام) نقل شده: «اِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ جاهِکُمْ کَما فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ ما مَلَکَتْ أَیْدِیْکُمْ» [۱] (خداوند بر شما کرده است و خود را بپردازید، همان طور که بر شما واجب کرده زکات مال خود را بدهید). و از (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به «ابو ایوب» فرمود: «آیا نمیخواهى تو را از صدقه اى آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست مى دارند: هنگامى که مردم با یکدیگر دشمن شوند، آنها را ده و زمانى که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، ج۱۶، ص۳۸۱، چ آل البيت [۲] كنزالعمال، ج۳، ص۵۹، مؤسسة الرسالة بيروت، ۱۶ جلدى 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی، مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ۳۶، ج۴، ص۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند در قرآن چه پيامدهايی برای «دروغ گويی» ذکر می کند؟ 🔹در آيه ۷۷ سوره توبه، سخن از است كه با به ايمان و عمل صالح، همچون ثعلبة بن حاطب انصارى با خدا و پيمان مى بستند كه اگر به روزى وسيعى دست يابند، نيازمندان را مورد حمايت و عنايت قرار دهند، ولى زندگى آن ها نشان داد كه آنچه مى گفتند بود. خداوند مى فرمايد: «فَاَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فى قُلُوبِهِمْ اِلى يَوْمِ يَلْقَونَهُ» (اين عمل [پيمان شكنى] را در دل هايشان تا روزى كه خدا را ملاقات كنند برقرار ساخت). 🔹سپس مى افزايد: «بِما اَخْلَفُوا اللهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ» (اين به خاطر آن است كه از تخلف جستند و به خاطر آن است كه مى گفتند). گفتنى است كه تخلّف از با خداوند، نوعى است. به هر حال آيه فوق با صراحت مى گويد شكستن عهد و و گفتن، روح را تا پايان عمر در دل انسان زنده نگه مى دارد، و چه كيفرى از اين بدتر. 🔹رابطه دو گناه و با روشن است، زيرا «نفاق» چيزى جز دوگانگى ظاهر و باطن نيست. ، به پايبندی به تعهدات و صداقت و راستى، مى كنند، در حالى كه آنها چيزى دیگر است. آرى بسياری همانند «ثعلبة بن حاطب انصارى»، در تنگناهاى زندگى، به درگاه خدا روى آورده و با تمام وجود حل مشكل خود را از او مى خواهند، و عهدها، پيمان ها و نذرها با خدا مى بندند، اما هنگامى كه گره از مشكلات گشوده و به مقصد می رسند، همه را فراموش می کنند، كه اين مصداق بارز و و كذب و و دورويى است (از خدا مى خواهيم كه همه ما را از اين گونه اعمال حفظ كند). 🔹در آيه ۱۰ سوره بقره، با اشاره به صفات و اعمال زشت ، به خصوص مسأله ، مى فرمايد: «فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ» (در دل هاى آنها نوعى است؛ بر بيمارى آنها مى افزايد و به خاطر هايى كه مى گفتند خواهند داشت). در اين آيه دقيقاً ذكر نشده چه نوع دروغ هايى از آنها سر مى زد، اما ممكن است اشاره به دروغ هايى از جمله ادّعاى ايمان باشد، در حالى كه در دل ايمان نداشتند، 🔹و ديگر خدعه و نيرنگى است كه نسبت به مؤمنان داشتند، و با دروغ هاى خود آنها را فريب مى دادند، و از همه مهمتر، آنان از هر فرصتى براى تكذيب پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) استفاده مى كردند. اما آيه مى گويد: « آنها به خاطر هاى آنها است»؛ و اين نشان مى دهد كه بدترين عمل منافقان، آنها بوده كه عذاب اليم مستند به آن شده، در حالى كه بسیاری از گناهان ديگرى نيز از آنان صادر شده بود. روشن است كه منظور از بيمارى در اين آیه، بيمارى است، كه يك بيمارى اخلاقى محسوب شده كه ناشى از دوگانگى شخص منافق است كه در ظاهر چيزى است و در باطن چيزى ديگر. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب (عليه السلام)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «ماعون» در «آیه ۷ سوره ماعون» چیست؟ 🔹خداى متعال در «آیه ۷ سوره ماعون» مى فرماید: «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» (آنها دیگران را از منع مى کنند). مسلماً، یکى از سرچشمه هاى و ، عدم ایمان به روز و عدم توجه به است، و گرنه چگونه ممکن است انسان پاداش هاى الهى را رها کند و رو به سوى خلق و خوش آیند آنها آورد؟! از ماده «مَعْن» (بر وزن شأن) به معنى چیز کم است، و بسیارى از مفسران معتقدند: منظور از آن در اینجا، است که مردم مخصوصاً همسایه ها از یکدیگر به عنوان عاریه یا تملک مى گیرند؛ مانند مقدارى نمک، آب، آتش (کبریت)، ظروف و مانند اینها. 🔹بدیهى است، کسى که از دادن چنین اشیائى به دیگران خوددارى مى کند، و بى ایمانى است، یعنى آنها به قدرى اند که، حتى از دادن این اشیاء کوچک مضایقه دارند، در حالى که همین اشیاء کوچک، گاه نیازهاى بزرگى را برطرف مى کند و منع آن، مشکلات بزرگى در زندگى مردم ایجاد مى نماید. جمعى نیز گفته اند: منظور از ، است، چرا که زکات نسبت به اصل مال غالباً بسیار کم است، گاه ده درصد، گاه پنج درصد و گاه دو و نیم درصد است. البته «منع زکات» نیز یکى از بدترین کارها است، چرا که «زکات» بسیارى از مشکلات اقتصادى جامعه را حل مى کند. 🔹در روایتى، از (علیه السلام) آمده است که در تفسیر «ماعون» فرمود: «هُوَ الْقَرْضُ یُقْرِضُهُ، وَ الْمَتاعُ یُعِیرُهُ، وَ الْمَعْرُوفُ یَصْنَعُهُ» [۱] ( وامى است که انسان به دیگرى مى دهد، وسائل زندگى است که به عنوان عاریه در اختیار دیگران مى گذارد و کمک ها و کارهاى خیرى که انسان انجام مى دهد). در روایت دیگرى، از همان حضرت این معنى نقل شده و در ذیل آن آمده است، راوى گفت: «ما همسایگانى داریم که وقتى وسائلى را به آنها عاریه مى دهیم، آن را مى شکنند و خراب مى کنند، آیا گناه است به آنها ندهیم؟ فرمود: در این صورت مانعى ندارد». [۲] در معنى احتمالات دیگرى نیز گفته اند:، تا آنجا که در تفسیر «قرطبى» بالغ بر دوازده قول در این زمینه نقل شده، که بسیارى از آنها را مى توان در هم ادغام کرد و مهم همان است که در بالا آوردیم. 🔹ذکر این دو کار پشت سر یکدیگر ( و در سوره فوق) گويى اشاره به این است که، آنها آنچه براى خدا است به نیت خلق به جا مى آورند، و آنچه براى خلق است، از آنها دریغ مى دارند، و به این ترتیب، هیچ را به حق دارش نمى رسانند. این سخن را با حدیثى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم؛ حضرت فرمود: «مَنْ مَنَعَ الْماعُونَ جارَهُ مَنَعَهُ اللّهُ خَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ فَما أَسْوَأَ حالُهُ؟» [۳] (کسى که وسائل ضرورى و کوچک را از اش دریغ دارد، خداوند او را از خیر خود، در قیامت منع مى کند، و او را به حال خود وامى گذارد، و هر کسى خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالى دارد). پی نوشت‌ها؛ [۱] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۶۷۹ [۲] همان [۳] همان 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel